نقشه شوم برای مرد آزارگر
تاریخ انتشار: ۵ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۲۷۳۸۴۶
این زن که پس از این ماجرا در دام اخاذیهای برادر دوستش گرفتار شده بود مدتی بعد همراه شوهرش نقشه قتل مرد آزارگر را کشید.
شوهر این زن پس از قتل مرد آزارگر و جنایتی فجیع جنازه تکهتکه شده را در احمدآباد شهریار رها کرد. پرونده این زن و شوهر شش سال پس از جنایت و با کش و قوس فراوان قضایی سرانجام با پرداخت دیه به اولیای دم مختومه شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چقدر درس خواندهای؟
هیچگاه به مدرسه نرفتهام، اما میتوانم بخوانم و بنویسم.
شغلت چیست؟
قبل از این ماجرا من و همسر دومم فریبا در یک باغ بزرگ در شهریار سرایدار بودیم.
فرزند هم داری؟
دو فرزند از زن اولم دارم. چهار ماه بود با فریبا ازدواج کرده بودم که این ماجرا پیش آمد و ناچار شدم دست به قتل بزنم. من در آن زمان 34سال داشتم.
همسر اول و فرزندانت کجا هستند؟
آنها در افغانستان هستند. چون مدت طولانی بود که برای کار به ایران آمده بودم از طریق یکی از دوستانم با فریبا آشنا شدم و با او ازدواج کردم.
چرا به ایران آمدی؟
در افغانستان کار مناسبی نداشتم. پسرعمو و پسرداییهایم هم برای کار به ایران آمده بودند.
فریبا قبلا ازدواج نکرده بود؟
نه. او 28سال داشت که با من ازدواج کرد.
مقتول را میشناختی؟
نه، هیچوقت او را ندیده بودم. فریبا گفته بود حبیب برادر دوست صمیمیاش است.
چطور متوجه ماجرا شدی؟
فریبا زن شادی بود، اما چند روزی بود که افسرده شده و با کسی صحبت نمیکرد. چند بار خواستم با او صحبت کنم، اما هربار به بهانهای گریه میکرد. دو ماه از این ماجرا گذشته بود که متوجه شدم همسرم آرام و قرار ندارد. هر بار که کسی با گوشی موبایل او تماس میگرفت یا پیامکی برایش ارسال میکرد حال فریبا بد میشد. این موضوع را فهمیده بودم به همین دلیل گوشی او را بررسی کردم و متوجه مزاحمتهای حبیب برای او شدم.
همسرت چطور ماجرا را برایت توضیح داد؟
او گفت مدتی پیش به خانه دوستش حدیث رفته بود تا از او پول قرض بگیرد، اما دوستش در خانه نبود و برادرش حبیب او را به خانه دعوت کرده بود. فریبا میگفت وقتی وارد خانه دوستش شده برادرش او را آزار داده و از او فیلم گرفته بود. حبیب تهدید کرده بود اگر فریبا در این رابطه حرفی به من بزند فیلم را در شهریار پخش میکند و آبرویش را میبرد. همسرم هم چون بتازگی با من ازدواج کرده بود چند ماه این راز را از من پنهان نگه داشت، اما حبیب دست بردار نبود و مدام فریبا را تهدید میکرد، به او زنگ میزد و پیامک میفرستاد تا از او پول بگیرد. فریبا از نظر روحی به هم ریخته بود که من متوجه ماجرا شدم.
وقتی ماجرا را فهمیدی چه عکسالعملی نشان دادی؟
شوکه بودم. باورم نمیشد. میخواستم حبیب و فریبا را با هم بکشم، اما چند شبانه روز به این ماجرا فکر کردم تا اینکه همسرم پیشنهاد قتل حبیب را مطرح کرد. من هم پذیرفتم.
چطور نقشه قتل را اجرا کردید؟
من فریبا را مجبور کردم با حبیب تماس بگیرد و او را به باغ دعوت کند. او با حبیب تماس گرفت و گفت باید به باغ بیاید و در غیاب من فیلم سیاهی را که از او تهیه کرده پس بدهد. عصر 14 دی سال90 بود که حبیب وارد باغ شد.
چرا به پلیس اطلاع ندادی و از دادگاه کمک نخواستی؟
اشتباه کردم. حالا فهمیدم بهتر بود قبل از اینکه خودم دست به کار شوم و حبیب را بکشم ماجرا را به پلیس اطلاع میدادم. در آن صورت شش سال از زندگیام در زندان هدر نمیرفت.
از ماجرای قتل بگو.
به محض اینکه حبیب وارد باغ شد و دیدم فیلم را همراه خودش نیاورده از اتاق بیرون رفتم و با چوب به سر حبیب زدم. فریبا با دیدن این صحنه وحشت زده بود که از او خواستم باغ را ترک کند. من به تنهایی حبیب را خفه کردم و وقتی مطمئن شدم جان سپرده در انتهای باغ گودالی کندم و جنازه را آنجا دفن کردم. وقتی فریبا به خانه برگشت گفتم حبیب را کشتهام و جنازهاش را به بیرون از باغ بردهام.
چرا پس از چند روز بار دیگر جنازه را از زیر خاک بیرون آوردی و آن را مثله کردی؟
وقتی خواهر حبیب به پلیس اعلام کرد برادرش ناپدید شده پلیس گوشی موبایل حبیب را بررسی کرده و متوجه شده بود آخرین بار فریبا با او تماس گرفته است. همان روزی که پلیس به باغ آمد و همسرم را برای بازجویی با خود برد از پسر داییام کمک خواستم. من از ترسم جنازه را از زیر خاک بیرون آوردم و با کمک پسر داییام و با یک اره آن را تکهتکه کردیم و در احمدآباد شهریار انداختیم.
چطور دستگیر شدی؟
فریبا در همان بازجویی اول حقیقت را گفته بود. به همین دلیل صبح روز بعد دستگیر شدم و به قتل اعتراف کردم. با نشانیهایی که به پلیس دادم بقایای جنازه حبیب در حاشیه شهریار پیدا شد.
هیچوقت از قتل پشیمان نشدی؟
نه. حبیب مستحق مرگ بود. او دست به جنایت کثیفی زده بود که باید کشته میشد. میدانستم شرع و دین هم چنین فردی را مستحق مرگ میداند و ریختن خون او اشکالی ندارد.
چرا پروندهات شش سال طول کشید و با کش و قوس قضایی زیادی روبهرو شد؟
اولین بار در شعبه 113دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شدم که قضات دادگاه پذیرفتند به خاطر اعتقادم به مهدورالدم بودن قربانی او را کشتهام. به همین خاطر مرا به پرداخت دیه و 10 سال زندان محکوم کردند و همسرم به 2سال زندان محکوم شد،اما این حکم در دیوان عالی کشور تایید نشد.
وقتی شنیدی این حکم تایید نشده و باید دوباره محاکمه شوی چه حالی داشتی؟
میدانستم در افعانستان اگر کسی را که به همسر یا خواهرت تجاوز کرده بکشی هیچ مجازاتی نداری. امیدوار بودم قضات دادگاه ایران هم حرفم را باور کنند و بپذیرند به خاطر اعتقادم به مهدورالدم بودن حبیب او را کشتهام.
در دومین جلسه دادگاه چه گذشت؟
من توضیح دادم که از کشتن حبیب پشیمان نیستم و حتی اگر اعدام شوم از عملی که مرتکب شدهام راضی هستم. فیلم سیاهی که حبیب از همسرم تهیه کرده بود پیدا شد و قضات دادگاه حرفهایم را باور کردند. هر چند برای فریبا و پسر داییام که در مخفی کردن جنازه به من کمک کرده بود حکم زندان صادر شد، اما من از قصاص معاف شدم. طولانی شدن رسیدگی به پروندهام و کش و قوسهای قضایی فراوان باعث شد رئیس قوه قضاییه پروندهام را بررسی و پیشنهاد مصالحه با پرداخت دیه را مطرح کند.
وقتی شنیدی از قصاص معاف شدهای و با پرداخت دیه میتوانی از زندان آزاد شوی چه حالی داشتی؟
باورم نمیشد. وقتی این موضوع را از قاضی دادگاه شنیدم اشک ریختم. من گفتم از قتل حبیب پشیمان نیستم، اما از خداوند بارها طلب بخشش کردهام. فریبا هم در جلسه دادگاه حضور داشت. او مدتی قبل به خاطر سقوط از روی تخت زندان دچار شکستگی مهره کمر شده و با ویلچر به دادگاه منتقل شده بود. وقتی این موضوع را شنید به گریه افتاد. من وضع مالی بدی ندارم. دیه را به اولیای دم میپردازم تا بعد از شش سال از زندان آزاد شوم.
بعد از آزادی قصد داری چه کار کنی؟
نمیدانم. در این مدت از فرزندانم بیخبر بودم. میخواهم به آنها سر بزنم و زندگی آرامی برای آنها و فریبا فراهم کنم.
ضمیمه تپش جام جم
منبع: جام جم آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۲۷۳۸۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رمزگشایی از یک پروژه مشکوک
با وجود همه اختلافات جزئی، این روزها حمایت از مردم مظلوم غزه و فلسطین به نقطه کانونی وحدتبخش میان امت اسلامی بدل شده است.
به گزارش مشرق، با وجود همه اختلافات جزئی، این روزها حمایت از مردم مظلوم غزه و فلسطین به نقطه کانونی وحدتبخش میان امت اسلامی بدل شده است. در این شرایط استعمار نو برای وارونه نشان دادن شکستهای میدانی مار دستآموز خود در منطقه، باز هم به دسیسه همیشگی متوسل شده است؛ تفرقه بینداز و حکومت کن.
به این خبر توجه کنید: وهابیهای عربستان یک زن ژاپنی را بهخاطر شیعه شدن کشتند! این تیتر، یکی دو روز پیش روی برخی از سایتهای ایرانی قرار گرفت و با هدف آب و تاب دادن به ماجرا حتی عکسهای ادعایی مربوط به قبر فرد مذکور هم به سرعت از فضای مجازی کشورمان سر درآورد. براساس گزارش منابع نامعلوم ماجرا اینگونه روایت شده است: خانم پرنیا ماتسوشیما، دختر دورگه ایرانی-ژاپنی و قاری و حافظ کل قرآن که بهتازگی شیعه شده بود، توسط سه شهروند سعودی در توکیو به شهادت رسید.
سه فرد وهابی با تابعیت عربستان که از فعالان همان مسجدی هستند که این شهیده در آن فعالیت میکرد، پس از روشنگری ایشان و ترویج فضائل و معارف اهل بیت (ع) نقشه قتل وی را برنامهریزی میکنند و زمانی که این نوعروس ۱۷ساله به قصد ورزش صبحگاهی از منزل خارج میشود، توسط خودرو زیرگرفته و از هوش میرود و وهابیها رگ دست او را قطع میکنند.
رد خبر شهادت دختر شیعه در ژاپن
اما در حالی که بسیاری با استناد به خبر منتشر شده در حال موضعگیری هستند، ناگهان اعلام میشود این موضوع صحت ندارد.
خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ در اینباره نوشت: براساس اطلاعات رسیده، هیچ دختر شیعهای به نام پرنیا ماتسوشیما که مشغول فعالیتهای شیعی در شهر توکیو بوده، وجود خارجی نداشته و تصاویر منتشرشده منتسب به این شخصیت در واقع مربوط به «صبریه انواری» یک دختر افغانستانی ساکن شهر دهلی نو پایتخت هند بوده است. شیعیان ایرانی ساکن ژاپن در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری ابنا، ضمن رد وجود این شخصیت، تمام اخبار منتشرشده در خصوص قتل او به دست وهابیها و دستگیری قاتلان را نادرست میدانند.
پشت پرده ماجرا چیست؟
برجسته شدن چنین خبری در میانه جنگ غزه، که تمام حواسها به این مسئله جلب شده و مسلمانان بر ضرورت مسئول دانستن رژیم صهیونیستی در کشتار نزدیک به ۴۰ هزار فلسطینی یکصدا و متحد هستند، بسیار پرسشبرانگیز است. واقعاً منفعت انتشار اینگونه اخبار با چه گروه یا کسانی است؟ موضوع اصلی اینجاست که چرا این خبر، با این مقدار از مستند و مدرک در این حجم رسانهای تولید شده است؟
یک منبع مطلع در گفتوگو با قدس درباره مطرح شدن چنین ماجرایی، پشت پرده آن را پیچیده و یک سناریوی برنامهریزی شده برای تخریب وحدت میان مسلمانان در جامعه ژاپن ارزیابی میکند. او میگوید: از ابتدای انتشار خبر در صفحه شخصی یک فرد، حجتالاسلاموالمسلمین ساواوا روحانی ژاپنی شیعه و معاون مرکز جامعهالمصطفی ژاپن به همراه ما قضیه را پیگیری کرد.
در تحقیقاتی که انجام شد متوجه شدیم این داستان بهطور کامل دروغ است. درحقیقت اصالت فردی به نام پرنیا زیر سؤال است؛ چراکه این فرد اصلاً ژاپنی نبوده، از سوی دیگر عکسهایی که از فرد مورد نظر توانستیم بدست آوریم مشخص کرد از عکس یک بلاگر افغانستانی استفاده شده است.
این قضیه خیلی جالب است، از این جهت که این اکانت و ماجرا را تا این حد توانستهاند پرورش دهند و حالا به اینجا رسیده است. این مسائل همه از برنامهریزی یک طرح پیچیده حکایت دارد؛ یعنی میخواهند با برجسته کردن ماجرا بر طبل اختلافات بکوبند.
اسلامستیزی در سرزمین آفتاب تابان
این منبع مطلع ادامه داد: در تشریح این مسئله، نخست اینکه نباید از نظر دور داشت که در پنج، شش سال اخیر به سبب تغییر سیاست مهاجرتی و ایجاد برخی گشایشها جمعیت مسلمانان در ژاپن رشد بالایی داشته و از ۳۰ هزار به ۳۰۰ هزار تن رسیده است. در این شرایط مطرح کردن مباحث اسلاموفوبیا (اسلامهراسی) یا اسلامستیزی معنا پیدا میکند.
اقدام افرادی ناشناس با انگیزههای نامعلوم در انتشار خبری دروغ به همراه چند عکس فتوشاپی در شرایط حساس جهان اسلام قطعاً فتنهانگیزی است.
با توجه به حساسیت مسئله، بهنظر میرسد موضوع یک سناریو تفرقهافکنانه و ایجاد حساسیت میان مذاهب شیعه و اهل تسنن باشد، آن هم در کشوری که مسلمانان از هر مذهبی برای مدتها بهصورت مسالمتآمیز در کنار یکدیگر زیست فرهنگی داشته، دارند و با حضور در مساجد و مراسم مذهبی یکدیگر، اتحاد خوبی را نشان دادهاند.
در یک بعد احتمال میرود خبر مذکور برای برانگیختن احساسات شیعیان، بهخصوص شیعیان پاکستانی برای ایجاد تحرک ایشان منتشر شده باشد، با این نیت که در ادامه دولت ژاپن مجبور به واکنش شده و محدودیت بر فعالیتهای شیعیان (و حتی اهل سنت مقیم ژاپن که عموماً با شیعیان در فعالیتهای اجتماعی و اسلامی و حمایت از فلسطین همکاری میکنند) قائل شود.
ضمن اینکه ژاپن از دید ایرانیها کشوری مورد توجه و قابل احترام بوده و بخشی از انتشار این خبر هم احتمالاً جامعه فارسیزبان را هدف قرار داده است.
از سوی دیگر همه میدانیم این روزها رژیم صهیونیستی اوضاع خوبی ندارد و تا خرخره در باتلاق غزه گرفتار شده است. گرفتاری اشغالگران تنها مربوط به ناکامی نظامی نیست، بلکه در حوزه سیاسی، کشیده شدن رژیم به دیوان بینالمللی دادگستری و احتمال اعلام حکم جلب سران صهیونیست توسط دادگاه، قطع یا کاهش رابطه ۲۶ کشور با اسرائیل و رویگردانی حتی نزدیکترین متحدان از تلآویو را نیز شامل میشود.
مشکلات صهیونیستها تا جایی بالا گرفته که این روزها دانشجویان ژاپنی از جمله در دانشگاه «واسدا» توکیو هم با برگزاری تجمعات مسالمتآمیز به کارزار گسترده حامیان فلسطین پیوسته و با سر دادن شعارهایی خواستار توقف جنایات رژیم صهیونیستی در فلسطین شدند.
با این تفاسیر، دلیل دیگر پشت پرده شکلگیری چنین تحرکاتی به روشنی قابل شناخت است. با اینکه به سبب سرمایهگذاریهای کلان سعودی ممکن است گرایشهای سلفی در ژاپن در میان مسلمانان و یا نومسلمانان گرویده اهل سنت وجود داشته باشد، با این حال فضای نسبتاً آرامی در جامعه همیشه آرام سرزمین آفتاب تابان و شکوفههای گیلاس میان جریانات اسلامی حاکم است.
بنابراین ماجرای اخیر میتواند طرحی برنامهریزی شده با هدف منحرف کردن افکار از جنایات غزه باشد، سناریوی نخ نمایی که از هم اکنون پنبه آن زده شده و با توجه به هوشیاری مسلمانان توطئهای شکست خورده خواهد بود.
منبع :روزنامه قدس