Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «همشهری آنلاین»
2024-05-07@02:59:37 GMT

پادشاه پارکینگ

تاریخ انتشار: ۲ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۸۲۲۹۶۵

پادشاه پارکینگ

کودک و نوجوان>فرهنگی - اجتماعی - داستان > فریبا خانی:
تا می‌آمدم دوچرخه را در گوشه‌ای از پارکینگ خانه بگذارم، سر و کله‌ی علی‌آقا پیدا می‌شد با آن لباس سفید بلندش و جلیقه‌ی سرمه‌ای‌اش، با آن کلاه عرق‌چین که همیشه در گرما و سرما روی سرش بود.

مي‌گفت: «پسرجان آن گوشه نه! آن گوشه جاي ماشين آقاي رحيمي است، حساس است ناراحت مي‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

» مي‌بردم گوشه‌اي ديگر، مي‌گفت: «آن گوشه نه، آن گوشه راننده‌ها نمي‌بينند؛ ممکن است دوچرخه‌ات را له کنند. بي‌دوچرخه مي‌ماني! آي زنده باشي.»

گاهي با بچه‌هاي واحدهاي ديگر مي‌آمديم توي پارکينگ توپ بازي مي‌کرديم مدام به ما تذکر مي‌داد: «مراقب انجير‌ها باشيد توپتان را نزنيد به انجير‌ها... آي زنده باشيد!»

انجير‌ها، همه‌چيزش بودند. گوشه‌اي از باغچه چند نهال کوچک انجير کاشته بود و مدام آن‌ها را مي‌پاييد. من فکر مي‌کردم علي‌آقا پادشاه پارکينگ است. پارکينگي که به حياط مي‌رسيد و حياطي که باغچه داشت و باغچه‌اي که علي‌آقا مثل تخم چشم از آن نگه‌داري مي‌کرد. يک صندلي کهنه گذاشته بود رو به باغچه و مي‌نشست آن‌جا و خيره‌خيره به گل و گياه‌هايش نگاه مي‌کرد.

علي‌‌آقا سال‌ها بود در اتاق توي پارکينگ زندگي مي‌کرد. يک اتاق كوچک با دست‌شويي و حمامي کوچک و سينکي که ظرف‌هايش را مي‌شست و يک اجاق گاز که بيش‌تر وقت‌ها روشن بود و براي خودش غذا مي‌پخت.

او ساعت هشت بعد از ظهر از پله‌ها بالا مي‌آمد در خانه‌ها را مي‌زد و زباله‌ها را پايين مي‌آورد که ماشين شهرداري آن‌ها را ببرد. پنج‌شنبه‌ها راه‌پله‌ها و درهاي ورودي را مي‌شست. مراقب و گوش‌ به زنگ بود اگر کسي کليد نداشت، در پارکينگ را باز مي‌کرد و مي‌بست. او نگهبان ساختمان بود و اين شغل را دوست داشت.

تا وقتي يادم است علي‌آقا هميشه تنها بود و اصلاً حرفي از گذشته‌اش نمي‌زد. غروب‌ها، مي‌ديدمش که نشسته‌ است جلوي باغچه و انجير‌ها را نگاه مي‌کند.

يک‌بار از او پرسيدم: «علي آقا شما بچه نداريد؟!»

گفت: «دارم!»

گفتم: «کجا هستند؟!»

انگشتش را دراز کرد سوي باغچه و درخت‌هاي کوچک انجير را نشانم داد...

اگر هم‌سايه‌ها ميوه مي‌خريدند يا باري داشتند؛ علي‌آقا معطل نمي‌کرد و بار‌ها را برايشان تا دم در واحدشان مي‌آورد و مي‌گفت: «من قوي هستم. بدنم کاري است؛ اين بار‌ها براي من بار نيست!»

اما آدم‌هاي قوي مثل علي‌آقا هم مريض مي‌شوند. مثل آن نيمه‌شب که تلفن بابا زنگ زد؛ از بابا کمک خواست؛ علي‌آقا بود، با صدايي لرزان و ضعيف گفت: «حالم بد است! آي زنده باشيد، به دادم برس!»

پدرم او را به بيمارستان رساند. چند روزي در بيمارستان بود. پدرم و هم‌سايه‌ها به او سر مي‌زدند و همه نگرانش بودند. وقتي مرخص شد، زرد و خسته به نظر مي‌رسيد. بعد‌ها بيش‌تر به بيمارستان رفت و بيش‌تر نحيف شد.

اول ديگر نتوانست ساعت هشت در خانه‌ها بيايد و کيسه‌هاي زباله را جمع کند، بعد نتوانست راه‌پله‌ها را برق بيندازد. او روي صندلي‌اش مي‌نشست و به باغچه نگاه مي‌کرد.

لاغر شد و موهاي سر و صورتش ريخت. ماسک مي‌زد و کم‌تر حرف مي‌زد يا اصلاً حوصله‌ي حرف زدن نداشت.

بعد باز هم به بيمارستان رفت و ديگر به خانه برنگشت.

عکس او را با يک روبان مشکي به در ورودي آپارتمان زدند. بعد چند تا از هم‌سايه‌ها به اتاقش رفتند. چيز زيادي در اتاقش نبود، فقط يک جعبه‌ي کفش بود که کمي خرده‌ريز داخلش بود، يک تسبيح چوبي و يک قبله‌نماي کهنه. يک عکس سياه و سفيد، تصوير يک زن با دو بچه در آغوش که لبخند به لب داشتند.

پشت عکس نوشته بودند، فروردين 1355 اراک. علي‌آقا توي عکس نبود. زن روسري کوتاهي به سر داشت و بچه‌ها کلاه‌هاي بافتني. عکس ديگري هم بود از جواني‌هاي علي‌آقا، رنگي بود. در يک باغ بزرگ نشسته روي کنده‌ي درختي و به دور‌ها نگاه مي‌کرد؛ درست مثل زماني که جلوي باغچه مي‌نشست.

اما هيچ‌کس سراغ علي‌آقا را نگرفت، چه وقتي که زنده بود و چه وقتي که مُرد!

حالا در اتاقش را قفل کرده‌اند. پارکينگ شب‌ها خالي و بي‌روح است. من با خودم مي‌گويم پارکينگ بي‌پادشاه شده است.

آن‌وقت‌ها که علي‌آقا زنده بود، چراغ اتاقش هميشه روشن بود و از اتاقش بوي غذا يا صداي راديو مي‌آمد. من به‌راحتي مي‌رفتم و از ماشين پدرم چيزي بر مي‌داشتم اما حالا اين کار برايم سخت شده است.

اين روز‌ها وقتي با دوچرخه به خانه برمي‌گردم، در گوشه‌اي دوچرخه را مي‌گذارم. صندلي‌ خالي‌اش هنوز آن‌جاست. مي‌روم به باغچه آب مي‌دهم.

به بچه‌ها که توي پارکينگ توپ‌بازي مي‌کنند، تذکر مي‌دهم مراقب باشند.

بالا که مي‌روم، مادرم مي‌پرسد: «حال باغچه چه‌طور است؟»

مي‌گويم: «حال انجير‌ها خوب است. تازه ميوه هم داده‌اند. چندتايشان دارند زرد مي‌شوند!»

مادرم و هيچ‌کس ديگر نمي‌داند، خانواده‌ي علي آقا آن پايين‌اند، دارند زندگي‌شان را مي‌کنند.

تصويرگري: سوگند صيد‌جو

در همین زمینه: دو داستانک از مینو همدانی‌زاده کلاغ دره‌ی ماه بادگیر پیر جمعه‌ای که دیر می‌کرد

منبع: همشهری آنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۸۲۲۹۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جادوگر، پادشاه و تانک!

ورزش ایران و جهان امروز نیز با اتفاقات و مسائل مختلفی همراه بود که گزیده‌ای از این وقایع و رویدادها در ادامه آمده است.

به گزارش ایسنا، قهرمان سابق المپیک گفت: پیش بینی مدال المپیک سخت است اما ورزشکاران ما شبانه روزی تمرین می‌کنند تا بتوانند وزنه‌های خوبی بزنند بنابراین باید حمایت شوند و به آنها روحیه داده شود.

حسین رضازاده در گفت‌وگو با ایسنا درباره‌ی حضور وزنه‌برداری با دو سهمیه در المپیک ۲۰۲۴ پاریس بیان کرد: رضا دهدار در حرکت یک‌ضرب جام جهانی تایلند عالی کار کرد و با توجه به اینکه وزنه‌بردار دوضرب زنی است، فکر می‌کردیم سهمیه را بگیرد اما حیف شد. در حال حاضر نفر یازدهم رنکینگ المپیک است و امیدواریم بتواند جایگزین شود هر چند که سخت است. در حال حاضر دو سهمیه در دسته ۸۹ کیلوگرم و فوق سنگین داریم.

پرسپولیس و نساجی بدون حضور بانوان

با تصمیم شورای تامین استان مازندران بانوان نمی‌توانند در ورزشگاه تماشاگر دیدار تیم‌های نساجی و پرسپولیس باشند.

تیم فوتبال نساجی مازندران در هفته بیست‌وششم لیگ برتر در ورزشگاه شهید وطنی قائمشهر به مصاف پرسپولیس خواهد رفت. با تصمیم شورای تامین استان مازندران بانوان تماشاگر نمی‌توانند در این بازی در ورزشگاه حضور داشته باشند و این بازی را از نزدیک تماشا کنند. این تصمیم برای دیدار نساجی برابر استقلال هم اتخاذ شده است.

جریمه ۲ میلیارد تومانی ویسی به دلیل مصاحبه غیرفنی

سرمربی تیم فوتبال فولاد خوزستان به دلیل مصاحبه غیرفنی و انجام صحبت‌های غیرمسئولانه ۲ میلیارد تومان جریمه شد.

عبدالله ویسی سرمربی تیم فولاد خوزستان به دلیل مصاحبه غیرفنی و خارج از حوزه مسئولیت خود و اظهار نظر غیرمسئولانه و غیرحرفه‌ای علیه فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ مبلغ ۲ میلیارد تومان جریمه نقدی شد.

تانک روس قهرمان شد و غش کرد! + ویدیو

عبدالرشید سعدالله‌یف بعد از کسب قهرمانی در روسیه، عنوان کرد در صورت حضور در المپیک، برای کسب بهترین نتیجه تلاش خواهد کرد. البته او پس از مسابقه فینال در بیرون تشک از حال رفت.

رقابت‌های کشتی آزاد قهرمانی کشور روسیه با برگزاری دیدارهای نهایی ۶ وزن المپیکی برگزار شد و در وزن ۹۷ کیلوگرم عبدالرشید سعدالله‌یف توانست به عنوان نخست برسد. البته او که در فینال ۴-۰ از علیخان جبراییلوف عقب افتاده بود و به سختی پیروز شد، به دلیل فشار زیادی که تحمل کرد، پس از مسابقه در کنار تشک از حال رفت و دقایقی روی زمین دراز کشیده بود.

الکلاسیکوی تقلبی!

اتفاقات چند سال اخیر میان دو تیم سپاهان و پرسپولیس به اوج خود رسیده و حاشیه و تنش جای برگزاری دیدارهای باکیفیت را گرفته است.

دیدار دو تیم پرسپولیس و سپاهان در هفته بیست‌وپنجم لیگ برتر با تساوی بدون گل به پایان رسید. عملکرد ضعیف هر دو تیم مدعی قهرمانی در این دیدار مورد انتقاد کارشناسان و پیشکسوتان مختلفی قرار گرفت. بیش از عملکرد کیفی بازیکنان حواشی خارج از زمین در روزهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است. توهین و رفتار ناشایست برخی هواداران روی سکو باعث افزایش تنش میان دو تیم شد؛ تنشی که همواره میان دو باشگاه سپاهان و پرسپولیس و هواداران آن‌ها وجود داشته است.

دوری زارع از تمرینات به دلیل عفونت چشم+ عکس

امیرحسین زارع به دلیل عفونت از ناحیه چشم چند روزی است که از تمرینات دور است.

امیرحسین زارع قهرمان سنگین وزن کشتی آزاد جهان و دارنده مدال برنز المپیک، به دلیل عفونت چشم، نتوانسته تمرینات مدنظر خود و کادر فنی را طی روزهای گذشته دنبال کند.

خداحافظی دیوید تیلور از کشتی؟/ اولین پیشنهاد مربیگری به جادوگر رسید

مدیران تیم کشتی ایالت اوکلاهاما با دیوید تیلور دارنده مدال طلای المپیک، درباره حضور در این تیم مذاکره کردند. دیوید تیلور به عنوان گزینه اول هدایت تیم کشتی اوکلاهاما در نظر گرفته شده است که این می‌تواند به منزله پایان دوران کشتی این کشتی گیر پرافتخار باشد که چندین طلای جهانی و المپیک را به دست آورده است.

به گزارش سایت Flo Wrestling، مدیران تیم کشتی ایالت اوکلاهاما و دیوید تیلور از اواخر هفته گذشته در مورد مربیگری دیوید تیلور در این تیم با هم در ارتباط بودند و مذاکراتشان را شروع کردند.

نکونام: ما تلاشمان را می‌کنیم، نتیجه دیگر تقدیر ماست/ نگرانیم ولی به داوران اعتماد می‌کنیم

سرمربی تیم فوتبال استقلال در نشست خبری قبل از بازی با ذوب‌آهن گفت: بهترین عملکرد را باید در هر بازی داشته باشیم بعدش هر اتفاقی که بیفتد تقدیر ماست.

جواد نکونام، سرمربی تیم فوتبال استقلال، در نشست خبری پیش از بازی مقابل ذوب آهن اصفهان گفت: هیچ بازی‌ای تا پایان فصل برای ما راحت نیست. پنج بازی داریم و باید با تمام تمرکز، تلاشمان را بکنیم تا به موفقیت برسیم. می‌دانیم کجای بازی هستیم و چه می‌خواهیم تا شرایط را کنترل کنیم و به پیروزی برسیم.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • فریاد‌هایی که سکوت نقش‌جهان را شکست (عکس)
  • رونالدو؛ یک گوشه در حال رکوردزنی!
  • ببینید | سرقت عجیب گل رز از باغچه توسط دو پیرمرد پرایدسوار با بیل و کلنگ!
  • جادوگر، پادشاه و تانک!
  • کشف شمشیر کمیاب هزار ساله
  • آیا امام صادق (ع) فقط گوشه‌ای می‌نشست و درس می‌داد؟
  • گوشه‌هایی از مراسم پرفیض دعای ندبه در امامزاده بهلول (ع) خوی + تصاویر
  • عزاداری در سوگ امام ششم شیعیان در گوشه وکنار استان
  • توصیه تاریخی پادشاه عربستان به صدام حسین درباره جنگ با ایرانی‌ها (فیلم)
  • ورودی کاشان از آزادراه امیرکبیر بازگشایی شد