Web Analytics Made Easy - Statcounter

این جریان در حالی که چندین بار با پاسخ منفی امام و رهبرانقلاب درباره رابطه با آمریکا مواجه شده بود، هربار که مجال بروز و اظهارنظر می‌یافت؛ بارهم بر« لزوم رابطه با آمریکا» اصرار می‌کرد. آرزویی که نهایتا در دوولت روحانی تحقق یافت و علیرغم هشدارهای رهبری درباره فریبکاری آمریکا و گول لبخند دشمن را نخوردن ادامه یافت و به «برجام» منتهی شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به گزارش جهان نيوز؛ برخلاف نگاه امام و رهبرمعظم انقلاب که مشکل آمریکا و جمهوری‌اسلامی را نه مصداقی، بلکه هویتی، بنیادی و ریشه‌ای تحلیل کرده‌اند؛ مرحوم هاشمی‌رفسنجانی سردمدار جریان و نوع‌نگاهی بین مسئولین جمهوری‌اسلامی بود که با چشم‌بستن بر این اختلافات، همواره دنبال حل مساله بین ایران و آمریکا بوده‌ است. این جریان در حالی که چندین بار با پاسخ منفی امام و رهبرانقلاب درباره رابطه با آمریکا مواجه شده بود، هربار که مجال بروز و اظهارنظر می‌یافت؛ بارهم بر« لزوم رابطه با آمریکا» اصرار می‌کرد. آرزویی که نهایتا در دولت روحانی تحقق یافت و علیرغم هشدارهای رهبری درباره فریبکاری آمریکا و گول لبخند دشمن را نخوردن ادامه یافت و به «برجام» منتهی شد. توافقنامه‌ای که این روزها پس از بروز مشکلات ناشی از ضعف متنش، حتی دست‌اندرکارانش هم به سختی به دفاع از آن می‌پردازند. مروری بر ریشه‌های تاریخی جریان خوش‌بین به مذاکره با آمریکا، درس آموز خواهد بود. هاشمی و نامه‌ای که امام جواب نداد در دوران حیات امام‌راحل، جمهوری اسلامی شاهد بیشترین حجم دشمنی از سوی دولتهای مختلف آمریکا بود و امام هم همواره بر دشمنی با این دشمن شماره‌یک و ام‌الفساد قرن تاکید داشتند. دودهه پس از فوت امام یعنی بهار 1391مصاحبه‌ای از هاشمی‌ در فصلنامه مطالعات بین‌المللی منتشر شد که خاطره‌ای نگفته داشت: «من در سالهای آخر حیات امام(ره) نامه‌ای را خدمتشان نوشتم، تایپ هم نکردم. برای اینکه نمی‌خواستم کسی بخواند و خودم به امام دادم. در آن نامه هفت موضوع را با امام مطرح کردم و نوشتم که شما بهتر است در زمان حیاتتان، اینها را حل کنید، در غیر این صورت ممکن است اینها به صورت معضلی سدّ راه آینده کشور شود. گردنه‌هایی است که اگر شما ما را عبور ندهید، بعد از شما عبور کردن مشکل خواهد بود... یکی از این مسایل رابطه با آمریکا بود. نوشتم بالاخره سبکی که الان داریم که با آمریکا نه حرف بزنیم و نه رابطه داشته باشیم، قابل تداوم نیست. آمریکا قدرت برتر دنیا است. مگر اروپا با آمریکا، چین با آمریکا و روسیه با آمریکا چه تفاوتی از دید ما دارند؟ اگر با آنها مذاکره داریم، چرا با آمریکا مذاکره نکنیم؟ معنای مذاکره هم این نیست که تسلیم آنها شویم. مذاکره می‌کنیم اگر مواضع ما را پذیرفتند و یا ما مواضع آنها را پذیرفتیم، تمام است.» پس از انتشار این سخنان مرحوم‌هاشمی، انتقادهای متعددی متوجه او شد.. از جمله حسین‌شریعتمداری در بخشی از یادداشت خود نوشت: «آقای هاشمی بار‌ها و از جمله در نامه‌ای که به امام راحل(ره) نوشته بودند تاکید کرده‌اند مذاکره و رابطه با آمریکا از مهم‌ترین مسائلی است که حل و فصل آن فقط از جانب حضرت امام(ره) امکان‌پذیر است و باید در زمان حیات خود ایشان به صراحت درباره آن تصمیم گرفته شود. بنابراین باید پرسید چگونه است که حضرت امام درخصوص این موضوع به قول خود آقای هاشمی «بسیار مهم» هیچ‌ نظری که موافق ادعای اخیر جناب رفسنجانی باشد، ارائه نفرموده‌اند؟» هاشمی مدتی بعد در پاسخ به این انتقادات گفت: «اگر بحث‌هایم در مورد رابطه با آمریکا در آن نامه مورد ایراد بود، حتما حضرت امام در‌‌‌ همان زمان پاسخ من را می‌دادند!» استدلالهای رهبری، سکوت هاشمی در سالهای پس از امام، دغدغه‌ی ارتباط با آمریکا یا به قول مرحوم‌هاشمی «حل مساله ایران و آمریکا»، همچنان از دغدغه‌های او بود. هاشمی که حالا رئیس‌جمهور جمهوری‌اسلامی بود، این‌بار سراغ رهبری می‌رود تا ایشان را برای مذاکره با آمریکا مجاب کند. او بعدها خاطره این دیدارها را اینگونه بیان می‌کند: «در زمان ریاست جمهوری، آقای روحانی مشاور من و رئیس شورای عالی امنیت ملی بود. نظر او هم مثل من است که ما باید مسئله‌مان را با آمریکا حل کنیم.آقای روحانی برای منافع و ضررهای این کار دو ستون درست کرده بود. من بر آن اساس و نظر و ضمن اینکه خودم هم نظراتی داشتم و اضافه کردم، رفتم و با آقا صحبت کردم. خیلی بحث کردیم. یکی دو ساعت بحث کردیم و به نتیجه نرسیدیم. معمولاً وقتی با ایشان اختلاف داشته باشم، نهایتاً نظر ایشان را برای خودم حجت می‌دانم. چون ایشان رهبر هستند و حق اظهار نظر قاطع دارند. من گفتم نمی‌توانم حرف دیگری به شما بزنم و فقط مسئلۀ ما و خداست. بالأخره در روز قیامت از من و شما می‌پرسند چرا این‌همه ضرر و مشکلات برای نظام و مسلمانان ایجاد شد اگر این‌ها را بر عهده می‌گیرید من دیگر حرفی ندارم. ایشان گفتند بله، جواب خدا با من باشد.» تابستان 95 که به به خاطر برجام، بازار همان جریان خوش‌بین به آمریکا نیز گرم است؛ رهبر انقلاب در دو دیدار به مذاکراتشان با مرحوم هاشمی در زمان ریاست‌جمهوری او اشاره کرده و می‌گویند: «یک وقتی یکی از این آقایان رؤسای جمهور این دوره‌های مختلف، با من راجع به این قضیّه بحثهای متعدّدی میکرد در جلسات مختلف؛ بعد رفته بود در شورای عالی امنیّت ملّی گفته بود فلانی استدلالهایی دارد که من جوابی برایش ندارم. راست هم میگفت. بنده برای ردّ ایجاد ارتباط با آمریکا استدلالهایی داشتم که ایشان برای پاسخ به این استدلالها حرفی نداشت، راست میگفت. استدلالها استدلال محکمی است، این‌جوری نیست که راحت بشود این استدلال را برطرف کرد، رد کرد.

منبع: جهان نيوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jahannews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جهان نيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۰۵۸۹۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پشت پرده تصمیم رئیس جمهور چین برای ملاقات با وزیر خارجه آمریکا / توسعه و تقویت اقتصادی، راهکار چین برای مقابله با تحریکات آمریکا / چین بر جذب سرمایه گذاری خصوصی از آمریکا متمرکز است

به گزارش جماران،  ایان آرتور برمر (متولد 12 نوامبر 1969) دانشمند علوم سیاسی، نویسنده و کارآفرین آمریکایی است که بر ریسک سیاسی جهانی متمرکز است. او بنیانگذار و رئیس گروه اوراسیا، یک شرکت مشاوره و تحقیقات ریسک سیاسی است . برمر 11 کتاب در مورد مسائل جهانی منتشر کرده است. او در تازه ترین نوشتار به بررسی رابطه ایالات متحده و چین به بهانه سفر اخیر وزیر خارجه ایالات متحده به این کشور پرداخته و می نویسد:

آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه آمریکا  به تازگی از چین ( پکن و شانگهای) بازگشته است. رابطه این دو کشور در حال حاضر در چه وضعیتی است؟ مدیریت تنش بهتر و پایدارتر از آنچه در مدت زمان طولانی پیش از آن دیده ایم، ادامه دارد. البته با توجه به تعداد مسائلی که ما بین این دو کشور اصطکاک ایجاد کرده، مشخص نیست که لزوماً چنین وضعیتی ادامه پیدا خواهد کرد یا خیر؟

درست در طول دو هفته گذشته، رئیس جمهور آمریکا، تعرفه های جدیدی بر فولاد چین وضع و تحقیقات جدیدی را در مورد کشتی سازی چین آغاز کرده است. مخالفت های کنگره ایالات متحده با تیک تاک ادامه دارد.  شما خبر 2 میلیارد دلار کمک نظامی اضافی برای تایوان از جانب ایالات متحده را شنیده اید.  انتقادات زیادی از سوی آمریکایی‌ها در مورد حمایت مداوم چین از روسیه در جنگ اوکراین با ارائه فن‌آوری‌های با استفاده دوگانه به گوش رسیده است.

با توجه به همه این اختلاف ها آیا رابطه به سمت تقابل بیشتر حرکت خواهدکرد؟ پاسخ واقعا مشخص نیست.  وزیر امور خارجه چین گفت که آمریکایی ها باید بین داشتن یک رابطه محدود و یک رابطه مشارکتی یکی را انتخاب کنند و مطمئناً آمریکایی ها ترجیح می دهند هر دو طرف را داشته باشند. آنها می خواهند در زمینه هایی که برای آمریکایی ها مناسب است، مشارکت داشته باشند و در مناطقی که برای آمریکایی ها مناسب است، چین و قدرت این کشور را مهار کنند.

آمریکایی‌ها بیش از سایر کشورها می توانند چنین سیاست دوگانه ای را پیش ببرند زیرا ایالات متحده قدرتمندترین کشور جهان است و در نهایت چینی‌ها بیشتر از آمریکایی‌ها به چین نیاز دارند. با این حال، وابستگی متقابل زیادی میان واشنگتن و پکن  وجود دارد و چین هم از توانایی پاسخگویی به سیاست های آمریکا برخوردار است. اما سوال اینجاست که چین تا چه اندازه وارد این بازی تلافی کردن شده است؟ واقعیت این است که پکن عکس العمل مستقیم کمی از خود نشان داده است.

درست است که وزارت خارجه چین اعلام کرد که اگر حمایت تکمیلی از تایوان که خط قرمز چینی هاست امضا شود، اقدامات قاطعانه ای صورت خواهد گرفت و من گمان می کنم که به این معنی است که ما شاهد تحریم های بیشتری از سوی چین علیه پیمانکاران دفاعی ایالات متحده خواهیم بود اما این تا حد زیادی نمادین است. به نوعی مصداق اینکه زدی ضربتی ، ضربه ای نوش کن.

اما در مقابل همه سیاست‌های دیگری که آمریکایی‌ها به تازگی علیه چین اعمال کرده‌اند، ما شاهد تمرکز چینی‌ها بر مقاوم‌تر کردن کشور و اقتصادشان در برابر تلاش‌های آمریکا برای مهار آن بوده‌ایم، اما نه ضربه زدن مستقیم به آمریکایی ها. در واقع وضعیت چینی ها کاملا پایدار به نظر می رسد.

دیدیم که شی جین پینگ ، رئیس جمهور چین همچنان مستقیماً با وزیر امور خارجه آمریکا آنتونی بلینکن ملاقات کرد، دیداری که حذف آن برای دولت چین بسیار آسان بود و از سوی دیگر از نظر تاریخی در شرایط پرتنش رابطه چنین دیداری مرسوم هم نیست اما آنها ترجیح دادند که این دیدار انجام شود.

وزیر خارجه آمریکا به یک فروشگاه موسیقی رفت و می دانیم که او هم به خوبی گیتار می نوازد و هم به موسیقی علاقه مند است.  پوشش رسانه های دولتی چین از آن سفر بسیار انسانی، دوستانه و بی تکلف بود. در حقیقت برای چینی ها کاری ندارد که دکمه رفتار متقابل را فشار دهند تا نشان بدهند که از این وضعیت راضی نیستند اما این انتخاب آنها در جریان سفر بلینکن نبود. ما شاهد یک رفتار فوق العاده از سوی دولت چین بودیم و این بسیار مهم است.

با گفتن همه اینها، باز هم باید بگوییم که مدیریت رابطه با چین چالش برانگیزتر می شود زیرا در ایالات متحده، چه دموکرات یا جمهوری خواه، یکی از معدود مواردی که در سیاست خارجی می توانید روی آن توافق کنید این است که حواستان باید به چینی ها باشد. بنابراین فقط بایدن نمی تواند درباره سیاست واشنگتن در قبال پکن تصمیم بگیرد بلکه کنگره هم نقش خود را دارد.

در مورد رسانه های آمریکایی نیز وضع به همین منوال است و هرکدام ساز خود را درباره این رابطه می زنند و این در حالی است که در چین اگر رئیس جمهور اراده کند همه رسانه ها یک خط را دنبال خواهند کرد.  در حال حاضر، تعداد زیادی از شرکت ها و بانک های آمریکایی وجود دارند که مدیران عامل خود را برای سفر به چین می فرستند. تعامل میان مردم دو کشور بسیار زیاد است و این چیزی که مقامات چینی به شدت روی آن متمرکز هستند.

ارتباطات و همکاری های بسیار بیشتری در مورد مواردی مانند آب و هوا و برخی مسائل دیگر میان دو کشور وجود دارد.  همچنین در بالاترین سطح ایالات متحده تمایل زیادی برای ارائه اطلاعات بیشتر به چین وجود دارد آنهم در شرایطی که وضعیت جاری در خاورمیانه را می بینیم و چین هم مایل به برقراری آتش بس در غزه است و البته این تمایل میان پکن و واشنگتن در این مقطع مشترک محسوب می شود.

چینی ها دیپلمات های سطح بالا و توانایی زیادی برای جمع آوری اطلاعات که آمریکایی ها دارند، ندارند و به همین دلیل زمانی که مقام های سطح بالای آمریکایی با همتاهای چینی خود درباره خاورمیانه صحبت می کنند چینی ها به یادداشت برداری مشغول شده و البته از این روند راضی و قدردان هم هستند.

بنابراین به طور کلی، من همچنان شاهد تعاملات سطح بالا میان دو کشور هستم که بسیار سازنده است  اما همزمان شما در مقابل رابطه ای قرار می گیرید که هیچ اعتمادی در آن وجود  ندارد و  خط اصلی درگیری در آن به روش‌های مختلف و در مکان‌های مختلف در سراسر جهان ظاهر می‌شود. با گذشت زمان، حفظ این سطح پایدار در روابط ایالات متحده و چین دشوارتر خواهد شد. اما در حال حاضر، من فکر می کنم که ما احتمالاً به این روند حداقل تا زمان انتخابات در نوامبر ادامه خواهیم داد.

 

دیگر خبرها

  • امام جمعه اردبیل به سفیر اسرائیل در آذربایجان /ظاهرا آذری‌ها را موجودات نادانی فرض کرده که می‌تواند دروغ هایش را به ما بفروشد
  • امام جمعه رشت: بیداری دانشجویان جهان حاصل روشنگری رهبری است/ امروز دنیا دارد حقانیت جمهوری اسلامی را باور می‌کند
  • امام جمعه رشت : بیداری دانشجویان جهان حاصل روشنگری رهبری است
  • امام جمعه رشت: بیداری دانشجویان جهان حاصل روشنگری رهبری است
  • دولت اژدهای هفت سر فساد را در بخش‌های مختلف شناسایی کند
  • شهید مطهری در اوج حکمت و استادی، روضه خوانی را ترک نکرد
  • بیداری دانشجویان جهان حاصل روشنگری رهبری است
  • جشنواره‌های امام رضا (ع) سبب‌ساز توسعه فرهنگ رضوی است
  • پشت پرده تصمیم رئیس جمهور چین برای ملاقات با وزیر خارجه آمریکا / توسعه و تقویت اقتصادی، راهکار چین برای مقابله با تحریکات آمریکا / چین بر جذب سرمایه گذاری خصوصی از آمریکا متمرکز است
  • نصب پنل‌های خورشیدی برای مددجویان خاتم