بیمارانی که از کشتن بازیگران لذت میبرند!
تاریخ انتشار: ۱۸ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۹۸۲۶۵۴
به گزارش جام نیوز، امیرجلالی اما رندی کرد و جواب این شایعه را به طنز داد و گفت: «خیلی خیلی ممنون از آدمهای خوشذوق که مراسم تشییع جنازه اینجانب رو به نحوه بسیار خوب و مجللی انجام دادن، محبت بفرمایید سوم و هفتم و چهلم و سال اینجانب رو نقدا بهشماره حسابی که بعدا اعلام میکنم واریز بفرمایید با سپاس فراوان.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این بار اولی نیست که کاربران شبکههای اجتماعی خبر درگذشت بازیگران را به دروغ منتشر میکنند، جمشید مشایخی، رضا رویگری، محمد علی کشاورز و... را میتوان قربانیان این شایعات دانست.با مریم امیرجلالی، بازیگری که با حضورش در سریالهایی مانند خانه به دوش، متهم گریخت، ترش و شیرین و... خاطرات شیرینی را برای ما رقم زده است همصحبت شدیم تا برایمان از شایعات فضای مجازی بگوید.
ما سالهاست با شما مصاحبه میکنیم و شما همچنان مهربان جواب ما را میدهید، انگار نه گذشت زمان و نه هیچ اتفاقی این خصلت خوب را از شما نمیگیرد.
ریشه مهربانی در خانواده است. وقتی پدر، مادر، خواهر، برادر و... مهربان هستند از بچگی این رفتار را یاد میگیری و در ذهن و قلبت نهادینه میشود.خوشحالم از اینکه شما لقب مهربان را به من دادید، شاید برخی اوقات عصبانی شوم، اما ته قلبم اینطور نیستم ! برخی مسائل عصبانیام میکند و من تند برخورد میکنم، اما بعد پشیمان میشوم که چرا عصبانی شدم.
میگویند عصبانیتهای ناگهانی بهتر است مدیریت شوند که خود فرد از نظر روانی کمتر آسیب ببیند.
مدیریت در شرایط فعلی از دستمان خارج شده ! و خیلی بسختی میتوان خشم و عصبانیت را کنترل کرد.
چند روز قبل شایعهای در فضای مجازی منتشر شد که شما هم جوابشان را با طنز دادید، اما نمیتوان تاثیر آن را بر ذهن نادیده گرفت.
بیماران روانی این روزها زیاد شدهاند! خیلیها هستند که از این فضا به عنوان سرگرمی استفاده میکنند و کمبودهای مالی و عقدههایشان را در این فضا جبران میکنند. کسانی که شایعه درگذشت بازیگران را منتشر میکنند، خیال میکنند پول از آسمان برای ما میریزد و مثلا من مدام سرکار هستم و قراردادهای صد میلیونی دارم برای همین حسادت کرده و آرزوی مرگ مرا دارند! در حالیکه من نه پولدار آنچنانی هستم و نه قراردادهای میلیون تومانی میبندم! اما این شایعات بشدت آزاردهنده و فرسایشی است. بعد از انتشار این خبر مدام تلفن من زنگ میخورد، مردم لطف داشتند از سراسر کشور، حتی خارج از کشور زنگ میزدند و جویای احوالم بودند. فقط شانس آوردم که عکس و این خبر را خودم برای دخترم که کانادا زندگی میکند، فرستادم.
دخترم گفت خوب شد خودت برایم فرستادی وگرنه با دیدن این خبر سکته میکردم! واقعا کسانی که چنین اخباری را منتشر میکنند چیزی به نام وجدان ندارند که با اعصاب و روان مردم بازی میکنند. چرا از مرگ دیگران خوشحال میشوند؟ همانروز که خبر تشییعجنازه مرا منتشر کردند، خبر درگذشت آقای ملکمطیعی را هم بازتاب دادند و حتی نام بیمارستان را هم نوشتند! واقعا گیجکننده است چرا چنین اخباری را منتشر میکنند. شایعه درباره آقای مشایخی که دیگر اسباب مزاح برای عدهای شده است که بسیار جای تاسف دارد!
به نظرتان ریشه این بیاخلاقیها کجاست؟
در بیفرهنگی! به آنهایی که مدعیاند ما فرهنگ چند هزارساله داریم باید بگویم ما فعلا داریم فقط حرف میزنیم و دریغ از کمی فرهنگ و انسانیت. اگر ما مردم با فرهنگ و اخلاقمداری بودیم چنین رفتارهایی را انجام نمیدادیم.
رسانهها زیاد شده و گسترش شبکههای اجتماعی میتواند فضای خوبی را برای آموزش و فرهنگ سازی مهیا کند اما چرا از این فضا بیشتر برای اشاعه رفتارهای منفی استفاده میشود؟
فضای مجازی و شبکههای اجتماعی که دست آدمهای باسواد نیست که بتوان از آنها درس اخلاق یاد گرفت. الان هر آدمی یک تلفن هوشمند در دستش است و با آن میتواند هر چه در ذهن دارد، منتشر کند. ذهنیت این آدمها که همیشه مثبت و خوب نیست! فضای مجازی هیچ مدیریتی ندارد و هر بیماری میتواند هر عکس بد و متن زشتی را منتشر کند.
شاید یکی از دلایلی که باعث شده فضای مجازی آسیبپذیر و ناهنجار شود همین نکته است که آدمهای باسواد و بافرهنگ به این فضا وارد نمیشوند تا خوراک مفید را برای کاربران فراهم کنند و به آنها آموزشهای لازم از فضای مجازی را بدهند؟
بله! این کاستی هم وجود دارد ؛ اما به نظرم تلویزیون در فرهنگسازی برای استفاده از فضای مجازی بسیار تاثیرگذار است و با ساخت برنامههای آموزشی مناسب و پرمخاطب میتواند مردم را آگاه کند که در دنیای مجازی چگونه حضور پیدا کنند، چگونه از خود مراقبت کنند، از چه مطالبی استفاده کنند و چقدر در بازنشر مطالب بیهوده و نادرست حساس باشند و از انتشار مطالب نادرست پرهیز کنند. فرهنگسازی به مرور شکل میگیرد و نمیتوان توقع داشت یکباره مردم متحول شوند.
از کارهای سینمایی و تلویزیونی چهخبر؟
فعلا خبری نیست! فیلمنامههایی را که پیشنهاد میشود، نمیپسندم. کارهای تلویزیونی بیشتر به سمت آثاری رفته که شخصیتهای آن جوان هستند، اما سوال من این است که آیا این جوانها خانواده و پدر و مادر ندارند؟ چرا جوانهایی که درباره آنها سریال یا فیلم ساخته میشود در خانواده نیستند و پدر و مادر آنها به تصویر کشیده نمیشوند؟ چند فیلم سینمایی آماده نمایش دارم که در تله اکران گرفتار شدهاند! چنین به نظر میرسد که مافیای اکران نیز قدرتمند است و اجازه نمیدهد همه فیلمسازان بهیک اندازه از اکران و نمایش فیلمهایشان بهره ببرند.
ستاره ها
115
منبع: جام نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۹۸۲۶۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حکمرانی رسانه را جدی بگیریم
به گزارش همشهری آنلاین، محمدصادق کوشکی؛ استاد دانشگاه تهران در روزنامه همشهری نوشت، یکی از مهمترین و جدیترین ارکان حکمرانی در قرن بیستویکم، حکمرانی در عرصه رسانه است. هرچند اهمیت رسانه در ۵۰سال گذشته همواره مطرح بوده، در قرن حاضر حکمرانی در عرصه رسانه به جدیترین نماد آن بدل شده؛ چراکه بر ذهن، دل و جان شهروندان حکومت کرده و عمیقترین نوع حکمرانی است. از اینرو، آن حکومتی در رسیدن و بهحرکتدرآوردن جامعه برای نیل به اهداف موفقتر است که حکمرانیاش بر دل و جان مردم مسلط باشد؛ و حاکمیت رسانهای، ابزار آن بهشمار میرود.
با این مقدمه و با نگاهی به سازوکارهای داخلی، خواهیم دید که حکمرانی از طریق رسانه چندان جدی گرفته نمیشود؛ به تعبیری، رسانه در ایران همچنان بهعنوان امری حاشیهای و در درجه دوم و سوم قرار دارد. این درحالی است که حکمرانی مطلوب در قرن حاضر با بهکارگیری رسانه محقق میشود. به همینخاطر است که فضای مجازی بهعنوان ابزاری در جهت حکمرانی دشمن بر ذهن، جان و زبان شهروندان ماست. اگرچه مردم ما در ایران زندگی میکنند و تابع جمهوری اسلامی هستند، ذهن و روان برخی از آنها تابعی است از حکمرانی دشمنان ایران.
با ادامه این روند، ما در امر حکمرانی با نواقص فاحشی روبهرو شدهایم. عدمدرک این موضوع که رسانه رکن اساسی و مهم حکمرانی است باعث شده نتیجه اقدامات به ثمر نشانده شده مدیران ما و کارهای مثبت آنان، بین مخاطبان به شکل مناسب و درخور، انعکاس پیدا نکند و در ذهن آنان جا نگیرد؛ چراکه حکمرانی مسلط بر ذهن مردم در اختیار دشمنانمان است.
لذا تلاشهای مسئولان و گشایشهای ایجادشده آنان در زندگی مردم دیده و لمس نمیشود؛ بهعبارت دیگر، مردم از امکانات و ثمرات بهعملآمده استفاده میکنند و بهرهمند میشوند اما باز هم ناراضیاند و احساس یأس میکنند. در نتیجه با اینکه زندگی در ایران با توجه به شاخصههای رفاهی مثل سایر نقاط دنیاست و از آنها پایینتر نیست، مردم خود را در شرایطی پستتر از سایر مردم جهان، حتی مردمان کشورهای همسایه میپندارند و جامعهشان را سیاهترین جامعه تلقی میکنند. اگرچه واقعیت اینچنین نیست، در ذهن آنان این وضعیت و تصویر نقش بسته است. این نتیجه تفکری است که همچنان از دهههای گذشته نشأت گرفته و رسانه را امری حاشیهای میداند. علاوهبر این موضوع، بیان مسئولان ما همچنان به سبک و سیاق دهههای قبلی است. رهبر معظم انقلاب چندی پیش تصریح کردند که موضوع اطلاعرسانی دولت ضعیف است. این موضوع تنها محدود به دولت هم نمیشود و سایر عرصههای اجرایی را نیز دربرمیگیرد؛ چراکه هنوز رسانه به شکلی که باید، درک نشده و وقتی سخن از حکمرانی رسانه میشود گمان این است که باید بهوسیله تبلیغات شهری، ساخت یک سد یا تأسیس یک نیروگاه را مخابره کنند.
افزون بر این، هنوز برخی از مسئولان متوجه نشدهاند که نباید اجازه دهند دشمنان از طریق رسانه بر مردم حکومت کنند؛ لذا شاهدیم که هنوز این موضوع قطعی تلقی نشده که نباید بگذارند فضاهایی چون تلگرام و اینستاگرام و در کل فضای مجازی رایج کشور، به شکلی که دشمنان ما میخواهند کنترل شود!
در کشور هنوز بعضی مسئولان مخالف بسترهای مجازی ایرانی هستند و چشم امیدشان به فضای مجازی برآمده از دشمن است.
کنگره آمریکا برنامه تیکتاک را به سلاخخانه برده؛ چراکه بهخوبی موضوع حکمرانی رسانه را درک کرده است اما در جامعه ما شورایعالی فضای مجازی تصویب میکند که اینستاگرام و هر پلتفرم خارجی دیگری میتواند در پوسته ایرانی به فعالیت خود ادامه دهد. تداوم این وضعیت به این معناست که اگر مسئولان ما برترین خدمات را هم به مردم ارائه دهند باز هم مردم احساس یأس و ناامیدی دارند.