روايت مريم كاظمى از سريال شكوه يك زندگى/ژانر دفاع مقدس هميشه براي مخاطب جذاب است+عكس
تاریخ انتشار: ۲۲ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۰۳۴۶۱۲
خبرگزاري آريا - بازيگر سريال "شکوه يک زندگي" گفت: من و بيتا سحر خيز در شکوه يک زندگي سکانسهاي مشترکي با هم داشتيم، خيلي از تجربه و سابقه وي اطلاعي ندارم اما ارتباط خوبي بينمان برقرار شد.
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگي خبرگزاري ميزان، مريم کاظمي بازيگر سرشناس تئاتر، تلويزيون و سينما در رشته بازيگري و کارگرداني تحصيل کرده است، وي تا به حال سابقه فعاليت در عرصه هنر به عنوان دستيار کارگردان و همچنين نويسنده و کارگرداني و بازيگري را دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کاظمي بازيگري در تئاتر را در سال 66 و با بازي در نمايش "مسيح هرگز نخواهد گريست" شروع کرده و در سال 72 با بازي در فيلم "جاده عشق" اولين تجربه خود در سينما را پشت سر گذاشت. همچنين کاظمي بازيگري در مديوم تلويزيون را با بازي در سريال "زندگي" در سال 64 شروع کرد.
"کلاه قرمزي"،"سلام کوچولو"، "در کوچه هاي باران"، "ماهرخ" و "نيمه پنهان" تنها بخش کمي از آثاري است که اين بازيگر در آن ها به ايفاي نقش پرداخته است. وي در حال حاضر دبيري جشنواره تئاتر کودک و نوجوان را عهده دار است. آخرين اثر مريم کاظمي نيز مجموعه تلويزيوني "شکوه يک زندگي" است که به تازگي براي پخش در ماه محرم آماده شده و به نمايش در آمده و با استقبال خوبي از سوي مخاطبان مواجه شده است.
خبرنگار گروه فرهنگي خبرگزاري ميزان به بهانه اتمام پخش سريال محرمي شکوه يک زندگي از رسانه ملي و استقبال صورت گرفته از اين مجموعه به سراغ اين هنرمند رفت و درباره اين مجموعه و فعاليت اين روزهاي اين بازيگر زن سينما، تئاتر و تلويزيون با وي گفتوگويي ترتيب داده است که در ادامه خواهيد خواند:
ميزان: از فضاي کار و تعامل عوامل سريال "شکوه يک زندگي" در طول توليد برايمان بگوييد
کاظمي: يکي از محدود سريال هايي بود که 90 درصد داستان آن در شهرستان و خارج از تهران ميگذشت و اين فرصت بسيار خوبي براي بازيگران نمايش به وجود ميآورد چرا که مجبور ميشدند در طول چند روز و چند هفته در کنار هم زندگي کنند.شبها همه به محل اسکاني که برايمان تهيه ديده شده بود بر ميگشتيم و لحظات خوبي را سپري ميکرديم، به همين خاطر شرايط خوب و دوستانهاي براي همه ما به وجود آمد که همديگر را بشناسيم و اين اتفاقات وقتي صبح فردا جلوي دوربين قرار ميگرفتيم در روند بازي مان تاثير بسيار مثبتي داشت.
ميزان: با تعاريفي که کرديد به نظر ميرسد فضاي صميمانه و متفاوتي براي عوامل کار رقم خورده است
کاظمي: فيلم ها و سريال هايي که لوکيشن آنها خارج از تهران است شبيه به يک تور دسته جمعي است. فکر مي کنم اين فرصت مغتنمي است که آدم ها بتوانند در يک فرصت محدود کنار هم زندگي کنند. با همه افرادي که با آنها کار کردم لذت بردم و در کنار آنها بودن برايم ارزشمند بود و از شرايطي که اين سريال براي همکاري من در کنار ساير عوامل فراهم کرد احساس رضايت مي کنم.
ميزان: کمي از روند حضورتان در سريال شکوه يک زندگي برايمان بگوييد
کاظمي: اوايل يا اواسط آبان ماه سال گذشته بود که درباره اين سريال با من صحبت شد اما توليد سريال به دلايلي يک ماه عقب افتاد تا اينکه از 24 آذرماه سال گذشته اولين بار جلوي دوربين رفتم و تا 16 اسفند ماه بازي درنقش شهلا به طول انجاميد. که من تقريبا به شکل پراکنده 3 ماه در اين سريال مقابل دوربين بودم و مدت زمان ساخت کل مجموعه 5 ماه طول کشيد، البته گروه توليد براي آماده سازي خانهها و لوکيشن هاي سريال هم دو ماه مشغول بودند.
ميزان: زندگي سه ماهه شما در روستا و در کنار مردم روستا بودن چه لحظاتي را برايتان رقم زد؟
کاظمي: همان طور که از اخلاق ما ايرانيها بر مي آيد به محض اين که مشخص مي شود يک گروه فيلمبرداري قرار است به نقطه اي براي توليد برود با استقبال مردم منطقه در هر نقطه مواجه مي شود. ما نيز اين شانس را داشتيم که با مهمان نوازي مردم خوب شمال به خصوص آن خطه و روستايي که متعلق به شهرستان بهشهر بود مواجه شويم.
ميزان: اسم روستا چيست؟
کاظمي: در ذهنم بود اما در همين لحظه اسمش را فراموش کردم.
کار در روستا بسيار برايم جذاب بود و همين طور روستايي که لوکيشن ما محسوب مي شد از يک پارک جنگلي رد مي شد و تا بالاي کوه ادامه داشت، آن قدر که وقتي يک فرد از کوه رد مي شد احتمال ديده شدن شهر دامغان برايش وجود داشت. اين روستا منطقه بسيار بکري است و اين فرصت خوبي براي گروههاي سريال و فيلم است که مي توانند نقاط مختلف را شمال کشور را بينند و براي فيلمبرداري از نقطهاي به نقطه ديگر بروند و مناطق گردشکري و زيباي کشورمان را بينند. ما از مهمان نوازي مردم منطقه برخوردار بوديم و همه آن ها با چند نفر از ما به شکل پراکنده هنوز ارتباط دارند و از روزهاي خوش گذشته ياد مي کنند.
ميزان: مجموعه تلويزيوني شکوه يک زندگي با استقبال خوبي از سوي مخاطبان رسانه ملي مواجه شد، دليل اين موفقيت و استقبال را در چه مي دانيد؟
کاظمي: بسيار خوشحال هستم که اين اتفاق افتاده است. من فکر مي کنم مسائل مربوط به جنگ ايران و عراق در دوران هشت سال دفاع مقدس محوريت جذابي براي مخاطب دارد، به شخصيت ها جهت ميدهد و با افت و خيزهاي زياد احساسات بسياري را بر ميانگيزد، اما اين سريال به اين افت و خيزها و احساسات نپرداخت بلکه به تبعاتي که جنگ تحميلي در زندگي مردم عادي حتي در دورترين روستاهاي ايران گذاشت پرداخت.
اين که مردم حتي اگر از منطقه جنگي دور باشند، وقتي در يک کشور هستند زندگي شان از عشق ها، آرزوها، اقتصاد، زندگي گرفته تا جشن ها و ديگر اتفاقات زندگي شان تحت تاثير جنگ قرار مي گيرد .
به نظر من از ديگر عناصري که مخاطب را جذب کرد 3 دوره زماني بود که سريال شکوه يک زندگي آن را روايت کرده و به زيبايي به تصوير کشد، اول دوره قبل از انقلاب و سپس سال هاي آغازين انقلاب که بلافاصله به جنگ ايران و عراق منجر شد و همچنين اين روزهاي کشور که سال ها از انقلاب اسلامي ايران مي گذرد.
ميزان: پيام اصلي سريال چه بود؟
کاظمي: مسير عشق واقعي بسيار سخت است و به آساني به دست نميآيد، عشق زميني و عشق به کشور. شکوه يک زندگي با به تصوير کشيدن همبستگي مردان و زنان کشورمان در کنار هم يادآوري کرد که اگر کسي بخواهد با توجه به آرمانهايش و عشقي که در دلش ريشه دوانده به احساسش حرکت و جهت دهد و به آن هويت ببخشد و به آرمان هايش احترام بگذارد مطمئنا راه سختي در پيش دارد اما هميشه سربلند مي ماند.
انتخاب راه آسان شايد در مقطعي باعث پيروزي شود اما در نهايت پيروزي در کار نيست چرا که يک انسان نه اقبال عمومي، نه مردمي و همچنين اقبال قلب خود را راحت به دست نميآورد، يعني همه آن هايي که مانند شهروز در سريال شکوه يک زندگي به دروغ متوسل مي شوند به نظر مي رسد راه آساني را انتخاب کرده اند اما در نهايت به نتيجه نمي رسند چراکه راه حقيقت سخت است و براي همين است که همه انسانها در اين راه قدم بر نمي دارند.
نمي توان به راه آسان در دراز مدت اميد بست و زندگي خود را روي آن پايه گذاري کرد، مطمئناً زمان مي گذرد و خيلي چيزها حقيقت را عيان مي کند، براي همين است که هميشه داستان کساني که پاي عقايد، ايمان و عشقي که در قلب و ذهنشان بوده ايستاده اند قابل احترام و جذاب است.
برخلاف جريان يک رود شنا کردن سخت است وگرنه همه ما آدم ها در مسير نا هموار حرکت مي کرديم و انتخاب هايمان انتخاب هاي عمومي بود که شايد ارزش گفتن ندارد. ما فقط مي توانيم تسهيل گر باشيم براي کساني که قرار است شرايط خاصي را در زندگي تجربه کنند.
ميزان: خودتان در خصوص نتيجه سريال چه فکر مي کنيد؟
کاظمي: نظر ما مطرح نيست چون ما راضي باشيم يا نباشيم بايد مردم نظر دهند تا بازخورد معلوم شود. ما کارها را اجرا نمي کنيم که خودمان راضي باشيم، براي من و همکارانم رضايت براي انجام يک کار بايد وجود داشته باشد تا قرار داد بسته شود و يک بازيگر در کار حضور پيدا کند، مثل عروس و دامادي که براي اقدام به عقد با يکديگر بايد رضايت کافي داشته باشند اما اين که بعدها چه مي شود را هيچ کس نمي داند، پس من مي توانم تنها بگويم که براي ورود به اين کار رضايت کامل داشتم و از همکاري با اين سريال راضي هستم و در تمام لحظاتي که کنار همکارانم جلوي دوربين بودم و کار کردم لذت بردم.
ميزان: از بازي در مقابل بيتا سحرخيز چه حسي داشتيد؟
کاظمي: به عنوان بازيگري که با با بيتا سحرخيز سکانسهاي مشترک زيادي داشتم بايد بگويم که در هنگام انجام کار از انرژي و احساسي که به هم انتقال ميداديم و ارتباطي که با هم داشتيم لذت ميبرديم، چه پشت صحنه و چه جلوي دوربين، من از همکاري با وي بسيار راضي هستم و به عنوان يک بازيگر کارهاي بيتا سحرخيز را در سال هاي گذشته هميشه دنبال نکرده ام که بتوانم به عنوان منتقد نظري درباره وي بدهم.
ميزان: چرا "شهلا" در مجموعه شکوه يک زندگي لهجه نداشت؟
کاظمي: شهلا شخصيتي بود که هميشه در شهر زندگي کرده بود و تجربه زندگي در روستا را نداشت که به زبان شمالي تسلط داشته باشد به همين خاطر اتاق فکر سريال شکوه يک زندگي با مشورت کارگردان و نويسنده تصميم گرفتند که اين شخصيت بدون لهجه صحبت کند.
ميزان: اينکه در بيشتر سريال هاي شمالي حضور داريد دليل خاصي دارد؟
کاظمي: دليل خاصي ندارد، اگر سريالي که به من پيشنهاد ميشود سناريو و گروه خوبي داشته باشد همچنين در خصوص دستمزد با تهيه کننده به نتيجه برسم و از لحاظ زماني وقت داشته باشم بازي در آن را قبول ميکنم.
ميزان: درحال حاضر مشغول چه کاري هستيد؟
کاظمي: در حال حاضر به دليل اين که دبير جشنواره بين المللي تئاتر کودک و نوجوان هستم و به تازگي کار اجرايي نمايش "خسيس" را به اتمام رساندم، نتوانستم کارهايي که در اين مدت پيشنهاد شد را بپذيرم. اگر تا سه ماه آينده کارم سبک تر شود و پيشنهادي به من بشود ممکن است بپذيرم.
ميزان: چه اقداماتي تا امروز براي جشنواره تئاتر بين المللي کودک و نوجوان انجام شده است؟
کاظمي: در حال حاضر در مرحله انتخاب آثار و تعيين سمت هاي اجرايي جشنواره هستيم و از طرفي زمينه سازي براي يک جشنواره خوب بسيار برايم مهم است تا بتوانم با رعايت تمامي اصول در نيمه اول آذر ماه جشنواره را به خوبي برگزار کنم.
ميزان: کيفيت آثار اين دوره جشنواره تئاتر کودک و نوجوان را چگونه ارزيابي مي کنيد؟
کاظمي: کيفيت کارها براساس بضاعت يک سال گذشته تئاتر کودک و نوجوان رقم مي خورد يعني با توجه به وضعيت کيفيت آثار در طول يک سال گذشته بايد جشنواره را برگزار کنيم و نميتوانيم يک روزه کيفيت کارها را بهتر کنيم. آثار براساس توليد يک ساله تئاتر کشور انتخاب مي شوند، هر بضاعتي که تئاتر کودک و نوجوان کشور در طول يک سال داشته باشد بهترين آن براي جشنواره انتخاب مي کنيم ولي کيفيت کاملا وابسته به اجراهاست.
انتهاي پيام/
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۰۳۴۶۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هدف اصلی «بیانتها»، رساندن مخاطب به محبت پروردگار است
امیربهراد رحمانی تهیهکننده برنامه «بیانتها» درباره علت تولید برنامه گفت: برای هر قسمت از برنامه «بیانتها»، یکی از اسمای حسنای الهی را محوریت قرار دادهایم؛ بنابراین هر روز در مجلهای تصویری ترکیبی با بخشهای مختلف، درباره یکی از اسامی خدا صحبت میکنیم.
وی افزود: هدف اصلی ما، رساندن مخاطب به عشق و محبت پروردگار است. به همین دلیل شعار اصلی برنامه، (بیانتها دوستت دارم) است. در این برنامه واگویههای افراد مختلف با خدا را میشنویم و از زاویه دیدهای مختلف، دنبال رنگ خدا در زندگیمان میگردیم.
رحمانی گفت: مخاطب در ابتدای برنامه، یکی از مثالهای تجلیدهنده آن اسم در زندگی را از زبان محمدقاسمی میشنود. سپس مناجاتی استودیویی با همین محوریت از حنیف طاهری پخش میشود. بعد از شعرخوانی شاعران اهل بیت، در آیتمی با عنوان کنج خلوت، به ایوان حرم رضوی رفته و با عاشقان و زائران امام، درباره جلوه اسامی الهی در حضرت رضا علیه السلام گفتگو میکنیم.
وی عنوان کرد: در بخش بعدی، سراغ داستانهای مشاغل مختلف رفته و از زاویه نگاه آنها اسماء الهی را روایت میکنیم. در بخش بعد، واگویههای احساسی و حرفهای دلی با خدا را داریم که محوریت آن، همان اسامی انتخابشده است. در نهایت آیتمی از شهدا و پویش قرآنی نهضت زندگی با آیهها، حسن ختام برنامه خواهد بود. بیانتها این فصل را با اسم رحمان و رحیم خداوند شروع کرده است و امیدوار است در انتهای ماه رمضان، به نام باعث و اول و آخر او برسد.
گفتنی است برنامه تلویزیونی بیانتها، به تهیهکنندگی امیربهراد رحمانی و کارگردانی محمد حسین تقوایی، در ماه رمضان امسال، هر روز قبل از اذان مغرب، از شبکه نسیم پخش شده و در طول روز، سه بازپخش خواهد داشت.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری رادیو تلویزیون