Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «افکارنيوز»
2024-05-01@23:43:04 GMT

آیا مافیای پخش در سینمای ایران وجود دارد؟

تاریخ انتشار: ۲۶ شهریور ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۷۷۸۹۶۸

آیا مافیای پخش در سینمای ایران وجود دارد؟

در پخش و جدول پخش فیلم پارتی بازی شاید باشد اما مافیای پخش در سینمای ایران وجود ندارد، هر کس فیلمش نمی‌فروشد، می‌گوید در سینما مافیای پخش است.

نخستین جلسه از سلسله نشست‌های «اقتصاد فرهنگ و هنر» که به موضوع «بررسی اقتصاد سینمای ایران در سالهای اخیر» اختصاص داشت، به همت پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات با حضور شیوا مقانلو نویسنده و استاد دانشگاه و مرتضی شایسته، تهیه‌کننده در موسسه «حرکت» برگزار شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

شیوا مقانلو با اشاره به ژانر و اهمیت وجودی آن در سینمای ایران تصریح کرد:برای سرمایه گذار اولین سوالی که پیش می‌آید این است که ژانر فیلمی که می‌خواهیم تولید کنیم چیست؟ اتفاقی که در سینمای ایران افتاده این است که یک کاری شروع می‌شود و آخرش مشخص می‌شود که در چه ژانری و فضایی ساخته شده است.

او ادامه داد: ما در سال‌های ابتدایی انقلاب سه ژانر در سینما داریم که ملودرام، جنگی و سیاسی هستند. با گذشت زمان و دهه‌ها ژانر کمدی یک مقدار قدرت می‌گیرد ولی آن چیزی که در سالهای اخیر ما شاهدش هستیم، ملغمه‌ای بی‌نام و نشان است که عده‌ای از آن به رئالیزم اجتماعی نام می‌برند، ما هیچ ژانری به اسم رئالیزم اجتماعی نداریم. این فیلم‌ها مشخصه‌های مختلفی دارد که به لحاظ مالی ارزان‌ترین و به لحاظ ایده‌ای کم خطرترین هستند. فیلم‌هایی آپارتمانی، خانوادگی، زوجی و تحت تاثیر موفقیت‌های جهانی آقای فرهادی از روی آثار او کپی شده‌اند.

برای ملاحظاتی در ایران ژانر پلیسی نمی‌تواند شکل بگیرد

نویسنده کتاب «آنها کم از ماهی‌ها نداشتند» در ادامه به وضعیت آشفته ژانر در سینمای ایران اشاره کرد و گفت: به خاطر یک سری ملاحظات در ایران ژانر پلیسی نمی‌تواند شکل بگیرد. به هر حال ما پلیس بد نباید داشته باشیم و کارآگاه خصوصی که جذابترین شخصیت در ژانر پلیسی است، نمی‌توانیم داشته باشیم. به دلیل ملاحظات مذهبی و سیاسی ژانر موزیکال نداشته‌ایم، جز چند نمونه موزیکال کودکان. ما ژانر تریلر و مهیج هم نمی‌توانیم داشته باشیمچون به لحاظ هزینه‌ای تولید پرهزینه‌ای دارد. ژانر تاریخی در سایه فیلم‌های مذهبی قرار گرفته‌اند و هویت مستقلی ندارند.

اقتصاد در سینمای ایران با هیچ کجای دنیا قابل مقایسه نیست

مقانلو تاکید کرد: ما نمی‌توانیم خودمان را با هیچ کجای دنیا مقایسه کنیم چون امکان اکران فیلم خارجی را نداریم و تا شما یک رقابت بازار آزاد نداشته باشید، اگر رشدی هم بکنید گلخانه‌ای است.

وی سپس دو کشور چین و ژاپن را به عنوان نمونه‌ای از سینمای رقابتی و آزاد مثال زد و افزود: از ده فیلم پرفروش سینمای چین، هشت فیلم از جمله فیلم اول و دوم چینی هستند که در ژانر ترکیبی اکشن_فانتزی_کمدی قرار می‌گیرند که بر سنت‌های چینی بنا شده و کاملا بومی و ملی است.

هیچ کدام از این فیلمهای کمدی با مولفه‌های استاندارد ژانر کمدی نمی‌خواند

مقانلو از ژانرهای دیگر سینمای ژاپن و موفقیتهای آنها هم مثال‌هایی زد و افزود:حالا پرفروش‌های ما شامل نهنگ عنبر۲، گشت۲، خوب بد جلف، و در این میانه دو فیلم غیر کمدی فروشنده و محمد رسول الله، من سالوادور نیستم، سلام بمبئی، پنجاه کیلو آلبالو، شهر موشها ،ابد و یک روز و بارکد. آشکارا هیچ‌کدام ازفیلمهای کمدی پرفروشبا مولفه‌های استاندارد ژانر کمدی نمی‌خواند. ما در حالی به اینجا رسیده‌ایم که پرفروش ترین فیلم در سال ۶۶ کمدی «اجاره نشین‌ها»را داشته‌ایم، ۷۶ کمدی آدم برفی، ۸۵ نیمه کمدی «آتش بس» و کمدی «مارمولک» را داشته‌ایم و «کلاه قرمزی‌ها». در عین حال پرفروش ترین فیلم سال۷۶ «هنرپیشه»، سال۷۸ «قرمز»، سال ۷۹ «شوکران» و سال ۸۰ ....که هر کدام از لحاظ داستانی و ملودرام در نوع خود شاخص بوده و هستند.

در ادامه نشست مرتضی شایسته سخنانش را با آمار سالن‌های سینما آغاز کرد و افزایش سالنهای سینما از سال ۹۲ به این سو را مهمترین دلیل افزایش فروش فیلمها و سینمای ایران دانست و گفت: مردم احساس می‌کنند به آنها احترام گذاشته‌اند،هر چند این اتفاق مربوط به همه سینماهای کشور نمی‌شود و تنها ۵ سینما، ۵۰ درصد فروش سینمای ایران را در اختیار دارند.

این تهیه‌کننده دلیل دیگر افزایش فروش سینما در این سالها را فروش مجازی بلیتسینما دانست و افزود:در حال حاضر بین ۷۰ تا۸۰ درصد فروش بلیت‌هایسینما توسط سینما تیکت انجام می‌شود. فضای مجازی در این سالها به کمک ما آمده و ما بیش از نود درصد تبلیغاتمان در فضای مجازی است.

وی یکی دیگر از دلایل افزایش فروش سینماها را کیفیت برنامه‌های تلویزیونی دانست که مخاطبان را به سینما می‌کشاند.

تهیه‌کننده‌ی« خوب بد جلف» با پذیرفتن افت تعداد مخاطبان نسبت به دهه‌های شصت و هفتاد دلایلی هم برای این معضل ذکر می‌کند از جمله بسته شدن سینماهای قدیمی به دلیل تک سالن بودن و نداشتن امکانات رفاهی و پارکینگ، افزایش رغبت به ماهواره به ویژه در برخی استانها، پایین آمدن کیفیت محتوایی فیلمها، فیلم نساختن بزرگان سینما، ارزان شدن تولید با سینمای دیجیتال که باعث افت محتوا شده، عدم حمایت موسسات مالی و بیمه گذاران از فیلمهای سینمایی، عدم رعایت کپی رایت داخلی و پخش فیلمهای در حال اکران در فضای مجازی و ماهواره‌ها.

هر کس فیلمش نمی‌فروشد، می‌گوید در سینما مافیای پخش است

شایسته در پاسخ به سوالی در مورد مافیای پخش در سینمای ایران گفت:در پخش و جدول پخش فیلم پارتی بازی شاید باشد اما مافیای پخش در سینمای ایران وجود ندارد. هر کس فیلمش نمی‌فروشد، می‌گوید در سینما مافیای پخش است.

وی در پاسخ به سوالی درباره تشکیل کمپانی‌های سینمایی نظیر آنچه در کشورهای پیشرفته هست، توضیح داد:الان برای تشکیل کمپانی سینمایی در سینمای ما لازم است دولت کسانی را که به شرایط کمپانی نزدیک هستند را حمایت کند تا تشکیل شوند، چیزی که آقای حیدریان هم به دنبال آن است و قصدشان این است که ۴۰ تهیه کننده را حفظ کند و الباقی زیر مجموعه این چهل نفر فعالیت کنند که در اصل نزدیک شدن به همان ایده کمپانی سینمایی است.

سپس سوالیدرباره فروش خارج از کشور و ورود سرمایه به داخل مطرح شد که شایسته جواب داد: ما در خارج از کشور ۸ سانس از سینماهای کشورهای مختلف داریم که درآمدش چیزی نیست و همان هم به کشور وارد نمی‌شود.

سوال یکی از حضار این بود اگر شما یک شغلی راه بندازید و نفروشد آن شغل را جمع می کنید. چگونه است که وقتی سینما برای ۸۰درصد از تهیه‌کنندگان به صرفه نیست و ۵فیلم تهیه‌کننده پشت سرهم شکست خورده است،چرا باز هم فیلم می‌سازند؟ که این تهیه‌کننده پاسخ داد: سرمایه‌گذار غیرحرفه‌ای پول را به دست تهیه کننده می‌دهد و آن فیلم شکست می‌خورد. بعد تهیه کننده به سراغ یک سرمایه‌گذار دیگر می‌رود. سرمایه گذار هم گاهی آنقدر پول دارد که این مبالغ برایش چیزی نیست، او می‌خواهد حضور خودش را نشان بدهد، یک دختر یا پسرش بازیگر شود و به همین دلیل سرمایه‌گذاری می‌کند.

نشستدوم با «بررسی اقتصاد سینمای ایران در سالهای اخیر» با حضور مهدی سلطانی و دکترغلامرضا آذری هفته آینده برگزار می‌شود.

منبع: افکارنيوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۷۷۸۹۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سرگذشت غم‌انگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران

دهم اردیبهشت‌ماه سالروز درگذشت بازیگری است که نه تنها به عنوان نخستین هنرپیشه زن ایرانی شناخته می‌شود بلکه از منظری دیگر او را اولین قربانی در ناتوانیِ بومی کردنِ تفکر مدرن در سینمای ایران می‌دانند. صدیقه (روح‌انگیز) سامی‌نژاد بازیگر فیلم «دختر لر» پس از نقش‌آفرینی در نخستین فیلم خود آنقدر سختی دید که هرگز حاضر به تکرار این تجربه نشد.

نام روح‌انگیز سامی‌نژاد که متولد سال ۱۲۹۵ در کرمان بود، با بازی در نقش «گلنار» در فیلم «دختر لُر» برای همیشه در تاریخ سینمای ایران باقی مانده است. «دختر لر» نخستین اثر ناطق سینمای ایران است و در سال ۱۳۱۲ توسط خان‌بهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا ساخته شد.

با پخش «دختر لر» در سینما‌ها که با استقبال فراوانی هم روبرو شد، سامی‌نژاد به شهرت رسید، اما بعد سرنوشت بسیار تلخی پیدا کرد. 

فریدون جیرانی سال ۱۳۸۹ در دورانی که پخش یک مصاحبه با فریماه فرجامی بعد از سال‌ها بی‌خبری و با تصاویری تکان‌دهنده از این ستاره سال‌های دور سینما واکنش‌های تندی را به دنبال داشت، در مطلبی بیان کرد: زندگی بازیگران در سینمای ایران تلخ است و این فقط مربوط به سال‌های پس از انقلاب نیست. از ابتدای ورود سینما به ایران این سرگذشت تلخ تکرار شده است. ۱۳ اردیبهشت سال ۱۳۷۶ یک روز صبح به دفتر مجله سینما زنگ زدند و گفتند روح‌انگیز سامی‌نژاد مُرده است. من تا آن روز فکر می‌کردم روح‌انگیز سامی‌نژاد باید سال‌ها پیش مرده باشد.

 به خانه خواهرش عالیه زند تبریزی زنگ زدم و دیدم خبر درست است. رفتم خانه عالیه زند تبریزی و فهمیدم سامی‌نژاد بعدازظهر چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۷۶ در سن ۸۶ سالگی در تنهایی مرده و روز پنج‌شنبه ۱۱ اردیبهشت در قطعه ۳۴ ردیف ۴۴ شماره ۴۶ در جایی گمنامی خاک شده است. رختخواب سامی‌نژاد وسط خانه بود. تنها میراث این اولین بازیگر سینما یک کیسه نایلونی بود و داخل آن یک بسته سیگار، یک شناسنامه و بروشور تانشده «دختر لر».

این کارگردان سینما همچنین گفته بود: من قبل از دیدن این میراث، تصویر سامی‌نژاد را در فیلم تهامی‌نژاد دیده بودم که گریه می‌کرد و دیگر هیچ. «ایران قادری» که یک روز سرشناس‌ترین بازیگر تماشاخانه تهران بود، چه شد؟ چگونه مُرد؟ چه کسی خبر داشت؟ و خیلی‌های دیگر. ریشه سرگذشت تلخ بازیگران در سینمای ایران را باید در جامعه‌ای جستجو کرد که نتوانسته است تفکر مدرن را بومی کند و در خود حل نماید. متاسفانه اولین قربانیان این ناتوانی بازیگران زن سینما بودند.

عباس بهارلو – مورخ و پژوهشگر سینما – در سال ۱۳۸۱ مطلبی درباره این بازیگر نوشته بود که در بخش‌هایی از آن آمده است: وقتی در سال ۱۳۱۲ فیلمِ «دختر لر» ساخته مشترک خان‌بهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا، که صدیقه سامی‌نژاد در آن نقش «گلنار» را بازی می‌کرد، در تهران نمایش داده شد، در میان مردمی که برای بار نخست سیمای یک زن ایرانی را بر پرده سینما دیده بودند واکنش‌های ناگواری برانگیخت، که به‌درستی روشن نیست ــ و احتمالاً هیچ‌گاه نیز معلوم نخواهد شد ــ که آیا خانم صدیقه سامی‌نژاد تصوری از آن واکنش‌ها در ذهن داشته است یا خیر، و آیا اگر می‌داشت حاضر به ایفای نقش در آن فیلم می‌شد؟

گفته می‌شود که در آن مقطع آوانس اوگانیانس نیز کوشش‌هایی را در زمینه ساخت فیلم انجام می‌داد و در این‌باره بهارلو ادامه داده است: به‌موازات فعالیت‌های سخت‌کوشانه اوگانیانس در ایران، عبدالحسین سپنتا و خان‌بهادر اردشیر ایرانی نیز برای ساختن نخستین فیلم مشترک در هندوستان در جست‌وجوی بازیگر زنی بودند که زبان فارسی بداند و نقش «گلنار» را در فیلم «دختر لر» بازی کند. تا قبل از دوره پهلوی‌ِ اول بازی زنانِ مسلمان در نمایش‌ها و تعزیه‌ها ممنوع بود و بازیگران زنی که در این سال‌ها در فیلم‌های اوگانیانس و مرادی ایفای نقش می‌کردند مانند مادام سیرانوش، لیدا ماطاوسیان، ژاسمین ژوزف، زما اوگانیانس و آسیا قسطانیان (کوستانیان) از بانوان ارمنی بودند که اکثر آنها از صحنه تئاتر به سینما آمده بودند، به‌همین دلیل موانع کم‌تری بر سرِ راه خود داشتند.

سپنتا موفق شد صدیقه (روح‌انگیز) سامی‌نژاد، همسر یکی از کارکنان کمپانی امپریال فیلم بمبئی، را که از سیزده سالگی از کرمان به هندوستان رفته بود مجاب کند و با این توضیح که نام او به‌عنوان نخستین بازیگر زن در تاریخ سینمای ایران ثبت خواهد شد ــ که شد ــ موافقت او و شوهرش، دماوندی، را برای بازی در فیلمش جلب کند. بدین ترتیب گروه هندی ـ ایرانی عبدالحسین سپنتا و اردشیر ایرانی کار خود را در هندوستان آغاز کرد. «دختر لر» نخستین بار در سی‌ام آبان ۱۳۱۲ در دو سینمای مایاک (دیده‌بان) و سپه بر پرده آمد، و نمایش آن، سال بعد از دوم مردادماه ۱۳۱۳ در سینما مایاک تکرار شد، و پس از یک ماه از چهارم آذر نمایش آن در سینما سپه به مدت پنجاه روز ادامه یافت.

 سپس با یک دو هفته وقفه در همین‌سینما از نو بر پرده رفت. استقبال از فیلم بسیار پُرشور بود و حتی «مادر بزرگ‌های خیلی پیر» هم رفتند تا سرگذشت «دختر لر» را به‌چشم ببینند. ایفای نقش گلنار در «دختر لر» موجب شد که صدیقه سامی‌نژاد چنان انگشت‌نما و زبانزد خاص و عام شود که هم با دشنام روبرو شد و هم با تشویق برخی مردم در شهر‌های مختلف.

سامی‌نژاد در سال ۱۳۴۹ یعنی ۳۷ سال پس از نمایش «دختر لر»، در مستندی از محمد تهامی‌نژاد با نام «سینمای ایران از مشروطیت تا سپنتا» حضور یافت و به روایت زندگی دشوار و پر از رنج خود پرداخت.

از تهامی‌نژاد نقل شده است‌: اغلب به‌طور کنترل‌نشده‌ای می‌خندید و در حالی‌که اشک در چشمانش حلقه زده بود به من گفت که هنگام اقامت در هند ایرانی‌های متعصب او را مورد ضرب‌وشتم قرارمی‌دادند و حتی بطری به‌طرفش پرتاب می‌کردند. به‌طوری‌که همواره مجبور بود همراه با محافظ از استودیو امپریال فیلم خارج شود.

درباره این چهره مستند دیگری با نام «روح‌انگیز سامی‌نژاد» به کارگردانی مجید فدایی نیز ساخته شده که در ارتباط با زندگی نخستین بازیگر زن سینمای ایران و ایفاگر نقش «دختر لر» است.

سامی‌نژاد در حالی در ۸۰ سالگی از دنیا رفت که خاطرات زیادی از دورانی که «دختر لر» ساخته شد و حواشی پیرامون آن بازگو نشد. فریدون جیرانی که مطالعات زیادی درباره تاریخ سینما دارد، با بیان اینکه چنین اتفاقی فقط مختص نخستین بازیگران سینما نبوده، در مصاحبه‌ای با ایسنا گفته بود: بسیاری از بازیگران سینما، حرف و تاریخ سینما را با خود به زیر خاک بردند. من بار‌ها به آنها گفته بودم که اجازه بدهید این اطلاعات به نسل‌های دیگر انتقال داده شود، اما بسیاری از آنها به این موضوع توجه نکردند.

قدیمی‌های معروف، بریده‌اند و سعی می‌کنند که صحبت نکنند، چون معتقدند سال‌ها به آنها بی‌لطفی شده است و دل پرگلایه‌ای دارند. مثل ناصر ملک مطیعی که من یک بار از او دعوت کردم تا به خانه سینما بیاید و درباره «چهارراه حوادث» (فیلمی به کارگردانی ساموئل خاچیکیان) صحبت کند و هرچه اصرار کردم موافقت نکرد. فردین هم دق کرد، در حالی که می‌توانست بازی کند.

در یکی از برنامه‌های تلویزیونی هفت، بعد از سال‌ها آقای افخمی گفت که اگر به تاریخ سینما مراجعه کنید می‌بینید که بعد از فیلم «گنج قارون» تعداد سینما‌های تهران افزایش پیدا کرده است بنابراین نمی‌توان نقش فردین را در تاریخ سینمای ایران انکار کرد، اما سال‌ها تلاش شد که این نقش را انکار و حذف کنیم، اما نتوانستیم. برای همین بعد از فوت او تشییع جنازه باشکوهی شکل گرفت. او می‌توانست بازی کند، چرا بازی نکرد؟ اگر بازی می‌کرد چه اتفاقی می‌افتاد؟ در سینمای سی سال اخیر که علی بی‌غمی وجود نداشت، می‌توانست نقش یک پدر را بازی بکند.

منبع: روزیاتو

tags # بازیگر سینما ، سینما سایر اخبار اسرار تکامل آلت‌ جنسی؛ رابطه جنسی انسان‌های اولیه مثل گوریل‌ها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غول‌پیکری که توسط انسان‌ها به وجود آمد! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی می‌شوند (تصاویر) کشف پرنده‌ عجیبی که سمت راست بدنش نر است و سمت چپش ماده!

دیگر خبرها

  • ۵ معلم از ۵ دهه؛ از پرویز فنی‌زاده تا رضا عطاران 
  • پرمخاطب‌ترین فیلم هنر و تجربه معرفی شد
  • ۵ معلم از ۵ دهه سینمای ایران؛ از پرویز فنی‌زاده تا رضا عطاران 
  • سینما به روایت «آپاراتچی»
  • ۵ معلم از ۵ دهه ؛ از پرویز فنی‌زاده تا رضا عطاران
  • ۵ معلم از ۵ دهه ؛ از پرویز فنی‌زاده تا رضا عطاران 
  • رضا شیخی درگذشت
  • فیلمبردار سینمای ایران درگذشت
  • سرگذشت غم‌انگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران
  • افزایش سقف حمایت از تولید فیلم‌کوتاه تا ۲۵۰ میلیون تومان