ماگات به استقلال نه نمی گوید/ راه دو رگه ها را باز کردم
تاریخ انتشار: ۶ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۸۸۳۵۸۷
فریدون زندی گفت: ماگات راهی را رفته که می تواند برگردد. ماگات از آن دسته مربیانی است که نه نمی گوید و هر جا بشود می رود.
فریدون زندی ستاره چند سال پیش تیمهای ملی ایران و باشگاه استقلال و استیل آذین بعد از مدتها به ایران آمده تا با خانواده و اقوام خود دیدار کند. او در همین رابطه گفت و گویی را انجام داد که در ادامه می خوانید:
*ابتدا درباره حضور در ایران بگو.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
زودتر می خواستم بیایم اما نشد. برای ایران دلم تنگ شده بود. سه چهار روز اینجا هستم تا به اقوام و دوستان سر بزنم و سریع برگردم.
*ایران فرق کرده یا نه؟
ترافیک بیشتر شده است. این مشکل همیشه بود اما حالا شدیدتر شده و امیدوارم به زودی حل شود. ایران را خیلی دوست دارم و این را همه می دانند.
*بعد از تو در فوتبال ایران دورگه های زیادی آمدند. تو باعث شدی تا ستاره های جدید وارد ایران شوند و برای تیم ملی بازی کنند.
من اصلا معنی دو رگه را نمی دانم. مادرم آلمانی است و پدرم ایرانی اما بقیه نفراتی که به تیم ملی آمده اند اینطور نیستند. درست است؛من اولین نفر بودم. در تیم ملی خوب کار کردم و به نوعی موفق شدم راه را برای بقیه نفرات باز کنم و از این اتفاق خوشحالم.
*با بازیکنان دورگه فوتبال ایران آشنایی داری؟
از قدوس شناخت ندارم اما با اشکان در ارتباط هستم و باهم هنوز هم تلفنی حرف می زنیم. وقتی که مصدوم بودم به لندن رفتم و در کلینیک باشگاه فولام تحت درمان قرار گرفتم. در مجموع خیلی با اشکان دوست هستم اما با بقیه بازیکنان نه.
*مربیگری را شروع کرده ای. دوست داری روزی مربی استقلال شوی؟
هر کسی هدفی دارد و من هم از این قائده مستثنی نیستم. می خواهم همه مدارک را بگیرم. یک روز دوست دارم مربی استقلال شوم اما اینکه چه زمانی؟ نمی دانم. فعلا باید تمرکزم را روی کلاس های مربیگری بگذارم و همه مدارج را پشت سر بگذارم. فعلا خیلی جوان هستم.
*چه سبک مربیگری را دوست داری؟ از آن دسته مربیان خشک خواهی بود یا از آن ها که با بازیکنان رفیق هستند؟
من می خواهم بیشتر با بچه ها دوست باشم. نمی خواهم ژنرال باشم که همه به حرفم به اجبار گوش کنند. اما این را هم می خواهم که اگر چیزی گفتم همه پیروی کنند و به انجام برسانند.
*الگویت در مربیگری کیست؟
گواردیولا مربی تاکتیکی و رو به جلویی است و سعی می کنم از او یاد بگیرم. از طرفی دیگو سیمئونه هم در کارهای دفاعی یک الگوی فوق العاده به حساب می آید. فکر می کنم اگر یک میکسی بتوانم ایجاد کنم خیلی خوب خواهد شد. به خاطر همین یک الگوی خاص در مربیگری ندارم و از خیلی ها الگو برداری می کنم.
*منصوریان هم سرانجام استقلال را ترک کرد. استقلال تحت هدایت او را چطور دیدی؟
منصوریان مربی خوبی بود و کمی بدشانسی آورد. چیزی که من دیدم پارسال هم او در اوایل فصل خوب نتیجه نگرفت اما بعد به یک باره شرایط خیلی خوب شد و تااستانه قهرمانی هم پیش رفت. امسال هم همینطور؛ در اوایل فصل نتایج خوبی گرفته نشد و به خاطر همین و برای اینکه مانند سال قبل قهرمانی از دست نرود این اتفاقات رخ داد.
*به نظرت با این اتفاقات منصوریان به عنوان یک سرمایه جوان، سوخت یا هنوز فرصت دارد؟
نمیتوانم در این باره که سوخت یا نسوخت نظر بدهم. برایش آرزوی موفقیت می کنم. او مربی خوب و کاربلدی است.
*الان هم گزینه هایی چون اسون گوران اریکسون و فاتح تریم به عنوان گزینه های سرمربی گری استقلال معرفی شده اند. اصلا به نظرت این مربیان به فوتبال ما می آیند؟ حتی ماگات هم جزو گزینه ها قرار دارد.
من بی خبرم. اگر بیایند بد نیست اما فکر نمی کنم این اتفاق رخ دهد. البته ماجرای ماگات فرق دارد. ماگات راهی را رفته که می تواند برگردد. ماگات از آن دسته مربیانی است که نه نمی گوید و هر جا بشود می رود.
*دلت برای چه کسی بیشتر از همه تنگ شده بود؟
نمی توانم اسمی از کسی ببرم و کمی زشت است چرا که خیلی ها اینجا با من دوست شدند و من همه آنها را دوست دارم. در این چند روزی هم که آمدن می خواهم با همه آنها دیدار کنم.
*دوباره فوتبالیستهای ما به فوتبال قطر می روند و این ماجرا کمی شدت گرفته است. تو به عنوان کسی که در این کشور بازی کردی سطح فوتبال قطر را چطور می بینی؟
من از فوتبال قطر خبر دارم. شرایط مالی کمی بد شده است اما امکانات خوبی را به وجود آورده اند. با این امکاناتی که دارند نفرات و ستاره های بیشتری ورود می کنند. اینجا در ایران اما پیشرفت خیلی کم است و آن هم به خاطر کمبود امکانات است.
*درباره تیم ملی هم صحبت کن. شاگردان کی روش بدون باخت به جام جهانی رسیدند.
مهمترین چیزی که کی روش به این تیم داد نظم بود. همه بازیکنان با یک هدف بازی می کنند و ضرباهنگ خوبی دارند. به خاطر همین هم نتیجه خوبی به دست آمد. همه دست به دست هم می دهند و به موفقیت می رسند.
*به عنوان سوال پایانی. تیم ملی به دور دوم جام جهانی صعود می کند؟
از الان نمی شود گفت. باید ابتدا قرعه کشی را دید و سپس نظر داد. اگر کمی شانس داشته باشیم می توانیم این کار را انجام دهیم.
منبع: رویداد24
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۸۸۳۵۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تو زیبایی
ازایراد گرفتن به بینیمان که امضای اکثر ما ایرانیهاست آغاز میکنیم تا به کوچک بودن لب و جوشهای وقت و بیوقتمان میرسیم، بعد تصاویر فلان سلبریتی یا فلان مدل مشهور زارا در ذهنمان نقش میبندد و آنجاست که سرخورده و مأیوس از خلقتمان پروژه عظیم زیبا شدن را شروع میکنیم. راستش را بخواهید آغاز قصه بسیاری از افرادی که تا حد مرگ زیر تیغ رفتند هم از همین جاها آغاز میشود. پس باید حواسمان را جمع کنیم حالا که در دیوارهای مدرنیته و زیر بمباران رسانه و علم پیشرفته زندگی میکنیم یک وقت کارمان به جایی نرسد که حتی خودمان را نشناسیم یا احساس غالبمان به خودمان انزجار و تنفر باشد.۱- تو زیبایی چون منحصر به فردی
تا حالا به این فکر کردهاید که از هرکدام ما در کل عالم هستی و بین میلیاردها انسان زنده و مرده فقط یک نسخه وجود دارد؟ چهره ما مثل اثر انگشتمان میماند و وجه تمایز ظاهری ما با باقی آدمها همین است و همین تفاوت است که خیابانها و شهرها را زیبا میکند. اگر همه ما شبیه هم بودیم و هیچ تفاوتی نداشتیم زندگی چقدر خستهکننده و تکراری میشد اما الان از صبح تا شب در مترو، خیابان، مدرسه و دانشگاه ما شاهد شکلها، رنگها و اندازههای متفاوتی از آدمها هستیم و اگر به چشممان عینک زیبایی بین زده باشیم در هر کدام میتوانیم قشنگی منحصر به فردی را جستوجو کنیم، در دختری رگههای آبی چشمهایش، در زنی لبخند شیرین و گرمش، در پسری موهای فرفری و درهمش و... پس ما زیباییم چون منحصر به فردیم.
۲- تو زیبایی چون با اعتماد به نفسی
حقیقتا اعتماد به نفس مستقیم بر تصویر ما و بر ذهن دیگران تأثیر میگذارد. فردی که دائم از خودش بدگویی میکند، خودش را آنطور که باید قبول نداشته باشد و نپذیرفته باشد در برابر تعاریف دیگران امتناع کند و منکر زیباییهایش باشد تصویر خوبی از خود برای بقیه به جا نمیگذارد اما از آن طرف اگر واقعا خود را باور داشته باشید و نقصها و زیباییهایتان را پذیرفته باشید همیشه احساسی خوشایند برای دیگران از خودتان بر جای میگذارید. اگر در خاطراتتان هم بگردید بهکرات انسانهای زیبایی میبینید که به دلیل اینکه به خودشان اعتماد نداشتند، تصویر زیبایی در ذهن شما ندارند. پس اعتمادبهنفستان را با پذیرش خودتان بالا ببرید تا هم زیباییهایتان را بیشتر ببینید و هم جهان را.
۳- تو زیبایی، چون واقعی هستی
بعید میدانم فردی باشد که این روزها با گشتن در فضای مجازی و دیدن عکسهای بینقص بلاگرها و مدلها خودش را با آنها مقایسه نکرده باشد اما بهنظر شما چند درصد این عکسها آنچه واقعا هست را به نمایش میگذارد. اینفلوئنسری در مصاحبهای میگفت ما دائم تحت رژیمهای سخت پزشکان حاذقیم و مربیهای رژیم داریم. مرتب ورزش میکنیم. بهترین آرایشگرها، مو و صورتمان را آرایش میکنند. بهترین عکاسها از بهترین زاویهها عکس برمیدارند. بهترین ادیتورها عکسها را فتوشاپ میکنند. حالا ما آدمهای معمولی که هر از گاهی به جای شام میوه میخوریم و برای آرا و ویرا کردن به آرایشگاه زری خانم میرویم، خودمان را با آنها مقایسه میکنیم.بیایید از این قیاس کردن دست برداریم و خودمان را با گودی زیرچشمها و جای جوشهایمان دوست داشته باشیم.
۴- تو زیبایی چون خالقت زیباست
خداوند در قرآن آیهای دارد که میفرماید«وا... یحب جمال». یعنی آهای بنده خوبم من زیبایی هارا دوست دارم و تو را زیبا آفریدم. وقتی در این آیه غرق شویم و به لطافت خداوند فکر کنیم واقعا به این نمیرسیم خالقی که زیبایی دوست دارد پس چطور میتواند مخلوقی زشت و کریه بیافریند؟همه ما زیباییم، فقط باید درک کنیم زیبایی حقیقی آنچیزی است که در قلبها و دلهایمان میگذرد و چهره ما فقط ماسکی است که در این جهان از آن استفاده میکنیم، حالا اینکه گاهی به خاطر بلوغ تغییر کند، جوش بزند، دماغش قوز شرقی داشته باشد، چه فرقی میکند؟ نه اینکه به خودمان اهمیت ندهیم و نرسیم؛ قطعا باید مراقب خود و جسممان باشیم و به آن برسیم اما اهمیت بیش از حد به ظواهر، ما را در همان سطح نگه میدارد و هیچگاه اجازه اینکه تجربههای عمیقتر داشته باشیم را به ما نمیدهد. پس بکوشیم بیشتر روحمان را زیبا و صاف و شفاف کنیم، چون زیبایی حقیقی چیزی فراتر از پوست شفاف و چشم رنگی و بینی نوک بالاست.
۵- تو زیبایی چون مراقب خودتی
کارهایی را انجام بدهید که بعد آن احساس خوبی به خودتان داشته باشید. مثلا ورزش کردن با بدن ما این کار را میکند پس فعالیت بدنی را ولو ۱۰دقیقه در برنامه خود بگنجانید. مدیتیشن کردن یا به خود رسیدنهای معقول مثل اینکه روتین پوستی مرتبی داشته باشید یا مدل مویتان را گاهی مرتب کنید، باعث میشود خودتان را بیشتر دوست داشته باشید. بهخصوص برای دخترها که این اصطلاحا قرتی بازیها در وجودمان است اما باید حواسمان را جمع کنیم که این به خود رسیدنها افراطی نشود و طوری نباشد که طبیعی بودن و بکر بودنمان را از ما بگیرد. یادتان که نرفته؟ ما با تفاوتهایمان زیباییم!
۶- تو زیبایی چون عروسک خیمه شب بازی نیستی
دنیای مد و فشن مثل چرخ و فلک دائم در حال تغییر است و هر روز یک ترند جدید، استایل جدید و مدل جدیدی را به بازار میآورد و هدفش بیشتر از زیبایی، پول و تجارت و فروش است، مثلا اگر شما یک کلاه خاص تولید کنید و به اصحاب رسانه بدهید تا جلوی شاتهای دوربین از آن استفاده کنند، تبریک میگویم شما مدسازی کردید و از فردای آن روز احتمالا این گزینه از برند و مغازهتان پر فروش میشود و سود کردهاید. پس دنیای مد و فشن و رسانه صرفا به فکر زیباتر شدن ما نیست بلکه به فکر جیب خودش است و ما اگر بخواهیم تابع دنیای مد باشیم هر روز باید در کلینیکها و مغازهها باشیم تا یک روز هیکلمان را ساعت شنی کنیم و یک روز اسکینی، یک روز لباس راه راه بخریم و یک روز لباس پلنگی. پس بیایید عروسک خیمه شب بازی سرمایه گذاران نباشیم و از آنچه داریم، لذت ببریم.