Web Analytics Made Easy - Statcounter

مخالفان برجام منتظر نیمه اکتبر هستند تا ترامپ در مسیر از بین بردن برجام گام بر دارد. کالین کال از مشاوران ارشد دولت اوباما در حوزه سیاست خارجی، ضمن این که با ارائه دلایلی از وهم و خیال بودن توافق جدید با ایران سخن گفته، اظهارات و ایده‌های پشت پرده نتانیاهو در باره توافق هسته‌ای با ایران را افشا کرده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مخالفان برجام منتظر هستند تا نیمه اکتبر فرا رسیده و ترامپ با اعلام عدم پایبندی ایران به توافق هسته‌ای در مسیر از بین بردن آن گام بر دارد. کالین کال از مشاوران ارشد دولت اوباما در حوزه سیاست خارجی، ضمن این با ارائه دلایلی از وهم و خیال بودن توافق جدید با ایران سخن گفته، اظهارات و ایده‌های پشت پرده نتانیاهو در باره توافق هسته‌ای با ایران را افشا کرده است.

به گزارش جنوب نیوز، کالین کال که در دوره اوباما به عنوان کارشناس ارشد و موفق سیاست‌گذاری سیاست خارجی با مقامات مختلف آمریکایی از جمله وزیر دفاع، رئیس جمهور و جو بایدن معاون وی همکاری کرده است، در مطلب مفصل در باره این که آیا ممکن است با فشار به ایران شرایط توافق را تغییر داد، فاش ساخته است که در دوره اوباما، نتانیاهو به طور مکرر در گفت و گو با مقامات آمریکایی نگرانی خود از هر گونه سازش و توافق با ایران را ابراز می‌داشت زیرا به عقیده وی، توافق با ایران به حکومت ایران مشروعیت داده و موضع منطقه‌ای آن را تقویت می‌کند و شرایط توافق هر چقدر هم که سخت باشد، ایران سرانجام با فریبکاری آن را نقض خواهد کرد.

کال که به خاطر خدمات برجسته خود به پنتاگون مدال نیز دریافت کرده است، درباره امکان‌پذیر بودن رسیدن به توافقی جدید با ایران، در فارین پالیسی نوشته است که 15 اکتبر تاریخی مهم برای برجام است زیرا طبق قانون بررسی توافق هسته‌ای با ایران (INARA) که در سال 2015 به تصویب رسیده است، رئیس‌جمهور آمریکا هر نود روز باید پایبندی ایران به برجام را تائید کند و اعلام کند برداشته شدن تحریم‌های ایران برای امنیت ملی آمریکا اهمیتی حیاتی دارد.

اگر ترامپ در 15 اکتبر تهدیدات خود را عملی کند، دوره‌ای شصت روزه آغاز خواهد شد که در آن کنگره باید در مورد بازگرداندن تحریم‌های ایران تصمیم‌گیری کند. برخی از تندروهای خارج از دولت از جمله جان بولتون سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل توصیه می‌کنند که ترامپ به شکلی علنی و صریح عدم پایبندی ایران به برجام را اعلام کند تا رژیم تحریم‌های جهانی و طاقت‌فرسایی که در دوره اوباما علیه ایران وضع شده بود به همراه تهدید نظامی علیه ایران به جای خود باز گردانده شود.

روشن است که ترامپ علاقه‌ای به برجام ندارد و مجذوب عقیده پاره کردن آن شده است ولی بعید است که آمریکا به شکل سرراست از برجام کناره‌گیری کند، بلکه به نظر می‌رسد که دو گزینه جایگزین برای دولت آمریکا مطرح شده است.

گزینه اول این است که آمریکا پایبندی ایران به برجام را تائید کند ولی به شکلی فزاینده تحریم‌های جدید به بهانه‌های غیرهسته‌ای علیه ایران وضع کند تا ایران راضی شود بار دیگر بر سر برجام پای میز مذاکره بیاید. اگر چه تردیدی وجود ندارد که ترامپ به افزایش تحریم‌های غیرهسته‌ای علیه ایران ادامه خواهد داد ولی به نظر می‌رسد که این گزینه اول عطش ترامپ برای پاره کردن برجام را فرو نخواهد نشاند.

به همین سبب است که گزارش‌ها حاکی از این است که ترامپ به سوی گزینه دوم متمایل شده که بر اعلام عدم پایبندی و مذاکره مجدد برجام مبتنی است. این همان ایده‌ای است که در سخنرانی نیکی هیلی نماینده فعلی آمریکا در سازمان ملل در موسسه امریکن اینترپرایز نیز مطرح شده است.

مساله مهم این است که حتی تیلرسون وزیر خارجه آمریکا نیز اخیرا به پاینبدی ایران به برجام اعتراف کرده است و اگر چه ممکن است تصور شود که ترامپ تلاش خواهد کرد نهادهای اطلاعاتی آمریکا را با سیاسی‌کاری وادار کند ادعای تخلف ایران از برجام را مطرح کنند ولی به چنین اقدامی نیاز نیست. طبق قانون مصوب کنگره، کافی است که ترامپ اعلام کند، ادامه برجام به نفع منافع ملی آمریکا نیست.

با این حال، هدف اولیه اعلام این مساله، از بین بردن برجام نیست. بلکه ادعا می‌شود که اعلام آمریکا در این خصوص، ایران و دیگر طرف‌های شریک در برجام را تحت فشار قرار خواهد داد تا به مذاکره مجدد بر سر برجام تن دهند. حتی ممکن است که ترامپ تهدید کند که برای آخرین بار است که پایبندی ایران به برجام و مفید بودن آن برای آمریکا را تائید می‌کند ولی سه ماه بعد این کار را نخواهد کرد مگر این که مذاکره مجدد آغاز شود.

هر کدام از این حالت‌ها که اتفاق بیفتد، ظاهرا هدف این است که معایب برجام از نظر آمریکا و اسرائیل در مذاکره مجدد از بین برده شود یعنی این که محدودیت‌های موقت برنامه هسته‌ای ایران که در برجام تعیین شده، دائمی‌سازی شود؛ در توافق جدید، محدودیتی برای برنامه موشکی ایران در نظر گرفته شود و مسائل منطقه‌ای نیز در آن گنجانده شود.

بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل از جمله افرادی است که به دولت ترامپ فشار وارد می‌کند که یا برجام را اصلاح کند و یا این که آن را از بین ببرد.

دو گزینه بالا ضمن راضی کردن هواداران ترامپ که مخالف توافق هسته‌ای هستند، فرصتی برای نشان دادن این ادعای ترامپ است که خود را مذاکره‌کننده‌ای قهار معرفی می‌کند. این تصور که که رسیدن به توافقی بهتر با ایران عملی است، عمیقا در این عقیده مخالفان برجام از جمله اسرائیلی‌ها و اندیشکده‌های هوادار آنها ریشه دارد که دولت اوباما مهارت کافی برای مذاکره با ایران در سال 2015 را نداشته و به همین دلیل به برجام تن داده است.

ولی مساله مهم این است که این تصور مخالفان برجام یک افسانه است و افزایش فشار به ایران نمی‌توانست به توافقی بهتر منجر شود.

در سال 2015، بر سر این افسانه که امکان رسیدن به توافقی بهتر با ایران وجود دارد جنجال زیادی به پا شد. نتانیاهو در سخنرانی خود در اجلاس مشترک مجلسین آمریکا در سوم مارس 2015، از قانونگذاران آمریکایی خواست که توافق در حال انعقاد با ایران را رد کنند و توافقی را درخواست کنند که در آن برنامه هسته‌ای برچیده شود، به موضوع موشکی و اقدامات منطقه‌ای ایران و همچنین رفتار ایران در قبال اسرائیل نیز در آن توجه شود.

نتانیاهو مدعی بود که تحریم‌ها ایران را به ضعیف‌ترین حالت خود رسانده است و ادامه فشارها در تحمیل همه درخواست‌های آمریکا به ایران موثر واقع خواهد شد.

چند هفته بعد از توافق بر سر برجام، مارک دوبویتز و آنی فیکسلر از موسسه دفاع از دموکراسی‌ها در نوشته‌ای پرخواننده درخواست کردند که کنگره برجام را رد کند زیرا تحمیل درخواست‌های امروزی در مورد دوره محدودیت‌های هسته‌ای ایران، مساله موشکی و ادعای حمایت از تروریسم عملی است به شرط این که تحریم‌های جدیدی علیه ایران وضع شود.

مساله مهم این است که به این سوال پاسخ داده شود که آیا واقعا هیچ توافقی با ایران وجود دارد که دوبویتز و نتانیاهو از آن راضی شوند یا خیر. در ملاقات‌هایی متعدد بین مقامات ارشد آمریکایی و نتانیاهو در طول دوره خدمت من در دولت اوباما، نخست‌وزیر اسرائیل همواره این نگرانی را ابراز می‌کرد که توافق با ایران به حکومت ایران مشروعیت داده و موضع منطقه‌ای آن را تقویت می‌کند و شرایط توافق هر چقدر هم که سخت باشد، ایران سرانجام با فریبکاری آن را نقض خواهد کرد.

به طور مشابه، دوبویتز در مقالات متعددی در سال 2011 و 2012، تنها راه مساله ایران را تغییر رژیم می‌دانست.

برای عملی نشدن خواست مخالفان برجام در خصوص موضوع هسته‌ای، موشکی و اقدامات منطقه‌ای سه دلیل وجود داشت.

نخست این که حمایت جهانی از درخواست‌های حداکثری از ایران وجود نداشت. در میان خود 5+1 نیز یر سر فشار آوردن بر سر موضوع موشکی اجماع وجود نداشت و متحدان آمریکا و البته تیم مذاکره هسته‌ای آمریکا بر این عقیده بودند که به میان کشیدن مباحث منطقه‌ای کار را بدتر و اهرم‌های فشار آمریکا تضعیف خواهد کرد و مثلا ممکن است ایران در مذاکرات با پذیرش برخی محدودیت‌های منطقه‌ای امتیازات هسته‌ای بیشتری را درخواست کند.

ثانیا حتی در صورت همراهی متحدان آمریکا و تشدید تحریم‌ها تضمینی وجود نداشت که ایران به دادن امتیازهای بیشتر وادار شود. بین سالهای 2012 و 2015، ایران به میزان 160 میلیارد دلار از درآمدهای نفتی خود را از دست داد و اقتصاد ایران به میزان 15 تا 20 درصد کوچکتر شد.

با این وجود از نظر داخلی، تسلیم شدن در مقابل فشار غرب، حتی نسبت به تحمل فشار اقتصادی بیشتر اولویت داشت چون دولت ایران حدود یکصد میلیارد دلار برای رسیدن به توانایی هسته‌ای هزینه کرده بود و تحقق حقوق هسته‌ای کشور، در حفظ هویت انقلابی حکومت تاثیر مهمی داشت.

ثالثا مساله زمان در میان بود. تخمین‌های رسانه‌ای نشان می‌داد که در آن شرایط فاصله ایران با به دست آوردن مواد غنی‌شده برای ساخت یک بمب هسته‌ای از شش ماه در سال 2010 به حدود یک یا دو ماه در سال 2013 کاهش یافته است.

در صورتی که توافق هسته‌ای به دست نمی‌آمد و ایران به برنامه غنی‌سازی خود ادامه می‌داد، فاصله ایران با به دست آوردن مواد لازم برای ساخت بمب به سمت صفر میل می‌کرد و آمریکا، اسرائیل و متحدان آمریکا در برابر این انتخاب قرار می‌گرفتند که بمب هسته‌ای ایران را تحمل کنند یا این که به ایران حمله کنند. و به عنوان کسی که در پنتاگون با این مسائل سر و کار داشته‌ام می‌گویم که نه در ان روز راه حلی برای این که با یک حمله کوتاه، موضوع برنامه هسته‌ای ایران حل شود وجود داشت و نه امروز.


منبع: جنوب نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jonoubnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جنوب نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۸۷۵۵۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عضو مجمع تشخیص: برجام و FATF همچنان در اولویت است / نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود

روزنامه هم میهن نوشت: در پی درگیری نظامی اخیر میان ایران و اسرائیل، پس از هدف قرار گرفتن کنسول‌گری ایران در دمشق و پاسخ نظامی ایران به این اقدام و اقدام نظامی بعدی در اصفهان که به اسرائیل منتسب شد، به نظر می‌رسد که وضعیت درگیری مستقیم نظامی بین دو کشور پایان یافته‌است.

به اعتقاد بسیاری از کارشناسان پس از فاز نظامی، اکنون نوبت به فاز دیپلماسی رسیده‌است تا جمهوری اسلامی بتواند ضمن بهره‌برداری از نمایش قدرت خود در منطقه، جلوی آسیب رسیدن به منافع کشور و افزایش فشارهای بین‌المللی را بگیرد.

سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است که در این شرایط دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باید به‌شدت فعال‌تر شود و ضمن در پیش گرفتن دیپلماسی متوازن و متعادل با همه کشورهای جهان، به‌دنبال خنثی کردن تلاش‌های حامیان اسرائیل برای افزایش فشار علیه ایران باشد. این دیپلمات پیشین معتقد است که وزارت امور خارجه باید تلاش برای احیای برجام و خروج از لیست سیاه FATF را در اولویت کارهای خود قرار دهد، چراکه این دو پرونده باعث شده‌است که استمرار تحریم‌های گسترده علیه ایران باعث مشکلات عدیده اقتصادی برای کشور شود.

 

در ادامه متن کامل گفت‌وگوی «هم‌میهن» را با سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و معاون پیشین وزارت امور خارجه مطالعه می‌کنید.

*به نظر می‌رسد فاز نظامی رویارویی مستقیم ایران و اسرائیل به پایان رسیده‌است. فکر می‌کنید که دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در این شرایط چه مسئولیتی بر عهده دارد؟

شرایط به‌گونه‌ای است که موقعیت نظامی و جایگاه ایران در منطقه تا حدی مورد توجه کشورهای منطقه و جهان قرار گرفته‌است. الان شرایطی پدید آمده‌است که باید فعالیت‌های جدی دیپلماتیک در زمینه‌های مختلف آغاز شود. حامیان اسرائیل، چه در آمریکا و اروپا و چه در نهادهایی مانند اتحادیه اروپا و گروه ۷ سعی می‌کنند که از این وقایع سوءاستفاده کنند و فشارها را بر تهران افزایش دهند.

این کشورها و نهادها به‌هیچ‌وجه نگران حمله اسرائیل به کنسول‌گری ایران در دمشق نبودند، اما حالا به‌گونه‌ای رفتار می‌کنند که انگار پاسخ مشروع ایران به این اقدام نظامی باعث نگرانی آنها شده‌است. با توجه به اینکه جو تبلیغاتی علیه ایران تشدید شده‌ و این کشورها قصد دارند به‌دنبال تحریم ایران بروند، باید کارزار جدی دیپلماتیک در زمینه‌های مختلف، هم در منطقه و هم در اروپا و سازمان ملل داشته‌باشیم تا بتوانیم اقدام‌هایی را که کشورهای غربی قصد دارند علیه ایران انجام دهند، خنثی شود.

در عین حال دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی باید تمام تلاش خود را به کار گیرد که قضایای مسکوت و معطل‌مانده از گذشته مانند برجام و FATF را نیز حل و فصل کند، چراکه تا این قضایای دیپلماتیک حل‌وفصل نشود، ما از تحریم‌ها و مشکلات اقتصادی شدید ناشی از آن رنج خواهیم برد.

*فکر می‌کنید با تحولات اخیر آیا آمریکایی‌ها حاضر خواهند بود باز هم پای میز مذاکره بنشینند و در مورد برجام صحبت کنند؟

الان آمریکا در شرایط خاصی قرار دارد. در شش ماه گذشته هم مشخص شد که آمریکایی‌ها به دنبال مشارکت در جنگ یا گسترش بحران در منطقه نیستند و تا این حد مشخص شده‌است که سیاست آمریکا این است که جنگ غزه در سراسر خاورمیانه گسترش پیدا نکند، پای کشورهای دیگر به آن کشیده‌نشود و آمریکا درگیر یک منازعه جدید در منطقه نشود.

در این زمینه به نظر می‌رسد که انگیزه‌های ایران و آمریکا مشابه یکدیگر باشد و ایران هم علاقه‌ای به گسترش منازعه در منطقه ندارد. اما در مورد برجام و مسائل مرتبط با آن، شاید هنوز وقت گفت‌وگو در این مورد فرا نرسیده‌باشد. در چارچوب تعامل دیپلماتیک شاید هم لازم نباشد که در گام نخست سراغ احیای برجام برویم.

الان اولویت‌های مهمی وجود دارد. آمریکا که ۶ سال است از برجام خارج شده‌است و عضو این توافق نیست، این امکان وجود دارد که با طرف‌های باقی‌مانده در برجام برای اجرای احکام معطل‌مانده آن تعامل کرد و در این زمینه مذاکرات را با جدیت پی گرفت.

برای این مهم لازم است که کارشناسان خبره سیاست خارجی وارد کار شوند و دولت از ظرفیت‌های دیپلمات‌های باتجربه و نخبه کشور برای مذاکرات در مورد برنامه هسته‌ای ایران استفاده کند و اجازه بدهد که چه در حوزه مذاکرات هسته‌ای و چه در حوزه خارج شدن از فهرست سیاه FATF وضعیت از حالت توقف خارج شود و کارها پیش برود.

*ارزیابی شما از عملکرد ۷ ماه گذشته دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی بعد از عملیات طوفان‌الاقصی و جنگ غزه چیست؟

این سوال خیلی کلی است و نمی‌توان به سادگی به آن پاسخ قاطعی داد. قضایای مختلف در حوزه سیاست خارجی با هم مرتبط است. دستگاه سیاست خارجی موظف است که منافع بین‌المللی کشور را در همه حوزه‌ها با جدیت پیگیری کند. همانگونه که عرض کردم چه در حوزه برجام و FATF و چه در حوزه جلوگیری از افزایش فشار به ایران پس از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل، دستگاه دیپلماسی باید مقتدرانه پیگیر منافع ایران باشد.

در عین حال باید در حوزه‌های دیگر مانند روابط دوجانبه مثل روابط با سوریه، روابط با روسیه و چین، دستگاه دیپلماسی ما فعالانه‌تر عمل کند. مهم‌ترین مسئله این است که باید از این محدودیت‌هایی که برای سیاست خارجی ایجاد شده‌است، خارج شویم و باید روابط خارجی خود را خیلی جدی با همه کشورها گسترش دهیم. نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود.

اگر روابط ما مثل شرایط کنونی محدود باقی بماند، قدرت‌های دیگر از این محدودیت سوءاستفاده خواهند کرد. دستگاه دیپلماسی باید به صورت جدی در این زمینه‌ها فعال شود و تغییرات جدی به وجود بیاورد.

*بعضی از کارشناسان معتقدند که بعد از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل ممکن است این تصور در بین کشورهای همسایه به‌خصوص کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس ایجاد شود که قدرت نظامی و قدرت موشکی و پهپادی ایران را تهدیدی برای خودشان تلقی کنند. فکر می‌کنید آیا ممکن است بتوان سازوکاری ایجاد کرد که به این کشورها نشان داد ایران تهدیدی برای کشورهای همسایه و منطقه محسوب نمی‌شود؟

بخشی از این تصورات ناشی از تبلیغات است. کشورهای منطقه به خوبی می‌دانند که تاریخ ایران نشان داده‌است که ایران هرگز در سده‌های اخیر تهاجمی وارد یک درگیری و بحران نشده‌است. ایران اگر مورد حمله نظامی واقع شده‌باشد از خود دفاع می‌کند، این موضوع را در قضیه عراق شاهد بودیم و اخیراً هم در مقابل تعرض نظامی اسرائیل به کنسول‌گری ایران در دمشق مشاهده کردیم. ولی ایران هرگز تهدیدی برای همسایگانش نبوده است. ایران همواره دعوت کرده‌است که سازوکار امنیتی مشترکی برای تضمین امنیت کشورهای همسایه ایجاد شود.

الان هم دستگاه دیپلماسی ایران باید فعال‌تر از گذشته تلاش کند تا به همسایگان نشان دهد که اگر ایران یک نیروی نظامی قوی دارد، اگر توان موشکی و پهپادی دارد، این ظرفیت‌ها می‌تواند در راستای تامین امنیت منطقه به کار رود. این تز کلی ایران که امنیت منطقه باید توسط کشورهای منطقه تامین شود، می‌شود با دیپلماسی فعال و تعامل با کشورهای همسایه و دولت‌های جنوب خلیج‌فارس، آنها را به این نتیجه برسانیم که باید سازوکار امنیت جمعی در منطقه ایجاد شود و آنها را قانع کنیم که نیازی به حضور نیروهای خارج از منطقه نیست و کشورها خودشان می‌توانند امنیت منطقه را تامین کنند.

*در منطقه غرب آسیا ایران و اسرائیل چهار دهه است که با هم خصومت دارند. این منازعه برای نخستین بار در طول هفته‌های گذشته ماهیت مستقیم و رودررو پیدا کرد. فکر می‌کنید آیا امکان تکرار این منازعه مستقیم و تبدیل شدن آن به یک جنگ تمام‌عیار وجود داشته‌باشد؟

آینده منازعه ایران و اسرائیل بستگی به عملکرد طرف مقابل دارد. ایران در سال‌های اخیر و به‌ویژه پس از آغاز جنگ غزه نشان داده‌بود که صبر استراتژیک در پیش گرفته‌است. اسرائیل به شیوه‌ای عمل کرد که ایران استراتژی‌اش را کنار گذاشت و وادار کرد وارد حالت تهاجمی شود. اگر اسرائیل اشتباه قبلی خود را تکرار کند، طبیعی است که مورد حمله ایران واقع خواهد شد. به اعتقاد من آینده این رویارویی کاملاً به عملکرد طرف مقابل بستگی دارد.

*عملیات وعده صادق تا چه اندازه باعث شد که اسرائیلی‌ها نسبت به عملکردشان در آینده محتاط‌تر شوند؟

بسیار مؤثر بود. اسرائیلی‌ها باور نمی‌کردند که ایران دست به اقدامی چنین گسترده در واکنش به اقدامات آنها بزند. اسرائیل بعد از جنگ ۱۹۷۳ پوشش امنیتی قدرتمندی برای خودش ایجاد کرده‌بود و هم متحدانش چه در غرب از طرف آمریکا و اروپا و چه در شرق از طریق شوروی و بعد از آن روسیه، کمک‌های گسترده نظامی و دفاعی در اختیار اسرائیل قرار می‌دادند.

قدرت‌های جهانی پذیرفته‌بودند که موجودیت اسرائیل و امنیت اسرائیل از اولویت‌های اصلی خودشان است. این موضوع در آمریکا به یک سیاست دوحزبی و اجماعی تبدیل شده‌بود و کار تا جایی پیش رفت که از اسرائیل با عنوان ایالت پنجاه‌ویکم آمریکا یاد می‌شد. در نیم قرن گذشته به جز یک مورد پرتاب موشک‌های عراق به سمت اسرائیل، هیچ حمله‌ای به اسرائیل نشده‌بود و اسرائیل تصور می‌کرد که سازوکار بازدارندگی‌اش صددرصد موفق بوده‌است.

برای کل قدرت‌های جهانی، به‌ویژه آمریکا جا افتاده‌بود که اسرائیل باید از لحاظ نظامی و به‌خصوص از نظر توانمندی نیروی هوایی از همه کشورهای منطقه قوی‌تر باشد. پاسخ نظامی ایران نشان داد که این حجم از تلاش‌ها بی‌فایده بوده و اسرائیل ضربه‌پذیر است و اگر مرتکب اشتباهی شود، ضربات دیگری هم خواهد خورد.

*مشارکت ائتلاف آمریکا، بریتانیا و فرانسه با حمایت برخی کشورهای عربی در رهگیری و انهدام موشک‌ها و پهپادهای ایرانی باعث شد که برخی تحلیل‌گران این موضوع را مطرح کرده‌اند که اسرائیل و آمریکا یک گام به ایجاد یک ائتلاف منطقه‌ای با مشارکت اسرائیل و کشورهای عربی برای مقابله با ایران نزدیک‌تر شده‌اند. نظر شما در مورد این مسئله چیست؟

منازعه‌ای که بین ایران و اسرائیل پیش آمد، در واقع فقط بین ایران و اسرائیل نبود، بلکه بین ایران و ناتو بود. تمام ظرفیت‌های کشورهای عضو ناتو به کمک اسرائیل آمد و به همین دلیل هم بود که موفق شدند برخی از پهپادها و موشک‌های ایران را منهدم کنند. صرفاً خود اسرائیل در عملیات ایران مدافع نبود، بلکه ظرفیت بزرگی از کشورهای عضو ناتو در این دفاع مشارکت کردند. همین موضوع نشان‌دهنده توان و قدرت موشکی و پهپادی ایران بود، چراکه برای بی‌اثر کردن این عملیات کل ظرفیت کشورهای متحد اسرائیل در ناتو با همه امکانات وارد صحنه شدند.

بعضی از کشورهای عربی مثل اردن از اسرائیل دفاع کردند و برخی کشورهای عربی هم آسمان خودشان را در اختیار آمریکا و انگلیس و فرانسه قرار دادند و سعی کردند که در این حمله اسرائیل ضربات کمتری بخورد. اسم این ائتلاف را هر چیزی بگذاریم، چه به آن بگوییم ناتوی خاورمیانه یا ناتوی عربی یا هر چیز دیگر، در این شرایط شاهد بروز عملی آن بودیم.

ولی اینکه در آینده قرار باشد چنین تشکیلاتی واقعاً شکل بگیرد، به شرایط آینده منطقه بستگی دارد و از الان نمی‌توان پیش‌بینی کرد؛ به‌خصوص اینکه کشورهای منطقه هم می‌دانند که اگر بخواهند وارد فاز یک ائتلاف شوند، آنگاه باید امنیت و آینده خود را دربست در اختیار آمریکا و اسرائیل قرار دهند و خودشان را با آنها هم‌سرنوشت کنند. همانگونه که در سال‌های گذشته مشاهده کرده‌ایم، همه سیاست‌های آمریکا و اسرائیل همیشه برای همه کشورهای عربی قابل پذیرش نیستند.

*بعد از آغاز جنگ غزه گفته ‌می‌شد که عربستان از فرآیند عادی‌سازی روابط با اسرائیل دور شده‌است. با توجه به تحولاتی که در ۶ ماه گذشته رخ داده‌است، تصور می‌کنید ریاض تا چه اندازه امکان دارد به فرآیند عادی‌سازی با اسرائیل بازگردد؟

تجدید رابطه ایران با عربستان نشان‌دهنده تغییراتی در سیاست خارجی ریاض بود. از طرف دیگر برخی واکنش‌هایی که حکومت عربستان سعودی نسبت به عملکرد آمریکا نشان داد، مشخص کرد که سران این کشور دیگر مانند گذشته به صورت صددرصد پیرو آمریکا نیستند. در عربستان تصور غلطی ایجاد شده‌بود که اگر این کشور دنبال توسعه اقتصادی و فناوری است، باید با اسرائیل که یک قدرت اثرگذار در آمریکا و کشورهای غربی محسوب می‌شود، رابطه‌ای دوستانه برقرار کند. اما فکر می‌کنم ریاض اکنون به این نتیجه رسیده‌است که تحلیلی که در گذشته داشتند، درست نبوده و می‌توانند بدون رابطه با اسرائیل توسعه اقتصادی داشته‌باشند و می‌توانند مطمئن باشند که کشورهای منطقه ظرفیت کافی برای تامین امنیت منطقه دارند.

نکته بسیار مهم این است که افکار عمومی کشورهای عربی به صورت جدی با توسعه روابط با اسرائیل مخالف هستند. مردم عرب و مردم مسلمان با اسرائیل مخالف هستند و حاضر به پذیرش این رژیم نیستند. این دولت‌های عربی هستند که به سمت عادی‌سازی روابط با اسرائیل حرکت می‌کنند. با توجه به وقایعی که در شش ماه گذشته رخ داد و جنایاتی که اسرائیل در غزه مرتکب شد، قتل‌عام بیش از ۳۴ هزار نفر که اکثریت آنها کودکان و زنان هستند، گورهای دست‌جمعی که در بیمارستان‌ها کشف می‌شوند، بمباران مدارس، بیمارستان‌ها و خانه‌های شخصی و قحطی گسترده در غزه؛ همه‌ی اینها باعث شده‌است که زمینه عادی‌سازی روابط با اسرائیل در کشورهای عربی، دست‌کم در افکار عمومی کاملاً از بین برود.

اگر دولت‌های عربی دست‌کم تا زمانی که جنگ غزه در خاطره ملت‌ها زنده است بخواهند اقدامی در راستای عادی‌سازی روابط و دوستی با اسرائیل انجام دهند، درون کشورهایشان با افکار عمومی دچار مشکل خواهند شد. احتمال اینکه فرآیند عادی‌سازی روابط با اسرائیل ادامه پیدا کند، بسیار کمتر از گذشته شده‌است.

*بعد از پاسخ ایران به اسرائیل، رئیس‌جمهور آمریکا گفت که می‌خواهد جبهه متحدی را برای فشار و تحریم علیه ایران ایجاد کند. در نشست سران گروه ۷ و وزرای خارجه اتحادیه اروپا هم شاهد بودیم که دولت‌های غربی تصمیم خود را برای توسعه دایره تحریم‌ها علیه ایران اعلام کردند. چه کاری از دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی برای جلوگیری از توسعه و افزایش تحریم‌ها بر می‌آید؟

من باید یک نکته را تذکر بدهم. تمام شعارهای انسان‌دوستانه و بشردوستانه‌ای که غربی‌ها مطرح می‌کنند و آن را ناشی از ایدئولوژی لیبرالیسم می‌دانند، شعارهایی مثل آزادی، دموکراسی، حقوق‌بشر، رعایت حقوق زنان و کودکان، عدم استفاده از خشونت، حل اختلاف‌های بین‌المللی بر مبنای دیپلماسی، نظم جهانی مبتنی بر قانون و امثال اینها، همه این شعارها وقتی نوبت به اسرائیل می‌رسد، از یاد برده می‌شود.

جنایتی نمانده است که اسرائیل انجام نداده‌باشد و کشورهای غربی به‌‌رغم همه شعارهایشان به آن بی‌توجهی نکرده‌باشند. اسرائیل کل منطقه غزه را شش ماه است که مستمراً هوایی و زمینی بمباران می‌کند و نسل‌کشی گسترده‌ای را آغاز کرده‌است. در این شرایط کشورهای غربی همچنان از اسرائیل حمایت می‌کنند. یعنی تمام ادعاهایی که در مورد حقوق بشر و دموکراسی مطرح می‌کنند، دروغ است.

من فکر می‌کنم بیش از اینکه اسرائیل در این جنگ شکست خورده ‌باشد، فرهنگ و ایدئولوژی غرب شکست خورده ‌است و نشان داده‌ تمام حرف‌هایی که می‌زنند، دروغ است و واقعیت ندارد. یکی از نتایج مهم جنگ غزه و بحرانی که بین ایران و اسرائیل پدید آمد، شکست ادعاهای بشردوستانه غرب بود. وقتی اسرائیل مرکز دیپلماتیک ایران را هدف قرار داد، هیچ واکنشی نشان ندادند، اما وقتی ایران به جنایت اسرائیل عکس‌العمل نشان داد، شروع می‌کنند به محکوم کردن و افزایش فشار و تحریم.

اینها استانداردهای دوگانه‌ای است که در قبال کشورها دارند. در قبال این نوع عملکرد، ایران باید تمام تلاش‌اش را به کار بگیرد تا این رویه را متوقف کند و اجازه ندهد که میان کشورهایی که قصد دارند در همراهی با اسرائیل، ایران را تحت فشار قرار دهند، اجماع ایجاد شود. ایران باید به صورت جدی وارد فعالیت شود و با کشورهای منطقه و جهان وارد مذاکره شود. احیای برجام قطعاً یکی از بهترین راه‌های مقابله با افزایش فشار بین‌المللی است. ایران باید از منحصر کردن سیاست خارجی به چین و روسیه دست بکشد و بعد فعالیت سیاست خارجی‌اش را گسترش دهد.

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: کیهان علیه برجام و FATF / این همه موفقیت را نمی بینید یا نمی خواهید ببینید؟! قوانين و محدوديت‌هاي" FATF " كاغذ پاره نيست

دیگر خبرها

  • زلزله در اسرائیل در آستانه صدور حکم بازداشت نتانیاهو و مقامات ارشد اسرائیل/ افشای طرح ارتش اسرائیل برای حمله به رفح/شمار شهدای نوار غزه به ۳۴ هزار و ۴۵۴ تن افزایش یافت
  • زلزله در اسرائیل در آستانه صدور حکم بازداشت نتانیاهو و مقامات ارشد اسرائیل/ افشای طرح ارتش اسرائیل برای حمله به رفح/شمار شهدای نوار غزه به ۳۴ هزار و ۴۵۴ نفر افزایش یافت
  • زلزله در اسرائیل در آستانه صدور حکم بازداشت نتانیاهو و مقامات ارشد اسرائیل/ افشای طرح ارتش اسرائیل برای حمله به رفح
  • عضو مجمع تشخیص: برجام و FATF همچنان در اولویت است / نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود
  • روزنامه شرق: بهترین فرصت مذاکره مستقیم با آمریکا را از دست ندهید! / اجرای برجام و FATF اولویت نظام پس از عملیات وعده صادق
  • افشای جزئیات توافق شکست خورده میان روسیه و اوکراین
  • تهدید به بازنگری در دکترین هسته‌ای؛ آیا امیدی برای توافق باقی مانده؟
  • محمد صدر: ایران با اسرائیل درگیر نشد، با ناتو رو در رو شد
  • انتقاد برنی سندرز از اظهارات نتانیاهو در محکوم کردن اعتراضات دانشگاهی در آمریکا
  • اعلام تحریم‌های جدید آمریکا و انگلیس علیه ایران/ افتتاح سرکنسولگری ارمنستان در تبریز/ افشای جزئیات تماس اخیر ترامپ و بن سلمان/ تکذیب ازسرگیری مذاکرات با عربستان از سوی انصارالله