Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرآنلاین»
2024-04-29@17:50:14 GMT

درسی مهم از مهلت خواهی روز تاسوعا

تاریخ انتشار: ۸ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۹۰۲۴۶۶

درسی مهم از مهلت خواهی روز تاسوعا

فرهنگ > دین و اندیشه - تاسوعا یا همان نهم محرم یادآور نهمین روز از محرم سال 61 هجری قمری و واقعه کربلاست.

هر چند تاسوعا به نام قمر بنی‌هاشم علیه السلام رقم خورده است و عاشقان و شیفتگان آن حضرت با اینکه شهادت آن جناب در روز عاشوراست این روز را به عزاداری آن سقای تشنه لب اختصاص داده‌اند که سنتی بس شریف و ارزشمند است؛ اما وقایعی را در بردارد که ارزشمندند و می‌توان با بازخوانی دوباره آنها به درس‌ها و پیام‌های بیشتری از کلاس پُر درس و عبرت عاشورا دست یافت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

روز تاسوعا، روز محاصره حسین علیه السلام و یارانش‏

مرحوم کلینی در کتاب شریف کافی به نقل از عبدالملک می‌نویسد: امام صادق علیه السلام فرمود: تَاسُوعَاءُ یَوْمٌ حُوصِرَ فِیهِ الْحُسَیْنُ ع وَ أَصْحَابُهُ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ بِکَرْبَلَاءَ؛ تاسوعا، روزى است که حسین و یارانش (که خدا از ایشان، خشنود باد) در کربلا، محاصره شدند و سپاه شام، بر گِرداگِرد آنها حلقه زد و آنها را محاصره کرد؛ ابن مرجانه و عمر بن سعد از وفور و فراوانىِ سپاهیان، شادمان شدند و در این روز، حسین علیه السلام و یارانش را که خدا از ایشان خشنود باد، ناتوان شمردند و یقین کردند که کسى به یارى حسین علیه السلام نخواهد آمد و عراقیان هم به او کمکى نخواهند کرد؛ امام صادق علیه السلام بعد از این سخن این جمله را بر زبان جاری ساخت: بِأَبِی الْمُسْتَضْعَفُ الْغَرِیبُ؛ یعنی پدرم به فداى غریبی که او را ناتوان شمردند.

عصر تاسوعا، آهنگ حمله دشمن و آنچه که در خیمه گاه حسین علیه السلام گذشت؛ مجاهدت‌هاى سیّد الشهدا علیه السلام و همه شهداى راه حق و فضیلت در طول تاریخ، براى آشنا کردن مردم با خداوند متعال و استقرار یگانه‏‌پرستى در سایه حکومت دینى در جهان بود؛ آنچه حسین علیه السلام را می‌آزرد دوری مردم از روح دین و بندگی خدا بود.

تاریخ طبرى به نقل از ابو مِخنَف، درباره حوادث عصر تاسوعا می‌نویسد: حارث بن حَصیره از عبداللّه بن شریک عامرى برایم نقل کرد که: عمر بن سعد ندا داد: اى لشکر خدا! سوار شوید و بشارتتان باد! آنگاه، خود با مردم، سوار شد و پس از نماز عصر، به سوى آنان (سپاه امام حسین علیه السلام)، حرکت کرد.

حسین علیه السلام، جلوى خیمه نشسته بود و پاهایش را برگِرد شمشیرش حلقه کرده بود و سرش بر روى زانوانش گذارده بود که خواهرش زینب علیهاالسلام، صداى حرکت لشکر ابن سعد را شنید و به برادرش نزدیک شد و عرض کرد: اى برادر من! شما هم صداهایی را که نزدیک می‌شوند، می‌شنوید؟

حسین علیه السلام، سرش را بلند کرد و فرمود: پیامبر خدا صلى الله علیه و آله را در خواب دیدم؛ به من فرمود: تو به سوى ما می‌آیى؛ خواهرش به صورت خود زد و گفت: واى بر من!

حسین علیه السلام فرمود: خواهرم! رحمت خدا بر تو باد! آرام باش؛ عبّاس بن على علیه السلام آمد و عرض کرد: اى برادر! دشمن حرکت کرده و به سوی ما می‌آید.

امام حسین علیه السلام برخاست و فرمود: یا عَبّاسُ، ارکَب بِنَفسی أنتَ یا أخی حَتّى تَلقاهُم. فَتَقولُ لَهُم: ما لَکُم و ما بَدا لَکُم؟ و تَسأَلُهُم عَمّا جاءَ بِهِم؟

اى عبّاس! اى برادرم! جانم فدایت! سوار شو و با آنان ملاقات کن و بپرس که در چه حالند و چه شده است و براى چه به سوی ما می‌آیند؟

عبّاس علیه السلام با 20 سوار، به پیشواز آنان رفت؛ زُهَیر بن قَین و حبیب بن مُظاهر نیز میان آن 20 تن بودند؛ عبّاس علیه السلام به آنان گفت: چه شده و چه می‌خواهید؟ گفتند: فرمان امیر آمده که به شما پیشنهاد دهیم که یا به حکمش گردن نهید و یا با شما بجنگیم؛ عبّاس علیه السلام گفت: عجله نکنید تا به سوى اباعبداللّه باز گردم و آنچه را گفتید به او برسانم؛ آنان ایستادند و گفتند: این خبر را به او برسان و پاسخش را برای ما بیاور.

عبّاس علیه السلام با شتاب به سوى حسین علیه السلام بازگشت تا خبر را برساند؛ هنگامی‌ که عبّاس‌بن‌على علیه السلام نزد امام حسین علیه السلام آمد و پیشنهاد عمر بن سعد را باز گفت، امام علیه السلام به او فرمود: به سوى آنان باز گرد و اگر توانستى، بازشان گردان و (رویارویى با) آنها را تا صبح به تأخیر بینداز.

لَعَلَّنا نُصَلّی لِرَبِّنَا اللَّیلَةَ و نَدعوهُ و نَستَغفِرُهُ، فَهُوَ یَعلَمُ أنّی قَد کُنتُ احِبُّ الصَّلاةَ لَهُ، وتِلاوَةَ کِتابِهِ، وکَثرَةَ الدُّعاءِ وَالاستِغفارِ!

تا امشب براى پروردگارمان نماز بخوانیم، او را بخوانیم و از او طلب آمرزش کنیم، چراکه او خود می‌داند که من، نمازگزاردن براى او، تلاوت کتابش، دعا و آمرزش‏ خواهىِ فراوان را دوست دارم.

(بعد از دریافت پاسخ) عبّاس بن على علیه السلام به شتاب بازگشت و به آنها گفت: اى مردم! ابا عبد اللّه، از شما می‌خواهد که امشب، باز گردید تا در این باره (قصدی که دارید) بیندیشد.
طبری به نقل از امام زین العابدین علیه السلام ادامه می‌دهد: پیکى از سوى عمر بن سعد، نزد ما آمد و به گونه‏‌اى ایستاد که سخنش را بشنویم و سپس گفت: ما تا فردا به شما، مهلت می‌دهیم؛ اگر تسلیم شدید، شما را به سوى امیرمان عبید اللّه بن زیاد می‌بریم و اگر خوددارى کردید، شما را رها نخواهیم کرد.

درسی مهم از مهلت خواهی روز تاسوعا

مجاهدت‌هاى سیّدالشهدا علیه السلام و همه شهداى راه حق و فضیلت در طول تاریخ، براى آشنا کردن مردم با خداوند متعال و استقرار یگانه‏‌پرستى در سایه حکومت دینى در جهان بود؛ آنچه حسین علیه السلام را می‌آزرد دوری مردم از روح دین و بندگی خدا بود.

امام حسین علیه السلام عصر تاسوعا تا به صبح عاشورا را مهلت گرفت تا در یک کلاس عملی و کاملاً واقعی این مبنا و محور قیام خود را به تصویر بکشد به همگان نشان دهد که هدف او از این حرکت عظیم زنده کرده دین و بندگی واقعی خدا است و از دینی که در ظاهر نماز و روزه و قرائت قرآن است ولی امام آن یزید و یزیدیان زمان است بیزار است.

و این، درس بزرگى است که امام حسین علیه السلام براى ارائه آن به عموم مسلمانان، به خصوص پیروان خود، در عصر تاسوعا، از دشمن، یک شب مهلت خواست و بدین سان، شب عاشورا، آخرین شب انس امام حسین علیه السلام و یارانش با انیس ذاکران بود؛ در منابع تاریخی آمده است:

جاءَ اللَّیلُ، فَباتَ الحُسَینُ علیه السلام تِلکَ اللَّیلَةَ [لَیلَةَ عاشوراءَ] راکِعاً ساجِداً باکِیاً مُستَغفِراً مُتَضَرِّعاً و باتَ أصحابُهُ و لَهُم دَوِیٌّ کَدَوِیِّ النَّحلِ.

شب فرا رسید و حسین علیه السلام، شب عاشورا را به رکوع و سجود و گریه و آمرزش‏‌خواهى و تضرّع و زارى پرداخت و یارانش در آن شب، زمزمه‏‌اى مانند آواى زنبور (بدون وقفه) داشتند.

/6262

کلید واژه‌ها : امام حسین(ع) - محرم -

منبع: خبرآنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۹۰۲۴۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مریم خمینی نوه امام در خارج از کشور چه کاره است؟

به گزارش تابناک به نقل از عصر ایران، خانم معصومه حائری یزدی همسر آیت‌الله سید مصطفی خمینی و دختر آیت‌الله شیخ مرتضی حایری یزدی صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی در تهران درگذشت.

وی مادر سید حسین و مریم خمینی بود. حجت‌الاسلام سید حسین خمینی از اوایل دهه ۶۰ عملا از عرصه های رسمی و رسانه‌ای کنار است و خواهر او (نوه امام خمینی) هم در خارج از کشور زندگی می‌کند و به طبابت و کارهای علمی اشتغال دارد و خانواده برای دفن مادر منتظر بازگشت اوست. (دو فرزند دیگر در کودکی درگذشته بودند).

 
 

از نکات شگفت‌آور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.

او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان می‌کرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب می‌کردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.

با این که عروس ارشد امام اهل مصاحبه با رسانه‌ها نبود اما برای اولین بار اول آبان ۱۴۰۰ و به مناسبت چهل‌وچهارمین سالگرد درگذشت مشکوک سید مصطفی خمینی گفت‌وگویی با او منتشر شد که بسیار مورد توجه قرار گرفت خصوصا جاهایی که حکایت از نگاه امروزین آقا مصطفی خمینی داشت و تصویر متفاوتی از فرزند فقید امام ترسیم می‌کرد.

درباره فرزندان چنین گفته بود: «خدا چهار فرزند به من داد که دو تا از آن‌ها از دنیا رفتند و الان تنها حسین و مریم برای من باقی مانده‌اند. هر دو دختر بودند و یکی در ایران و یکی در نجف از دنیا رفت. اولی چند روز بعد از به دنیا آمدن از دنیا رفت و علتش هم این که اوضاع ما در آن ایام به خاطر مسائل انقلاب خیلی ناجور و نامناسب و دگرگون بود و در همان ایامی که تازه این دختر به دنیا آمده بود، نیروهای دولتی وارد منزل ما ‌شدند و هول و هراس ایجاد ‌کردند و حال خود من خیلی بد و خراب بود و شاید این بچه بر اثر همان مسائل مُرد و از دنیا رفت.

دومی هم بلافاصله بعد از تولد و بر اثر یک بیماری کشنده از دست رفت؛ البته برخی به من می‌گفتند که این فرزندم، پسر بوده ...»

دیگر خبرها

  • اهانت به امام خمینی(ره) در کتاب درسی هند؟
  • اجرای ۳۵۰ برنامه توسط آستان قدس رضوی در ایام دهه کرامت
  • پاسداران خود را در راه امنیت مردم فدا می‌کنند
  • تاریخ شهادت امام جعفر صادق(ع) ۱۴۰۳ + زندگینامه و احادیث
  • برپایی بیش از ۸ هزار محفل شیرخوارگان حسینی در ایران و کشور‌های جهان
  • جشن بزرگ «خدا قوت کارگر» در ورزشگاه امام رضا علیه السلام برگزار می‌شود
  • مریم خمینی نوه امام در خارج از کشور چه کاره است؟
  • کتاب «رازهای زیارت اربعین» روانه بازار نشر شد
  • مرحله استانی دومین جشنواره سرود فجر بسیج در بوشهر برگزار شد
  • نوه امام خمینی در خارج از کشور چه کاره است؟