Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «الف»
2024-04-29@13:57:44 GMT

ترامپ با سخنان جنگ طلبانه اش مردم ایران را متحد کرد

تاریخ انتشار: ۲۸ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۱۳۹۱۱۹

ترامپ با سخنان جنگ طلبانه اش مردم ایران را متحد کرد

دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا، پس از ۹ ماه بی‌اعتنایی به سیاست دولت اوباما در قبال ایران، سرانجام راهبرد خود را در مقابل جمهوری اسلامی اعلام کرد: رویارویی همه‌جانبه. سخنرانی روز ۱۳ اکتبر او که هیچ کم از جنگ‌طلبی نداشت، با زدودن دورنمای دیپلماسی موفقیت‌آمیز هسته ای دولت پیشین میان ایران و آمریکا همراه بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سخنرانی ترامپ و جزئیات مندرج در گزاره‌برگ کاخ سفید مبنی بر سیاست‌های او در قبال ایران، بر اتهامات سنتی آمریکا استوار است: نفوذ ایران در منطقه، قابلیت‌های دفاعی این کشور (مانند برنامهٔ موشک‌های بالستیک)، سیاست‌های داخلی‌اش و همچنین نقش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. البته ترامپ تهدید خود را در مورد عدم تأیید پای‌بندی ایران به برجام، در شرایطی عملی کرد که مشاوران ارشد او و متحدان اروپایی‌اش نظری متضاد داشتند و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز بارها بر پای‌بندی ایران به تعهداتش طبق توافق اتمی، تأکید کرده بود. ترامپ گفت که اگر کنگره و متحدان آمریکا «راه حلی» برای تغییرات دربرجام نیابند، «آنگاه توافق به پایان خواهد رسید.» مضاف بر این، با این‌که ترامپ، سپاه پاسداران را در فهرست سازمان‌های تروریستی قرار نداد، لیکن تحریم‌های جدیدی را بر این نهاد اعمال کرد.

اظهارات ترامپ در قبال ایران، درحقیقت مجموعه ای از تندروانه‌ترین مواضع یکایک دولت‌های آمریکا پس از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ (غیر از دور دوم ریاست جمهوری پرزیدنت اوباما) بود. تمامی رؤسای جمهوری آمریکا از آن زمان، حکومت ایران را به حمایت از تروریسم، بی‌ثبات‌ کردن منطقه و نقض حقوق مردمش متهم ساخته‌اند. سیاست‌های آمریکا از طرق مختلف مانند تلاش برای منزوی‌ ساختن ایران، تحریک قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی علیه این کشور، صدور اسلحه به کشورهای متخاصم ایران در منطقه، حمایت از گروه‌های خشونت‌طلب اپوزیسیون و جدایی‌طلبان داخلی و جنگ پنهان با هدف از بین بردن توانایی‌های اقتصادی و نظامی ایران، کاملا در مسیر تغییر رژیم صورت گرفته است.

سخنرانی اخیر ترامپ فاقد یک راهبرد دقیق بود. به جای ارائه یک استراتژی مشخص، او بر لفاظی ها و توهین‌هایی تکیه کرد که ایرانیان را از هر طیف سیاسی به واکنش برانگیخت. یکی از مثال‌زدنی‌ترین نکات، استفاده از واژهٔ جعلی «خلیج عربی» به جای استفاده از نام بین‌المللی و تاریخی "خلیج فارس" بود که کرانهٔ جنوب غربی ایران را از شبه‌جزیرهٔ عربستان جدا می‌کند. شایان ذکر است که ایالات متحده همانند سازمان ملل متحد، به طور رسمی اسم خلیج فارس را به کار می‌برد. در نتیجه، به کار گیری چنین الفاظی در تضاد با اظهارات ریاکارانهٔ ترامپ دربارهٔ «تاریخ… فرهنگ… و تمدن پر افتخار» مردم ایران قرار می‌گیرد. همچنین، ادعای ترامپ مبنی بر قرار گرفتن در کنار مردم ایران، با تصمیم او برای محدود کردن ورود ایرانیان به آمریکا مغایر است.

در مورد برجام، سخنرانی ترامپ و سیاست جدیدش، نشان می‌دهد که او به دنبال تحریک ایران برای خروج از توافق است. با توجه به حمایت بین‌المللی از توافق اتمی، ترامپ گزینه‌های محدودی دارد و به همین خاطر تلاش می‌کند تا با ایجاد یک اجماع بین‌المللی در جهت تحریم ایران به خاطر مسائل غیر هسته‌ای، مانند ادعای «رفتار» نامناسب ایران در منطقه، توافق را از حیز انتفاع خارج کند.

در حالی که سخنرانی ترامپ استقبال فوری مقام‌های اسرائیل، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و بحرین را به دنبال داشت، لیکن متحدان سنتی آمریکا در اروپا به وضوح حمایت مستحکم خود را از برجام و قصدشان را برای ادامهٔ تعامل دیپلماتیک با ایران متعاقب برجام، ابراز کرده‌اند. آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز بار دیگر تأکید کرد که ایران به تعهداتش در چارچوب برجام کاملاً عمل کرده است. بنابراین، به نظر می‌رسد که ایالات متحده انزوای بی‌سابقه‌ای را در جامعه بین‌الملل در رویارویی با ایران، تجربه می‌کند. در واقع، پس از سخنرانی ترامپ، فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیهٔ اروپا، اظهار کرد: «اتحادیه اروپا در همراهی با جامعهٔ بین‌الملل، آشکارا تأکید کرده که توافق پابرجاست و پابرجا خواهد ماند.»

با توجه به تکرار فزایندهٔ اظهارات دولت ترامپ برای تغییر رژیم در ایران به عنوان یک هدف غایی در سیاست خارجی، شرایط کنونی ممکن است به سرعت وخیم‌تر شوند. رکس تیلرسون، وزیر خارجهٔ آمریکا، روز ۱۵ اکتبر بار دیگر گفت که «مرحلهٔ نهایی بازی» برای واشینگتن، سرنگونی حکومت ایران است. ترامپ با تمسک به سیاست تغییر رژیم، نه تنها شعارهای کارزار انتخاباتی خود را در انتقاد به سیاست‌های تغییر رژیم دولت‌های باراک اوباما و جرج دبلیو بوش نقض می‌کند، بلکه منشور سازمان ملل متحد را نیز زیر پا می‌گذارد و خاطرهٔ کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سرنگونی دولت منتخب مردمی دکتر محمد مصدق را به دست سازمان سیا، در اذهان ایرانیان زنده می‌کند. تلاش‌های ترامپ برای فاصله انداختن میان مردم و حکومت در ایران، یا حتی در میان جناح‌های مخالف حکومت، بیهوده است و با این شیوه هر گونه کوشش را برای مذاکره با تهران بر سر هر موضوعی، با شکست مواجه خواهد کرد.

عدم تأیید پای‌بندی ایران به برجام از جانب ترامپ و همچنین الفاظ بسیار تند ضد ایرانی او، نه‌تنها متحدان آمریکا را رنجانده، بلکه مردم ایران را از طیف‌های مختلف، پشت حکومت‌شان گرد آورده است. مضاف بر این، ترامپ با حملات جنجال‌آمیزش به آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر معظم جمهوری اسلامی، و همچنین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، هر گونه احتمال مذاکره با تهران را از بین برده است و دو کشور را در مسیر خطرناک جنگ قرار می‌دهد.

حاصل‌جمع استراتژی حدود ۴۰ دهه رویارویی آمریکا با ایران، تنها کاهش نفوذ ایالات متحده در منطقه و آسیب پذیری متحدان خودکامهٔ این کشور بوده؛ در صورتی که ایران تبدیل به یک قدرت بزرگ منطقه‌ای شده است.

اتخاذ موضعی چنین خصمانه از سوی ترامپ نسبت به ایران -و به‌ویژه در قبال آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، آمریکا را در موضع خصومت قطعی علیه جمهوری اسلامی قرار می‌دهد و کماکان این کشور را در باتلاق مداخلهٔ پر هزینه در منطقه باقی می‌گذارد؛ هزینه‌ای غیر ضروری که بر منابع مالی و انسانی و اعتبار جهانی این کشور آثاری منفی خواهد گذاشت.

 

*سید حسین موسویان، پژوهشگرارشد دانشگاه پرینستون آمریکا و سخنگوی پیشین پرونده هسته ای ایران

منبع: الف

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۱۳۹۱۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جعل نام خلیج‌فارس کار انگلیسی‌هاست

بی‌بی‌سی، نخستین رسانه‌ای بود که در جهان نام مجعول «خلیج عربی» را سر زبان اعراب انداخت.

به گزارش مشرق، بی‌بی‌سی، نخستین رسانه‌ای بود که در جهان نام مجعول «خلیج عربی» را سر زبان اعراب انداخت.

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور سابق آمریکا هم نخستین رئیس‌جمهور این کشور بود که در طول تاریخ به نقشه و اسناد بی‌اعتنا شد و این نام جعلی را بر زبان آورد.

انگلیس در کنار گسترش پان عربیسم این موضوع را مطرح کرد؛ بنابراین، ما در عین حال که باید به حفظ تمامیت ارضی خودمان و حفظ منافع و مرزهایمان که مسئله‌ای انکارناپذیر است، در عمل و زبان تأکید کنیم، باید بدانیم که این حرکت از ناحیه استعمار است.

ما حاضر نیستیم سر سوزنی از مسائلی مانند نام واقعی و قدیمی خلیج‌فارس و مرزهای خود بگذریم. اینها خلاصه‌ای بود تا به مناسبت روز خلیج‌فارس(دهم اردیبهشت) روزنامه همشهری با قاسم تبریزی درباره همه جوانب نام مجعول «خلیج عربی» به جای «خلیج‌فارس» به گفت‌وگو بنشیند که در ادامه می خوانید.

نخستین کسی که نام مجعول «خلیج عربی» را به‌کار برد، چه‌کسی یا چه رسانه‌ای بود؟

رسانه انگلیسی بی‌بی‌سی بود. جمال عبدالناصر در سال‌های ۱۳۳۹و ۱۳۴۰با شاه درگیر شد و در مسئله پان عربیسم این موضوع را مطرح کرد، اما پیش از او انگلیسی‌ها این نام را به‌کار بردند.

انگیزه بی‌بی‌سی برای این مناقشه چه بود؟

درگیری بین ایران و کشورهای حاشیه خلیج‌فارس؛ چراکه به مرور زمان آمریکایی‌ها به ایران مسلط شده بودند، اما کشورهای حاشیه خلیج‌فارس هنوز مستعمره انگلیس بودند. این اختلاف، اساسی بود و طراحی‌اش توسط حرکت استعمار شکل گرفت تا حرکتی حساب شده به شمار رود که آثار بلندمدت هم دارد.

ما ایرانی‌ها برای حفظ منافع ملی‌مان در این بین چه کار می‌توانیم انجام دهیم؟

اول عمومیت بخشیدن به نقشه ایران و خلیج‌فارس است. نقشه‌های ما مربوط به سال ۱۶۰۰میلادی است. از نظر تاریخی هم که مشخص است. دوم اینکه باید حرکت استعمار در منطقه را شناخت؛ چراکه انگلیسی‌ها قریب به ۲۰۰سال قبل به منطقه آمدند و شروع به نفوذ و برنامه‌ریزی کردند. حتی کوچ خاندان‌هایی از شبه‌جزیره نجد و حجاز به جزایر خلیج‌فارس جزو برنامه‌های مدون و از پیش تعیین شده آنان بود.

به تعبیری می‌توان روی همین برداشت عنوان کرد کسانی که امروز در بحرین حاکم‌ هستند، اصلا بحرینی نیستند. اتفاقاً در آن منطقه به‌طور مثال همه شیعه بودند و اینگونه طیف‌های خوارج یا سنی متحجر را وارد بحرین و خلیج‌فارس کردند و در بحرین حاکمیت را به‌تدریج به آنها سپردند. خلاصه برنامه‌ریزی‌های حساب شده طی این ۲۰۰سال که از سوی دیگرو برخلاف حرکت های آنها به انقلاب اسلامی منتج شد را در منطقه به‌وجود آوردند.

جمهوری اسلامی ایران با گذشت ۴۵سال از انقلاب اسلامی، چه شیوه‌ای را در قبال این سیاست موذیانه اتخاذ کرده است؟

جمهوری اسلامی ایران به نام خلیج‌فارس تأکید داشته و دارد. عموما شورای کشورهای خلیج را آمریکایی‌ها پس از انقلاب اداره کردند. آمریکایی‌ها هم پس از انگلیسی‌ها و بعد از انقلاب در دایره ایران‌هراسی به این سیاست دامن زدند، اما ایران همچنان بر حق حاکمیت خودش و نام خلیج‌فارس مصرانه تأکید دارد.

شما اشراف کاملی بر تاریخ پهلوی اول و دوم دارید. رژیم شاه در حوزه خلیج‌فارس و نامگذاری مجعول خلیج عربی چه سیاستی را دنبال می‌کرد؟

آنها به‌دلیل سلطه انگلیس و آمریکا بی‌تفاوت از اصل موضوع می‌گذشتند و شاید در مواردی روی نام تکیه می‌کردند.

نمونه بارز این مصداق در چه موردی به‌طور بارز خودش را نشان می‌دهد؟

در مورد بحرین. نامه‌ای سال ۱۳۴۵داریوش همایون به هویدا می‌نویسد که اصلا بحرین چه ارتباطی به ما دارد؟! ما آنجا نه منافعی داریم و نه آنجا ارزشی برای ما دارد. او در آن نامه می‌نویسد که آنجا مشتی عرب هستند که گرایش به فارسی هم ندارند. این اتفاق درست ۳سال قبل از آن رخ داد که بحرین را جدا کردند. از سال‌های ۱۳۴۵هم مذاکرات پنهانی بین آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها با ایران انجام شد و اسنادش موجود است.

اسدالله علم در خاطراتش بارها اشاره می‌کند که ما درباره بحرین مذاکره کردیم، اما هیچ‌کس نمی‌گوید که چه اقدامی صورت گرفت. نهایتاً آخرین تیر خلاص را اردشیر زاهدی که خودش از اعضای سازمان سیا بود، بر پیکر ایران وارد کرد و بحرین از ایران جدا شد. کشورهای دیگر هم اسنادی از دوره رضاشاه و محمدرضاشاه در اختیار دارند که مرتباً رضاشاه به حضور انگلیسی‌ها در بحرین اعتراض می‌کند.

مردم بحرین که آنجا استان چهاردهم ما محسوب می‌شد، برای سفر کردن به شیراز و بوشهر، به اصرار و ابرام انگلیسی‌ها مجبور بودند گذرنامه بگیرند! اسناد این بخش در مجله مطالعات تاریخی موجود است. حکومت پهلوی بی‌توجه به این ارتباطات بود و در بهترین حالت فقط اعتراض می‌کرد. از نظر سیاسی هم به خصوص از دوره سلطه آمریکا بر ایران، شاه و ساواک از نظر سیاسی علیه عراق، مصر و سوریه موضع می‌گرفتند.

بیشتر اقدامات رژیم پهلوی دوم هم حراست از کارهای آمریکا و انگلیس است. نقش سناتور مسعودی هم که در مواردی سندی وجود دارد که او هم رشوه‌هایی دریافت می‌کرد، روشن است.

سیاست رژیم شاه در قبال خلیج‌فارس به همین‌ها خلاصه می‌شد؟

حاکمیت پهلوی در دوران رضاشاه ذیل سیاست جاری انگلیس در منطقه بود. در دوره محمدرضا خصوصاً پس از کودتای ۲۸مرداد، باز ذیل سیاست جاری آمریکا قرار داریم؛ پس نخست، سیاست آمریکا، خط‌مشی تعیین می‌کند. دولت برای آنها چنان بی‌اهمیت بود که وقتی در مجلس مطرح کردند چرا بحرین جدا شد، هویدا گفت: دختری بود که به خانه شوهر رفت! این گزارش به خودی خود سندی است که چاپ شده و وقیحانه‌تر از این نمی توان درباره بحرین نظر داد. آنها هیچ‌یک، آن قیود را نداشتند و نمی‌پذیرفتند. کما اینکه در عهدنامه سعدآباد همین‌طور است. او بخشی را به کمال آتاتورک بخشید. به معنای واقعی کلمه ذیل سیاست کشورهای خارجی حرکت می‌کردیم و خودمان را در سایه و آینه آنها می‌دیدیم و به جای می‌آوردیم و خبری از استقلال نبود. حال، قاجار مستقل بود اما بی‌عرضه و بی‌لیاقتی‌اش را در همه امور نشان می‌داد. شاه در مورد خلیج فارس هیچ تقیدی حس نمی‌کرد.

چرا؟

چون خودشان توسط استعمار در رأس کار بودند و باید در سایه اهداف آنها حرکت می‌کردند.

ترامپ ظاهراً نخستین رئیس‌جمهور آمریکاست که نام خلیج‌فارس را در گفتارش به خلیج عربی تغییر داد. نظرتان درباره او و موضعش چیست؟ چون به هر حال همه روسای جمهور آمریکا قبل از او دست‌کم در گفتار رعایت کرده‌اند که برای ذکر نام خلیج‌فارس به نقشه‌ها و اسناد قدیمی پایبند باشند. نظر و موضع شخصی‌تان درباره جهت‌گیری او چگونه است؟

به قول خود آمریکایی‌ها، او که قدری از نظر عقل کم دارد و دیوانه است. حال نمی‌خواهم آن عبارت زشت را به‌کار ببرم، اما رؤسای جمهور آمریکا چه جمهوری‌خواه و چه دمکرات، براساس منافع ملی و موقعیت جهانی‌شان سخن می‌گویند.

پس نباید چندان از سخن آنها ناراحت شد؛ چراکه دیکته‌ای است که خود حاکمیت به آنها می‌گوید. آنها مجری و بازیگر عرصه سیاست البته در سطح کلان‌ هستند. از ۱۳۲۰تا به امروز ما وقتی این ۸۰سال را رصد می‌کنیم، علیه منافع و اقتدار یا استقلال ملی ما تفاوتی بین جمهوری‌خواهان و دمکرات‌ها وجود ندارد.

مطالبی که مطرح می‌شد، سیاست جاری آنهاست؛ حال می‌خواهد جیمی کارتر باشد یا کندی که خودش را به‌عنوان مدافع صلح جهانی مطرح می‌کرد یا نیکسون به‌گونه‌ای دیگر.

آنها تفاوتی ندارند و عمدتاً چیزی مطرح نمی‌کنند که به منافع و موقعیت‌شان آسیب بزند؛ لذا در مسائلی مانند خلیج‌فارس با هم مشترک‌اند؛ بنابراین توصیه می‌کنم که اتفاقاً خیلی عادی به آن مسائل بنگریم؛ چراکه همان حرف‌ها را دیگران در آمریکا به‌گونه‌ای دیگر زده‌اند؛ مثلا کارتر مطرح کرد که ما در منطقه منافع داریم و امام(ره) از ابتدا با همان یک جمله کارتر برخورد کرده و فرمودند: آنها چه حقی دارند که در خلیج‌فارس منافع داشته باشند؟! هر یک با ادبیاتی می‌گویند اما عمدتا منافع اصلی‌شان را درنظر می‌گیرند.

به‌عنوان مورخ و تاریخدان می‌خواهم نظر شما را در این‌باره بدانم که چرا برخی خوانندگان خارج از کشور (لس‌آنجلسی‌ها) و مشخصا کسی که ترانه‌ای با نام خلیج همیشگی فارس داشت، به‌رغم موضع‌گیری‌های سیاسی در زمینه‌های دیگر، جرأت خواندن ترانه خودش را در کشورهای حاشیه خلیج‌فارس ندارد. او اتفاقاً می‌گوید من آدمی سیاسی نیستم، اما به‌خودش اجازه می‌دهد که درباره سیاست‌های خرد و کلان اظهارنظر کند. چرا چنین جمع اضدادی وجود دارد؟

اینها ۳دسته‌اند؛ یک دسته رجال سیاسی، درباری و نظامی حکومت پهلوی‌اند. آنها با همان ایدئولوژی شاهنشاهی ابراز نظر و تصمیم‌گیری می‌کنند و خط‌مشی‌شان همین است.

دسته‌ای دیگر، تحصیل‌کردگان غرب‌ هستند که نسل دومشان مثل ولی‌رضا نصر یا هوشنگ امیراحمدی مستقیم یا غیرمستقیم مشاور کاخ‌سفیدند. اینها براساس منافع آمریکا صحبت می‌کنند.

دسته سوم آدم‌های عادی را دربرمی‌گیرند؛ کسانی که پیش از انقلاب یا پس از انقلاب اینجا کبابی یا مغازه داشتند یا به نوعی تجارت یا معاش می‌کردند. آنها تعلقاتی نسبت به ایران و جامعه و فرهنگ و مردم ایران دارند، اما در مسائل سیاسی کم‌و بیش تحت‌تأثیر رسانه‌های غربی‌ هستند. در خاطراتشان هم این مهم عیان است.

خواننده‌ای از این دست در کدام دسته جای می‌گیرد؟

لاجرم در دسته سوم. همه فعالیتشان بستگی به روحیه خودشان و جو حاکم کشوری دارد که در آنجا مقیم‌ هستند.

دانش سیاسی این عده را در بستر تاریخی چگونه ارزیابی می‌کنید؟

متأسفانه دانش سیاسی لازم را هم ندارند و بیشتر از روی احساسات واکنش نشان می‌دهند.

تکلیف ما امروز با موضوع نامگذاری خلیج‌فارس و خلیج عربی چیست؟

این موضوع ابزاری است تا ما را آزار دهند. گاه ذهن ما را از مسئله اصلی دور می‌کنند و گاه نزدیک! در اینکه خلیج‌فارس مربوط به تاریخ چند هزار ساله ایران است، هیچ شکی نیست؛ حتی تا عربستان و یمن جزو خاک ما بوده است. اینجا یک مسئله تاریخی مطرح است و دیگری جغرافیای تاریخی. آنچه حداقل برایمان باقی مانده، باید حافظش باشیم؛ آن هم به‌گونه‌ای که کوچک‌ترین خدشه‌ای به آن وارد نشود، اما در عین حال بازی استعمار را نباید فراموش کرد؛ یعنی وقتی او می‌گوید خلیج فارس یا خلیج عربی، در هر دو حال می‌خواهد ما را با کویت، کشورهای منطقه و کل جهان عرب دربیندازد.

در عین حال که خلیج‌فارس جزو مسلمات غیر قابل انکار ماست و این منطقه متعلق به ما بوده و هست؛ گرچه امروز دیگر درباره بحرین ادعای مالکیت نمی‌کنیم و پذیرفته‌ایم که در گذشته و در زمان شاه آنجا کشور شده و اروپایی‌ها خیانت کرده اند، اما بحرین را محترم می‌شماریم. اینها جملگی جمع اضداد نیست، بلکه همانگونه که آن کشور برای ما محترم است، حفظ و حراست مرزهای ما در شمال، جنوب و شرق و غرب محفوظ خواهد بود. در عین حال نغمه‌های استعمار برای جدایی و اختلاف موضوعی دیگر است.

خلیج فارس خانه ما است

رهبر معظم انقلاب:اینکه امروز شما می‌بینید دشمنان حرف‌های بزرگ‌تر از دهان خودشان می‌زنند، همه‌اش قابل پاسخگویی است از سوی ملّت ایران. می‌نشینند طرّاحی می‌کنند که ایران باید در خلیج‌فارس رزمایش نظامی نداشته باشد؛ چه غلط‌های عجیب‌غریبی! او از آن طرف دنیا می‌آید اینجا رزمایش راه می‌اندازد؛ شما اینجا چه‌کار می‌کنید؟ خب بروید در همان خلیج خوک‌ها؛(۱۰) بروید آنجاها و هرجا می‌خواهید رزمایش [کنید]. در خلیج‌فارس شما چه‌کار می‌کنید؟ خلیج‌فارس خانه‌ی ما است. خلیج‌فارس جای حضور ملّت بزرگ ایران است؛ ساحل خلیج‌فارس به‌اضافه‌ی سواحل زیادی از دریای عمّان، متعلّق به این ملّت است؛ باید حضور داشته باشد، باید رزمایش کند، باید اظهار قدرت بکند. ما ملّتی هستیم با تاریخ، قدرتمند.

بیانات رهبری در دیدار معلمان و فرهنگیان بیانات رهبری در دیدار معلمان و فرهنگیان- ۱۳ /۱۳۹۵/۰۲

دیگر خبرها

  • جعل نام خلیج‌فارس کار انگلیسی‌هاست
  • نارضایتی مردم آمریکا از سیاست‌های بایدن در قبال جنگ غزه
  • عضو مجمع تشخیص: برجام و FATF همچنان در اولویت است / نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود
  • درخشان: سریلانکا می‌تواند شریک سیاسی خوبی برای ایران باشد
  • کنعانی: اگر رشادت مستشاران سپاه نبود داعش تا پشت درب پارلمان اروپا و قلب آمریکا نفوذ می‌کرد
  • دولت و مردم ایران از آمریکا و اروپا طلبکار هستند
  • واکنش سخنگوی وزارت خارجه به تحریم های سه کشور علیه ایران: دولت و مردم ایران از آمریکا و اروپا طلبکار هستند
  • سخنگوی وزارت خارجه: دولت و مردم ایران از آمریکا و اروپا طلبکار هستند
  • محمد صدر: ایران با اسرائیل درگیر نشد، با ناتو رو در رو شد
  • صحبت‌های بی‌سابقه قالیباف درباره ماجرای ارز/ آغاز گشت ارشاد مسئولان توسط رادان