Web Analytics Made Easy - Statcounter

حضرت امام (ره) با ایجاد بصیرت و پرورش و ارتقاء ظرفیتِ نیروهای مسجدی و هیأتی، این انقلاب را پیروز گردانید. به همین دلیل «عزاداری ها» باید مبنای حل مشکلات جامعه شیعه قرار گیرند.

به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام محمد صادق حیدری تهرانی به مناسبت ایام محرم هر شب با موضوع «قیام حسینی در برابر جاهلیت اولی؛ قیام خمینی در برابر جاهلیت مدرن» در حسینیه اندیشه سخنرانی می کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در ادامه متن سخنرانی شب سوم برابر با اول مهرماه از نظر شما می گذرد.

«ابن سِکّیت» یکی از ادبای شهیرِ و بزرگان شیعه در دوران حکومت عباسیان است که بنابر تقیه یا اضطرار یا نفوذ در دستگاه حاکم، دستور متوکل عباسی مبنی بر تعلیم و تربیتِ دو فرزندش را می پذیرد. نقل است که روزی متوکل از او می پرسد: پسرانِ من افضل هستند یا حسن و حسین، دو فرزند علی بن ابی طالب؟ این عالمِ بزرگوار و شجاعِ شیعه در پاسخ او می فرماید: حتی قنبر، غلامِ علی بن ابی طالب (ع) مقامش از فرزندانِ تو افضل است چه رسد به حسن و حسین (ع)! این جواب تا جایی بر خلیفه گران می آید که دستور می دهد زبان ابن‌سکیت را از پشت سر بیرون بکشند و او را به این وضعِ فجیع به شهادت برسانند.

این عالمِ عالی مقام و شجاع، یک سوال با ارزش از حضرت هادی (ع) می پرسد که در کافی شریف نقل شده: «لماذا بعث الله تعالی موسی بن عمران بآله السحر» چرا خدای متعال حضرت موسی را با عصایی که به اژدها تبدیل می‌شد، مبعوث کرد اما حضرت عیسی را با شفادادن بیماران و زنده‌کردن مردگان برانگیخت و پیامبر اسلام را با قرآن مبعوث نمود؟ مگر تمام انبیاء مردم را به توحید دعوت نمی کنند، پس این اختلاف ها برای چیست؟ حضرت هادی (ع) در پاسخ او چنین مضمونی را بیان کردند: زمانی که خدای متعال حضرت موسی را بر قومش مبعوث کرد، موضوعی که بر مردم و جامعه فرعونی غلبه پیدا کرده بود، سحر و ساحری بود. همه آنها تحت تاثیر این مطلب قرار داشتند به نحوی که ارتکازات و افکار و روحیات مردم تحت تاثیر قدرت سحر و ساحری بود. خدای متعال برای اینکه حجت را بر آنها تمام کند حضرت موسی را به همراه معجزاتِ شبیه به سحر (عصا و ید بیضاء و...) مبعوث کرد تا مردمی را که مبهوتِ سحر ساحران بودند، از طریق به عجز کشاندنِ بهترین ساحران بیدار کند. حضرت عیسی (ع) نیز در زمانی مبعوث شد که بیماری های مختلف، مردم را زمین گیر کرده بودند و بازار دوا و درمان و طبابت داغ داغ بود و طب آن زمان ادعای شفای مردم را داشت. لذا او را به همراه معجزاتی شبیه به کار طبیبان مبعوث کرد که سخت ترین مریضی ها را شفا می داد و حتی مردگان را نیز زنده می کرد تا از این طریق حجت را بر تمام مردم آن زمان تمام کند. حضرت محمد (ص) را در زمانی مبعوث کرد که سخنرانی و خطبه و اشعار جاهلی در آن زمان میان قوم عرب به اوج خود رسیده و غلبه داشت. لذا او را به همراه کلامی مبعوث کرد که علی رغم اینکه نه نظم بود و نه شعر، تمام ادبای عرب را از آوردن مثلِ آن عاجز کرده بود تا از این طریق حجت را بر همه تمام کرده باشد.

این روایت یکی از دهها مویّد برای مطلبی است که در شب‌های گذشته عرض شد: جامعه کفر در عالم خارج، «قدرت عینی» می سازد و بر محوریتِ شعارها و غوغاسالاری های خود، مردم را بر محور طواغیت و مستکبرین جمع می کند و به این طریق، جامعه مادی و حکومت الحادی می‌سازد. در زمان حضرت موسی (ع) مردم را با سحر به دور خود جمع کرده بود؛ در زمان حضرت عیسی (ع) مردم را با ادعای شفا دادن به دور خود جمع کرده بود. لذا خدای متعال انبیاء عظام را مبعوث کرد تا قدرتِ عینی جامعه کفر را به چالش بکشند و از این طریق، حجت حتی برای پایین‌ترین عقلانیت ها تمام شود. لذا عکس العمل پیامبران در برابر هر قومی متناسب با موضوعی که جامعه کفر در آن به قدرت رسیده است، تغییر می کند.

این روایت یکی از شواهد روایی متعدد است بر اینکه کفار فقط در ذهنِ خودشان منکر خدا نیستند؛ بلکه بر محور شهوات و تمایلات مادی خود، مردم را جمع می کنند و جامعه تشکیل می دهند. خدای متعال در مقابل، با معجزات الهی که توسط انبیاء محقق می‌شود، وحدتِ جامعه آنها را به چالش می کشد و مظهر قدرت کفر را به تزلزل در می‌آورد و از این طریق با آنها اتمام حجت می کند. لذا «معجزه» همان طور از لفظِ آن پیداست، «به عجز درآورنده ی مترفین و مستکبرین و ملأ و ائمه کفر» است. در روایت است که وقتی فرعون، معجزه عصای موسوی را دید که به اژدها تبدیل شد، نتوانست خود را نگهدارد و به نجاست خود آلوده شد! خدای متعال اینطور سردمداران کفر را به عجز و حقارت می کشد. بنابراین ماموریتِ تمام انبیاء عظام این بود که مرکزِ قدرتِ جامعه کفر را هدف قرار بدهند و آن را به چالش بکشند تا از این طریق مردم متوجه شوند که حول و قوه بالاتری نیز وجود دارد و نحوه زندگی دیگری ممکن است و می‌توان بر محور انبیاء الهی، یک جامعه ایمانی و یک حیات نورانی را تجربه کرد.

پس ارثی که حضرت سیدالشهداء از انبیاء عظام گرفته، این است که «قدرتِ عینی کفر» در عالم خارج را به چالش بکشد و «قدرتِ عینی خداپرستی» را به مردم نشان دهد و نهایتا با این دو امر، حجتِ الهی را بر تمام مردم تمام کند. نباید گمان کرد که هر یک از انبیاء به سوی مردمی در یک جامعه روستایی و ساده مبعوث می شدند و مامور بودند تا از طریق صحبت با تک‌تک مردم، اعتقادات و اخلاق و اعمال آنها را اصلاح کنند. حداقل مطلب، افراد قوم حضرت یونس (ع) بودند که به تصریح قرآن کریم، بیش از ۱۰۰هزار نفر جمعیت داشتند و در روایات نیز وارد شده که قوم حضرت موسی (ع) ۷۰۰ هزار نفر جمعیت داشتند؛ یعنی اقوام گذشته، برای خود شهرنشینی و حکومت و مَدنیت و تمدن داشته‌اند.

حال که ماموریت اصلی انبیاء در «به چالش کشیدنِ قدرتِ عینی کفر» روشن شد، باید توجه داشت که لازمه ی عقلی و عقلاییِ انجام این ماموریت در هر عصری، این است که بعد از پراکنده ساختن مردم از حول محوریتِ کفر، جامعه الهی را بر محور خلافت الهی تشکیل دهند. چرا که وقتی وحدت اجتماعی کفر ضربه بخورد، نمی‌توان مردم را وانهاد بلکه هر جامعه‌ای به یک محور نیاز دارد که تمایلات مردم حول آن جمع شوند و شکل بگیرند. بله، اگر مردم دعوتِ انبیاء را نپذیرند جامعه الهی شکل نمی گیرد. به همین دلیل است که حضرت نوح (ع) بعد از تحمل آن همه سختی و مرارت در دعوت مردم، موفق به تشکیل امت الهی نمی شوند؛ چون مردم دعوت ایشان را نپذیرفتند. خدای متعال نیز برای استمرار حرکت تکاملی تاریخ ناچار شد بعد از ۹۰۰ سال حلم و مهلت، قوم نوح (ع) را عذاب کند. به همین دلیل است که به هنگام قیام حضرت نوح (ع)، اولین واکنش از سوی «ملاءِ» قوم او بود. «ملاء» کسانی هستند که قدرتشان چشم های مردم را پُر می کند. گفتند: «فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن قَوْمِهِ مَا نَرَیکَ إِلَّا بَشَراً مِّثْلَنَا وَمَا نَرَیکَ اتَّبَعَکَ إِلَّا الَّذِینَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِیَ الرَّأْیِ وَمَا نَرَی لَکُمْ عَلَیْنَا مِن فَضْلٍ بَلْ نَظُنَّکُمْ کَذِبِینَ» کسانی که به دور تو جمع شده اند، اراذل و فرومایگان جامعه ما هستند، پس معلوم است دعوتِ تو به درد ما نمی خورد! در زمان حضرت امام (ره) نیز به او گفتند: تو که می خواهی قیام کنی، کدام یک از اهل سیاست و خبرگان آن با تو هستند؟! کدام یک از چریک ها و مبارزانِ مسلح با تو هستند؟! آیا تو می خواهی با عده ای مسجدی و هیأتی قیام کنی؟! این سخنان، شکل امروزین همان مطالبی است که به حضرت نوح (ع) گفته شد. در واقع از مهمترین دلایل منزوی شدن حضرت امام پس از قیام سال ۴۲، این نوع تردیدهایی بود که خواص مبارز در جامعه مطرح می‌کردند. اما حضرت امام (ره) با ایجاد بصیرت و پرورش و ارتقاء ظرفیتِ نیروی های مسجدی و هیأتی، این انقلاب را پیروز گردانید و تمام دنیا را بهت زده کرد. به همین دلیل است که گفته شد «عزاداری ها» باید مبنای حل مشکلات جامعه شیعه قرار بگیرند.

خدای متعال در قرآن کریم، وضعیتِ حضرت نوح را به «الکرب العظیم» توصیف می کند؛ حال آیا با طعن و دشمنی یک یا چند نفر، «کرب عظیم» بوجود می آید؟! نخیر. این زمانی است که نوح (ع) به تنهایی در مقابلِ «قدرتِ عینی جامعه کفر» بایستد! مصائب نوح (ع) به گونه ای بود که طبق روایات، او را به حدی کتک می زدند که تا دو سه روز در حالت اغماء به سر می برد و به تصریح آیات قرآن، کفار او را به خاطر ساخت کشتی در جایی به دور از دریا دائما به سخره می گرفتند. شما فرض کنید در مکان زندگی شما، کسی به کاری مشغول شود که صبح و شب همه او را به سخره بگیرند؛ چند روز و هفته و ماه می توان تحمل نمود؟! نهایتا به خدا شکایت می کنیم که این چه وظیفه ای بود که بر دوش ما گذاشتی! اما علی رغم تمام این ناملایمات، خدای متعال در توصیف حضرت نوح (ع) می فرماید: «إنه کان عبداً شکوراً». روایاتِ ذیل آیه شریفه می فرماید: نوح (ع) به این دلیل شکور بود که هر روز، صبح و عصر خدای متعال را با الفاظ خاصی تسبیح و تحمید می کرد. این شکر نه در فضای آرام و بی دردسر بود بلکه در فضایی بود که او مردم را به هدایت الهی دعوت می کرد و تمام جامعه با تمام ابزار و امکانات او را به سخره و تحقیر گرفتند. این بدان معناست که حتی تسبیح و تحمید و شکر کردنِ انبیاء عظام نیز مبارزاتی بوده است. پس اصلاح اعتقاداتِ تک‌تک افراد و بیان احکام و... برای پیامبر، «کرب عظیم» بوجود نمی آورد، بلکه به تنهایی قیام‌کردن برای هدایت جوامع کفر و بر هم‌زدن نظم مادی آنها است که «کرب عظیم» را در پی دارد. در روایت است که نوح (ع) بعد از ۳۰۰ سال انجام وظیفه، از قوم خود ناامید شد و از درگاه خدای متعال درخواست کرد که عذاب نازل کن! خدای متعال به او وحی کرد: این اولین قومی است که چنین عصیانی می کند و این اولین باری است که قرار است عذاب نازل شود، پس ۳۰۰ سال دیگر صبر کن! بعد از اتمام آن، دوباره حضرت نوح (ع) درخواستش را تکرار کرد که خدای متعال فرمود: «۳۰۰ سال دیگر هم صبر کن!» لعنتِ خدا بر دستگاه ابلیس که دستگاه انبیاء الهی و مومنین را به خشونت متهم می کنند! کدام نحله و گروه و مکتب است که چنین حلم و صبرهایی در حد ۹۰۰سال دارد ؟!! فقط انبیاء الهی هستند که به استعانت از خدای متعال، قدرتِ تحمل این همه مصائب را دارند و در نهایت با این کارشان، مظهرِ اسمِ «رحمنِ» خدای متعال می شوند. لذا زمانی فضای تنفس برای اعتقادات حقه مهیا خواهد شد که «قدرتِ عینی کفر» در جامعه شکسته شود. زمانی غل و زنجیر از گُرده مردم برداشته می شود و «یضع عنهم اصرهم و الاغلال التی کانت علیهم» محقق می‌گردد که زنجیرِ روابط اجتماعیِ کفرآمیز که بر گردن مردم انداخته شده، شکسته شود و تمام انبیاء الهی مامور به چنین امری بودند.

حضرت ابراهیم (ع) به عنوان دومین نبی اولوالعزم، در برابر نمرودی ایستاد که در روایات او به عنوان یکی از دو پادشاهِ کافری معرفی می‌شود که بر سراسر جهان حکومت داشت. به او فرمود: «إن الله یأتی بالشمس من المشرق فأتِ بها من المغرب فبُهِت الذی کفر» خدای متعال خورشید را از شرق می آورد، او آن را از شرق بیاور! بعد از آن، با شکستنِ بت ها همه را به تردید انداخت، فرمود: از بت ها بپرسید که چه کسی آنها را شکسته است! لذا نمرود برای حفظ حکومت خود، تصمیم گرفت ابراهیم (ع) را در آتش بیاندازد. در روایات هست که آتشی بسیار بزرگی مهیا کردند که از شدت حرارت آن، نزدیک‌شدن به آن ممکن نبود و لذا تصمیم بر این شد که ایشان را با منجنیق به درون آتش بیاندزند! اگر قصد او صرفِ کشتن ابراهیم بود می توانست با ایجاد آتشی به اندازه یک نفر به مقصودش برسد، اما او می خواهد مجازاتی برای ابراهیم رقم بزند که صدای آن کل جهان را پُر کند! چرا که پادشاه کل جهان است. اما چه شد؟ در دعای شب عرفه می خوانیم: «و بالإسم الذی کتب علی ورق الزیتون فخضعت النیران لتلک الورقه» آتش بر ابراهیم از طریق برگ زیتون سرد شد. در این دوران نیز، هنگامی که حزب‌الله لبنان در جنگ سی‌وسه روزه پیروز شد و قوی‌ترین ارتش منطقه را شکست داد، موج تشیع به نحوی در کشورهای عربی به راه افتاد که صوفیه علی‌رغم ادعای مدارای دینی در کنار سلفیون، یک کنفرانس مشترک برای جلوگیری از نفوذ تشیع در مصر برگزار کرد! این در حالی بود که اگر هزاران کتاب در اثبات ولایت امیرالمومنین نوشته می‌شد و هزاران مبلغ در این رابطه به این کشورها گسیل می‌شد، چنین موجی به راه نمی‌افتاد و این دستاورد در ایجاد محیط مناسب برای اعتقادات حقه، ناشی از ضربه به مظهر قدرت کفر و به عجزرساندن مستکبرین و طواغیت مدرن بود. پس حضرت ابراهیم (ع) نیز حکومتِ جهانی نمرود را به چالش کشید؛ گرچه مردم به دلیل ترس از دستگاه نمرود و ضلالت خود، به دور ایشان جمع نشدند.

بنابراین حضرت نوح (ع) و حضرت ابراهیم (ع) به مأموریت الهی مبنی بر «به چالش کشیدنِ قدرتِ جامعه کفر» و «دعوتِ مردم به ایجاد جامعه الهی» عمل کردند ولی به دلیل ترس مردم از دستگاه ظلمه، «جامعه ایمانی» محقق نشد. با این توضیحات تا حدودی روشن شد که اولین چیزی که توسط خدای متعال تشریع شده، «مبارزه با جامعه کفر و تشکیل جامعه الهی» است و سایر امور تشریعی از قبیل عبادات، پس از این مرحله قابلیت طرح می‌یابند و به تبع این مرحله، تشریع می‌شوند. اما در زمانِ حضرتِ موسی (ع)، علاوه بر به چالش کشیدنِ قدرتِ فرعون، بنی‌اسرائیل به عنوان یک قوم بزرگ حاضر می‌شوند که بر محور حضرت موسی جمع شوند و به این صورت، اولین جامعه ایمانی بر محور «پرستش خدای متعال» بوجود می آید؛ امری که در زمان دو پیامبر گذشته، علی‌رغم آن که «تشریع» شده بود، «تحقق» نیافت. لذا سرفصلِ بسیار مهم در فلسفه تاریخ انبیاء الهی، دوران حضرت موسی (ع) است که در آن جامعه الهی برای اولین بار شکل می‌گیرد به ظنِّ قوی، کثرتِ آیات قرآن نسبت به این دوره از تاریخ به همین دلیل است. ان شاء الله در شب آینده درباره این سرفصل از تاریخ بیشتر توضیح خواهیم داد.

منبع: مهر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۸۵۳۶۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سپاه برای برطرف کردن مشکلات لرستان در کنار دولت ایستاده است

سردار نعمت الله باقری عصر سه‌شنبه در آیین معارفه استاندار لرستان با اشاره به اینکه اقدامات براساس ظرفیت‌های این استان رخ نداده و سپاه آماده همکاری با دولت است، اظهار داشت: تنها در حوزه آبرسانی در قالب قرارگاه امام حسن مجتبی ۴۲۵ میلیارد تومان طرح در دست اقدام بوده و ۷۰ درصد آن عملیاتی شده است.

وی افزود: ۱۸ میلیارد تومان در حوزه کشاورزی قرارداد صورت گرفته است، همچنین در مرحله دوم آبرسانی ۹۰۰ میلیارد تومان تفاهم نامه امضا شده و بیش از ۶ هزار و ۸۰۰ میلیارد تومان تفاهم نامه امضا شده و امیدواریم به سرانجام برسد.

فرمانده سپاه حضرت ابوالفضل علیه السلام لرستان تاکید کرد: ظرفیت‌های عظیمی در حوزه نیروی انسانی، منابع طبیعی و همچنین صنایع دست نخورده باقی مانده، اما به اندازه ظرفیت‌ها اقدام نشده است.

سردار باقری بیان کرد: برای استفاده از استعداد‌های موجود در لرستان باید ظرفیت‌های دولت پای کار بیاید، در غیر اینصورت شاهد تغییر نماینده دیگر از دولت در این استان خواهیم بود و برای آبادانی لرستان تمام قد ایستاده‌ایم و تلاش خواهیم کرد.

وی در بخش دیگری از سخنان خود به عملیات وعده صادق اشاره و ادامه داد: رژیمی که فکر می‌کرد ارتش قدرتمندی دارد، اما قدرت پوشالی داشت به فرمان مقام معظم رهبری به دست نیرو‌های سپاه درهم شکسته شد.

فرمانده سپاه حضرت ابوالفضل علیه السلام لرستان افزود: رژیم صهیونسیتی با استفاده از ظرفیت‌های عظیمی که داشت و انتظار می‌رفت از شکست جلوگیری کند، اما موفق نبودند و ندای لبیک یا خامنه‌ای سر داده شد.

 

باشگاه خبرنگاران جوان لرستان خرم آباد

دیگر خبرها

  • دولت توانسته بخش قابل توجهی از اهداف خود برای رفع ناترازی‌ها و مشکلات اقتصادی را محقق کند
  • «فاطمه» اسم رمز صبوری در غزه؛ وقتی مقاومت شیعه و سنی را همدل کرد
  • شخصیت و جایگاه حضرت حمزه سید الشهدا(ع) و عزاداری برای او به دستور رسول الله(ص)
  • مقابله با معضلات فرهنگی به کمک کاربردی‌سازی سیره حضرت عبدالعظیم(ع)
  • سپاه برای برطرف کردن مشکلات لرستان در کنار دولت ایستاده است
  • دسته عزاداری خدام حضرت عبدالعظیم (ع) روانه حرم شدند
  • دسته عزاداری خدام حضرت عبدالعظیم (ع) روانه حرم شدند + فیلم
  • توسعه بدون وحدت بین مسئولان و مردم امکان‌پذیر نیست
  • مبنای جشن‌های دهه کرامت باید «عارفاً بحقّها» باشد
  • وحدت در بین مردم شیعه و سنی گلستان مثال زدنی است