بازی مشترک اروپا و آمریکا برای دائمی کردن برجام
تاریخ انتشار: ۳۰ شهریور ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۷۹۶۵۷۰
«دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا در سخنرانی خود در هفتاد و دومین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد در اظهاراتی سخیف و گستاخانه، جمهوری اسلامی را مورد حمله قرارداد.
ترامپ همچنین در بخشی از سخنرانی خود به موضوع توافق هستهای ایران و گروه 1+5 (برجام) پرداخت و گفت:«توافق هستهای ایران یکی از بدترین و یکسویهترین توافقاتی است که ایالات متحده تاکنون وارد آن شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مایه شرمساری چرا دائمی شود؟!
ترامپ تاکنون از برجام با عنوان «احمقانهترین توافق در تاریخ»، «بدترین توافق ممکن»، «مایه شرمساری» و... نام برده است. اما نکته قابل توجه اینجاست که وقتی وی و دیگر مقامات آمریکایی سخن از تجدیدنظر در برجام میکنند، قرار نیست چارچوب کلی و نقشه اصلی آن را تغییر دهند!
بعد از تصویب قانون مادر تحریمها-یا همان سیاهچاله تحریم-علیه ایران در مجلس نمایندگان آمریکا، ترامپ در یک گردهمایی در ایالت اوهایو خطاب به ایران که به تمام تعهداتش عمل کرده، هشدار داد که باید به برجام پایبند باشد و تهدید کرد که اگر ایران به تحریمهای جدید واکنش نشان دهد با «عواقب بسیار بسیار بزرگی» روبهرو خواهد شد!
به عقیده کارشناسان، تحرکات و مواضع اخیر آمریکاییها برای آن است که ایران را از واکنش جدی به تحریمهای جدید منصرف کرده و بازدارد. برخلاف ادعاهای ترامپ، او نه تنها از برجام متنفر نیست بلکه هم برجام را میخواهد و هم تحریمها را !
به عبارت دیگر، درست است که ترامپ یک دیوانه است، اما آنقدر هم دیوانه نیست که برجام را پاره کند. بنابر مستندات متعدد و به اذعان مقامات ارشد دولت، برجام بهطور خلاصه «اقدامات نقد ایران در مقابل وعدههای نسیه آمریکا است». بنابراین نتیجه ایدهآل برای آمریکا، لغو برجام نیست، چون رویکرد «وعده نسیه در برابر اقدام نقد» هیچگاه برای وعدهدهنده ضرری ندارد.
راهبرد دولت ترامپ، آغاز مجدد مذاکره و تحمیل برجامهای جدید موشکی، منطقهای و... است. در این ارتباط، ژست دروغین مخالفت با برجام، تمدید تعلیق ۱۲۰ روزه تحریمها و بالا نگاه داشتن ریسک سرمایهگذاری در ایران، تصویب و اعمال تحریمهای جدید علیه ایران و اعلام عدم پایبندی ایران به برجام از ارکان این راهبرد است.
بند غروب آفتاب
رکس تیلرسون وزیر خارجه آمریکا در مصاحبه با شبکه فاکسنیوز گفت: ما با نقایص توافق هستهای آشنا هستیم؛ به ویژه بندهایی که براساس آن بعضی از محدودیتهای ایران به مرور زمان برطرف میشود مایه نگرانی آمریکاست. این بندها باید اصلاح شوند وگرنه ما نمیتوانیم در آن بمانیم.
تیلرسون افزود: آشکارترین نقص توافق هستهای (برجام)، «بند غروب آفتاب» است.
گفتنی است بند موسوم به «غروب آفتاب» محدودیتهای تعیین شده برای ایران را به یک بازه زمانی مشخص محدود میکند.
وی در ادامه گفت: ترامپ میگوید که مجدداً مذاکره انجام شود. ما بهطور قطع به حمایت همپیمانان خود- همپیمانان اروپایی و دیگران- نیاز داریم تا این مسئله درباره ایران را مطرح کنیم که این توافق واقعاً میبایست بازبینی شود.
در هفتههای گذشته «نیکی هیلی» نماینده آمریکا در سازمان ملل تاکید کرد: «بعد از ده سال، محدودیتهای اورانیوم، سانتریفیوژهای پیشرفته و سایر محدودیتهای هستهای به پایان میرسند و ظرف کمتر از ده سال آنها فرصت خواهند داشت توانمندیهای خودشان را به طرق مختلف، ارتقا دهند. بنابراین، برجام توافقی بسیار معیوب و محدود است».
«رِی تکیه» از مقامات سابق وزارت خارجه آمریکا و تحلیلگر ارشد شورای روابط خارجی آمریکا- آذر 95- در مقالهای در نشریه پلیتیکو تاکید کرده بود که ترامپ میتواند بخش مشکلدار برجام یعنی «بند غروب آفتاب» را بهانهای قرار دهد و ایران را مجددا به میز مذاکره بازگرداند.
برجام، تنها یک وجه از چالش
مقامات آمریکایی ظرف 4 سال اخیر بارها تاکید کردهاند که مذاکرات هستهای با ایران مانند بازی روبیک است، بازی مکعبی که هر کدام از 6 مربع (وجه) آن از 9 قسمت قابل جابهجایی تشکیل شده و این قسمتها باید به نحوی جابهجا شوند که هر 9 قسمت یک مربع- با یک رنگ خاص- کنار هم قرار گیرند. آنها البته تلاش کردند این جورچین پیچیده را طبق منافع خود سرهم کنند. اما فراتر از سرانجام مذاکرات که به «برجام» منتهی شد، واقعیت این است که ماجرای هستهای با همه ابعاد و پیچیدگیهایش تنها یک وجه و یک مربع از مکعب چالش آمریکا و غرب با ایران است. برنامه هستهای بهعنوان نماد اعتماد به نفس و اقتدار فنی و پیشرفت ایران، با همه اهمیت، برای غرب آن قدر ارزش ندارد که «خاستگاه» این اعتماد به نفس و جرأت پیشرفت مستقل در میان ملت ایران و ریشه و شاخه و برگ گسترده انقلاب اسلامی در چهارگوشه غرب آسیا. توافق برجام به این معنا - برخلاف برخی خوشگمانیها- پایان ماجرا نیست بلکه شروع آن یا دستکم، مرحلهای جدید از ماجرای بزرگتر تقابل جبهه استکبار با ملت و حاکمیت ماست؛ یا به عبارتی نوک کوه یخ.
«توماس فریدمن» -12 تیرماه 94 - (10 روز قبل از اعلام برجام) در نیویورک تایمز نوشت «توافق پیشرو با ایران یک توافق بدِ - خوب(!) است و به اوباما این امکان را میدهد تا به کنگره و اسرائیل بگوید این بهترین توافقی است که با یک غلاف خالی از اسلحه میتوان بهدست آورد». یک سال بعد-21 دی ماه 95- «باراک اوباما» رئیسجمهور سابق آمریکا در نطق خداحافظی خود در شیکاگو اذعان کرد: «اگر 8 سال پیش به شما گفته بودم میتوانیم برنامه هستهای تسلیحاتی ایران را بدون شلیک یک گلوله تعطیل کنیم، احتمالا میگفتید بیش از حد بلندپروازانه است اما با توافق توانستیم». «هیلاری کلینتون» نیز- مهرماه 95- در بخشی ازاولین مناظره خود با «دونالد ترامپ» درباره سیاست این کشور در قبال ایران گفت: «جانکری که پس از من وزیر خارجه شد با همراهی اوباما موفق شدند برای برنامه هستهای ایران سقف تعیین کنند، همه اینها بدون شلیک حتی یک گلوله اتفاق افتاد».
«جان کری» وزیر خارجه سابق آمریکا- دی ماه ۹۵- در یادداشتی تاکید کرد: «مذاکرات با تهران برای عقب نشاندن ایران از برنامه هستهای به نتیجه رسید و حالا دولت بعدی آمریکا باید ضمن ادامه اعمال فشار بر ایرانیها، برای عقب نشاندن برنامه موشکی ایران تلاش کند».
مقامات غربی به دنبال آن هستند تا مجددا با ابزار مذاکره و با کمترین هزینه محدودیتها و بازرسیهای بیسابقه برجام دائمی شده و مسائلی مانند نابودی یا مهار توان موشکی ایران و قدرت منطقهای کشورمان نیز به آن اضافه شود.
دیروز پلیس بد، امروز پلیس خوب!
در طول مذاکرات هستهای ایران و 1+5 که به برجام منتهی شد، فرانسه نقش پلیس بد را بهعهده داشت و هر جا که توانست در مسیر منافع ایران سنگاندازی کرد. در حال حاضر، این کشور نقش پلیس خوب را برعهده گرفته است و تاکید دارد که باید از برجام حمایت کرد.
«امانوئل ماکرون» رئیسجمهور فرانسه در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل در دیدار با رئیسجمهور کشورمان «چشمانداز مذاکرات هستهای جدید با ایران بعد از سال ۲۰۲۵» را مطرح کرد. ماکرون همچنین در اظهارنظری گستاخانه تاکید کرد:«تهران میبایست تحریک آمریکا از طریق فعالیتهای منطقهایاش را متوقف کند».
ماکرون در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل نیز این اظهارات را تکرار کرد و گفت: من امیدوارم که بتوانیم بر روی محدود کردن برنامه موشکهای بالستیک ایران هم کار کنیم. ما باید بر روی راهکاری برای دوره پس از ۲۰۲۵ کار کنیم.
گفتنی است سخنگوی وزارت خارجه فرانسه ماه گذشته به نقل از ماکرون گفته بود: رئیسجمهور [امانوئل ماکرون] روز ۲۹ آگوست خاطرنشان کرد که توافق وین را میتوان با همکاری برای دوران پس از سال ۲۰۲۵ و همکاریهای ضروری درباره استفاده [ایران] از موشکهای بالستیک تکمیل کرد.
در حقیقت تاکید مقامات آمریکایی درخصوص «بند غروب آفتاب» و تاکید فرانسه درخصوص «تصمیمگیری برای برجامِ پس از 2025» دو روی یک سکه است و هدف اصلی دائمی کردن توافق هستهای و اضافه کردن توان موشکی و قدرت منطقهای ایران به مفاد برجام است.
تغییر صورت مسئله همانطور که پیش از این نیز ذکر شد، ژست دروغین مقامات آمریکایی در مخالفت با برجام در کنار تمدید تعلیق ۱۲۰ روزه تحریمها و بالا نگاه داشتن ریسک سرمایهگذاری در ایران و هشدار درخصوص احتمال اعلام عدم پایبندی ایران به برجام با این هدف صورت گرفته است که دولت ایران را از واکنش جدی به نقض برجام منصرف کند.
در حقیقت مقامات آمریکایی با همکاری کشورهای اروپایی عضو 1+5 و علیالخصوص فرانسه در پی تغییر صورت مسئله برجام هستند. طبق برجام قرار بر این بود که به ازای محدودیتهای گسترده ایران در صنعت هستهای، تحریمها- در روز اجرا یعنی دی ماه 94- لغو شود.
اکنون حدود 20 ماه از اجرای برجام و حدود 26 ماه از امضای برجام میگذرد. ایران به تمامی تعهدات خود پایبند بوده است ولیکن آمریکا از اولین روز اجرا، برجام را به صورت فاحش نقض کرده و تاکنون این عهدشکنی ادامه داشته است. حال به جای طلبکاری ایران، آمریکا مدعی و طلبکار شده است.
مسئله اساسی در حال حاضر این است که برجام به یک توافق یکطرفه تبدیل شده است و در حقیقت هستهای رفت و تحریمها ماند. آمریکا اکنون در جایگاه متهم است و نه شاکی.
امتیاز بیشتر ندهید
آمریکا با همراهی کشورهای اروپایی با ژست دروغین مخالفت با برجام و نمایش مضحک «پلیس خوب-پلیس بد» به دنبال ایجاد اختلال محاسباتی در افکار عمومی و مجموعه تصمیمگیر در دستگاه دیپلماسی است.
برنامه اصلی این است که ایران را به مسیری هدایت کند که آن سرش برجامی دیگر است. برجامی که هدف از آن تعمیم «اقدامات نقد در مقابل وعدههای نسیه» در دیگر مولفههای قدرت ایران است.
در شرایط کنونی، دولت و دستگاه دیپلماسی میبایست با هوشیاری از حقوق ملت ایران دفاع کرده و اسیر بازی تازه آمریکا و اروپا نشود.
اظهاراتی همچون «حتی در صورت خروج آمریکا از برجام، به تعهدات خود در برجام پایبند میمانیم»، «اروپاییها به ما گفتهاند حتی اگر آمریکا از برجام خارج شود، به برجام ادامه خواهند داد»، «کشورهای مخالف برجام اگر اخلاق بدشان را کنار بگذارند میتوانند کنار سفره برجام باشند» و...با عرض تأسف بازی در زمین دشمن است.
خسارت محض برجام به هیچ عنوان قابلیت تعمیم به دیگر حوزهها را ندارد. در حال حاضر دولت میبایست با اجرای بدون تعارف و دقیق شروط 29گانه برجام که از سوی رهبر معظم انقلاب، شورای عالی امنیت ملی و مجلس شورای اسلامی به دولت ابلاغ شده است، به گستاخی طرف مقابل پاسخ دهد.
منبع: افکارنيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۷۹۶۵۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۶ نکته در مورد پذیرش دانشجویان اخراجی در آمریکا
به گزارش «تابناک»، مصطفی داننده در عصرایران نوشت: بعد از رفتار غیر انسانی پلیس آمریکا با دانشجویان معترض به جنگ غزه و حمایت مالی از اسرائیل، رئیس دانشگاه شیراز از مصوبه مدیریت این دانشگاه برای بورسیه کردن دانشجویان اخراجی دانشگاههای اروپا و آمریکا خبر داد و گفت: «دانشجویان و حتی اساتیدی که اخراج یا تهدید به اخراج شدهاند، میتوانند در دانشگاه شیراز به ادامه تحصیل بپردازند و گمان میکنم سایر دانشگاههای شیراز و استان فارس هم این آمادگی را داشته باشند.»
اظهار نظری که بیشتر به نظر میرسد یک شوی تبلیغاتی است تا یک واقعیت که دانشگاه شیراز بتواند آن را محقق کند. برای راستی آزمایی بهتر است رئیس دانشگاه شیراز را با واقعیتهای پذیرش دانشجوی خارجی به ویژه آنهایی که سابقه تحصیل در اروپا و آمریکا را دارند روبرو کنیم.
اول: دانشجویان مقطع دکترا در آمریکا حدود دو هزار دلار و در اروپا نزدیک به دو هزار پانصد یا 3 هزار یورو حقوق میگیرند و با این پول میتوانند در بسیاری از شهرهای آمریکا یک خانه اجاره کنند و حتی یک ماشین بخرند. آیا امکان دارد با حقوقی که به آنها میدهید، این شرایط را برایشان فراهم کنید؟ آنها میتوانند با حقوقی که به آنها میدهید برای خودشان یک زندگی معمولی داشته باشند؟
دوم: دانشجویان لیسانس که احتیاج به حمایت مالی خانواده دارند، احتیاج به یک سیستم بانکی برای انتقال پول از کشور خود به ایران هستند. آیا امکان این انتقال وجود دارد؟ به طور مثال یک دانشجویی که خانواده او در لندن یا پاریس زندگی میکنند، چگونه میتوانند ماهیانه، هزینه تحصیل را پرداخت کنند؟ به این نکته توجه کنید که هیچ کارت بانکی یا کردیت کارت خارجی در ایران، کار نمیکند و بانکهای خارجی در ایران شعبه ندارد.
سوم: همین دانشجویان در آمریکا از اینترنت پرسرعت بدون فیلتر استفاده میکنند. اصلا برای آنها تعریف نشده است که شبکههای اجتماعی فیلتر باشد یا رسیدن به سایتهای علمی احتیاج به فیلتر شکن داشته باشد. آنها اگر بخواهند با خانواده خود صحبت کنند، باید «بله» را نصب کنند؟
چهارم: در مورد حجاب به دانشجویان چه میگویید؟ بسیاری از دانشجویان مسلمان ساکن آمریکا از کشورهایی مثل پاکستان، مصر و یا دیگر کشورهای غیر مسلمان، حجاب ندارند. آیا آنها وقتی به دانشگاه ایران میآیند، باید حجاب و پوشش اسلامی داشته باشند؟
پنجم: این دانشجویان یاد گرفتهاند که به مسائل مختلف صنفی، سیاسی و اجتماعی اعتراض کنند؟ شما میتوانید به آنها اجازه بدهید به مسائل مختلف در دانشگاه اعتراض کنند؟
ششم: برخی از دانشجویان معترض، گرایشهای جنسی مختلف دارند. بعضی از آنها با پرچمهای هم جنس گرایانه در کنار پرچم فلسطین، به اسرائیل اعتراض میکنند؟ با آنها چه رفتاری خواهید داشت؟
حالا از شب زندهداریها و خوردن نوشیدنیهای مختلف توسط همین دانشجویان در آخر هفته بگذریم.
اگر رئیس دانشگاه شیراز این سوالها را پاسخ داد، میتوانیم ببینیم که میتوانیم دانشجویان ساکن آمریکا و اروپا را پذیرش کنیم یا نه؟