«زاک کينگ»؛ مشهورترين شعبده باز دنياي مجازي
تاریخ انتشار: ۵ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۲۷۴۲۷۹
خبرگزاري آريا - مجله همشهري سرنخ: اين شعبده باز جوان که در عرض مدت کوتاهي چند ميليون بيننده پيدا کرده، يکي از عجيب ترين جادوگران دنياست چون مدتي بعد از اجراي هر شعبده راز کارهايش را لو مي دهد. کاري که شعبده بازهاي کلاسيک را حسابي عصباني مي کند. با يکي از شعبده بازهاي عجيب دنيا و راز شعبده هايش آشنا شويد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
زاک کينگ عجيب ترين شعبده باز مدرن دنياست. او برعکس شعبده بازهاي عادي که روي صحنه نمايش با تعداد محدودي تماشاگر برنامه اجرا مي کنند، دنياي آنلاين را انتخاب کرده و براي چندين ميليون بيننده از سراسر دنيا برنامه اجرا مي کند. ويدئوهاي او کوتاه و جذاب هستند و براي فهميدن آنچه رخ مي دهد، نياز به دانستن زبان هم نيست. به همين خاطر، در مدت زمان کوتاهي، ويدئوهاي شش ثانيه آقاي کينگ چندين ميليون بيننده پيدا کرده و در دنياي شعبده بازها رکورد زده است. او حالا يکي از پديده هاي شعبده بازي در سال 2017 ميلادي است.
ويدئو ساختيم تاپولدار شويم
زاک کينگ در اولين روزهايي که ويدئوهاي شگفت آور شعبده مي ساخت فکرش را هم نمي کرد که روزي به يکي از پرطرفدارترين سلبريتي هاي دنياي مجازي تبديل شود. خودش در اين باره مي گويد: «بعد از ظهرها که بيکار مي شدم، از خودم و اطرافم فيلم مي گرفتم، گاهي دوستانم هم بودند، با هم روي ايده هاي عجيب و کارهاي غيرعادي بحث و سعي مي کرديم آن ها را اجرا کنيم، بعضي از ايده هايمان احمقانه بود اما دل مان مي خواست انجامش دهيم و همين کار را هم مي کرديم.» ويدئوهاي اوليه اي که آقاي کينگ درباره شان حرف مي زند، يک سري ايده جنجالي و عجيب داشتند.
در يکي از اين ويدئوها، دوستانش او را در يک يخدان گذاشته و از بالاي شيرواني به روي سقف خودرو هل مي دهند. او آسيبي نمي بيند چون داخل يخدان حفاظ هايي کارگذاشته و ارتفاع شيرواني تا سقف خودروي شاسي بلند هم زياد نيست. با اين وجود چون ايده اش خاص و حتي تا حدودي احمقانه بود، بازديدکننده هاي زيادي در دنيا پيدا کرد.
خودش در اين باره مي گويد: «حواس مان به ايمني کار بود ولي کساني که با تلفن هاي همراه شان يا پاي لپ تاپ ويدئوي 6 ثانيه اي را مي ديدند، حواس شان به اين چيزها نبود و فکر مي کردند ما چقدر عجيب و غريب هستيم. کوتاه بودن ويدئو رمز موفقيت مان بود. با اين کار، حجم ويدئو پايين تر مي آمد و عده بيشتري مي توانستند آن را ببينند. ضمن اين که کسي در آن مدت کوتاه نمي توانست رمز کارمان را حدس بزند، فقط متعجب مي شد و بس.»
شعبده باز بي سواد
شعبده باز مدرن هيچ تحصيلاتي خاصي در اين باره ندارد، دوره هاي استاندارد شعبده بازي کلاسيک را هم نگذرانده، به همين خاطر از سوگند شعبده بازهاي حرفه اي که مي گويند راز کارشان نبايد لو برود، بي خبر است. به همين دليل هم اگر کسي درباره شعبده اش بپرسد او خيلي زود راز کارش را لو مي دهد. خودش در اين باره مي گويد: «ما چند دوست هستيم که با کمک هم اين کار را شروع کرده ايم تا مشهور شويم، يک اپليکيشن در کامپيوتر پيدا کرديم که ويدئوهاي کوتاه را به اشتراک مي گذاشت، از ايده شان خوش مان آمد و فکر کرديم کاري در اين باره بکنيم.
چون تعداد ويدئوها خيلي زياد و موضوع هايشان متنوع بود، بايد کاري مي کرديم که حسابي توي چشم باشد و کسي آن را انجام نداده باشد. به همين خاطر فکر کرديم سراغ کارهاي غيرعادي و متهورانه برويم. بعد از مدتي هم به پيشنهاد من، سراغ شعبده بازي رفتيم چون هيچ کس تا به حال ويدئويي با اين موضوع منتشر نکرده بود.»
ما از ستاره ها هم مشهورتريم
او و بچه هاي گروه از انجام اين کار چند هدف داشتند، اول شهرت، دوم به دست آوردن درآمد زياد. اين پسر بيست و چهار ساله که اهل فلوريداي آمريکاست، مي گويد: «ما با مخاطب هايمان در ارتباط بوديم و به پيام هايشان جواب مي داديم. با اينک چندين ميليون بازديدکننده داشتيم ولي سعي مي کرديم تا حد امکان از دغدغه هايشان باخبر شده و نيازشان را برطرف کنيم.»
بعد از مدتي که ويدئوهايشان خيلي توي چشم آمد و بازديدکننده هاي ميليوني پيدا کرد، شرکت هاي بزرگ تبليغاتي سراغ شان آمدند و خواستند تا از شهرت آن ها استفاده کنند. خودش در اين باره مي گويد: «يکي از اهداف مهم مان کسب درآمد بود اما راستش فکر نمي کرديم شرکت بزرگي مثل کوکاکولا سراغ مان بيايد. يک سال بعد از اين که ويدئوهايمان را منتشر کرديم، از غول نوشابه سازي تماس گرفتند و گفتند تمام امکانات مورد نياز براي ساخت ويدئو به اضافه حق الزحمه ما را پرداخت مي کنند. هزينه ساخت يک اپليکيشن اختصاصي را هم به ما مي دهند فقط به شرطي که ما در ويدئوهايمان نوشابه توليدي آن ها را دست بگيريم. اگر ايده تبليغاتي خاصي هم داشتيم پول بيشتري نصيب مان مي شد.»
شرکت کوکاکولا يک سال تمام اين گروه را زير نظر گرفته بود تا ببيند کارشان چقدر جدي است و مخاطب هايش از چه گروه سني اي هستند. بعد که مطمئن شدند، به گروه يک دست خوش چندين هزار دلاري پيشنهاد دادند. اين گروه آن قدر غوغا به پا کرده اند که حتي بيشتر از بسياري از سلبريتي هاي شناخته شده دنيا، فالوئر- دنبال کننده- دارند.
در بدترين حالت تعداد طرفداران آن ها 300 هزار نفر از خواننده هاي بزرگ پاپ دنيا بيشتر است. تعداد طرفداران هر کدام از اين اعضا بين يک و نيم ميليون تا پنج ميليون نفر متغير است. وقتي از پيشنهاد چند هزار دلاري حرف مي زنيم، منظورمان دقيقا چيست؟ اين پرسيش است که «زاک کينگ» در پاسخ به مجري برنامه خبري شبکه ABC آمريکا آن را مطرح کرده و پاسخ گرفته است که هزينه ويدئو و دستمزدي که به ما پرداخت مي شود را نمي توانيم اعلام کنيم اما اگر کسي بخواهد در ويدئوهاي شش ثانيه اي ما تبليغ کند، بايد بين 20 تا 50 هزار دلار آمريکا بپردازد.» اين تبليغ ها بسيار کوتاه هستند اما اين طور که سازندگانش ادعا کرده اند تاثيرگذاري بالايي دارند. تا به حال بيشتر از پنج کمپاني بزرگ بين المللي به آن ها درخواست کار داده اند.
خودمان حقه ها را لو مي دهيم
با وجود درآمدزا بودن اين روش هاي تبليغاتي و ويدئوهاي خاصي که جوانان مبتکر فلوريدايي ساخته اند، چرا اين گروه بايد به فکر لو دادن روش کارشان باشند؟
زاک کينگ مي گويد: «دليل ساده اي داريم. بچه هاي نسل جديد، حوصله سر کار ماندن را ندارند. اگر ما دليلش را نگوييم، خودشان دنبالش گشته و آن را پيدا مي کنند. در نتيجه، چه بهتر که خودمان راز کارمان را لو بدهيم و از اين راه محبوبيت بيشتري کسب کنيم. ما ويدئوهايمان را در دنياي مجازي منتشر مي کنيم و خيلي از شعبده هايمان در فضاهاي عمومي مثل رستوران، کافه يا فروشگاه است. در خيلي از مواقع، به جز فيلمبردار، ممکن است عده اي که پشت سر ما ايستاده اند بتوانند راز کارمان را حدس بزنند و با هدف به دست آوردن شهرت، شگرد ما را به نام خودشان ثبت کنند. شايد هم بخواهند با لو دادن ما خودشيريني کنند. هدف شان هر چه باشد، ما جلويشان را مي گيريم.»
زاک کينگ و دوستانش، حقه هاي قديمي را با علوم جديد آميخته اند
روش هاي قديمي در سيستم جديد
زاک در تمام مصاحبه هايش تاکيد کرده کاري که با کمک دستيارانش انجام داده، آن قدرها هم که به نظر مي رسد جديد نيست اما چون محيط اجراي نمايش، تفاوت مي کند همه فکر مي کنند يک ايده جديد در حال اجرا شدن است ولي ما از همان ابزارهاي کلاسيک استفاده مي کنيم. او براي اين که در اين دنياي جديد بيشتر ديده شود، روي چند شگرد خاص تمرکز مي کند.
اول از همه فکر مي کند، مردم چه چيزي را دوست دارند و بيشتر از همه، چه کاري آن ها را متعجب مي کند. او در مرحله بعد سعي مي کند همين ايده ها را در دنياي واقعي اجرا کند. خودش مي گويد: «لازم نيست همه چند ميليون بيننده، موافق من باشند هر کدام شان چند سرگروه دارند و کار من فقط اين است که موافقت آن سرگروه ها را جذب کنم، بقيه بچه ها پشت سر آن ها مي آيند.»
استفاده از حقه هاي مربوط به فيلم و انيميشن کار ديگري است که او و گروهش انجام مي دهند. اين حقه ها ممکن است در خود شعبده نمايش داده نشوند اما باعث جذابيت بيشتر کار و پرت شدن حواس بيننده مي شوند و در مواقعي که او بايد حواس بينده را پرت کند، از انيميشن استفاده مي کند.
صحنه هاي نمايش آقاي زاک کينگ معمولا پر از رنگ هاي مختلف است. اين تنوع باعث مي شود تا تماشاچي نتواند به اندازه کافي تمرکز کند. ضمن اين که يک صحنه رنگي براي همه جذاب است.
چند حقه مدرن که لو رفته است
رازهاي آقاي شعبده باز
حقه هاي آقاي شعبده باز هر چند در ظاهر پيچيده به نظر مي رسند اما در اصل آن قدرها هم عجيب نيستند. عجيب تر از همه شايد اخلاق خود او باشد که رازهاي شعبده هايش را فاش مي کند. او چند شعبده عجيب دارد که بيشتر از ديگران در فضاي مجازي دست به دست شده و ديگران را شگفت زده کرده است.
فواره روي ميز
در يکي از ويدئوها، او در يک رستوران محلي نشسته و يک بطري آب دستش مي گيرد. او اين بطري را طوري فشار مي دهد که آب داخل آن بيرون بريزد. در مواقع عادي آب داخل بطري ممکن است يک بار بيرون ريخته و تمام شود اما در اين مورد داستان فرق مي کند.
او هر بار که بطري را کمي فشار مي دهد، مقدار زيادي آب به بيرون ريخته مي شود به طوري که روي ميز، پر از آب مي شود. او در ويدئوي ديگري که کمي بيشتر از شش ثانيه طول مي کشد، راز اين کار را برملا مي کند. محلي که نمايش کوتاه در آن برگزار شده يک رستوران معمولي است اما ميزي که شعبده رويش انجام شده، کيم دستکاري شده است.
زير اين ميز يک پمپ آب قرار گرفته که با فشار دست کار مي کند. در حين اجراي نمايش، هر بار که شعبده باز دستش را روي بطري فشار مي دهد، دستيارش با پمپ، آب را بالا مي فرستد طوري که از دهانه بطري بيرون زده و همه جا را خيس کند. شايد با لو رفتن اين راز به نظرتان برسد که مي توانستيد اين حقه را از قبل حدس بزنيد، اما واقعيت اين است که همين شعبده، عده زيادي را سر کار گذاشته است.
نمايشگر زنده
يکي ديگر از شعبده هاي دلخواه او که سر و صداي زيادي هم به پا کرده، با کمک نمايشگر رايانه انجام شده است. او در اين ويدئوي خاص، دستش را پشت نمايشگر برده و با آن، حرکات خاصي انجام مي دهد. براي مثال، فايل ها را جا به جا کرده يا دستش را تکان مي دهد. تمام اين حرکات در حالي انجام مي شود که دست آقاي شعبده باز پشت مانيتور قرار گرفته و ديده نمي شود اما او طوري ژست گرفته که انگار واقعا در حال حرکت دادن دستش است. راز اين شعبده هم بسيار ساده تر از آن است که تصور مي شود.
آقاي شعبده باز در اين باره مي گويد: «من از قبل يک فيلم ساخته ام که تمام اين حرکات در آن شبيه سازي شده است. دستم را با استفاده از تکنيک پرده آبي حرکت داده و بعد، تصوير دسک تاپ را زير آن مونتاژ کرده ام. براي تکان دادن آيکون ها و صفحات هم از يک سري حقه هاي نمايشي که نرم افزارهاي مربوط به آن در دسترس عموم مردم است، استفاده کرده ام.
وقتي که ويدئو آغاز مي شود، من دستم را پشت نمايشگر مي برم و طوري ادا در مي آورم که انگار دارم آن را حرکت مي دهم. تنها کار مهمي که انجام مي دهم اين است که حواسم هست چه زماني دستم را داخل مانيتور کرده و چه وقت آن را بيرون بياورم. ضمن اين که بيننده نبايد بفهمد يک فيلم در حال پخش شدن است. به همين راحتي شعبده ام را انجام مي دهم.»
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۲۷۴۲۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برندگان دنیای فناوری در سالی که گذشت
از هوش مصنوعی مولد گرفته تا هدست اپل ویژن پرو، در این گزارش به بیان آن دسته از پیشرفتهای فناوری میپردازیم که سال گذشته با اقبال زیادی مواجه شدند و برچسب «برنده» دریافت کردند.
به گزارش ایسنا، در طول سال گذشته دنیای فناوری دستخوش تحولات بزرگی شد. از جنجالهای بیوقفه ایلان ماسک تا داغ شدن تنور مسابقه هوش مصنوعی مولد، تمام سال گذشته مملو از اخبار فناوری بود.
خوشبختانه خبری از اخبار چندان بد نبود و امسال شاهد برندگان بیشتری نسبت به سالهای قبل بودیم. پیشتازان آشکاری مانند تردز(Threads) و هوش مصنوعی(AI) وجود داشت، اما ما همچنین شاهد شگفتیهایی مانند هدست ویژن پرو شرکت اپل و سازنده آیفون بودیم که در نهایت چندین استاندارد باز را پذیرفت.
اکنون ما از میان تمام اتفاقاتی که سال گذشته افتاد، فهرستی از بزرگترین برندگان فناوری در سال گذشته آماده کردهایم که در ادامه آمده است.
تردز
با وجود هرج و مرجی که از جانب ایلان ماسک در مورد خرید و در دست گرفتن سکان هدایت توییتر شکل گرفت، بعید نبود که مارک زاکربرگ از این جریان به نفع خود و شرکتش متا(Meta) استفاده کند. اما کمتر کسی فکرش را میکرد متا برای ساختن چیزی کاملا شبیه به توییتر که حالا ایکس(X) نام گرفته است، تلاش کند.
اتفاقات سال گذشته در این مورد به ما نشان داد که ایلان ماسک در تخریب توییتر به پایینترین سطحی که تصور میشد، ماهر است. زاکربرگ نیز از این شکاف به وجود آمده استفاده کرد و به جای اینکه در یک مسابقه واقعی در قفس از خجالت ماسک دربیاید، تردز(Threads) را راهاندازی کرد.
تردز پس از یک استقبال هیجانی و فوق العاده اولیه و سپس کاهش علاقه در نهایت روی آمار ۱۰۰ میلیون کاربر ماهانه تثبیت شد. طبق گزارشها، تردز با وجود اینکه اواسط سال ۲۰۲۳ معرفی شد و ماهها دسترسی به آن در اتحادیه اروپا ممکن نبود، چهارمین برنامه پُر دانلود سال بود.
تردز از منابع مهندسی گسترده متا بهره برده است و البته هنوز نگرانیهای زیادی در مورد شیوههای تعدیل محتوای متا و پیامدهای اجازه دادن به مالک فیسبوک برای کنترل یک پلتفرم اجتماعی بزرگ دیگر وجود دارد.
اما این واقعیت که تردز با وجود همه اینها توانست خیلی سریع رشد کند، نشان میدهد که مردم چقدر برای جایگزین توییتر ناامید بودند.
تردز ممکن است در میان موج جایگزینهای توییتر، پیشرفتهترین یا جالبترین نبوده باشد، اما توانسته است از پیوندهای خود با متا و اینستاگرام برای جلب بیشترین علاقه استفاده کند.
گفتنی است که تردز در ایران با آن استقبال عمومی اولیه جهانی مواجه شد اما در مدت کوتاهی تب تند آن فروکش کرد و اکنون تقریبا در میان اکثر کاربران ایرانی بی استفاده است و تاکنون مانند فیسبوک به انباری کاربران ایرانی منتقل شده است.
هوش مصنوعی مولد
ما سال ۲۰۲۲ را با محبوبیت روزافزون ChatGPT، ربات گفتگوگر یا چتبات هوش مصنوعی مولد بسیار قدرتمند شرکت اوپنایآی(OpenAI) به پایان رساندیم.
در حالی که ایده مکالمه با یک ربات کاملاً جدید نبود، اما ChatGPT از یک مدل زبان بزرگ(LLM) برای دستیابی به پاسخهای طبیعی و تقریباً انسانمانند و همچنین توانایی ساخت متن خوانا یا جمعآوری اطلاعات در صورت نیاز استفاده کرد.
این مهمترین اثر هوش مصنوعی در سال ۲۰۲۳ بود، چیزی که مایکروسافت با پشتیبانی از اوپنایآی برای معرفی ChatGPT و سپس راهاندازی چتبات هوش مصنوعی مخصوص خود موسوم به بینگ(Bing) جنگ هوش مصنوعی را به شکل رسمی آغاز کرد.
سپس گوگل با عجله چتبات بارد(Bard) خود را برای تحت تاثیر قرار دادن معرفی بینگ مایکروسافت معرفی کرد، اما محدودیتهای هوش مصنوعی مولد آن زمانی که با اطمینان به یک سوال در مورد تلسکوپ جیمز وب به اشتباه پاسخ داد، آبروی گوگل را برد، طوری که منجر به افت فوری هشت درصدی سهام گوگل شده و باعث شد به نظر برسد که این شرکت تنها در حال تعقیب دستاوردهای مایکروسافت و اوپنایآی است.
بینگ فقط یک شروع برای مایکروسافت بود. این شرکت اندکی بعد هوش مصنوعی را از طریق نوار ابزار Copilot در مرورگر اج(Edge) ادغام کرد، چیزی که در نهایت به برنامههای مایکروسافت ۳۶۵، ویندوز ۱۱ و ویندوز ۱۰ نیز راه یافت.
در همین حال، گوگل ادغام بارد با دستیار هوشمند خود و تعدادی از ویژگیهای مبتنی بر هوش مصنوعی در Gmail، Docs، Sheets، Meet، Chat، Slides و همچنین گوشیهای Pixel ۸ و Pixel ۸ Pro را اعلام کرد.
حالا با قدم گذاشتن به سال جدید میتوانیم منتظر رقیب مدل GPT ۴ از جانب گوگل باشیم. مدل هوش مصنوعی مولد جمینای(Gemini) یک هوش مصنوعی همهکاره است که حتی قادر است از متن، ویدیو بسازد.
مایکروسافت نیز اعلام کرده است که هوش مصنوعی آن در حال ارتقا با GPT-۴ هستند.
فارغ از جدال میان این دو غول دنیای فناوری، هوش مصنوعی در نهایت به عنوان یک کلید واژه در دنیای فناوری مطرح شد. شاید با تعجب به خود بگوییم که چقدر سریع وب ۳.۰، رمزارزها و متاورس را فراموش کردیم.
حالا هوش مصنوعی گامی فراتر برداشته و بشر را با ابزارهای تولید تصویر از متن آشنا کرده است. مدلهای هوش مصنوعی تصویرگر مانند دال-ای ۳(Dall-E ۳) متعلق به شرکت اوپنایآی قدرتمندتر شدهاند و همواره در حال تکامل هستند.
این روزها هوش مصنوعی شروع به تاثیرگذاری بر دنیای خارج از فناوری نیز کرده است. طوری که بسیاری از مردم فریب تصویر معروف پاپ را در حالی که یک کت بالنسیاگا پوشیده بود، خوردند. تصویری که توسط هوش مصنوعی میدجرنی(Midjourney) تولید شده بود.
چیزهای زیادی درباره اینکه هوش مصنوعی چگونه زندگی ما را تحت تأثیر قرار میدهد، وجود دارد که ما هنوز نمیدانیم. اگرچه پژوهشگران به شکل مداوم زنگ هشدار مربوط به نگرانیهای اخلاقی توسعه هوش مصنوعی را به صدا در میآورند.
به نظر میرسد بسیاری در دنیای هوش مصنوعی از فلسفه سابق فیسبوک مبنی بر اینکه «سریع حرکت کن و مرزها را درنورد» پیروی میکنند. بنابراین انتظار میرود شاهد داستانهای درام بیشتری در مورد هوش مصنوعی مانند اخراج و استخدام مجدد سم آلتمن مدیر عامل اوپنایآی باشیم. به خاطر داریم که قبلا نیز بنیانگذاران برخی از بزرگترین شرکتها از شرکتی که خودشان تاسیس کردهاند، اخراج شدهاند. از میان آنها میتوان از استیو جابز از شرکت اپل و جک دورسی از توییتر نام برد.
تطابق اپل با RCS، USB-C و Qi ۲
در سال گذشته اپل نه تنها گوشیهای جدیدی با درگاه شارژ USB-C معرفی کرد، بلکه اعلام کرد از استاندارد پیامرسانی RCS نیز پشتیبانی میکند. این اتفاق پس از ماهها ابراز نارضایتی عمومی رخ داد و بالاخره اپل تسلیم شد.
اعلامیه اپل گامی در مسیر درست است و امنیت و پشتیبانی چندرسانهای بهتری را برای کسانی که از آیفونها به گوشیهای اندرویدی پیام میدهند، به ارمغان میآورد.
البته iMessage اپل هنوز ویژگیهای زیادی دارد که RCS فاقد آنهاست، به ویژه مواردی مانند رونوشتهای یادداشت صوتی که در iOS ۱۷ معرفی شدند.
البته اینطور نیست که اپل با آغوش باز از همه این استانداردهای تعاملپذیر استقبال کند و پذیرش USB-C به وضوح واکنشی به دستور اتحادیه اروپا مبنی بر این است که تمام دستگاههای جدید باید با یک استاندارد شارژ شوند.
وقتی تمام تغییرات ایجاد شده در سال گذشته را در نظر میگیریم، به علاوه این واقعیت که آیفون ۱۵ جزو اولین دستگاههای اپل است که با پروتکل شارژ بیسیم Qi ۲ کار میکند، میبینیم که اپل از برندگان دنیای فناوری در سال گذشته بوده است.
با توجه به تعداد افرادی که اکنون توسط دستگاههای این شرکت از خدمات بهتری بهرهمند میشوند و پشتیبانی بهتری کسب میکنند، تعجب آور نیست که شاهد افزایش رضایت عمومی از محصولات شرکت اپل باشیم.
گوشیهای تاشو
از سال ۲۰۱۹، سامسونگ انحصار مجازی گوشیهای تاشو فانتزی بزرگ را در اختیار داشت. اما در سال گذشته ما نه یک بلکه دو رقیب جدید برای سامسونگ به نام پیکسل فولد(Pixel Fold) و وانپلاس اوپن(OnePlus Open) داریم. در حالی که هیچ کدام نمیتوانند ادعای برتری کامل داشته باشند، هر دو نوآوریهای جالبی را در این دسته به ارمغان آوردهاند.
گوشی تاشوی Pixel Fold گوگل با طراحی فوقالعاده نازک و نمایشگر جلویی گستردهتر، استفاده از همه برنامهها را بدون نیاز به باز کردن دستگاه آسان میکند. بنابراین وقتی آن را باز کنید، از صفحه نمایش انعطافپذیر ۶.۷ اینچی آن بیشتر قدردانی میکنید.
همچنین گوگل برخلاف رقبای خود، برای دوربینها کم نگذاشته است، زیرا پیکسل فولد به غیر از برادر خود یعنی پیکسل ۸ پرو، کیفیت تصویر بهتری را نسبت به هر گوشی دیگری، چه تاشو چه غیر تاشو ارائه میدهد.
در عین حال شرکت وانپلاس با گوشی تاشوی Open یک سیستم چندوظیفهای هوشمندانه ایجاد کرده که چرخش بین برنامهها را بسیار آسان کرده است. گوشی تاشوی Open همچنین نازکتر و سبکتر از گلکسی Z Fold ۵ سامسونگ است، البته هنوز بسیار گران است.
بنابراین در سالی که سرعت نوآوری سامسونگ کاهش یافت، دو رقیب جدید رقابت بیشتری را برای این دسته به ارمغان آوردند که برای هر کسی که تا به حال به خرید یک گوشی تاشو بزرگ فکر کرده است، یک هدیه بزرگ محسوب میشود.
اپل ویژن پرو
اپل اولین پخش کننده MP۳ یا اولین گوشی هوشمند را نساخته است، اما آیپاد و آیفون توانستند در محصولات موجود نوآوری شگرفی ایجاد کنند و کل دنیای فناوری را تغییر دهند.
اکنون هدست واقعیت ترکیبی ویژن پرو(Vision Pro) نیز یک مورد مشابه است، هرچند که مانند موارد قبلی در دسترس همگان نیست.
شرکتهایی مانند اکولوس(Oculus) که اکنون در اختیار متا است و اچتیسی وایو(HTC Vive) تقریباً یک دهه است که هدستهای واقعیت مجازی و افزوده را توسعه میدهند و برای مصرف کنندگان عرضه میکنند، اما ویژن پرو جهشی حتی جسورانهتر است. تصور کنید که برنامههایتان روی میز کارتان شناور هستند یا یک ویدیو را به دیوار اتاقتان سنجاق میکنید، یا به طور یکپارچه خاطراتتان را که در قالب فیلمهای سهبعدی ثبت شدهاند، زنده میکنید و البته همچنین میتواند در صورت نیاز، تجربیات مجازی همهجانبهای را ارائه دهد.
همانطور که برای بسیاری از راهحلهای واقعیت مجازی صادق است، به سختی میتوان موفقیت اپل را با ویژن پرو با کلمات، اسکرینشاتها یا تیزرهای تبلیغاتی بیان کرد. در حال حاضر اگر از خرج کردن ۳۴۹۹ دلار برای هدستهای هنوز ثابت نشده اپل هیجانزده نیستید، نمیتوان شما را سرزنش کرد، اما کارشناسانی که آن را امتحان کردهاند، پس از گذراندن مدتی با ویژن پرو متقاعد شدهاند که با محصولی خاص مواجه هستند.
آنها میگویند صفحهنمایش ویژن پرو بسیار واضحتر از هر هدست واقعیت مجازی دیگری است، دوربینهای داخلی آن تجربه واقعیت ترکیبی بهتری را ارائه میکنند و حرکات سادهای که اپل برای پیمایش رابط خود ایجاد کرده است، به طرز شگفتانگیزی بصری هستند.
البته ایراد بزرگی نیز دارد که وزن سنگین آن است. اپل برای رفع آن اقدام به افزودن یک بند روی آن کرد که از روی سر رد میشود تا تحمل وزن ویژن پرو را کمی آسانتر کند اما گویا چندان موفق نبوده است و کاربران اغلب پس از استفاده طولانی مدت از آن از گردن درد شکایت میکنند. همچنین ویژن پرو متناسب با جیب مصرف کنندگان معمولی قیمتگذاری نشده است.
در نهایت با وجود اینکه این دستگاه یک دستگاه درشت است که بسیاری از مردم مایل به پوشیدن آن نیستند، اما نمیتوان انکار کرد که از اساس طرز فکر ما را نسبت به واقعیت ترکیبی تغییر میدهد. این هدست فقط یک ابزار برای انجام بازیهای واقعیت مجازی نیست. صرفاً برای اهداف تجاری نیز طراحی نشده است. ویژن پرو چیزی واقعاً جدید است که میتواند راه را برای آینده محاسبات فضایی ما هموار کند.
نورالینک
راهاندازی رابط مغز و رایانه شرکتی موسوم به نورالینک(Neuralink) که موسس آن ایلان ماسک است در سال گذشته سر و صدای زیادی به پا کرد.
سازمان غذا و داروی آمریکا(FDA) درخواست سال ۲۰۲۲ این شرکت مبنی بر آغاز آزمایشات انسانی پروتز قابل کاشت خود را به دلیل نگرانی از اینکه نمونههای اولیه این دستگاه تعداد زیادی از خوکهای تحت آزمایش را کشته است، رد کرده بود. وزارت کشاورزی ایلات متحده نیز تحقیقاتی را در مورد ادعاهای ظلم به حیوانات علیه این شرکت آغاز کرده بود.
ضمن اینکه رقیب آن یعنی شرکت سینکرون(Synchron) قبلاً آن را با نصب موفقیت آمیز دستگاه خود در یک بیمار انسانی شکست داده بود.
بنابراین تحقق وعده ایلان ماسک مبنی بر آغاز آزمایشهای انسانی ظرف شش ماه آینده در یک رویداد در ماه نوامبر بعید به نظر میرسید.
اما نورالینک با قدم گذاشتن به سال ۲۰۲۴ در موقعیت بسیار بهتری قرار گرفت. وزارت کشاورزی آمریکا یک بازرسی متمرکز از تأسیسات این شرکت انجام داد، اما طبق گزارشی که به رویترز رسید، هیچ گونه نقض قانونی جز یک مورد در سال ۲۰۱۹ که خود نورالینک آن را گزارش داده بود، پیدا نشد.
این تحقیقات در پاسخ به شکایتی انجام شد که توسط کمیته پزشکان مسئول پزشکی که یک گروه حامی حیوانات هستند، مبنی بر اینکه نورالینک باعث رنج و مرگ بی مورد حیوانات آزمایش شده بین سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۰ شده، انجام شد.
سپس در ماه مه، نورالینک بهترین خبر سال خود را دریافت کرد. سازمان غذا و داروی آمریکا پس از رسیدگی به مسائل و حواشی این شرکت، آن را برای شروع آزمایشات انسانی در مراحل اولیه تایید کرده بود.
نگرانیهای ایمنی اصلی مربوط به باتری لیتیومی دستگاه نورالینک، پتانسیل انتقال سیمهای کوچک این دستگاه به مناطق دیگر مغز و پرسشهایی در مورد اینکه چگونه میتوان این دستگاه را بدون آسیب رساندن به بافت مغز خارج کرد شامل میشد.
سرانجام در ماه سپتامبر، یعنی تقریباً یک سال پس از وعده شش ماهه ماسک، مطالعه رابط مغز-رایانه نورالینک روی داوطلبان انسانی مورد بررسی قرار گرفت. هدف این مطالعه ارزیابی ایمنی این ایمپلنت موسوم به N۱ و ربات جراح به نام R۱ و ارزیابی عملکرد اولیه رابط مغز و رایانه برای قادر ساختن افراد فلج به کنترل دستگاههای خارجی با افکار خود بود.
اینکه آیا این دستگاه در مغز بیماران کاشته شده یا نه تا زمانی که آزمایشها کامل نشود، فاش نخواهد شد، اما با توجه به گفتههای ماسک که البته میتواند اغراق آمیز نیز باشد، به نظر میرسد نورالینک به موفقیتهایی دست یافته است. بنابراین دور از انتظار نخواهد بود که در آیندهای نه چندان دور شاهد این باشیم که با کاشتن تراشههای کوچک در مغز افرادی که مبتلا به اختلال حرکتی هستند، آنها دوباره توانایی حرکت را به دست آورند.
انتهای پیام