Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری آریا»
2024-05-05@20:38:09 GMT

خانم مارپل 90 ساله شد

تاریخ انتشار: ۶ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۸۸۰۷۹۷

خانم مارپل 90 ساله شد

خبرگزاري آريا - هفته نامه صدا - عباس آگاهي: آگاتا کريستي در سال 1926 رمان «قتل راجر اکرويد» را منتشر کرد. در اين رمان پليسي، دکتر شپارد خواهري به نام کارولين دارد. نامبرده از هرکول پوآرو که در همسايگي اش اقامت دارد، مي خواهد که به او اجازه دهد به سهم خودش به تحقيق بپردازد. او را دختري سالمند و کنجکاو مي يابيم که مي خواهد به همه جا سر بکشد و در همه امور نظر بدهد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ظاهرا اين پرسوناژ بعدها با نام «ميس مارپل» شخصيتي مستقل مي يابد و آگاتا کريستي دوازده رمان و حدود بيست داستان کوتاه خود را بر محور تحقيقات نامبرده بنا مي کند.
البته ناگفته نماند که کارولين شِپارد دختري سالمند ولي هنوز جوان است؛ حال آن که ميس مارپل، پيردختري حدود 65 ساله ترسيم شده است. ميس مارپل را به لحاظ شخصيتي که نويسنده به وي داده است «کارآگاه نشسته روي صندلي راحتي» لقب داده اند. او ساکن دهکده تخيلي «سنت مري ميد» است و به ندرت از اين محل دور مي شود. او زني کنجکاو است، همه چيز را مي شنود و همه چيز را مي داند؛ به عبارت ديگر کارآگاهي است بي عيب و نقص و خانه نشين...
يادداشت هايي از آگاتا کريستي در اختيار دارم حاکي بر اين که وي قصد داشته است نقش کارآگاه خصوصي داستان «مرگ روي رود نيل» را به ميس مارپل واگذار کند ولي متعاقبا اين نقش را به عهده هرکول پوآرو گذاشته است زير سفر روي رودخانه نيل براي شخصيتي مانند ميس مارپل «مخاطره آميز» جلوه مي کرده است. با اين حال، اين بانوي سالخورده براي تحقيق در خصوص داستان «معماي کارائيب» به جزيره تخيلي سنت هونوره، در آن سوي درياها خواهد رفت.

ميس مارپل معماهايي را که با آنها روبرو مي شود از طريق اشراق و اشرافي که به طبيعت انسان دارد حل مي کند. او اغلب مي گويد «طبيعت انساني در همه جا يکسان است»؛ به اين ترتيب وقتي با ماجرايي تازه روبرو مي شود، با به ياد آوردن قضاياي قبلي سعي مي کند محرکه هاي مشابه را بيابد و از اين طريق به حل و فصل مسئله دست يابد ولي بديهي است که هنوز بايد به جستجوي مدارکي براي رسوا کردن بزهکار بپردازد.
اين گونه است که در هشت رمان با محوريت ميس مارپل، داستان با يک فصل «مصنوعي» خاتمه مي يابد. در اين فصل براي بزهکار تله اي گذاشته مي شود و او ناخواسته در آن گرفتار مي آيد. وانگهي آگاتا کريستي از اين شيوه در شماري از رمان هاي خود از جمله رمان هايي با پرسوناژ هرکول پوآرو استفاده کرده است.
رمان هايي که با پرسوناژ ميس مارپل از اين شيوه استفاده شده است عبارتند از «چشم بندي» (1952)، «جيب پر از چاودار» (1953)، «آينه سرتاسر ترک برداشت» (1962) و «در هتل برترام» (1965) که در رمان اخير بي آن که قاتل دستگير شود، هويت اش فاش مي شود و احتمال زيادي براي دستگيري وي وجود دارد.
ميس مارپل در مجموعه هايي از داستان هاي کوتاه نيز ظاهر شده است، از جمله: «سيزده معما» (1932) و «آخرين پرونده هاي خانم مارپل و دو داستان ديگر» (1979). اما هرکول پوآرو، کارآگاه بلژيکي، پرسوناژ ديگري که زير قلم آگاتا کريستي جان گرفته است و در 32 رمان و داستان کوتاه بين سال هاي 1920 تا 1975 ظاهر مي شود، از خصوصيات ديگري بهره مند است؛ او مردي معتقد به مذهب کاتوليک و بازنشسته پليس بلژيک است که در کشورش رياست اداره امنيت بروکسل را بر عهده داشته است.
نامبرده در جنگ اول جهاني که کشورش به اشغال آلمان در مي آيد، از ناحيه پا مجروح مي شود و همراه با پناهندگان ديگر به شهر کوچک Styles St.Mary برده مي شود. در اين شهر او به حل اولين معما نائل مي آيد (او قبلا معماهاي ديگري را حل کرده است ولي آگاتا کريستي اشاره اي به آنها نمي کند). پوآرو متعاقبا در محله هاي ديگري از جمله لندن سکونت مي گزيند و رسما کارآگاهي خصوصي مي شود و از طريق تحقيقاتي که به عهده مي گيرد به زندگي ادامه مي دهد.

به تدريج پوآرو مشهور مي شود و براي مشتري هايي از طبقات مرفه، نظامي ها و حتي حکومت بريتانيا به تحقيق مي پردازد؛ از لحاظ مالي بي نياز مي شود و در آپارتماني مجلل با خدمتکاري خصوصي زندگي مي کند.
او مردي است در سن کمال، کوتاه قامت، با جمجمه اي کله قندي و ظاهري بسيار آراسته. موهايش را رنگ مي کند، چشم هاي سبزرنگ و گربه اي مانند دارد. به سبيل اش بسيار مي رسد و هميشه خوش لباس و باوقار است.
هرکول پوآرو مغرور و خودخواه است. دوست دارد مورد احترام و ستايش قرار گيرد. به آسايش رواني و جسمي اش توجه دارد. به سبيل اش که همه مسخره مي کنند پايبند است. براي ذکاوت خودش ارزش فوق العاده اي قائل است. با ادب و «اهل تعارف و تکلف» است. خودش را از خطا مبرا مي داند. با دشمناني خطرناک روبرو مي شود ولي عقيده دارد هيچ يک از هوش و ذکاوت وي بهره اي نبرده اند و لاجرم طرز رفتار و گفتارشان آنها را لو مي دهد.
او وسوسه نظم و ترتيب دارد و متدهاي سنتي تحقيق را ناچيز مي شمارد و ترجيح مي دهد از طريق شناخت محرکه هاي رواني به موضوع جنايت نزديک شود. در جايي با بازرس «جاپ» شرط مي بندد که قضيه اي را فقط به کمک «سلول هاي خاکستري» اش (قوه تفکر) حل و فصل کند و اين در حالي است که در صندلي راحتي نشسته است.
گفتيم که هرکول پوآرو نظم و ترتيب و رخدادهايي را که براي عامه مردم بي معني جلوه مي کنند، از عناصر ضروري حل مسئله مي داند و معتقد است که بايد واقعه هاي جزئي را چون قطعات پازل کنار هم چيد تا به تصوير کامل دسترسي پيدا کرد. به اين ترتيب در اغلب رمان ها، پوآرو، در صحنه آخر، با گرد هم آوردن پرسوناژهاي داستان، به کشف حقيقت دست مي يابد و نام مقصر اصلي را آشکار مي کند.
در رمان «هرکول پوآرو صحنه را ترک مي کند»، پوآرو با شليک گلوله اي وسط پيشاني مقصر به داستان خاتمه مي بخشد و معتاقبا چون از خوردن دارويي که براي ادامه زندگي اش ضروري است دست مي کشد، صحنه زندگي را ترک مي گويد. روزنامه نيويورک تايمز در ششم اوت 1975 صفحه اي را به مرگ او اختصاص مي دهد. مقاله ياد شده اين گونه شروع مي شود: «Hercules Poirot, a Belgian detective who became internationallyh famous, has died in England, His agew was unknown.»
آگاتا کريستي احتمالا نام پوآرو را از نام دو کارآگاه خصوصي ديگر: «Julies Poiret» افسر پليس بازنشسته فرانسوي، پرسوناژ ابداعي Frank Howl Evens و «هرکول پوپو»، بازنشسته اداره امنيت، شخصي کوتاه قامت و چاق و چله که ماري بلاک لوندز در سال 1912 خلق کرده بود گرفته است.
اين مختصر از تبار دو پرسوناژ اصلي آثار خانم آگاتا کريستي مي تواند کمکي در شناخت بهتر آنها باشد. به هر روي نويسنده اينگونه به اهداف متعددي دست پيدا کرده است: کارآگاهي محلي، آشناي همه و قابل درک براي اغلب خوانندگاني که ترجيح مي دهند با افرادي همانند خودشان سروکار داشته باشند. سپس پژوهشگري با رفتار و هنجاري دور از ذهن که در عين حال بر همه چيز و همه کس اشراف دارد و پاسخ نگاه هاي گاهي سخره آميز را به موقع با بر کشيدن نقاب از روي بزهکاران کف دست مدعيان قرار ميدهد و نهايتا و شايد از روي تأمل، يا به صحنه آوردن ميس مارپل به اقدامي «از نظر سياسي بجا» دست مي زند.

نبايد از خاطر دور داشت که مبارزات «suffragettes»ها (نهضت هاي زناني که خواهان برخورداري از حقوق اجتماعي با مردان بودند) در سال هاي نخست قرن بيستم ايجاب مي کرد که زن نيز همپايه و همطراز مرد در صحنه اجتماع ايفاي نقش کند (نه به لحاظ قدرت جسمي، بي هيچ ترديدي به لحاظ قدرت تفکر و استدلال منطقي).
چرا خانم مارپل با ساير کارآگاهان ادبيات داستاني متفاوت است؟
فرزاد کريمي: شرلوک هلمز، هرکول پوآرو، خانم مارپل، کورت والاندر، فيليپ مارلو و ژول مگره را شايد بتوان معروف ترين شخصيت هاي ادبيات کارآگاهي دانست. براي ايرانيان سه تن از اين جمع شناخته شده ترند: شرلوک هلمز، هرکول پوآرو و خانم مارپل و اين به لطف سريال هايي است که بر اساس داستان هاي اين شخصيت ها، بارها از تلويزيون ايران پخش شده است. از اين سه شخصيت، دو نفر مخلوق يک نويسنده اند: هرکول پوآرو و خانم مارپل. چنين است که خالق اين دو شخصيت ماري کلاريسا ميلر يا همان آگاتا کريستي (انگلستان 1976-1890) به «ملکه جنايت» شهرت يافته است.
اما شايد علاقه مندان ايراني آثار کمتر آگاه باشند که آگاتا کريستي چندين مرتبه به ايران سفر کرده و داستان کوتاه «خانه اي در شيراز» حاصل اقامت او و همسرش در يکي از خانه هاي قديمي شيراز (نارنجستان قوام) است. کريستي اگرچه نويسنده داستان هاي عاشقانه نيز بوده است (با نام مستعار)، اما شهرت جهاني اش به خاطر شصت و شش رمان جنايي اوست. آثار او، پس از آثار شکسپير، پرفروش ترين آثار نويسندگان در تمام دوران و تمام زمينه ها هستند.
ميان نام هاي ذکر شده از کارآگاهان در تمامي سياهه ها، يک نام وضعيتي ويژه دارد: خانم مارپل. ساير اسم ها همراه نام کوچک شان مي آيند اما خانم مارپل همراه اسمي که تنها بر جنسيت او دلالت دارد؛ گو اين که زن بودن براي يک کارآگاه وضعيتي ويژه ايجاد مي کند. چندان دور از ذهن نيست خوانندگان اين يادداشت بتوانند به راحتي نام موسيو پوآرو (هرکول) يا کارآگاه هلمز (شرلوک) را به خاطر آورند اما در يادآوري نام دوشيزه مارپل (جين) دچار مشکل شوند!
خانم مارپل يک کارآگاه رسمي نيست؛ او پيردختري تنهاست که از روي تفنن و شايد گذران وقت به مسائل کارآگاهي علاقه نشان مي دهد. حتي خود او نيز در پاسخ به درخواست دوستانش براي حل معماهاي جنايي از اين سخن مي گويد که در اين زمينه اطلاعاتش «فقط تئوري است». با وجود اين، خانم مارپل به عنوان يک کارآگاه غير رسمي، يا آنچنان که در متن رمان ها از او ياد شده «کارآگاه محلي»، براي اهالي شناخته شده است تا آنجا که پليس براي همکاري با او بعضي ممنوعيت ها را کنار مي گذارد.

از ميان رمان هاي پرشمار آگاتا کريستي، دوازده رمان به ماجراهاي خانم مارپل اختصاص دارد. به نظر مي رسد کارآگاهي به عنوان يک شغل، خاص مردان است. يکي از جنبه هاي جذابيت يک کارآگاه زن (ولو به شکل تفنني) همين است. خانم مارپل متعلق به طبقه مرفه انگلستانِ بعد از عهد ويکتورياست. با همان خصلت هاي رفتاري: رعايت کامل آداب معاشرت، نزاکت، نظم، آرامش، پايبندي به اصول اخلاقي و قانون و تشويق ديگران به رعايت اين آداب. اين ويژگي ها را در شخصيت هرکول پوآرو نيز مي توان يافت اما به شکلي غلو شده.
به نظر مي رسد تفاوت هاي موسيو پوآرو و دوشيزه مارپل بيش از آن که در شگردهاي کشف جرم باشد، در نوع شخصيت پردازي از آنهاست. در شيوه هاي کارآگاهي هر دو از مظنونان خود بازجويي نمين کنند بلکه با آنها به گپ و گفت مي نشينند و با ايشان هم دردي مي کنند. هر دو موارد بسيار جزئي را با مسائل بزرگ پيوند مي زنند و با اتکا به حافظه قوي خود، افراد را با ديگران معادل سازي مي کنند. هر دو در آغاز فرضيه هاي متعدد و گاه دور از ذهن را مي پرورند و به هيچ شخص يا گفته اي اعتماد ندارند.
اما پوآرو و مارپل دو شخصيت کامل متفاوت دارند. حتي در ظاهر هم دو وجه کاملا متضاد از آنها به دست داده شده است. پوآرو کوتاه قد، چاق و با موهاي سياه تصوير شده و مارپل بلندقد، لاغر و با موهاي يکدست سفيد. پوآرو شخصيتي بسيار پرمدعا، مغرور و نمايشي دارد، حال آن که مارپل زني متواضع، فروتن و بي ادعاست.
پوآرو پليس سابق بلژيکي است که در سال هاي بعد از جنگ به انگلستان پناهنده شده و از اين رو شخصيتي برونگرا دارد اما مارپل يک انگليسي اصيل است، با شخصيتي درونگرا و کم سخن. نشانه هاي حزن و افسردگي را مي توان در پاره اي رفتارهاي پوآرو ديد اما مارپل زني سرخوش و پوياست، از جمله اين نشانه ها علايق متفاوت آنهاست. سرگرمي هاي مارپل تماشاي پرندگان، باغباني و بافندگي دستي است اما علاقه مشهور پوآرو غذا و غذا خوردن است.
اگر کارآگاه مشهور داستان هاي جنايي، هلمز را در رفتار و حرکاتش مردي شتاب زده و سريع در نظر آوريم، پوآرو در نقطه مقابل او بسيار آرام و وسواسي است و مارپل جايي ميان اين دو قرار دارد. اصولا رفتار و گفتار خانم مارپل واقعي تر، زنده تر و ملموس تر از دو ديگر به نظر مي رسد. در عين حال هلمز پيام هاي اخلاقي در رفتارهاي خود ندارد اما پوآرو و مارپل چنين نيستند. تفاوت پيام هاي اخلاقي اين دو را نيز، از جنبه هاي فردي و اجتماعي، بايد به تفاوت دوره زيست آنها مربوط دانست.
پوآرو پيام هايي جهاني تر و انساني تر براي مخاطبان خود دارد اما خانم مارپل، با توجه به اشرافيت ويکتوريايي اش، گاه رفتارها و گفتارهاي نژادپرستانه، يهودستيزي و متشخص نما از خود بروز مي دهد. وي همچنين با مظاهر مدرنيسم چندان سر سازگاري ندارد و در جايي از داستان «جسدي در کتابخانه»، خانه اي را «بسيار مدرن و زشت» خطاب مي کند. او همچنين به انسان هاي عليل به ديده تحقير مي نگرد، نگرشي که شايد در آن دوران چندان دور از شأن اشراف انگليسي نبوده است.

استفاده از يک شخصيت زن در نقشي کارآگاهي، تمايزهايي را ميان مجموعه رمان هايي که خانم مارپل شخصيت اصلي آنها بوده است با ساير آثار کريستي و چه بسا ساير آثار کارآگاهي با شخصيت اصلي مرد سبب شده است. پاره اي از تفاوت هاي شخصيتي پيش گفته با اين تفاوت جنسيتي در ارتباط است، از جمله درونگرا بودن و فروتني خانم مارپل. همچنين به دليل فضاي مردانه حاکم بر دستگاه هاي پليسي و قضايي آن روزگار انگليس و اصولا اين برداشت که کارآگاهي شغلي مردانه است، باعث شده برخلاف رمان هايي با شخصيت کارآگاه مرد، جلوه حضور زنِ کارآگاه در کليت داستان اندکي کاهش يابد.
اما همه اينها موجب انفعال شخصيت هاي زن در رمان هاي کريستي نشده است، چه خانم مارپل و چه ديگر شخصيت هاي زن فرعي. زنان هر جا عملکردي دارند، با قدرت عمل مي کنند و به عنوان کنشگراني تاثيرگذار در کشمکش هاي داستاني حضور دارند. شخصيت هاي زن قاتل در داستان هاي کريستي، زناني توانا، بي رحم و باهوش در اختفاي مدارک جرمند، چنان که خانم مارپل نيز در کشف آثار و ادله مربوط به جرم بي پروا و ملاحظه است.
استفاده از شخصيت کارآگاه زن در داستان اين مجال را به نويسنده داده است تا به دنياي دروني زناني که در ماجرا حضور دارند وارد شود و از فراخور مصاحبت زنان با شخصيت کارآگاه زن داستان، بسياري از ظرافت هاي ديد زنانه به امور روزمره بازنمايي شود؛ اموري که اتفاقا در زندگي بسيار مهم هستند اما در رمان هاي مردمحور، امکان بروز نمي يابند. از اساسي ترين و رايج ترين اين امور مي توان به نوع مواجهه زنان با خيانت همسران شان اشاره کرد يا نوع نگاه ايشان به زنان اغواگري که مورد توجه مردانند و شيوه هاي روبرويي مردان با چنين شرايطي.
حضور کارآگاه زن به مردان فرعي داستان مجال بيشتري براي سخن گفتن مي دهد اما کم گويي زنان در اين داستان ها، عمق بيشتري از ذهنيت و طرز تفکر ايشان را برملا مي سازد. در اين داستان ها، نه فقط شخصيت زن اصلي رمان که تقريبا تمامي زنان حاضر در روايت، هر يک عهده دار بيان ناگفته هاي دنياي زنانه اند؛ دنيايي با محدوديت هاي بيشتر، با عاطفه هاي گسترده تر، غم و اندوهي متفاوت تر و خشونتي پنهان در ظاهري از لطافت يا جنوني نهان در آرامش.

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۸۸۰۷۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کسب رتبه برتر در جشنواره ملی شعر دوست من کتاب

محمد برخوردار در گفتگو با خبرنگار مهر، بیان کرد: جشنواره ملی شعر و داستان دوست من کتاب در دو مرحله برگزار شده است که در مرحله اول ۱۹ استان و در مرحله دوم ۳۱ استان مشارکت داشتند که آثار آنان مورد داوری قرار گرفت و از ۸۵۰ اثر ارسالی، ۴۲ نفر به عنوان برگزیده معرفی شدند.

وی با بیان اینکه رتبه برتر را در بخش داستان بزرگسالان رشته داستان کودک، کسب کرده است افزود: هنر قادر است در هم افزایی میان نسل‌ها نقش داشته باشد و این درست است که شعر و قصه محصول چهار عنصر تفکر، خیال، احساس و تا حدودی تجربه خالق اثر است اما همه ی آثار خلق شده را می‌شود آتش زیر خاکستری دانست که نسیمی می‌تواند آن‌را شعله ور کند.

مدیر ادبیات و تاریخ اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس همدان ادامه داد: قصه، بازگویی حوادث ممکن الوقوع زندگی است که خیال نویسنده به آن شاخ و برگ می‌دهد و آن را برای شنیدن جذاب‌تر می‌کند و نوشته باید آیینه‌ای باشد که بتواند سیمای جامعه را در خود منعکس کند.

برخوردار با اشاره به اینکه جشنواره ادبی دوست من کتاب، جشنواره ادبی است خاطرنشان کرد: در این جشنواره اهمیتی خوبی برای آثار ادبی قائل شده است و توانسته اعتبار کسب کند و همانگونه که میدانیم داستان نویسی برای کودکان کمک به پرورش عواطف و افکار کودکان خواهد کرد.

کد خبر 6096926

دیگر خبرها

  • کسب رتبه برتر در جشنواره ملی شعر دوست من کتاب
  • عرضه روایت ترس سربازرس مگره در بازار نشر
  • شیرین مثل «شکرستان»/ پویانمایی که ۱۸ ساله شد
  • نظربازی با اصفهانِ اردیبهشتی
  • داستان سرماخوردگی در انسان‌ها از چه زمانی آغاز شد؟
  • به نشر با ۷۸۲ عنوان در نمایشگاه کتاب حاضر می‌شود
  • یادآوری خاطرات با نسخه بدنساز داستان اسباب بازی ها(عکس)
  • ترسناک‌ترین فیلم جهان که کشته داده!
  • انتشار کتابی از عدنان غُریفی در اولین سالگرد درگذشتش
  • ۲۰ فیلم ترسناک که بر اساس داستان واقعی ساخته شدند