قرباني شايعات شدم/همه ميگفتند روزي جايگزين جمشيد هاشم پور ميشوم/برخي بازيگران امروز آبروي خود را براي فالوور بيشتر ميبرند
تاریخ انتشار: ۱ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۱۹۵۷۰۴
خبرگزاري آريا - بازيگر سينما گفت: من قرباني شايعات شدم. شايعات فراواني براي من بهوجود آوردند که باعث شد نگاه برخي از دوستانم که با آنها کار کرده بودم را هم تحتالشعاع قرار گيرد. همين عوامل باعث شد ناخواسته از کار دور شدم.
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگي خبرگزاري ميزان بسياري از بازيگران سينما در برههاي از زمان با حضور در آثار متنوع و پر تعداد بر سر زبانها افتاده اند و تاريخ ثابت کرده به همان اندازه ميتوانند به يکباره از اين عرصه دور شوند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فرهاد مهاديان از جمله بازيگراني است که در دهه هفتاد فعاليتهاي پرتعدادي را در سينما تجربه کرد اما به يکباره به طور کامل از عرصه بازيگري فاصله گرفت.
فرهاد مهاديان 28 ارديبهشت ماه 1353 در تهران به دنيا آمد. تحصيلات خود را در رشته مهندسي معدن ادامه داد و موفق به اخذ مدرک ليسانس از دانشگاه آزاد اسلامي شد.
او فعاليت هنري خود را با فيلم "آژانس شيشهاي" آغاز کرد و فيلمهايي مانند منفي هجده، راز شب باراني، مردي از جنس بلور را بازي کرد.
پس از آژانس شيشهاي به عرصه بازيگري تلويزيون نيز راه يافت. مجموعه هاي "همسفر"، "دختران"، "راز شيوا"، "کلانتر" و "نقش بر آب" عمده فعاليت هاي تلويزيوني مهاديان را تشکيل ميدهد.
وي همچنين چند سالي به کار خوانندگي پرداخت و آلبومهايي نيز مانند "مصلوب عشق" روانه بازار کرده است. شايد يکي از دلايل دوري مهاديان از بازيگري را بتوان علاقه او به عرصه موسيقي دانست زيرا پس از انتشار اولين آلبومش به سرعت از بازيگري فاصله گرفت.
به همين بهانه، خبرنگار گروه فرهنگي خبرگزاري ميزان، سراغ اين بازيگر کم کار روزهاي حال حاضر سينما رفته و با وي درباره عمده فعاليتهاي اش به گفتوگو نشسته است.
فرهاد مهاديان اين روزها مشغول چه کاري است؟ آيا بازيگري را کاملاً کنار گذاشته ايد؟
نه به هيچ وجه بازيگري را کنار نگذاشتهام. کم کار هستم اما اگر کار خوبي باشد بازي ميکنم و در همين راستا بهتازگي بازي در سريالي به نام "نگهبان زمين" را به پايان رساندهام که براي شبکه سوم سيما آماده شده و فکر ميکنم که بهزودي پخش خواهد شد.
کمي درباره "نگهبان زمين" بگوييد. داستان اين سريال چيست؟
اين سريال به کارگرداني "علي رامشه" درباره قصه زندگي يک محيط بان جوان است. اين محيط بان علاوه بر دغدغههاي کاري و سختيهاي پيش روي شغل محيط باني با اتفاقي عاطفي روبرو ميشود و همين اتفاق درام داستان را به وجود ميآورد.
به جز نگهبان زمين در اثر ديگري هم حضور داريد؟
فعلاً بعد از اين سريال پيشنهاد جديدي به من نشده است و ميشود گفت که در عرصه بازيگري بيکار هستم.
دليل اين کمکاري زياد شما طي ساليان اخير چه عاملي بوده است؟
کم کاري من در بازيگري به فعاليت موسيقيايي من بر ميگردد. از زمانيکه آلبومهاي موسيقي خود را راهي بازار کردم و توانستم به موفقيتهايي در زمينه موسيقي دست پيدا کنم متعاقباً در عرصه بازيگري برخوردهاي خوبي با من نشد.
اين روزها بسياري از بازيگران خواننده هم هستند اما کنار گذاشته نميشوند. چه چيزي باعث بروز اين اتفاق براي شما بود؟
دوستان در آن زمان حضور من در موسيقي را برنميتابيدند و فعاليت من به عنوان بازيگر و خواننده براي آنها قابلقبول نبود. همين شد که مشکلات فراواني را در عرصه بازيگري براي من بهوجود آوردند تا جايي که کاملاً کنار گذاشته شدم.
مشکل خواننده شدن بود يا شخص شما؟
در حال حاضر اگر بازيگري خواننده شود آنچنان برخورد منفي با وي نميشود، اما نميدانم چرا همه با من برخورد بدي کردند و به نوعي دود اين قضيه به چشم من رفت و بعد از آن همه به راحتي از بازيگري به موسيقي روي آوردند.
خواننده شدن باعث شد پيشنهاد بازي نداشته باشيد؟
من قرباني شايعات شدم. شايعات فراواني براي من بهوجود آوردند و همين شايعات نگاه برخي از دوستان که با آنها کار کرده بودم را هم تحتالشعاع قرار داد. همين عوامل باعث شد ناخواسته از کار دور شدم.
چرا بعد از دور شدن از شايعات دوباره بازنگشتيد؟ هيچ پيشنهادي وجود نداشت؟
در آن سالها فاصله زيادي بين آخرين بازي من ايجاد شد. وقتي بازيگري به مدت طولاني از بازيگري فاصله بگيرد بازگشت او بسيار سخت ميشود. من فراموش شده بودم و بايد چند برابر تلاش ميکردم تا يادشان بيايد که روزي بازيگر بودهام.
اما شنيديم که سال گذشته در فيلمي تازه بازي کرديد.
بله. سال گذشته و پس از سالها دوري در فيلم "ناکوک" به کارگرداني "امير پورکيان" به ايفاي نقش پرداختم که آن هم هنوز در اين چرخه نامعلوم اکران سرگردان شده و اطلاعي از زمان اکران آن ندارم.
بازي در ناکوک آن هم بعد از سالها دوري سخت نبود؟
اتفاقاً در فيلم ناکوک نقش بسيار خوبي داشتم و تلاش خود را به حضور دوباره در سينما انجام دادم. اما اينبار هم شانس با من يار نبود و همه چيز دست به دست هم داده تا من از سينما دور باشم.
در حال حاضر اوضاع به چه صورت است؟ هنوز هم به اين کم کاري ادامه ميدهيد؟
همچنان پيشنهادات زيادي براي بازي دارم، اما دوري از بازيگري باعث شد کمي ريزبينانهتر به اين عرصه فکر کنم. آثار سينمايي اين روزها اکثراً به سمت طنز و کمدي رفته که کلاً براي بازي من مناسب نيستند و ترجيح ميدهم در آنها به ايفاي نقش نپردازم. من بازي در اينچنين کمديهايي را نه بلدم و نه دوست دارم که تجربه کنم.
پس چگونه ميخواهيد به سينما بازگرديد وقتي نميخواهيد در چنين آثاري بازي کنيد؟
همواره اميدوارم ژانرهاي جديدي به سينماي ايران اضافه شود. متأسفانه اين روزها ژانر در سينماي ايران کمرنگ شده و اکثر آثار يا کمدي و درام عاشقانه هستند، در صورتيکه ژانرهاي اکشن، پليسي و وحشت بسيار پرمخاطب هستند.
مشکل متن و هزينههاي ساخت سينماي اکشن زياد است. شايد همين باعث شده کسي سراغ اين ژانر نرود. نظر شما چيست؟
شايد ساخت آثار اکشن و پليسي هزينهبردار باشد، اما بالاخره سينماي ما بايد يک روز به اين نوع از سينما برود. مخاطب سينما به تنوع نياز دارد. با روند فعلي شک نکنيد که مخاطبان خود را از دست خواهيم داد.
دليل اصلي افت مخاطب از نظر شما چيست؟
اين روزها توليدات بالا رفته است و در کنار اين قضيه بليت سينما هم افزايش قيمت داشته، اما ما هر روز با افت تعداد مخاطب روبرو هستيم. يکي از بزرگترين دلايل اين افت مخاطب عدم تنوع در آثار است.
يعني تنها راه نجات سينما افزايش نوع ژانر است؟
وقتي ما بتوانيم در ژانرهاي مختلف فيلم خوب ارائه کنيم مخاطب امکان انتخاب پيدا خواهد کرد و مجبور نيست ميان چند فيلم تکراري اجباراً يکي را ببيند. همين امر يعني تنوع در آثار مخاطبان از هر طيف را به سينما خواهد کشاند. يکي از حوزههايي که کاملاً مغفول مانده سينماي کودک است. اگر سينماي کودک توسعه پيدا کند به راحتي بسياري از خانواده ها به سينما خواهند آمد.
سينماي کمدي سينماي پرفروش اين روزها است. سينماي کمدي اين روزها را دوست داريد؟
شايد اگر در روز سه فيلم در سه ژانر اکران شود تماشاگر هر سه فيلم را ببيند. سينماي امروز تمام انرژي خود را براي توليد آثار کمدي گذاشته است. برخي از اين آثار بد نيستند، اما عمده آنها هيچ ارزش معنوي ندارند.
پس به نظر شما عدم تنوع در آثار سينمايي تنها دليل افت در تعداد مخاطبين است؟
متأسفانه اتفاق ناراحتکنندهتر از عدم تنوع در ژانر عدم تنوع بازيگر در آثار است. معمولاً برخي گروههاي ثابت در سينما کار ميکنند و اجازه ورود به هيچکس را نميدهند. بالاخره تماشاگر کمکم از ديدن اين آدمهاي تکراري خسته ميشود. متأسفانه اين گروهها بازيگري در تمام حوزههاي تصوير را در دست گرفتهاند.
اما هنوز برخي آثار کمدي با بازيگران تکراري مي فروشد. اين عجيب نيست؟
اين اتفاق مقعطي است. مردم صدايشان در خصوص سينما درآمده است. ميگويند ما با فيلمها و عوامل تکراري روبرو ميشويم و از اين وضع در سينما خسته شدهايم. اين خيلي بد است که ما مخاطبان خود را رفتهرفته از دست ميدهيم.
چه کسي مسئول حل کردن اين حجم از نابساماني است؟
البته اين اتفاق تماماً بر عهده هنرمندان نيست. مسئولين فرهنگي بايد راهکار و چاره ويژهاي براي اين گروهبازي در سينما پيدا کنند، تا مسئولين فرهنگي نخواهند مشکل حل نخواهد شد.
به نظر شما مشکلات انتخاب بازيگر از کجا شروع ميشود؟
من متأسفم که بگويم وقتي تعداد فالوورهاي شبکه مجازي باعث انتخاب بازيگران ميشود. چطور کارگردانان و تهيهکنندگان ما به اين نوع از انتخاب رسيدهاند؟ اين معضل بزرگي شده و کمکم تبديل به عرف شده است.
آيا تمام طرفداران مجازي يک بازيگر براي ديدن اثر او به سينما ميآيند؟
ما بايد بهدنبال مخاطب واقعي سينما باشيم. نه اينکه به هر بهانهاي واقعي يا دروغ فالوور جمع کنيم تا با اين معيار انتخاب غلظ به آثار دعوت شويم.
برخي از اين فعالان مجازي خودشان گاهي حاشيههاي دردناکي را ميسازند. اين نوع از انتخاب خطرناک نيست؟
اين اتفاق دردناکي است که برخي حتي به عمد براي خودشان حاشيه درست ميکنند تا بازديد شبکه مجازيشان بيشتر شود. اينها به هر بهانهاي شايعه ميسازند و حتي آبروي خود را ميبرند تا فالوور بيشتر داشته باشند.
تا به حال با اين نوع از انتخابها به صورت مستقيم برخورد داشته ايد؟
من با کارگرداني برخورد داشتهام که بازيگر اول خود را به هيچوجه قبول نداشته و وقتي پرسيدهام چرا وي را انتخاب کردهاي گفت فقط براي فروش در گيشه اين کار را کردم وگرنه وي را به هيچ عنوان براي کارم نميپسندم.
به نظر شما افزايش فالوور يک هنرمند در فضاي مجازي چگونه امکان پذير خواهد بود؟
برخي از هنرمندان در اينستاگرام خود کارهاي عجيب و غريب ميکنند تا وسايل تفريح را فراهم کنند، چون ميدانند هرچه لودگي و حماقت بيشتر باشد بقيه بيشتر خنديده و مخاطبانشان افزايش پيدا ميکند.
براي اين روند اشتباه چه آينده اي پيش بيني ميکنيد؟
بدون شک محکوم به شکست است. سينما نشان داده شده که برخي اتفاقات بهصورت تب رشد کرده و سريعاً فروکش ميکند و اين تب شبکههاي مجازي بدون شک روزي با شکست روبرو خواهد شد.
بعد از گذشت ساليان سال از حضورتان در قامت بازيگر آرزوي برآورده نشده اي داريد؟
من آرزوهاي زيادي براي بازيگري دارم. ذات هنر بر آن است که آرزوها در آن بيپايان باشد. هميشه براي يک بازيگر نقشي هست که آرزوي بازي در آن را داشته باشد.
آن نقشي که آرزوي بازي کردنش را داريد چگونه نقشي است؟ چه طور ميخواهيد به آن دست پيدا کنيد؟
همواره ورزش کردهام و سعي دارم سالم زندگي کنم تا سينماي ما روزي بعد از تنوع ژانر براي من نقشي در ژانر اکشن داشته باشد. در ابتداي بازيگري همه ميگفتند تو ادامهدهنده راه بازيگران اکشن مثل جمشيد هاشمپور هستي، اما متأسفانه به يکباره همه چيز تغيير کرد.
سينماي مورد نظر شما يا همان سينماي قهرماني سالهاست که منسوخ شده است، چرا؟
سينماي امروز به الگو و قهرمان نياز دارد. الگوهايي با اخلاق و ورزشکار که جوانان با ديدن آنها تشويق به انجام اين اعمال خوب شوند. اما سينماي اين روزها به هيچوجه الگوهاي خوبي را به جامعه معرفي نميکند.
جايزه گرفتن در جشنواره فجر را دوست داريد؟ اين هم جزو آرزوهاي بازيگري فرهاد مهاديان است؟
رفتن به جشنواره فجر و دريافت سيمرغ بلورين براي من اهميت زيادي دارد. وقتي توليدات و افراد متنوع باشند جايزه به همه ميرسد، اما هماکنون به عده محدودي از افراد جايزه ميرسد.
برخي بازيگران با چندين کار به فجر مي روند و برخي آرزوي حضور دارند. اين تقسيم کمي ناعادلانه نيست؟
قعطاً همين طور است. هر سال که ميگذرد برخي بازيگران سه تا چهار فيلم در جشنواره حضور پيدا ميکنند و سيل عظيمي از بازيگران ما بابت اين روند بيکار شدهاند. اين توزيع ناعادلانه نقش در سينما واقعاً بسياري را با مشکلات فراواني روبرو کرده است.
با اين وضع آيا انگيزه اي براي حضور در فجر باقي مانده است؟
مهمتر از جواب اين سوال، براي من سؤال است که اين بازيگران که چهار پنج تا فيلم در جشنواره دارند با چه انگيزهاي به جشنواره ميروند. اينها خودشان با خودشان رقابت ميکنند و اين رقابتي کاملاً بيمعنا است. حال اگر سه فيلم با سه بازيگر متفاوت به جشنواره بيايند رقابت واقعي رخ خواهد داد.
با تمام اين اوصاف نميخواهيد به سينما برگرديد؟
اين روزها براي بازي در 5 فيلم به من پيشنهاد شده است. اما تأسفبار است که بگويم آنها دنبال بازيگر سرمايهگذار هستند و يا ميگويند با آمدنت اسپانسر جذب کنم. خيلي بد است که خود بازيگر دنبال بودجه باشد و بدتر اينکه من به علت اينکه ميتوانم پول تزريق کار کنم انتخاب شوم.
شايد به همين خاطر آثار کمي شبيه هم شدهاند يعني بيشتر از اثر نوع تبليغات آن مهم است؟
دقيقاً همين طور است. وقتي اسپانسر غيرحرفهاي وارد کار شود همهچيز به ويتريني براي آن اسپانسر تبديل ميشود و کار هنري به يک محصول تبليغاتي تبديل ميشود. ما نياز به حمايتهاي مسئولين فرهنگي داريم. اگر براي ادامه راه سينما حمايت مسئولين فرهنگي نباشد کار از اين هم بدتر ميشود.
انتهاي پيام/
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۱۹۵۷۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای بازیگرانی که مهاجرت کردند | وضعیت رفتگان اغتشاشات ؛ از تاکسی اینترنتی تا بازی تنها در حد چند دقیقه رقص!
به گزارش همشهری آنلاین، دیرباز بازیگران و هنرمندان بسیاری برای ادامه مسیر کاریشان از کشور مهاجرت کردند، عدهای هم کار حرفهای خود را در دیگر کشورها دنبال کردند؛ اما ارتباطشان را با میهنشان قطع نکردند؛ ۲ گروهی که حتما سرنوشت متفاوتی دارند.
جدایی از وطن اتفاقی است که نفسش ضرر است، حال اگر با ضرری دیگر همراه باشد شرایط مشخصی پیدا خواهد کرد.
هنرمندان بسیاری هم با هدفهای متفاوت مهاجرت کردهاند، عدهای بعد از مهاجرت، عداوت با وطن را هم انتخاب کردند و عدهای ارتباطشان را با خاکشان قطع نکردند.
به بهانه سخنان اخیر اشکان خطیبی، بازیگری که در ایران شرایط موفقی داشت و به گفته خودش بعد از مهاجرت «به همه چیز پشت پا زده است.» قصد داریم تا به مسیر بازیگرانی که فعالیت در دیگر کشورها را انتخاب کردهاند.
از اینجا رونده و از اونجا مونده؛ از بیماربری تا تاکسی اینترنتیبرای بازیگران یک نقش خاص آغازگر مسیر درخشش در آسمان هنر است، شاید اگر همین الان هم به چند بازیگر چهره فکر کنید به یادبیاورید که هرکدام با چه نقشی در ذهنها ماندگار شدهاند.
شاید یکی از ماندگارترینهای سینما و تلویزیون نقشی است که نه در ایران، بلکه در کشورهای منطقه هم ماندگار شده است؛ مختار ابن ابی عبید ثقفی، قهرمان تاریخی سریال مختارنامه. ماندگاری این سریال تا جایی است که تصویر فریبرز عربنیا را روی ضریح مختار در مسجد کوفه قرار داده است.
فریبرز عربنیا تمامی این اعتبار را رها کرد، به کانادا رفت و امروز راننده خودرو بیماربر است.همچنین تنها چند روز از اظهارات ارژنگ امیرفضلی بازیگر ایرانی بعد از مهاجرت به کانادا گذشته است، او که بازیگر نقش ماندگار مجموعه «سلام» بود، امروز راننده تاکسی اینترنتی در این کشور است.
رفتگان اغتشاشات سال گذشته، امیدی که خالی ماندن سالن نمایش ختم شداغتشاشات و ناامنیهای سال گذشته باعث شد تا برخی سلبریتیها به امید حمایتهای خارج از کشور مهاجرت کنند.
از این گروه خیلی حرفی از شرایطشان بیرون نیامد، اما چندی پیش اشکان خطیبی که بازیگری بهتری نسبت به باقی این افراد بود گفت که «از کارهایی که خارج از ایران انجام دادهام راضی نیستم.»
حمید فرخنژاد، مهناز افشار، برزو ارجمند و احسان کرمی افرادی بودند که همزمان با اشکان خطیبی از کشور خارج شده بودند.
مهناز افشار، اخراج حتی از جمع اپوزوسیونمهناز افشار بعد از خروج از ایران به واسطه شرایط ملتهب آن زمان با کمک بخشی از افراد در یک برنامه استعدادیابی بهعنوان داور انتخاب شد، بعد از آن دیگر در رویداد هنری مشخصی حضور نداشته است.
اوج شرایط مهناز افشار جایی اتفاق افتاد که در یک تجمع توسط ایرانیان خارج از کشور و البته برخی از جامعه اپوزوسیون جمهوری اسلامی بیرون انداخته شد.
برزو ارجمند، بازی تنها در حد چند دقیقه رقصبرزو ارجمند با استفاده از اعتبار خانوادگیاش تبدیل به بازیگر معتبری در کشور شد، بازیگری که نام انوشیروان و البته داریوش ارجمند همیشه باعث میشد تا احترامش حفظ شود، هنوز هم به خاظر دارم نمایش ارس را که در نقش یکی از مرزبانان فداکار مرز ارس بازی میکرد.
امروز برزو ارجمد فعالیت هنریاش محدود شده به حضور در کنسرت خوانندههای خارج نشین تا شاید مخاطب صدایش کند و برزو کمی آن رقص معروفش را روی سن انجام دهد.
فرخنژاد، تنها یک مصاحبه و شرکت در فستیوال هنری با فیلمی که با حمایت وزارت ارشاد ساخته شده بودحمید فرخنژاد هم از روزی که ایران ترک کرد تنها در یک مصاحبه تلویزیونی جلوی دوربین رفته است، بازیگری که جز حلقه سلبریتیهای ایرانی بود و حالا مدتها است تجربهای در بازیگری ندارد.
البته فرخنژاد در یک فستیوال سینمایی در کانادا شرکت کرد، اما همین حضور او هم با فیلم «میجر» اتفاق افتاد، اثری سینمایی که با حمایت بنیاد فارابی ساخته شد تا فرخنژاد تنها عملکرد هنری بعد از مهاجرتش را هم از ایران داشته باشد.
نمایشی که مشترکا روی صحنه نرفت ...همه ظرفیت از ایران رفته در سال گذشته باهم یک نمایش را روی صحنه بردند، بازیگرانی که هرکدام سالن یک نمایش را در ایران پر از مخاطب میکردند، نمایششان بعد از چند اجرای محدود به دلیل عدم استقبال روی صحنه نرفت.
اتفاقی که سابقه داشت ...این آینده برای این افراد غیرقابل پیشبینی نبود، پیش از این هم بازیگرانی بودند که اتفاقات سیاسی را دستاویز کردند تا از کشور مهاجرت کنند، رامسین کبرینی بازیگری که بعد از سریال ستایش چهره شد و بعد از خروج از ایران به دلیل نداشتن کار هنری به فعالیت دیگری روی آورد.
رابعه اسکویی هم دیگر بازیگری است که رفت و بعد از شکست به میهن بازگشت و امروز مقابل دوربین به ایفای نقش میپردازد.
کد خبر 847556 منبع: فارس برچسبها اغتشاش خبر مهم مهناز افشار بازیگران سینما و تلویزیون ایران مهاجرت چهرههای مشهور