ما همه بدهکار آن چشمان تو هستیم!
تاریخ انتشار: ۴ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۸۵۷۲۹۲
تو کاندیدای انتخابات نیستی محسن حججی! قهرمان سوت و کف و هیاهو هم نیستی! تیتر اول روزنامه و کانال های تلگرامی هم نیستی! اهل دعوا برای هیچ هم نیستی! تو از شیخ و دکتر و مهندسی حامی نداشتی! تو حتی فالورهای میلیونی اینستاگرامی هم نداشتی! تو فقط مثل خودت هستی محسن حججی! پاسداری ساده پوش که همه شور و شوق جوانی و زندگی ات را فدای آن آخرین نگاه چشمانت کرده بودی! ما را بدهکار آن دو چشم سیاهت کردی برادر.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اهل رسانه نیستی که دینت را به ارزنی به دنیای دیگران فروخته باشی شهید محسن. تو در کار ریختن آبروی هیچکس نیستی؛ نبودی. تو روزنامه نگار نیستی که چند خط و چندین خط بنویسی برای هوای نفست؛ برای نابود کردن رقیبت، تو فقط یک پاسدار ساده هستی محسن حججی که همه ذوق و شوق جوانیت و زندگیت را کف دستانت گرفته ای و تقدیم آن زمین تفتیده کرده ای،
تو سیاستمدار نیستی، تو اهل ائتلاف نیستی، اهل وعده نیستی، تو مردمت را تقسیم نمی کنی، به قدرت امروز و فردا فکر نمی کنی، به بلندگو و سخنرانی و تریبون دل خوش نمی کنی، تو اهل دعوا در میانه میدان خودی نیستی، تو فقط مثل خودت هستی محسن حججی؛ پاسداری ساده دل که همه ذوق و شوق جوانی ات را در کف دستان گرفته ای و خونت را به آسمان آن ارض بلاخیز بخشیده ای،
تو کاندیدای انتخابات نیستی محسن حججی، قهرمان سوت و کف و هیاهو هم نیستی، تیتر اول روزنامه و کانال های تلگرامی هم نیستی، اهل دعوا برای هیچ هم نیستی، تو از شیخ و دکتر و مهندسی حامی نداشتی، تو حتی فالورهای میلیونی اینستاگرامی هم نداشتی، تو فقط مثل خودت هستی محسن حججی، پاسداری ساده پوش که همه شور و شوق جوانی و زندگی ات را فدای آن آخرین نگاه چشمانت کرده بودی،
تو نماینده مجلس نیستی، تو سوژه هر روز عکاسان ایران نیستی، تو مرد گعده های بهارستان ملت نیستی، تو ناطق نطق های بی خاصیت نیستی، تو اهل دو دو کردنم نیستی، تو فقط مثل خودت هستی محسن حججی، پاسداری ساده پوش و معجز چشم،
تو حتی دیپلمات هم نیستی، اهل یقه ی آخوندی و دیپلماتیک هم نیستی، عاشق مأموریت های دلاری هم نیستی، اهل فخر و تفاخر هم نیستی، تو فقط مثل خودت هستی محسن حججی، پاسداری ساده پوش که همه حس و حالی زندگی و جوانیت را در آن نگاه مغرور هنگام ودایت خلاصه اش کرده بودی،
تو از مقامات نیستی، اهل پاستور و کاخ نیاوران هم نیستی. تو مرد لبخندهای زورکی و فحش های پشت سری هم نیستی، تو فقط مثل خود هستی. پاسداری ساده پوش که همه ذوق و شوق جوانی و زندگی ات را در کف دستان گرفتی و بردی فرسنگ ها دورتر، برای معشوق. در ارض شام و عراق. سرزمین صبر و شهادت و انتظار؛ تو فقط مثل خودت هستی محسن حججی،
تو فقط مثل خودت هستی؛ پاسداری که برای خوب و بد مردمانش می جنگد؛ برای راست و چپ ملتش می جنگد؛ برای دیپلماسی و جهادش هم می جنگد. تو مثل خودت هستی محسن حججی، مثل آنکه سر داد و سر ننهاد؛ تو خود او هستی محسن حججی.
ما همه بدهکار آن دو چشم سیاهیم؛ رو سیاه آن دو چشم طلا ایم. همه حیران آن خم آبروی شماییم،
منبع: جنوب نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jonoubnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جنوب نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۸۵۷۲۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دانشجویی که فرمانده جنگ بود
محسن وزوایی از نخستین دانشجویان پیرو خط امام بود که در جریان راهپیمایی ضد سیاستهای مداخلهگرایانه آمریکا در ایران، در سالروز کشتار دانشآموزان به دست رژیم پهلوی و سالگرد تبعید امام خمینی (ره) عهدهدار حرکتی شد که رهبر انقلاب، از آن با تعبیر بدیع «انقلابی بزرگتر از انقلاب اول» یاد فرمودند.
به گزارش ایسنا، محسن وزوایی، ۵ مرداد ماه سال ۱۳۳۹ در محله نظام آباد تهران، متولد شد. او در سال ۱۳۵۵ به دانشگاه راه یافت و در رشته شیمی دانشگاه صنعتی شریف مشغول به تحصیل شد. پس از ورود به دانشگاه، به جریان مکتبی انجمنهای اسلامی دانشجویان این دانشگاه پیوست و هم زمان با شرکت در فعالیتهای سیاسی و جلسات عقیدتی، از سال ۱۳۵۶ مسئولیت هدایت و جهت دهی به مبارزات دانشجویی ضد دیکتاتوری را در سطح دانشگاه شریف عهده دار شد.
در سالهای ورودش به دانشگاه، نقش فعالی در تشکیلات اسلامی دانشگاه از خود نشان میداد. این جوان مبارز و پرشور، از تظاهرات خونین ۱۷ شهریور سال ۱۳۵۷ تا ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ و ورود امام خمینی (ره) به ایران، در همه صحنهها از جمله پیشتازان و جلوداران تظاهرات مردمی بود.
او در روزهای پرتلاطم انقلاب نیز نقش حساس هدایت را بردوش میکشید و در درگیریهای مسلحانه و سرنوشت ساز ۱۹ بهمن تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، حضوری پرثمر داشت. محسن وزوایی در تصرف دو پادگان مهم جمشیدیه و عشرتآباد نیز شهامت بالایی از خود نشان داد.
وی از نخستین دانشجویان پیرو خط امام بود که در جریان راهپیمایی ضد سیاستهای مداخلهگرایانه آمریکا در ایران، در سالروز کشتار دانشآموزان به دست رژیم پهلوی و سالگرد تبعید امام خمینی (ره) عهدهدار حرکتی شد که رهبر انقلاب، از آن با تعبیر بدیع «انقلابی بزرگتر از انقلاب اول» یاد فرمودند.
محسن وزوایی در سال ۱۳۵۸ همزمان با کار تبلیغاتی در جمع دانشجویان پیرو خط امام، بلافاصله با تشکیل سپاه پاسداران، به این ارگان نظامی پیوست و در دورهای فشرده، آموزشهای چریکی را در سپاه آموخت. او مدتی در سپاه به عنوان فرمانده مخابرات انجام وظیفه کرد، سپس سرپرستی واحد اطلاعات عملیات را به عهده گرفت.
محسن وزوایی به دنبال تجاوز عراق به ایران، داوطلبانه به جبهه غرب عزیمت کرد. با ورود او به این منطقه، تحولی پدید آمد؛ به گونهای که در عملیات سرنوشت ساز پارتیزانی به عنوان فرمانده گردان، مسئولیت محور تنگ کورک تا حد فاصل تنگ حاجیان را برعهده گرفت و ضمن حملهای پارتیزانی به مواضع و استحکامات دشمن، به کمک همرزمان خود، ارتفاعات حساس و سوقالجیشی تنگ کورک را از تصرف قوای اشغالگر بعث خارج ساخت.
در عملیات جدیدی که از سوی رزمندگان اسلام در اردیبهشت ماه ۱۳۶۰ طرحریزی شده بود، محسن وزوایی فرمانده گردان شد. در این عملیات، او با آن که مجروح شده بود، ولی با گامی استوار و خستگی ناپذیر و روحی امیدوار به نبرد ادامه میداد.
در حین عملیات، بیشتر رزمندگان شهید یا مجروح شده و تنها محسن و چند رزمنده دیگر زنده بودند؛ و شگفت آن که همین چند نفر، توانستند ۳۵۰ تن نیروهای کماندوی بعث عراق را به اسارت بگیرند.
محسن وزوایی، نقش فعالی در طراحی عملیات فتح بلندیهای «بازی دراز» ایفا کرد و در همین نبرد به شدت مجروح شد و به تهران انتقال یافت. او در بیمارستان با وجود درد بسیار، ناله نمیکرد و به یکی از پزشکان که از مقاومت او در برابر درد ابراز شگفتی کرده بود گفت: «آقای دکتر! من هر چه بیشتر درد میکشم، بیشتر لذت میبرم و احساس میکنم از این طریق به خدای خودم نزدیک میشوم». پس از بهبودی نسبی از مجروحیت، قدم به معرکهای گذاشت که فرجام آن، آزادسازی خرمشهر اشغال شده بود.
او در طول جنگ تحمیلی، در عملیاتهای متعدد با مسئولیتهای گوناگون حضور داشت. در ۲۰ آذر ۱۳۶۰، در عملیات «مطلع الفجر» فرمانده بود. در اسفند سال ۱۳۶۰ فرمانده گردان حبیب بن مظاهر و تیپ تازه تأسیس محمد رسول اللّه (ص) شد که در عملیات «فتح المبین»، این گردان نوک عملیات بود.
با تأسیس «تیپ ۱۰ سیدالشهدا»، فرمانده این تیپ شد. همین تیپ، در ۲۳ فروردین ماه ۱۳۶۱ وارد عملیات «الی بیت المقدس» شد و برای اجرای بهتر عملیات، با تیپ حضرت رسول صلی الله علیه و آله ادغام شد و محسن وزوایی نیز فرماندهی محور اصلی را عهدهدار شد.
محسن وزوایی، ، پس از ماهها مجاهدت و مبارزه با دشمنان اسلام و حماسه آفرینی در عملیاتهای متعدد و به ویژه «الی بیت المقدس»، سرانجام در دهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۱، در ۲۲ سالگی هنگام هدایت نیروهای تحت امر خود، بر اثر اصابت گلوله و ترکش به شهادت رسید.
انتهای پیام