موسویلاری: نامزد قدرتمندتر از لاریجانی برای ۱۴۰۰ داریم/ روایت تاجرنیا از پشتپرده استقلالطلبی عارف
تاریخ انتشار: ۲ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۸۲۶۰۲۹
وزیر کشور دولت اصلاحات گفت: مطرح کردن اسم علی لاریجانی یک تست سیاسی است، اصلاح طلبان کاندیدای قدرتمندتر از علی لاریجانی دارند که دارای ظرفیتهای بیشتری از رئیس مجلس است. آفتابنیوز : حجت الاسلام عبدالواحد موسویلاری درباره ادامه فعالیت شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان و همچنین ساز و کار آن در آینده گفت: دو تصمیم برای ادامه کار شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان گرفته شده است؛ نخست آنکه ساختار فعلی شورا به صورت یک اصل ثابت حفظ شود و سپس کمیته ارزیابی از موفقیتها و ناکامیهایی که احیاناً شورا در مسیر داشته گزاراشاتی را جمعآوری و تهیه کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش ایلنا، این عضو شورای عالی سیاستگذاری با بیان اینکه وظیفه کمیته ارزیابی این است که نقاط قوت و ضعف شورای عالی را شناسایی کند، عنوان کرد: برای اینکه به نقاط ضعف و قوت شورا پی ببریم، از احزاب، تشکلهای سیاسی، چهرهها و شخصیتهایی که چه عضو شورای عالی سیاستگذاری بودند و چه نبودند نظرخواهیهایی انجام شد.
موسوی لاری در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه با انتشار عکس علی لاریجانی در کنار سیدمحمد خاتمی این شایعه بیش از پیش قوت گرفته است که رئیس مجلس دهم کاندیدایی است که اصلاحطلبان در انتخابات ۱۴۰۰ با وی ائتلاف خواهند کرد، گفت: در بیان این نوع اظهارنظرها باید گفت که چند نکته نهفته است؛ نخست این که اشخاص مطرح کننده این گمانهزنی میخواهند ببینند اصلاحطلبان برای انتخابات برنامهای دارند یا خیر، سپس اینکه از الان میخواهند مشاهده کنند نامزدشان برای انتخابات ۱۴۰۰ مورد پذیرش جامعه قرار میگیرد؟
وی خاطر نشان کرد: آن چه که مسلم است این اظهارنظرها و گمانهزنیها یک کار تبلیغاتی است.
موسوی لاری تاکید کرد: اصلاحطلبان کاندیدا و اشخاصی به مراتب قدرتمندتر از علی لاریجانی دارند که دارای ظرفیتهای بیشتری است پس دلیلی ندارد بخواهند از جریان رقیب حمایت کنند. بنابراین میتوان گفت این گونه سخنان یک تست سیاسی از ناحیه جریان مقابل است.
وزیر کشور دولت اصلاحات درباره اظهارات اخیر محمدرضا عارف مبنی بر این که در سال ۹۸ با جریانی ائتلاف نخواهند کرد، گفت: اظهارنظر در این مورد موکول به شرایط آینده است.
وی ادامه داد: یک سری گلایهمندی از نحوه رفتار دولت وجود دارد، آقای روحانی در جریان گزینش اعضای کابینه با اصلاحطلبان مشورت نکرد و واقعیت این است که نظری از ما نخواست.
عارف از ائتلاف های قبلی رنجیده است /شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان ناکارآمد است
همچنین نامه نیوز نوشت: علی تاجرنیا گفت: متاسفانه روال سیاست ورزی در ایران با کشورهای دارای ساختار دموکراتیک تفاوت دارد. در کشورهای پیشرفته احزاب فعالیت های سیاسی خود را انجام می دهند و عمدتا ائتلاف ها بعد از انتخابات انجام می شود. یعنی زمانی که وزن کشی ها انجام شده و نوبت تشکیل دولت است. در این مرحله احزاب ائتلاف کرده تا در فرایند شفاف دستیابی به قدرت سهم خود را به دست آورند.
وی با اشاره به مشکلات مختلفی که در روند سیاست ورزی ایران وجود دارد، گفت: « وزن سیاسی احزاب فعال در یک جبهه سیاسی همسان نیست. از طرفی افراد و اشخاص نقش برجسته ای در تصمیمات سیاسی دارند. به این ترتیب پیچیدگی های وجود دارد که تصمیم گیری در مورد ائتلاف یا عدم ائتلاف را سخت می کند».
این نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی همچنین گفت: «ناکارآمدی شورای هماهنگی و شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان موجب شده که انتقاداتی به فرایند همکاری اصلاح طلبان با دیگر گروه های سیاسی وارد شود. مشکل این است که همه گروه ها و احزاب در فرایند ائتلاف مشارکت می کنند بدون اینکه مباحث، سطح مطالبات بعد از انتخابات و میزان تعهد موتلفان شفاف باشد. همین عدم شفافیت بعد از انتخابات رنجش هایی ایجاد می کند که اکنون در اظهارات آقای عارف پیرامون مساله ائتلاف شاهد آن هستیم».وی تاکید کرد که علی رغم وجود این زمینه ها و پیچیدگی ها موضوع ائتلاف یا عدم ائتلاف در انتخابات باید مورد اجماع اصطلاح طلبان قرار گیرد و بعد مطرح شود.
تاجرنیا همچنین خاطر نشان کرد: «اصلاح طلبان قبل از تصمیم گیری در مورد ائتلاف یا عدم ائتلاف باید یک بازنگری در رویکرد خود نسبت به انتخابات داشته باشند. پیش از ورود به بحث ائتلاف باید به یک سازوکار مشخص و نگاه درست به مقوله قدرت برسیم. مشکلات کنونی ادامه خواهد داشت اگر پیش از هر انتخابات به عنوان یک ارزش بگوییم که سهمی از قدرت نمی خواهیم و به دنبال افزایش کرسی ها نیستیم».
منبع: آفتاب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۸۲۶۰۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زندگی لاکچری قالیباف زیر ذره بین /رضاخان حزب اللهیها، تکنوکرات میشود؟ /۵ پرده از زندگی سیاسی رئیس مجلس
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، در گزارشی که سایت فراز منتشر کرده به مقاطع مختلف زندگی قالیباف پرداخته و نوشته است؛
محمدباقرقالیباف، سیاستمداری بدون تعلق سیاسی به یک خط فکری یا اجرایی است؛ عدم ثبات رویکردی او به یک جریان سیاسی یا حتی یک مانیفست سیاسی، تعیین هویت، باورها و خطوط قرمزش درعالم سیاست را مبهم کرده. واکاوی منش و رویکرد سیاسی-اجرایی او نشان میدهد، قالیباف بیش ازآنکه عُلقهای به یک تفکر داشته باشد، در سودای این بوده که در بزنگاهها، برخی افراد و طیفها را به خود جلب کند. زمانی ژست جهادی وانقلابی گرفته و صندلی مدیرانش را به چهرههای حزب اللهی و بسیجی سپرده و زمانی دیگر در قاب مدیری اجرایی تغییر مسیر داده و مدیرانی با رزومه اصلاح طلب و تکنوکرات را منصوب کرده است. عدم ماندگاری چهرههای هر دو طیف در تیمش نشان میدهد، قالیباف نه درپی افزایش بهروهوری تیمش که در سودای استفاده ابزاری از نیروهای شاخص و موثر جریانهای سیاسی باهدف جلب نظر و اعتماد سازی موقت طیفهای هدفش بوده واعتقادی به آن رویکرد یا باورنداشته است.
چنانکه همیشه و به سهولت مدیران و یاران نزدیکش را قربانی یارگیریهای جدید سیاسی میکند. شاید بیراهه نباشد که بگوییم او افراد و تفکرات را محلل اهداف و آرزویهای خود قرار میدهد و بی پروا سر آنها گردش و چرخش میکند.
جمعی دیگر از منتقدانش نیز معتقدند که رویکرد و مشی سیاسی قالیباف نوستالژیفروشی است و با این روش تلاش دارد، نبض هیجانات جامعه را بگیرد و اسب شانسش را زین کند و به مطلوب خود برسد. باوجود گنگ بودن مرام و مسلک سیاسی قالیباف، اما آنچه عیان است اینکه چند صباحی است طی طریق او در عالم سیاست بیش از آنکه با اوج گیری همراه باشد رو به افول وسقوط است. به نظر میرسد که نگاه ابزاری قالیباف به سیاست و عدم پایبندی او به یک جریان فکری مشخص، او را به چهرهای غیرقابل اعتماد میان جریانهای سیاسی و فردی طالب قدرت در عالم سیاست بدل کرده است.
اما «محمد باقر قالیباف کیست وچرا به جای اینکه به عنوان مدیری با سابقه و دارای بدنه اجتماعی مشخص و رویکردی قوام یافته در نظام جمهوری اسلامی صاحب نام و اعتبار شود، شیب سقوط و افول را در پیش گرفته؟» این پرسشی است که پاسخ آن را در این گزارش با بررسی رزومه سیاسی محمد باقر قالیباف در ۵ پرده بررسی کردهایم.
محمد باقر قالیباف کیست؟زاده طرقبه است و اول شهریورماه که برسد ۶۳ میشود. از ۲۱ سالگی در جمهوری اسلامی صاحب عنوان شد و در ۴۴ سالگی سودای ریاست جمهوری به سرش افتاد و وارد مسیر پر فراز و فرود سیاست شد؛ مسیری که این روزها روی سختش را به او نشان داده و هفتههاست با بزرگترین چالش حیات سیاسیاش دست بهگریبان است و برای ابقا در کرسی ریاست مجلس بی وقفه تقلا میکند.
درپروندههای عظیمی، چون هلدینگ یاس، املاک نجومی، بانک سرمایه، ارتشا و پولشویی عیسی شریفی قائم مقام ۱۲ سالهاش، رشوه ۶۵ میلیارد تومانی به نماینده مجلس و حتی داغترین پرونده این روزهای کشور یعنی باغ ازگل و داستان عجیب حوزه علمیه منتسب به کاظم صدیقی، همگی ردی از دوره مدیریتی قالیباف وجود دارد.
در ۳ انتخابات ۸۴، ۹۲ و ۹۶ رسما اعلام کاندیداتوری کرد و ماحصلش ۲ باخته و یک انصراف تحمیلی شد. قالیباف در دو انتخابات ۸۸ و ۱۴۰۰ هم توصیه به نیامدن گرفت و بیرون گود منتظر بهبود شرایط ماند.
همین حالا هم تحلیلگران سیاست داخلی کشور معتقدند هدف قالیباف برای ماندن در کرسی ریاست مجلس پس از باخت بزرگش در انتخابات اسفندماه گذشته، تحقق آرزوی رییس جمهور شدنش است.
باوجود تکرار این دو شاخصه در رزومه قالیباف، اما هویت سیاسی و تشکیلاتی او سیال است و بیراهه نیست، اگر بگوییم جیوهای عمل کرده. یعنی در هر دوره سازی متفاوت زده و به قالب آن درآمده. زمانی خود را «رضا خان حزب اللهیها» نامیده و با لباس خلبانی مقابل رقبا عرض اندام کرده و زمانی هم سودای تصاحب آرای خاکستری به سرش افتاده و خودش را تکنوکرات جلوه داده. روزگاری هم شعارمرد میدان بودن سر داده است. اخیرا هم با چفیهای که در بزنگاهها و میتینگهای سیاسی بر گردنش مینشاند، سودای انقلابیگری دارد.
پرده اول؛ از لباس رزم تا ناظم امنیتی
سال ۶۱، دربحبوحه جنگ ایران و عراق فرمانده تیپ ۲۱ امام رضا شد. پس از جنگ به سپاه پاسداران پیوست و به ریاست قرارگاه خاتم الانبیا و فرماندهی نیروی هوایی سپاه رسید تا اینکه در سال ۷۹ به فرماندهی نیروی انتظامی منصوب شد. حضور در نیروی انتظامی دوران اوج محمدباقر قالیباف بود. ایجاد دفاتر ملاقات مردمی در نیروی انتظامی، راهاندازی پلیس ۱۱۰ و... از جمله اقدامات او در نیروی انتظامی بود. اوهمچنین مبدع طرح امنیت اخلاقی در نیروی انتظامی بود و در گامی فراتراز این طرح، در دورهای او جمعی از هنرمندان، نویسندگان و روشنفکران به اداره اماکن احضارشدند. رویکردی که به فرماندهی نوگرایانه قالیباف چاشنی امنیتی هم اضافه میکرد.
قالیباف همزمان با فرماندهیاش بر نیروی انتظامی در سال ۸۳ با حکم رئیس دولت اصلاحات به ریاست ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز رسید. جایگاهی که حواشیاش ۱۳ سال بعد به یک عنوان اتهامی علیه او بدل شد. در پایان اولین پرده زندگی سیاسی قالیباف، او فروردین سال ۸۴، سودای ریاست جمهوری به سرش افتاد و برای حضور در کارزار نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری از فرماندهی نیروی انتظامی استعفا کرد.
پرده دوم؛ رضا خان حزب اللهیها، تکنوکرات میشودخرداد سال ۸۴ محمدباقرقالیباف با ادعای «من رضاخان حزب اللهیها هستم» وارد کارزار نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شد. او تصور میکرد با بازسازی شمایل نیروی انتظامی میتواند روی موج نوستالژی تاریخی رضاخان سوار شود. چنانکه بنرهایی از او با لباس فرم خلبانی (تیپ کادری) درسطح شهرنقش بسته و برخی از هوادارنش نیز به مزاح با شعار «هم خوشگله هم بوره خود رئیس جمهوره» سعی در جلبنظر طبقه متوسط به او را داشتند.
نوستالژی فروشی قالیباف و یارانش از عزم رضاخانی در مصاف با دیگر رقبایش دیده نشد و او دراین انتخابات پس از محمود احمدی نژاد، مهدی کروبی و هاشمی رفسنجانی، چهارم شد.
انتخابات تمام شد و قالیباف رزومه کاپیتانی و عزم رضاخانیاش را بایگانی کرد و وقتی با ۸ رای از ۱۵ رای شورای شهر سوم تهران به شهرداری پایتخت رسید، کتوشلوار برتن کرد و در قامت مدیر اجرایی درآمد؛ ردایی که سه دوره برای او ماندگار شد و مدیریت شهر تهران را تا ۱۲ سال به نام او زد. تا زمانی که با تصاحب کامل شورای شهر پنجم از سوی اصلاح طلبان در سال ۹۶ او شهرداری را واگذار کرد. اگرچه در زمان شهرداری قالیباف پروندههای هلدینگ یاس و املاک نجومی رسانهای شده بودند، اما پس از خروجی قالیباف از شهرداری تهران حجم عمده فساد شکل گرفته طی آن ۱۲ سال از سوی محمدعلی نجفی شهردار تهران فاش شد. نجفی در گزارشی به شورای شهر از بدهی ۵۲ هزار میلیارد تومانی شهرداری سابق که برای مجموعه جدید به ارث گذاشته شده در کنار ۳۴ هزارمیلیارد تومان تعهد پرداخت به پیمانکاران، استخدام ۱۳ هزار نفر در آستانه انتخابات و... پرده برداشت.
پرده سوم؛ از ترک موتور ۱۰۰۰ با چوب تا غائله ۴ درصدیهاقالیباف از سال ۸۴ تا ۸۸ مشغول شهرداری تهران بود و با آمدن میرحسن موسوی به عرصه دهمین دوره انتخابات بیرون گود نشست و نظارهگر رقابتها بود. ۴ سال بعد، اما بازهم سودای ریاست جمهوری به سرش افتاد و خود را مقابل حسن روحانی قرار داد.
سال ۹۲ تصورش این بود که به دنبال افتتاح پروژههای مکرر عمرانی در شهرتهران و حواشی انتخابات سال ۸۸ و سرخوردگی بخش از طبقه متوسط، در قامت یک مدیر کتوشلواری درمقابل یک رقیب ملبس به لباس روحانیت و کاندیدای نه چندان محبوب طیف پایداری بازمانده ازدولت معجزه هزاره سوم یعنی سعید جلیلی، میتواند در جذب آرای خاکستری موفق باشد. به همین دلیل در مصاف با حسن روحانی و درتقابل با سعید جلیلی سعی در اتخاذ مشی دوگانه در این انتخابات داشت که نه به کام طیف خاکستری خوش آمد و نه مقبول جریان حزب اللهیها افتاد. به ویژه اینکه رقبای درون جریانیاش با افشای فایلی از او در روزهای پایانی انتخابات، تناقض کارنامه سیاسی و ادعاهای انتخاباتی او را عیان کردند.
فایل منتشر شده مربوط به سخنرانی او در جمع دانشجویان بسیجی با موضوع حوادث کوی دانشگاه در سال ۷۸ بود. قالیباف دراین فایل گفته بود: «حادثه سال ۷۸ که در کوی دانشگاه اتفاق افتاد، آن نامهای را که نوشته شد، من نوشتم (اشاره او به نامه فرماندهان سپاه به سید محمد خاتمی رئیسجمهور وقت است). بنده فرمانده نیروی هوایی سپاه بودم. عکس من الان روی موتور ۱۰۰۰ با چوب هست. با حسین خالقی، ایستادم کف خیابان که کف خیابان را جمع کنم، آن جایی که لازم باشد، بیاییم کف خیابان و چوب بزنیم. جزو چوب زنها هستیم. افتخار هم میکنیم...». به این ترتیب ۹۲ هم سال شانس قالیباف نبود و او باز هم باخت.
سال ۹۶؛ از لوله کردن دانشجویان درحملات گازانبری تا پرونده سال ۸۴ قالیباف در شعامعشق قالیباف به رئیس جمهور شدن آنقدر دو آتشه بود که شکست دوبارهاش او را دلسرد نکرد. او ۴ سال بعد، درحالی که همچنان شهردار تهران بود، بازهم کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری شد و این بار با راه انداختن غائله ۴ درصدیها سودای فسادستیزی، پاکدستی و مردمی بودن را جایگزین شعارهای قبلیاش کرد. درهمین انتخابات بود که در پاسخ به اتهامات اوعلیه رویکرد اقتصادی دولت یازدهم، حسن روحانی علیه او دست به افشاگری زد. روحانی در مناظره تلویزیونی کاندیداها خطاب به قالیباف، به پروندهای اشاره کرد که برای برملا نشدن آن اصطلاحا «مردانگی» کرده بود. اگر چه حسن روحانی اشارهای به ماهیت پرونده نکرد، اما گفت: «بعضی از نکات را اصلا مایل نیستم بیان کنم، اما مجبورم به ملت شریف ایران بگویم. من اگر پرونده سال ۸۴ آقای قالیباف که دست من بود و نگذاشتم پرونده بشود و دعوا کردم با بعضیها در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی (شعام) که نباید کسی مطلع شود اگر آن مردانگی را نکرده بودم هم اکنون شما اینجا ننشسته بودید.»
تنها دقایقی پس از سخنان روحانی، گمانهزنیها در خصوص «پرونده سال ۸۴ قالیباف» آغاز شد. از کشته شدن ۷ نفر در ماجرای مسابقه فوتبال، رشوه ۲۰ میلیونی، قاچاق ۷۰۰ میلیونی سوخت در سیستان و... همه در کف رسانهها مطرح شدند. اما یادآوری توییت عبدالله رمضان زاده سخنگوی دولت اصلاحات مبنی بر اینکه «چرا گزارش ستاد مبارزه با مواد مخدر درباره نقش پولهای کثیف در انتخابات ۸۴ منتشر نمیشود؟» گزاره اصلی را نمایان کرد.
البته که پاسخ کوبنده حسن روحانی، قالیباف را از تک وتا نینداخت و او در ادامه مانورهای تبلیغاتیاش با پیوستن به کمپین «فرزندت کجاست؟» اتهاماتی را علیه جمعی از وزرای روحانی مطرح کرد.
او سپس فهرست اموال خود و اسحاق قالیباف فرزند تحت تکفلش را رسانهای کرد؛ فهرستی که کذب بودنش ۶ سال بعد با افشای حساب بانکی اسحاق قالیباف همگان را شوکه کرد. اسفندماه سال گذشته با افشای پرینت حساب اسحاق قالیباف پسرکوچک سردار خلبان در ماجرای رد درخواست اقامتش ازسوی دولت کانادا، عیان کرد که ادعای او درباره حساب یک میلیون تومانی پسرش به عنوان تنها فرزند تحت تکفلش درسال ۹۶ دروغ بوده. یعنی درست همان روزها موجودی حساب بانک پاسارگاد اسحاق قالیباف ۲۹۵ هزار دلار یعنی بیش از یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان بوده است.
پرده چهارم؛ زندگی لاکچریاگرچه قالیباف در سال ۹۶ کرسی ریاست جمهوری و شهرداری تهران را به موج امید اصلاحات باخت، اما بازهم دلسرد نشد و دو سال بعد یعنی در سال ۹۸ در اوج سرخوردگی بدنه اجتماعی جریان امید در انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی کاندیدا شد و در انتخاباتی با نرخ مشارکت ۲۶ درصدی در تهران، به عنوان رای اول تهران به بهارستان رسید. در حالی که درانتخابات دوره دهم مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف با یک میلیون ۶۰۸ هزار رای به عنوان رای اول تهران وارد مجلس شده بود.
او درمجلس یازدهم به ریاست رسید. ریاستی که بازهم مانع طرح شایعه کاندیداتوری او در انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم نشد. به ویژه اینکه در سال ۹۹ نیز بعد از ترور شهید قاسم سلیمانی، لباسی شبیه به حاج قاسم را بر تن کرد و با انتشار عکسها و خاطراتش با سردار سلیمانی درصدد بازنمایی اقدامات انقلابی ایام رزمندگیاش برآمد. روندی که منتقدانش آن را به تحرکات انتخاباتی او تعبیر میکردند. این تحرکات که به افشای سبک زندگی لاکچری او و فرزندانش در همان سال منجر شد و غائله سیسمونی گیت (خرید حجم زیادی وسایل سیمسونی دخترش مریم از ترکیه) و مدارس لاکچری الیاس پسرارشدش در تهران و کیش را به کف شبکههای مجازی کشاند. افشاگران او که از جامعه عدالتخواهان بودند قالیباف را به «ریا و تشرع دروغین» متهم کردند و گفتند این سبک زندگی با سادهزیستی و تشرع جریان انقلابی و حزب اللهی همخوانی ندارد و چگونه میتوان با این تناقض رویکردی به او به عنوان شاخصه یک جریان اعتماد کرد؟
در نهایت اسفندماه سال ۹۹ و به توصیه بزرگان اصولگرا به نفع ابراهیم رئیسی از حضور در انتخابات انصراف داد و بازهم ناکام ماند و این بار در رقابتی غیررسمی به رئیسی باخت.
پرده پنجم؛ بلوای درخواست اقامت اسحاق قالیباف از کانادا و سقوط ۴ پلهای سرداراو در مجلس ماند، اگرچه شیوه عملکردی و رودرویی چراغ خاموشش با دولت و افشای انبوهی از ناگفتههای رویکردی و مدیریتی او همچون ماجرای سیمسونی گیت، تراول گیت، ماجرای شاسی بلندها و... جایگاه سیاسی و ریاست او را بر مجلس را نزد جریان انقلابی که از سال ۹۶ به آن پیوسته بود، سستتر از پیش کرد.
چنانکه در دو هفته منتهی به انتخابات دوازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی تعدد افشاگریها علیه او از ماجرای رد درخواست اقامت اسحاق پسرکوچکش درکانادا و سرقت ۷ کیلو طلا از منزل الیاس، پسرارشدش در سال ۱۴۰۰ و حذف چهرههای شناسنامهدار جریان حزباللهی از دایره نزدیکانش، جریان انقلابی را مقابلش قرار داد و سبب سقوط ۴ پلهای او درانتخابات شد. قالیباف در این دوره از انتخابات تنها ۴۴۷ هزار رای به دست آورد و آرایش نسبت به دوره قبل ۸۱۷ هزار رای کاهش یافت. او این بار نه به حسن روحانی یا ابراهیم رئیسی که به محمود نبویان، امیرحسین ثابتی و حمید رسایی باخت.
سال ۱۴۰۲، سال سقوط قالیباف از جریان انقلابی و رویگردانی بدنه اجتماعیاش بود. سقوطی که سبب طرح بحث انصراف او از حضور در مجلس از سوی جمعی از مشاورانش شد، اما طمع ماندگاری در قدرت مانع از انصراف او شد. حالا چند هفتهای است که باز هم ایده جذب رای نمایندگان مستقل و اصلاح طلب حاضر در مجلس دوازدهم مجددا او را به فکر چرخش و گردش از راست به چپ کرده است. گردشی که بار دیگر منجر به بی اعتمادی بیش از پیش حزب اللهیها به او خواهد شد.
حال باید منتظر ماند و دید سرانجام تز جدید حلقه مشاوران سردار چیست و پرده ششم زندگی «رضاخان حزب اللهی» سال ۸۴ و فرمانده شورای ائتلاف نیروهای انقلاب ۵ سال اخیر را به کدام سمتوسوی خواهند کشاند؟
۲۷۲۱۸
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903913