به نقل از «خبرگزاری برنا»

حقایق تکاندهنده در مورد بازی هولناک نهنگ آبی که نمی دانید

تاریخ انتشار: ۲ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۲۱۵۶۶۸

به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا؛ چند وقتی است صحبت‌های درگوشی از نهنگ آبی به صحبت‌های رسانه‌ای تبدیل شده و سخنان و هشدار‌های جدی مسئولان هم در رسانه‌ها دیده می‌شود. کار تا جایی ادامه پیدا کرد که بر خلاف خوش بینی برخی از دست اندرکاران سرگرمی‌های رایانه‌ای و مجازی، دو دختر در اصفهان به واسطه همین بازی جان خود را از دست دادند و برای شاهد نبودن تکرار چنین پدیده‌هایی در کشور، راهی جز آگاهی کامل خانواده‌ها و جوانان وجود ندارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

از همین رو بهتر است کمی بررسی فنی تری نسبت به این بازی داشته باشیم.

در گام نخست نام این بازی را بررسی می‌کنیم و ببینم که چرا نهنگ آبی را برای این کار انتخاب کرده اند. ظرافت بسیار خاصی در نام گذاری «نهنگ آبی» صورت گرفته است تا حدی که شاید معرفی این وجه تمسیه در چندین مقاله جای بگیرد.

* نهنگ‌ها کنار ساحل چه می‌کنند؟

برای کسانی که اهل مطالعه‌های حیات وحش هستند بهتر ملموس است که در فرآیندی نهنگ‌ها خود را به ساحل می‌رسانند و در آن جا می‌میرند. تلف شدن نهنگ‌ها در بیان علمی دقیقاً به علت کم آبی، فشار و خفگی جزر و مدی دریاست. حال هر چه بیشتر این پدیده تلف شدن نهنگ‌ها کنار دریا را بررسی می‌کنیم بند به بند آن را با این بازی خطرناک تطابق دهید و نتایج جالبی از آن به دست آورید. شاید بهتر باشد واژه نهنگ را هم سنگ افرادی که وارد این بازی می‌شوند و دریا را همان فضای مجازی بدانیم تا مو شکافانه‌تر پیش برویم. البته فراموش نکنید که وارد شدگان به این بازی با کمک سازندگان بازی رهبری می‌شوند.

دلیل این کار نهنگ‌ها هنوز مشخص نشده است، اما بیان شده که آن‌ها شاید راه را گم می‌کنند و یا به اشتباه رهبر خود این اقدام را انجام می‌دهند و راه برگشت را گم می‌کنند. این نظریه علمی درست باشد یا غلط تطابق بسیار زیادی با حال افرادی که وارد معرکه این بازی می‌شوند دارد.

آری؛ دختران و پسران جوان اشتباه می‌کنند و فقط کسانی که وارد آخر مرحله این بازی یعنی خودکشی می‌شوند به خوبی می‌دانند که راه برگشت را گم کرده اند. دست سازندگان این بازی در اتفاقی نبودن این نام گذاری این جاست که با ثبت نام و ورود، اعضاء نهنگ خطاب می‌شوند.

داستان ساحل نهنگ‌ها را خواندید و با نام آن هم آشنا شدید. حال کمی پیش می‌رویم و وارد این معرکه می‌شویم. اگر لینک بازی که در توئیتر و اینستاگرام برای شما ارسال می‌شود را رد کنید همه چیز سر جای خودش است، اما داستان ار جایی شروع می‌شود که شما تنها یک کلیک روی آن کنید. شما بازی را نصب خواهید کرد و دیگر از روی دستگاه شما به روش‌های متداول حذف نخواهد شد.

مدیر نهنگ‌های آبی با شما که یک نهنگ هستید تماس می‌گیرد و به شما می‌گوید شما که بازی را شروع کردید دیگر راه بازگشتی ندارید؛ و دقیقاً این مدیر همان سناریوی نهنگ‌هایی را پیاده سازی می‌کند که وقتی پشت سر رهبر خود در حرکت هستند دیگر نمی‌توانند بازگردند و وقتی به ساحل می‌رسند می‌دانند که تلف می‌شوند، اما چاره‌ای ندارند.

* سلام نهنگ ها؛ شروع کنیم؟

حال سری به مراحل مختلف و پوچ نهنگ آبی می‌زنیم. از تمامی مراحل باید مستنداتی مبنی بر انجام دادن مرحله ارسال شود.

 

با تیغ بر روی دست خود کلمه “f۵۷” را حک کنید و عکس را ارسال کنید.
ساعت ۴:۲۰ صبح از خواب بلند شوید و فیلم ترسناکی که برایتان ارسال می‌شود را تماشا کنید.
روی بازوی خود سه بار تیغ بکشید بصورتی که عمیق نباشد و عکس آن را ارسال کنید.
روی تکه کاغذی یک نهنگ را بکشید و آن را برای ما ارسال کنید.
اگر آماده تبدیل شدن به یک نهنگ آبی هستید روی پای خود کلمه “yes” را حک کنید، اگر آماده نیستید با بریدن چند جای بدنتان خود را تنبیه کنید.
یک کار با یک رمز.
کلمه “f۴۰” را روی دست خود حک کنید و برای ما بفرستید.
در شبکه اجتماعی VK هشتک”#i_am_whale” را انتشار دهید.
شما باید مغلوب ترس خود شوید.
شما باید چهار صبح بیدار شوید و به پشت بام بروید (هرچه بالاتر بروید بهتر است).
یک نهنگ با تیغ بر روی دست خود حک کنید و عکس آن را برای ما ارسال کنید.
تماشا کردن فیلم‌های روانگردان و ترسناک در تمام روز.
موسیقی‌هایی که برایتان می‌فرستیم را گوش کنید.
لب خود را پاره کنید.
چندین بار دست خود را روی نوک سوزن فشار دهید.
به خودتان تلقین کنید که شما بیمارید.
بالاترین سقفی که می‌توانید پیدا کنید و برای مدتی روی لبه آن ایست کنید.
به روی پل بروید و روی لبه آن ایست کنید.
از یک جرثقیل بالا بروید، یا برای بالا رفتن از آن تلاش کنید.
معاون ما شما را چک می‌کند که قابل اعتماد هستید.
با یک نهنگ دیگر در اسکایپ صحبت کن (بازیکنی که مثل تو بازی می‌کند).
به لبه یک سقف بلند بروید و پا‌های خود را از آن آویزان کنید.
کاری دیگر با یک رمز.
یک کار مخفی (کاری که گفته می‌شود).
با یک نهنگ (بازیکن) قرار ملاقات دارید.
با شما تماس می‌گیریم و زمان مرگ شما را خواهیم گفت، شما باید آن را بپذیرید
ساعت ۴:۲۰ صبح بلند شوید و به ریل آهن بروید (نزدیک‌ترین راه آهن)
یک روز با کسی صحبت نکنید.
قول بدهید یک نهنگ باقی بمانید.
ساعت ۴:۲۰ صبح از خواب بلند شوید، فیلم ترسناک مورد نظر را نگاه کنید، آهنگ‌هایی که برایتان می‌فرستیم را گوش کنید، یک خراش بر روی بدن خود ایجاد کنید، با یک نهنگ صحبت کنید. (تا روز ۴۹ باید همین کار را هر روز انجام دهید)

نهایتاً نیز به بازیکن گفته می‌شود از ساختمان بلندی بپرد و نهنگ خود را بردارد.

وقتی وارد بررسی روان شناسی این مراحل می‌شویم می‌بینیم که سازندگان به شدت به دنبال پائین آوردن عزت نفس بازیکنان هستند تا بهترانگیزه‌های خودکشی در فرد شد کند و همچنین بر روی مکانیزم فیزیکی بدن مانند فیلم‌های ترسناک دیدن و اختلال در ساعات خواب هم کار می‌کنند. سادگی محض است اگر کسی فکر کند حتی یک مرحله و حتی یک کلمه از این مراحل اتفاقی و بدون پس زمینه قوی است؛ آن هم در بازی‌ای که نقطه به نقطه نام گذاری آن هوشمندانه است.

فیلیپ بودکین وقتی که در سال ۲۰۱۳ از دانشکده روانشناسی روسیه اخراج شد این برنامه را نوشت و هدف خود را حذف انسان‌های بی فایده عنوان کرده است. F۵۷ که در مرحله اول باید بر روی دست بازیکن حک شود نام گروه مرگ است که خروجی آن گروه این بازی بود.

* رهبر فرزندان، شما یا بیگانگان؟

این نوشتار برای آشنایی خانواده با ماهیت و کلیات این بازی خطرناک بود تا بدانند که امروزه چه تهدید‌های مرگباری در فضای مجازی و همان گوشی‌های تلفن همراه که در دست نوجوانان آن هاست وجود دارد. بهتر است پدران و مادران هوشیار‌تر باشند و این خطر‌ها را نه تنها دور از خانه خود، بلکه پشت صفحه گوشی تلفن همراه فرزند نوجوان و یا جوان خود بدانند.

فرزندان شما خواه یا ناخواه رهبر می‌خواهند و این امری طبیعی است. شما رهبر دانای نهنگ خانواده خود باشید. اگر شما رهبر فرزند خود نشوید، فضای مجازی رهبر آن‌ها می‌شود و آنان را به ساحل مرگ می‌کشاند. هر گونه مورد مشکوک درباره این بازی مانند ارسال لینک دانلود بازی از هر منبعی را بدون فوت وقت به پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات و یا شماره ۱۱۰ اطلاع دهید.

منبع:آوای سلامت

 

منبع: خبرگزاری برنا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۲۱۵۶۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ماجرای هولناک اجیر کردن ۲ قبرکن برای قتل همسر از سوی یک کارمند بانک

رسیدگی به این پرونده از ۲۵ بهمن سال گذشته به دنبال تماس زن جوانی با پلیس در رابطه با قتل زن همسایه در دستور کار پلیس قرار گرفت. تحقیقات اولیه نشان می‌داد مقتول و همسرش با هم اختلاف داشته و صحبت‌های ضد و نقیض همسر مقتول این فرضیه را مطرح کرد که جنایت خانوادگی است. در ادامه کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت دریافتند که همسر مقتول مدتی قبل در جستجوی آدمکش بوده است.

در نهایت، با کنار هم قرار دادن مدارک و شواهد پلیسی، مرد میانسال بازداشت شد و راز قتل همسرش را برملا کرد. وی گفت: به خاطر مشکلاتی که با همسرم داشتم، دو آدمکش اجیر کردم تا او را به قتل برسانند. من تمام اموالم را در اختیارم همسرم قرار داده بودم و حتی یک وام هم برای او گرفته بودم و مجبور شدم اقساط وام را خودم پرداخت کنم.

متهم ادامه داد: همسرم حتی حاضر نمی‌شد اموالی را که به نامش زده بودم، به من برگرداند. ما به خاطر اختلافاتی که داشتیم یک بار از هم جدا شدیم، اما به خاطر بچه‌هایمان دوباره ازدواج کردیم.

با اعتراف مرد میانسال که کارمند بانک بود، هویت فردی که آدمکش‌ها را به او معرفی کرده بود و همچنین دو آدمکش اجاره‌ای برملا شد. در ادامه تحقیقات، در عملیات‌های جداگانه، هر سه متهم دستگیر شدند.

یکی از متهمان گفت: مدتی قبل به صورت غیرقانونی وارد ایران شدیم و بعد از آن در قبرستان‌ها به عنوان قبرکن کار می‌کردیم. زمانی که با پیشنهاد چندصد میلیون تومانی دستمزد برای قتل مواجه شدیم بلافاصله قبول کردیم. قرار شد طلا‌های مقتول و ۱۰۰ میلیون تومان پول نقد را از شوهر وی برای این جنایت بگیریم. او عکس و مشخصات همسرش را به ما داد و روزی که همسرش در خانه تنها بود، به خانه‌اش رفتیم. اما نتوانستیم آدرس را پیدا کنیم، بنابراین به همسر مقتول زنگ زدیم. او خودش ما را تا نزدیکی خانه‌اش همراهی کرد و بعد از ما جدا شد و به محل کارش رفت.

وی افزود: صورت‌هایمان را با پارچه پوشاندیم و با کلیدی که از مرد میانسال گرفته بودیم وارد خانه‌اش شدیم. مقتول با دیدن ما شوکه شد. دهانش را گرفتیم و او را خفه کردیم. بعد هم به همسرش خبر دادیم که کار تمام شده است. طلا‌های مقتول را سرقت کردیم و صد میلیون تومانی که به ما وعده‌اش را داده بود دریافت کردیم و راهی اسلامشهر شدیم. مدتی در خانه دوستم پنهان شدیم و تصور می‌کردیم که آب‌ها از آسیاب افتاده بعد دوباره راهی محل کار قبلی‌مان شدیم. قرار بر این بود مدتی که گذشت، طلا‌ها را بفروشیم و از ایران برویم که دستگیر شدیم.

مردی که آدمکش‌ها را معرفی کرده بود نیز در تحقیقات به جرم خود اعتراف کرد. با اعتراف متهمان، به دستور بازپرس جنایی پایتخت، آنها در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفتند و بررسی‌ها در این خصوص ادامه دارد.

منبع: ایران

tags # اخبار حوادث سایر اخبار غذای ویژه انسان‌های اولیه چه بود و چه مزه‌ای داشت؟ | دستور پخت یک غذای مخصوص نئاندرتال‌ها! چه کسی لباس را اختراع کرد؛ آیا انسان‌های اولیه همیشه لخت بودند؟ اولین قتل در جهان چگونه اتفاق افتاد؟! انسان‌های نخستین چگونه صحبت می‌کردند؟