Web Analytics Made Easy - Statcounter

مسعود آب‌ پرور کارگردانی است که به شهادت آثاری که مقابل دوربین برده، کارش را بلد است و می‌داند چگونه باید قصه‌ای را برای مردم به تصویر بکشد که هم آنها را به دنبال‌کننده اثر خود تبدیل کند و در عین حال به آنها کم‌فروشی هم نکند.

آب‌پرور البته کارگردان پیشرویی نیز هست این ویژگی را می‌توان در سری اول و دوم سریال هوش سیاه دید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

با این کارگردان طرفدار اکشن و معما درباره زندگی شخصی‌ و هدفگذاری‌هایش هم‌صحبت شدیم.

شما را به ساخت آثار معمایی و پلیسی می‌شناسیم، شاید در بچگی دوست داشتید پلیس شوید؟

این که ریشه‌اش در کودکی هست یا نه را دقیق نمی‌دانم، اما من متعلق به یک خانواده کارگری و فقیر هستم به همین دلیل تلویزیون خیلی دیر وارد خانه ما شد، فکر کنم 12 ساله بودم! سریال‌هایی که در تلویزیون می‌دیدم؛ مثل مرد شش میلیون دلاری و فناناپذیر تاثیر زیادی روی من گذاشته بود. مردانی قوی که هم خلافکاران دنبالشان بودند و هم پلیس!‌ این شخصیت‌‌ها خیلی برایم جالب و شگفت‌انگیز بود. شاید این آثار روی سلیقه‌ام وقتی که کارگردان شدم، تاثیر گذاشته. یادم هست 17 ساله بودم که با دوربین هشت میلی‌‌متری که خریده بودم یک فیلم ساختم که خودم و همه برادرانم در آن بازی می‌کردند و فیلمی جنایی بود که خیلی هم مورد توجه قرار گرفت! شاید همان تشویق‌ها بود که وقتی به‌صورت جدی کارگردان شدم، ژانر جنایی به موضوعات مورد علاقه ام تبدیل شد.

در کدام محله تهران بزرگ شدید؟

متولد پل پیچ هستم و چند سالی امیرآباد بودیم، اما از هفت سالگی به نازی‌آباد رفتیم و ساکن آنجا شدیم.

البته در محله‌ای بزرگ شده‌اید که کمابیش فضای اکشنی دارد؟

اما من وارد فضای اکشن محله نشدم! تعدادی‌ از هم‌محله‌ای‌ها و همکلاسی‌هایم وارد کسب و کارهای سطح پایین شدند و برخی هم به دام اعتیاد افتادند. یکی ‌دو نفرشان هم در زد و خوردهایی کشته شدند !‌ اما این را هم بگویم که با آقای محمود شهریاری همکلاس بودم.

یعنی شما دو نفر به نوعی عاقبت بخیر شدید؟

بله‌! البته زمانی که موعد مدرسه رفتن ما شد، آموزشگاه بزرگی در محله ما شکل گرفت که فضای آموزشی و پرورشی خوبی داشت و آن آموزشگاه در فرهنگ و روش زندگی مردم آن محله در آن موقعیت زمانی تاثیرگذار بود.

در محله‌ای بزرگ شده‌اید که هرروز اتفاقات زیادی در آن رخ می‌داده که هرکدام از آنها می‌توانست سرنوشت شما را دگرگون کند، اما شما توانستید راه خودتان را بدرستی پیدا کنید، از روش خودمراقبتی استفاده کردید یا خانواده شما را به مسیر درست راهنمایی کرد؟

تربیت خانوادگی که در راسش مادرم بود. او بشدت از ما مراقبت می‌کرد. شاید خیلی‌ها امروزه آن نوع تربیت را نپسندند، اما مادرم بشدت حواسش به فرزندانش بود و همه تلاش خود را می‌کرد آنها را از فضای آن منطقه دور نگه‌ دارد و نگذارد آلوده برخی ناهنجاری‌‌ها شوند.

احتمالا از مادرانی بود که شما را زیر ذره‌بین داشت و مدام از شما سوال می‌کرد که کجا بودی و کجا می‌روی؟ چیزی که نوجوان‌ها و جوان‌های امروزی زیاد نمی‌پسندند؟

دقیقا همین‌گونه بود. بشدت رفتارهای ما را مدیریت می‌کرد و بر کارمان نظارت داشت. اصول تربیتی امروزی این‌گونه رفتار والدین را نمی‌پذیرد، اما در آن مقطع جواب داد و من بسیار از روش تربیتی مادرم راضی هستم. بچه‌های امروزی خود را دارای حقوقی می‌دانند و تمایل ندارند تجربیات گذشتگان را بپذیرند و دوست دارند خودشان راه‌های رفته را تجربه کنند.

گفتید در خانواده فقیری بزرگ شده‌اید، راحت و بدون احساس بدی این موضوع را مطرح کردید، گویا آن را پذیرفته‌اید و از آن شرایط ناراحت نیستید، اینجاست که مرز بین فقر سازنده و فقر تخریبی و ویرانگر مشخص می‌شود. از تجربه‌تان از این شرایط بگویید؟

به نظرم اخلاق، خانواده و جامعه را می‌سازد. ما از لحاظ اقتصادی شرایط خوبی نداشتیم، اما پدر و مادرم مناعت طبع بالایی داشتند. آنها شرایط را پذیرفته و زندگی رو به جلویی داشتند. ناامید نبودند و برای زندگی بهتر تلاش می‌کردند و اصلا به این وادی نیفتادند که از راه‌های نادرست پولدار شوند.

پذیرش فقر اقتصادی و امیدواری به زندگی بهتر، قدم اول برای رسیدن به خانواده‌ای مطلوب است.

برخی برای عوض کردن شرایط و طبقه اجتماعی وارد کارهای خلاف می‌شوند و با این توجیه زندگی خود را نابود می‌کنند.

ما هم طبقه اجتماعی خود را تغییر دادیم، اما از راهی که به نظرمان بهترین و درست‌ترین راه بود. من هیچ‌وقت جز تحصیل در رشته هنر و کارگردانی به چیز دیگری فکر نمی‌کردم. هیچ‌وقت در ذهنم خودم را خلافکار و جنایتکار طراحی نکردم. البته آنها را به فیلم‌ها و سریال‌‌هایم آوردم (می‌خندد).

برای رشد شخصی‌ خودتان از چه روش‌هایی استفاده کرده و خودتان را قوی کردید؟

مسیر زندگی من هم خالی از خطا نبوده است. چند سالی که به‌دلیل انقلاب فرهنگی دانشگاه‌ها تعطیل بود در بازار کار می‌کردم و در آنجا تجربه‌های مختلفی را کسب کردم. اما واقعیت این است که برای خودم برنامه داشتم، هدف‌گذاری‌هایم مشخص بود و می‌دانستم قرار است در زندگی به کجا برسم. الان هم از مسیری که طی کرده‌ام راضی‌ام. با این که تمکن مالی خیلی خوبی ندارم اما شرایطم بد هم نیست. کسانی که در حوزه فیلمسازی فعالیت دارند شاید در چند ماهی که سرکار هستند، دستمزدهای خوبی بگیرند اما دوران بیکاری آنها هم زیاد است بنابراین اگر دستمزدشان به ماه‌های سال تقسیم شود حقوقی متوسط دریافت می‌کنند. کارگردانان در سطح من زندگی متوسطی دارند. در حوزه فرهنگ و هنر نمی‌توان ثروتمند شد، آنهایی که وضع مالی خوبی دارند یا ثروت را از پدر و مادرشان به ارث برده‌اند یا در حرفه خود نخبه هستند. در کشور ما پول و امنیت شغلی و حرفه‌ای در حوزه فرهنگ و هنر وجود ندارد و این‌دو همیشه در حاشیه اقتصاد و سیاست قرار داشته و دارند.

برخی از جوان‌ها با انگیزه پولدارشدن و به شهرت رسیدن وارد حرفه سینما و تلویزیون می‌شوند اما گویا این آرزو سرابی بیش نیست؟

خواهی نخواهی هنر شهرت به همراه دارد ! اما اگر هدف، رسیدن به شهرت و پول است راه‌های بهتری وجود دارد !‌مثل ورزش. واقعیت این است که برای بعضی‌ آدم‌ها حتی بدنامی بهتر از گمنامی است، برای همین مرتکب جنایت می‌شوند !‌معتقدم این بینش که برای چه به این دنیا آمده‌ایم و قرار است چه کاری انجام دهیم باید از خانواده شروع شود. به نظرم زندگی‌های امروزی کمی باری به هر جهت شده و جوان‌ها بیشتر دنبال این هستند که راه صد ساله را یکشبه طی کنند و برای تلاش و کوشش ارزشی قائل نیستند. دوست دارند خیلی سریع به ثروت دست یابند که این دیدگاه با نگاه ما به زندگی و تربیت ما خیلی فاصله دارد.

منبع: افکارنيوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۹۸۲۳۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پشت‌پرده محبوبیت تیلور سوئیفت چیست؟

تیلور سوئیفت از آن دسته هنرمندان معاصر است که در ایران نیز بین دهه هفتادی‌ها تا دهه نودی‌ها پرطرفدار است و نسل‌های جوان‌تر ایرانی راحت‌تر با آهنگ‌های او ارتباط برقرار می‌کنند، اما دقیقا چه چیزی خواننده‌ای مانند تیلور سوئیفت را در بین حتی ایرانی‌ها محبوب می‌سازد؟

به گزارش ایسنا، با این حال اگر از طرفداران تیلور سوئیفت سؤال کنید که علت علاقه‌شان به این هنرمند چیست؟ احتمالاً پاسخ دهند که، چون می‌توانند با ترانه‌های او همزادپنداری کنند و به‌راحتی خود را به‌عنوان راوی ترانه‌هایش تصور کنند، اما در کنار این ویژگی نمی‌توان ارتباط عمیق سوئیفت با طرفدارانش را نادیده گرفت؛ چراکه او هنرمندی است که اگر یکی از سوپر طرفدارانش در آسیا بیماری لاعلاجی داشته باشد و نیاز به کمک مالی داشته باشد، حمایت خود را دریغ نمی‌کند و چه بسا که به دیدن آن طرفدار برود. همچنین ارتباط او در فضای مجازی با طرفدارانش غیر قابل انکار است، ارتباطی از جنس لایک کردن پست‌های طرفدارانش در فضای مجازی گرفته تا اشتراک‌گذاری آن پست‌ها.

اما چرا امروز از تیلور سوئیفت می‌نویسیم؟ در هفته‌های اخیر سونامی اخباری از جدیدترین آلبوم سوئیفت به نام «The Tortured Poets Department» در فضای مجازی منتشر شد که از ثبت چندین رکورد جدید به نام این هنرمند می‌گفت.

در حقیقت سوئیفت با انتشار یازدهمین آلبوم استودیویی خود رکورد بیشترین پخش آلبوم، آهنگ و هنرمند را در یک روز در Spotify و سایر پلتفرم‌های موسیقی به ثبت رساند؛ رکوردی که با بیش از ۳۰۰ میلیون استریم (پخش آنلاین موسیقی) آلبوم جدید او طی یک روز به ثبت رسیده است.

اما این تنها رکوردی نبود که یازدهمین آلبوم استودیویی سوئیفت در کمتر از ۲۴ ساعت پس از انتشار در Spotify شکست. بلکه اولین تک‌آهنگ آلبوم جدید او به نام «Fortnight» با حضور «پست مالون» رکورد بیشترین پخش‌شده در یک روز را ثبت کرد.

سوئیفت پیش از این هم با انتشار آلبوم «Midnights» در اکتبر ۲۰۲۲ رکورد Spotify را برای پخش‌شده‌ترین آلبوم در یک روز و پخش‌شده‌ترین هنرمند در یک روز را در اختیار داشت. این آلبوم همچنین در سایر پلتفرم‌های پخش موسیقی، رکورد بزرگترین آلبوم پاپ تمام دوران را با استریم‌های روز اول در Apple Music شکست. همچنین این آلبوم در اولین روز انتشار خود به پرمخاطب‌ترین آلبوم آمازون موزیک تبدیل شد.

اما پس از خواندن این اخبار درباره سوئیفت، شاید برای شما هم سوال شود که سوئیفت دقیقا چرا تا این حد محبوب است که طی یک روز جدیدترین آلبومش با ۳۰ قطعه موسیقی، بیش از ۳۰۰ میلیون بار در اسپاتیفای شنیده می‌شود؟

پیش از پاسخ به این سوال باید گفت که نمی‌توان با وجود تور پرطرفدار Eras، تسخیر جایگاه‌های نخست چارت موسیقی بیلبورد آمریکا، ثروت میلیارد دلاری، ۱۲ جایزه گرمی، تأثیر گسترده او بر فرهنگ موسیقی پاپ و موفقیت احیای آلبوم‌های قبلی‌اش، شهرت و موفقیت عظیم سوئیفت را انکار کرد؛ موفقیتی که تصادفی نیست.

در ادامه، اما نگاهی خواهیم داشت به علت محبوبیت جهانی سوئیفت در جهان از نگاه چند کارشناس و منتقد موسیقی آمریکایی.

موسیقی سوئیفت

توبی کوئینزبرگ که یک کارشناس موسیقی مشهور است، می‌گوید: «نمی‌توانیم درباره موفقیت تیلور سوئیفت بدون اذعان به توانایی استثنایی او در نوشتن آهنگ‌هایی که آشنا و در عین حال متمایز، قابل دسترس و معمولی هستند صحبت کنیم. تاکید بر این نکته مهم است که نوشتن آهنگی مانند آهنگ‌هایی که تیلور می‌نویسد، فوق‌العاده دشوار است. حتی یک بار انجامش هم سخت است، حال تصور کنید بخواهید طی یک آلبوم این کار را انجام دهید! اگرچه که سوئیفت نزدیک به دو دهه است که در آلبوم‌های متوالی این کار را انجام می‌دهد.»

درو نوبیل نیز که یک دانشیار تئوری موسیقی است، می‌گوید: «تیلور سوئیفت در نوشتن موسیقی واقعاً خوب است. این امر غیرقابل انکار است. او می‌داند که چگونه یک ملودی بسازد. موضوعات آهنگ‌های او بسیار مرتبط است. من یک مرد ۳۸ ساله هستم و می‌توانم به آهنگ‌های او، حتی آهنگ‌هایی که در ۲۰ سالگی نوشته است، گوش دهم و با آن‌ها ارتباط برقرار کنم.»

همه کاره بودن او

سوئیفت به طرز ماهرانه‌ای ژانر‌های مختلفی مانند کانتری، پاپ، آلترناتیو و فولکلور را در زندگی حرفه‌ای خود تجربه کرده است. نوبیل و کونیگزبرگ می‌گویند که تسلط بر این توانایی برای تکامل دشوار است، اما او موفق شد و توانست همچنان کاراکتر «تیلور سوئیفت» را حفظ کند.

سوئیفت که در اصل یک هنرمند ژانر کانتری بود، ابتدا با آلبوم «قرمز» (Red)، فضای کاری خود را به موسیقی پاپ آغشته کرد. او در این آلبوم با مکس مارتین که یکی از تهیه‌کنندگان مطرح آمریکا است، همکاری کرد.

در حالی که فضای کلی آلبوم «قرمز» پاپ بود، اما در آلبوم از ساز‌های بانجو استفاده شده بود و سوئیفت سبک و سیاق کانتری را در خواندن آهنگ‌ها حفظ کرد. سوئیفت، اما در آلبوم «۱۹۸۹» خود طی اقدامی بی‌سابقه، به طور کامل ژانر کانتری را کنار گذاشت. در حقیقت او با این کار برای همیشه کانتری را از کار خود حذف کرد و در قالب یک هنرمند جدید در اوج کاری خود ظاهر شد.

البته او به داستان سرایی خود در آثار غیرکانتری که یکی از ویژگی‌های بارز موسیقی کانتری است، ادامه داد و با همین ترفند توانست آن طرفدارانی که او را به خاطر سبک کانتریش دنبال می‌کردند، نگه دارد. به هر حال او یک داستان‌سرای عالی است، چه داستانی تخیلی در مورد کسی که شوهرش را به قتل رسانده باشد و چه داستانی درباره روابط عاطفی خودش.

هنگامی که دو آلبوم «evermore» و «folklore» در سال ۲۰۲۰ منتشر شدند، جهان بار دیگر شاهد تسلط سوئیفت در تغییر ژانر، از پاپ به فولک و آلترناتیو بود.

نوبیل درباره این اقدام می‌گوید: «اگر هنرمندان از ژانر اصلی خود دور شوند، اغلب اوقات طرفداران شورش می‌کنند، اما سوئیفت این ریسک را کرده است و این باورنکردنی است.»

هوش تجاری سوئیفت

کونیگزبرگ می‌گوید: «موفقیت در صنعت موسیقی صرفاً به موسیقی مربوط نمی‌شود، بلکه در مورد تجارت است و مهارت‌های تجاری تیلور شگفت‌انگیز است».

درحقیقت از توانایی او در ساخت ماهرانه برند خود گرفته تا حرکت‌های استراتژیکش، سوئیفت ثابت کرده است که هم یک هنرمند موفق است و هم یک تاجر. به عنوان مثال، تصمیم او برای تولید فیلمی از تور اخیرش (Eras tour) نتایج خارق العاده‌ای داشت. این فیلم که در ماه اکتبر به سینما‌ها رفت، «پرفروش‌ترین فیلم کنسرت» است که در افتتاحیه ۹۲.۸ میلیون دلار درآمد داشت.

همچنین بازاریابی رسانه‌های اجتماعی سوئیفت او را در جایگاه بالای هنرمندان موسیقی می‌نشاند؛ درحقیقت او از ابتدای فعالیت خود ارتباط با طرفدارانش در رسانه‌های اجتماعی را انجام داد که در آن زمان غیرعادی بود.

حرکت درخشان سوئیفت

از اقدام سوئیفت برای ضبط مجدد و انتشار مجدد آلبوم‌های اولیه‌اش به طور گسترده‌ای به عنوان یک تصمیم هوشمندانه یاد می‌شود. این تصمیم ناشی از اختلاف عمومی سوئیفت با شرکت ضبط قبلی خود، Big Machine، و مالک آن Scooter Braun است. در سال ۲۰۲۰، براون حقوق اصلی ضبط‌های تیلور سوئیفت را فروخت و در اقدامی تلافی‌جویانه بی‌سابقه، سوئیفت آلبوم‌های خود را دوباره ضبط کرد و بدین ترتیب کنترل شخصی بر حقوق اصلی ضبط‌های جدید به دست آورد.

در حالی که سوئیفت خاطرنشان می‌کند که همه این‌ها برای برگرداندن حقوق هنرمندان بوده است، اما ثابت شده است که یک تصمیم تجاری درخشان بود. درحقیقت آلبوم‌های تازه ضبط‌شده بسیار محبوب بوده و موجب حمایت از تور Eras و افزایش تعهد طرفداران به او شدند.

آینده نگری او

نوبیل می‌گوید سوئیفت درک ذاتی از خواسته‌های مخاطبانش دارد و این توانایی می‌تواند توضیح دهد که چرا موفقیت زیادی کسب کرده است. او سه لحظه را دلیل شیدایی امروزی سوئیفتی‌ها می‌داند:

۱۹۸۹

زمانی که آلبوم «۱۹۸۹» در سال ۲۰۱۴ منتشر شد، موسیقی الکترونیک (EDM) چارت ۴۰ موسیقی برتر را تسخیر کرده بود. آهنگ‌های زد و کالوین هریس با آهنگ‌های پردازش شده توسط کامپیوتر و صدای ترکیب شده در صدر جدول قرار داشتند. با توجه به محبوبیت فزاینده EDM، نوبیل می‌گوید که دوستداران موسیقی میل به چیزی داشتند که علاقه آن‌ها به موسیقی پاپ «dance-y» را برآورده می‌کرد و در عین حال بیانی معتبر از شخصیت یک هنرمند بود. او استدلال می‌کند که این اتفاق در آلبوم «۱۹۸۹» سوئیفت رخ داد.

شیوع کرونا در سال ۲۰۲۰

نوبیل می‌گوید در طول قرنطینه همه‌گیر سال ۲۰۲۰، سوئیفت با انتشار غافلگیرکننده دو آلبوم folklore و evermore در ژانر indie folk حال و هوای طرفدارانش را مجذوب خود کرد. سوئیفت با انحراف آشکار از موسیقی پاپ به دنبال همکارانی با تجربه در ژانر‌های جدید برای کار روی آلبوم‌ها شد؛ تصمیم هنری دیگری که آن هم یک تصمیم تجاری موفق بود.

کونیگزبرگ می‌گوید: «این اقدام دقیقاً همان چیزی بود که فرهنگ در آن زمان به آن نیاز داشت؛ یک آلبوم متفکر و تأمل برانگیز که منعکس‌کننده حس غالب انزوای اجتماعی است.»

فولکلور در سال ۲۰۲۰ به پرفروش‌ترین آلبوم ایالات متحده تبدیل شد و همانطور که نوبیل توضیح می‌دهد، این موفقیت تصادفی نبود.

او ادامه می‌دهد: «طرفداران با این آهنگ‌ها دوباره بیرون از خانه بودند و زیبایی طبیعت را کاوش می‌کردند؛ آهنگ‌هایی که صدایی روستایی داشتند و درباره رودخانه‌ها و درختان صحبت می‌کردند. او همیشه توانسته از چیزی که همه ما آرزوی آن را داریم استفاده کند.»

تور era

نوبیل می‌گوید دو نیروی فرهنگی را می‌توان به عنوان مدرکی برای موفقیت تور Eras بررسی کرد؛ یک اینکه در دنیای پس از همه گیری، مردم برای تجربه کنسرت زنده گرسنه بودند و دوم اینکه ما به عنوان یک جامعه، در میان انزوای فزاینده خود به دلیل کار از راه دور، رسانه‌های اجتماعی و سکولاریزاسیون رو به رشد، درصدد تجربه‌های جمعی هستیم. شرکت در یک کنسرت با ده‌ها هزار نفر دیگر که آن‌ها نیز با آهنگ‌های تیلور سوئیفت بزرگ شده‌اند، بسیار عمیق‌تر از قدردانی از موسیقی اوست، بلکه می‌گوید «شما بخشی از یک جنبش هستید».

آیا می‌توان از موفقیت سوئیفت تقلید کرد؟

خیر.

نوبیل معتقد است که سوئیفت هر حرکتی را برای مواجهه با یک لحظه خاص طراحی کرده است و اگر آن‌ها در زمان‌های دیگری انجام می‌داد، احتمالاً از موفقیت یکسانی برخوردار نمی‌شد. به عنوان مثال، اگر فولکلور در سال ۲۰۱۹ منتشر می‌شد، تأثیر مشابهی نداشت. این‌گونه نیست که او از دیگران برتر باشد؛ بلکه در کتگوری قرار دارد که افراد کمی شامل آن می‌شوند، توانایی عالی او در نوشتن موسیقی که با این لحظات فرهنگی ترکیب شده‌اند، ترکیب نادری است.

بیانسه از هنرمندانی است که به چنین موفقیتی نزدیک شده است، اما نژاد تأثیر زیادی در جهانی نشدن هنر او در این وسعت دارد، اگرچه که برای یک سفیدپوست چنین چیزی مطرح نیست.

وقتی تیلور سوئیفت در مورد پایان رابطه عاطفی خود صحبت می‌کند، تصور این است که او به طور کلی درباره این مسئله صحبت می‌کند. ولی وقتی بیانسه درباره خیانت شوهرش به او و نحوه کنار آمدن با آن صحبت می‌کند، به روایت او به چشم روایتی از روابط سیاهپوستان نگاه می‌شود. دلیل اینکه می‌توانیم تیلور سوئیفت را نماینده همه ببینیم این است که او بلوند و سفیدپوست است و نژاد برایش مطرح نیست؛ در صورتی که بیانسه سیاه‌پوست است و نژاد دارد.

البته در نهایت فراموش نکنیم که تا حدی هم علاقه بالای طرفداران به سوئیفت به شیدایی می‌مانند و نمی‌توان به هیچ وجه او را بزرگ‌ترین هنرمند عصر حال حاضر خواند، چرا که در این صورت باید با بزرگانی مانند پینک فلوید یا بیتلز مقایسه شود که اصلا موجه نیست.

آنچه جای بحث ندارد این است که ژانر پاپ در دوران تیلور سوئیفت است، داستانی عاشقانه از موفقیت‌های برتر و موفقیت افسون‌کننده که بر درخشش او به عنوان یک تاجر تأکید می‌کند و به‌طور استراتژیک صنعت موسیقی را با هنرمندی و زیرکی هدایت می‌کند.

دیگر خبرها

  • پشت‌پرده محبوبیت تیلور سوئیفت چیست؟
  • وضعیت زندگی مردم بعد از شکستن سد کنیا را ببینید | آمار قربانیان به ۱۲۰ نفر رسید
  • وضعیت زندگی مردم بعد از شکست سد را ببینید | آمار قربانیان به ۱۲۰ نفر رسید
  • آشنایی با زنان عارفی که مردان دانشمند از محضرشان درس گرفتند
  • روایتی از طلبه جهادگر و مادر ۵ فرزند/ بچه ها برکت آوردند
  • معرفی بهترین مستندهای جهان
  • مستندی درباره مادری که دو بازیگر نقش دو دختر گمشده اش را بازی می کنند
  • تجربه سینما ترس، ترسناک‌ترین در ایران
  • فرمولی برای اینکه در زندگی موفق باشیم
  • خودکشی پزشکان ایرانی در مرز هشدار؛ مشکل کجاست؟