Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش جام‌جم آنلاین به نقل از دیجی رو، احساسات منفی می‌توانند آنچنان ما را در خودشان غرق کنند که حتی نفس کشیدن برایمان دشوار شود. این احساسات می‌توانند شب هنگام مانع خوابیدن ما شوند، در طول روز به ما اضطراب و ترس وارد کنند و به طور خلاصه می‌توانند مانع از حرکت رو به جلوی ما در زندگی شوند.

اما لازم نیست همیشه اینطور باشد، چراکه شما بالاخره می‌توانید کنترل احساسات‌تان را بدست بگیرید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در ادامه با دیجی رو همراه باشید تا باهم نگاهی به این ۱۰ راهکار که برای مقابله با احساسات منفی آورده شده‌اند بیندازیم.

۱.از افراد خشمگین و بدبین اجتناب کنید

اگرچه این حقیقت از نظر علمی اثبات نشده اما گفته می‌شود که ما از ۵ فرد نزدیک زندگی‌مان که بیشتر وقتمان را با آنها میگذرانیم تاثیر می‌گیریم. که این یعنی اگر با افراد سمی بگردید احتمال ایجاد احساسات منفی را در خود افزایش می‌دهید. برای اینکه فرد مثبت‌تری باشید بهتر است که افراد بدبین و خشمگین را از خودتان جداکنید. اگر می‌بینید کسی هیچ فایده‌ و خوبی‌ای برای شما ندارد و همیشه یک چیز منفی در رابطه با همه چیز پیدا می‌کند بهتر است که خودتان را زودتر از او جداکنید.

۲. کمک بخواهید

یکی از علایم بزرگی که نشان دهندهٔ این است که شما دارید برای تحت کنترل قراردادن احساسات‌تان قدم برمی‌دارید این است که درخواست کمک کنید. این همچنین بهترین تصمیمی است که در این زمینه می‌توانید بگیرید. مردم دوست دارند به ما کمک کنند و بعضی اوقات ما بدون کمک دیگران نمی‌توانیم از دست احساسات منفی خلاص شویم. اگر کسی برای شما مهم است و شما می‌دانید که حواسش به شما خواهد بود، پیشش بروید و شرایط‌تان را برایش توضیح دهید. مطمئن باشید که آنها به شما نه نمی‌گویند.

۳. قبل از جواب دادن مکث کنید

وقت‌هایی که ما لبریز از احساسات منفی هستیم، جواب‌های ناخوشایند دادن به دوستان‌مان مسئلهٔ رایجی است. این یک نشانه مبنی بر این است که احساسات منفی ما در حال بدست گرفتن کنترل ما هستند.

برای اطمینان از اینکه این اتفاق نمی‌افتد، باید چند ثانیه قبل از جواب دادن صبر کنید؛ چراکه در این صورت جواب‌تان منطقی‌تر شده و تحت احساسات آنی‌تان قرار نمی‌گیرید.

۴. قدمی بزنید

اگر حس می‌کنید احساسات منفی درحال جوش و خروش درون شما هستند، دیوارهای اطراف شما می‌توانند این وضع را بدتر کنند. برای پایان دادن یا حداقل بهتر کردن این وضعیت پیشنهاد می‌شود که بیرون رفته و نفسی تازه کنید.

این به شما شانسی برای رهایی از انرژی منفی داده و به شما کمک می‌کند که افکار در سرتان را با خودتان حل و فصل کنید و به نتیجه برسید.

۵. حواس خودتان را پرت کنید

اگر احساس منفی‌ای دارید یک راهکار مناسب می‌تواند این باشد که حواس خودتان را با یک چیز دیگر پرت کنید. این چیز می‌تواند یک برنامهٔ تلویزیونی، کتاب یا گشت و گذار در اینترنت باشد.

۶. ورزش کنید

حتی اگر آدم ورزشکاری نیستید بد نیست این گزینه را هرازگاهی برای آزادکردن ذهن‌تان از احساسات منفی و اضطراب درنظر بگیرید. ورزش کردن یک راه عالی برای آزاد کردن استرس بوده و به شما اجازه می‌دهد که خشم و عصبانیت‌تان را سر چیز دیگری خالی کنید.

۷. قبول کنید شکست خوردن غیرقابل اجتناب است

اگر ترس از شکست دلیل اصلی احساسات منفی‌تان است، مهم است که به خودتان یادآوری کنید که شکست اتفاقی است که برای همهٔ ما می‌افتد. حتی موفق‌ترین آدم‌ها هم در زندگی شکست خورده‌اند و خیلی وقت‌ها آنقدر که نمی‌توانید تعداد آن را حساب کنید. اما نکته این است که آنها تحت تاثیر این شکست قرار نمی‌گیرند؛‌چراکه می‌دانند این بخشی از زندگی است.

به علاوه، شما باید از شکست به عنوان شانسی برای رشد و بهبود کسی که هستید استفاده کنید. اشتباهی کرده‌اید؟ آن را جبران کنید و قوی‌تر برگردید. شغل‌تان را از دست داده‌اید؟ مهارت‌هایتان را بهبود ببخشید و یک شغل بهتر پیدا کنید یا اصلا کسب و کار خودتان را راه اندازی کنید.

۸. لحظات شادتان را به یاد بیاورید

به خودتان بگویید: من شادی بیشتری می‌خواهم.

طاق زدن احساسات و خاطرات مثبت با منفی، یک راهکار عالی برای مقابله با احساسات منفی است. وقتی که به یاد خاطره‌ای شاد یا مثلا خنده‌دار می‌افتید ناخوداگاه لبخند می‌زنید و آن خوش بینی و حس خوب باعث می‌شود که بخواهید خاطرات شادتری را برای خودتان ایجاد کنید. پس زودتر دست به کار شوید!

۹. بخندید

بنظر شوخی و خنده تنها راه برای مقابله با لحظات زجرآور می‌اید. خنده واقعا بهترین درمان است؛ پس هرموقع که حس کردید در احساسات منفی و استرس غرق شده‌اید یک برنامهٔ خنده دار ببینید و به خودتان بگویید که زندگی ارزش زندگی کردن را ندارد مگر اینکه بتوانید بخندید. اشتباهات و ناخوشایندی‌ها همیشه اتفاق می‌افتند اما اگر بتوانید به آنها بخندید احساس خیلی بهتری پیدا خواهید کرد.

۱۰. احساسات منفی خود را با احساسات مثبت جایگزین کنید

می‌توان احساسات منفی را با احساسات مثبت جایگزین کرد. می‌توانید این کار را با نوشتن لیستی از چیزهایی که قدردان و شکرگذار آنها هستید آغاز کنید. این لیست می‌تواند شامل غذایی باشد که در یخچال دارید، شغلی که در آن مشغول به کار هستید و حتی داشتن خانواده‌ای که شما را دوست دارند باشد. این لیست باعث می‌شود که شما احساسات منفی‌تان را جایگزین کنید و به شما نشان می‌دهد که اگر کمی بیشتر چشمان‌تان را باز کنید می‌بینید که زندگی به آن بدی هم که فکر می‌کنید نیست.

منبع: جام جم آنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۹۶۱۴۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شمه‌ای از بی‌کفایتی پهلوی

کتاب «ممل تهرونی» که از سوی نشر جمال منتشر شده، سری به دوران حکومت پهلوی می‌زند و نوجوان امروز را با بخشی از تاریخ کشور در آن دوران آشنا می‌کند. - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب «ممل تهرونی» از جمله آثار نشر جمال در حوزه ادبیات انقلاب برای گروه سنی کودک و نوجوان است. این اثر که به قلم سیدسعید هاشمی نوشته شده، تلاش دارد با بیان خاطراتی از دهه 60، پیوندی میان نوجوان امروز با ماجراهای سال‌های حکومت پهلوی برقرار کند. در معرفی این اثر آمده است: داستان کتاب «ممل تهرونی» دربارهٔ پسری به نام ممل است که در دههٔ 60 روایت می‌شود. در این کتاب نوجوانان با اتفاقاتی که کودکان و نوجوانان در آن دهه با آن‌ها مواجه می‌شدند و خاطراتی که پدر و مادرشان در آن دوره داشتند، آشنا می‌شوند.

فاطمه شه‌روش، فعال حوزه کتاب، در یادداشتی که به معرفی این کتاب پرداخته و برای انتشار در دسترس تسنیم قرار گرفته، نوشته است:

ممل یک پسربچه‌ هفت‌هشت ساله است. پدر ممل اعتقاد دارد تابستان‌ها وقت بچه در تهران تلف می‌شود. برای همین او را می‌فرستد قم پیش پدربزرگ و مادربزرگش. پدربزرگ ممل حجره‌دار است و هر روز ممل را با خودش می‌برد بازار؛ اما هنوز چند روزی از اقامت ممل در قم نگذشته که اتفاقات عجیب و غریبی در کوچه‌پس‌کوچه‌های محل رخ می‌دهد. سروکله غریبه‌ای در شهر پیدا شده که می‌رود سراغ دختربچه‌ها و زن‌ها. طلاهایشان را می‌دزد و اگر مقاومت کنند بهشان آسیب می‌زند. تلاش مادربزرگ و پدربزرگ ممل برای دور نگه داشتن ممل از مهلکه بی‌فایده است.

ممل همه چیز را فهمیده و از اینکه به تنهایی به کوچه و خیابان برود، می‌ترسد. از طرفی صدای مردم شهر به گوش پاسبان‌ها و کلانتری نمی‌رسد. وقتی ریش‌سفیدها همراه آقابزرگ، پدربزرگ ممل، به کلانتری می‌روند تا از این اوضاع شکایت کنند، ستوان اینطور جوابشان را می‌دهد: «اگه امنیت ندارن، نذارید بیان توی کوچه. مقصر خود شما هستید. ما داریم تمام تلاش خودمون رو می‌کنیم. الان هم بی‌کار نیستیم. اعلی‌حضرت تازه به کشور برگشتند و ما می‌خواهیم یک جشن در شهر قم برگزار کنیم... حالا که خدا رو شکر خیانت مصدق و کاشانی برملا شد و اعلی‌حضرت به کشور برگشتن، ‌به جای تشکر و قدردانی، اومدید لیچار می‌گید؟»

چرا نوجوان ایرانی هری‌پاتر می‌خواند، اما کتاب ایرانی نه؟

ممل عکس محمدرضا شاه و  و تیمسار زاهدی را در اتاق ستوان می‌بیند و بو می‌برد که قضیه قرار نیست به این سادگی‌ها حل شود. به این ترتیب نویسنده از دید ممل به گوشه‌ای مبارزات مردم با رژیم حاکم و تلاش‌هایشان برای گرفتن حق اشاره می‌کند.

از آنجا که داستان در شهر قم دنبال می‌شود،‌ مخاطب با شخصیت‌های مذهبی و سیاسی آن دوره نظیر آقانجفی و آیت‌الله بروجردی نیز آشنا می‌شود. از محله‌های قم نظیر چهارمردان و باجک نیز بارها در کتاب اشاره شده که آن را برای خوانندگان این شهر خواندنی‌تر و جذاب‌تر می‌کند.

حرف‌های درگوشی مردم کوچه‌وبازار و نوع برخوردشان با مأموران حکومتی به گونه‌ای در کتاب بیان شده است که مخاطب را به خوبی با شرایط سیاسی و اقتصادی و اجتماعی آن زمان آشنا کرده تا به طور غیرمستقیم به بی‌کفایتی حاکمان این برهه تاریخی پی ببرند.

ممل تهرونی یک رمان 159 صفحه‌ای است که پسربچه‌های بزرگتر از 9 سال از خواندنش لذت خواهند برد و به راحتی می‌توانند خودشان را جای شخصیت قهرمان داستان بگذارند. آنها باید با دقت داستان را بخوانند تا بتوانند حدس بزنند،‌ کدام یک از شخصیت‌های کتاب مظنون اصلی است و همه آتش‌ها از زیر سر او بلند می‌شود.

انتهای پیام/

 

دیگر خبرها

  • شمه‌ای از بی‌کفایتی پهلوی
  • با این کلاهبرداری‌های اینترنتی آشنا شوید
  • طرح‌های مقابله با تنش آبی در نقاط مختلف استان بوشهر اجرا می‌شود
  • با اسیدیته قهوه، یکی از اصلی‌ترین خصوصیات قهوه آشنا شوید
  • با ۲٫۵ ساعت انتظار، الماس خودتان را بسازید
  • بشنوید// راه‌های نفوذ شیطان به خودتان را ببندید
  • شناسه یکتا مهمترین راهکار برای مقابله با عوامل اقتصاد پنهان
  • اشتیاق برای دیدن رئیس‌جمهور و ابراز احساسات شدید به رهبری در سفر خارجی رئیسی
  • خشم بهاری را کنترل کنید
  • تو زیبایی