تحلیلگر فرانسوی: ترامپ، ایران را تهدید میکند، تیلرسون حرف دیگری میزند
تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۱۷۲۱۷۹
بخش فرانسوی زبان شبکه پرس تی وی در چارچوب برنامههای اینترنتی، میزگردی را با حضور دو تحلیل گر سیاسی و اقتصادی غربی برگزار کرد که در آن بیشتر به رویکرد کشورهای اروپایی در قبال مواضع خصمانه اخیر آمریکا ضد ایران پرداخت.
پیتر دو براک تحلیل گر مسایل سیاسی و بین المللی از پاریس درباره رویکرد اروپا در قبال ایران بعد از سخنرانی تهدید آمیز دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا گفت: در واقع دیپلماسی اروپایی در قبال ایران در دو بخش قابل توضیح است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از نظر ژئوپولیتیک، دیپلماسی اروپایی به نوعی مجبور است در کنار دیپلماسی آمریکایی قرار گیرد که خود دیپلماسی آمریکایی هم راستا با دیپلماسی صهیونیست است، اما از دیدگاه ژئواکونومیک، اروپا هیچ نفعی در این نمیبیند که توافقنامه هستهای از بین برود. میتوان گفت که یک رویکرد دوگانه را از سوی اروپا شاهدیم.
بر این اساس است که خانم فلورانس پارلی وزیر دفاع فرانسه به همراه خانم فدریکا موگرینی نماینده سیاست خارجی اتحادیه اروپا راهی واشنگتن میشوند تا در این زمینه بر دولت آمریکا فشار وارد کنند؛ همین طور بر کنگره آمریکا تا این توافقنامهای را که گروه پنج به علاوه یک، یکطرف آن است همچنان باقی بماند. از سوی دیگر شاهدیم که آژانس بین المللی انرژی اتمی اخیرا تاکید کرده است که کنترلهای مربوط به برنامه هستهای ایران بدون هیچ مشکلی انجام میشود و اتحادیه اروپا نیز به این گزارش برای دفاع از مواضع خودش تکیه کرده است. در این شرایط عقیده من این است که اروپا برای حفظ برجام باید نوعی تعادل میان فشارهای ژئوپولیتیک که بیشتر از جانب اسراییل وارد میشود و فشارهای ژئواکونومیک که بیشتر از جانب آمریکاست تعادل برقرار کند. اینکه واقعا اروپاییها میتوانند به شکلی جدی تعیین کننده سرنوشت این توافق باشند، واقعا از آن مطمئن نیستم.
این تحلیل گر فرانسوی در ادامه درباره این موضع دوگانه مقامات آمریکا که از یک سو برجام را رد میکنند و از سوی دیگر به گفته رکس تیلرسون وزیر امور خارجه آمریکا مدعی میشوند که بر سر روابط تجاری میان ایران و اروپا مانع تراشی نخواهند کرد، گفت: من با شما موافقم. در عمل تیلرسون در دولت آمریکا مقامی است که به نوعی خارج از نت مینوازد که به نظر من این ارادی است و شاید در ادامه درباره آن صحبت کنیم.
تیلرسون گفته است که تحریمی علیه ایران در کار نخواهد بود و این کشور را تروریست نمیداند و از این قبیل مواضع؛ وی به این ترتیب تا اندازهای مواضع تند رئیس جمهور آمریکا را تعدیل کرد. این درست است که دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا مواضع تند و پرحرارتی علیه ایران، حزب الله و حماس و ... اتخاذ میکند، اما در عمل به واسطه اتحاد ظریف ژئواستراتژیک و ژئوپولیتیک و نظامی با پوتین، به ایران خیلی خدمت کرده است و ایران امروز بیش از هر زمانی در منطقه قدرتمند است. بر این اساس است که مشاهده میکنیم دولت (موسوم به) اسلامی داعش (گروه صهیونیستی تکفیری) در حال از بین رفتن است و اوضاع در سوریه نیز به سوی ثبات پیش میرود.
ایران در این میان شراکتهای مطلوبی را با چین و ترکیه نیز برقرار کرده است که رو به توسعه نیز هست. بر این اساس دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا باید بین فشار شدید صهیونیستها از یک سو و توسعه ژئواکونومیک بسیار سریع ایران تعادل برقرار کند؛ چون ایران همچنان که صحبت اش است در زمینههای نفت و گاز به چین نزدیکتر شده است. از سوی دیگر باید این منطق دوری جویی از دلار آمریکا در معاملات تجاری را که گروه بریکس اجرا میکند و روسیه و چین عضو آن هستند، در نظر گرفت که باز هم به ایران در تقابل با آمریکا کمک میکند. به همین علت فکر میکنم دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا بی میل نیست که فشار را بر ایران نگه دارد تا از سقوط دلار نیز جلوگیری کند.
دو براک درباره فشارهای کشورهایی مانند عربستان سعودی بر دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در رابطه با ایران گفت:
عربستان سعودی در کنار اسراییل به تضعیف توافق هستهای تمایل دارند و آن را تشویق میکنند. اما در عین حال بر این باورم که عربستان نیز خودش بازی سختی را در پیش گرفته و در منطقه اتحادهای جدیدی در حال شکل گیری است و مشارکت سه گانه آمریکا و اسراییل و عربستان بسیار شکنندهتر از آن است که خیلیها فکر میکنند. باز تاکید میکنم که دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا بازی دوگانه و حتی سه گانهای را در سطوح مختلف در پیش گرفته است. آن تندی و حرارت در سخن با عمل همراه نمیشود. من بر این عقیده ام که رئیس جمهور آمریکا در عمل هر روز خدمات کمتری به منافع صهیونیستها ارائه میکند. امروز حتی عربستان سعودی نیز درباره ادامه وفاداری به محور آمریکا-صهیونیستها مردد است آن هم در حالی که دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا بیش از پیش به سمت روسیه متمایل میشود.
پیتر کوئینگ، تحلیل گر امور سیاسی و اقتصادی از سوئیس به عنوان یکی از دو میهمان این برنامه، از دیدگاه اقتصادی به پرسشی درباره اراده واقعی اروپا برای تجارت با ایران پرداخته و گفت: طبیعی است اروپا بالاخص فرانسه و آلمان با توجه به قراردادهایی که با ایران منعقد کرده اند تلاش میکنند برجام حفظ شود. از سوی دیگر از زمان امضای توافق هستهای با ایران، آژانس بین المللی انرژی اتمی تاکنون هشت بار از تاسیسات هستهای این کشور بازدید کرده و هربار مسیر صحیح برنامه هستهای ایران را تایید کرده است. بنابراین برای اروپاییها هیچ دلیلی وجود ندارد که بتواند برجام را زیر سوال ببرد.
پیتر کوئینگ، درباره فشارهای آمریکا بر اروپا درباره روابط با ایران و اینکه اروپاییها علی رغم این فشارها به روابط اقتصادی و تجاری با ایران ادامه میدهند و به آن عمق میبخشند یا نه، گفت: من فکر میکنم اروپاییها در این مسیر قرار دارند. زیرا منافع آنها از این مسیر تامین میشوند. همچنانکه گفتم پای صدها میلیون یورو قرار داد در میان است. ایران نیز از این رابطه منتفع میشود. یادمان نرود که در پایان نشست گروه بیست در ژوییه در هامبورگ خانم مرکل صدر اعظم آلمان به روشنی با اشاره به نه فقط کشورش آلمان بلکه با اشاره به اروپا و اتحادیه اروپا گفت که وقت آن رسیده است که ما مسئولیت را در دست بگیریم؛ و در واقع وقت آن رسیده است که اروپا چشم هایش را باز کند و مشاهده کند که آینده تنها در گروی روابط و پیوندهای نزدیک و دیکته شده با آمریکا قرار ندارد بلکه باید همچنین با شرق نیز ارتباط و پیوند برقرار کرد؛ با کشورهایی مانند روسیه و چین و ایران؛ در واقع با منطقه اورآسیا که دارای ثبات زیادی است.
پیتر دو براک درباره همراهی سیاست اروپا با آمریکا در بحثهای مربوط به قدرت دفاعی و موشکی ایران و همچنین نقش ایران در منطقه گفت: خیلی ساده است. اروپا در این زمینه با مواضع و منافع آمریکا همراهی نمیکند و در واقع مراقب منافع صهیونیست هاست. اسراییل بزرگترین تهدید برای ایران است و در عین حال از بابت دفاع موشکی ایران بسیار نگران است. به خاطر این است که ارتش اسراییل علاقهمند است موشکهایی را در مرز سوریه مستقر کند تا با آنها ایران را تهدید کند. زیرا اسراییل از بابت اقداماتی که ممکن است ایران و حزب الله علیه آن انجام دهند بسیار بیمناک است.
پیتر کوئینگ، تحلیل گر امور سیاسی و اقتصادی از سوئیس، درباره مانع تراشی رژیم صهیونیستی بر سر روابط ایران و اروپا و به طور کلی ایران و جهان خارج گفت: این درست است که رژیم صهیونیستی فشار روانی زیادی نه تنها بر آمریکا بلکه بر اروپا تحمیل میکند. شما شاید بدانید که آمریکا و اسراییل با هم برنامهها و نقشههای تشکیل اسراییل بزرگ از فرات تا نیل را دنبال میکنند که در این نقشه ایران از بین میرود. این البته یک رویا بیشتر نیست، اما اسراییل با کمک آمریکا هر کاری برای رسیدن به این چشم انداز انجام میدهد. به همین دلیل است که اسراییلیها فشار زیادی را بر تمامی دولتهای آمریکا وارد میکنند. من کاملا با این موافقم که باید به حقایق و واقعیتها توجه داشت و اروپاییها نیز باید به این واقعیت توجه کنند ایران نه برای اسراییل و نه برای باقی جهان تهدیدی محسوب نمیشود، ایران هرگز به کسی بدی نکرده است؛ ایران هرگز مهاجم نبوده است و حتی در جنگ با عراق چنین نبوده است. ایران یک کشور صلح جو است و فکر میکنم به این روند ادامه خواهد داد. فقط باید به حاکمیت ملی ایران احترام گذاشت که البته آمریکاییها چنین نمیکنند. در سوی دیگر ایران نیز با تکیه بر منابع عظیم نفت و گازش به روابط با خارج از مرزهایش توجه دارد و امروز به عقیده من ایران در مسیر خوبی در روابط اش با جهان قرار دارد.
دو براک درباره اینکه آمریکاییها نمیخواهند حاکمیت ملی ایران را محترم بشمارند؛ گفت: بله. باید بگویم که توسعه ایران و وجود یک ایران قوی در منطقه تامین کننده منافع فوری آمریکا در حوزه اقتصادی نیست. از سوی دیگر باز هم از نظر ژئوپولیتیک آمریکا علاقهای به این ندارد که اروپا یک قاره یکدست و متحد باشد بنابراین مشارکتهای اقتصادی بین ایران و روسیه و چین و اتحادیه اروپا را در راستای منافع خودش نمیبیند. بر این اساس است که آمریکاییها فشارهای خود را وارد میکنند. اما باز هم تکرار میکنم که حرف و عمل رئیس جمهور آمریکا یکی نیست. آمریکاییها اندکی فشار به ایران وارد میکنند اندکی به اروپا، تا به این ترتیب تضمینهایی را به صهیونیستها داده باشند، اما همزمان واقعا مطمئن نیستم که این مواضع در عمل به جایی برسد. فکر نمیکنم که کنگره آمریکا در این مسیر حرکت کند و تحریمهای جدیدی را وضع نماید.
منبع: الف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۱۷۲۱۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پولیتیکو: ۳ دولت اخیر آمریکا در مقابل ایران ناکام شدند
خبرنگار نشریه پولیتیکو میگوید: وقتی از یک مقام آمریکایی پرسیدم استراتژی بایدن در قبال ایران چیست، با خنده گفت: من یک پاسخ برای آنها دارم؛ دولت بایدن هیچ استراتژیای در قبال ایران ندارد.
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: پولیتیکو به قلم یک اپوزیسیون ایرانی میافزاید: اگر بایدن بخواهد به هرجومرج رو به افزایش در خاورمیانه پایان دهد، باید با یک استراتژی مشخص به میدان بیاید. بیشتر تهدیداتی که متوجه منافع آمریکا است، از جانب ایران است. ایران در آستانه دستیابی به بمب اتم قرار دارد. نیروهای نیابتی آن در حال گسترش اقدامات خود هستند. آنگونه که حمله اخیر به اسرائیل نشان داده، برنامه موشکهای بالستیک ایران در حال تقویت شدن است.
مقامات در واشنگتن بر سر نحوه تعریف کلمه استراتژی اختلافنظر دارند و بسیاری از این کلمه به صورت عمومی استفاده میکنند. من از بسیاری از سیاستگذاران شنیدهام که آنها از نامگذاری برخی اسناد به عنوان استراتژی که در واقع استراتژی نیستند گلایه دارند. این اسناد در واقع بحثهایی انتزاعی هستند که اغلب به چالشهای فوری و مهم سیاست خارجی نمیپردازند. اگر هدف نهائی تلاش شما حل مشکل نباشد، در آن صورت شما استراتژیای برای آن موضوع نخواهید داشت.
بنابراین وقتی مسئولان سیاست خارجی برای توصیف رویکرد بایدن در قبال ایران از کلماتی مانند «مهار»، «تنشزدایی»، «بازدارندگی» و «مدیریت ریسک» استفاده میکنند، برداشت من از این کلمات تنها تاکتیکهای مختلف است نه یک استراتژی مشخص. ایران یک مشکل است اما به نظر نمیرسد که برنامهای منسجم برای حل آن در سر داشته باشد.
در دوران ریاستجمهوری اوباما، دولت میخواست مشکل برنامه هستهای ایران را حل کند. دولت همچنین راهی برای رسیدن به آن هدف داشت و آن بهکارگیری تلفیقی از تحریمها و دیپلماسی بود؛ تلاشی که دولت اوباما از تیم جورج بوش پسر به ارث برده بود. آن استراتژی جواب داد و توافق هستهای ایران متولد شد. بسیاری از ناظران میگویند برجام به اندازه کافی خوب نبود و برخی میپرسند استراتژی واقعی اوباما درباره ایران چه بود؟ برخی او را به تلاش برای ازسرگیری روابط با ایران، به عنوان یک دشمن دیرین آمریکا متهم کردهاند. اوباما امیدوار بود توافق هستهای بتواند منجر به بهبود کلی روابط با ایران شود، اما به نظر من این یک امیدواری بود و نه بخشی از استراتژی.
دونالد ترامپ با به خطر انداختن توافق هستهای استراتژی و امید دولت اوباما را از بین برد. اما از این جهت ترامپ نیز حداقل استراتژی مشخصی برای خود داشت. هدف اعلامی او تغییر رفتار حکومت ایران بود نه خود حکومت. تغییر رفتاری که دولت ترامپ به دنبال آن بود بسیار بنیادین بود، اما در تئوری این درخواست منجر به دنبال کردن سیاست تغییر حکومت شد، نه حل مشکل. تاکتیک ترامپ فشار حداکثری بود، با چاشنی تحریمهای سنگین و دیگر اقدامات تنبیهی. واضح است که این استراتژی جواب نداد. بایدن با هدفگیری نهچندان قاطعانه احیای برجام و یک استراتژی غیر ایدهآل برای دستیابی به این هدف پا به کاخسفید گذاشت. او چند شرط برای این هدف گذاشت، از جمله اصرار بر اینکه ایران باید موافقت کند که در آینده بر سر یک توافق سختگیرانهتر و بلندمدتتر مذاکره نماید. دولت او چنان دیرهنگام به پای میز مذاکره برگشت که تلاش برای احیای برجام حتی قبل از روی کار آمدن یک دولت تندرو در تهران به دلیل درخواستهای طرف آمریکایی سرنوشت نامعلومی پیدا کرده بود.
از وقتی که تلاشها برای احیای برجام به در بسته خورد، تیم بایدن تصمیم گرفت به برخی پیروزیهای کوچک که میتوانست در مواجهه با ایران کسب کند بسنده نماید. آنها چند آمریکایی زندانی را به خانه برگرداندند هرچند که در قبال آن مجبور به پرداخت رقم قابلتوجهی وجه نقد شدند. آنها همچنین از طریق ابزارهای تکنولوژیک به حمایت از جنبش اعتراضی در ایران پرداختند.
دولت بایدن همچنان تحریمهای دولت ترامپ علیه ایران را حفظ کرده است. اما از آنجایی که اجرای این تحریمها را محدود کرده یا به دلایلی خارج از کنترل واشنگتن این تحریمها به اندازه کافی به ایران فشار نیاوردهاند، تغییری در رفتار حکومت ایران بروز نکرده است. در حال حاضر صادرات نفت ایران افزایش یافته است. احتمالا دولت بایدن به این نتیجه رسیده که هیچ راه واقعبینانه و مستقیم برای «حل» مشکل ایران وجود ندارد. تردیدی نیست که این یک مشکل دشوار است. دیگر این است که روسیه و چین که زمانی درخصوص ایران با آمریکا همکاری میکردند اکنون به دلیل تنشهایی که خود با واشنگتن دارند در حال کمک به تهران برای دورزدن تحریمها هستند. دولت بایدن حتی پس از حمله ۷ اکتبر حماس به اسرائیل، همچنان به پیگیری چشمانداز بزرگتر خود یعنی «یکپارچگی منطقهای» برای خاورمیانه ادامه میدهند. مشکلی که دولت بایدن به دنبال حل آن است، شکاف و اختلاف بین اسرائیل و دولتهای عربی است. آمریکا امیدوار است شاهد برقراری روابط دیپلماتیک میان اسرائیل و عربستان باشد.