از شایعه تا واقعیت درباره گلدانهای تاریخی در موزه ملک
تاریخ انتشار: ۱۴ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۹۷۸۴۳۶
فرهنگ > هنر - همشهری آنلاین:
یک جفت گلدان فرانسوی با بیش از ۴۰۰ سال قدمت، که بیش از ۱۵۰ سال پیش به ایران آورده شده، نخست همداستان با لوئی شانزدهم بودند و سپس فتحعلیشاه قاجار را ترک کردند و حالا در مخزن موزهی کتابخانه ملک نگهداری میشوند.
به گزارش ایسنا، با انتشار دو خبر متفاوت در طول دو سال گذشته برخی یک پرسش از این کتابخانه و موزهی زیر نظر آستان قدس رضوی را مطرح کردهاند: «موزه ملک اول باید جواب بده که دو عدد گلدان قدی هدیهی ناپلئون به فتحعلیشاه رو چه کار کرد تا بعد بتونه موزههاش رو گسترش بده.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خبرنگار ایسنا، در ادامه این پرسش را از روابط عمومی و مدیریت کتابخانه و موزه ملی ملک پرسید و مسئولان موزه در پاسخ به این پرسش، از خبرنگار ایسنا برای بازدید از مخزن و مکان نگهداری گلدانها دعوت کردند.
همراه با کارشناس روابط عمومی و کارشناس موزه و امیناموال مخزن، از کنار مخازن مختلف و طبقهبندی شده موسسه در راهروی مخزن میگذریم تا به در شماره شش یا سالنِ «کتیبه، گنجینه، سکهها و آثار فلزی و سنگی» میرسیم.
آنقدر که امیناموال با احتیاط و استرس روکشهای سفید رنگ را از روی گلدانها با بیش از ۴۰۰ سال قدمت برمیدارد، از نفس کشیدنمان کنار گلدانها هم میترسیم و ترجیح میدهیم از فاصلهی چند متری آنها را ببینیم.
همهچیز سر جای خود است، گلدانها درست مشابه تصاویر روزنامههایی که در سالن حاج حسین ملک در طبقه اول موزه به دیوار قاب شدهاند، در مخزن نگهداری میشوند، آن هم در زیر نظر امین اموالی که به نظر میرسد از چشماناش بیشتر مراقب این گلدانهاست.
مرضیه مرتضوی، موزهدار کتابخانه و موزه ملی ملک که پایاننامه کارشناسی ارشد خود را با عنوان «حاج حسین آقا ملک، شخصیت، اقدامات، خدمات» دفاع کرده و دربارهی آن پژوهشی کامل را انجام داده است.
او از ابتدای ورود این گلدانها به ایران تا امروز توضیح میدهد.
«یک جفت گلدان کار کارخانه سِوْر فرانسه و یک دست مبلمان استیل با روکش طلا متعلق به دربار لوییشانزدهم از دورهی قاجار در ایران هستند، هر چند اطلاعات درستی از چگونگی ورود آنها به کشور نداریم، اما میتوان دو احتمال را در نظر گرفت؛ بعد از انقلاب کبیر فرانسه در ۱۷۸۹ و اعدام لویی شانزدهم و روی کار آمدن ناپلئون، فرانسه که در آسیا به دنبال متحدی برای خود میگشت تا همزمان به روسیه و انگلیس ضربه بزند، متوجه ایران شد و با پادشاه ایران فتحعلیشاه قرارداد فینکنشتاین را امضا کرد، احتمال میدهیم این گلدانها به همراه سایر هدایای دیگر به عنوان هدایای این پیمان، از طرف ناپلئون به ایران فرستاده شده باشد.
اما ایدهی بعدی برای چگونگی حضور این گلدانها در ایران، این بود که ناصرالدین شاه بعد از سفری که به اروپا میکند آنها را از فرانسه خریداری کرده باشد. با وجود این احتمالها آنچه که به نظر میآید احتمال اول به صحت نزدیکتر است.»
او در ادامه به مستنداتی که دربارهی این گلدانها پیدا کرده، اشاره میکند و میگوید: «حسین مکی در جلد ششم کتابِ "تاریخ بیست ساله ایران" اینطور نقل می کند که؛ "در سال ۱۳۴۴ حاج حسین آقا ملک من را برای ناهار به منزل خود دعوت کرد، وقتی به خانه او رفتم یک جفت گلدان خیلی بزرگ را آنجا دیدم. آقای ملک که دید من محو گلدانها شدهام، توضیحاتی در این زمینه به من داد.
گفت: اینها تاریخ عجیبی دارد، متعلق به لوئی شانزدهم است و مدتی هم از اینجا به کاخ مرمر رفته بود. در سال ۱۳۱۶ زمانی که مراسم عروسی محمدرضا و فوزیه بوده برای این که کاخهای موجود در تهران مانند کاخ گلستان و کاخ مرمر را با اشیای نفیس تزئین کنند، از خانههای رجال و اعیان دنبال اشیای نفیس و نادر بودند، به رضاشاه خبر میرسد که یک جفت گلدان بسیار نفیس در منزل ملک وجود دارد و چند نفر را میفرستد تا این گلدان را بگیرند و منتقل کنند به کاخ مرمر چارهای نداشتم، موافقت کردم و از آنها خواستم در ازای گلدانها به من یک رسید بدهند. آنها یک رسید که مُهر وزارت دادگستری را داشت، به من دادند.»
مرتضوی که برای پیدا کردن این رسید نیز جستجوهایی را انجام داده بود، به متنِ این رسید نیز اینطور اشاره میکند؛ «"یک جفت گلدان سور، مُهر اصل فرانسه به ارتفاع ۱۶۷ سانتی متر، دور شکم ۱۳۲ سانتی متر، دور پایه ۱۴۷ سانتی متر، از جنس برنز و چینی یا سرو و هفت دسته برنز مجسمه دار از طرف حاج حسین آقا ملک به این جانب تحویل گردید که به نظر تیمسار معظم ریاست کل شهربانی رسانده و هر نوع دستوری که فرمودند انجام گردد." امضای پای رسید با نام "نصرالله خاقانی" و تاریخ ۱۶ فروردین ۱۳۱۸ است.
گلدان را از او میگیرند و مراسم دو روز بعد برگزار میشود اما تا وقایع شهریور ۱۳۲۰ که رضاشاه تبعید میشود، هیچ خبری از گلدانها نیست، یعنی حاج آقا ملک با وجود داشتن رسید. امکان بازپس گرفتن آنها را ندارد.»
او با بیان اشاره به رفتن رضاشاه در آن تاریخ و روی کار آمدن محمدرضا پهلوی، بیان میکند؛ «حسین مکی در ادامه توضیحات خود به نقل از حاج حسین ملک نوشته است؛ "چند ماه که از رفتن رضا شاه گذشت، چند نفر از آدمهای خودم را با رسید به دربار فرستادم تا گلدانها را پس بگیرند، مدتی نیز معطل شدند تا اینکه به محمدرضا شاه گزارش دادند که چنین شخصی تقاضای این امانتی را کرده است و او نیز دستور میدهد گلدانها به من بازگردانده شود."
از آن زمان گلدانها به مرحوم ملک پس داده میشود و او در منزل خودش نگهداری میکند تا اینکه سال ۱۳۷۶ با احداث ساختمان موزه ملک، این گلدانها به موزه منتقل میشوند و در سالن هنر و دو ویترین که برای گلدانها به صورت مخصوص ساخته شده بود، قرار داده میشوند.»
مرتضوی در پاسخ به این پرسش که چطور گلدانها به دست حاج حسین آقا ملک میرسد، نیز احتمالهایی را بیان میکند.
«تا دهه ۴۰ این بحث معروف بوده که هر نسخهی خطی یک مشتری پروپاقرص به نام «حاج حسین ملک» دارد که نسخههای خطی را خریداری میکند. ازدهه ۴۰ آقای ملک به فکر میافتد تا در کنار کتابخانه یک موزه را نیز تاسیس کند، بنابراین شروع به خرید اشیای عتیقه میکند. هر چند وی اشیای عتیقه را پیش از این نیز خریداری میکرده است، اما احتمال دارد که در این حالت این گلدانها به دست وی رسیده باشد.
به این شکل که اگر فلان شاهزاده یا تاجر ورشکست میشد و اموال و اشیای خود را در معرض فروش قرار میداد، به واسطه علاقهی آقای ملک، از نسخه خطی و اشیای عتیقه آنها را به مرور خریداری میکرد، بنابراین احتمال میدهیم، اگر فتحعلی شاه گلدانها را به شاهزادهای بخشیده که در خاندان او بوده و نسل در نسل به کسی رسیده و آن نیازبه پول داشته یا ورشکست شده آنها را فروخته باشد و حاج حسین ملک گلدانها و یک دست مبل با روکش طلا را خریداری کرده باشد.»
این کارشناس موزهدار تاکید میکند: با این وجود متاسفانه سند مکتوبی که چه طور این گلدانها دست آقای ملک رسیده و از چه کسی گرفته است، در اختیار نداریم، حتی در صحبت با آقای مکی نیز نمیگوید آنها را از کجا خریداری کرده است، ای کاش آقای مکی این سوال را میپرسید.
وی دربارهی سرنوشت مبلمان روکش طلا نیز با بیان اینکه حاج حسین ملک گلدان و مبلمان را با یکدیگر خریداری کرده است، میگوید: این مبلمان اکنون در مخزن موزه ملک است، اما به شدت آسیب دیده،با توجه به قدمت آنها قطعا در حال حاضر به مرمت اساسی نیاز دارند که البته نیاز به هزینهی گزافی دارد.
گلدانهای سور در فضای موزهای نمایش داده میشوند
به گفتهی مرتضوی، این گلدانها تا پایان سال ۱۳۹۰ نیز به همراه دیگر وسایل شخصی حاج جسین ملک در سالن هنر که مدتی است به سالن خوشنویسی تغییر کاربری داده، در معرض نمایش بود اما با این تغییر، آنها به مخزن منتقل شد و تا امروز در مخزن نگه داری میشوند.
مهدی یساولی، مدیر روابط عمومی کتابخانه و موزه ملی ملک نیز دربارهی نمایش این گلدانها در فضای موزهی ملک به ایسنا میگوید: قرار است این دو اثر ارزشمند تا پایان فصل پاییز به طبقه دوم و بخش هنرهای تزئینی موزه ملک منتقل و به صورت دائمی در معرض نمایش درآیند.
در همین زمینه: ناامیدی استاد فرشچیان از تاسیس دانشگاه هنرهای اسلامی ایرانی رئیس هنرستان تجسمی پس از ۳۳ سال به ویستا میآید موزه ملی ایران | نسخه خطی مشهد الشهدا در تالار صفویمنبع: همشهری آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۹۷۸۴۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بهبود اقتصادی؛ از میدان «واقعیت» تا میدان «تصویر»
در سالهای اخیر و پس از پایان ظرفیت پروژه جنگ اقتصادی در فضای واقعیت اقتصاد ایران، آمریکاییها به دنبال تشدید اثرات تحریم در فضای ذهنی اقتصاد یا به تعبیری «فرا اقتصاد ایران» بودهاند.
به گزارش ایسنا، محمد اسکندری، کارشناس رسانه در یادداشتی در روزنامه ایران نوشت: رهبر معظم انقلاب اسلامی طی یک دهه گذشته با یک نگاه راهبردی تلاش داشتهاند تا حمایت از تولید داخل و رونق اقتصادی را به «گفتمان غالب» کشور تبدیل کنند. در راستای دستیابی به این هدف که تحقق آن میتواند «قدرت ملی» را دستخوش یک تحول شگرف کند عمدتاً - و البته بدرستی - راهکارهای اقتصادی مورد توجه بوده است. با این حال به نظر میرسد که یکی از ابعاد مغفول در زمینه دستیابی به هدف مهم «جهش تولید» آن هم در چهارچوب بهرهگیری از مشارکت مردم، «بر ساختن سیمای اقتصاد ایران» است.
واقعیت آن است که کشور ما طی چهار دهه گذشته تحت فشارهای اقتصادی رقبا و دشمنان خود قرار داشته است، با این حال در یک دهه گذشته عملاً ما درگیر یک «جنگ تمام عیار اقتصادی» بودهایم. هدف اصلی این جنگ، فروپاشی اقتصاد ایران و به تبع آن افزایش فشارهای مردمی به حاکمیت و در نهایت تسلیم شدن نظام در برابر زیادهخواهیهای دشمن است. فراموش نمیکنیم که وزیر خارجه وقت آمریکا پیشتر به صراحت گفته بود: «ایران اگر میخواهد مردمش غذا بخورند باید به حرف آمریکا گوش کند!»
با این حال به نظر میرسد جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران دو رکن اساسی دارد؛ رکنی در واقعیت اقتصاد ایران و رکنی در تصویر اقتصاد ایران. در عرصه واقعیت اقتصاد ایران باید گفت آمریکاییها تقریباً تمامی تیرهای در چنته خود را به سمت اقتصاد ایران پرتاب کردهاند و اگر جرمی هم باقی مانده است که در این جنگ نامشروع مرتکب نشدهاند به این دلیل است که توانایی ارتکاب آن را ندارند. به اذعان خود آمریکاییها ایران اکنون در عرصه صنایع دفاعی، هستهای، انرژی، بانکی، کشتیرانی، تجارت بینالمللی، بیمه، فلزات، معادن و حتی تبادلهای علمی و... تحریم است و تقریباً آنها هدفی برای تحریم در ایران باقی نگذاشتهاند. اما با وجود تمام این تحریمها، هدف اصلی تحریم که فروپاشی اقتصاد ایران بوده محقق نشده است. البته این سیل تحریم برای کشور هزینهها و فرصتهایی با خود به همراه آورده است.
اما در سالهای اخیر و پس از پایان ظرفیت پروژه جنگ اقتصادی در فضای واقعیت اقتصاد ایران، آمریکاییها به دنبال تشدید اثرات تحریم در فضای ذهنی اقتصاد یا به تعبیری «فرا اقتصاد ایران» بودهاند. متأسفانه یکی از پاس گلهای دولت قبلی به دشمن نیز شرطیسازی اقتصاد ایران نسبت به لبخند و تلخند دشمن بود؛ خطایی راهبردی که اثرات و پیامدهای شومی همچون سقوط ۱۰ برابری ارزش پول ملی در دهه ۹۰ را در پی داشت.
کارشناسان حوزه اقتصادی براین باورند که اقتصاد به عنوان معادله بین طرف عرضه و تقاضا میتواند تحت تأثیر مؤلفههای ذهنی، شناختی و ادراکی در سطوح فردی و جمعی باشد. سادهترین مثال اثر تصویر اقتصاد بر واقعیت اقتصاد را میتوان در مفهوم «تورم انتظاری و انتظارات تورمی» دانست. بر اساس این مفهوم درک و استنباط کنشگران اقتصادی از معادلات اقتصادی آینده - که میتواند صحیح یا ناصحیح باشد - بر معادلات واقعی اقتصاد در زمان حال و آینده اثرگذار خواهد بود.
در شرایط کنونی نیز ما شاهد یک شکاف بین واقعیتهای اقتصاد ایران و تصویر آن و آینده اقتصاد ایران هستیم. آمارهای مراجع رسمی کشور میگوید دولت در سال ۱۴۰۲ توانسته است نرخ رشد نقدینگی را از ۳۳.۱ درصد در فروردین به ۲۴.۳ درصد در اسفندماه، تورم تولیدکننده را از ۴۴.۷ درصد به ۲۴.۵ درصد و تورم نقطه به نقطه مصرف کننده را از ۵۵.۵ درصد به ۳۲.۳ درصد کاهش دهد. در سال ۱۴۰۲، بر اساس برآورد بانک مرکزی، تراز تجاری برابر ۲۰.۵ میلیارد دلار مثبت بوده است. همچنین نرخ رشد اقتصاد برای سال۱۴۰۲ بیش از ۶ درصد بوده است. طبق گزارشهای بینالمللی، در سال گذشته میلادی، ایران بالاترین نرخ رشد اقتصادی را در منطقه داشته است. همچنین در سال ۱۴۰۲، معادل ۶۹ میلیارد دلار ارز کالاهای اساسی، مواد اولیه و تجهیزات سرمایهای با نرخ مصوب بموقع تأمین شده است که ۳۰ درصد بیشتر از متوسط آن طی۴ سال قبل بوده است. بخش عمده این ارزها به کالاهای سرمایهای و مواد اولیه کارخانجات تولیدی اختصاص یافته است.
با این حال شاید برای بخش عمدهای از نخبگان و مردم تصویر شرایط اقتصادی کشور چه در سال ۱۴۰۲ و چه سالجاری نه بر اساس آمارهای رسمی بلکه بر اساس ادراک برساخته در فضای رسانهای باشد و این احساس که با ریلگذاری جدید قطار پیشرفت حرکت خود را آرام آرام آغاز کرده است ایجاد نشده باشد؛ فضای رسانهای که بخش عمدهای از آن مملو از «دادههای تسلیحشده» از سوی دشمن در راستای ناامنسازی فضای اقتصادی و پمپاژ یأس و ناامیدی است.
البته پر واضح است که گزاره فوق به معنای گل و بلبل نشاندادن شرایط اقتصادی کشور یا اینکه تمام سیاستهای اقتصادی دولت به موفقیت رسیده است، نیست. به تعبیر دقیق یکی از مسئولان دولتی «آواربرداری از یک خرابی ۱۰ ساله کار آسانی نیست و زمانبر است» اما باید در کنار بهبود تدریجی شاخصهای اقتصاد واقعی ایران برای ترمیم تصویر اقتصاد ایران نیز چارهاندیشی کرد.
این موضوع جزو تذکرات اخیر رهبر معظم انقلاب به مسئولان نظام نیز بود؛ آنجایی که ایشان فرمودند: «انتظار مردم آن است که تصمیمها و اقدامهایی که مسئولین کشور در مسائل اقتصادی انجام میدهند، در زندگی آنها اثر محسوس و ملموس داشته باشد؛ این انتظار مردم است. کاری کنیم که این انتظار برآورده بشود؛ انتظار بجایی هم هست.»
در خصوص اینکه تصویر اقتصاد ایران به عنوان پایه اصلی ادراک و احساس مردم از فضای اقتصادی چگونه باید سامان یابد گفتنیهای بسیاری وجود دارد اما خلاصه اینکه در دو بعد سلبی و ایجابی، به صورت متمرکز و با وحدت فرماندهی باید روایتهای صحیح را تحکیم و روایتهای ناصحیح را متزلزل کرد. آنچه که راقم این سطور تلاش داشت در این مجال کوتاه بر آن تأکید کند آن بود که تصویر اقتصاد ایران میتواند الزاماً مطابق با واقعیتهای اقتصاد ایران نباشد و در مسیر جهش تولید میبایست این تصویر را به دور از پارازیتهای ارسالی دشمن و با استفاده از سیگنالهای بومی، هنرمندانه و باورپذیر در جامعه ترمیم کرد.
انتهای پیام