Web Analytics Made Easy - Statcounter

رکنا: سفارت جمهوری اسلامی ایران در پکن در ارتباط با تشدید مشکلات بانکی ایرانیان مقیم چین با صدور اطلاعیه‌ای اعلام کرد: رفع مشکلات بانکی از اولویت های این سفارت است.

به گزارش گروه سیاسی رکنا، در این اطلاعیه آمده است: حل مشکلات بانکی هموطنان ایرانی که از زمان تحریم های ناعادلانه هسته ای وجود داشته و تاکنون ادامه یافته، از اولویت های سفارت جمهوری اسلامی ایران در پکن بوده و رفع این محدودیت ها همواره پیگیری و در مذاکرات مقامات کشورمان با مسئولان ذیربط چینی مطرح و بر حل این مشکلات تاکید شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


این اطلاعیه می افزاید: نظر به تداوم محدودیت های بانکی و بسته شدن حساب بانکی برخی هموطنان عزیر و ممانعت از افتتاح حساب توسط برخی بانک های بزرگ چین از جمله بانک کشاورزی چین ABC، و ICBC برای اتباع ایرانی، علاوه بر پیگیری های این سفارت، موضوع در ملاقات های مقامات عالی سیاسی و بانکی کشورمان با همتایان چینی بویژه در ملاقات رئیس کل بانک مرکزی کشورمان با رئیس کمیسیون نظارت بر بانک های چین CBRC مطرح و موضوع همچنان در دست پیگیری است.
اطلاعیه سفارت ایران در پکن آورده است: شایان ذکر است با عنایت به تشدید مشکلات بانکی مذکور در روزهای اخیر و در ادامه پیگیری رفع این مشکلات، سفیر جمهوری اسلامی ایران در چین در تاریخ چهارم مهرماه 1396 در ملاقات با مقامات وزارت خارجه چین، ضمن تشریح مشکلات اخیر بانکی هموطنان عزیز به ویژه دانشجویان ایرانی مقیم چین، مراتب اعتراض و ناخرسندی دولت جمهوری اسلامی ایران را از وضعیت موجود اعلام و خواستار حل و فصل مشکلات مزبور شد.
این اطلاعیه می افزاید: بر اساس توضیحی که مسئولین چینی ارائه کرده اند این محدودیت ها صرفا محدود به اتباع ایرانی نبوده و علت آن تشدید مقررات نظارتی بانک های چینی در رابطه با مبارزه با پولشویی، رعایت دستورالعمل های کمیته اقدام مالی FATF و شفافیت در اسناد و مدارک بانکی و غیره است.
سفارت جمهوری اسلامی ایران در پکن در پایان این اطلاعیه خاطر نشان کرده است که طرف چینی با اذعان به اطلاع از مشکلات فوق الذکر اعلام نموده است تلاش خواهد کرد تا در یک پروسه زمان بندی شده و با هماهنگی مقامات نظارتی بانکی این کشور نسبت به رفع این موانع و مشکلات ایرانیان مقیم در چین اقدام نماید که تحقق این امر با اولویت بالا همچنان در دستور کار این سفارت قرار دارد.

منبع: رکنا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۲۸۹۹۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آقای علم الهدی! برای دفاع از حجاب از زن باده نوشی مثل منیژه دفاع می‌کنید؟

هومان دوراندیش طی یادداشتی در عصرایران نوشت: در سخنان علم‌الهدی، نکتۀ فرعی نادرستی هم وجود دارد و آن اینکه وی منیژه را "یک زن فرهیخته و ایرانی" توصیف کرده؛ در حالی که منیژه تورانی بوده است. او دختر دشمن بزرگ ایران، یعنی دختر افراسیاب – پادشاه توران – بود!

در خبر‌ها آمده بود که احمد علم‌الهدی، امام جمعۀ مشهد، گفته است: «حجاب متعلق به فرهنگ ایران است. حتی آن زمان که هنوز اسلام وارد ایران نشده بود، حجاب فرهنگ ایرانیان بود؛ بخصوص در تاریخ ایران باستان؛ و انعکاس این فرهنگ را می‌توان در شاهنامۀ حکیم ابوالقاسم فردوسی دید؛ آن زمان که از قول منیژه به عنوان نماد یک زن فرهیخته و ایرانی نقل می‌کند: منیژه منم، دخت افراسیاب / برهنه ندیده تنم آفتاب».

اینکه جناب علم‌الهدی برای دفاع از حجاب ترجیح داده به سراغ شاهنامه برود و از منیژه مدد بگیرد، خود تایید ناخواسته‌ای است بر آنچه به عنوان دین‌گریزی در جامعۀ ایران مطرح و البته از تریبون‌های رسمی انکار شده است.

محافظه‌کاران در ایران، به ویژه اگر اهل سیاست باشند، غالبا منکر داعیه دین‌گریزی در جامعۀ ایران‌اند؛ ولی چگونه هم آن ادعا را نادرست می‌دانند و هم آقای علم‌الهدی برای دفاع از حجاب دست به دامن منیژه‌ای شده که اگرچه آفتاب تنِ برهنه‌اش را ندیده بود، ولی شراب‌خواری و عیش و عشرت هم از دیگر ویژگی‌های او بوده است؟

در داستان بیژن و منیژه در شاهنامه، منیژه به بیژن دل می‌بندد و او را به خیمه‌اش دعوت می‌کند. چند شبانه‌روز با او مشغول خوردن و باده نوشیدن می‌شود، در حالی که نوازندگان با بربط و چنگ برایشان می‌نواختند.

ببینیم فردوسی چه توصیفی از خلوت بیژن با "منیژه" داشته:

نهادند خوان و خورش، گونه‌گون

همی ساختند از گمانی فزون

نشستنگه رود و می‌ساختند

ز بیگانه خیمه بپرداختند

پرستندگان ایستاده به پای

ابا بربط و چنگ و رامش سرای

میِ سالخورده به جام بلور

برآورده با بیژن گیو زور

سه روز و سه شب شاد بوده به هم

گرفته بر او خواب مستی ستم

در ابتدا هم که بیژن وارد خیمۀ منیژه می‌شود، فردوسی می‌گوید:

به پرده درآمد چو سرو بلند

میانش به زرین کمر کرده بند

منیژه بیامد گرفتش به بر

گشاد از میانش کیانی کمر

به هر حال پوشش منیژه هر چه بوده باشد، رفتار و کردار او قطعا باب طبع و مطابق عقاید جناب علم‌الهدی نبوده. پس چرا ایشان از منیژه مدد جسته برای دفاع از عقایدش؟ آیا این گونه تعبیر نخواهد شد که پدیده‌ای به نام دین‌گریزی را پذیرفته‌اند که به باور منتقدان افرادی نظیر آقای علم‌الهدی در شکل‌گیری آن پدیده نقش موثری داشته‌اند از منیژه و نه شخصیت‌های دینی نام برده است؟

مثلا در همین داستان بیژن و منیژه، نوازندگان برای دو دلداده می‌نواختند تا خلوت و معاشرت‌شان خوشایندتر شود و این اقبال به موسیقی هم دقیقا بخشی از همان "فرهنگ ایرانیان" بوده که آقای علم‌الهدی به آن تمسک جسته‌اند. ولی الآن که اختیار خراسان و شهر مشهد در ید باکفایت جناب علم‌الهدی قرار گرفته، برگزاری یک کنسرت در مشهد هم ممنوع است.

این نفی موسیقی هم آیا برآمده از "فرهنگ ایرانیان" است؟ و آیا همین سخت‌گیری‌ها موجب دین‌گریزی جوانان [‌یا دست کم لایه‌های قابل توجهی از آنان]نشده؟ قطعا اگر این سخت‌گیری‌ها نبود، امروز امام جمعۀ مشهد ناچار نبود برای دفاع از حجاب، به مشی منیژه‌ای متوسل شود که پس از آن سه روز شادخواری‌اش با بیژن، در جام شراب بیژن داروی هوش‌بر ریخت و او را با کمک ملازمانش پنهانی به کاخ پدرش برد و باقی قصه را هم از زبان فردوسی بشنوید:

نهفته به کاخ اندر آمد به شب

به بیگانگان هیچ نگشاد لب

چو بیدار شد و بیژن و هوش یافت

نگار سمن‌بر در آغوش یافت

در سخنان آقای علم‌الهدی، نکتۀ فرعی نادرستی هم وجود دارد و آن اینکه وی منیژه را "یک زن فرهیخته و ایرانی" توصیف کرده؛ در حالی که منیژه تورانی بوده است. او دختر دشمن بزرگ ایران، یعنی دختر افراسیاب – پادشاه توران – بود!

البته این نکته اهمیت چندانی ندارد و حق با آقای علم‌الهدی است. یعنی رفتار و سلوک منیژه تفاوت چندانی با رفتار زنان ایرانی نداشته. چون ایرانیان و تورانیان در مجموع تا حد زیادی در اتمسفر فرهنگی مشابهی می‌زیستند. ولی همین که امام جمعۀ مشهد واقف نیست منیژه ایرانی نبوده، نشان‌دهندۀ آشنایی کم او با "تاریخ ایران باستان" است و گمان گرده یک بیت کافی است.

نکتۀ مهم‌تر، اما این است که تفاخر منیژه به اینکه آفتاب هم تنش را ندیده، ریشۀ اشرافی هم دارد. در مکه و مدینه نیز اشراف دقیقا به علت وضع مالی بهتری که داشتند، لباس بیشتری بر تن داشتند.

اکثریت مردم حجاز فقیر بودند و لباس چندانی نداشتند. یعنی نه لباس‌های گوناگون داشتند، نه همان تک لباسی که داشتند، همۀ جای بدن‌شان را می‌پوشاند و در نتیجه آفتاب تن آن‌ها را می‌دید و می‌سوزاند.

اینکه نقل شده است پیامبر گرامی اسلام لباس‌های با آستین بسیار بلند را نمی‌پسندید و اگر لباسی می‌خرید و آستین‌اش بیش از اندازه بود، مقدار اضافی را می‌برید، دلیلش این بوده که چنین جامه‌هایی را اشراف از سر تفاخر می‌پوشیدند و بسیاری از مردم پول کافی برای تهیۀ چنین لباس‌هایی نداشتند.

احتمالا در ایران هم اقشار فقیر تا حدی گرفتار چنین مشکلی بودند. به هر حال اینکه منیژه می‌گوید آفتاب هم تن مرا ندیده، احتمالا حاوی اشاره‌ای است به خاستگاه طبقاتی برتر او؛ خاستگاهی که اکثر زنان فاقدش بودند.

به عنوان جمع‌بندی باید گفت در این یادداشت به سه نکته اشاره کردیم. یکم اینکه: وقتی برای دفاع از حجاب، پای زن باده‌نوشی مثل منیژه به میان می‌آید، یعنی جناب علم‌الهدی هم واقف‌اند که برای دفاع از حجاب باید به سراغ شخصیت‌هایی تازه و غیراسلامی رفت و همین نشانۀ تحولی اساسی در جامعۀ ایران است که انکار می‌شود.

دوم اینکه: حتی اگر بپذیریم اسلام دقیقا همان چیزی است که آقای علم‌الهدی و همفکران محافظه‌کار ایشان می‌گویند، سخت‌گیری برای اینکه سبک زندگی مردم و حتی مشی آن‌ها در عرصۀ عمومی "کاملا اسلامی" شود، علت اساسی دین‌گریزی در جامعۀ ایران بوده است. با مردم نباید سخت گرفت وگرنه دین‌گریزی به دین‌ستیزی هم منتهی خواهد شد.

سوم اینکه: اگر چیز‌هایی به نام "تاریخ ایران باستان" و "فرهنگ ایرانیان" وجود دارد، این امور قطعا تاثیر پایدار و ماندگار خودشان را بر زندگی و مشی و منش ایرانیان گذاشته‌اند. جامعه، مومی در دستان صاحبان قدرت نیست تا آن را به هر شکل که خواستند، درآورند. قناعت را فقط به مردم نباید توصیه کرد. حاکمان هم در تلاش برای ایجاد "جامعۀ مطلوب" خودشان باید اهل قناعت باشند.

دیگر خبرها

  • سقف روزانه تراکنش های بانکی در سال ۱۴۰۳ اعلام شد
  • فیدان: تنش بین اسرائیل و ایران با حمله به سفارت آغاز شد
  • مراسم چهلم شهید زاهدی و یارانش فردا برگزار می‌شود
  • پرسپولیس منتظر معرفی عضو هیئت مدیره جدید
  • کیش دستوری به پیامک بانکی
  • سقف تراکنش‌های بانکی در یک روز چه قدر است؟
  • سقف روزانه تراکنش‌های بانکی چقدر است؟
  • دریافت وام ۳۰۰ میلیونی با نصب همراه بانک رسالت ایفون
  • آقای علم الهدی! برای دفاع از حجاب از زن باده نوشی مثل منیژه دفاع می‌کنید؟
  • اطلاعیه شهرداری منطقه ۱۵ در خصوص افتادن یک کارگر به داخل شبکه جمع آوری آب های سطحی