مرز واقعی اصلاحطلبان و اصولگرایان با تحزب
تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۱۷۰۷۰۹
سیاست > احزاب و شخصیتها - امیر محبیان
در سالهای اخیر در برهه حساسی مانند انتخابات، اصلاحطلبان نتوانستند با تکيه بر فعالیت حزبی، پیروزی کسب کنند. اصلاح طلبان هرچند ظاهرا بر تحزب پای فشاری میکنند و ساختار جامعه مدنی مورد نظرشان بر پایه نظام حزبی شکل میگیرد، ولی بهواقع در عمل برای ریشه دواندن احزابشان در بستر اجتماعی با دشواریهای جدی روبرو هستند که این مانع از ژرفا بخشیدن به کار حزبی از سوی آنها میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نخست آنکه فقدان فرهنگ تحزب، کم و بیش به آنها هم آسیبزده است و احزاب آنان نهایتا به احزاب روشنفکران با چهرههای سیاسی اندک و معدودی تبدیل میشود که فراتر از حلقههای بسته روشنفکری با همان دلواپسی ها نیست.
دوم اینکه اساسا جریان اصلاح طلب جریانی با خصلتهای انتلکتوئل است که هنوز شعارهای انقلاب فرانسه را اگرچه کمی غیر تئوریکتر و گاهی اسلامیزه شده، مطرح میکنند.
سوم اینکه آسیب جریانات روشنفکر گریبان گیر جریانات اصلاح طلب هم شده است و آن اینکه دایره نفوذ آنها در بدنه توده شدیدا کم است. زیرا میان ادبیات و دغدغههای آنان با تودههای مذهبی فاصله زیادی وجود دارد. به همین دلیل آنها بجای کار اجتماعی ترجیح می دهند از برند چهره هایی که با توده ها پیوند احساسی برقرار کرده اند، استفاده کنند. اقدامی که رقبا را بخاطر آن سرزنش می کردند ولی خودشان نیز از همان روش های ابتدایی بهره می گیرند.
سوال اصلی اما درباره ادامه این روند این است که آیا در بلند مدت بازهم این شکل از رای آوری برای اصلاح طلبان ممکن خواهد بود؟ و آنها با تکيه بر محبوبیت های فردی به اهدافشان خواهند رسید؟
پاسخ این است که بله! در جامعه ما با فرهنگ فردی و احساسی این روش جواب خواهد داد، هر چند منجر به فرهنگ سازی مدنی نخواهد شد. این روش تاکنون بارها آرمایش شده و پاسخ مثبتی هم داشته ،پس باید اذعان کرد که از منظر عملگرایانه اصلاح طلبان از این رویکرد عبور نخواهند کرد.
در سال های اخیر ما شاهد این موضوع بوده ایم که جناح اصولگرا در روند جذبي از تشکل های دانشجویی، مساجد ،بسیج و ..موفق تر عمل کردهاند تا اصلاح طلبان. شاید به نظر برسد با این موفقیت نسبی توان تشکیلاتی اصولگرایان بیشتر از اصلاح طلبان است اما واقعیت این است که موفقیت نسبی اصولگرایان در ایجاد نوعی از پیوندهای توده ای، به منزله توان تشکیلاتی آنها نیست. بلکه عامل اصلی آن است که میان باورهای توده ها و اصولگرایان به دلیل خصایل مذهبی نگرششان شباهت وجود دارد؛ بنابراین کشش پدید آمده محصول هم جهتی دیدگاه است، نه توان تشکیلاتی.
هر چند بر این باورم که اصولگرایان از این اشتراک ها هم نتوانستند به اندازه مناسب بهره گیرند.
*دبیرکل حزب نواندیشان
2727
کلید واژهها : حزب توده - اصلاح طلبان -منبع: خبرآنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۱۷۰۷۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کنایه عباس عبدی به سکوت اصولگرایان مقابل جنجال مهدی نصیری /براندازی قابل جمع با اصلاحطلبی نیست
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، ادعاهای اخیر مهدی نصیری در گفتوگو با بیبیسی که خواستار آن شده بود اپوزیسیون شکاف بین مصطفی تاجزاده و رضا پهلوی را با یک اتحاد پر کنند، با واکنش هایی همراه شده است. او مدعی است که پادشاهی مشروطه و جمهوریخواهی میتوانند متحد شوند.
عباس عبدی، تحلیلگر و فعال سیاسی اصلاح طلب، در گفتگویی با خبرگزاری خبرآنلاین، ضمن آنکه تاکید دارد «براندازی قابل جمع با اصلاحطلبی نیست»، می گوید؛«مشکل آقای نصیری این است که به دلائل پیشگفته و سوابق موجود، احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزارههای اعلام شده ایشان همدلی کند، لذا همه در پی یافتن طرح و برنامهای پیچیده در پشت ماجرا هستند. با این حال باید منتظر بود تا حقیقت روشن شود.»
عبدی به سکوت اصولگرایان نیز کنایه می زند و می گوید؛ «واقعیت این است که در این مورد خاص اصولگرایان عزیز هستند که باید موضعگیری صریحی میکردند اما...»
مشروح گفتگوی خبرگزاری خبرآنلاین با عباس عبدی را بخوانید؛
*****
*آقای عبدی! پس از گفتگوی آقای نصیری با بیبیسی انتقادهای زیادی بویژه از سوی اصلاحطلبان داخلی مطرح شد، تحلیل شما چیست؟
واقعیت این است که در این مورد خاص اصولگرایان عزیز هستند که باید موضعگیری صریحی میکردند، آنان که درباره همه چیز برای اعلام موضع پا به رکاب هستند در این مورد سکوت کردهاند. ولی چون نمیخواهند به انتساب گذشته ایشان اشاره شود یا به این علت که به درستی گمان میکنند موضعگیری آنان فاقد نفوذ است زحمت این کار را بر دوش اصلاحطلبان انداختهاند.
عبور نصیری از منتهی الیه حکومت به منتهی الیه اپوزیسیون به سرعت رخ نداده است*فکر میکنید که چرا آقای نصیری فرایند عبور از منتهیالیه حکومت را تا منتهیالیه اپوزیسیون طی کرده است؟ و چرا با ایشان برخورد نشد و به راحتی اجازه خروج هم داشتند.
واقعیت این است که گرچه عبور این فاصله از سوی آقای نصیری موجب تعجب است ولی خیلی هم فوری رخ نداده است و چند سال طول کشیده است. این پدیده در میان جناح اصولگرایان حاکم مسبوق به سابقه است و تا کنون افراد زیادی این مسیر را رفتهاند.
علت هم این است که آنان از نزدیک شاهد موارد بیصداقتی یا توطئهچینی و دودوزهبازی و در نهایت عمق اندک افکار در آن سو هستند. ابتدا خود را توجیه میکنند و میگویند انشاالله گربه است ولی وقتی زیاد شد از درون خالی میشوند و کافی است یک تجربه منفی شخصی هم پیدا شود و به یکباره از آنها عبور نمایند.
درباره عدم برخورد و آزادی خروج هم بیش از آن که نکتهای متوجه آقای نصیری باشد مربوط به تبعیضها و بیعدالتیهای رفتاری جاری است که موجب میشود کسانی را برای زدن کوچکترین حرفی احضار کنند و برای حجاب چنین تحت فشار قرار گیرند، دیگران با بیان تندترین مواضع آزاد باشند. در واقع باید با همه همینگونه با سعه صدر مواجه شوند. امیدواریم که چنین شود. مبنای رفتار نباید سیاسی باشد باید قضایی محض باشد.
*فارغ از اینها به نظر شما ایشان چرا رفت؟
ما وظیفه داریم همان را که گفته باور کنیم مگر این که شواهد دیگری در نقض آن بیان شود. ولی مشکل آقای نصیری این است که به دلائل پیشگفته و سوابق موجود، احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزارههای اعلام شده ایشان همدلی کند، لذا همه در پی یافتن طرح و برنامهای پیچیده در پشت ماجرا هستند. با این حال باید منتظر بود تا حقیقت روشن شود.
*به نظرتان آن طرف از او استقبال خواهند کرد؟
پاسخ به این پرسش سخت است. آن طرف نیروهای پراکنده و با وابستگیها و کارفرمایان سیاسی و فکری و حتی مادی گوناگونی هستند. بعلاوه در سطح اظهار نظر که افراد حرفهای خودشان را میزنند ولی در سطح همکاری بعید میدانم که با وجود چنین وضعی اعتماد کسی برای اقدام عملی جلب شود.
براندازی قابل جمع با اصلاحطلبی نیست*به عنوان آخرین سوال فکر میکنید ایده او برای کسانی جذاب است؟
دنیای سیاست بیش از این که دنیای ایدهها باشد دنیای قدرت است. میان قدرت و ایده باید رابطه نزدیکی باشد. این حرفها را دیگرانی هم در خارج زدهاند ولی بسرعت به حاشیه رفتهاند. در شرایط کنونی همان کسانی که علیه آنان حرف میزد، قدری از این فضا بهرهمند میشوند.
به نظرم یک دو راهی قرار خواهد داشت که هر دو سویش زیان است. ولی ایده او بیشتر ناشی از این است که سیاست به امری شخصی تقلیل یافته و گویی ارادههای افراد به تنهایی منشأ اثرات تعیین کننده است. بعلاوه براندازی قابل جمع با اصلاحطلبی نیست.
فارغ از این که با کدامیک موافق باشیم یا خوب بدانیم راه میانبری هم وجود ندارد. برخی خواستهاند تحت عنوان تحولخواهی راه میانه نشان دهند در حالی که تحولخواهی بر مضمون و محتوا تاکید دارد که هم میتواند شامل اصلاحطلب شود و هم برانداز. در حالی که این دو شیوه فعالیت سیاسی هستند. مثل زمان انقلاب که همه برانداز شدند با محتواهای کاملا متفاوت و حتی متضاد از یکدیگر. شیوه و راهبرد سیاسی قابل میانبر زدن نیست.
۲۷۲۱۸
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901376