Web Analytics Made Easy - Statcounter

رئیس جمهور در سازمان ملل و در پاسخ به امریکا گفت : دولت جدید آمریکا با پیمان شکنی و نقض تعهدات بین المللی، فقط اعتبار جهانی خود را میشکند و اعتماد دولتها و ملتها نسبت به هر گونه مذاکره و تعهدات آینده خود را از دست میدهد. به گزارش خبرگزاری صداوسیما؛ رئیس جمهور در هفتاد و دومین مجمع عمومی سازمان مللطی سخنانی ضمن پاسخ به اظهارات و موضع گیری های اخیر رئیس جمهوری آمریکا گفت :ادبیات جاهلانه، زشت، کینه توزانه و مشحون از اطلاعات غلط و اتهامات بیپایهای که از زبان رئیس جمهور آمریکا علیه ملت ایران دیروز در این مجمع محترم شنیده شد، نه تنها در شأن سازمان ملل نبود بلکه در تقابل با خواسته امروز ملتها از این اجلاس -یعنی اتحاد دولتها برای مقابله با جنگ و تروریسم - قرار داشت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

متن کامل این سخنرانی به شرح ذیل است ...
بسم الله الرحمن الرحیمآقای رئیس،آقای دبیرکل،عالیجنابان،خانم¬ها و آقایان،مایلم در آغاز سخنم انتخاب ریاست مجمع و همچنین دبیر کلّی جناب آقای گوتِرِش را، تبریک بگویم و برای ایشان در انجام مأموریت سنگینی که برعهده گرفته¬اند، آرزوی موفقیت نمایم.چهار ماه پیش در دوازدهمین دوره از انتخابات ریاست جمهوری در ایران، بیش از 41 میلیون یرانی یعنی 73 درصد واجدان شرایط، با حضور خود در پای صندوق‌های رای، یک بار دیگر به برنامه اینجانب برای اعتدال، و احترام به «حقوق بشر و حقوق شهروندی» در سیاست داخلی، و اتخاذ خط مشی «تعامل سازنده» در سیاست خارجی و پیشرفت در، مسیر تحول اقتصادی اطمینان کردند. این رای حاصل بلوغ سیاسی - اجتماعی در جامعه‌ای بود که تنها چهار دهه است حکومتی مردم‌سالار و آزاد را تجربه می کند. این رای صرفاً انتخاب یک رئیس جمهور نبود، بلکه یک سرمایه‌گذاری بزرگ سیاسی، از سوی مردمی بود که، بزرگترین پشتوانه نظام جمهوری اسلامی به شمار می‌روند.حقوق بشر و حقوق شهروندی، در کنار اسلامخواهی و عدالت¬جویی، از مهم¬ترین خواسته¬های مردم ایران در طول بیش از یکصد و پنجاه سال گذشته و به ویژه در انقلاب اسلامی سال 1357 بوده است. دولت من در دوره قبل، همزمان با پیشبرد مذاکرات هسته¬ای در عرصه خارجی، برای تدوین حقوق شهروندی در عرصه داخلی نیز تلاش نموده و «منشور حقوق شهروندی» را اعلام، و برای اجرا ابلاغ نمود. تحقق این منشور در راستای خواسته های مردمی بود که 111 سال پیش، انقلاب مشروطیت و 39 سال پیش انقلاب اسلامی را، علیه رژیم های خودکامه و دیکتاتور، و به منظور دستیابی به حیثیت و کرامت والای انسانی و دستیابی به حقوق خود، رقم زدند.خانم ها و آقایان،در این بزرگ ترین تریبون بین¬المللی، با صدای بلند اعلام می¬کنم، که اعتدال منش و روش ملت بزرگ ایران است. اعتدال نه انزواطلبی است و نه استیلاجویی؛ اعتدال نه بی تفاوتی است و نه پرخاشگری.- مشی اعتدال، مشی صلح است؛ اما صلحی عادلانه و جامع؛ نه صلح برای ملتی، و جنگ و درگیری برای ملتی دیگر؛- اعتدال، آزادی و مردم‌سالاری است؛ اما به صورتی شامل و فراگیر؛ نه حمایت ظاهری از آزادی در یک جا، و پشتیبانی از دیکتاتوری در جای دیگر؛- اعتدال، هم‌افزایی اندیشه ها است و نه رقص شمشیرها؛- و بالاخره مشی اعتدال، زیبایی آفرین است. سلاح های مرگبار صادراتی زیبا نیست؛ صلح زیبا است، تحریم¬های ظالمانه زیبا نیست، عدالت زیبا است.رویکرد ما صلح‌خواهی و حمایت از حقوق ملت‌هاست. ما ظلم را نمی‌پسندیم و از مظلوم دفاع می‌کنیم. ما تهدید نمی‌کنیم و تهدید را از جانب هیچ کس نمی‌پذیریم. زبان ما زبان کرامت است و زبان تهدید را برنمی‌تابیم. ما اهل مذاکره‌ایم، اما از موضع برابر و احترام متقابل، و با رویکرد برد-برد.در دنیای امروز صلح، امنیت، ثبات و پیشرفت کشورها در هم تنیده شده‌اند. نمی‌شود مردم فلسطین توسط رژیمی شرور و نژادپرست از کمترین حقوق انسانی محروم باشند و غاصبان این سرزمین در امنیت؟ نمی‌شود یمن، سوریه، عراق، بحرین، افغانستان، میانمار، و در بسیاری مناطق دیگر در فقر و جنگ و درگیری زندگی کنند و عده‌ای گمان کنند که می‌توانند امنیت و رفاه و توسعه بلندمدت در کشورهای خود داشته ‌باشند.آقای رئیس!ایران از گذشته، پرچم دار تسامح در حق ادیان و اقوام مختلف بوده است . ما همان ملتی هستیم که یهودیان را از رنج اسارت بابلی نجات دادیم؛ ارمنیان مسیحی را با آغوش باز در میان خویش، پذیرفتیم و در میان خود یک "قارۀ فرهنگی" و تنوعی کم نظیر از اقوام و ادیان را جای داده¬ایم. این همان ایران است که همواره از مظلومان دفاع کرده است؛ ‌قرنها پیش مدافع حقوق یهودیان و اکنون مدافع حقوق فلسطینیان است. ایران همان ایران حق جو و آرامش طلب است.ما امروز در صف مقدم مبارزه با تروریزم و تندروی مذهبی در خاورمیانه قرار داریم. نه از موضع فرقه‌ای و قومی، که از موضعی انسانی، اخلاقی و استراتژیک.ایران نه ¬می¬خواهد، امپراتوری تاریخی اش را احیا کند و نه می¬خواهد، مذهب رسمی¬اش را حاکم کند و نه می¬خواهد انقلابش را با زور سرنیزه صادر کند. ما به استواری فرهنگ¬مان، حقیقت مذهب¬مان و اصالت انقلابمان آن قدر باور داریم که، هرگز نمی خواهیم آنها را چونان اهداف استعماری جدید بر کولۀ سربازان صادر کنیم. ما برای ترویج فرهنگ و تمدن و مذهب و انقلابمان، در قلبها وارد می¬شویم و با عقلها سخن می¬گوئیم. شعر میخوانیم و با حکمت سخن می¬گوئیم. سفیران ما، شاعران و عارفان و حکیمان¬مان هستند. ما با مولوی تا این سوی اقیانوس اطلس را در نوردیده¬ایم. ما با سعدی در دل آسیا نفوذ کرده¬ایم¬. ما با حافظ جهان را فتح کرده ایم پس چه نیازی دیگر، به فتح جدید داریم؟!عالیجنابان،صدای اعتدال از طرف ملتی است که نه فقط در بیان، که در عمل به آنها پایبند بوده است. برجام، بهترین نشانه صدق ادعای ما است.برجام حاصل بیش از دو سال مذاکرات فشرده است که نتیجة آن، مورد حمایت شورای امنیت ملل متحد، و جامعه جهانی قرار گرفت و به صورت بخشی از قطعنامه 2231 شورای امنیت در آمد. برجام متعلق به یک یا دو کشور نیست، برجام سند شورای امنیت، و متعلق به کل جامعه بین‌المللی است.برجام ایجاد یک تعامل نو در مناسبات جدید جهانی است. تعاملی مبتنی بر مشارکت و سازندگی دوجانبه، میان ما و جهان. ما درهای تعامل و همکاری را گشودیم. ما دهها قرارداد توسعه با دولتهای توسعه یافته شرق و غرب بستیم. متاسفانه برخی خود را از این امکان تازه محروم کردند. به خود تحریمی دست زدند و حال با احساس غبن، فکر می¬کنند فریب خورده¬اند. در حالیکه ما نه فریب خورده‌ایم و نه کسی را فریب داده¬ایم.ما سطح برنامة هسته¬ای خود را، خود تعیین کرده ایم.ما بازدارندگی هسته¬ای را نه از سلاح هسته¬ای که از دانش و مهمتر از آن از مقاومت ملت خود بدست آورده¬ایم. این هنر و تکنیک ماست. آنها می¬خواستند سلاح نداشتۀ اتمی را از ایران، سلب کنند،و البته ما از سلب چیزی که نداشتیم و مدعی آن هم نبودیم، ابایی نداشتیم و نداریم. نمی توان پذیرفت رژیم غاصب صهیونیستی که با سلاح هسته ای اش منطقه و جهان را تهدید می کند و متعهد به هیچ مقررات و نظارت بین المللی نیست، ملت های صلح طلب را نصیحت کند.تنها یک لحظه تصور کنید که منطقة خاورمیانه بدون برجام، در چه وضعیتی قرار داشت. تصور کنید اگر در کنار جنگ‌های داخلی، تروریسم تکفیری، بحران های انسانی، و وضعیت‌های پیچیده سیاسی¬ ¬ـ اجتماعی در غرب آسیا، یک بحران ساختگی هسته‌ای نیز در این منطقه وجود می‌داشت؛ چه می¬شد؟به صراحت اعلام می‌کنم که جمهوری اسلامی ایران اولین کشوری نخواهد بود که برجام را نقض ¬کند ولی در مواجهة با نقض آن عکس العمل متناسب و قاطع خواهد داشت. اگر این توافق به دست «نااهلان عرصه سیاست» از بین برود، مایه تأسف خواهد بود و دنیا فرصت بزرگی را از دست خواهد داد؛ اما چنین اقدامی هرگز قادر نخواهد بود جمهوری اسلامی ایران را در مسیر پیشرفت و تعالی خود متوقف نماید.دولت جدید آمریکا با پیمان شکنی و نقض تعهدات بین المللی، فقط اعتبار جهانی خود را میشکند و اعتماد دولتها و ملتها نسبت به هر گونه مذاکره و تعهدات آینده خود را از دست میدهد.خانم ها و آقایان،جمهوری اسلامی ایران مبتکر اتحاد جهانی برای مقابله با خشونت و افراطی‌گری است و گفتگو و مذاکره بر مبنای برد-برد را تنها مسیر حل و فصل بحران‌های جهانی و منطقه‌ای می‌داند. تعمیق پیوندها با کشورهای همسایه و منطقه، و افزایش سطح همکاری با کشورهای دوست، انتخابِ آگاهانه ما است و عبور از تهدیدات خطرناک و تحولات پیچیده دوران گذار فعلی جز با افزایش تماس‌ها و مراودات و نهادینه کردن گفتگو از سوی دولت‌ها و ملت‌ها امکان‌پذیر نیست.ادبیات جاهلانه، زشت، کینه توزانه و مشحون از اطلاعات غلط و اتهامات بیپایهای که از زبان رئیس جمهور آمریکا علیه ملت ایران دیروز در این مجمع محترم شنیده شد، نه تنها در شأن سازمان ملل نبود بلکه در تقابل با خواسته امروز ملتها از این اجلاس -یعنی اتحاد دولتها برای مقابله با جنگ و تروریسم - قرار داشت.در همین جا اعلام می کنم که توان دفاعی جمهوری اسلامی ایران، از جمله توانمندی های موشکی، تنها جنبه دفاعی و بازدارندگی داشته و برای حفظ صلح و ثبات در منطقه، و جلوگیری از ماجراجویی بیخردان هدف گذاری شده است. مردم شهرهای مختلف ما در جنگ تحمیلی هشت ساله قربانی موشک های دوربرد رژیم صدام بودند و ما هرگز اجازه تکرار چنین جاه طلبی های فاجعه بار را نخواهیم داد.بی ثباتی و خشونتورزی در منطقه ما با مداخله نظامی قدرتهای فرامنطقهای تشدید شد؛ همان قدرتهایی که اکنون با هدف مداخله بیشتر و فروش سلاح‌های مرگبارشان ایران را به ایجاد ناامنی متهم می‌کنند. من به صراحت اعلام می‌کنم که مداخله خارجی و تعیین تکلیف برای مردم منطقه نتیجه‌ای جز تداوم و گسترش بحران برجای نخواهد گذاشت. بحران‌های سوریه، یمن و بحرین راه حل نظامی ندارند و تنها از طریق توقف خشونت، و پذیرش رای و نظر مردم پایان پذیر است.دولت آمریکا باید برای مردم خود توضیح دهد که چرا با صرف صدها میلیارد دلار از دارایی‌های ملت خود و ملت‌های منطقه به جای آن‌که به ثبات و امنیت کمک کند موجب قتل و فقر و ویرانی و رشد تروریسم و افراطی‌گری شده است.خانمها، آقایان؛اقتصاد ایران در چهار سال اخیر به خوبی نشان داد که از ظرفیتهای کم نظیر رشد و توسعه برخوردار است.تحریم های اقتصادی نه تنها مایه توقف ایران نشد ، بلکه عزم ملی را بر تقویت تولید ملی راسخ تر کرد. دستیابی به بالاترین نرخ رشد جهانی در سال گذشته نیز نشان داد که اقتصاد ایران می تواند با پتانسیل رشد یک تریلیون دلاری در بیست سال پیش رو ، امیدبخش ترین اقتصاد نوظهور جهان شود. سیاست راهبردی ما برای تحقق این رشد پایدار و متوازن، تعامل گسترده با جهان است. باور ما این است که توسعه و امنیت، دست در دست هم ارتقاء می یابد و منافع مشترک ، می تواند ضامن امنیت منطقه ای و جهانی شود.ایران با برخورداری از بزرگترین ذخائر گاز و نفت در جهان، آمادگی دارد که در یک همکاری بلندمدت، به امنیت انرژی جهانی کمک کند و با سرمایه گذاری مشترک در زیرساخت های حمل و نقل دریائی ، ریلی و جاده ای، ظرفیت کریدورهای ترانزیت بین المللی را ارتقاء بخشد. تقویت زیرساخت های اقتصادی در حوزه های گاز رسانی، شبکه های برق، و ارتباطات ریلی و جاده ای ، امکان تولید ارزان با دسترسی به بازار بزرگ ملی و منطقه ای را برای پروژه های متنوع صنعتی فراهم کرده است. اینک با فراهم آمدن فضای حقوقی مساعد، هیأت های متعدد سرمایه گذاران خارجی به ایران گسیل شده اند که به امضای روزافزون قراردادهای بزرگ سرمایه گذاری مشترک و تأمین مالی در حوزه های مختلف منجر شده است.سیاست دولت در ایران بر آن است که با بهبود مستمر فضای کسب و کار ، حمایت از حقوق مالکیت فکری، اصلاح مداوم قواعد حکمرانی شرکتها و مبارزه جدی با پولشوئی، فضای حقوقی مساعد برای سرمایه گذاری در شرکتهای دانش بنیان و حوزه های مختلف فنی و اقتصادی را بیش از پیش فراهم نماید.عزم ملت ایران بر ساختن ایرانی آزاد و پیشرو، و مشارکت در توسعه منطقه ای امن و آرام، بر مبنای اخلاق و احترام به حقوق بین الملل جدی است و در این راه ، از مشارکت و همکاری همه سرمایه گذاران و صاحبان اندیشه و ابتکار در سراسر جهان استقبال می کند. من در این جایگاه جهانی ، به سخنگوئی از ملت مهمان نواز ایران، از همه آنها که صلح و امنیت و پیشرفت را در سایه مشارکت و همکاری ملتها جستجو می کنند، برای سفر به ایران و مشارکت در این آینده پرامید، دعوت می کنم.خانم‌ها، آقایان ما می‌توانیم با باور به تصمیم چهار سال قبل خود در این مجمع عمومی، برای ایجاد جهانی عاری از خشونت و افراط، گفتمان تحمیل، یکجانبه گرایی، ارعاب و جنگ را به منطق گفتگو، هم‌افزایی و صلح تبدیل کنیم؛ تا صدای اعتدال، تنها صدای غالب در جهان باشد.از توجه شما متشکرم.

منبع: خبرگزاری صدا و سیما

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.iribnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری صدا و سیما» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۷۸۷۳۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آمریکا دیگر مقصد آرمانی محققان نیست/ تغییر الگوی مهاجرتی دانشمندان

به گزارش خبرنگار علم و فناوری ایسکانیوز؛ محققان در مقاله‌ای که تحت عنوان « مهاجرت بیشتر، اما نزدیک‌تر: نقشه برداری از منطقه‌ای شدن رو به رشد جابه‌جایی علمی جهانی با استفاده از ORCID» در پایگاه علمی «ساینس دایرکت» در سال ۲۰۲۰ منتشر شده است، روندهای جهانی را در مهاجرت دانشمندان بررسی کردند و در یکی از مطالعات خود روی دانشگاهی متمرکز شدند که دانشمندان مدرک دکتری خود را از آنجا دریافت کرده‌اند تا از این طریق تاثیر مفید یا نامطلوب فرار مغزها و دستاوردهای مغزها را بر کشورها متوجه شوند. به طور مثال، از اواسط قرن بیستم،‌ آمریکا به عنوان تاثیرگذارترین کشور در علم جهانی در نظر گرفته می‌شود. دانشگاه‌های آمریکا همواره در صدر بهترین دانشگاه‌های جهان قرار می‌گیرند و بیشترین تعداد برنده جایزه نوبل را تولید می‌کنند و بیشترین تعداد دانشمندان پراستناد را در تمامی رشته‌ها دارند. در نتیجه آمریکا یکی از محبوب‌ترین گزینه‌ها برای تحصیلات تکمیلی در بین دانشجویان جهان به شمار می‌آید.

با این حال، همبستگی قوی‌ای بین تحصیلات تکمیلی و دانشگاه‌ها، جوایز و دانشمندان نخبه با دیگر کشورهای بسیار تاثیرگذار علم مانند بریتانیا و آلمان مشهود است. بنابراین، نقشه‌برداری از جایی که دانشمندان مدرک دکتری خود را دریافت می‌کنند، همراه با جایی که برای پیشرفت شغلی خود مهاجرت می‌کنند، کمک می‌کند تا جریان دانشمندان در آن سوی مرزها بهتر درک شود.

برای رمزگشایی صحیح روند مهاجرت‌های جهانی، محققان ابتدا با مدرک دکتری شروع کردند. شکل ۱ تغییرات در طول زمان را به نسبت «مدارک دکتری جدید» نشان می‌دهد. در نمودار A، دکتری طبقه‌بندی شده است که شامل علوم سلامت، علوم زندگی، علوم فیزیک و علوم اجتماعی می‌شود. این نمودار از سال ۲۰۰۰ یعنی زمانی شروع می‌شود که اولین داده‌ها در مورد انتشارات مجلات وجود دارد.

در نمودار B مناطق تقسیم‌بندی شده‌اند که شامل آسیا،‌ آمریکای لاتین، اقیانوسیه، اروپا و آفریقا می‌شود و جایی است که دانشمندان مدرک خود را از سال ۱۹۸۰ دریافت کرده‌اند. در این مورد الگوی مهاجرت به طور چشمگیری در طول زمان تغییر می‌کند. همانطور که آمریکا تعداد بسیاری از مدارک دکتری را تولید کرده است، تولید مدرک دکتری در اروپا و آسیا نیز به طور چشمگیری افزایش یافته است. با توجه به این ۲ مقوله، می‌توان درک کرد که جغرافیای تحصیل در مقطع دکتری در حال تغییر است؛ حتی اگر مرزهای دیگر ثابت باقی مانده باشد. نمودار B به خوبی نشان می‌دهد که اروپا و آسیا ۲ منطقه‌ای هستند که این تغییرات در آنها بارزترین بوده است.

نمودار زیر نشان می‌دهد که وقتی دانشمندان به خارج از کشور مهاجرت می‌کنند،‌ کجا می‌روند. نقشه‌ها بر اساس دهه‌ای که دانشمندان در آن دکتری می‌گیرند، به تصویر کشیده شده‌اند. این نمودارها مخصوص دانشمندانی است که در دهه ۱۹۸۰،‌ ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ مدرک دکتری خود را دریافت کرده‌اند. این سه نمودار و تفاوت آنها به خوبی تغییرات الگوی مهاجرت در سه دهه را نشان می‌دهد.

به عنوان مثال، دانشمندی که در سال ۱۹۸۵ دکتری خود را در ایالات متحده گرفته، در سال ۱۹۸۶ به کانادا نقل مکان کرده و سپس در سال ۱۹۹۰ از کانادا به فرانسه نقل مکان کرده، در اولین طرح در سمت چپ، ۲ قوس تولید می‌کند: یک قوس از آمریکا به کانادا و یک قوس از کانادا به فرانسه. بنابراین، اندازه قوس‌های جریان متناسب با تعداد جابه‌جایی‌هایی‌ است که در بازه زمانی در هر طرح انجام می‌شود.

زمانی که از سمت چپ به نمودارهای بعدی می‌رسیم، متوجه می‌شویم که سهم آمریکا در بین گروه‌ها کاهش یافته است و دانشمندان به مقصدهایی به غیر از آمریکا مهاجرت می‌کنند. در حالی که جریان قوس از آسیا به آمریکا افزایش یافته است، جریان قوس از اروپا به آمریکا کاهش چشمگیری داشته است. با این حال، سهم کلی آسیا و اروپا در مقایسه با مناطق دیگر در هر دهه افزایش یافته است. علاوه براین، جریان قوس در این مناطق نیز رشد کرده است.

شکل ۳ در ۲ صفحه سازماندهی شده است و جابه‌جایی‌های بین‌المللی دانشمندان را در طول ۳۵ سال، از سال ۱۹۸۰ تا ۲۰۱۵ بررسی می‌کند. نمودار A میانگین تعداد کشورهایی را که دانشمندان طی ۱۰ سال اول پس از دریافت مدرک دکتری به آنها نقل مکان کرده اند، نشان می‌دهد. فارغ التحصیلی، همانطور که در محور x ترسیم شده است. محور y میانگین تعداد وابستگی‌های کشوری مرتبط با دانشمندان این گروه خاص را محاسبه می‌کند. این رویکرد سودمند است، زیرا روندها را در بین گروه‌های سالانه قابل مقایسه می‌کند. برای مثال، اگر دانشمندی در سال ۱۹۸۵ دکتری خود را از دانشگاه واشنگتن (آمریکا) دریافت کرد و سپس در سال ۱۹۹۳ به دانشگاه تورنتو (کانادا) نقل مکان کرد (یعنی در مدت ۱۰ سال پس از دریافت دکتری)، آنگاه در سال ۱۹۸۵ به عنوان کسی محاسبه می‌شود که دو وابستگی کشوری (آمریکا و کانادا) را دارد. همانطور که در پنل A نشان داده شده است، دانشمندان در هر گروه بعدی به کشورهای بیشتری سفر کرده‌اند.

با این حال، در پنل B در شکل ۳، فقط فاصله تمام حرکت‌های بین‌المللی (در صورت وجود) انجام شده توسط دانشمندان در هر یک از گروه‌های سالانه در نظر گرفته شده است. با در نظر گرفتن میانگین به جای محاسبه کل مسافت طی شده، تعداد فزاینده جابه‌جایی‌های بین‌المللی مشاهده شده در پنل A را به حساب می‌آورد.

پنل B نشان می‌دهد در حالی که دانشمندان در هر گروه بعدی به کشورهای بیشتری می‌روند، آنها مسافت‌های کوتاه تری را نیز طی می‌کنند.

نتیجه‌گیری

همانطور که مشخص است، درک تحرک جهانی دانشمندان به معنای در نظر گرفتن رشد منطقه‌ای علوم اروپایی و آسیایی است. این امر تاکنون در علم به طور کامل مورد توجه قرار نگرفته بود، اما با توجه به ادبیات موجود در مورد جابه‌جایی نیروی کار به طور کلی، نتیجه کاملاً تعجب‌آور نیست، زیرا جهان به طور همزمان در مقیاس جهانی و در سطح منطقه‌ای بیشتر به هم مرتبط می‌شود. تجزیه و تحلیل محققان از جابه‌جایی علمی بسیاری از موارد مشابه را نشان می‌دهد. از سال ۱۹۸۰ تعداد فزاینده‌ای از مهاجرت‌های بین‌المللی در میان دانشمندان، گروه به گروه وجود داشته است، اما در طول مدت زمان مشابه، مهاجرت بین کشورهای منطقه افزایش یافته است. در واقع، میانگین مسافت طی شده توسط دانشمندان مهاجر کاهش یافته است.

علاوه بر این، به نظر می‌رسد که این امر ارتباط نزدیکی با تحولات اروپا و آسیا دارد. تحقیقات در علم بارها به این موضوع اشاره کرده است که هژمونی یا سلطه آمریکا بر تحقیقات علمی در حال کاهش است، زیرا دانشمندان اروپایی و آسیایی پرکارتر و تأثیرگذارتر شده‌اند.

بیشتر بخوانید: الگوی مهاجرت دانشمندان در جهان چیست؟/ فاصله جغرافیایی کم‌تر؛ احتمال انتقال دانش بیشتر

با گذشت زمان، جریان مهاجرت به اروپا و آسیا افزایش یافته است، در حالی که جریان‌های مهاجرت به آمریکا و از آمریکا کاهش یافته است. منطقه‌ای شدن علم مشاهده شده در داده‌ها به همان اندازه با سرنوشت این مناطق مرتبط است. مثلا اعتبار دانشگاه‌های اروپایی و آسیایی و تولید مدرک دکتری در آنها افزایش یافته است و به نظر می‌رسد دانشمندان در طول زمان تمایل بیشتری به حرکت در آن سوی مرزها به کشورهای مجاور پیدا کرده‌اند، شاید تا حدی به این دلیل باشد که مزایای مرتبط با کشورهای دورتر کاهش یافته است.

به نظر می‌رسد که محققان باید در آینده روندهای منطقه‌ای خاص را بررسی کنند تا به انگیزه‌های مهاجرت درون منطقه‌ای بیشتر پی ببرند؛ به ویژه که به برتری‌ رو به رشد دانشگاه‌های آسیایی و اروپایی در علم جهانی مربوط می‌شود.

داده‌های محققان همچنین نشان می‌دهد که دانشمندان مهاجر در طول زمان تعداد مقالات بیشتر و در رسانه‌های معتبرتر منتشر کرده‌اند. علاوه بر این، هیچ تفاوت آماری معنی‌داری بین دانشمندان مهاجر منطقه‌ای و جهانی وجود ندارد که نشان ‌دهد این خود حرکت است و نه مقصدهای خاص که منجر به نتیجه می‌شود.

این آمار همچنین نشان می‌دهد که به طور متوسط اکثر دانشمندان یعنی تقریبا ۸۸ درصد آنها بین سال‌های ۱۹۸۰ تا ۲۰۱۵ به کشور دیگری مهاجرت نکرده‌اند.

جابه‌جایی بین‌المللی دانشمندان با فرار مغزها، انتقال دانش و بهره‌وری پژوهش مرتبط است، اما بحث‌های سیاسی را نیز در این میان نباید نادیده گرفت. دانشمندانی که کشورشان را ترک می‌کنند، زمانی که روابط همکاری با هموطنان خود در کشور مبدأ خود را حفظ می‌کنند، احتمال بیشتری دارد که بازگردند و ۲ دانشمند به احتمال زیاد هر چه به یکدیگر نزدیک‌تر باشند، با هم همکاری می‌کنند. بنابراین، مهاجرت منطقه‌ای ممکن است برای کشورهای درگیر فرار مغزها بهتر باشد.

انتهای پیام/

کد خبر: 1229566 برچسب‌ها آموزش عالی آمریکا

دیگر خبرها

  • (ویدئو) زن افغان فعال حقوق بشر زلمی خلیلزاد را غافلگیر کرد
  • هشدار روسیه به آمریکا درباره استقرار موشک در منطقه آسیا-اقیانوسیه
  • خیزش دانشگاهیان آمریکایی؛ چالشی برای سیاست‌های دوگانه غرب در قبال حقوق بشر
  • واکنش ابراهیم رئیسی به اعتراضات دانشجویی در آمریکا
  • باغات منطقه۶ شهر قم بهسازی می‌شود
  • آمریکا دیگر مقصد آرمانی محققان نیست/ تغییر الگوی مهاجرتی دانشمندان
  • دیدار دبیرکل سازمان جوانان حقوق بشر با سفیر ایران در سوریه
  • پشت‌پرده‌ی «بحران مرزی» در آمریکا/ مهاجرت سیل‌آسا: سلاحی برای نابودی مرزهای جغرافیایی و هویت ملی؟ +عکس
  • لزوم واکنش ایران اقدام اخیر رسانه انگلیسی علیه امنیت روانی مردم
  • مجامع بین‌المللی برای توقف سرکوب دانشجویان آمریکایی ورود کنند