Web Analytics Made Easy - Statcounter

در مجموع تاریخ هشت ساله ی دفاع مقدس و شخصیتهای ماندگاری که در دل خاطرات و روایات آن وجود دارد پر از قصه های ناب برای فیلمسازی است که واقعا حیف است که به آن پرداخته نشود.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از نگارانه؛سینمای ایران در سالهای اخیر توانسته رشد و موفقیتهای چشمگیری در عرصه ی بین المللی داشته باشد، بعد از درخشش اصغر فرهادی با فیلمهایش در سینمایی که به نوعی خود مولف آن است، موج جدیدی در سینمای کشور ایجاد کرد و تقریباً اکثریت غریب به اتفاق سینماگران ما به تأسی از او راه فرهادی را پیش گرفتند و خب در این بین استعدادهایی هم کشف شد، وحید جلیلوند و سعید روستایی ثمره ی سینمای فرهادی و موجی که او ایجاد کرد هستند اما اگر کمی به عقبه ی سینمای ایران بعد از انقلاب اسلامی نگاهی بیاندازیم به کشفیات جالبی میرسیم، یکی از گونه های سینمایی که کشور در دهه ی شصت، آن را به خود میبیند سینمای دفاع مقدس است، فیلمهایی با محوریت دفاع مقدس در دل جنگ تحمیلی، که الحق و ولانصاف فیلمهای خوب و قابل تاملی هم در آن سالها ساخته شد که هم در گیشه با اقبال عموم برخوردار بودند و هم توانستند نظر منتقدین را به خود جلب کنند، فیلمهایی مثل باشو غریبه کوچک اثر بینظیر بهرام بیضایی و عقابها به کارگردانی ساموئل خاچکیان از جمله فیلمهای موفق در ژانر دفاع مقدس هستند که در دل سالهای جنگ ساخته شدند و در این بین فیلمسازان دیگری چون سیف الله داد و رسول ملاقلی پور هم ظهور میکنند که در عرصه ی سینمای دفاع مقدس فعال هستند که در این بین بیشترین سهم را زنده یاد رسول ملاقلی پور دارد، در ادامه بعد از خاتمه ی جنگ تحمیلی دوران تازه ای برای سینمای دفاع مقدس شکل میگیرد و فیلمسازانی که خود تجربه ی حضور در جبهه ها را داشته اند توانستند با پرداختن به موضوعاتی در دل جنگ و پشت خاکریزها، تا مسائلی چون بعد از جنگ و در دل جامعه بپردازند که از جمله فیلمسازان خوب در این عرصه را میتوان ابراهیم حاتمی کیا نام برد که با فیلمهایی مثل دیده بان، مهاجر، از کرخه تا راین، بوی پیراهن یوسف، آژانس شیشه ای و روبان قرمز توانست بخوبی به مسئله ی جنگ بپردازد و فیلمسازان دیگری چون جمال شورجه، رسول ملاقلی پور و احمدرضا درویش بیشترین سهم را در پرداخت به سینمای دفاع مقدس دارند و این رویه تا پایان دهه ی هفتاد ادامه دارد و در دهه ی هشتاد فیلمسازانی چون احمدرضا درویش، رسول ملاقلی چور، ابولقاسم طالبی و کیومرث پوراحمد با نگاهی متفاوت تر به سینمای دفاع مقدس میپردازند که حاصل آن فیلمهایی به یادماندنی چون: دوئل، اتوبوس شب و میم مثل مادر است و این رویکرد با نگرشی متفاوت دنبال میشود و سینمای دفاع مقدس از ناحیه ی مخاطب دچار افت شدیدی میشود و رویکرد فیلمسازان به این گونه از سینما کمرنگ حس میشود و حضور فیلمهای دفاع مقدسی کم میشود هر چند که بنظر میرسد فیلمها با پختگی بیشتری ساخته میشود اما مسئله ی کم شدن مخاطب این گونه ی سینمایی، مسئله ای است که در این مقاله قصد داریم به تحلیل آن بپردازیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بنظر میرسد سینمای دفاع مقدس در دوره ای تبدیل به یک سینمای مقدس و ارزشی میشود، با روی کار آمدن فیلمسازانی چون جمال شورجه با آن فیلمهایی با تم قهرمانانه و تصویری تا حدی غلو شده از رزمندگان در جبهه ها، کمی مخاطب را پس میزند و پس از آن فیلمسازانی چون کمال تبریزی و مسعود ده نمکی با دستمایه قرار دادن فضاهایی کمیک و شوخ طبعانه در دل فضای جبهه ها و سینمای دفاع مقدس، موفق میشوند ارتباط مخاطب با سینمای دفاع مقدس را بیش از پیش قوی کنند و به نوعی با آشتی مجدد مخاطب با این سینما مواجه شویم، لیلی با من است و اخراجی های یک، هر دو از فیلمهایی هستند که در عرصه ی سینمای دفاع مقدس سنت شکنی میکنند و اتفاقاً در اجرا و مفهوم هم چیزی کم نمیگذارند و جزو فیلمهای موفقی هستند که هم نظر منتقدین و هم مخاطبین را جلب میکنند، اما در ادامه، خیلی شاهد تولید چنین فیلمهایی نیستیم و سینمای دفاع مقدس کم کم به حاشیه میرود هر چند که با ظهور فیلمسازان جوان موفقی چون محمد حسین مهدویان رو به رو هستیم که با نگرشی متفاوت در فرم، ایستاده در غبار را میسازد که الحق و ولانصاف فیلم فوق العاده ای ست، اما در مجموع مسئله ی عدم پرداخت فیلمسازان ما بالاخص فیلمسازان جوان ما به مسئله ی هشت سال دفاع مقدس که قاعدتاً در دل آن پر از سوژه های ناب برای دستمایه قرار دادنِ فیلمسازی ست، مسئله ای جدی است که عدم پرداخت به آن کمی نگران کننده و تا حدی عجیب بنظر میرسد، حال آنکه همه میدانیم که فضای آن سالهای جنگ، پر از ایده های ناب برای دستمایه قرار دادنِ شکلگیری فیلمهایی به یادماندنی خواهد بود.

اگر سینمای هالیوود را با دقت در هر سال دنبال کنید متوجه میشوید که سینمای آمریکا هر سال حداقل دو الی سه فیلم خیلی خوب به لحاظ اجرا درباره ی جنگ دارد که در اکثریت غریب به اتفاق آنها سربازان آمریکایی قهرمان اصلی فیلم هستند و اتفاقاً سوژه ی اصلی داستان آنها عمدتاً از داستانهای واقعی در دل جنگ الهام گرفته شده، نمونه ی تازه ی آن فیلم ستیغ اره ای اثر مل گیبسون است که نامزد اسکار بهترین فیلم هم شده بود. چند شب پیش فیلمی به نام مگان لیوی را میدیدم، فیلمی تازه از سینمای آمریکا درباره ی زن سربازی که به همراه یک سگ راهی خاک عراق میشود برای تجسس مکانهای بمبگزاری شده، فیلمی که داستان و فیلمنامه حرف خاصی برای گفتن ندارد اما در اجرا و پخش آنقدر قوی است که موفق میشود مخاطب چون منی را که در این سوی دنیا نسبت به آنها هستم و هیچ سنخیتی با فرهنگ آمریکایی ندارم را ترغیب به دیدن فیلمش بکند، به خلاصه داستان فیلم دقت کنید:

شخصیت اصلی فیلم دختر جوانی است به نام مگان لیوی که به شدت افسرده است و با مادرش هم دچار مشکل است، مادری که همسرش را رها کرده و با دوست همسرش رابطه ی جدیدی را شروع کرده و خود مگان هم دوست صمیمی پسرش را ناشی از مصرف بیش از حد مواد مخدر از دست داده و او و دوستش هر دو با هم مواد مصرف کردن اما مگان زنده مانده و دوستش زنده نمانده و مگان با مشکلات پیش رو و شدت زیاد از افسردگی تصمیم میگیرد به ارتش ملحق شود و در ارتش مسئول یکی از سگهای بمب یاب میشود و مامور رفتن به عراق میشود برای عملیات تشخیص محلهای بمبگذاری شده و… به خلاصه ی داستان دقت کردید؟ بنظر میرسد که خیلی داستان جذابی نیست؟ قهرمان داستان که از نظر شخصیتی و روانی اصلاً شخصیت سالم و مثبتی ندارد، چه از لحاظ خانوادگی و چه از لحاظ جایگاه اجتماعی را طوری در فیلم نشان میدهند که گویی یک قهرمان ملی و میهنی است! این همان هنر سینماست، این همان قدرت رسانه است که غربی ها خوب بلدند از آن استفاده کنند و گویی متاسفانه ما در استفاده از آن عاجز بنظر میرسیم. فیلم مگان لیوی یک نمونه ی بسیار کوچک از قهرمان پروری آمریکایی ها در سینمای هالیوود در جنگ است و در این زمینه آنها سالهاست که شاهکارهای فوق العاده ای را در تاریخ سینمای جهان ثبت کرده اند و حال آنکه ما در تاریخ هشت ساله ی دفاع مقدس خودمان، یعنی جنگ تحمیلی ایران و عراق، دارای پر از قهرمانان متدین و با ایمان و با شخصیتهایی فوق العاده هستیم که همگی محجور مانده اند و هرزگاهی فیلمسازان خوش ذوقی چون محمد حسین مهدویان به آن میپردازند مثل فیلم تماشایی ایستاده در غبار که درباره ی سردار احمد متوسلیان است و فیلم توانست هم در بین مخاطب و هم در بین منتقدین به ارزشگذاری بالایی برسد و حالا ببینید که تاریخ دفاع مقدس ما چقدر دارای اینچنین شخصیتهایی است، شهید همت، شهید باکری، شهید محمد جهان آرا، شهید چمران، شهید باقری و خیلی از شخصیتهایی که قصه ی زندگی و رشادتهای آنها هر کدام میتواند یک فیلم سینمایی تماشایی برای مخاطبان و ثبت در تاریخ باشد، اما چرا فیلمسازان ما سمت این سوژه ها نمیروند؟! عوامل زیادی میتواند دخیل باشد مثل بودجه ی سرشاری که این نوع سینما میطلبد و نگاه و رویکرد مخاطبان به سینمای دفاع مقدس و خیلی از مسائل دیگر، اما هر چه که هست این مسئله ای نگران کننده برای سینمای ماست و مسئولین و متولیان امر باید برای این موضوع چاره ای بیاندیشد و بنظر میرسد سینمای دفاع مقدس در بین ژانرهای سینمایی ایران که همگی هم شبیه به هم شده اند و مختص شده اند به دعواهای زن و شوهری و خیانت و دروغ و عموماً در یک آپارتمان که دیگر کم کم دارند از حوصله ی همگی خارج میشوند.

در این بین هستند فیلمسازان خوش ذوقی که در عرصه ی دفاع مقدس فیلمهای خوبی میسازند مثل فیلم ویلایی ها که در گیشه فروش خوبی نداشت و مخاطب زیادی را به خود جلب نکرد، فیلمی با پروداکشن خوب و فضاسازی ای عالی در دل یک موقعیت جدید از فضای آنروزهای جنگ، فیلم با دقتی مثال زدنی در همه ی امور تکنیکی و محتوایی ساخته میشود اما در گیشه موفق عمل نمیکند، چرا؟؟ چرا پر فروش ترین فیلمهای تاریخ سینمای ما عمدتاً فیلمهای سخیف کمدی هستند؟ این آمار برای کشوری که مدعی تمدن چند هزار ساله و شعر و ادب و… است نگران کننده نیست؟ چرا باید فیلمسازهای ما کم کم به سینمای کمدی، آنهم از نوع جلف و مبتزل آن روی بیاورند؟ آیا زمانش نرسیده که سینمای ما برای مسئله ی پخش و اکران خارج از کشور و کسب درآمد بیشتر برای فیلمها و فیلمسازان چاره ای بیاندیشد؟ موسسات و ارگانهای دولتی چقدر از فیلمسازان جوان در قبال ساخت فیلمای پر بودجه ی ارزشی کمک میکنند؟ فیلم محمد رسول الله ساخته ی مجید مجیدی را به یاد بیاورید! تکلیف این فیلم در جشنواره های بین المللی چه شد؟! چرا این فیلم با اینهمه هزینه و پروداکشن نتوانست آنگونه که باید دیده شود؟! یک پخش کننده ی ایرانی که مقیم آمریکاست و در این کشور مشغول تهیه کنندگی فیلم است در برنامه ی هفت میگفت: ما اصلاً نفهمیدیم فیلم محمد سول الله آقای مجیدی چه به سرش آمد و در اسکار هیچکس این فیلم را ندیده بود و حقیقت این است که فیلمها را پخش کننده ها به جوایز و تماشاگران میرسانند نه کیفیت ذاتی خود فیلم! جمله ای که این تهیه کننده میگوید تکان دهنده است و مسئولین امر باید به فکر پخش مناسب برای فیلمها باشند و اینکه به صرف ارزشی بودن یک فیلم بی محابا به آن پول تزریق کنیم هم ایده درستی نیست و باید از پیش برای درآمدزایی فیلم هم فکری کرد، همان کاری که سینمای هالیوود انجام میدهد و حتی فیلمهای عظیم با پروداکشنها و هزینه های عظیمش هم به سود دهی میرسند حتی اگر در نگاه مخاطب و منتقدین دارای ارزش کمی باشد!

با توجه به مطالب بالا میتوان اینگونه عنوان کرد که بخش عظیمی از اینکه سینمای دفاع مقدس در سالهای اخیر کمرنگ شده و محجور مانده مسئله هزینه های آن است که بنظر میرسد بغیر از ارگانهای و بنیادهای سینمایی، شخص دیگری نیست که بتواند از پس هزینه هایش بربیاد، بخصوص که تجربه نشان میدهد برای تهیه کننده ها هم به صرفه نیست چون گیشه ی خوبی هم ندارد و پس باید برای پر مخاطب شدن سینمای دفاع مقدس راهکاری اندیشید و اینجاست که نقش پخش کننده پر رنگتر میشود و پخش، اکران و تبلیغ فیلم دارای اهمیت بیشتری میشوند.

در مجموع تاریخ هشت ساله ی دفاع مقدس و شخصیتهای ماندگاری که در دل خاطرات و روایات آن وجود دارد پر از قصه های ناب برای فیلمسازی است که واقعا حیف است که به آن پرداخته نشود و این مسئله که سینمای دفاع مقدس روز به روز در حال کمرنگتر شدن در بین مخاطبان سینماست مسئله ای جدی است که باید برای آن چاره اندیشی کرد چرا که سینما، هنر و میراث پر قدرتِ ماندگاری است که میتواند تا ابد تاریخ حماسه ها و جان فشانی های سردارانی چون همت، باکری، چمران و… را ثبت در تاریخ کند تا نسلهای بعدی بدانند که خاک سرزمینشان با جانفشانی ها و از خودگذشتگی های چه شخصیتهای عجیبی حفظ شده است، بطور مثال زندگی شخصیِ شهید دکتر مصطفی چمران به تنهایی آنقدر جذاب است که میتواند نه تنها برای مخاطب ایرانی، بلکه برای تمام دنیا جذاب باشد و واقعاً حیف است که چنین شخصیتی با آن سابقه ی جنگهای چریکی و آرمانگرایی و… هیچ فیلم در خور شخصیتشان تا بحال ساخته نشده، مگر نه اینکه استیون سودربرگ برای شخصیتی چون چگوآرا فیلمی با آن پروداکشن میسازد و فیلم با آن اقبال عمومی هم مواجه میشود، آیا شخصیتی چون دکتر چمران چنین قابلیتی ندارد که بشود از زندگی او چنین قیلمی ساخت؟! پر واضح است که قابلیتش را دارد.

به امید روزی که مسئولین امر برای نجات سینمای دفاع مقدس کاری انجام بدهند و فیلمسازان و مخاطبان سینما باز هم با سینمای دفاع مقدس آشتی کنند و در آینده شاهد فیلمهایی عالی از دل تاریخ هشت سال دفاع مقدسمان باشیم و دیگر شاهد اینگونه مظلوم واقع شدن سینمای دفاع مقدس نباشیم.

تحلیلگر: محسن سلطاندوست

انتهای پیام/

منبع: دانا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۸۶۸۸۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دو شهید گمنام در مسجد مقدس جمکران خاکسپاری می شوند

به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام والمسلمین احمد لقمان پور بعداز ظهر شنبه در گفت‌وگو با خبرنگاران گفت: به مناسبت شهادت امام صادق علیه‌السلام، دو شهید گمنام دوران دفاع مقدس میهمان شهر قم خواهند بود.

وی بیان کرد: یکی از این دو شهید والامقام در عملیات کربلای پنج در سال ۱۳۶۵ در شلمچه به شهادت رسیده و دیگری در عملیات عاشورای ۲ در سال ۱۳۶۴ در چنگوله به درجه رفیع شهادت نائل آمده است.

مدیر کل بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس استان قم افزود: پیکرهای مطهر این دو شهید گمنام روز جمعه هفته جاری از ساعت ۱۶:۴۰ از میدان آل یاسین به سمت مسجد مقدس جمکران تشییع خواهند شد.

وی ادامه داد: این دو شهید گمنام دوران دفاع مقدس در صحن اصلی مسجد مقدس جمکرا ن خاکسپاری می شوند.

کد خبر 6090166

دیگر خبرها

  • پرفورمنس خروش ملت‌ها در حمایت از اعتراضات دانشجویان آمریکا
  • پیکر ۵ شهید دفاع مقدس در منطقه عملیاتی والفجر یک تفحص شد
  • کشف پیکر مطهر ۸ شهید دوران دفاع مقدس در شلمچه +فیلم
  • تالیف و تدوین ۲۰۰ کتاب با موضوع ایثار و شهادت در کهگیلویه و بویراحمد
  • تشییع پیکر پدر شهید دوران دفاع مقدس در سراب
  • جلد سوم تاریخ شفاهی دفاع مقدس به زودی چاپ می‌شود
  • ۲ شهید گمنام در مسجد مقدس جمکران خاکسپاری می شوند
  • دو شهید گمنام در مسجد مقدس جمکران خاکسپاری می شوند
  • تالیف و تدوین ۲۰۰ کتاب با موضوع ایثار و شهادت در استان
  • گلایه مردم از عدم اتمام آسفالت ریزی محور پلدشت به مرگنلر