بین حجاب و پوشش ظاهری و عفت و بازداری باطنی انسان، تأثیر و تأثر متقابل است
تاریخ انتشار: ۳ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۸۴۳۱۸۱
به گزارش ایسکانیوز و به نقل ازپایگاه خبری پلیس ،حجاب بهمعنای یک رفتار انسانی درطول تاریخ با فرازونشیبهای فراوانی همراه و گرایشهای مختلفی در هر دوره بر نوع حجاب افراد مؤثر بوده؛ اگرچه رسم حجاب در بین اقوام غیرعرب مانند ایران باستان، اروپا، قوم یهود و... مرسوم بوده است.
اسلام درجهت جلوگیری از افراطوتفریطهایی که درطول تاریخ در مورد حجاب بهوجود آمده بود، به قانونمندکردن و تنظیم و تخفیف آن همت گماشته و آن را بهصورت متعادل، صحیح و متناسب با فطرت انسانی زن ارائه کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
معنای حجاب در لغت
حجاب در لغت بهمعنای مانع، پرده و پوشش آمده است. استعمال این کلمه، بیشتر بهمعنی پرده است. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش میدهد که پرده، وسیله پوشش است، ولی هر پوششی حجاب نیست؛ بلکه آن پوششی حجاب نامیده میشود که ازطریق پشتپرده واقعشدن صورت گیرد. حجاب بهمعنای پوشش اسلامی بانوان، دارای دوبُعد ایجابی و سلبی است. بُعد ایجابی آن، وجوب پوشش بدن و بُعد سلبی آن، حرامبودن خودنمایی به نامحرم است و این دوبُعد باید در کنار یکدیگر باشد تا حجاب اسلامی محقق شود؛ گاهی ممکن است بُعد اول باشد، ولی بُعد دوم نباشد؛ در این صورت نمیتوان گفت که حجاب اسلامی محقق شده است. به گفته مقام معظم رهبری «باید مسائل ارزشی اسلام در جامعه ما احیاء بشود؛ مثلا مسئله حجاب، یک مسئله ارزشی است. مسئله حجاب، مسئلهای است که اگرچه مقدمهای است برای چیزهای بالاتر، اما خود یک مسئله ارزشی است.»(بیانات در دیدار اعضای شورای فرهنگی، اجتماعی زنان، 4/10/1370) اگر بهمعنای عام، هرنوع پوشش و مانع از وصول به گناه را حجاب بنامیم، حجاب میتواند اقسام و انواع متفاوتی داشته باشد. یک نوع آن حجاب ذهنی، فکری و روحی است؛ مثلا اعتقاد به معارف اسلامی، مانند توحید و نبوت، از مصادیق حجاب ذهنی، فکری و روحی صحیح است که میتواند از لغزشها و گناههای روحی و فکری، مثل کفر و شرک جلوگیری کند. علاوه بر این، در قرآن از انواع دیگر حجاب که در رفتار خارجی انسان تجلی میکند، نام برده شده است؛ مثل حجاب و پوشش در نگاه که مردان و زنان در مواجهه با نامحرم به آن توصیه شدهاند.
حجاب از دیدگاه بزرگان و مورخان
«حجاب وقار است، متانت است، ارزشگذاری زن است، سنگینشدن کفه آبرو و احترام او است؛ این را باید خیلی قدر دانست و از اسلام باید بهخاطر مسئله حجاب تشکر کرد؛ این جزو نعمتهای الهی است» (بیانات مقام معظم رهبری، 23/۰۲/1391) مورخان بهندرت از اقوامی بدوی یاد میکنند که زنانشان دارای حجاب مناسب نبوده یا بهصورت برهنه در اجتماع ظاهر میشدند. تعداد این اقوام بهقدری نادر است که در مقام مقایسه
- به قول اندیشمندان - قابلذکر نیستند و شاید بتوان گفت وجود برخی موانع سبب جلوگیری از بروز تمایلات و استعدادهای فطری و طبیعی آنان شده است یا عواملی باعث انحراف آنان از مسیر فطرت گشته است.
مهدیقلی هدایت در کتاب خاطرات و فطرت زنانه پوشش در ملل مختلف میگوید: «اگر به لباس ملی کشورهای جهان بنگریم، بهخوبی حجاب و پوشش زن را درمییابیم. براون واشنایور نویسنده غربی، در کتابی به نام پوشاک اقوام مختلف، پوشاک اقوام گوناگون جهان از عهد باستان تا قرن بیستم را بهصورت مصور ارائه کرده است. نگاهی کوتاه به این کتاب، روشنگر این واقعیت است که در عهد باستان در میان یهودیان، مسیحیان، زرتشتیها، یونانیان و اهالی روم، آلمان، خاور نزدیک و برخی مناطق دیگر پوشش زن بهطور کامل رعایت میشده است؛ بهگونهای که زنان چین در معابر عمومی جز در پرده و ملحفه ظاهر نمیشدند و در خانه نیز دارای اندرونی و بیرونی بودهاند.»
حجاب و عفت
در اینجا باید به دو واژه «حجاب» و «عفت» در اصل معنای منع و امتناع مشترکند، اشاره کرد. تفاوتی که بین منع و بازداری حجاب و عفت است، تفاوت بین ظاهر و باطن است؛ یعنی منع و بازداری در حجاب مربوط به ظاهر است، ولی منع و بازداری در عفت، مربوط به باطن و درون است؛ چون عفت یک حالت درونی است؛ ولی باتوجه به اینکه تأثیر ظاهر بر باطن و تأثیر باطن بر ظاهر، یکی از ویژگیهای عمومی انسان است، بنابراین بین حجاب و پوشش ظاهری و عفت و بازداری باطنی انسان، تأثیر و تأثر متقابل است؛ بهاینترتیب که هرچه حجاب و پوشش ظاهری بیشتر و بهتر باشد، این نوع حجاب در تقویت و پرورش روحیه باطنی و درونی عفت، تأثیر بیشتری دارد و بالعکس هرچه عفت درونی و باطنی بیشتر باشد، باعث حجاب و پوشش ظاهری بیشتر و بهتر در مواجهه با نامحرم میشود. قرآن مجید بهشکل ظریفی به این تأثیر و تأثر اشاره فرموده است. نخست به زنان سالمند اجازه میدهد که بدون قصد تبرج و خودنمایی، لباسهای رویی خود، مثل چادر را در مقابل نامحرم بردارند؛ ولی درنهایت میگوید: اگر عفت بورزند، یعنی حتی لباسهایی مثل چادر را نیز بر ندارند، بهتر است.(نور، آیه60)
حجاب باطنی و درونی
برخی افراد برای ناکارآمد جلوهدادن حجاب و پوشش ظاهری، تخلفات بعضی از زنان با حجاب را بهانه قرار میدهند؛ اما باید گفت اساسا این حجاب ذهنی و عقیدتی، بهمنزله سنگ بنای دیگر حجابها، ازجمله حجاب و پوشش ظاهری است که یکی از مهمترین و اساسیترین ابعاد آن، حجاب درونی و باطنی و ذهنی است که فرد را در مواجهه با گناه و فساد، از عقاید و ایمان راسخ درونی برخوردار میکند. البته همانگونه که حجاب و پوشش ظاهری، لزوما بهمعنای برخورداری از همه مراتب عفاف نیست، عفاف بدون رعایت پوشش ظاهری نیز قابلتصور نیست. نمیتوان زن یا مردی را که عریان یا نیمهعریان در انظار عمومی ظاهر میشود، عفیف دانست.
رهبر معظم انقلاب میفرمایند: «حجاب، تکریم آن کسی است که در حجاب است. حجاب زن، تکریم زن است.»(بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاههای استان یزد، 13/10/1386)
705
حجاب پوشش ظاهری رفتار انسانیمنبع: ایسکانیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۸۴۳۱۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آموزش و پرورش پله اول حفظ حجاب
در رابطه با این فراز از رهنمودهای مقام معظم رهبری، گفتوگویی داشتیم با حجتالاسلام علی سرلک، کارشناس علوم تربیتی، جوانان و خانواده که در ادامه از نظر میگذرانید. وی معتقد است اصلاح سبک زندگی و تشکیل یک پروژه کلان ملی برای مسأله حجاب، میتواند واکنش مناسبی به وضعیت موجود باشد.حجاب چطور به یک چالش در جامعه ما تبدیل شد و هیجانات ناشی از آن ادامه یافت؟
حجاب عبارت است از شیوه ارتباط آدمها با یکدیگر، براساس منطق خدا و براساس منطق، توصیف و توصیه خداوند متعال، روابط انسانی باید عاری از انگیزههای جنسیتی باشد و حجاب که هم برای زن است و هم برای مرد، ابزار نفی جنسیت در این ارتباطات است. از این جهت که ارتباطات روزمره اموری متداول، پرتکرار، متعارف و پربسامد هستند، حجاب، خود به خود، به نخستین مسأله ارتباطات ما انسانها با یکدیگر تبدیل میشود؛ نه به این معنا که مهمترین مسأله دینی یا اجتماعی ما باشد اما اولین مسأله ارتباطی ما انسانها با یکدیگر است. حجاب از عفاف و عفت آغاز میشود به آن معنا که روابط ما آلوده فرصتها یا زمینههای جنسیتی نشود. به همین علت است که حجاب همیشه مورد توجه بوده و در دنیای امروز که دنیای مبتنی بر منافع مادی است، برای این عدم پوشش یا برهنگی، طراحی فوقالعادهای انجام میگیرد. اساسا حجاب، هم برای ما و هم برای دشمنان، مسأله اول است، لذا میبینید در دنیایی که بر مبنای انسانمحوری پیش میرود، با مسأله پوشش، برخورد حیثیتی میکنند. در چنین شرایطی، این دو جریان، مشغول به چالش کشیدن مواضع یکدیگرند. نظام دینی که به انسان مکرم و محترم توجه دارد، میخواهد عریانی را به چالش بکشد و جریانی که بدنمندی انسان را ابزار تجارت و سود خود قملداد میکند، چالشهایی را به حجاب تحمیل میکند. بنابراین در مسأله حجاب، همواره یک آوردگاه یا میدان نبرد وجود داشته که فراز و فرودهایی دارد.
بین حجاب و عفاف چه نسبتی برقرار است؟
به نظر من، میان حجاب و عفاف نسبت منطقی عموم و خصوص مطلق برقرار است؛ یعنی عفاف صفت است و حجاب فعل است. هر باحجابی عفیف است ولی هر کسی که عفیف است، الزاما باحجاب نیست.
یعنی ممکن است انسان بیحجاب عفیف داشته باشیم؟
بله؛ منتها دارای مراتبی از عفت. بیحجابی الزاما به معنای بیعفتی نیست، بلکه فقط یک جنس از بیحجابی را میتوانیم بیعفتی بدانیم؛ آنجایی که بیحجابی به مرز تبرج و بدننمایی به قصد جلب توجه دیگران، برسد.
رهبر انقلاب در سخنان خود فرمودند که چالش مسأله حجاب به ما تحمیل شده است. بهجز شبکههای ماهوارهای و فضای مجازی، چه عوامل دیگری این وضعیت را به ما تحمیل کردهاند؟
اصل ماجرا به تغییر سبک زندگی و عدول از آرمانگرایی در جامعه برمیگردد. عریاننمایی فضای مجازی و مواردی از این دست، جلوههای ظاهری مسأله است. در حالیکه اصل ماجرای تحمیل چالش حجاب این است که انسان شهروند دنیای بیآرمانی شود یا دنیا به آرمان انسان تبدیل شود. در اینجاست که بیحجابی به سبک زندگی تبدیل میشود.
بخشهای فرهنگی کشور چه واکنشی باید به این وضعیت نشان دهند؟
باید تاکید کنم که کار فرهنگی کاری بسیار حساس، پیچیده و سترگ است که هر کسی نباید به خودش اجازه دهد که اگر صلاحیتهای لازم را ندارد، وارد این میدان شود. دست افراد زیادی را باید ببوسیم و از ایشان خواهش کنیم که کنار بایستند. کار فرهنگی یک کار فوقتخصصی و حرفهای است. متاسفانه گروهی، بدون صلاحیت، مهارت و تفکر استراتژیک، موقعیتها را اشغال کردهاند. به همین علت است که در برخی سازمانها به کسی که توان کار جدی نداشته باشد، مسئولیت فرهنگی میدهند. متاسفانه ما در عرصه فرهنگ، آدمهای متخصص و حرفهای زیادی نداریم. من درباره حجاب یک پیشنهاد مدیریتی جدی دارم و معتقدم که مسأله حجاب در کشور ما باید بهصورت یک کلانپروژه یا ابرپروژه تعریف شود و در درجه اول، یک متصدی یا مسئول مشخص پیدا کند. اینکه همه سازمانها و نهادها به صورت موازی و حتی متعارض به این موضوع میپردازند، جامعه را به یک احساس رهاشدگی و چندگانگی در مرجع و قانون میرساند. به اعتقاد من، همین موضوع یکی از دلایل طغیان جامعه در مسأله حجاب است. باید یک مدیر مشخص وجود داشته باشد و سازمانهای دیگر، با آن مدیر و متصدی اصلی هماهنگ باشند. علاوه بر این مسأله حجاب حتما بایدبه صورت فرهنگی تعریف شود؛یعنی باید اقداماتی صورت بگیرد که معطوف به تغییر تمایلات و ایجاد گرایش به حجاب باشند. حتما به قانون هم نیاز داریم اما راهحل امنیتی بایدبه حداقل برسدو بخش عمده کار رویکرد فرهنگی است.رویکرد امنیتی باشد برای آن کسانی که میلیاردها دلار خرج میکنند تا از طریق حجاب به کشور ما آسیب وارد کنند.
این رویکرد فرهنگی چگونه شکل میگیرد؟
در این رویکرد، آموزش و پرورش باید میدان و سنگر بسیار مهم حجاب باشد. اگر ما سه چهار سال روی آموزش و پرورش تمرکز کنیم و بتوانیم مسأله نوجوانان را به لحاظ شناختی و رفتاری، در موضوع حجاب روشن کنیم، هزینههای بعدی به ما تحمیل نخواهد شد.