آدمها دوست دارند سرشان به سنگ بخورد
تاریخ انتشار: ۶ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۲۸۷۱۶۲
خبرگزاري آريا - قديميترها او را خوب ميشناسند؛ بخصوص خانمها که مشتري ثابت راديو بودند و برنامه خانواده راديو ايران يکي از محبوبترين برنامههاي آنها.
پريچهر بهروان همراه هرمز شجاعيمهر مجريان اين برنامه بودند. بعدها شجاعيمهر به تلويزيون آمد، اما بهروان هيچ علاقهاي نداشت که اجراي برنامههاي تلويزيون را به عهده بگيرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بهروان مدتي قبل از سازمان صداوسيما بازنشسته شد اما همچنان به همکاري با راديو پيام ادامه ميدهد و اجراي برنامه چکاوک راديو گفتوگو را نيز به عهده گرفته است.
او تجربياتش را به عنوان استاد در اختيار دانشجويان دانشگاه صدا و سيما هم قرار ميدهد و گويندگي و فن بيان تدريس ميکند.
با بهروان درباره زندگي و احساس رضايت و خيلي چيزهاي ديگر همصحبت شديم.
صداي خوبي داريد، آن را از چه کسي به ارث بردهايد؛ پدر يا مادر؟
صدا خدادادي است مثل صداي همه آدمها که در جاي خودش گوشنواز است. هيچوقت صداها را به خوب و بد تقسيمبندي نميکنم، به نظرم همه صداها شنيدني هستند اما مهم اين است که چه ميگويند.
اما صداي شما بايد ويژهتر باشد که به راديو رفتيد و سالها گوينده اين رسانه بوديد.
نه! اصلا صداي ويژهاي نداشتم و زماني که امتحان دادم، دو بار رد شدم. صدايم کاملا معمولي است. شايد عوامل ديگر بيشتر از صدا براي کار کردن در راديو اهميت داشت.
مثل چي؟
براي موفقيت در راديو بايد بجز صدا ويژگيهاي ديگري هم داشته باشي؛ مثل دانش و آگاهي که نتيجه مطالعه است. معتقدم کسي که فعاليت در راديو را انتخاب ميکند بايد اجتماعي را که در آن زندگي ميکند، بشناسد و مهربان، صادق، آشنا با ادبيات و هوشمند نيز باشد و در برابر ارتباط با شنونده قدرتمند باشد.
به نظر من که از بيرون به کار در راديو نگاه ميکنم، آدمهاي اين رسانه صبورند و اهل شهرت و خودشيفتگي هم نيستند، چون چهره گوينده راديو ديده نميشود ومردم او را نميشناسند، با نظر من موافقيد؟
نه! موافق نظر شما نيستم. اين را هم بگويم که زندگي، صبوري را به آدمها ياد ميدهد. البته برخي حرفهها و کارها شايد باعث شوند آدم، اين ويژگي را زودتر بياموزد. اگر کسي براي شهرت و ديده شدن به راديو بيايد همين که در راديو چهره مجريان و گويندگان ديده نميشود از رمز و رازها و زيبايي و ظرايف در راديوست. راديو با تخيل همراه است و اين خيالپردازي مخاطب بهمراتب از هر شهرتي شيرينتر است. اما براي کسي که ديده شدن يا نشدن برايش اهميت ندارد و مهم اين است که کارش را خوب انجام دهد. استوديوي راديو تاثيري در صبوري من ندارد و روزهاي زندگي بهترين معلم آموزش صبر هستند.
صبور باش! اين نصيحت و توصيه خيليهاست! اما به نظر ميرسد، صبر کردن يکي از سختترين کارهايي است که آدمها بايد ياد بگيرند.
صبوري چيزي نيست که آدم يک لحظه تصميم بگيرد و آن را عملي کند. مفاهيمي مثل شادي و صبر هيچوقت از بيرون نميتواند به درون آدمها تزريق شود، صبوري را در کوران حوادث زندگي ميآموزي و راه يادگيرياش براي هر کسي متفاوت است و بايد به تنهايي آن را طي کني. در اين مسير کسي نميتواند دست تو را بگيرد و به مقصد برساندت.
اما براي رسيدن به مقصد به آگاهي نياز است.
بله! اما آگاهي هم نسبي است و براي هر کسي تعريفي دارد. به نظرم نبايد آدمها را با هم مقايسه کرد. آدمها مثل اثر انگشتشان خاص هستند و هر کدام راه خاص خود را براي طي کردن مسير زندگي دارند. با همه اينها معدل آدمها در زندگي به يک ميزان است. بهرهمندي آدمها از خوشبختي و تيرهبختي تقريبا مساوي است. نميتواني يک نفر را پيدا کني که کاملا خوشبخت باشد و هيچ مشکلي در زندگي نداشته، اندوه و سرخوردگي را نيز تجربه نکرده باشد. بدبخت مطلق هم وجود ندارد.
يعني شکل و رنگ مشکلات هر کسي با ديگري فرق دارد؟
اين هم هست! اما نميتوان از بيرون به زندگي ديگران نگاه کرد و ميزان خوشبختي و بدبختي آنها را سنجيد. يک نفر شايد از بيرون خيلي خوشبخت به نظر برسد، اما اگر به او نزديک شوي و مشکلاتش را لمس کني،آنوقت هست که با خودت خواهي گفت من هرگز نميتوانم جاي او باشم!
اما رضايت دروني به شرايط بيروني بستگي ندارد و هميشه ميتواند در دسترس باشد.
مطمئن نيستم چيزي به نام رضايت دروني وجود داشته باشد. چون اين خصلت اکثر آدمهاست که هميشه ميخواهند بيشتر از آني که هستند باشند و همين ويژگي است که باعث پيشرفت ميشود، اما اگر منظورتان آرامش دروني است بله، آرامش دروني حسي فراتر از احساس گذراي روزمره است و چندان به شرايط بيروني وابسته نيست.
به نظرتان اين آرامش و سکون دروني ذاتي است يا اکتسابي هم ميتواند باشد و خانواده و بخصوص پدر و مادر در شکلدهي آن موثرند؟
خانواده کاملا موثر است. بخصوص از دوران جنيني تا سه سالگي که پرونده همه چيز بسته ميشود. آرامش مادر در دوران جنيني و عشق، مهر و امنيتي که کودک از والدين دريافت ميکند در احساس رضايتمندي و آرامش دروني بسيار موثر است. آدمي اگر به بينش و دانش نسبي دست يابد در سختترين شرايط هم ميتواند بر خودش و اوضاع مسلط باشد. چون متوجه است که اين شرايط زندگي است و تغيير ميکند. شرايط سخت بيرون روزي تمام ميشود و فرد به شرايط مطلوب ميرسد آدمها درون پيچيدهاي دارند و نميشود بهراحتي درباره آنها قضاوت کرد، اما سختتر از همه، ناراحتيها و مشکلاتي است که بيشتر از عدم وجود اعتماد به نفس سرچشمه ميگيرد که اين همه ريشه در کودکي آدمها دارد.
سالها مجري برنامه خانواده بودهايد و مطالعه زيادي در اين زمينه داريد، برخي از پدر و مادرها بهصورت ناآگاهانه بچهدار شده و فرزند خود را بزرگ ميکنند، براي چنين پدر و مادرهايي چه حرفي داريد؟
بيشتر آدمها غريزي زندگي ميکنند؛ ازدواج کرده و بچهدار ميشوند و خيليها نميدانند که نوع زندگي در سه سال اول هر کسي چقدر در سرنوشت او تاثيرگذار است. ولي اي کاش مادران بدانند که احساسشان در دوران بارداري و دوره شيردهي تا دو سالگي چه تاثير شگرفي بر سرنوشت فرزندشان دارد که مسلما اگر به اين موضوع آگاه شوند حتما جور ديگري زندگي خواهند کرد. مادران صبوري که با مهر و عشق بچههاي خود را بزرگ ميکنند، فرزندان آرامتر و موفقتري دارند.
از مسيري که تا به امروز طي کردهايد راضي هستيد؟
کاش بودم! توصيهام هميشه به جوانان اين است که به حرف پدر و مادرشان گوش کنند. در جواني و در مواقعي که به نصيحت والدينم کمتوجهي کردم، مسير زندگيام کلا عوض شد. پدر و مادرم هرگز به انتخابهايم اعتراض نکردند، اما نتيجه انتخابهاي خوب و بد را خودم ديدم. به نظرم جواني که به حرف بزرگترش گوش کند دچار افسوس کمتري ميشود.
و نکته اينجاست که جوانهاي امروزي خيلي زود احساس استقلال کرده و حاضر نيستند به حرف والدينشان گوش کنند؟
اين اصلا موضوع خوشايندي نيست. هر چقدر جوانها خودرايتر باشند، نگراني پدر و مادرها بيشتر ميشود. جوانها دوست دارند راههاي رفته پدر و مادر را خودشان تجربه کنند. آدم تا جوان است دوست دارد خودش طي مسير کند، هر چند که سرش به سنگ بخورد. خيليها حتي وقتي سرشان به سنگ ميخورد، متوجه نميشوند که اين درد از کجاست به همين دليل بارها و بارها يک مشکل را تجربه ميکنند و نتيجهاش ميشود آدمهاي سرگرداني که در جامعه امروز ما زياد ديده ميشوند.
طاهره آشياني - جامجم
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۲۸۷۱۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تو زیبایی
ازایراد گرفتن به بینیمان که امضای اکثر ما ایرانیهاست آغاز میکنیم تا به کوچک بودن لب و جوشهای وقت و بیوقتمان میرسیم، بعد تصاویر فلان سلبریتی یا فلان مدل مشهور زارا در ذهنمان نقش میبندد و آنجاست که سرخورده و مأیوس از خلقتمان پروژه عظیم زیبا شدن را شروع میکنیم. راستش را بخواهید آغاز قصه بسیاری از افرادی که تا حد مرگ زیر تیغ رفتند هم از همین جاها آغاز میشود. پس باید حواسمان را جمع کنیم حالا که در دیوارهای مدرنیته و زیر بمباران رسانه و علم پیشرفته زندگی میکنیم یک وقت کارمان به جایی نرسد که حتی خودمان را نشناسیم یا احساس غالبمان به خودمان انزجار و تنفر باشد.۱- تو زیبایی چون منحصر به فردی
تا حالا به این فکر کردهاید که از هرکدام ما در کل عالم هستی و بین میلیاردها انسان زنده و مرده فقط یک نسخه وجود دارد؟ چهره ما مثل اثر انگشتمان میماند و وجه تمایز ظاهری ما با باقی آدمها همین است و همین تفاوت است که خیابانها و شهرها را زیبا میکند. اگر همه ما شبیه هم بودیم و هیچ تفاوتی نداشتیم زندگی چقدر خستهکننده و تکراری میشد اما الان از صبح تا شب در مترو، خیابان، مدرسه و دانشگاه ما شاهد شکلها، رنگها و اندازههای متفاوتی از آدمها هستیم و اگر به چشممان عینک زیبایی بین زده باشیم در هر کدام میتوانیم قشنگی منحصر به فردی را جستوجو کنیم، در دختری رگههای آبی چشمهایش، در زنی لبخند شیرین و گرمش، در پسری موهای فرفری و درهمش و... پس ما زیباییم چون منحصر به فردیم.
۲- تو زیبایی چون با اعتماد به نفسی
حقیقتا اعتماد به نفس مستقیم بر تصویر ما و بر ذهن دیگران تأثیر میگذارد. فردی که دائم از خودش بدگویی میکند، خودش را آنطور که باید قبول نداشته باشد و نپذیرفته باشد در برابر تعاریف دیگران امتناع کند و منکر زیباییهایش باشد تصویر خوبی از خود برای بقیه به جا نمیگذارد اما از آن طرف اگر واقعا خود را باور داشته باشید و نقصها و زیباییهایتان را پذیرفته باشید همیشه احساسی خوشایند برای دیگران از خودتان بر جای میگذارید. اگر در خاطراتتان هم بگردید بهکرات انسانهای زیبایی میبینید که به دلیل اینکه به خودشان اعتماد نداشتند، تصویر زیبایی در ذهن شما ندارند. پس اعتمادبهنفستان را با پذیرش خودتان بالا ببرید تا هم زیباییهایتان را بیشتر ببینید و هم جهان را.
۳- تو زیبایی، چون واقعی هستی
بعید میدانم فردی باشد که این روزها با گشتن در فضای مجازی و دیدن عکسهای بینقص بلاگرها و مدلها خودش را با آنها مقایسه نکرده باشد اما بهنظر شما چند درصد این عکسها آنچه واقعا هست را به نمایش میگذارد. اینفلوئنسری در مصاحبهای میگفت ما دائم تحت رژیمهای سخت پزشکان حاذقیم و مربیهای رژیم داریم. مرتب ورزش میکنیم. بهترین آرایشگرها، مو و صورتمان را آرایش میکنند. بهترین عکاسها از بهترین زاویهها عکس برمیدارند. بهترین ادیتورها عکسها را فتوشاپ میکنند. حالا ما آدمهای معمولی که هر از گاهی به جای شام میوه میخوریم و برای آرا و ویرا کردن به آرایشگاه زری خانم میرویم، خودمان را با آنها مقایسه میکنیم.بیایید از این قیاس کردن دست برداریم و خودمان را با گودی زیرچشمها و جای جوشهایمان دوست داشته باشیم.
۴- تو زیبایی چون خالقت زیباست
خداوند در قرآن آیهای دارد که میفرماید«وا... یحب جمال». یعنی آهای بنده خوبم من زیبایی هارا دوست دارم و تو را زیبا آفریدم. وقتی در این آیه غرق شویم و به لطافت خداوند فکر کنیم واقعا به این نمیرسیم خالقی که زیبایی دوست دارد پس چطور میتواند مخلوقی زشت و کریه بیافریند؟همه ما زیباییم، فقط باید درک کنیم زیبایی حقیقی آنچیزی است که در قلبها و دلهایمان میگذرد و چهره ما فقط ماسکی است که در این جهان از آن استفاده میکنیم، حالا اینکه گاهی به خاطر بلوغ تغییر کند، جوش بزند، دماغش قوز شرقی داشته باشد، چه فرقی میکند؟ نه اینکه به خودمان اهمیت ندهیم و نرسیم؛ قطعا باید مراقب خود و جسممان باشیم و به آن برسیم اما اهمیت بیش از حد به ظواهر، ما را در همان سطح نگه میدارد و هیچگاه اجازه اینکه تجربههای عمیقتر داشته باشیم را به ما نمیدهد. پس بکوشیم بیشتر روحمان را زیبا و صاف و شفاف کنیم، چون زیبایی حقیقی چیزی فراتر از پوست شفاف و چشم رنگی و بینی نوک بالاست.
۵- تو زیبایی چون مراقب خودتی
کارهایی را انجام بدهید که بعد آن احساس خوبی به خودتان داشته باشید. مثلا ورزش کردن با بدن ما این کار را میکند پس فعالیت بدنی را ولو ۱۰دقیقه در برنامه خود بگنجانید. مدیتیشن کردن یا به خود رسیدنهای معقول مثل اینکه روتین پوستی مرتبی داشته باشید یا مدل مویتان را گاهی مرتب کنید، باعث میشود خودتان را بیشتر دوست داشته باشید. بهخصوص برای دخترها که این اصطلاحا قرتی بازیها در وجودمان است اما باید حواسمان را جمع کنیم که این به خود رسیدنها افراطی نشود و طوری نباشد که طبیعی بودن و بکر بودنمان را از ما بگیرد. یادتان که نرفته؟ ما با تفاوتهایمان زیباییم!
۶- تو زیبایی چون عروسک خیمه شب بازی نیستی
دنیای مد و فشن مثل چرخ و فلک دائم در حال تغییر است و هر روز یک ترند جدید، استایل جدید و مدل جدیدی را به بازار میآورد و هدفش بیشتر از زیبایی، پول و تجارت و فروش است، مثلا اگر شما یک کلاه خاص تولید کنید و به اصحاب رسانه بدهید تا جلوی شاتهای دوربین از آن استفاده کنند، تبریک میگویم شما مدسازی کردید و از فردای آن روز احتمالا این گزینه از برند و مغازهتان پر فروش میشود و سود کردهاید. پس دنیای مد و فشن و رسانه صرفا به فکر زیباتر شدن ما نیست بلکه به فکر جیب خودش است و ما اگر بخواهیم تابع دنیای مد باشیم هر روز باید در کلینیکها و مغازهها باشیم تا یک روز هیکلمان را ساعت شنی کنیم و یک روز اسکینی، یک روز لباس راه راه بخریم و یک روز لباس پلنگی. پس بیایید عروسک خیمه شب بازی سرمایه گذاران نباشیم و از آنچه داریم، لذت ببریم.