بازیگران در سینما بر اساس تعداد فالوورها انتخاب می شوند
تاریخ انتشار: ۲۳ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۰۵۷۹۸۰
ساناز سماواتی بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون درباره کارهای در دست تولید خود گفت: در حال حاضر در نمایشی به نام مرد بالشی به ایفای نقش می پردازم که تا 12 آبان روی صحنه است.
وی افزود: نمایش مرد بالشی تقدیم به خانواده کودکانی است که مورد اذیت و آزار قرار گرفته اند، در این نمایش بازیگرانی چون کیارش حقگو، ترانه ولدیان، حمید عرب، غزل مردی و سیاوش اسدی ایفای نقش می کنند، مرد بالشی به نویسندگی مارتین مک دونا، طراحی و کارگردانی سیاوش اسدی و تهیه کنندگی سعید صدیقیان هر شب ساعت 21 در تماشاخانه پایتخت به روی صحنه می رود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: از دیگر کارهایی که در دست دارم حضور در برنامه یه گله جا به تهیه کنندگی مجید قناد است همچنین در سریال خانه امید به کارگردانی محسن منشی زاده که در مرحله تولید است نیز حضور دارم که 13 قسمت آن ضبط شده و 17 قسمت آن باقی مانده است که به زودی ضبط آن شروع می شود، خانه امید یک کار اجتماعی و طنز در مورد خانواده است که پدر خانواده به حمایت از فرزندان و نوه هایش می پردازد و هر بار یک اتفاق می افتد .
سماواتی درباره تجربه همکاری با مجید قناد بیان کرد: وی از بزرگان کار کودک هستند، من در خدمت وی شاگردی کردم، بسیار خلاق و مسلط هستند و از تجربیاتشان بسیار بهره بردم. کار کودک کاملا تخصصی است، خودم هم قبلا کار کودک کرده بودم و در زمان خودش با اقبال تماشاچی مواجه بود، آثاری چون سریال آقای ساعتچی به کارگردانی مجتبی یاسینی و بازی وحید شیخ زاده، سریال روزهای پر ماجرا با بازی جلیل فرجاد، مونا فرجاد، علی صالحی، مرحوم احمد علامه و آزیتا صالحی و ...، به هر حال امیدوارم برنامه یه گله جا نیز ادامه پیدا کند چراکه جدا از اینکه کار متفاوتی در حوزه کودک است بلکه به شکل مستقیم به بهداشت سلامت فردی و روانی در کودکان اشاره می کند.
این بازیگر درباره گزیدهکاری خود در سینما اظهار کرد: در حال حاضر پیشنهادی ندارم. اما قطعاً اگر در این عرصه پیشنهادی به من شود با کمال اشتیاق انجام میدهم مثل گذشته که در این عرصه فعالیت داشتم.
سماواتی درباره چرایی وضعیت موجود فیلمسازی و کمکاری برخی هنرمندان بیان کرد: حضور اسپانسر باعث شده خواسته یا ناخواسته مافیایی شکل گیرد که تهیهکننده تعیین کننده وضعیت عوامل اعم از بازیگر، دستیار کارگردان، گریمور، طراح لباس و سایر عوامل شود، یعنی چون سرمایه وسط گذاشته است، در انتخاب تمام عوامل حق دخالت دارد، دخترخالهاش را نقش اول و پسرعمهاش را فیلمبردار میکند در این صورت کارها به شدت افت کرده و با ریزش مخاطبان آثار نمایشی و گرایش به سمت شبکههای ماهوارهای می شویم.
وی در ادامه افزود: در گذشته بازیگر براساس شایستهسالاری برای نقش انتخاب میشد اما متأسفانه در حال حاضر به هنر از بعد مادی نگاه میشود و مسائل مالی انتخابها و کار هنر را احاطه می کند به همین خاطر اکثریت بازیگران خانهنشین شدهاند.
سماواتی درباره انتخاب بازیگران برای یک نقش گفت: روابط بهجای ضوابط حاکم شده است. منظورم از روابط به معنای منفی نیست اما در گذشته زمانیکه من کار خود را شروع کردم کارگردانها و دستیار برنامهریزها براساس نقش، بازیگر را انتخاب میکردند، در حال حاضر تأسفآور است که به خاطر پوا و سرمایه یک نابازیگر وارد عرصه بازیگری می شود.
وی در ادامه تصریح کرد: سرمایه گذار فشار میآورد بازیگری که فالوورش در اینستاگرام زیادتر است باید بازی کند. این تأسفآور است که میزان فالوور برای انتخاب نقش تعیینکننده است و توانایی،لیاقت و شایستگی بازیگر در اجرای نقش هیچ جایی ندارد.
بازیگر سریال نود شب درباره معیارهایش در انتخاب نقش تأکید کرد: از گذشته همیشه فیلمنامه و متن آن برایم مهم بود و باید آن را دوست میداشتم تا انتخاب کنم. در کنار این مسئله عواملی که با آنها کار میکردم بسیار حائز اهمیت بودند ومسئله در درجه سوم قرار داشت. در حال حاضر وضعیت بدی شده است چون شما به دنبال دستمزد نقشی که ایفا کردهاید میدوید تا تسویه شود یعنی یک بینظمی حاکم شده است و ترجیح میدهم بهجای تحمل این وضعیت و تبعات آن، در خانه بمانم، ورزش کنم، کتاب بخوانم و آرامش داشته باشم.
سماواتی خاطرنشان کرد: در گذشته آثار شاخصی در عرصه سینما داشتیم اما در حال حاضر این گونه نیست، امروز در هنر اگر یک هنرمند عزیز را از دست دهیم جایگزینی برای آن نداریم بنابراین تا وقتی که نگاه مادی به مقوله هنر حاکم باشد رشد نمی کنیم.
منبع: افکارنيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۰۵۷۹۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرگذشت غمانگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران؛ صدیقه سامی نژاد که بود؟ (+عکس)
دهم اردیبهشتماه سالروز درگذشت بازیگری است که نه تنها به عنوان نخستین هنرپیشه زن ایرانی شناخته میشود بلکه از منظری دیگر او را اولین قربانی در ناتوانیِ بومی کردنِ تفکر مدرن در سینمای ایران میدانند. صدیقه (روحانگیز) سامینژاد بازیگر فیلم «دختر لر» پس از نقشآفرینی در نخستین فیلم خود آنقدر سختی دید که هرگز حاضر به تکرار این تجربه نشد.
به گزارش روزیاتو، نام روحانگیز سامینژاد که متولد سال ۱۲۹۵ در کرمان بود، با بازی در نقش «گلنار» در فیلم «دختر لُر» برای همیشه در تاریخ سینمای ایران باقی مانده است. «دختر لر» نخستین اثر ناطق سینمای ایران است و در سال ۱۳۱۲ توسط خانبهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا ساخته شد.
با پخش «دختر لر» در سینماها که با استقبال فراوانی هم روبرو شد، سامینژاد به شهرت رسید اما بعد سرنوشت بسیار تلخی پیدا کرد.
فریدون جیرانی سال ۱۳۸۹ در دورانی که پخش یک مصاحبه با فریماه فرجامی بعد از سالها بیخبری و با تصاویری تکاندهنده از این ستاره سالهای دور سینما واکنشهای تندی را به دنبال داشت، در مطلبی بیان کرد:
زندگی بازیگران در سینمای ایران تلخ است و این فقط مربوط به سالهای پس از انقلاب نیست. از ابتدای ورود سینما به ایران این سرگذشت تلخ تکرار شده است. ۱۳ اردیبهشت سال ۱۳۷۶ یک روز صبح به دفتر مجله سینما زنگ زدند و گفتند روحانگیز سامینژاد مُرده است. من تا آن روز فکر میکردم روحانگیز سامینژاد باید سالها پیش مرده باشد. به خانه خواهرش عالیه زند تبریزی زنگ زدم و دیدم خبر درست است. رفتم خانه عالیه زند تبریزی و فهمیدم سامینژاد بعدازظهر چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۷۶ در سن ۸۶ سالگی در تنهایی مرده و روز پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت در قطعه ۳۴ ردیف ۴۴ شماره ۴۶ در جایی گمنامی خاک شده است. رختخواب سامینژاد وسط خانه بود. تنها میراث این اولین بازیگر سینما یک کیسه نایلونی بود و داخل آن یک بسته سیگار، یک شناسنامه و بروشور تانشده «دختر لر».
این کارگردان سینما همچنین گفته بود:
من قبل از دیدن این میراث، تصویر سامینژاد را در فیلم تهامینژاد دیده بودم که گریه میکرد و دیگر هیچ. «ایران قادری» که یک روز سرشناسترین بازیگر تماشاخانه تهران بود، چه شد؟ چگونه مُرد؟ چه کسی خبر داشت؟ و خیلیهای دیگر. ریشه سرگذشت تلخ بازیگران در سینمای ایران را باید در جامعهای جستجو کرد که نتوانسته است تفکر مدرن را بومی کند و در خود حل نماید. متاسفانه اولین قربانیان این ناتوانی بازیگران زن سینما بودند.
عباس بهارلو – مورخ و پژوهشگر سینما – در سال ۱۳۸۱ مطلبی درباره این بازیگر نوشته بود که در بخشهایی از آن آمده است:
وقتی در سال ۱۳۱۲ فیلمِ «دختر لر» ساخته مشترک خانبهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا، که صدیقه سامینژاد در آن نقش «گلنار» را بازی میکرد، در تهران نمایش داده شد، در میان مردمی که برای بار نخست سیمای یک زن ایرانی را بر پرده سینما دیده بودند واکنشهای ناگواری برانگیخت، که بهدرستی روشن نیست ــ و احتمالاً هیچگاه نیز معلوم نخواهد شد ــ که آیا خانم صدیقه سامینژاد تصوری از آن واکنشها در ذهن داشته است یا خیر، و آیا اگر میداشت حاضر به ایفای نقش در آن فیلم میشد؟
گفته میشود که در آن مقطع آوانس اوگانیانس نیز کوششهایی را در زمینه ساخت فیلم انجام میداد و در اینباره بهارلو ادامه داده است:
بهموازات فعالیتهای سختکوشانه اوگانیانس در ایران، عبدالحسین سپنتا و خانبهادر اردشیر ایرانی نیز برای ساختن نخستین فیلم مشترک در هندوستان در جستوجوی بازیگر زنی بودند که زبان فارسی بداند و نقش «گلنار» را در فیلم «دختر لر» بازی کند. تا قبل از دوره پهلویِ اول بازی زنانِ مسلمان در نمایشها و تعزیهها ممنوع بود و بازیگران زنی که در این سالها در فیلمهای اوگانیانس و مرادی ایفای نقش میکردند مانند مادام سیرانوش، لیدا ماطاوسیان، ژاسمین ژوزف، زما اوگانیانس و آسیا قسطانیان (کوستانیان) از بانوان ارمنی بودند که اکثر آنها از صحنه تئاتر به سینما آمده بودند، بههمین دلیل موانع کمتری بر سرِ راه خود داشتند.
سپنتا موفق شد صدیقه (روحانگیز) سامینژاد، همسر یکی از کارکنان کمپانی امپریال فیلم بمبئی، را که از سیزده سالگی از کرمان به هندوستان رفته بود مجاب کند و با این توضیح که نام او بهعنوان نخستین بازیگر زن در تاریخ سینمای ایران ثبت خواهد شد ــ که شد ــ موافقت او و شوهرش، دماوندی، را برای بازی در فیلمش جلب کند. بدین ترتیب گروه هندی ـ ایرانی عبدالحسین سپنتا و اردشیر ایرانی کار خود را در هندوستان آغاز کرد.
«دختر لر» نخستین بار در سیام آبان ۱۳۱۲ در دو سینمای مایاک (دیدهبان) و سپه بر پرده آمد، و نمایش آن، سال بعد از دوم مردادماه ۱۳۱۳ در سینما مایاک تکرار شد، و پس از یک ماه از چهارم آذر نمایش آن در سینما سپه به مدت پنجاه روز ادامه یافت. سپس با یک دو هفته وقفه در همینسینما از نو بر پرده رفت. استقبال از فیلم بسیار پُرشور بود و حتی «مادر بزرگهای خیلی پیر» هم رفتند تا سرگذشت «دختر لر» را بهچشم ببینند.
ایفای نقش گلنار در «دختر لر» موجب شد که صدیقه سامینژاد چنان انگشتنما و زبانزد خاص و عام شود که هم با دشنام روبرو شد و هم با تشویق برخی مردم در شهرهای مختلف.
سامینژاد در سال ۱۳۴۹ یعنی ۳۷ سال پس از نمایش «دختر لر»، در مستندی از محمد تهامینژاد با نام «سینمای ایران از مشروطیت تا سپنتا» حضور یافت و به روایت زندگی دشوار و پر از رنج خود پرداخت.
از تهامینژاد نقل شده است:
اغلب بهطور کنترلنشدهای میخندید و در حالیکه اشک در چشمانش حلقه زده بود به من گفت که هنگام اقامت در هند ایرانیهای متعصب او را مورد ضربوشتم قرارمیدادند و حتی بطری بهطرفش پرتاب میکردند. بهطوریکه همواره مجبور بود همراه با محافظ از استودیو امپریال فیلم خارج شود.
درباره این چهره مستند دیگری با نام «روحانگیز سامینژاد» به کارگردانی مجید فدایی نیز ساخته شده که در ارتباط با زندگی نخستین بازیگر زن سینمای ایران و ایفاگر نقش «دختر لر» است.
سامینژاد در حالی در ۸۰ سالگی از دنیا رفت که خاطرات زیادی از دورانی که «دختر لر» ساخته شد و حواشی پیرامون آن بازگو نشد. فریدون جیرانی که مطالعات زیادی درباره تاریخ سینما دارد، با بیان اینکه چنین اتفاقی فقط مختص نخستین بازیگران سینما نبوده، در مصاحبهای با ایسنا گفته بود:
بسیاری از بازیگران سینما، حرف و تاریخ سینما را با خود به زیر خاک بردند. من بارها به آنها گفته بودم که اجازه بدهید این اطلاعات به نسلهای دیگر انتقال داده شود، اما بسیاری از آنها به این موضوع توجه نکردند.
قدیمیهای معروف، بریدهاند و سعی میکنند که صحبت نکنند، چون معتقدند سالها به آنها بیلطفی شده است و دل پرگلایهای دارند. مثل ناصر ملک مطیعی که من یک بار از او دعوت کردم تا به خانه سینما بیاید و درباره «چهارراه حوادث» (فیلمی به کارگردانی ساموئل خاچیکیان) صحبت کند و هرچه اصرار کردم موافقت نکرد. فردین هم دق کرد، در حالی که میتوانست بازی کند. در یکی از برنامههای تلویزیونی هفت، بعد از سالها آقای افخمی گفت که اگر به تاریخ سینما مراجعه کنید میبینید که بعد از فیلم «گنج قارون» تعداد سینماهای تهران افزایش پیدا کرده است بنابراین نمیتوان نقش فردین را در تاریخ سینمای ایران انکار کرد اما سالها تلاش شد که این نقش را انکار و حذف کنیم اما نتوانستیم. برای همین بعد از فوت او تشییع جنازه باشکوهی شکل گرفت. او میتوانست بازی کند، چرا بازی نکرد؟ اگر بازی میکرد چه اتفاقی میافتاد؟ در سینمای سی سال اخیر که علی بیغمی وجود نداشت، میتوانست نقش یک پدر را بازی بکند.
کانال عصر ایران در تلگرام