Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاري آريا - انگار طوري بود که خدا صبرش را داده بود و هيچ کدام از ما بيتابي نمي کرديم. قبل از رفتن محسن خيلي بيتاب بوديم و استرس داشتيم اما وقتي شهيد شد گويا يک آرامشي به قلب ما هم آمده بود.
گروه جهاد و مقاومت مشرق – ابتدا مي خواستيم با مادر شهيد محسن گفتگو کنيم. چند هفته هم معطل شديم اما حال جسمي ايشان و مراجعت مکررشان به بيمارستان مانع شد تا اينکه تصميم گرفتيم براي شناخت اين شهيد عزيز، پاي صحبت برادرش حاج مصطفي بنشينيم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اين گفتگو در مغازه اي حوالي بازار تهران انجام شد و حاصلش پيش روي شماست.
اولين قسمت از گفتگوهاي هفته دفاع را مي توانيد در اينجا بخوانيد. گفتگو با آزاده غلامي، خبرنگار دفاع مقدس خبرگزاري ايکنا.
دومين قسمت از گفتگوهاي هفته دفاع را مي توانيد در اينجا بخوانيد. گفتگو با علي اصغر بهمن نيا، مدير انتشارات نارگل.
-شما چقدر تفاوت سني با آقا محسن داشتيد؟
حدود هفت سال بزرگتر از ايشان بودم. من متولد 1334 هستم و آقا محسن متولد 1341 بود. بعد از پيروزي انقلاب انگار محسن از اين رو به آن رو شد. زمان جنگ هم ناگهان تصميم گرفت به جبهه برود. تازه جنگ شروع شده بود که گفت مي خواهم بروم. ما همه شوکه شديم. خيلي اصرار کرديم اما نظرش عوض نشد. شوهر خواهري داريم به نام حاج آقا رضا سميعي که از ما مذهبي تر بود؛ ايشان هم خيلي اصرار کرد که به جبهه نرود اما تاثيري نداشت. حاج آقا سميعي حتي مي خواست ببردش به جايي که خطر کمتري داشته باشد اما قبول نکرد.
بار اول که رفت به سومار، من به دنبالش رفتم تا ببينمش. آن اعزامش دو ماهه بود. وقتي برگشت، گفتيم خدا را شکر که برگشت و ديگر نمي رود اما براي بار دوم هم رفت. ما هميشه راديو وتلويزيون را که گوش مي داديم و خبر شهادت ها را مي گفتند، مي فهميديم که در سومار خبري نيست. اما بعدها فهميديم که خيلي ها شهيد مي شوند اما خبرش اعلام نمي شود.

شهيد محسن - نفر وسط
-خبر شهادت آقا محسن چطور به شما رسيد؟
يک روز به مغازه پدرم در بازار نوروزخانِ تهران رفته بودم و براي نماز ظهر به مسجد جامع بازار رفتم. وقتي برگشتم ديدم دو نفر بسيجي به مغازه پدر آمده اند و چند نفر جمع شده اند و مي خواهند داخل مغازه پدر بروند. اين ها خبر شهادت برادرم را آورده بودند که تصميم گرفتند اول به من بگويند. بعدش هم پدرم خبردار شد. ما انتظار مجروح شدن را داشتيم اما فکر نمي کرديم محسن به اين زودي شهيد بشود. منزلمان در نارمک بود و محله و همسايه ها خبر داشتند اما کسي در داخل خانه از جمله مادرم خبر نداشت.
خلاصه رفتيم داخل و به مادرم هم خبر را گفتيم و همه شروع کردند به گريه و زاري. بعد از آن هم مراسم تشييع برگزار شد که خيلي باشکوه بود. عکس هايي از آن روز داريم که خيلي رنگ و رو رفته است.

تشييع پيکر شهيد محسن رشيدي مهرآبادي
-حاج آقا و حاج خانم موافق رفتن آقا محسن بودند؟
چون اوايل جنگ بود، هنوز آن حالت فراگير ايجاد نشده بود و هيچ کدام از ما موافق رفتنش به جبهه نبوديم. قبل از اين اعزام مي خواست به آلمان برود. ديپلمش را گرفته بود و تازه انقلاب شده بود که کارهاي دانشگاهش را کرده و پذيرش گرفته بود که به آلمان برود.

-يعني درسشان هم خوب بود؟
بله. وضعيت درسي اش خوب بود اما اين جريانات با پيروزي انقلاب مصادف شد و کلا داستان دانشگاه تغيير کرد. به همين خاطر مي خواست به آلمان برود تا درسش را بخواند اما 5 -6 ماه بعد راهش را تغيير داد و به جبهه رفت. البته من مطمئنم که اگر باز هم سالم برمي گشت، تا آخر جنگ به جبهه مي رفت و راهش را تغيير نمي داد. اما خواست خدا بود که خيلي زود شهيد بشود. فکر کنم اولين شهيد روستاي ما يعني مهرآباد از توابع زواره اردستان، همين آقا محسن بود.

-آقا محسن چطور شهيد شدند؟
گويا در دهي به نام «کوکي عزيز» در حوالي سومار بودند و مدت ماموريتش تمام شده بود. راه مي افتند به طرف تهران که همان موقع خبر مي دهند عراقي ها يک حمله تاکتيکي کرده اند و چند نفر داوطلب مي خواهند. 5 نفر که با هم دوست و رفيق بودند و يکي اش محسن بود، مي پذيرند که برگردند. آقا محسن به وسيله يک تک تيرانداز به شهادت رسيد. بقيه آن 4 نفر از دوستان محسن هم در همان روز شهيد شدند که مزارشان کنار هم است.

مزار آقا محسن دقيقا کجاست؟
قطعه 24 – رديف 81 – شماره 44 نشاني مزار آقا محسن است.
-روز شهادت آقا محسن دقيقا چه روزي بود؟
16 خرداد 1360؛ يعني يک سال هم از آغاز جنگ نگذشته بود. اين روز مصادف بود با روز پاسدار يعني سوم شعبان 1401 قمري.

حاج علي اکبر رشيدي مهرآبادي - پدر شهيد
-ديپلم آقا محسن چه بود؟
ديپلم رياضي داشت. يعني اگر ادامه مي داد مهندس مي شد. آن موقع ها افرادي که خيلي زرنگ بودند به رياضي مي رفتند چون درس هاي خيلي سختي داشت. من هم مثل محسن ديپلم رياضي گرفتم اما به فيزيک خيلي علاقمند بودم.
-پدرتان در چه صنفي بودند؟
در صنف کاغذفروشان بودند و مغازه شان در همان بازار نوروزخان بود. بعدها که حال پدرم مساعد نبود من کنارش بودم و کمکش مي کردم و به اين خاطر، کارم را از ملامين سازي به کاغذفروشي تغيير دادم. البته پدربزرگ من هم در کار کاغذ بوده. آن روزها کاغذها همه کاهي بوده و مقدار مصرفش هم خيلي کم بوده است.

حاج مصطفي رشيدي مهرآبادي در روز تشييع پيکر برادر و 36 سال بعد
-آقا محسن به کار در بازار علاقه اي نداشتند؟
سنش آنقدر بالا نبود که بخواهد به بازار بيايد و بيشتر حواسش به درس بود. اما در تابستان ها و زمان هايي که به بازار مي آمد، کارهاي پدر را انجام مي داد.
-شما چندتا برادر بوديد؟
من بودم و محسن و 6 خواهر.
-شما به جنگ نرفتيد؟
نه تنها به جنگ نرفتم که به سربازي هم اعزام نشدم. بخشنامه اي آمد که متولدين 34 تا 38 را معاف کردند.

-حاج آقا کِي به رحمت خدا رفتند؟
سال 83 در سن 79 سالگي به رحمت خدا رفتند. مزارشان هم در بهشت زهرا(س)، قطعه 45 رديف 29 شماره 10 است. پدرم خيلي بيماري کشيد و چند سالي سرطان داشت که شکر خدا برطرف شد اما درگير بيماري آلزايمر شد و از دنيا رفت.
-وقتي آقا محسن شهيد شد، حاج آقا بيشتر بيتابي مي کردند يا حاج خانم؟
انگار طوري بود که خدا صبرش را داده بود و هيچ کدام از ما بيتابي نمي کرديم. قبل از رفتن محسن خيلي بيتاب بوديم و استرس داشتيم اما وقتي شهيد شد گويا يک آرامشي به قلب ما هم آمده بود.

-از طرف بنياد شهيد به حاج خانم رسيدگي مي کنند؟
بله شکر خدا. خصوصا رسيدگي بنياد از نظر درماني براي خانواده هاي شهيد خيلي خوب است. ما فقط همين چند سال اخير حمايت هاي درماني را گرفته ايم چون اين چند ساله، هر سال حدود 50 ميليون تومان هزينه درمان حاج خانم بوده که بنياد شهيد در اين زمينه خيلي کمک کرده است.
-از دوران بچگي آقا محسن هم کمي برايمان بگوييد.
يادم هست رفتيم و آقا محسن را در مدرسه برهان مجرد ثبت نام کرديم. روز اول به مدرسه رفت اما از فردايش ديديم که نمي خواد برود. روز سوم هم نرفت. مدرسه محسن، فراشي داشت به نام مَشتي هاشم. مشتي هاشم پيرمردي بود که دولا دولا راه مي رفت و يک عينک ته استکاني هم داشت. مادرم گفت که به مدرسه بروم و اطلاع بدهم. پيش مدير رفتم و اطلاع دادم. مدير مدرسه آقاي تفضلي هم به مشتي هاشم گفت که با من بيايد تا محسن را به مدرسه ببريم. راه افتاديم و به سمت خانه رفتيم. در زديم و گفتيم که مشتي هاشم آمده. مشتي هاشم محسن را کول کرد و به مدرسه بُرد. از آن روز به بعد هر وقت که نمي خواست به مدرسه برود، تا نام مشتي هاشم را مي آورديم، زود حاضر مي شد و راه مي افتاد!
-شما به همان مدرسه مي رفتيد؟
براي دبستان همان جا بودم اما سنم بالاتر بود و آن روزها به دبيرستان ميرداماد در خيابان ري مي رفتم. يادم هست در همان مدرسه شهيد رجايي يکي از معلمانمان بود. مدرسه معروفي بود. يادم هست شهيد رجايي هميشه دير مي آمد که مجبور نباشد موقع سرود شاهنشاهي بايستد و احترام بگذارد. مثلا اگر مي ديد که سرود در حال پخش است با صدا کردن يکي از دانش آموزان بهانه اي مي آورد تا به جمع معلمان نرود. شهيد رجايي رياضي درس مي داد.

-زمان انقلاب آقا محسن هم فعاليت خاصي داشت؟
نه، اصلا در اين فضا نبود و کلا فکر و ذکرش درس بود. ما هم فقط در تظاهرات عمومي شرکت مي کرديم و اينطور نبود که جلوي تير و تفنگ برويم. البته اخبار را پيگيري مي کرديم. تلويزيون نداشتيم اما از راديو اخبار را مي شنيديم. وقتي خانه مان آمد به نارمک، پدرم با آقا محسن براي تفريح به بندرعباس رفتند و 21 بهمن 1357 به تهران برگشتند و يک تلويزيون رنگي توشيبا هم خريده بودند که با خودشان آوردند. وقتي تلويزيون را روشن کرديم، نيم ساعت بعدش اعلام کردند: اين صداي انقلاب اسلامي مردم ايران است. قبل از آن که در محله خراسان و لرزاده بوديم اگر تلويزيون مي داشتيم، همسايگان با ما برخورد خاصي مي کردند و آنتن آن را بيرق کفر مي دانستند.
-اولين باري که آقا محسن به جبهه رفتند همان سال 60 بود؟
بله. يک دوره 45 روزه تا دو ماهه رفت و برگشت و براي دومين اعزام هم 45 روز آنجا بود که آخر آن دوره به شهادت رسيد. آن موقع هنوز بسيج به طور کامل شکل نگرفته بود اما نيروهاي مردمي براي رفتن به جبهه ها سازماندهي مي شدند. محسن سپاهي نبود اما علاقه زيادي به سپاه داشت و حتي وصيت کرده بود که آرم سپاه را روي سنگ مزارش حک کنند.
-آموزش نظامي هم ديده بود؟
فکر کنم حدود 15 روز در پادگان اسبدواني (افسريه) آموزش ديد و به جبهه رفت.
*ميثم رشيدي مهرآبادي

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۸۲۳۱۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

۴۰۰ عنوان برنامه برای هفته عقیدتی سیاسی تدارک دیده شده َشَد

به گزارش خبرنگار مهر، حجت‌الاسلام حسن بیگدلی صبح پنج‌شنبه در نشست خبری با اشاره به در پیش بودن هفته عقیدتی سیاسی و روز معلم، گفت: برای این هفته حدود ۴۰۰ عنوان برنامه در نظر گرفته شده است.

وی با بیان اینکه شهید مطهری یکی از شخصیت‌های بارز و تأثیرگذار در تقویت بنیان‌های نظری انقلاب و نظام اسلامی بود، افزود: اگر نسل امروز به دنبال گام برداشتن در مسیر درست است، بی‌تردید آثار شهید مطهری امروز هم می‌تواند پاسخ‌گوی نیازهای معرفتی این نسل باشد.

این مسؤول با یادآوری اینکه سپاه پاسداران فقط یک مجموعه نظامی نبوده، بلکه مجموعه‌ای عقیدتی و مذهبی نیز به شمار می‌رود، تصریح کرد: در همین راستا مواردی چون ارتقای بصیرت دینی و انقلابی، تأمین و ترویج معارف انقلابی، حکیمانه شدن رفتار سیاسی و … جز وظایف ذاتی حوزه نمایندگی ولی‌فقیه در سپاه پاسداران محسوب می‌شود.

مسؤول دفتر نمایندگی ولی‌فقیه در سپاه انصارالمهدی (عج) زنجان در ادامه گریزی به دیگر برنامه‌های حوزه نمایندگی ولی‌فقیه در سپاه انصارالمهدی (عج) استان زنجان زد و خاطرنشان کرد: یکی از برنامه‌های مهم این حوزه، برگزاری ۲۰ هزار مورد جلسه بصیرتی طی سال گذشته بود. به لحاظ جمعیت آماری نیز ۸۰ هزار نفر در برنامه‌ها و دوره‌های عقیدتی و معرفتی بسیج استان در سال گذشته شرکت کردند.

بیگدلی با تاکید بر اینکه سپاه پاسداران از ابتدای شکل‌گیری تا به امروز به هیچ گروهی اجازه بهره‌برداری از این مجموعه را نداده و این خود حاکی از وابسته نبودن آن به جریانات مختلف است، اظهار کرد: یکی از افتخارات این مجموعه نظامی و عقیدتی، ایستادن در کنار نهادهای مختلفی است که در مسیر انقلاب حرکت کرده و قصد کمک به نظام اسلامی را داشته‌اند.

وی با یادآوری اینکه ۸ تا ۱۴ اردیبهشت‌ماه به عنوان هفته عقیدتی سیاسی در سپاه پاسداران نام‌گذاری شده است، اضافه کرد: برگزاری رویدادهای ورزشی، دیدار با خانواده معظم شهدا، برگزاری نشست‌های معرفتی و بصیرتی، تولید محتوا با رویکرد آثار شهید مطهری و … از جمله برنامه‌های این هفته به شمار می‌رود.

کد خبر 6088372

دیگر خبرها

  • نیم نگاهی به زندگی شهید محمد سهرابی‌ثانی
  • برنامه‌های هفته عقیدتی سیاسی در سپاه علی بن ابی طالب(ع) تشریح شد
  • عکسی دیده نشده از رهبر انقلاب در سال های دور /برادر محسن هم بود
  • مراسم سومین سالگرد شهادت سردار حجازی برگزار شد
  • برگزاری ۴۰۰ عنوان برنامه توسط سپاه زنجان در هفته عقیدتی
  • حمایت استاد حوزه علمیه قم از اجرای طرح «نور» فراجا
  • ۴۰۰ عنوان برنامه برای هفته عقیدتی سیاسی تدارک دیده شده َشَد
  • حمایت هزار استاد حوزه علمیه قم از اجرای طرح «نور» فراجا
  • (عکس) محسن رضایی در جمع اعضای شریان
  • دیدار فرمانده سپاه شهدای آذربایجان غربی با مادر و خانواده طلبه مجاهد مرحوم حاجی حسینلو در خوی