Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-04@13:49:21 GMT

"فرار مغزها" یا "حق مغزها"

تاریخ انتشار: ۱ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۸۱۵۶۸۳

علی مفتح*؛ چند وقت پیش فیلم کوتاهی از برنامه فرمول یک آقای علی ضیا را در فضای مجازی دیدم که ایشان با آب و تاب خاصی از «فرار» همه‌ی صد و پنجاه دانشجوی رشته ریاضی دانشگاه صنعتی شریف به جز آقای امین محمدی سخن می‌گفت و از مسئولین گلایه می ‍‍کرد که چرا هیچ کاری در برابر این پدیده انجام نمی‌دهند.
در مراجعه به فرهنگ نامه دهخدا برای یافتن معنی دقیق‌تر کلمه «فرار» دو مفهوم بیش‌تر از بقیه به چشم می‌خورند: اولین آن به معنای دور شدن ناگهانی از موضع خطر گفته می‌شود که فرد معمولا برای جلوگیری از ضرر مالی یا جانی فراوان شاید انجام دهد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

معنی دوم، اما تن ندادن به انجام عمل و یا وظیفه‌ای که فرد در مقابل خود می‌بیند اتلاق می‌شود. برای مثال، عملی را که کودک برای اجتناب از رفتن به مدرسه انجام می‌دهد را می‌گویند: فرار از مدرسه.

آن‌چه که در این مطلب مهم است، سعی در اجتناب از قضاوت یک جانبه می‌باشد. به معنایی واضح تر، اگر چه مسئولین محترم وظیفه دارند تا محیطی مطلوب‌تر برای نخبگان علمی-ورزشی فراهم آورند، اما این بدان معنا نیست که نخبگان «فراری» هم تمامی حق را باید در طرف خود داشته باشند. همان طور که می‌دانیم به حمد الله کشور ایران در وضعیت جنگ و یا قحطی به سر نمی‌برد و بنابراین عمل ترک کشور از سوی نخبگان علمی و یا ورزشی را نمی‌توان «فرار» نامید، زیرا که خطری جانی و یا مادی تهدیدگر آن‌ها نیست. حال شاید عده‌ای بگویند ‍که در داخل کشور برخوردهایی زننده با بسیاری از نخبگان انجام می‌شود که اینان را مجبور به ترک وطن می‌کند، اما در جواب این عزیزان باید یادآور شد که مطالعه تاریخ معاصر ایران اسلامی به ما یادآوری می‌کند که جوانانی در شرایط سخت‌تری که همانا جنگ تحمیلی بود نه از کشور «فرار» کردند و نه از جنگیدن برای دفاع از آن!
اما لازم نیست تا حتی به کتاب‌های تاریخی هم رجوع کنیم. مگر آقای محمد جواد ظریف نمی‌توانست روزهایی آرام و حقوقی بالاتر در ایالات متحده و یا اروپا داشته باشد؟ مگر شهید تهرانی مقدم انتظاری جز سربلندی اسلام و ایران داشت؟
آیا وزیر محترم بهداشت جناب آقای قاضی‌زاده هاشمی با گل و گلاب از سوی مخالفان خود استقبال می‌شود؟
کم نیستند نخبگان ورزشی که بی مهری‌ها را به جان خریدند تا آجری بر ساختمان خانه وطن بگذارند. از محمد بنا بگویم که دلار‌های خارجی‌ها را رد ‍کرد یا قهرمان جودو، شهید مصطفی شیخ‌الاسلامی که جانش را در دفاع از حرم داد تا من و تو خرّم باشیم؟ مگر این شهید عزیز نمی‌توانست دلارهای آذربایجانی‌ها را بگیرد و در «آرامش» زندگی کند؟ اما مگر می‌شود در آرامش بود و مادر بی قرار ایرانی را که برای به دست آوردن تکه نانی بساط دستفروشی خود را به این سو و آن سو می‌برد را فراموش کرد؟

نخبگان عزیزی که به کشور‌های دیگر می‌روند، اما هیچ کمکی به کشور خود و یا این منطقه خاورمیانه که در آتش می‌سوزد و یا دیگر مسلمانان انجام نمی‌دهند تنها از حق خود استفاده کرده اند. جوانانی که هزینه درمان و آموزش آن‌ها از سرمایه عمومی که همه ما در آن سهیم هستیم پرداخت می‌شود، اما حاضر نیستند تا حتی این بدهی هرچند کوچک خود را به هم وطنان خود پرداخت کنند نمی‌توانند از احترام من و تو برخوردار باشند. چرا که کسی که از حق خود استفاده می‌کند، اما مردمش را فراموش می‌کند سزاوار احترام نیست. او نخبه‌ی علمی، اما رفوزه‌ای اخلاقی است!

یادم می‌آید زمانی که بیست و دو سالم بود در دوره‌ای آموزشی در دانشگاه کمبریج انگلستان شرکت کردم. در میان اساتید بنام آن، سفیر اسبق انگلیس در روسیه آقای سر تونی برنتون به عنوان استاد مهمان شرکت داشت. در آخرین جلسه درس، ایشان از آزادی غربی و لیبرالیسم دفاع کرد و در پی آن از ایران شدیدا انتقاد نمود. در پایان درس از جا برخاستم و درخواست چند دقیقه وقت کردم. گفت: اول بگو اهل کجا هستی؟ جواب دادم: اهل ایرانم و به خاطر آن فرصت بیش‌تر می‌خواهم! موافقت کرد و شروع به صحبت از ظلم و ستم کشورهای سلطه گر کردم. از جنگ تحمیلی و بمب‌های شیمیایی خارجی صدام ‍گفتم و سرنگونی هواپیمای مسافربری هموطنانمان را یادآوری کردم. در آخر صحبت هایم جمله‌ای گفتم که حضار را مجبور به تشویق دسته جمعی کرد. جمله این بود: جناب آقای سفیر! کشور من طعم دمو‍کراسی غربی و کمونیسم شرقی را چشیده است. زمانی که شما از خوبی‌های لیبرالیسم آمریکایی و حقوق بشر انگلیسی صحبت می‌کنید بنده می‌توانم با تمام وجودم نادرستی آن را حس بکنم. آقای سفیر! هر کسی دوستدار پنیر است، اما یادمان باشد که قصد موش‌گیر از دادن پنیر مجانی چیز دیگری است. جوابی نداشت جز این که: حق با شماست!
حال باید یادآور شد که تکه پنیری که کشورهای خارجی به نخبگان ایرانی می‌دهند به خاطر منفعتی است که.
از ایشان به دست می‌آورند. اما باید پرسید که آیا شرافت انسانی قبول می‌کند تا منفعت فردی خود را بالاتر از منفعت جمعی قرار بدهیم؟
دوستان نخبه عزیز! یادمان باشد که مگس و زنبور عسل هر دو از یک جنس هستند. تن‌ها چیزی که آن دو را از یک دیگر متمایز می‌کند از خود گذشتگی و تلاش زنبور عسل برای جمع آوری شهد و آوردن آن به کندو و خود بینی مگس است!

*فارغ التحصیل رشته علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه منچستر و دانشجوی رشته فلسفه دانشگاه لوون بلژیک

منبع: فرارو

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۸۱۵۶۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پیام تسلیت رئیس بنیاد ملی نخبگان در پی درگذشت ناباورانه نخبه‌ علمی کشور

رئیس بنیاد ملی نخبگان در پیامی درگذشت ناباورانه سید اسماعیل نصراللهی نخبه‌ علمی کشور را تسلیت گفت.

به گزارش ایسنا، روح‌الله دهقانی فیروزآبادی در پیامی درگذشت ناباورانه سید اسماعیل نصراللهی نخبه‌ علمی کشور همراه با پدرش دکتر سیداحمد نصراللهی را تسلیت گفت.



به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی بنیاد ملی نخبگان، متن کامل این پیام به شرح ذیل است:

«انا لله و انا الیه راجعون

خبر هجرت ناباورانه نخبه علمی، سید اسماعیل  نصراللهی همراه با پدر گرامی‌اش دکتر سید احمد نصراللهی از دنیای فانی به سرای باقی که در اخبار آمده بود، همه ما را متاسف و متأثر کرد.

وقتی در مهر ماه سال گذشته در همایش ملی نخبگان، جشن موفقیت او را در کنکور سال ۱۴۰۲ و کسب رتبه بیست و پنج در زیر گروه علوم انسانی را برگزار کردیم، هرگز در اندیشه هجران او به این زودی نبودیم.

این نخبه سفر کرده تبلور اراده انسان در کره خاکی بود که با آن همه محرومیت در سلامت جسمی و با حمایت و هدایت والدین بخصوص مادر بزرگوارش همه نشدنی‌ها برای یک فرد معلول را شدنی کرد.

خدایش، او و پدر عزیزش را بیامرزد و در بهشت جاوید سرایشان دهد. از خداوند منان برای مادر داغدیده و سخت اراده او شفای عاجل و صبر جمیل را مسئلت دارم.»

به گزارش ایسنا، دکتر سید احمد نصرالهی، جراح دندانپزشک و پرسنل بیمارستان امام ساری به همراه فرزندش سیداسماعیل نصرالهی روز جمعه، ۱۴ اردیبهشت ماه بر اثر نشت گاز در ویلای شخصی خود در روستای پاجی و میانای ساری و مسمومیت گاز منوکسید کربن دار فانی را وداع گفتند.

سرویس علم و فناوری ایسنا این ضایعه را به جامعه علمی کشور و بازماندگان تسلیت عرض می‌نماید.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • پیام تسلیت رئیس بنیاد ملی نخبگان در پی درگذشت نخبه علمی کشور
  • پیام تسلیت رئیس بنیاد ملی نخبگان در پی درگذشت ناباورانه نخبه‌ علمی کشور
  • پیام تسلیت رئیس بنیاد ملی نخبگان در پی درگذشت نخبه‌ علمی کشور
  • استفاده از الگوهای نامناسب تربیتی سبب تصرف مغزها می‌شود
  • شکست نفت در فرار از بزرگترین کاهش هفتگی ۳ ماه گذشته
  • شناسایی فرار مالیاتی ۸۶۰ میلیارد تومانی از دلال پتروشیمی در استان فارس
  • مبارزه با فرار مالیاتی به دلالان پتروشیمی رسید
  • دانشگاه آزاد اسلامی نخبگان منطقه را در مسئله تقریب مذاهب جمع کند
  • شوک به آبی‌های پایتخت، فرار ۸۶۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ تومانی مالیاتی و تنها امید بایدن
  • شوک به آبی‌های پایتخت، تنها امید بایدن و فرار ۸۶۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ تومانی مالیاتی