Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاری فارس: یکی از چالش‌ها و مباحث قابل تأملی که این روزها دامن تئاتر کشور را گرفته و نقطه نظرات مختلفی درباره آن بین کارشناسان، منتقدان و اهالی تئاتر و مسئولان این حوزه مطرح می‌شود، حضور سوپراستارهای سینما در عرصه تئاتر است.

هر چند به تعبیر خیلی‌ها سوپراستارهای امروز سینما هم زادگاهشان از تئاتر بوده و حق مسلمشان این است که در هر  حوزه‌ای که بخواهند حضور داشته باشند اما عدم مدیریت یا شاید بی توجهی و همینطور سایر مسائل باعث شده تا عده‌ای از اهالی تئاتر احساس خطر کرده و هنر تئاتر و به تعبیری شاید کیفیت تئاتر را در معرض خطر ببیند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

دراین زمینه مسائل و مباحث مختلفی مطرح می‌شود که تلاش داریم در این گزارش در خبرگزاری فارس به بخشی از این مسائل بپردازیم.

*سوپراستارهایی که از تئاتر آمده‌اند؟

نخستین نکته این است که بررسی کنیم چه کسانی از بین اشخاصی که جزو سوپراستارهای امروز سینمای ما محسوب می‌شوند ، از تئاتر فعالیت خود را شروع کرده‌اند.

طبق آمار بسیاری از بازیگران پیشکسوت امروز سینمای ایران فعالیت هنری خود را از صحنه‌های تئاتر آغاز کردند و سپس جلوی دوربین تلویزیونی یا سینما رفته‌اند. بزرگان سینمای ایران از جمله عزت الله انتظامی، علی نصیریان، محمدعلی کشاورز، پروانه معصومی، گلاب آدینه، مرحوم داود رشیدی، حمیده خیرآبادی، جمیله شیخی و بعد از آن سال‌ها افرادی چون گوهرخیراندیش، پرویز پورحسینی، حسن پورشیرازی، مسعود رایگان، محمدرضا شریفی نیا، رضا ژیان، فرهاد آییش، فرامرز قریبیان، فاطمه معتمدآریا، آزیتا حاجیان، علیرضا خمسه، پرویز پرستویی، رویا نونهالی، پانته آ بهرام، سیما تیرانداز، آتیلا پسیانی و بسیاری دیگر هستند که فعالیتشان را از تئاتر آغاز کردند.

از جمله تئاتری‌های موفق آن دوران همچنین می‌توان به اکبرعبدی، مرحوم خسروشکیبایی، ابوالفضل پورعرب اشاره کرد که اینها در دوره جوانی‌شان از بهترین‌های سینمای ایران بودند. افراد دیگری مثل آزاده صمدی، بهنوش بختیاری، ترانه علیدوستی،‌نگار جواهریان، بهاره رهنما، هومن برق نورد، مهدی پاکدل، امیرجعفری، هومن سیدی، پیمان معادی، پگاه آهنگرانی، نوید محمدزاده، رضا عطاران، ریما رامین فر، پانته آ پناهی‌ها و بسیاری دیگر نیز از جمله تئاتری‌های خوبی هستند که الان نیز در این عرصه فعالیت می‌کنند.

اما نکته مهم در این گزارش این است که بسیاری از همین افرادی که از تئاتر سربرآوردند و در سینما نام و آوازه‌ای برای خود کسب کردند و حتی کسانی که اصلا از تئاتر نیامدند و در سینما هستند به دلائل مختلف این روزها به عرصه تئاتر دوباره رجعت کردند البته خیلی از آنها فعالیت خود را در تمام این سال‌ها در تئاتر قطع نکرده بودند و به دلیل شهرتشان تئاتر‌هایشان نیز اسم و رسم دارد و به تعبیری فروش خوبی هم دارد اما مسئله این است است که حضور این سوپراستارها در تئاتر امروز می‌تواند گویای بالندگی تئاتر و چرخش وضعیت مالی تئاتر کشور باشد یا عاملی برای بی کیفیت شدن کارها و گیشه‌ای و تجارتی شدن آنها؟

 

*معایب و مزایای حضور سوپراستارها در تئاتر

اکبر زنجانپور، پیکشسوت عرصه تئاتر معتقد است که تئاتر امروز از معنای حقیقی‌اش خالی شده است و حس و حال گذشته را ندارد، می‌افزاید: مسئله مهم این است که عده‌ای امروز معتقدند سالن‌های نمایش پر است پس ما مشکلی نداریم، درست است که شاید پر باشد اما آیا هنر مطلق رواج دارد؟ تئاتر نباید ضدانسانی یا گیشه‌ای شود. صرفا با چند چهره سینمایی و تلویزیونی تئاتر درست نمی‌شود، امروز خیلی‌ها پیشنهاد می‌کنند که برای کار تئاتر از چهره‌ها استفاده کنیم؟!

میکائیل شهرستانی بازیگر و کارگردان تئاتر ایران نیز معتقد است که وضعیت تئاتر امروز خوب نیست چرا که خیلی از کارها به دلائل مختلف کیفیت لازم را ندارند. تا مسئولان وارد عرصه نشوند مشکلات حل نمی‌شود پای برخی افراد باید از تئاتر بریده شود خیلی از چهره‌ها که به تئاتر می‌آیند. البته حضور برخی‌هایشان هم خوب است و از نظر من بد نیست که بازیگر سینما به تئاتر بیاید به شرطی که این بازیگر برای خود تئاتر به عرصه آمده باشد و تجربه این کار را داشته باشد نه اینکه برای کسب درآمد و فرار از بیکاری به این عرصه بیاید!

یکی از مشکلات دیگری که این روزها گریبان تئاتر را گرفته باب شدن کنسرت ـ نمایش‌هایی است که این روزها حداقل در تهران زیاد می‌بینیم کنسرت نمایش‌هایی که با حضور چند موسیقیدان یا خواننده مطرح و چند بازیگر چهره سینمایی و تئاتری آوازه‌ای در سطح شهر تهران به هم زده و فروش خوبی هم دارند.

برخی از اساتید و کارشناسان تئاتر معتقدند که این کنسرت نمایش‌ها به تئاتر ضربه زده و تئاتر امروز را دچار معضل گیشه محوری می‌کند. برخی از این کنسرت نمایش‌ها بلیت‌هایی بیش از 200 هزار تومن هم دارند و این تازه قیمت رسمی آن است و شاید در بازار سیاه قیمت آنها بیش از این هم شود.

محمود عزیزی نیز در گفت‌وگو با فارس درباره حضور سینمایی‌ها در تئاتر می‌گوید که شاید وجود این هنرمندان گیشه را تغیر دهد اما به ضرر گروه‌های جوان و تئاتری‌ها است که توانایی پرداخت هزینه‌های گزاف سالن‌های تئاتری و حمایت‌های آنچنانی را ندارند درنتیجه باعث سرخوردگی آنها می‌شود.

حسین مسافر آستانه نیز به فارس می‌گوید که این نوع جذب تماشاگر عامل نارضایتی برای خود تئاتر است اینکه ما از هر طریق غیر اصولی با طرح چهره‌های محبوب مردم و ترفند‌های دیگر مردم را به سالن تئاتر می کشانیم، ترسم این است که مقطعی باشد و در دراز مدت به تئاتر لطمه می‌زند و اعتماد تماشاگر را در دراز مدت به تئاتر کم‌رنگ می‌کند.

وی در ادامه می‌گوید که تنها ممیزی‌ام این است کاری که به صحنه می‌رود اعتماد مردم را خراب نکند ما به اعتماد مردم برای تاثیرگذاری بیشتر تئاتر نیاز داریم. خط قرمز من این است که با دروغ و تبلیغات غلط مردم را به چیزی نکشانیم که آنچه ادعا کردیم نباشد و مردم پس بزنند این بدترین جفا به تئاتر است که شاید مقطعی تماشاگر جذب شده و پول بلیت را گرفتیم اما در درازمدت تبعات منفی دارد.

مصطفی کوشکی مدیرتئاتر مستقل نیز به فارس می‌گوید : حضور سوپراستارها زمانی در تئاتر نگران کننده است که برخی کارهای بی کیفیت داشته باشند سلبریتی‌هایی که براساس تعداد فالوور برای بازی در نمایش‌ها انتخاب می‌شوند حتی افرادی که از فشن شوها یا خواننده‌ها به این عرصه می‌آیند اینجاست که خطر احساس می‌شود.

اما در کنار همه اینها برخی نیز معتقدند که حضور ستارگان سینما در نمایش‌های امروز عامل رونق تئاتر شده است حتی افرادی مثل پیمان شریعتی مدیر تئاتر شهر نیز معتقد است که با رونق گرفتن گیشه‌ها مردم نیز تماشاگران پروپا قرص تئاتر می‌شوند و این چه اشکالی دارد؟

حشمت آرمیده بازیگر سینما ، تئاتر و تلویزیون هر چند رونق این روزهای گیشه‌های تئاتر را با اهمیت می‌داند اما معتقد است که تئاتر نباید به سمت بی محتوایی برود و برخی سوپراستارها فقط به دنبال کسب گیشه هستند.

در مقابل زهرا شایانفر کارگردان تئاتر نیز می‌گوید که با حضور سوپر استارها مخالف نیست چون در فضای تجاری تئاتر لاجرم باید منتظر هر اتفاقی برای بردن در رقابت جذب مخاطب بود و این بد نیست و تا وقتی که تماشاگر تئاتر را بر اساس چهره‌ها انتخاب کند این مسئله وجود خواهد داشت. وی می‌افزاید: در همه دنیا هم همین اتفاق می‌افتد. بازار کار و چرخه مالی باید وجود داشته باشد. گروه ، کمپانی و یا سالن خصوصی هم باید بتواند روی پای خودش بایستد. به نظر من چون سینما یک صنعت است و با جهان تجارت نزدیک تر ، دست اندرکاران این حوزه سریعتر بازار کار تئاتر را در دست خواهند گرفت. زمانی که یک تهیه کننده می‌تواند با 50 میلیون که بخش کوچکی از سرمایه لازم برای یک پروژه سینمایی است ، تهیه کننده تئاتری بشود که دو برابر پولش را بر می‌گرداند چرا این کار را نکند ؟ حالا تعدادی از بازیگران یا عوامل و طراحان سینمایی هم باشند.

لیلا بلوکات نیز بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون معتقد است برخی سوپراستارها از حضور در تئاتر می‌ترسند چرا که قدرت آن را ندارند و برخی بازیگران بی‌استعدادی در سینما داریم که فقط به خاطر ظاهر و روابط کار می‌کنند.

جمشید مشایخی نیز درباره سابقه استفاده از چهره‌های سرشناس سینما، برای کمک به گیشه تئاتر معتقد است؛ نمی خواهم نام ببرم ولی پیش از انقلاب اسلامی نیز یکی از سوپراستارهای سینمای کشور، به تئاتر آمد ولی مخاطب از بازی او استقبالی نکرد. تا کسی سال‌ها زحمت نکشیده باشد نمی تواند از عهده ایفای نقش در صحنه نمایش بر آید.

 

این هنرمند برجسته سینما و تئاتر کشور می‌افزاید که نباید ادبیات دراماتیک و تئاتر را شوخی دانست. به نظرم استفاده از سوپر استارهای سینما نوعی ساده انگاری و شوخی با هنر ارزشمندی مانند تئاتر است. این نگاه غیر حرفه ای به تئاتر کشور لطمه های جبران ناپذیری می زند. درام نیاز به تجزیه تحلیل دارد. هنرپیشه باید با تمرین و ممارست شناسنامه نقش را بیرون بیاورد تا بتواند با آن ارتباط برقرار کند.

برای بررسی جامع این پدیده و جرایی مهاجرت سوپراستارها از سینما به تئاتر باید از جنبه‌های دیگری مانند اقتصادی و ...نیز به این موضوع نگاه کرد که در گزارش‌های دیگری به آنها خواهیم پرداخت.

انتهای پیام/

 

منبع: فارس

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۰۹۳۸۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ماجرای سیلی خوردن بازیگر «زیرخاکی» از استاد سمندریان

ماهرخ عباسپور: منصور نصیری بازیگر نقش امجدی در سریال «زیرخاکی» پیشینه‎ای تئاتری و ماجرایی جالب درباره نحوه پیوستنش به این سریال دارد. نصیری در تئاتر تجربه بازی در نمایش‌های «لانچر۵»، «آرش»، «خنکای ختم خاطره»، «دشمن مردم»، «مرگ‌ودوشیزه»، «تشریفات»، «گلن‌گری‌گلن‌راس» و «درستکارترین قاتل دنیا» را دارد، در سینما با فیلم‌های «ساعت شش صبح»، «متری‌شیش‌ونیم» و «مسیح پسر مریم» مقابل دوربین رفته و سریال «سیاوش» را نیز در شبکه نمایش خانگی دارد.

او در گفتگو با خبرآنلاین از جهان بینی خاص خود که باعث پیشرفت او در زندگی هنری اش شده، سخن گفت.

آقای نصیری چطور به سریال «زیرخاکی» پیوستید؟

چیزی شبیه معجزه بود. ابتدا بگذارید به عقب‌تر برگردم. من از تئاتر می آیم و سیلی خورده زنده یاد استاد سمندریان و تقریبا دستپخت آخرشان هستم. سال 90 نیکبخت بودم که توانستم شاگردی استاد را بکنم. تا سال 97 فقط تئاتر کار کردم و بعد از آن با خودم تصمیم جدی گرفتم که وارد سینما شوم. پیش از آن هر روز تا ساعت 16 در شرکتی کار می‌کردم و پس از آن مشغول تمرین یا اجرای تئاتر می‌شدم، به هر حال جزو عاشقان سینما بودم و می‌خواستم پیشرفت کنم.

این تصمیم جدی، منجر به انجام چه کاری شد؟

راستش در گفتگوی درونی که با خودم داشتم برایم سوال شده بود چرا این اتفاق برایم رخ نمی‌دهد و وارد حوزه سینما و تلویزیون نمی‌شوم؟ بارها پیش آمده بود که اساتید نمایش‌هایمان را دیده و گفته بودند فلانی چقدر خوب بودی و ما مدتها منتظر می‌نشستیم تا به ما تلفن کنند. این اشتباه است و یک بازیگر اگر بخواهد احساس بدبختی کند باید منتظر تماس تلفنی باشد و خودش هیچ کاری نکند. گفتم خدایا قدمی که باید بردارم چیست؟ هدایتم کن. یاد این جمله از کتاب چهار اثر افتادم: «دعای راستین یعنی آماده شدن». گفتم منصور سینما یعنی زمان خالی. از کار باید بیایی بیرون. شاید باور نکنید. ظرف دو روز نامه اخراجی من روی میزم بود. من همان شب به دوستانم شیرینی اخراجی‌ام را دادم. می‌گفتند دیوانه شدی. می‌گفتم نه من مطئنم خدا دارد برنامه‌اش را پیاده می‌کند. جز خیر چیزی نمی‌بینم. خواستم و حالا دارد چیدمان می‌کند. به قول لوئیز هی نویسنده کتاب شفای زندگی: وقتی تصمیم می‌گیری تغییر کنی و واقعا «می‌خواهی»، اوضاع ظاهراً برای مدت کوتاهی بهم می‌خورد. نترس. ادامه بده. شبیه تغییر دکوراسیون است. موقع تغییر دکور خانه هم مدت کوتاهی لازم است خانه بهم بریزد. نگذار ذهن نجواگر بگوید که این واقعیت توست. نه این شرایط موقت است. ادامه بده. / همچنین ترس داشتم از بی پولی. یاد آیه‌ای از قرآن افتادم که می‌گوید: شیطان انسان را از فقر می‌ترساند و انسان بقیه راه را اتوماتیک خودش می‌رود. طبعاً دنبال شغل مورد علاقه‌اش نمی‌رود و طبعاً حالش ناخوش است و طبعاً ناشکر است و ناشاد و سلام علیکم شیطان به هدفش رسید. همانطور که گفته: از شش جهت به بندگانت هجوم می‌آورم و تو آنها را ناسپاس خواهی یافت. و در جای دیگری خدای مهربان گفته: به همین خیال باش چون مومن حقیقی گول تو را نخواهد خورد. خلاصه ... در کشاکش بیرون آمدن، تعدیلم کردند. یکی از مدیران که تئاتر «دشمن مردم» که در آن نقش دکتر استوکمان را داشتم دیده بود، گفت: هر که می‌رود ما ناراحت می‌شویم. چون بهرحال شرکت برای اینها هزینه می‌کند. آموزش می‌بینند. اما از رفتن شما خوشحالم. چون دارید جایی می‌روید که به آنجا تعلق دارید. خیلی این حرف به دلم نشست و باعث دلگرمی‌ام شد. خلاصه... بیرون آمدم. ترسیدم اما اقدام کردم.

بعد از بیرون آمدن از محل کارتان نتیجه چه شد؟

کمتر از یک ماه پیشنهاد تئاتر آمد. و همچنین مجموعه کلاسهای رایگان سینمایی. گفتم خدارا شکر دارد نتیجه می‌دهد ایمانی که داشتم. همان سال فیلم کوتاهی بازی کردم به اسم مگرالن که همان سال 97 به جشنواره برلین رفت و در ادامه کلی موفقیت بین‌المللی دیگر کسب کرد. نقش کوتاهی هم در «متری شیش و نیم» داشتم که تجربه‌ خیلی خوبی بود با عوامل حرفه‌ای سینما و خب اتفاقات داشت می‌افتاد... به مو می‌رسید اما پاره نمی‌شد و من خوشحال بودم چون داشتم کاری را می‌کردم که احساس می‌کردم برای همین به دنیا آمده‌ام و حالم خوب بود. وقتی کاری که دوست داری را می‌کنیم، همزمان هم تفریح است هم کار. دیگر لازم نیست هزینه اضافه کنی یا زمان اضافی کنار بگذاری و در تقویم دنبال اعداد قرمز باشی برای تفریح. عذر می‌خواهم اگر کمی زیاده گویی می‌کنم. حرف‌هایی از این دست را مفصل در پادکست خودمانی‌ای به نام «ما ورای بازیگری» که سال گذشته راه انداخته‌ام می‌گویم.

چطور به «زیرخاکی» رسیدید؟

تورج ثمینی پور عزیز که سالها همراه استاد سمندریان بود به من گفت سریالی بازیگر می‌خواهد می روی؟ نقش پسر همسایه در زیرخاکی را می گفت. خیلی دو دل بودم. در یک فیلم سینمایی نقش کوتاهی داشتم و دوست داشتم که در یک کار خوب حاضر شوم. این حرفها را به خاطر جنبه آموزشی‌اش برای کسانی که در موقعیت آن زمان من هستند می گویم. دم در دفتر تهیه‌کننده زیرخاکی «مکث» کردم. ایستادم و ورودم به دفتر شبیه یک آئین شد. به خودم گفتم منصور غر نزن، یا برگرد برو و انجامش نده یا بایست و انجامش بده. به خودم گفتم من معذرت می‌خواهم که جایزه اسکارت را الان به تو نمی‌دهند و فرش قرمز جلویت پهن نکرده‌اند و... . اینها را به خودم گفتم چون خویش کاذب نمی‌گذاشت نفس بکشم. وقتی این حرف‌ها را با خودم زدم، به این نتیجه رسیدم که می‌خواهم این کار را انجام بدهم و اولین قدم را که برداشتم و وارد دفتر شدم دیگر از جرز دیوار توقع نداشتم به من احترام بگذارد یا با خودم دیگر فکر نکردم که اینها نمی‌دانند من چهار تا نمایش بازی کرده‌ام و کسی هستم و اینها. به غرورم گفتم بیرون در بمان. کودکانه و خوشحال وارد شدم و شادمانه لباسم را پوشیدم و بازیگری کردم، بدون در دست داشتن خط‌کش برای متر کردن نقش. با لباسهایم بازی می‌کردم. دکمه باز می‌کردم و می‌بستم و سعی می‌کردم به اصطلاح کاراکتر را بسازم. خیلی هم خوش گذشت.

حالا چطور از پسر همسایه به نقشی مثل حمید امجدی رسیدید؟

اعجازی که می‌گویم اینطور برای من رقم خورد من لباسم را پوشیدم و به خودم گفتم نقشت همین است و باید تمامت را برای اجرایش بگذاری. یاد عکسهای پدرم با شلوار دمپا گشاد در آلبومش افتاده بودم و سعی می‌کردم با کاراکتر ارتباط بگیرم. آقای سامان در کل دو ساعتی که آنجا بودم فقط یک بار و آن هم وقتی من لباسم را پوشیده بودم کاملا اتفاقی وارد اتاق لباس شدند. (گرچه معتقدم هیچ چیزی اتفاقی نیست). به من گفتند خوشتیپی‌ها، گفتم شما لطف دارید آقا، من عاشق اون تیپ هستم. دیوار را نشان دادم که عکس تیمسارهای نیروی هوایی بود. من خودم در نیروی هوایی خدمت کردم و امیدوارم اگر عزیزان این حوزه کاستی در کار دیدند ببخشند.

به آقای سامان گفتم من زمان سربازی "بتل" زیپی می‌پوشیدم و همیشه عاشق این کتهای 6 دکمه بودم. (همان لباس نظامی‌ای که در سریال به تن دارم.) آقای سامان قدری فکر کرد و پرسید: با لهجه می‌تونی صحبت کنی؟! من هم پررو گفتم بله! گفت آبادانی صحبت کن، صحبت کردم گفت اینکه کرمونیه! گفتم خدا شاهده خودمم نمی‌دونستم کرمونیه. من باید تمرینی کنم. پرسید خودت کجایی هستی؟ گفتم اصالتاً آذری هستم و قرار شد آذری صحبت کنم. دستیارش را صدا زد و گفت که من امجدی را بخوانم. بعد از اینکه بخشی از فیلمنامه را دورخوانی کردم متوجه شدم دو ماه است دنبال بازیگر نقش امجدی می‌گشتند و همه چیز هدایتی و معجزه‌وار پیش رفت. همونجا متوجه شدم نیتی که دم در کردم درست بود و سرم را بالا بردم و از خدا که برایم اینطور چیدمان کرد در دلم سپاسگزاری کردم.

پس شد آنچه که می خواستید...

بله. به نظرم پرتوقعی باعث شده خیلی از جوانان با استعدادمان دیده نشوند. مشکلی که خودم هم سالها داشتم اما نهایتاً درسم را گرفتم. به قول یکی از دوستانم اگر می‌خواهی سوار ماشین شوی، سهم تو این نیست که منتظر باشی، قدم بردار و بیا کنار جاده بایست. حتما کسی برایت نگه می‌دارد.

۲۴۵۲۴۵

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1888801

دیگر خبرها

  • ماجرای سیلی خوردن بازیگر «زیرخاکی» از استاد سمندریان
  • مروری بر ۷ دهه حضور علی نصیریان در دنیای نمایش
  • «توسعه» یعنی صدای هنرمندان تئاتر شنیده شود
  • مروری بر ۷ دهه حضور علی نصیریان در دنیای نمایش | از خاک حاصلخیز صحنه سنگلج
  • پرتماشاگرترین استادیوم‌های فوتبال انگلیس / تئاتر رویاها همچنان در صدر
  • مساجد و حسینیه‌ها پایگاه اصلی شروع راهپیمایی امسال روز قدس در یزد
  • درخشش هنرمندان سیرجانی در سومین جشنواره ملی تئاتر خیابانی رضوی
  • پیام مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان غربی به مناسبت روز جهانی تئاتر
  • پیام تبریک مدیرعامل بنیاد رودکی به مناسبت روز هنرهای نمایشی
  • ضرورت اجرای مداومِ تئاتر خیابانی برای گردشگران