Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاري آريا - 8 سال پيش نصيبه و شاهرخ با هم آشنا شده و تصميم گرفتند با هم ازدواج کنند، اما مخالفت خانواده‌ها باعث شد که آنها 6 سال منتظر بمانند. تا اين‌که در نهايت با يکديگر نامزد شدند و بعد از دو سال هم زندگي مشترک خود را آغاز کردند.
به گزارش سرويس حوادث جام نيـوز، اما پاي اين زوج عاشق‌پيشه هم به دادگاه خانواده باز و زندگي‌شان به يک پرونده طلاق تبديل شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

آن هم فقط به دليل بي‌توجهي‌هاي شاهرخ به مريضي نصيبه؛ زن جوان وقتي در برابر قاضي دادگاه خانواده تهران قرار گرفت ماجراي زندگي‌اش را تعريف کرد و گفت: هشت سال پيش با شاهرخ آشنا شدم.
ما عاشق هم شديم و بعد از مدت کوتاهي تصميم به ازدواج گرفتيم. ولي از همان روز اول خانواده‌هايمان با ازدواجمان مخالفت کردند. اما من و شاهرخ آن‌قدر به هم علاقه داشتيم که از ازدواج منصرف نشديم و با وجود مخالفت خانواده‌ها، باز هم کنار هم مانديم. هرچه اصرار مي‌کرديم بي فايده بود. با اين حال نتوانستيم از هم جدا شويم. تا اين‌که بالاخره بعد از گذشت شش سال خانواده‌ها راضي شدند و من و شاهرخ با هم نامزد شديم. تقريبا يکي دو سال هم طول کشيد تا زندگي مشترکمان آغاز شد. اما تازه متوجه شدم که اشتباه کرده‌ام. عشق چشمانم را کور کرده بود و نمي‌توانستم ايرادهاي شاهرخ را ببينم. شاهرخ مرد بي‌عاطفه‌اي است.
ماجراي درگيري ما هم سر همين موضوع است و در نهايت هردو تصميم به جدايي گرفتيم. شاهرخ به من توجه نمي‌کند. وقتي بيمار مي‌شوم و اتفاقي برايم مي‌افتد به من اهميت نمي‌دهد. حتي نگرانم هم نمي‌شود. هميشه نسبت به اين رفتارش اعتراض مي‌کردم، اما فايده‌اي نداشت. بارها حتي دلم را شکسته بود، ولي سعي نکرد رفتارش را درست کند. تا اين‌که چند روز پيش من در خانه مادرم از پله‌ها افتادم و دستم شکست. مرا به بيمارستان بردند و در راه به شاهرخ خبر دادند، ولي در کمال ناباوري به جاي اين‌که نگران شود و سريع خودش را برساند، گفت کار دارد و آخر شب براي ديدنم مي‌آيد. آن روز جلوي خانواده‌ام حسابي تحقير شدم. آبرويم رفت و ديگر نتوانستم تحمل کنم.
جالب اينجاست وقتي اعتراض کردم بشدت با من دعوا کرد. همان شب تصميم به طلاق گرفتم و تازه متوجه شدم خانواده ام راست مي‌گفتند.
در ادامه شوهر اين زن نيز به قاضي گفت: آقاي قاضي اين زن بهانه‌ گيري الکي مي‌کند. از وقتي با هم نامزد کرديم رفتارش با من تغيير کرده است. ما چند سال است همديگر را مي‌شناسيم و به تمام رفتارهاي هم آگاهيم. نصيبه اگر اعتراضي داشت بايد همان سال‌هاي اول آشنايي مي‌گفت. نه اين‌که درست بعد از ازدواج و رسمي شدن رابطه‌مان اين موضوع را مطرح کند. براي همين احساس مي‌کنم او به دنبال بهانه است. من آن روز کار واجبي در محل کارم داشتم و بايد تا پايان ساعت کاري آنجا مي‌ماندم. اما نصيبه اين موضوع را درک نکرد و جلوي خانواده‌اش به من توهين کرد. بعد از آن هم پيشنهاد طلاق را مطرح کرد که من هم قبول کردم.
در پايان قاضي رسيدگي به اين پرونده را به جلسه آينده موکول کرد.
قرار نيست همه آشنايي‌ها به ازدواج ختم شود
دکتر مهيار، روان‌شناس در اين باره مي‌گويد: شناخت مربوط به پيش از ازدواج است. شروع زندگي مشترک بايد با شناخت و آگاهي لازم باشد. گاهي اوقات ازدواج به دلايل ديگري بجز تشکيل يک زندگي شيرين صورت مي‌گيرد. دلايلي مثل فرار از خانواده، رسيدن به پول و ثروت بيشتر، مسائل کاري يا عمل کردن به خواسته خانواده؛ در اين شرايط ممکن است زندگي مشترک از هم بپاشد. معمولا بايد براي تشکيل يک زندگي مشترک به همه موارد توجه کرد. عشق، اخلاق خوب، تناسبات فرهنگي و توافقات فکري همه در کنار هم مي‌توانند يک زندگي مشترک شيرين را تشکيل دهند که همه اين موارد نيز بايد پيش از ازدواج سنجيده شود.
اما گاهي اوقات زنان و مردان تنها به دليل عشق و دوست داشتن و تعهدي که به طرف مقابلشان دارند، بدون در نظر گرفتن موارد ديگر ازدواج مي‌کنند و تازه پس از آغاز زندگي مشترک پي به عدم تفاهمشان مي‌برند. تعهد در دوره آشنايي، به معنايي که طرفين مجبور شوند حتما و صددرصد با هم ازدواج کنند، نيست. قرار است طي اين رابطه دختر و پسر با شخصيت يکديگر آشنا شوند و بعد تصميم بگيرند. قرار نيست همه آشنايي‌ها به ازدواج و آغاز زندگي مشترک ختم شود. زندگي مشترک شوخي نيست. بنابراين آشنايي‌هاي قبل از ازدواج آن هم در چارچوب مشخص ارزشي و اخلاقي باعث مي‌شود افراد عاقلانه تصميم بگيرند، عاشقانه شروع کنند و با تعهد ادامه دهند. البته نبايد دوستي را بهانه آشنايي قبل از ازدواج قرار داد.
رکنا
110

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۱۴۷۴۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

زائری از پرو

خورخه دانیل راولو مجیا، میهمان این روزهای کشور ماست. مسافری از پرو که با تحقیق زیاد، دین اسلام را برگزیده و حالا یک شیعه معتقد است.‌ او در ۳۶ سالگی به کامل بودن دین مسلمانان‌ پی برده و حالا از پیروان پیامبر مهربانی‌هاست‌. یکی از میلیون‌ها مسلمانی که دوست دارند دین اسلام را سرمشق زندگی خود قرار دهند.

از تروجیلو به مشهد

دو هفته‌ای می‌شود قدم در خاک ایران گذاشته و خودش را به حرم مطهر امام رضا(ع) رسانده است تا در یکی از مقدس‌ترین عبادتگاه‌های شیعیان جهان، به آرامش روح و جان برسد. او در این مسیر برای خود یک همسفر برگزیده است، بانویی ایرانی به نام زینب‌خانم که در شناخت دین اسلام برای دنیل حضور پررنگی داشته است.

لابه‌لای نواهای خوش‌لحن حرم‌ مطهر رضوی در یک روز بهاری و میان قاب‌های زیبای معماری این بنای‌ مقدس با مرد تازه‌مسلمان‌ شده اهل آمریکای جنوبی گفت‌وگو می‌کنیم. با کسی که اسلام را مرحله به مرحله و با شناخت زیبایی‌های این دین، برگزیده است.

سرنوشت چیز عجیبی است، توجه پروردگار به بندگانش از آن‌ هم عجیب‌تر! سرنوشت می‌تواند فردی را از شهر تروجیلو در شمال پرو به مشهد بیاورد و از طرفی توجه ویژه پروردگار سبب می‌شود کسی مثل دنیل از میان میلیون‌ها آدم برگزیده شود.

خورخه دانیل اهل سفر است، اهل تفریح و جست‌وجو در رازهای طبیعت و جهان هستی و همین کنجکاوی‌اش بوده که او را در موقعیت فعلی قرار داده است.

قرآن راهنمای زندگی بود

بیش از دو سال قبل نخستین مقدمات آشنایی دنیل با دین اسلام فراهم شد، او در جنگل‌های پرو به گفت‌وگو با دوستی نشست که برای او صفحاتی از آیین اسلام را ورق زد. دنیل تعریف می‌کند: نخستین آشنایی من با اسلام از طریق یک دوست بود، ما با هم در جنگلی در پرو به گفت‌وگو نشستیم و او به واسطه همسر سابقش که اهل پاکستان بود با اسلام آشنا شده بود.

دوست دنیل برایش از زندگی مسلمان‌ها گفته بود، از آیین‌های مناسبتی و مراسم‌های شاد و حزن‌انگیزشان‌.

همه چیز از لحظه اول برای دنیل تازگی داشت، بنابراین از همان اول صحبت شروع به جست‌وجوی اطلاعات در مورد دین اسلام در اینترنت کرد و اطلاعات تکمیلی جالبی بدست آورد.

روز به روز کسب اطلاعات بیشتر، این ذهنیت را در دنیل پرورش داد که او هم‌ می‌تواند عضوی از جامعه بزرگ‌ مسلمانان باشد. دنیل می‌گوید: هر چه اطلاعات بیشتری کسب می‌کردم فکر می‌کردم من باید این دین را انتخاب کنم، این دین آنچه را طلب دارم‌ به من‌ می‌دهد. هر روز احساس خوش‌تری داشتم، کتاب قرآنی به زبان اسپانیایی تهیه کردم، این کتاب مقدس را دوست داشتم،‌ مطالعه آن به من راهنمایی برای زندگی می‌داد و فکر می‌کردم روح من را درگیر می‌کند. حتی از طریق این کتاب کامل دینی می‌توانستم متوجه شوم که چگونه باید با مسلمانان ارتباط بگیرم. کسب این اطلاعات و احساس خوبی که به من دست می‌داد من را به سمت اسلام می‌کشاند.

می‌خواهم از اسلام برای هموطنانم بگویم

شناخت اسلام و آشنایی بیشتر با ادیان سبب شده خورخه دانیل به شناخت خوبی از دین برسد. او معتقد است دین اسلام برای کامل‌تر شدن انسان‌هایی مثل او آمده است. او هنوز با آیین مسلمانیت آشنایی کاملی ندارد و می‌گوید: من هر روز در حال یادگیری هستم، من بسیار علاقه‌مند به انجام کارهایی هستم که اکنون در مراسم‌های مسلمانان می‌بینم، کارهایی که قصد دارم بعداً در کشورم هم انجام دهم، دوست دارم روز به روز بیشتر بیاموزم و زیبایی‌های اسلام را به کشورم منتقل کنم.

اینجا دین و آیین با آمریکای جنوبی تفاوت دارد، این جمله را آقای خورخه دنیل مطرح می‌کند و ادامه می‌دهد: این تفاوت خوب است، مثبت است، دوست دارم این تفاوت‌ها و این رفتار مسلمانان را با هموطنانم در آینده به اشتراک بگذارم، این کار کمک می‌کند از خدا پیروی کنم و پیروی از خدا را به دیگران یادآوری کنم.

ضریح را که لمس کردم تحت ‌تأثیر قرار گرفتم

زینب‌خانم و همسرش این روزها با دنیل همراه هستند تا او هم ایران زیبا را بیشتر ببیند و هم اسلام را بیشتر بشناسد. او درباره نقش همسرش در اسلام آوردنش می‌گوید: همسرم مکمل مناسبی برای زندگی من در دین اسلام است، در ابتدای شناخت من از اسلام ایشان را هنوز نمی‌شناختم، اما در ادامه خداوند او را برایم فرستاد تا مکمل مناسبی برایم باشد و بتوانم از در مورد دین اسلام بیاموزم. او اکنون شریک زندگی من است.

شیعه، مذهبی است که مرد ۳۶ ساله پرویی برگزیده است، او توضیح می‌دهد: من تشیع را برگزیدم چون احساس کردم کامل‌تر است.

تجربه سفر به مشهد و حرم مطهر رضوی برای دنیل جذاب بوده است، او تعریف می‌کند: من به این شهر زیبا آمدم چون سال گذشته با همسرم آشنا شدم، او از شهر خود که بسیار مذهبی است برایم گفته بود از حرم مطهر امام رضا(ع) که زیباست و حس خوبی که به آدم می‌دهد.

خورخه دنیل می‌گوید: من با همسرم به حرم منور رفتیم. فکر کردم در بهشت هستم. نمی‌دانم چگونه توضیح دهم، اما به مدت 10دقیقه آرامشی در قلبم احساس کردم که تجربه آن را نداشتم. زمانی که ضریح را لمس کردم بسیار تحت تأثیر قرار گرفتم.

دنیل که از دین مسیحیت به اسلام گرویده است تفاوت‌ها و شباهت‌هایی در این دو دین می‌بیند، او می‌گوید: این دو دین شبیه هم هستند، زیرا آن‌ها مبارزه برای خیر و شر را حفظ می‌کنند، پیروان این دو دین هر روز برای رسیدن به خوبی‌ها و فاصله گرفتن از بدی‌ها تلاش می‌کنند، البته که دین اسلام کامل‌تر است و جزئیات بیشتری را برای انسان لحاظ کرده است.

زهرا زنگنه

دیگر خبرها

  • کلوپ: لیورپول امشب را خیلی دوست داشتم
  • زائری از پرو
  • بیوه شدن دختر ۲۳ ساله در شب عروسی/ ۲۰ بار مچ شوهرم را با زن‌های غریبه گرفتم
  • نرخ جمعیت در قزوین بحرانی است/ روند کاهشی در مرکز استان
  • نرخ جمعیت در قزوین بحرانی است / کاهش جمعیت در مرکز استان
  • می‌ترسم جنگ تمام شود و این زندگی ادامه داشته باشد!
  • بیوه شدن دختر ۲۳ ساله در شب عروسیش
  • بیوه شدن دختر ۲۳ ساله در شب عروسیش | ۲۰ بار مچ شوهرم را با زن‌های غریبه گرفتم
  • اعترافات ناامیدکننده رایان بابل: در لیورپول تنها و مضطرب بودم
  • اعتراف ستاره سابق لیورپول: همیشه مضطرب بودم