نخستین روستای دوره نوسنگی زیر تیغ بولدوزرها و حفاران غیر مجاز
تاریخ انتشار: ۱۰ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۹۱۴۷۰۲
«حسن فاضلینشلی» باستانشناس گفت: وزارت راه پیش از انقلاب و بعدها اداره گاز محوطه باستانی کمیشانی را به طور کامل تخریب کردهاند هیچ منطقهای به اندازه بهشهر دارای غنای آثار تاریخی و فرهنگی نیست و هیچ نقطه از ایران نیز به اندازه این منطقه دستخوش حفاریهای غیر مجاز نشده است.
به گزارش صدای ایران، احداث جادهای که به سمت ساری، نکا و بهشهر میرود، در حالی پیش از انقلاب تنها روستای نوسنگی شمال ایران را به دونیم تقسیم کرده است که باستانشناسان وضع تنها کلونی باقیمانده از غارها و محوطههای باستانی شمال ایران را به دلیل معدنکاوی و ساختوسازهای بیضابطه در خطر نابودی کامل اعلام کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پروژه تخریب غارهای باستانی شمال ایران که از پیش از انقلاب به دلیل هجوم فعالیتهای گسترده عمرانی و معدنی آغاز شده بود و تا کنون هم ادامه دارد به غار هوتو و کمربند ختم نمیشود. در نزدیکی همین غارها، یکی از دستنخوردهترین محوطههای باستانی و غار باستانی شمال ایران در روستای «رستم کلا» به واسطه برداشت معدن در معرض تخریب قرار گرفته است. محدوده غار کمیشانی که باستانشناسان از آن به عنوان بزرگترین و قدیمیترین روستای دوره نوسنگی در ایران نام میبرند با احداث جاده ساری ـ بهشهر دو نیم شده است و این جاده درست از وسط این محوطه باستانی عبور کرده است و هماکنون نیز باقیمانده این محوطه باستانی به دلیل قرار گرفتن در مسیر گازکشی به روستاها و مناطق اطراف مورد تهدید است.
نخستین روستای نوسنگی حاشیه خزر
غارهای باستانی شمال ایران در میان هجوم گسترده تخریبها و تهدیدها در حالی نفسهای آخر را میکشند که باستانشناسان برای حل معادلات مجهول تاریخی و دورههای پیش از تاریخ به کاوش محوطههای اطراف این غارها روی میآورند و حالا کلنگ خود را برای پاسخ به پرسش منشأ شکلگیری نخستین روستاهای بخش جنوبی دریای خزر به یک دیواره در مجاورت جاده ساری ـ بهشهر فرود آوردهاند. دیوارهای که در نظر نخست بیش از آنکه تداعیکننده رد پای انسان عصر باستان در قدیمیترین روستای نوسنگی ایران باشد، زخم تیغههای بولدوزر را نشان میدهد که برای احداث جاده بیمحابا قدیمیترین روستای نوسنگی ایران را شکافته است.
«حسن فاضلینشلی» باستانشناس، برای یافتن پاسخ این پرسش که دوره گردآوری خوراک و شکارورزی در شمال ایران چه زمانی به پایان رسیده و آغاز کشاورزی و روستانشینی در شمال ایران به چه زمان بازمیگردد و چگونه این اتفاق افتاده است به کلونی غارهای باستانی شمال کشور وارد شده است.
او که هم اکنون در فصل نخست کاوش باستانشناسی محدوده غار کمیشان است و ترانشه باستانشناختی خود را درست در کنار دیواره جاده ساری - بهشهر به صورت عمودی گشوده است، مطالعات و نتایج کاوشهای فعلی را بسیار مهم میداند. فاضلی نشلی معتقد است، محوطه باستانی کمیشانی منطقهای است که میان اوراسیا و خاورمیانه قرار گرفته و مطالعات آن نهتنها برای باستانشناسی خاورمیانه که برای منطقه اوراسیا نیز بسیار حایز اهمیت است.
این باستانشناس میگوید: یکی از دلایلی که باعث شد این پروژه با همکاری دانشگاه تهران و پژوهشگاه میراث فرهنگی کلید بخورد و پای باستانشناسان به این منطقه باز شود، این بود که عمده پژوهشهای مرتبط با دوره نوسنگی در غرب ایران متمرکز بود و باستانشناسان و محققان پژوهشهای گسترده خود را درباره جوامع نوسنگی در زاگرس ایران، عراق، بخشهای از ترکیه و مناطقی در سوریه، لبنان و فلسطین متمرکز کردند. حتی در ایران در همین سالیان اخیر تقریبا ٩٠درصد کاوشهای جوامع نوسنگی به غرب ایران و منطقه زاگرس مرکزی ارتباط داشت.
غفلت از محوطههای باستانی مازندران
فاضلینشلی تعداد پژوهشهای باستانشناسان را در خطه شمالی ایران اندک خواند و گفت: پژوهشهایی که در شمال ایران در کلونی غارهای باستانی صورت گرفته با اهداف دیگری چون یافتن زیستگاه و بقایای انسانهای نئاندرتال انجام شده است. به گفته او در اواخر سال ١٩٥٠ و اوایل ١٩٦٠ «كارلتون كان» استاد باستانشناسي دانشگاه فيلادلفيای آمريكا غار هوتو و کمربند را با هدف یافتن انسانهای اولیه و نئاندرتال کاوش کرد و ١٤ متر از لایههای فرهنگی غار هوتو و کمربند را طی دو هفته کاوید. هر چند که این کاوشها بسیار ناقص بود اما نشان میدهد که انسان عصر میانسنگی حدود ٦ هزار و ٥٠٠ سال قبل از میلاد وارد دوره نوسنگی شد.
پرسشی که هماکنون از زمان کاوش باستانشناس آمریکایی هوتو و کمربند پیش روی باستانشناسان قرار گرفته این است که چرا عصر کشاورزی و روستانشینی در منطقه شمال ایران ٣ هزار سال دیرتر از منطقه زاگرس آغاز شده است؟ آیا این منطقه دیرتر از زاگرس وارد عصر کشاورزی و روستانشینی شده یا کاوشهای باستانشناسی آن ناقص است؟
فاضلی نشلی که مدرس دانشگاه تهران در رشته باستانشناسی است، در پاسخ به این سوالات اینگونه توضیح میدهد که باید توجه داشت در مناطق دیگر اوراسیا و شرق دور نیز دوره نوسنگی بسیار دیرتر آغاز شده و بیشترین فرضیات این موضوع را مطرح میکنند که جوامع نوسنگی از منطقه زاگرس به منطقه شمال کشور کوچ کردهاند یا آنکه سبک جدیدی متفاوت از منطقه زاگرسی در دوره نوسنگی در شمال ایران گسترش یافته و بدینترتیب دوره نوسنگی در این منطقه ٣ هزار سال دیرتر آغاز شده است.
این باستانشناس میگوید: «نمیتوانیم تصور کنیم جوامع شکارورز و گردآورنده خوراک زندگی خود را به یکباره رها کرده و وارد سبک جدیدی از زندگی شدهاند و حالا سوال این است که این مرحله انتقال چگونه صورت گرفته است؟» باستانشناسها همچنین در بررسی محوطه باستانی کمیشانی با سوالات زیادی مواجه شدهاند. آنها در پی این پاسخ هستند که پسروی و پیشروی دریا در دوره باستان در شمال ایران چگونه بوده است؟ بر اساس کاوشهای باستانشناسی كارلتون كان و مطالعه بقایایی که از استخوان فوک دریایی عصر باستان در اختیار باستانشناسها است، مشخص میشود که انسان عصر نوسنگی در روستای کمیشانی در آن دوره کنار ساحل خزر زیست میکرد و به شکار فوکهای دریایی مشغول بود. با مطالعه محوطه باستانی کمیشانی مشخص شده است که دریای خزر اکنون نسبت به دوره نوسنگی بیش از ٢٠ کیلومتر عقبنشینی کرده است.
باستانشناسها همچنین در بررسی کمیشانی به این نتیجه رسیدهاند که زیستگاه جوامع نوسنگی تنها در داخل غارها نبود و آنها بیرون از غار نیز زندگی میکردند. به همین دلیل است که دکتر فاضلی نشلی، باستانشناس، پیشنهاد ایجاد چند گمانه در محوطه شمالی و جنوبی کمیشانی در دو سوی جاده ساری - بهشهر را به پژوهشکده باستانشناسی داد. فاضلی نشلی میگوید: «اولویت مطالعات به منطقه کمیشانی داده شد؛ اما وزارت راه پیش از انقلاب و بعدها اداره گاز محوطه باستانی کمیشانی را به طور کامل تخریب کردهاند و هم اکنون زخم تیغههای بولدوزرها به این محوطه قابل مشاهده است که بخشهای عظیم آثار دوره نوسنگی را از بین بردهاند.»
قدیمیترین روستای نوسنگی خارج از غار
پژوهشها و کاوشهایی که باستانشناسان در محوطه باستانی کمیشانی انجام دادهاند، خبر از نخستین محوطه نوسنگی را پیش از سفال در شمال کشور میدهد. فاضلی نشلی در حالی که کنار ترانشه باستانشناختی خود در حاشیه جاده ساری ـ بهشهر ایستاده است، میگوید: «در این نقطه یکی از بزرگترین و قدیمیترین روستاهای دوره نوسنگی وجود داشته و تا این لحظه به جز این منطقه هیچ محوطه نوسنگی پیش از سفال در ایران یافت نشده و کمیشانی قدیمیترین روستای نوسنگی خارج از غار در شمال ایران است.» جالب آنکه اکنون در عرصه این محوطه باستانی ساختوسازهای غیرمجاز انجام میشود و احداث شهرکهای صنعتی سبب شده است آثار دوره پارینهسنگی و عصر آهن در اطراف این محوطه ارزشمند که اطلاعات خوبی از زندگی انسان نوسنگی به دست میدهد، مورد تخریب جدی قرار بگیرد.
فاضلی نشلی میگوید: «وقتی مسیر لوله گاز و آب از این محوطه عبور کرد، تعداد زیادی ابزار سنگی، هاون و اشیا و استخوان انسانی به دست آمد که هماکنون در اداره میراث فرهنگی استان مازندران نگهداری میشود. به دلیل همین تخریبهای گسترده صورتگرفته در محوطه کمیشانی نیز ما تلاش کردیم گمانههای باستانشناسی را به گونهای ایجاد کنیم که کمترین آسیب را به آثار تاریخی محوطه برساند و از این طریق بتوانیم حجم آسیبدیدگی محوطه را به طور دقیق مورد بررسی قرار دهیم.»
سرپرست هیأت کاوش باستانشناسی محوطه کمیشانی ادامه میدهد: «گمانه عمودی باستانشناسی ایجادشده در کمیشانی بیانگر لایههایی از عصر مفرغ و تدفینهای این دوره است. همچنین لایه سوم به هزاره پنجم پیش از میلاد بازمیگردد که دو هزار سال قدیمیتر از عصر مفرغ است. در لایههای چهارم و پنجم نیز حدود دو متر قلوه سنگ، ابزار سنگی و خشت قالب گرفتهشده وجود دارد که این لایه ما را با ابهامات بسیار مواجه کرده است.» او میگوید: «کاملا مشخص است که در دوره نوسنگی قبل از سفال، خشت پخته قالب گرفتهشده، وجود دارد و ما نیز در مساحت بیش از یک متر مربع بالغ بر یکصد کیلو خشت پخته کشف کردهایم؛ اما هنوز نمیدانیم به جز ابزار سنگی و قلوهسنگهای طبیعی، وجود این گل پخته در این لایه به چه دلیل است؟ از همین رو، این نمونهها را برای دانشگاه کاشان ارسال کردیم تا با تاریخگذاری دقیق قدمت آنها مشخص شود.»
به گفته فاضلی نشلی، بخشی دیگر از آثار به دست آمده در ترانشه عمودی باستانشناسی در حاشیه جاده بهشهر - ساری نشان از وجود یک جامعه روستایی در دوره نوسنگی پیش از سفال دارد که اگر با تاریخگذاری دقیق به نتیجه برسیم، میتوانیم اعلام کنیم یکی از مهمترین نوآوریهای تکنولوژیکی در عهد باستان در شمال ایران کشف شده است که تقریبا در خاورمیانه باستان بینظیر است.
در حال حاضر شواهد باستانشناسی نشان میدهد که محوطه کمیشانی مربوطه به دوره نوسنگی قبل از سفال (هزاره هفتم و هشتم قبل از میلاد) است. باستانشناسان با مطالعه فرآیند شکلگیری نخستین جوامع روستایی در این بخش از ایران احتمال میدهند که در این محوطه دورههای میانسنگی هم وجود داشته باشد.
مرگ غارهای باستانی توسط بولدوزرها و حفاران غیر مجاز
با توجه به اهمیت محوطه باستانی کمیشانی و پرسشهایی که باستانشناس مطرح میکنند، هماکنون لازم است تمهیداتی برای محوطههای باستانی شمال ایران اندیشیده شود تا باستانشناسها بتوانند با بررسی محوطههای باستانی شمال کشور کلاف بزرگ و در هم تنیدهاي از سوالات و ابهامات را که هنوز پاسخی به سوالاتشان نداده است، باز کنند.
فاضلی نشلی میگوید: «در حال حاضر غار کمربند به طور کامل از بین رفته است و دیگر آثاری در این غار باستانی وجود ندارد. از غار باستانی هوتو نیز تنها یک بخش سالم باقی مانده است که قرار است دوباره بازنگری شود. غار رستم کلا از معدود غارهای سالم منطقه است که آن نیز اکنون به دلیل فعالیتهای معدنی مورد تهدید است.»
براساس آنچه باستانشناسها میگویند، جدای از محوطه و غار کمیشانی و دیگر غارهای باستانی در شمال ایران در مسیر جاده بهشهر نیز محوطه گوهرتپه متعلق به عصر مفرغ و آهن وجود دارد که سازمان میراث فرهنگی با همکاری دیگر دستگاهها میتواند این منطقه را با کشف قدیمیترین روستای نوسنگی شمال ایران با معماری مختص خود به پروژه از غار تا شهر تبدیل کند و بدین ترتیب سایت موزه غارهای باستانی شمال ایران از محوطه کمیشانی آغاز شود تا گردشگران بتوانند از مهمترین آثار تاریخی و باستانی شمال ایران در حاشیه جاده بازدید کنند.
حسن فاضلی نشلی باستان شناس و مسئول کاوش باستانشناسی کمیشانی میگوید: «هیچ نقطهای از ایران به اندازه منطقه بهشهر دارای غنای آثار تاریخی و فرهنگی نیست و هیچ نقطه از ایران نیز به اندازه این منطقه دستخوش حفاریهای غیر مجاز نشده است.» به گفته او، غار کمیشان با حفاریهای غیرمجاز گسترده مواجه شد و با ورود بولدوزرها به داخل غار تمامی آثار تاریخی موجود در غار تخریب شد: «بهترین راه برای جلوگیری از تعارض و دستاندازی به غارهای باستانی و محوطههای تاریخی شمال کشور تبدیلکردن این منطقه به سایت موزه و گسترش فعالیتهای پژوهشی مداوم و معرفی این مناطق به مردم و جامعه دانشگاهی است.»
روزنامه شهروند/
منبع: صدای ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت sedayiran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «صدای ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۹۱۴۷۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«گردشگری دریایی» فقط یک وعده در روز خلیج فارس بود!
خبرگزاری مهر_ گره جامعه؛ طول مرز آبی کشور ایران با خلیج فارس، با احتساب جزایر در حدود ۱۸۰۰ کیلومتر و بدون احتساب جزایر در حدود ۱۴۰۰ کیلومتر است. بوشهر، هرمزگان، خوزستان و سیستان و بلوچستان استانهای ایران هستند که در حاشیه خلیج فارس واقع شدهاند.
همچنین بیش از ۴۰ جزیره ایرانی خلیج فارس در حوزه سیاسی سه استان بوشهر، خوزستان و هرمزگان قرار دارند که بیش از نیمی از آن غیرمسکونی هستند. ایران یک جزیره کوچک غیرمسکونی نیز در منتهی الیه دریای عمان و نزدیک به مرز پاکستان دارد.
این ظرفیت آبی در خلیج فارس را هیچیک از کشورهای دیگر ندارند. ولی ایران هنوز نتوانسته آنطور که باید از این ظرفیت استفاده کند. در ادوار مختلف مسئولان وعدههایی در این خصوص داده بودند اما هیچیک هنوز اجرایی نشده است.
در این گزارش به بهانه دهم اردیبهشت ماه که در تقویم رسمی کشور همزمان با خروج پرتغالیها از ایران و اثبات حاکمیت ایران بر خلیج فارس به نام روز ملی خلیج فارس ثبت شد؛ قرار است به برخی از این اقدامات، وعدهها و ظرفیتها پرداخته شود. از جمله اینکه قرار بود گردشگری خلیج فارس رونق پیدا کند. حتی سواحل مکران که طرح مفصلی برای آن نوشته شد تا چابهار و استان سیستان و بلوچستان نیز از آن منتفع شوند اما اتفاقی رخ نداد.
هر ساله روز دهم اردیبهشت ماه تا یکی دو روز قبل و بعد از آن همایشهای متعددی درباره خلیج فارس برگزار میشود امسال هم چندین و چند برنامه در تهران و استانهای همجوار خلیج فارس برگزار شد که ولی صحبتهایی که در این همایشها انجام میشود معمولاً پیگیری نخواهند شد.
امروز نشست «باستانشناسی خلیجفارس» همزمان با روز ملی خلیجفارس به همت پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری با همکاری سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح برگزار میشود.
در این نشست درباره «چگاسفلی، سندی روشن بر پیشینه تمدنی دریای پارس»، پژوهشهای باستانشناسی در شبه جزیره بوشهر، «کاوشهای باستانشناسی گورستان شغاب- شبه جزیره بوشهر»، راهبرد نظامی اشکانیان در تسلط و نظارت بر خلیجفارس، «جایگاه بندر باستانی سیراف در مبادلات فرهنگی ایران و چین از پایان دوره ساسانی تا آغاز دوران اسلامی» و «مطالعات باستانشناسی زیرآب در خلیج فارس» صحبت خواهد شد.
همایشهایی در راستای خلیج فارس
چنین همایشهایی هر ساله برگزار میشود و باستان شناسان زیادی هم هستند که درباره خلیج فارس، نام و آثار باستانی آن مقاله نوشتهاند. ولی جملگی گلایه دارند که هنوز آن طور که شایسته نام خلیج فارس است کار نشده است. حتی همین اواخر سرپرست هیات کاوش بندر سیراف به نام محمد اسماعیل اسمعیلی جلودار گفت که کاوشهای باستانشناختی کشورهای حاشیه خلیج فارس رشد و شتاب بسیار بیشتری در مقایسه با ایران دارد. این درحالی است که موج تخریب آثار تاریخی خلیج فارس سرعت گرفته و بخش بزرگی از عرصه بندر سیراف هم نابود شده است.
از سوی دیگر باستان شناسی زیر آب در بسیاری از این جزایر و حتی حاشیه خلیج فارس در استانهای همجوار نیز انجام نشده است چون اعتبارات و فصلهای متعددی برای کاوش نیاز دارد این همان موضوعی است که توفیقیان بارها و بارها روی آن تاکید داشته است.
یکی از وعدهها را علی اصغر مونسان اولین وزیر میراث فرهنگی در سفرش به استان بوشهر داد از جمله اینکه پرونده بندر سیراب برای قرارگیری در فهرست میراث جهانی در حال تهیه است. یکی دیگر از وعدهها مرمت و احیای عمارت حاج رئیس در استان بوشهر بود که سه سال برای آن اقدامی نشد تا اینکه امسال مدیرعامل صندوق احیا و بهره برداری از بناهای تاریخی اعلام کرد که قصد دارند تا این عمارت را مرمت کنند.
موضوع دیگر رونق گردشگری و ایجاد کمپ در روستای بنود عسلویه بود. مونسان در این ارتباط گفته بود که با ایجاد کمپ میتوان کمک کرد تا ارائه کیفیت خدمات به گردشگران بیشتر شود و این ساحل این قابلیت را داراست.
وی با تاکید بر حمایت از توسعه زیرساختهای گردشگری در روستای بنود اضافه کرد: ما آمادگی ارائه مجوز برای ایجاد بومگردی در این روستا را داریم، همچنین کمک میکنیم در کنار استانداری بوشهر که زمینه رونق گردشگری در این نقطه بیشتر و بهتر شود.
همچنان استفاده از گردشگری دریایی به گردش دو سه ساعته قایقهای تفریحی ختم میشود
موضوع جالبتر این بود که مونسان گفته بود خلیج فارس میراث ملموس و ناملموس زیادی دارد اما در دوره او اقدامی برای جمع آوری میراث ناملموس این حوزه انجام نشد.
با وجود آنکه مونسان سفرهای متعدد دیگری هم به استانهای خوزستان، سیستان و بلوچستان و هرمزگان داشت اما کار ویژه ای که بتواند در حوزه سواحل مکران یا استفاده از ظرفیت گردشگری دریایی صورت گیرد، انجام نشد و همچنان استفاده از گردشگری دریایی به گردش دو سه ساعته قایقهای تفریحی ختم میشود.
عزت الله ضرغامی وزیر میراث فرهنگی سفرهای کمی در طول دوران وزارتش به استانهای جنوبی داشته است به خصوص استان سیستان و بلوچستان که تنها یک سفر کوتاه به چابهار کرده است.
وی زمانی هم که به جزیره هرمز رفت اعلام کرد که میبایستی گردشگری دریایی در خلیج فارس و خصوصاً در جزایر از جمله جزیره هرمز تقویت شود تا بتوان با تکیه بر این مورد مسائل اقتصادی و اشتغال مردم را نیز تامین کرد.
ضرغامی معتقد است که یکی از جذاب ترین حوزههای گردشگری قطعاً گردشگری دریایی است که خوشبختانه هرمزگان با دارا بودن یک نوار ساحلی قابل توجه میتواند در این حوزه فعال شود.
وزیر میراث فرهنگی به این موضوع هم اشارهای داشت که اگر مجموعه گردشگری دریایی راه اندازی شود، باعث ایجاد اشتغال جوانان بومی این منطقه خواهد شد. همچنین کشتیهای تفریحی و گردشگری باید در دریا فعال باشد و مردم برای تفریح از همه جای کشور به هرمزگان سفر کنند.
بوم ایرانی محروم از خلیج فارس!
در جریان همین وعدهها بود که بخش خصوصی برای راه اندازی گردشگری دریایی و استفاده از کشتیهای سنتی پیگیریهای زیادی کرد اما نتوانست بوم ایرانی را به داخل خلیج فارس بیاورد و تنها توانست محدودهای کوتاه را برای مدت زمان اندکی پیمایش کند.
مناطق آزاد که بخش مهمی از فعالیتهای آن در مناطقی مانند چابهار، کیش، قشم و اروند با خلیج فارس گره خورده است نیز بی نصیب از این وعدههای ناتمام نبوده است. با این وجود در حال حاضر قرار است شرکتهای خصوصی اقداماتی را انجام دهند و برخی از آنها در حوزه استفاده از راههای دریایی بین المللی دوباره فعال خواهند شد تا گردشگری بین کشورها را از طریق خلیج فارس رقم بزنند. شاید بخش خصوصی بتواند در صورتی که به صرفه باشد، بخشی از این وعدهها را تحقق ببخشد.
از طرفی استفاده از جزایر ایرانی نیز همچنان ظرفیتی مغفول مانده است. جزایری که برخی از آنها برای بسیاری از ایرانیها ناشناخته است چون یا معرفی درستی نشدهاند یا هنوز امکانات لازم را برای پذیرش گردشگر ندارند برخی دیگر نیز برای ورود سختگیریهایی میکنند به همین دلیل هنوز خیلی از ایرانیها تعدادی از این جزایر را به عنوان جزایر ایرانی خلیج فارس نمیشناسند.
در این باره، اکبر سهیلی از کارشناسان گردشگری استان هرمزگان به خبرنگار مهر گفت: خلیج فارس تنها یک نام و یک روز است هر زمانی که بخواهند ایران را اذیت کنند از نامهای جعلی برای آن بهره میبرند و هر زمان ایرانیها بخواهند بگویند ما چقدر اقتدار داریم از این عنوان استفاده میکنند اما به واقع خلیج فارس از نام و از روزش چه بهرهای برده است. تنها اقدامی که میشود این است که هر دستگاهی به صورت موظف باید یک برنامه برای این روز داشته باشد تا بتواند بگوید کاری کرده است اما اگر هزینه این همایشها و زمانی که برای برگزاری آن گذاشته شده، صرف معیشت مردم خلیج فارس شود، اتفاق بهتری است.
وی گفت: کشورهای دیگر درصدد هستند تا از این ظرفیت بیشترین بهره را ببرند. در کشورهای قطر، امارات ببنید که چطور از ظرفیت آبی استفاده میکنند. آن وقت ما یک جزیره ابوموسی داریم که باید برای رفتن به آن مجوز از استانداری بگیریم!
کد خبر 6091986 فاطمه کریمی