بدرقه نادر گلچین با نوای مرغ سحر
تاریخ انتشار: ۲ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۸۳۳۴۰۶
فرهنگ>هنر - همشهری آنلاین:
مراسم بدرقه خواننده قدیمی در حالی برگزار شد که حاضران بر سر پیکر نادر گلچین تصنیف «مرغ سحر» را خواندند و با تشویقهای خود او را راهی کردند.
به گزارش ایسنا، در مراسم بدرقه پیکر نادر گلچین - خواننده - که صبح امروز (دوم مهرماه) در محوطه تالار وحدت برگزار شد،کامبیز روشنروان - آهنگساز -در سخنانی اظهار کرد: من هر وقت به این محوطه زیبا میآیم، متأسفانه شاهد این هستم که باید یکی از هنرمندان عزیز را بدرقه کنیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او ادامه داد: نادر گلچین جزو معدود شخصیتهای موسیقایی بود که هیچوقت ندیدم از شرایطی که در آن گرفتار است، گله کند. او همیشه در حال شعر خواندن بود و از زیباییها سخن میگفت. یادم هست در چند مورد، شعرهای طویل ۱۰۰ بیتی را خواند که همه را بَر بود که این موضوع برای کسی در آن سن و سال حیرتانگیز است؛ اما شاید بهخاطر سابقه تئاتری بودنش همه جزئیات را در ذهن داشت.
روشنروان گفت: من بارها شاهد بودم، او از کسانی تعریف میکرد که من تا به حال اسم آنها را نشنیده بودم و فکر میکردم رابطه آنها با گلچین خوب نیست. من هیچگاه ندیدم او از کسی بد بگوید و اظهار نارضایتی کند. امیدوارم هنرمندان موسیقی سرزمینمان در منزلت و جایگاهی قرار بگیرند که جایگاه واقعی یک هنرمند است.
این آهنگساز تأکید کرد: یک هنرمند همیشه در دلها زنده است و خواهد بود.
در ادامه این مراسم،حمیدرضا نوربخش - خواننده و مدیرعامل خانه موسیقی ایران -نیز گفت: من در دو نوبت درباره ویژگیهای آوازی و هنری نادر گلچین سخن گفتم؛ اولینبار در مراسم تجلیل از او توسط سازمان فرهنگی - هنری شهرداری تهران که حدود ۱۰ -۱۲سال پیش برگزار شد و دومینبار سال گذشته در تالار وحدت تهران.
او ادامه داد: نادر گلچین از استعدادهای کمنظیر آواز ایران و از معدود افرادی بود که با وجود اینکه مکاتب آوازی را درک نکرده و به کلاس استادان بزرگ نرفته بود، به مرتبهای رسیده بود که سبک و سیاق ویژه خود را داشت. کمتر کسی را داریم که کلاس آواز نرفته باشد، اما بتواند به بهترین شکل آواز بخواند. چیزی که امروز در موسیقی ایران گم شده است.
این خواننده اظهار کرد: میخواهم به نسل خوانندگان جوان امروز ایران هشدار بدهم، امثال گلچین، راهی که او رفت و استفادهای که از آثار بزرگان کرد، بهترین الگو برای آنهاست. بسیاری هستند که سه - چهار صفحه رزومه از کلاسهایی دارند که پیش استادان قابل توجهی تعلیم دیدهاند، اما کار قابل توجهی را ارائه نمیکنند. گلچین درک زیباییشناسانهای از نظر دریافت شعر، تلفیق شعر و موسیقی و مدیریت صدا داشت.
مدیرعامل خانه موسیقی در ادامه گفت: ویژگی مهمتر او، شخصیت آرام و باوقارش بود. گلچین طبع بینیازی داشت و هرگز ندیدم خواستهای داشته باشد. او مهربان و با شخصیت بود و هیچگاه ندیدم از کسی بدگویی و انتقاد کند. این ویژگیهای او باید برای همه ما درس و الگو باشد.
سپسفریدون شهبازیان - آهنگساز و رهبر ارکستر ملی ایران -که آخرین آلبوم زندهیاد گلچین با نام «گریز» به آهنگسازی او منتشر شده است، گفت: ابتدا صمیمانهترین تسلیتهایم را برای سفر بهشتی دوست عزیزم به خانواده او و مردم ایران تقدیم میکنم. ۵۰ سال از رفاقت من و نادر گلچین میگذرد. زمانی که من برنامه «گلهای تازه» را تهیه میکردم، از او برای اجرا دعوت کردم.
او ادامه داد: دومین کاری که روی شعر نو ساختم «گریز» نام داشت و روی اشعار امیرهوشنگ ابتهاج (سایه) آهنگسازی شده بود. من عادت به تعریف بیهوده از کسی ندارم و نیاز نیست بگویم گلچین خوب بود، کسی نمیتوانست بهتر از او این کار را انجام دهد. او با همه وجودش میخواند و آنقدر محفوظات و سواد ادبیات داشت که لازم نبود درباره موسیقی و شعر با او صحبت کنم.
شهبازیان بیان کرد: گلچین و همسرش شرکت «اوج» را راهاندازی کردند و زمانی که او دست به کارهای موسیقیایی میزد، زیر نظر من آنها را تولید میکرد. فرزندان او نیز با من بزرگ شدند و هفتهای چند بار آنها را میدیدم. متأسفانه این اواخر بهدلیل تألمات روحی خودم، نتوانستم به او سر بزنم. ما خوانندهای را از دست دادیم که شاید سالها طول بکشد نظیر او را پیدا کنیم و شاید این اتفاق اصلا نیفتد.
سپسفاضل جمشیدی - خواننده -پشت تریبون رفت و گفت: تصنیف«مرغ سحر» به نوعی سرود ملی و فرهنگی ماست. نادر گلچین روزی به من گفت، چقدر خوب است در مراسم تشییع این اثر را بخوانند. حالا من از حاضران خواهش میکنم بخشی از «مرغ سحر» را با هم بخوانیم.
در ادامه حاضران همراه جمشیدی، شروع به خواندن کردند: مرغ سحر ناله سر کن، داغ مرا تازهتر کن / ز آه شرربار این قفس را / برشکن و زیر و زبر کن...
سپسمرجانه گلچین - بازیگر و برادرزاده نادر گلچین -به حاضران گفت: خانواده ما از نظر تعداد، خانواده بسیار کوچکی است؛ اما امروز با وجود دلهای عاشق شما فکر میکنم باید خانواده بزرگ گلچین را معرفی کنم. امروز جای دختران او و خواهرم منیژه خالی است.
او با اشاره به اینکه قرار است نادر گلچین در طبقه فوقانی مزار دخترش به خاک سپرده شود، ادامه داد: فکر میکنم از همه خوشحالتر نادیای عزیز (بازیگر و دختر نادر گلچین که پنج سال پیش درگذشت) باشد، زیرا امشب مهمان عزیزی را در خانه ابدیاش پذیرایی خواهد کرد.
گلچین اظهار کرد: من این ضایعه را به همه تسلیت میگویم و متأسفم عموی نازنینم بخش عمدهای از عمرش را ناخواسته خانهنشین شد و صدای او زمانی پخش شد که دیگر دکترها به او اجازه خواندن نمیدادند.
او اضافه کرد: خوشحالم این استاد بزرگ امروز از صحنه تالار وحدت، جایی که بارها مورد تشویق قرار گرفت، راهی دیار ابدی میشود. خواهشم از شما این است که پیکر او را آنچنان که لایق تشویق است و با صدای کف زدنهای خود، بدرقه کنید.
سپس حاضران با تشویقهای خود، نادر گلچین را به سوی قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س) بدرقه کردند. در این مراسم کسانی مانند شهرام ناظری - خواننده -، داود گنجهای - نوازنده -، فرزاد طالبی - مدیرکل دفتر موسیقی وزارت ارشاد -، عبدالحسین مختاباد - خواننده -، پری ملکی - خواننده -، حسن اکلیلی - بازیگر تئاتر -، بیژن بیژنی - خواننده - حضور داشتند.
به گزارش ایسنا، مراسم ختم این هنرمند، چهارشنبه پنجم مهرماه از ساعت ۱۷ تا ۱۸:۳۰ در مسجدجامع شهرک غرب برگزار خواهد شد.
نادر گلچین که یکماه بهدلیل تشدید بیماری ریوی در بیمارستان گاندی تهران بستری بود، جمعه، ٣١ شهریورماه ایست قلبی کرد و درگذشت.
او در سال ۱۳۱۵ در شهر رشت متولد شد. گلچین پس از آمدن به تهران در سال ۱۳۳۹ با اداره هنرهای زیبا و وزارت فرهنگ و هنر همکاری کرد. او همچنین از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۶۲ در رادیو ایران فعالیت داشت.
در همین زمینه: نادر گلچین درگذشت بازسازی بانگ آزادی برای مدافعان حرم محمود جهان با صدایش به تالار وحدت میآید روایت کاوه و ضحاک در کنسرت ناظریهامنبع: همشهری آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۸۳۳۴۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چند حقیقت درباره نادر طالبزاده
دوست قدیمیاش سلیم غفوری میگوید که بزرگترین آرزویش این بود روزی را ببیند رژیم صهیونیستی در این دنیا نیست و این روزها همه دنیا پرچم مبارزه و مقابله با اسرائیل را به اهتزاز درآوردهاند، جایش بیشتر از هر زمانی دیگر، خالی است. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نهم اردیبهشتماه سال 1401 روزی که همه جهان فریاد مرگ بر اسرائیل سر میدادند خبر درگذشت یک متفکر و پژوهشگر رسانه به گوش رسید. آن روز، روز قدس بود و نادر طالبزاده برای همیشه چشم از جهان فروبست. مردی که با همه سختیها و پیچیدگیها کنفرانس افق نو را راه انداخت.
سالها دبیری جشنواره فیلم عمار را برعهده داشت و به کارگردانی سریال «بشارت منجی» هم شناخته میشود. ساخت چندین مستند و البته اجرای برنامه «عصر» شبکه افق تنها گوشهای از فعالیتهای اوست، نادر طالبزاده را بیش از هرچیزی با فعالیتهای انقلابیاش میشناسیم؛ در حالی که از 16 تا 26 سالگی در آمریکا زندگی میکرد همزمان با وقوع انقلاب به کشور بازگشت تا صدای آن باشد، خط او، خط انقلاب بود.
همانجا که سخنان امام خمینی (ره) را از مطبوعات درست چندماه قبل از عزیمتشان به پاریس پیگیری میکرد و در خاطراتش عنوان کرد که از این سخنان بسیار متأثر شده است. کارگردانی که معتقد بود به هیچ جبههای جز انقلاب تعلق ندارد، خودش میگوید «من در آمریکا مشاهداتی داشتم که بعدها خیلی به دردم خورد» همین هم شد بعدها هم در قالب جشنواره «عمار» و هم کنفرانس افق نو ابعادی تازه از این کشور را هویدا کرد.
طالبزاده اما نقشی در ماندگاری حوادث تسخیر لانه جاسوسی را هم دارد، او که در سالهای اخیر به واسطه فعالیتهای ضد استکباریاش در لیست تحریمهای آمریکا هم قرار گرفت، از اولین کسانی بود که در قالب تیم مستندسازی در صحنه تسخیر سفارت آمریکا حاضر شد و وقایع آن روزگاران را ثبت و ضبط کرد، ساخت همین مستند هم سرآغاز همکاری او با صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران شد.
حقیقتی که نادر طالبزاده از داود میرباقری گفت/ نخستین سالگرد درگذشت مبدعِ برنامه زنده تلویزیونی + فیلمبرنامه «عصر» را میتوان یکی از مهمترینهای فعالیتهای او در بستر تلویزیون محسوب کرد، برنامهای که پلی ارتباطی و البته حلقهای برای گردآوری چهرههای استکباریستیز بود، همان هدفی که نادر طالبزاده دنبالش میکرد. طالبزاده البته همین هدف را در کنفرانس افق نو هم پیگیری کرد، همایشی که ابتدا با عنوان «هالیوودیسم» آغاز به کار کرد اما بعدها با تغییر نام چهرههایی از کشورهای مختلف جهان را به خود دید.
اما به مناسبت سالروز درگذشت او نگاهی به چند حقیقت از این متفکر انقلابی داریم که سیدسلیم غفوری قائممقامِ این روزهای معاونت سیما و مدیر سالهای نه چندان دور شبکه مستند و افق سیما آنها را بازگو کرد.
غفوری از این نکته آغاز کرد: اگر بخواهم درباره حاج نادر در یک جمله بگویم او در هر زمانی پیشتاز عرصه رسانه بود. با فهم درست از نیاز آن مقطع، واردِ فضای رسانه میشد. وقتی به زمانِجنگ او نگاه کنیم ساخت مستندهای دوران دفاعمقدس را با شکل و شمایلی درست پیش میبرد. اگر به روایت مظلومیت مردم بوسنی رسید که در مقطعِ خودش بهترین کار بود، «خنجر و شقایق» را ساخت. کارهای مختلفی که در حوزه مقاومت در دستور کار قرار داد مثل مجموعه «عصر انتظار» و مجموعه «نسل فراموش شده» که راجع به اردوگاههای فلسطینیها بود جزو کارهایی است که هنوز هم ماندگارند و دربارهشان میتوان ساعتها صحبت کرد.
این مدیر در تلویزیون از وجوه متمایز برنامهسازی نادر طالبزاده گفت؛ «مهمترین نکتهای که طالبزاده در عرصه برنامهسازی داشت فهم کامل نسبت به موضوعی بود که در دستورِ کار خودش قرار میداد. بنابراین دست روی نقاطی میگذاشتند شاید برای خیلی از افراد، این نقاط مکشوف نبود و پنهان مانده است. نقاط پنهان را میآوردند و روی آن ذرهبین میگذاشتند و آن نقاط پنهان را برجسته میکردند. در تلاش بودند خودشان را تسلیمِ جریان غالب رسانهای نکنند؛ واقعاً اگر در یک موضوعی به چیزی میرسیدند و میآمدند خیلی آن را شجاعانه و با صراحت بیان میکردند.
در واقع وجوه تمایز او صراحت، فهم درست موضوع و تلاش برای کشف حقیقت بود. شما در مجموعه "خنجر و شقایق" این تفاوت و وجوه تمایز را میبینید. این فقط یک مستند جنگی صرف نیست و گزارش از نبرد جنگ در بوسنی نبود. "خنجر و شقایق" در پی کشف حقیقتی بود که در ظاهر و پوسته جنگ جریان داشت و این "خنجر و شقایق" را به عنوان اثری متفاوت خلق کرد.»
اما شاید نگاه صهیونیستستیزی و استکبارستیزیِ نادر طالبزاده در جای جایِ فعالیتهای فرهنگی و هنری او دیده شود؛ همانگونه سلیم غفوری به آن اشاره کرد: «او همیشه مهمترین دغدغهاش این بود آنچیزی که به عنوان صهیونیست جهانی شناخته میشود را معرفی کند. این خط را او در برنامه «راز» دنبال کرد و در کارهای دیگرِ او میتوان به وضوح مشاهدهاش کرد. در سریال «بشارت منجی» هم این نگاه دیده میشود.
طالبزاده در دوران جنگ برای مستندسازی دفاعمقدس از هیچ تلاشی دریغ نکرد و در طول 30 سال دیگر، عمرش را صرفِ مبارزه با صهیونیست کرد. نکته مهمی است که او در روزِ منتسب به مبارزه با صهیونیست و حمایت از مردم فلسطین، این دنیا را ترک کرد. به نظرم بزرگترین پیام فوت ایشان در روز قدس این است نادر طالبزاده قهرمان مبارزه با صهیونیست و اسرائیل بود. به نظرم این نکته نباید در هیچ مطلبی از طالبزاده، مغفول بماند. یا ماجرای تحریمِ او از سویِ آمریکاییها که بابتِ برپایی افق نو اتفاق افتاد. چرا که افق نو در پی افشای ماهیت صهیونیست جهانی بود و آنها متوجه شدند او خلاف جریان رسانهای مسلط بر جهان عمل میکند.»
او بزرگترین آرزوی طالبزاده را از بین رفتن رژیم صهیونیستی دانست و گفت: بزرگترین آرزویش این بود روزی را ببیند رژیم صهیونیستی در این دنیا نیست و رژیم صهیونیستی دچار زوال شده است. سالها برای مسئله افشای ماهیت جریان صهیونیستی در دنیا تلاش کرد. شاید به حق باید بگوییم ایشان سردار رسانهای مبارزه با صهیونیسم و سردار جبهه فرهنگی انقلاب بودند.
شاید یکی از حقایق دیگر زندگی او پرورش نیرو در فضای هنر و رسانه انقلاب باشد؛ به تعبیر غفوری، او در طول این سه دهه برای پرورش نیرو در فضای هنر و رسانه از هیچ تلاش و کوششی دریغ نکرد. آموزش به بچههای رسانهای خارج از کشور مثل دوستان لبنانی و افغانستانی تا داخل کشور که دورههای مختلفی برگزار کرد و ساعتها کارشان را میدید و راهنماییشان میکرد. برای رشد و آموزش بچههای رسانهای جبهه انقلاب واقعاً وقت میگذاشت. شاید یکی از بزرگترین کارهای او نسلی باشند که امروز در این عرصه فعالیتِ چشمگیری دارند و شاگردانِ نادر طالبزادهاند.
در سالروز درگذشت او شاید یادآوری این نکته جالب باشد؛ نادر طالبزاده بارها درباره غفلت نسبت به عدم ساخت فیلم، مستند و کارهای نمایشی درست درباره اهلبیت و فضایِ دینی گلایهها کرده بود؛ او همواره به نگاه جهانی و بینالمللی در این عرصه تأکید میکرد. "ما باید روایتهای دینی و مذهبیمان را چارچوب و ساختار بینالمللی ببخشیم و اصلاً نویسندگان و پژوهشگران این حوزه باید به این سمت و سو بروند تا دیگر عوالم جهانی هم به پاسخ پرسشها، ابهامات و نظریات دینیشان دست یابند."
و یک نکته جالب درباره راه افتادن گفتوگوی زنده در تلویزیون است؛ نادر طالبزاده در یکی از گفتوگوهایی که با خبرگزاری تسنیم داشت درباره سریالهای دینی تلویزیون به این نکته جالب اشاره کرد که گفتوگوی زنده را در تلویزیون راه انداخته است. او گفت: "یادم میآید به علی لاریجانی رئیس سازمان صداوسیما وقت پیشنهاد دادم صداوسیما برنامه گفتگوی زندهای ندارد و در حالی که تلویزیون کشورهای دیگر با گفتگوهای زنده انتقادی، سرپا بودند. خوشبختانه این پیشنهاد مورد قبول قرار گرفت و این کار از شبکه پنج شروع شد برنامهای تحت عنوان «شباهنگام» که کار سیاسی و جنگ نرم با من بود. البته ناگفته نماند که برخیها را هم میخواستیم همچون ازغدی که به واسطه این برنامه دیده شد، دیده شوند اما تلویزیون جلویشان را گرفت. آنقدر نمیشودهای سازمان زیاد شد که من به عنوان طراح برنامه ترجیح دادم استعفا بدهم."
انتهای پیام/