حرفهای جوانی را به خاطر توهم رابطه همسر برادرش با او کشت
تاریخ انتشار: ۱ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۸۰۸۸۰۱
جنایتکار 23 ساله که دانشجوی دانشگاه تربیت معلم است، بامداد سهشنبه گذشته با ورود به انبار کفش بازار حضرتی، نگهبان 21 ساله را با ضربات چاقو مجروح کرده و متواری شده بود.
با مرگ پسر جوان در بیمارستان اشرفی اصفهانی و در حالی که چهره ضارب در تصاویر دوربینهای مداربسته محل جنایت شناسایی شده بود، دو ساعت پس ازماجرا، قاتل به کلانتری 113 بازار رفت و به قتل اعتراف کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چه شد که تصمیم به قتل گرفتی؟
به همسر برادرم مشکوک شدم؛ او با دوستم- مقتول- ارتباط پنهانی داشت.
چرا به آنها مشکوک شدی؟
حدود دو هفته قبل، من و سیاوش-مقتول- به همراه برادرم و زن برادرم برای عروسی به شهرستان رفتیم. من و سیاوش و زن برادرم روی صندلی عقب خودروی پراید برادرم نشسته بودیم. چون من بین آنها بودم متوجه شدم که پنهانی به هم پیام میدهند. آن موقع بود که به رابطه پنهانی همسر برادرم –ثریا- با سیاوش پی بردم و تصمیم گرفتم از آنها انتقام بگیرم.
چرا موضوع را به برادرت اطلاع ندادی و خودت وارد عمل شدی؟
موضوع را به برادرم گفتم که بین آنها دعوا شد. بعد هم ثریا به خانه پدرش رفت و حتی پدر ثریا با او سر همین موضوع درگیر شده بود، اما نمیتوانستم از برادرم انتظار داشته باشم که برای انتقام کاری کند.
چرا؟ تو برادر شوهر او بودی و به جای همسرش تصمیم گرفتی؟
برای اینکه من پای سیاوش را به آن خانه بازکرده بودم، خودم را مقصر میدانستم. سیاوش فامیل دور ما بود اما به خانه برادرم رفت و آمد نداشت. من به سیاوش بیشتر از چشم هایم اعتماد داشتم. پای سیاوش را من به خانه برادرم باز کرده بودم و در حقیقت عامل اصلی شروع این رابطه من بودم.
چرا با او حرف نزدی؟
قصدم کشتناش نبود؛ رفتم تا با او صحبت کنم. اما آنقدر عصبانی بودم که ضربات را پی در پی میزدم و زمانی که به خودم آمدم متوجه شدم سیاوش خونین روی زمین افتاده است.
کی متوجه شدی او کشته شده است؟
وقتی آنجا را ترک میکردم، حدس میزدم که زنده نماند.
چرا با همسر برادرت صحبت نکردی؟
اول تصمیم داشتم او را به قتل برسانم اما نشد. چون دلم برای بچه 3 ساله اش سوخت. دفعه بعد هم که تصمیم به این کار گرفتم فهمیدم پدرش او را به خاطر کاری که کرده کتک زده و خانه برادرم نیست.
چه مدت است که تهران زندگی میکنی؟
دانشگاه تربیت معلم کرج قبول شده بودم. درسم که تمام شد به شهرمان برگشتم و برای انجام کارهای مدرکم آمده بودم که این اتفاق افتاد، البته در تهران کار هم میکردم. روزهایی که دانشگاه نداشتم به بازار میرفتم و باربری میکردم.
خانواده ات از قتل خبر دارند؟
تصور میکنم برادرم تا الان به آنها خبر داده باشد. البته آنها از قبل میدانستند اما میگفتند که هیچ اقدامی نکنم.
پشیمانی؟
مقتول مثل برادرم بود، باهم خیلی دوست بودیم. از زمانی که او کشته شد تا الان لحظهای آرامش ندارم. بعد از قتل هم در خیابان پرسه زدم و دو ساعت بعد به کلانتری رفتم و خودم را معرفی کردم. از اولش هم میخواستم خودم را معرفی کنم، شهامت زندگی با عذاب وجدان را نداشتم.
ورزش هم میکنی؟
مدتهاست که کشتی کار میکنم.
به عاقبت این کار فکر نکرده بودی؟
سکوت....
منبع: ساعت24
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۸۰۸۸۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرنوشت بچه گمشده محله مولوی تهران چه شد؟
عصر چهارشنبه ۵ اردیبهشت امسال خانوادهای با تماس با کلانتری ۱۱۶ مولوی از ربوده شدن کودک ۳ ساله شان توسط یک زوج موتورسوار خبر دادند.
با توجه به حساسیت موضوع تیمی از کاراگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران برای ردیابی و تحقیقات ویژه وارد عمل شدند. کاراگاهان در گام نخست تحقیقات به سراغ برادر هشت ساله کودک ربوده شده رفتند، پسربچه به ماموران گفت: همراه برادرم به مغازه سوپرمارکتی رفته بودم برادرم بیرون از مغازه بود و زمانی که از مغازه خارج شدم اثری از برادرم نبود و فقط در آن لحظه یک زن و مرد موتورسوار را دیدم که به سرعت از من دور شدند که احتمال میدهم آنها برادرم را ربوده باشند.
کاراگاهان در این مرحله با توجه به ادعای هشت سالعه دوربینهای مدار بسته را مورد بازبینی قرار دادند و تصویر پسر بچه ۳ ساله به دست آمد و در پایشهای دوربین به دوربین به زن جوانی در منطقه راه آهن رسیدند که به سراغ این پسر بچه ۳ ساله میروند.
ماموران در ادامه با اقدامات پلیسی موفق به شناسایی زن جوان شده و زمانی که به سراغ وی میرود عنوان میکند که این کودک ۳ ساله در حالی که گریه میکرد در خیابان دیدم و متوجه شدم خانه شان را گم کرده است و، چون آدرسی از خانه همراهش نبود او را تحویل کلانتری رازی دادم.
همین سرنخ کافی بود تا کودک گم شده که عنوان شده بود ربوده شده است در کلانتری رازی شناسایی و به آغوش گرم خانواده بازگردد.
سرهنگ نثاری معاون دایره جنایی تهران با تائید این خبر به رکنا گفت: ماجرا کودک ربایی در جنوب تهران ادعایی اشتباهی از سوی کودک هشت ساله بوده و هیچ آدم ربایی صورت نگرفته و پسر بچه سه ساله گم شده بود که با تلاش همکاران ما در پلیس آگاهی تهران به آغوش خانواده بازگردانده شد.
منبع: رکنا
tags # اخبار حوادث سایر اخبار آیا قدرتهای فوقبشری واقعیت دارند؟ چطور انسان به این قدرت میرسد؟ بعد از فضا چه چیزی وجود دارد، جهان کجا تمام میشود؟! (تصاویر) مرکز واقعی جهان کجا است؟ فضانوردان چگونه در فضا دستشویی میکنند؟ | سرنوشت مدفوع انسان در فضا چه میشود؟