Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جام نیوز»
2024-05-07@03:01:47 GMT

سوختن دختر 3 ساله در خماری والدین

تاریخ انتشار: ۲۹ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۱۶۸۹۲۴

سوختن دختر 3 ساله در خماری والدین

به گزارش سرویس حوادث جام نیـوز، وارد محله اوراقچی‌ها در جنوب تهران (شوش) می‌شویم، اینجا همه چی پیدا می‌شود، صدای جوانی نگاهمان را جلب می‌کند، با صدای بلند می‌گوید: مواد می‌خواهی یا بچه؟ توجه نمی‌کنیم و با مددکار موسسه خیریه مهرآفرین به مسیرمان ادامه می‌دهیم، اما در مسیر به فکر کودکان و خانواده‌هایی هستم که اینجا زندگی می‌کنند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


بالاخره به مقصد می‌رسیم، به خانه‌ای قدیمی، درب را می‌زنیم و وارد اتاقی مخروبه می‌شویم، از در و دیوار اتاق مشخص است که سال‌ها رنگ و نظافت به خود ندیده است. شادی جعفری مددکار اجتماعی درباره چرایی حضورن در این محله می‌گوید‌: «زن و شوهر معتادی در اینجا زندگی می کنند که 6 فرزند دارند».

 


 

 

وی ادامه می‌دهد: از آنجایی که مددجو (مادر) تمام بچه‌های خود را در خانه به دنیا آورده است، هیچ کدام از بچه‌ها شناسنامه ندارند و نتواسته‌اند به مدرسه بروند و معیشت خانواده از راه تکدی‌گری تامین می‌شود. چندی پیش برای پیگیری وضعیت مددجو به خانه شان مراجعه کردم که با صحنه دردناکی روبرو شدم. حکیمه سه ساله دختر معصوم خانواده زیر ملحفه‌ای پیچیده شده بود و ناله می‌کرد و وقتی ملحفه را کنار زدیم با بدن سوخته‌ی حکیمه روبرو شدم. تاول‌های بزرگ بر بدن حکیمه باعث خونریزی و بوی تعفن شده بود و این در حالی بود که پدر و مادر وی نیز از این موضوع اطلاع داشتند اما خماری و نعشگی مواد نمی‌گذاشت آنها کاری برای دخترشان کنند. به محض مشاهده این صحنه موضوع را از طریق مادر حکیمه پیگیری کردم که مشخص شد چند روز پیش بر اثر سهل انگاری والدینِ خمار با آب داغ سوخته شده است.

به این ترتیب با هماهنگی موسسه و یکی از بیمارستان‌های تهران، حکیمه علی‌رغم ممانعت پدر و مادرش به بیمارستان منتقل و مشخص شد که 12 درصد سوختگی عمیق پیدا کرده است. چند روز بعد ، پدر و مادر حکیمه به بیمارستان مراجعه و فرزند خود را پس از عمل جراحی ترخیص و وی را با همان حال، برای ادامه تکدی‌گری به همراه خود می‌برند و اجازه نمی‌دهند دوران نقاهت حکیمه به اتمام برسد.
جعفری می‌گوید: پس از این برخورد پدر و مادر ، اقدامات قانونی با هماهنگی بهزیستی انجام و با توجه به شرایط خانواده و استفاده از حکیمه برای تکدی‌گری، وی به بهزیستی سپرده شد که متاسفانه چند روز بعد با دستور قاضی، کودک به خانواده بازگردانده شد.

در این ماجرا نیز نقش مددکاری اجتماعی که خود به محل زندگی کودکان در معرض آسیب می‌رود و بطور مرتب سرکشی‌ها را انجام می‌دهد مشخص می‌شود زیرا اگر اصرار مددکار نبود والدین ، فرزند خود را که شناسنامه نیز برایش نگرفته‌اند به بیمارستان نمی‌بردند و ممکن بود فوت شود و کسی نیز هیچگاه از فوت این کودک بدلیل بی هویت بودن اطلاع حاصل نکند و ثانیا مشکل صدور احکام از سوی قضاتی که به گزارش های مددکاری توجه نکرده و رای به بازگشت کودک بی‌گناه نزد والدین کودک آزار می‌دهند. موضوعی که بارها توسط موسسه و بسیاری از فعالین اجتماعی مورد اعتراض واقع شده است و البته تا کنون بی نتیجه مانده است.
لذا قانونگذاران و تدوین کنندگان لایحه حمایت از کودکان ، شرایط این والدین را در تکمیل این لایحه مد نظر قرار داده و به صورت ویژه کودکانی که دارای والدین معتاد علی الخصوص مادر معتاد هستند مورد توجه خاص قرار دهند.

تسنیم

110

منبع: جام نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jamnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۱۶۸۹۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مجازات دختر‌ی که باعث مرگ مادر معتادش شد

فروردین سال ۹۸ دختر جوانی به نام نرگس در تماس با مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ مدعی شد که پس از درگیری با مادرش، او به طور ناخواسته فوت کرده است.

پس از آن مأموران به محل حادثه که خانه‌ای در جنوب تهران بود، رفتند و با جسد زن ۶۵ ساله‌ای به نام مریم که آثار خونریزی روی سرش پیدا بود، مواجه شدند.

نرگس در توضیح ماجرا به مأموران گفت: مادرم به لحاظ روانی مشکلات زیادی داشت و مجبور بود هر روز تعداد زیادی قرص مصرف کند به همین خاطر تعادل روانی نداشت و مدام با هم دعوا می‌کردیم. چند ساعت قبل دوباره با هم بحث‌مان شد و کارمان به درگیری کشید و مادرم با سرعت به آشپزخانه رفت و چاقویی برداشت و به سمتم حمله کرد و من هم برای دفاع از خودم او را هل دادم که سرش به دیوار خورد و از حال رفت. بعد برای اینکه خودم را آرام کنم، قلیان درست کردم و به تراس رفتم تا بکشم، اما مادرم دوباره به تراس آمد و لگدی به قلیان زد و با چاقو چند ضربه سطحی به پا و شکمم زد.

با اینکه مجروح شده بودم، اما وقتی دیدم از سرش خون می‌آید دست‌هایش را گرفتم تا آرام بگیرد، اما او عصبانی‌تر شد و گفت باید از خانه بروم. من هم با ناراحتی از خانه بیرون رفتم. می‌خواستم قرص‌هایش را بخرم، اما بعد از دو ساعت که برگشتم در را باز نکرد. نگران شدم و با آتش‌نشانی تماس گرفتم. وقتی در را باز کردند با جسد مادرم رو به رو شدیم. پس از آن جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد.در تحقیقات بعدی مشخص شد که مادر و دختر هر دو به مواد مخدر شیشه اعتیاد داشته‌اند.

در این میان پزشکی قانونی در گزارشی اعلام کرد: «علت فوت ضربه مغزی و خونریزی بوده است.» با اعلام این گزارش، پدر و مادر مریم و پسرش (دایی متهم) علیه نرگس شکایتی را ثبت کردند و خواستار قصاص او شدند.
با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۲ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
 
در دادگاه چه گذشت

در ابتدای جلسه، اولیای دم درخواست قصاص کردند. سپس متهم به جایگاه رفت و ضمن رد اتهام قتل عمد گفت: ۷ سال قبل پدرم، من و مادرم را تنها گذاشت و رفت و من و مادرم با هم زندگی می‌کردیم تا اینکه چندی قبل با پسر همسایه‌مان دوست شدم و او با فریب، من را مورد آزار و اذیت قرار داد که شکایت کردم و او را به تبعید و شلاق محکوم کردند.

 یکی از روز‌هایی که با مادرم برای پیگیری پرونده رفته بودیم، مادرم زمین خورد و سرش با جدول کنار خیابان برخورد کرد و بعد از مدتی فراموشی گرفت و مشکل روانی پیدا کرد تا جایی که دست به خودکشی زد و یک بار هم نزدیک بود خانه را به آتش بکشد. او سر هر موضوعی با من درگیر می‌شد. آنقدر به من فشار روانی وارد شد که به خانه دایی‌ام در شهرستان رفتم. نمی‌خواستم به خانه برگردم، اما مادرم بار‌ها با من تماس گرفت و التماسم کرد تا برگردم و من هم دلم سوخت و دوباره به خانه برگشتم، با این حال دوباره درگیری‌های ما شروع شد.

من در این سال‌ها خیلی سختی کشیدم، اما من قاتل مادرم نیستم.در پایان جلسه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و با توجه به مدرک‌های موجود در پرونده، متهم را به قصاص محکوم کردند. وقتی حکم در شعبه ۴۱ دیوان عالی کشور مهر تأیید خورد و قطعی شد، دختر جوان در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت.
 
رضایت اولیای دم و محاکمه از جنبه عمومی جرم

در حالی که زمان زیادی تا اجرای حکم نمانده بود او توانست پیش از اجرای حکم رضایت اولیای دم مقتول را جلب کند.بدین ترتیب وی از جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه رفت. در جلسه رسیدگی که در شعبه ۱۲ دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد، متهم به با تکرار اظهاراتش گفت: در مدت ۵ سالی که در زندان بودم یک شب آرام نخوابیدم و عذاب وجدان نابودم کرد. حالا از قضات درخواست می‌کنم در حد امکان در مجازاتم تخفیف قائل شوند تا بتوانم دوباره آزاد شوم.

در پایان جلسه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و طبق ماده ۶۱۲ قانون مجازات اسلامی، وی را به ۱۰ سال حبس با احتساب روز‌های بازداشتی محکوم کردند.

منبع: روزنامه ایران

tags # اخبار حوادث سایر اخبار (تصاویر) این گوسفند غول‌پیکر چینی از پورشه هم گران‌تر است! قارچ‌های زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی می‌شوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست می‌دهند، چه حسی است؟

دیگر خبرها

  • جزئیات جدید و دردناک از دزدیده شدن دختر ۴ ساله کلاله‌ای ؛ قصد فروش یسنا را داشتند
  • جزئیات جدید از دزدیده شدن دختر ۴ ساله کلاله‌ای
  • نیکا قربانی چه کسانی شد؟
  • جزئیات جدید از دزدیده شدن دختر ۴ ساله کلاله‌ای؛ کارگر ۳۵ ساله قصد فروش یسنا را داشت
  • جزئیات جدید از پیدا شدن دختر صحرا؛ پشت‌پرده دزدیده شدن «یسنا» فاش شد!
  • بچه‌ها الگوی خوابشان را از والدین می‌آموزند
  • فعالیت ۲۲ مرکز مهر خانواده 
  • مجازات دختر‌ی که باعث مرگ مادر معتادش شد
  • ۲۲ مرکز مهر در مازندران فعالیت می کند
  • چگونه کودک باهوش‌تری داشته باشیم؟