چرا ترامپ در مجمع عمومی اینگونه سخن گفت؟
تاریخ انتشار: ۴ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۸۵۲۴۰۲
تلاش ترامپ برای ناراضی بودن از وضعیت توزیع قدرت در حوزههای منطقهای و بینالمللی را میتوان تلاشی برای شیفت پارادایمی از مشکلات داخلی بهسمت امنیتیسازی فضا تلقی کرد. به گزارش جهان نيوز؛ تقابل لفظی ایران و آمریکا در چند روز اخیر به اوج خود رسیده است. ماجرا با سخنرانی جنجالی دونالد ترامپ علیه ایران آغاز شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اینها بخشهایی از سخنرانی دونالد ترامپ است:
- اکنون زمان آن است که همهی ملتها با یکدیگر کار کنند تا رژیم کیم را منزوی کنند.
- تا زمانی که این رژیم رفتار خصمانهی خود را تغییر دهد.
- ما چنین تصمیمی را تنها در قبال کرهی شمالی اتخاذ نمیکنیم.
سپس درخصوص ایران بیان داشت:
- زمان آن رسیده است که تمام ملتهای جهان به مقابله با رژیم بیپروای دیگری نیز بپردازند.
- رژیمی که آشکارا از قتلعام، مرگ آمریکا، نابودی اسرائیل و نابودی بسیاری از رهبران و ملتهایی سخن میگوید که در این سالن هستند.
- توافق هستهای مایهی شرمساری است.
- هنوز حرف آخر را در برجام نشنیدهایم.
- ایران حکومتی دیکتاتور و فاسد است.
- ایران خود را پشت نقاب دموکراسی پنهان کرده است.
- ایران یک کشور یاغی است.
- ایران حتی حقوق مردم خود را رعایت نمیکند.
- ایران در امور دیگر کشورها مداخله میکند.
- ایران ثروتهای نفتی خود را خرج مردمش نمیکند.
- حزبالله یک گروه تروریستی است که ایران از آن حمایت میکند.
- متحدان ایران تهدیدی برای اعراب و اسرائیل هستند.
- یک رژیم جنایتکار در ایران حکومت میکند.
- فعالیتهای ایران در منطقه تنشزاست.
- تقویت توان موشکی ایران عامل بیثباتی منطقه است.
- برجام پوششی برای ساخت سلاح هستهای توسط ایران است.
- ایران از دیکتاتوری به نام بشار اسد حمایت میکند.
- ایران جنگ علیه مردم یمن را هدایت میکند.
- ایران عامل کشته شدن مسلمانان مظلوم در منطقه است.
- رهبران ایران از مردم کشورشان بیشترین هراس را دارند.
- دولت ایران از لحاظ اقتصادی ناتوان است.
- ایران در حال صدور خشونت، حمام خون و اغتشاش است.
علت این حجم از بیپروایی دونالد ترامپ علیه ایران چیست؟
پاسخگویی به تعهدات آمریکا در قبال عربستان
اولین دلیل این مواضع سرسختانهی دونالد ترامپ علیه ایران موضوع پاسخ به تعهداتی است که در قبال عربستان برای آمریکای ترامپ به وجود آمده است. فرایندی که با اولین سفر خارجی رئیسجمهور جدید آمریکا آغاز شد. سفر ترامپ و هیئت همراه به عربستان و انعقاد قرارداد کلان تسلیحاتی و وعدهی انزوای ایران که ترامپ به مقامات سعودی داد، مستلزم این بود که آمریکا ایران را تحت تضییقات قرار دهد.
تریبون سازمان ملل بهترین مکانی بود که او میتوانست حسننیت خود را به مقامات سعودی که پیشتر گاو شیرده آنها را دوشیده بود، نشان دهد. ترامپ بهواقع ناچار به اتخاذ چنین مواضع محکمی علیه ایران بود. مواضع صریح ضدایرانی مقامات عربستان سعودی بعد از این سخنرانی ترامپ اگرچه نشاندهندهی سیاست خارجی وابسته و عاریهای عربستان سعودی بوده و هست، اما درعینحال پرکنندهی همین پازل هماهنگی در سیاست خارجی دو کشور علیه ایران بوده است.
درست بعد از سخنرانی ترامپ علیه ایران وزیر مشاور در امور خارجی اماراتمتحدهی عربی در مواضعی تند علیه ایران، این کشور را متهم به نقض متن و روح برجام کرد و بیان داشت ایران به برجام پایبند نمانده است و وزیر خارجهی عربستان سعودی نیز در اظهاراتی تکراری بیان داشت ایران امنیت منطقه را برهمزده و در امور داخلی هشت کشور دخالت میکند. وی روز چهارشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۶ بیان داشت: «اجماع بینالمللی ضد ایران که حامی تروریسم در دنیاست، وجود دارد. انتظار میرفت که توافق هستهای به توقف توان ایران منتهی شود، اما به آن پایبند نماند.
انتظار میرود که جامعهی جهانی هرآنچه لازم است، برای پایبندی ایران به توافق هستهای انجام دهد. عربستان بر این باور نیست که ایران به توافق هستهای امضاشده در سال ۲۰۱۵ عمل کرده است.» عادل الجبیر که به اتخاذ مواضع ضدایرانی شهره است و سال گذشته بیان داشته بود: «در مورد ایران باید بگویم دیگر نمیتوانیم سیوپنج سال تهاجم این کشور را در مقابل پادشاهی عربستان و متحدان آن تحمل کنیم»، حالا در اظهاراتی در ۳۱ شهریور ۱۳۹۶ در گفتوگو با بلومبرگ مدعی شد: «ایران نقش موذیانهای در لبنان و ویرانگری در سوریه دارد، ایران در امور داخلی عراق، پاکستان و افغانستان دخالت میکند و به گروهکهای تروریستی در بحرین، کویت و یمن اسلحه و مواد منفجره قاچاق میکند.
ایران به سفارتها حمله میکند و دیپلماتها را میکشد و گروهکهای تروریستی را در بسیاری از کشورها ایجاد میکند. رفتارهای کشوری که میخواهد جزئی از جامعهی بینالمللی باشد، نباید اینگونه باشد.»
همانطور که اشاره شد، اگرچه این هماهنگی جبیر، وزیر خارجه امارات و ترامپ با هم علیه ایران، تأییدکنندهی وابستگی سیاست خارجی این کشورها به آمریکاست، اما از دیگر سو نشان از یک حرکت هماهنگ برای فشار وارد کردن به ایران نیز بوده است. موضوعی که دونالد ترامپ را ناچار به اتخاذ مواضع ضدایرانی میکند، این است که او نسبتبه آن امتیازاتی که از عربستان در سفر به این کشور دریافت کرده است، تعهداتی دارد و این تعهدات او را ناگزیر میکند تا علیه دشمن عربستان یعنی ایران مواضع سختی بگیرد. بنابراین بخشی از تهدیدهای دونالد ترامپ صرفاً جنبهی تبلیغاتی دارد، بدینمعنی که او ناچار است، بابت پولهایی که از دولت سعودی دریافت کرده سخنانی را بگوید که باب میل آنها باشد.
برداشت دونالد ترامپ نسبتبه توافق هستهای، برد-برد نیست
دومین دلیل نشان دادن روی سخت از آمریکا به ایران است. در برداشت ترامپ نسبتبه ایران فضایی به وجود آمده که او تصور میکند توافق هستهای آمریکا با ایران نتوانسته منافع بلندمدتی برای آمریکاییها داشته باشد. ریشهی این مسئله نیز به عدم دریافت عایدی اقتصادی آمریکا بهواسطهی برجام بوده است. اساساً بهدلیل قطع روابط اقتصادی بین ایران و آمریکا، دادوستد اقتصادی بین دو کشور وجود نداشته است، به همین دلیل توافق هستهای که تحت عنوان برد-برد نیز از آن یاد میشود، به این دلیل که نتوانسته تغییری در شرایط اقتصادی روابط دو کشور ایجاد کند، برای ترامپ این سؤال را به وجود آورده که عایدی آمریکا از این توافق چه بوده و عملاً چون عایدی اقتصادی برای آمریکا ایجاد نکرده است، او بهراحتی بیان میکند که آمریکا به این توافق پایبند نخواهد ماند و آن را پاره میکند، این توافق برای آمریکا مایهی شرمساری است و... برای شخصیت تاجرمسلک دونالد ترامپ، توافق هستهای با ایران مایهی شرمساری آمریکاست، چون هیچ عایدی برای آمریکا نداشته است. با توجه به این برداشت از ذهنیت دونالد ترامپ تصور و پندار این موضوع که او در مورد توافق هستهای چگونه میاندیشد، چندان هم دشوار نیست.
تحولات منطقه ترامپ را کلافه کرده است
سومین دلیلی که سبب شده است تا دونالد ترامپ با این حجم از تندی و خشونت علیه ایران سخن بگوید، مسئلهی تحولات منطقهای است که به نفع ایران در جریان است. آمریکاییها در شرایط میدانی منطقه شدیداً قافیه را باختهاند. بعد از اتصال مرزهای عراق و سوریه و در دست گرفتن کنترل مرزها توسط مبارزان مقاومت، آمریکاییها تلاش کردند تا مقاومت را از آنجا بیرون رانند و با هدف قرار دادن تیپهایی که در آن ناحیه مستقر بودند، تلاش کردند تا به ایران هشدار بدهند که نباید بر مرزهای دو کشور تسلط داشته باشد. بعد از آن در میدان دیرالزور قافیه را به مقاومت باختند، قبل از آن موصل و بعد از آن در نواحی دیگر.
همهی این مسائل سبب شده است تا آمریکاییها منطقه را در حال از دست دادن به ایران ببینند، همین موضوعات سبب شده تا با هتاکی نسبتبه ایران رفتار کرده و این کشور را متهم به مداخله در امور منطقهای میکند. این موضوع را وقتی در کنار دستوپا زدنهای وزیر خارجهی عربستان عادل الجبیر قرار میدهیم که ایران را متهم به مداخله در امور داخلی هشت کشور میکند، میتواند پاسخگویی برای علل اتهامزنی دونالد ترامپ علیه ایران باشد.
تلاش برای انحراف افکار عمومی داخلی و بینالمللی
چهارمین دلیلی که سبب شد ترامپ تا این حد ایران را در موضع اتهام قرار دهد و این کشور را متهم به بیثباتی در منطقه، آشوبزا بودن و... کند تلاش برای انحراف افکار عمومی داخل آمریکا از مواضعی بوده است که در قبال مشکلات داخلی آمریکا گرفته است.
دونالد ترامپ در حالی به کاخ سفید وارد شد که به تعبیر خودش، آمریکا با خیل عظیمی از مشکلات دستوپنجه نرم میکرد و وی بنا داشت منجی تمام بدبختیهای مردم آمریکا باشد. اما با گذشت بیش از نیمی از سال هنوز نتوانسته گزارشی از وضعیت نابسامان اقتصادی آمریکا به مردم این کشور بدهد و بسیاری از جوانان بهواسطهی همین موضوع از وی ناراضی هستند. ترامپ بهواقع درصدد است تا با ساختن یک دشمن فرضی و ساختگی و تلاش برای تهدیدسازی از کرهی شمالی و ایران، تصور مردم آمریکا را تصوری امنیتی کرده و آنها را از مسائل اقتصادی پیشرو منحرف کند. یکی دیگر از مسائلی که میتوان در جهت انحراف افکار عمومی از آن یاد کرد، سیاستهای بینالمللی ترامپ است.
درحالیکه ترامپ هیچ دستاوردی در سیاست خارجی نداشته و به یک دولت نابهنجار در عرصهی بینالمللی تبدیل شده است که آمریکا را از توافقات بینالمللی که با دولتها و در قالب رژیمهای بینالمللی داشته خارج کرده است، تلاش میکند با برساخت کردن یک موضوع فرعی مسائل اصلی را به حاشیه رانده و خود را از موضع ضعف خارج کند. توافقاتی که آمریکا در دورهی ترامپ از آنها خارج شده اعم از توافق بینالمللی اقلیمی پاریس، توافق ترانس پاسیفیک بودهاند. او تلاش میکند خود را به ناراضی بودن درخصوص آخرین توافقی که در دولت باراک اوباما آن را منعقد کرد؛ یعنی سند توافق هستهای با ایران معرفی کرده و از آن خارج شود. اگرچه هنوز و بعد از سه دور تأیید این موضوع که ایران به این توافق پایبند بوده است، اتفاقی در اینخصوص نیفتاده، ولی همین موضوع سبب شده است تا افکار عمومی از فعالیتهای دیگر آمریکا منحرف شوند و کسی سراغ از نقش آمریکا در یمن، سوریه و عراق نگیرد.
فرجام سخن
بهطور کلی درخصوص مواضع شدیداً ضدایرانی دونالد ترامپ بایستی بهعلل فردی، محلی، ملی و بینالمللی اشاره کرد. علل فردی آن به شخصیت دونالد ترامپ برمیگردد، ترامپ ثابت کرده هیچ پروایی از اتخاذ مواضع ضدایرانی ندارد، چراکه طبق برداشت ترامپ از ایران و توافق ایران و ۵+۱ فایدهای نصیب آمریکا نشده است، او تصور نمیکند که این توافق برای آمریکا یک توافق برد-برد بوده است، بلکه گمان میکند آمریکا هیچ عایدی از قبل این توافق نداشته است. درخصوص علل محلی و ملی بایستی به ناکامی دونالد ترامپ برای از بین بردن مشکلات داخلی و حتی معرفی مشکلات داخلی آمریکا و تلاش برای انحراف افکار عمومی آمریکا بهسمت امنیتیسازی مشکلات اشاره کرد.
نهایتاً در حوزهی بینالمللی بایستی به تلاش برای ایجاد توازن قدرت در حوزهی منطقهای و بینالمللی به نفع آمریکا اشاره کرد. دونالد ترامپ گمان میکند ایران با توافق هستهای توانسته نظم منطقهای را مطابق میل خود پیش براند. بنابراین بهدنبال فشار بر ایران و اخذ امتیازات بیشتر از ناحیهی ایران است.
منبع: پایگاه برهان
منبع: جهان نيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jahannews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جهان نيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۸۵۲۴۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جزئیات جدید از مذاکرات ایران و آمریکا به روایت ظریف
آفتابنیوز :
محمدجواد ظریف، وزیر پیشین وزارت امور خارجه برای بررسی شرایط سیاست خارجی ایران در سال ۱۴۰۲ به گفتگو پرداخته است.
بخشهای مهم این گفتگو را در ادامه میخوانید:
دنیا دیگر دنیای دوقطبی نیست، حتی موضوع قطبی بودن در جهان با چالش جدی رو به رو است؛ لذا باید این واقعیات را درک کرد. مهمترین عامل در نظام قطبی عامل وفاداریست و ما هنوز بر اساس این تصور به نظرم توهمی از روابط جهانی داریم و عمل میکنیم. بعد خیلی زود دلسرد میشویم که چرا روسها یا چینیها با ما اینگونه رفتار کردند؟ در صورتی که اگر درست تشخیص دهیم که امروز مبانی رفتار در روابط جهانی چگونه است حتماً نه چنین توقعاتی را خواهیم داشت، نه اقداماتی میکنیم که ایجاد چنین توقعاتی برای ما بکند. نه خودمان را فدا برای کسی میکنیم و نه توقع داریم که آنها برای ما این کار را بکنند.
باید روابط سازنده با همه کشورها داشته باشیم. معتقدم که بدون روابط سازنده نه با شرق میتوانیم رابطه خوبی داشته باشیم نه با غرب. یعنی بدون اینکه با غرب رابطه داشته باشیم نمیتوانیم با شرق رابطه داشته باشیم و برعکس هم همینطور است.
تا زمانی که ما با روسیه و چین رابطه نداریم، حتما غرب هم با ما رابطه فراگیر و همه جانبه نخواهد داشت. تا زمانی که درها به روی غرب از سوی ایران بسته باشد، حتما روسیه و چین هم احساس میکنند که کنشگر این حوزه هستند و منافعشان را بر ما تحمیل میکنند بدون اینکه منافع ما را در نظر داشته باشند.
اگر قرار است جهان جنگ اقتصادی داشته باشد این جنگ باید بین چین و آمریکا باشد.
فرصت مذاکره با آقای ترامپ را ما از دست ندادیم. با همه احترامی که برای دوست و همکار عزیزم آقای احمدی قائل هستم، اعتقاد دارم که نیمی از قضیه را دیدهاند. چرا که آقای ترامپ یک بخشی از معادله است و کل معادله نیست.
آقای ترامپ حداکثر میتواند یک توافق دو صفحهای مثل آن که با کره شمالی امضا کرد را امضا کند. آقای ترامپ نه توانش را داشت و نه ساختار آمریکا اجازه میدهد، همانطور که در کره شمالی اجازه ندادند که ایشان وارد یک توافق محتوایی جدید شود.
با توافق دو صفحهای هم هیچ مشکلی از کسی حل نمیشود، فقط یک فرصت عکس انداختن فراهم میشود که ممکن است برای کره شمالی فرصت خوبی بود؛ چون همیشه رهبران کره شمالی دوست داشتند که با روسای جمهور آمریکا دیده شوند. چون این فرصت را پیدا نمیکردند بعد از اینکه روسای جمهور از کاخ سفید خارج میشدند معمولاً آنها را دعوت میکردند و با آنها عکس یادگاری میانداختند؛ لذا این پیروزی برای آنها بود و یک پیروزی هم برای آقای ترامپ بود که خاصیت نارسیستیاش را آبیاری کند؛ لذا این قسمت از فرمایش آقای احمدی کاملاً درست است که ترامپ علاقه داشت که این کار را انجام دهد؛ اما قسمت بعدیاش که همانطور که در اجلاس ویتنام آمریکا و کره شمالی دیدیم این افراد دیگر هستند که تصمیم میگیریم.
آقای ترامپ از بنده چند بار دعوت به مذاکره کرد، ولی ما که اجازه برای مذاکره نداشتیم. اما آقای بولتون در کتاب «اتاقی که در آن اتفاق افتاد» کاملاً تشریح میکند که هربار ایشان تا مرز استعفا پیش رفت برای اینکه مانع از مذاکره شود. خیلی هم با آب و تاب توضیح میدهد که در هر دو مورد استعفا نامهاش را نوشت و وقتی مذاکره صورت نگرفت خیالش راحت شد. اما همین نشان میدهد، اگر بنده با آقای ترامپ مذاکره کرده بودم یا آقای دکتر روحانی مذاکره بودند، نهایتاً همین بولتون بودند که باید این مذاکرات را به نتیجه میرساندند.
بعضیها ایراد میگیرند که آقای بولتون و پومپئو از ابتدای سال ۹۷ وارد کاخ سفید شدند، یعنی از آوریل سال ۲۰۱۸، لذا میگویند چرا از دوران آقای تیلرسون استفاده نکردید. من با آقای تیلرسون در جلسه ۵+۱ دیدار داشتم، به هیچ وجه آقای تیلرسون در ظرفیت مذاکره نبود و اعتماد لازم را از سوی آقای ترامپ برای این که مذاکره کند، نداشت. کاملاً مشخص بود و دیدیم که ظرف تقریبا یک سال از دولت آقای ترامپ خارج شد.
من معتقدم که ما اگر تشخیص دهیم که تهدیدی که برای جمهوری اسلامی وجود دارد تهدید امنیتیسازی است، در زمین این تهدید بازی نمیکنیم؛ لذا میتوانیم سیاست فعالتری را داشته باشیم. البته این به معنا نیست که دست از مخالفت با آمریکا بکشیم، مخالفت با سلطه و مخالفت با استکبار میتواند برای کشور یک زمینه قدرتی فراهم کند، با توجه به اینکه الان قدرت دیگر صرفاً قدرت نظامی، سیاسی و اقتصادی نیست. البته قدرتهای دیگری هم هستند مثل قدرت الهام بخشی.
آنهایی که میگویند برجام ایراد داشت خب چرا آمریکا به برجام استناد نکرد، اگر برجام یک طرفه بود آمریکا به یک جمله برجام استناد میکرد و از آن خارج میشد. آن وقتی که استناد کردند ۱۳ کشور در شورای امنیت علیهشان بودند، لذا دوستان ما مقداری به واقعیتها توجه کنند بهتر است.
منبع: اقتصادآنلاین