احمدینژاد فکر میکرد به تنهایی میتواند مملکت را اداره کند/جبهه پیروان در آستانه تحول قرار دارد/روحانی حق اصلاحطلبان را داد
تاریخ انتشار: ۶ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۲۹۷۱۳۸
به گزارش خبرنگار احزاب و تشکلهای گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، "خاستگاه ناطق نوری از جریان اصولگرایی است و هیچگاه از اصولگرایان جدا نمیشود اما در جریان دولتهای نهم و دهم دلخوریهایی از مجموعه نیروهای فعال اصولگرا پیدا کرد و عملا پایش را از میدان سیاست کنار کشید" این جملات اظهارنظر محمدرضا باهنر است که روزگاری به مرد لابیهای مجلس شهرت داشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هفته گذشته بود که با او در دفتر جامعه اسلامی مهندسین به گفتوگو نشستیم.
باهنر متولد 1331 و اهل کرمان است، مهمترین اشتباه احمدینژاد را این میداند که میخواست یک تنه همه ممکلت را اداره کند. باهنر 28 سال تمام ردای نمایندگی مجلس را بر تن کرد و بهتر از هر کسی راهروهای پارلمان را میشناسد. او از توقعات بیش از حد اصلاحطلبان از روحانی، ضرورت تشکیل حزب فراگیر در جمهوری اسلامی و تحول در جبهه پیروان خط امام و رهبری سخن میگوید.
مشروح گفتوگوی باشگاه خبرنگاران با باهنر را میخوانید:
باشگاه خبرنگاران جوان: آقای مهندس شورای هماهنگی نیروهای انقلاب چندی پیش از انتخابات ریاست جمهوری 84 به ریاست آقای ناطق نوری شکل گرفت، به چه دلیل آن شورا عملا نتوانست موفق شود؟
باهنر: اگر به گذشته برگردیم در هر دورهای از انتخابات مشکلات و مسائلی وجود داشته که در روند حرکتهای بعدی سعی کردیم آنها را اصلاح کنیم، قبل از انتخابات سال ،84 در سال 76 وحدت کاملی میان نیروهای اصولگرا شکل گرفت اما در نهایت رقیب پیروز شد. از آن دوره به بعد روی ادبیات و بعضی از رفتارهایمان تجدیدنظر کردیم بر همین اساس در شورای شهر دوم و مجلس هفتم موفق شدیم. باید بگویم که در انتخابات 84 در شورای هماهنگی نیروهای انقلاب نتوانستیم به تفاهم برسیم و عملا آقای احمدینژاد تفاهم کلی را نپذیرفت و خارج از آن وارد میدان انتخابات شد.
باشگاه خبرنگاران جوان: به چه دلیل احمدی نژاد به تفاهم شورای هماهنگی نیروهای انقلاب عمل نکرد؟
باهنر: اگر بخواهیم خودمان را جای احمدی نژاد بگذاریم شاید برای او از این نظر که میخواست پیروز شود، کار درستی بود. اگر احمدینژاد آن مجموعه را میپذیرفت، کاندیدای نهایی نمیشد و فرد دیگری انتخاب میشد و او از انتخابات باز میماند. احمدی نژاد برای خود برنامههایی داشت و تصور میکرد میتواند در انتخابات پیروز شود. بررسی این موضوع به بحثهای سنگینتر و ریشهایتری نیاز دارد باید ببینیم که تفاهمها و ائتلافهای احزاب و جناحها مبتنی بر مواضع ایدئولوژیک، اقتصادی و سیاسی است یا اینکه عدهای دور هم جمع میشوند و برای پیروزی تلاش میکنند، اگر ائتلاف از نوع دوم باشد هر کس که احساس کند در مجموعه رأی لازم را ندارد و کُلاهش پس معرکه است، نظر نهایی را نمیپذیرد و خارج میشود.
باشگاه خبرنگاران جوان: رابطه اصولگرایان با آقای ناطق نوری این روزها چگونه است؟
باهنر: خاستگاه ناطق نوری از اصولگرایی است و هیچگاه از اصولگرایان جدا نمیشود اما در جریان دولتهای نهم و دهم دلخوریهایی از مجموعه نیروهای فعال اصولگرا پیدا کرد و عملا پایش را از میدان سیاست کنار کشید. بنده همواره گفتهام که تلاشمان این است ناطق به میدان سیاست بازگردد، برخی برای او شرط میگذارند که اگر برگردد باید در جناح ما قرار گیرد، ما از این شرط و شروطها نداریم. اگر وی به جریان سیاسی برگردد، از ظرفیت اصولگرایی است البته بعضی از تندرویها را قبول ندارند و معتقد است کشور باید معتدلتر اداره شود، اما اینکه کسی فکر کند ناطق اصلاح طلب شده خیر، اشتباه فکر میکند این را ما اصلا قبول نداریم.
باشگاه خبرنگاران جوان: رایزنیهایی در این زمینه با ناطقنوری انجام دادهاید؟
باهنر: بله مرتبا با او در تماس هستیم، آقای ناطق نوری مدت زیادی است که میگوید من برای ورود به میدان سیاست احساس تکلیف نمیکنم، تلاش ما این است که او احساس تکلیف کند و فعال سیاسی شود.
باشگاه خبرنگاران جوان: مهمترین نقد شما به آقای احمدی نژاد چیست؟
احمدینژاد فکر میکرد به تنهایی میتواند ممکلت را اداره کند
باهنر: با آقای احمدی نژاد سابقه کاری زیادی داشتیم، فکر میکنم اشتباه استراتژیک او این بود که فکر میکرد به تنهایی و با تفکرات، تخصصها و مواضعی که دارد، میتواند مملکت را اداره کند. در حالی که کشوری با جمعیتی بیشتر از 70 میلیون و با این همه مسائل و دشمنان خارجی باید توسط یک سیستم اداره شود، نه اینکه کسی فکر کند انفرادی میتواند همه چیز را تشخیص دهد و بفهمد. فکر میکنم عمده اشکال او این بود که از خرد جمعی استفاده نمیکرد و وقتی از خرد جمعی استفاده نشود نتیجه کارها گاهی خوب و گاهی اشتباه از آب درمیآید و اشتباههای کوچک افرادی که در پستهای بزرگ قرار میگیرند، آثار زیادی دارد، اگر در اداره یک کشور فردی کاری انجام دهد که به بنبست برسد کلی منابع، نیروی انسانی و وقت هدر میرود این موارد را از اشتباهات اصلی احمدی نژاد میدانم.
باشگاه خبرنگاران جوان: به نظرتان احمدی نژاد همان پایگاه اجتماعی گذشته را دارد؟
احمدینژاد پایگاه اجتماعی گذشته را نداردباهنر: طرفداران احمدی نژاد به طیفهای متنوعی تقسیم میشوند، عدهای احمدی نژاد را به خاطر شعارها، رفتارهای انقلابی و تبعیت از رهبری قبول داشتند، زمانی که اینها زیر سوال برود، طبیعی است که بسیاری از این طرفداران ریزش پیدا میکنند. همین الان هم که از من میپرسند طرفداران احمدی نژاد وضعشان چگونه است؛ میگویم عدهای در دولت نهم با احمدی نژاد همراه بودند اما بعد از دولت نهم راهشان را جدا کردند. عدهای دیگر نیز تا پایان دولت دهم همراه او بودند بعد راهشان را جدا کردند و گروهی هم بعد از دولت دهم همراهش بودند اما بعضی از رفتارهایش و یا برخوردهای وی موجب ریزش تعداد زیادی از طرفدارانش شد مثل کاندیداتوری یک دفعهای در انتخابات ریاست جمهوری با وجود مشورتی که با رهبری انجام داده بود و ایشان هم فرموده بودند "من مصلحت نمیدانم"، بعید میدانم او دوباره بتواند همان پایگاه اجتماعی گذشته را برای خود به وجود بیاورد.
باشگاه خبرنگاران جوان: اخیرا چند نماینده مجلس بحث نظام پارلمانی را مطرح کردند، آیا ایجاد نظام پارلمانی ضرورت دارد؟
مجلس، دولت و یا سران قوا در مورد ایجاد نظام پارلمانی تصمیم گیرنده نیستند/برداشتی اشتباه از بیانات رهبری در مورد نظام پارلمانی شده است
باهنر: تکلیف نظام ریاستی و پارلمانی را قانون اساسی مشخص میکند. قانون اساسی به عنوان معاهدهای ملی است که همه به آن متعهدند و تجدیدنظر در آن فرآیندی دارد که در اصل 177 به روشنی و شفاف بیان شده است. اگر دوستانی بیایند و بحثهایی کنند اینها میتوانند نظرات کارشناسی دهند اما هیچکدام از آنان تصمیم گیر نیستند، حتی مجلس، دولت و سران قوا هم در این مورد تصمیمگیرنده نیستند؛ اگر قرار باشد تصمیمی گرفته شود باید فرآیند اصل 177 قانون اساسی طی شود.
مقام معظم رهبری چند سال پیش در سفر به کرمانشاه در بیاناتشان اشارهای به این مقوله داشتند البته بحث این بود که قانون اساسی اصولی غیرقابل تغییر دارد و یک سری اصول هم قابل تجدیدنظر است، ایشان مثالی زدند و فرمودند کشور ما ریاستی است و یک زمانی میتواند پارلمانی شود. بعضیها این تلقی را کردند که رهبری گرایششان به سمت نظام پارلمانی است که ایشان بعدا توضیح دادند و تبیین فرمودند و گفتند که من به عنوان یک مثالی عرض کردم، اینکه رهبری موافق یا مخالف این موضوع باشند را هنوز اظهارنظر نکردهاند.
باشگاه خبرنگاران جوان: بحث تشکیل مجلس دوم در کشور از سوی برخی صاحب نظران مطح شده است، نظرتان چیست؟
ضرورت تشکیل مجلس دوم در کشورباهنر: بنده هم موافق این هستم و معتقدم باید در کشور دو مجلس داشته باشیم، مجلسی که اکنون وجود دارد برخاسته از آرای مردم در مناطق مختلف است، اصولا نمایندگان در این مجلس نمیتوانند خیلی برای منافع ملی وقت بگذارند، بیشتر به دنبال حل مسائل منطقهای، صنفی، جریانی و... هستند، به همین دلیل بخش زیادی از سیاستهای راهبردی ملی زمین میماند.
مثلا در بحث اقتصاد مقاومتی اگر بخواهیم آن را به صورت دقیق و جزء به جزء اجرا کنیم، به نفع کلان مملکت است اما ممکن است در برخی از مواقع با منافع منطقهای، قشری و صنفی مغایر باشد، نمایندگان اصولا چون خاستگاهشان آرای منطقهای است و به اصطلاح دستشان زیر ساطور رأی مردم است، منافع منطقهای، قشری، صنفی و حزبی در ذهنشان برجستهتر است. تصورم این است که مملکت حتما باید دو مجلس داشته باشد. در مورد این دو مجلس هم باید بحث صورت گیرد و نظام کشور حزبی شود. اگر قرار باشد مجلس دیگری شکل بگیرد و بدون پشتوانههای فکری و ذهنی عمل کند، آنگاه زیگزاگهای زیادی در حرکتها ایجاد میشود.
باشگاه خبرنگاران جوان: آقای مهندس 28 سال در مجلس فعالیت کردهاید، مهم ترین تفاوت این مجلس با مجلس قبلی چیست؟
باهنر: فکر میکنم اصولا مجالس خیلی با یکدیگر فرقی نمیکنند، نمایندگان عموما کارهای مشخصی همچون بررسی لوایح دولت، تدوین طرح و یا پیگیری مشکلات حوزه انتخابیه را انجام میدهند.
باشگاه خبرنگاران جوان: اخیرا آقای نوبخت اعلام کرده که سال آینده بودجهها را بر اساس عملکرد دستگاهها قرار میدهند، نظر شما در این مورد چیست؟
باهنر: کار خیلی خوبی است این موضوع از مدتها قبل مطرح بود اما برای اجرایش به چالشهایی برخوردیم. معنای بودجه عملیاتی این است که از دستگاه سوال میکنند که امسال با بودجههایی که گرفته، چه کارهایی انجام داده است. دستگاه اعلام میکند که این چند کار را انجام دادم و و برای سال بعد براساس اولویت بندیها به دستگاه بودجه میدهند، البته دستگاهها زیر بار این نمیروند، چراکه 90 درصد منابع خود را صرف پرداخت حقوق کارمندان میکنند، بنابراین مقاومتی صورت میگیرد.
یکی از راه حلهای خوب برای کاهش هزینههای جاری همین است که بودجه عملیاتی باشد برای روشنتر شدن این موضوع مثالی میزنم فرض کنید بودجه قطاری است که چند ایستگاه دارد در یک ایستگاه میایستد سه ردیف بودجه سوار میشوند، هر ساله این قطار از آن ایستگاه میگذرد اما آن سه ردیف بودجه پیاده نمی شوند با این اقدام دائم تورم بودجههای جاری افزایش مییابد و چیزی برای بودجههای عمرانی باقی نمیماند.
باشگاه خبرنگاران جوان: به نظرتان آقای لاریجانی در مجلس دهم همچون دورههای گذشته نقش موثری دارد؟
باهنر: شخصیت رئیس مجلس منهای اینکه چه کسی باشد، تاثیر گذار است. در مجلس هر نمایندهای از نظر حقوقی یک رأی بیشتر ندارد اما هرکسی یک حوزه نفوذ رأی دارد، این حوزه نفوذ رأی در مواقع حساس به کار گرفته میشود. ممکن است یک فردی حوزه نفوذ رأیش 10 باشد و فرد دیگری حوزه نفوذ رأیش 50 باشد، مثلا فرض کنیم یک وزیری 90 درصد رأی مجلس را دارد آن زمان اگر کسی بخواهد تلاش کند این90 درصد را به 50 درصد برساند، معلوم نیست که موفق میشود یا نه. اما یک زمانی فردی 55 درصد رأی دارد آن 5 درصد را شخص رئیس مجلس با یک اشاره میتواند بالا ببرد یا پایین بیاورد. آقای لاریجانی نه در معرفی وزرا اما در اینکه چه کسی رأی بیاورد و چه کسی رأی نیاورد نقش و رأیش موثر بوده است.
باشگاه خبرنگاران جوان: جناب عالی همواره طرفدار تشکیل حزبی فراگیر در جریان اصولگرایی بودهاید، با توجه به اینکه چندین سال از این موضوع میگذرد، چرا هنوز حزب فراگیری در جریان اصولگرایی تشکیل نشده است؟
نظام مردم سالاری دینی در غیبت چند حزب قدرتمند آینده مبهمی دارد
باهنر: تشکیل حزب لوازم خاص خود را دارد، بنده بارها گفتهام که به تشکیل حزب فراگیر علاقهمندم و تصورم این است که نظام مردم سالاری دینی در غیبت چند حزب قدرتمند آینده مبهمی دارد و مشکل پیدا میکند البته برای تشکیل حزب موانعی قانونی و فرهنگی نیز وجود دارد.
برای روشن شدن این موضوع مثالی میزنم تا موانع تشکیل حزب قدتمند در بعد فرهنگی را بیشتر متوجه شوید، بسیاری از فعالان سیاسی در کشورمان میخواهند از منافع حزب استفاده کنند اما هزینههایش را نمیپردازند. مثلا محمدرضا باهنر نوعی میخواهد در یک حوزه انتخابیه کاندیدا شود اگر اصولگرایان به کاندیداتوری باهنر برسند، خوشحال میشود اما اگر به کاندیداتوری فرد دیگری برسند، بنده در مقابل آن تصمیم میایستم و حاضر نیستم، نظر جمع را بپذیرم این یکی از مشکلات اساسی شکل گیری حزب در کشور ماست.
وقتی یک نامزد انتخاباتی از طریق یک لیست وارد مجلس میشود بعد از آن هیچ الزامی ندارد که از نظرات آن حزب دفاع کند یا همسو شود مثلا بنا بر گفته آقای عارف 140 نماینده از نردبان لیست امید بالا آمدند و وارد مجلس شدند اما وقتی عارف برای ریاست مجلس کاندیدا می شود 104 نفر بیشتر به او رأی نمیدهند، بقیه این نمایندهها کجا هستند؟ اینها مشکلات پیش روی احزاب است.
باشگاه خبرنگاران جوان: آیا جمنا میتواند نقش این حزب فراگیر را بازی کند؟
جمنا نمیخواهد حزب شود/از 15 نفری که در جمنا رای نیاوردند سه نفر در انتخابات ثبت نام کردند
باهنر: جمنا حرکت خیلی خوبی است و توانست وحدت خوبی میان نیروهای اصول گرا و انقلابی به وجود آورد و خود جمنا هم ادعا ندارد که میخواهد حزب شود البته اشکالاتی در جمنا وجود دارد که روی آنها بحث میکنیم و در حال رفع شدن هستند.
جمنا مدعی است که من میخواهم طیف اصولگرایی را دور هم جمع کنم اما تا زمانی که بحث طیفی باشد و ضابطهای وجود نداشته باشد در مواردی با مشکل روبرو میشویم ، مثلا در همین جمنا گفتند که کاندیدای نهایی با رأی بدنه انتخاب میشود روز اول اسم 20 کاندیدا مطرح شد رأی گیری کردند به 10 نفر رسیدند، رأی گیری دیگری هم انجام شد و 5 نفر بالا آمدند، عملا 15 نفر حذف شدند.
از همان 15 نفر سه نفر برای انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کردند در حالی که تفاهم این بود کسانی که در بدنه جمنا بالا نمیآیند، دیگر ثبت نام نکنند، منظورم از گفتن این مثال این بود که تا مقررات حزبی و تحکم وجود نداشته باشد کار به درستی پیش نمیرود با جبههای حرکت کردن کارها بیشتر رفاقتی، اخلاقی و کدخدا منشی است.
اما انتخابات آمریکا را در نظر بگیرید از دو سال مانده به برگزاری انتخابات درون دو حزب دموکرات و جمهوری خواه رقابتهایی شکل میگیرد در نهایت هر حزب به یک کاندیدا میرسد و نفر دوم یا سوم نمیتواند زیرآبی برود و بگوید من کاندیدا میشوم، یعنی مقررات و قوانین مشخص دارند اما تا وقتی جبههای باشد رفاقت گونه رفتار میشود مثلا به دو نفر میگویند شما ثبت نام نکنید اما ثبت نام میکنند.
باشگاه خبرنگاران جوان: فعالیتهای جبهه پیران این روزها چگونه پیش میرود؟
تعداد زیادی از احزاب فقط در حد مجوز در جیب یک نفر است
باهنر: جبهه پیروان و احزاب دیگر در آستانه تحولاند، قانون جدیدی برای احزاب تصویب و از سوی وزارت کشور هم ابلاغ شده است. خلاصه این قانون این است که هرکسی بخواهند حزب تأسیس کند باید مجوز موقت بگیرد و شش ماه فرصت دارد که به حدی از تحزب برسد، مثلا 300 عضو و در یک سوم استانها هم دفتر داشته باشد. بعد از شش ماه اگر توانست به این حد نصابها برسد مجوز فعالیت دائم میگیرد اگر نتوانست منتفی میشود.
برداشتم این است از این 400 حزبی که وزارت کشور مجوز داده و تعداد زیادی از این مجوزها کاغذی در جیب یک نفر برای روز مباداست، به نظرم از این تعداد 350 حزب منتفی میشوند و نمیتوانند شرایط قانون جدید را کسب کنند، این حرکت خوبی است. جبهه پیروان هم 16 عضو دارد ممکن است برخی از این احزاب نتوانند خود را تطبیق دهند بنابراین ساختارها مقداری تغییر میکند.
باشگاه خبرنگاران جوان: بحثهای انتخابات مجلس آینده چه زمانی در جبهه پیروان آغاز میشود؟
باهنر: هنوز زود است اما آرام آرام بحثهایمان شکل میگیرند، بنده یک موضع عمومی دارم و معتقدم که در رسانهها و محافل عمومی به مصلحت نیست که انتخابات از الان کلید بخورد اما در درون احزاب محافل و تشکیلات اشکالی ندارد که بحثها شروع شود. ایجاد فضای زودهنگام انتخاباتی را به ضرر کشور میدانم چرا که ما کارهای زمین مانده زیادی داریم.
باشگاه خبرنگاران جوان: اصلاح طلبان در دوران انتخابات روحانی را از خود میدانستند اما اکنون به دلیل تحت تاثیر قرار نگرفتن عملکرد دولت بر آینده جریان سیاسیشان، خود را از دولت جدا و گاهی انتقادهایی به دولت میکنند، این موضوع را چگونه میبینید؟
توقعات اصلاحطلبان از روحانی بسیار زیاد است/ روحانی خود را متعهد به احزاب و جریانهای سیاسی نمیداند
باهنر: توقعات آقایان اصلاحطلب از روحانی بسیار زیاد بود و همه توقعاتی که آنان از روحانی داشتند به کرسی ننشست، روحانی هم با مواضعی که اعلام کرد خودش را متعهد به احزاب و جریانهای سیاسی نمیداند، البته گفت که مدیران را از آن 24میلیون انتخاب میکنم که تعداد زیادی را هم از آنها منصوب کرد و بهای نسبتا خوبی به اصلاح طلبان داد.
به اصلاح طلبان توصیه میکنم خیلی گلایهمند نباشند که روحانی هم توقعات ما را اجرا نکرد اصولا خاستگاه روحانی در سابقه سیاسی اصولگرایی است اما در رقابتها روحانی رأی بیشتر اصلاح طلبان را به خود اختصاص داد، حق آنان را هم داده است و توقع اضافی داشتن خوب نیست.
گفتوگو از سحر بخشی روشن
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۲۹۷۱۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پشت پرده خشم احمدی نژاد از معاون تازه فوت شدهاش
امروز دوشنبه سوم اردیبهشت ۱۴۰۳ است و از اعلام خبر درگذشت ناگهانی دکتر پرویز داوودی معاون اول رییس جمهوری در دورۀ نخست محمود احمدینژاد (۸۴ تا ۸۸) چهار روز میگذرد.
بنابر گزارش عصرایران، با این حال غیبت رئیس جمهوری سابق هم در مراسم تشییع جنازه و هم ترحیم و هم حتی پرهیز از پیام تسلیت ( تا لحظه نگارش این متن) برای مرد شمارۀ دو دولت اول خود و جایگاه معاون اول رییس جمهوری که بعد از حذف سمت نخستوزیر در قانون اساسی ۱۳۶۸ در نظر گرفته شده اقتضا میکند با درگذشت مرحوم پرویز داوودی با تأمل بیشتر مواجه و به این بهانه برخی نکات را یادآور شویم که البته نخستین آنها بیاعتنایی نصبکننده و مافوق اوست به خاطر اتفاقاتی که بعدتر رخ داد و کافی است یادآور شویم همان روز یک رییس جمهوری سابق دیگر (سید محمد خاتمی) به مراسم ترحیم همسر معاون -و تازه نه معاون اول خود- رفت تا بدانیم کاری که احمدینژاد در حق پرویز داوودی انجام داده نشان میدهد «معجزۀ هزارۀ سوم» واجد چه صفات برجستۀ اخلاقییی و کشف اصولگرایی ایرانی تا چه حد ناب بوده است!
احمدی نژاد در سال ۹۳ در مراسم ترحیم پدر او شرکت کرد اما ۱۰ سال بعد به ختم خودش نرفت!
عنوان «معاون اول رییس جمهوری» هر چند تازه است ولی بعد از حذف نخستوزیر -که در تاریخ ایران با عنوان رییس الوزرا و صدراعظم قدمت بسیار دارد - تدبیری بود تا اعضای شورای بازنگری قانون اساسی به کار بستند زیرا بدون نخستوزیر هم اداره جلسات دولت در غیاب رییس جمهوری دچار مشکل میشد هم استقبال رسمی از نخستوزیران خارجی چون رییس جمهوری ایران همتای آنان به لحاظ پروتکلی نیست و از این رو معاون اول رییس جمهوری در نظر گرفته شد که هر چند منزلت و احترام و جایگاه نخستوزیر را دارد اما قدرت او را ندارد و به تعبیر اسحاق جهانگیری معاون اول رییس جمهوری در دوران حسن روحانی در طول رییس جمهوری تعریف میشود و اختیار عزل و نصب بدون نظر رییسجمهوری را ندارد بر خلاف نخستوزیر خاصه در دهه ۶۰ که مرد اول اجرایی بود کما اینکه در دوران ریاستجمهوری بنیصدر و آیتالله خامنهای دولتها به نخستوزیران (محمد علی رجایی و میر حسین موسوی) منتسب میشوند. مراد از دولت شهید رجایی هم دولت او در زمان نخستوزیری است نه ریاست جمهوری چون اولا دوران ریاست جمهوری او بسیار کوتاه بود (کمتر از ۴۰ روز: مرداد تا ۸ شهریور ۱۳۶۰) و تازه نخستوزیر دوره او هم دکتر باهنر بود.
به اشتباه اما تصور میشود مراد از دولت رجایی دولت دوران ریاست جمهوری اوست. در حالی که یک سال نخستوزیری زمان ریاست جمهوری بنیصدر مدنظر است و میدانیم سران حزب جمهوری اسلامی او را به اولین رییس جمهوری تحمیل کردند (به خاطر در اختیار داشتن اکثزیت کرسی های مجلس اول).
پرویز داوودی، سومین معاون اول رییس جمهوری به حساب می آمد: بعد از حسن ابراهیم حبیبی ( دو رییس جمهور: هاشمی رفسنجانی و خاتمی) و محمدرضا عارف ( دوره دوم خاتمی). بعد از او هم شاهد سه معاون اول دیگر بودهایم: اسفندیار رحیم مشایی، محمد رضا رحیمی، اسحاق جهانگیری ( دو هر دو دوره حسن روحانی)و محمد رضا مخبر ( معاون اول فعلی در دولت ابراهیم رییسی).
عمر معاون اولی رحیم مشایی البته بسیار کوتاه بود و با توصیه یا نهی رهبری احمدینژاد ناچار شد او را از معاونت اولی کنار بگذارد و محمد رضا رحیمی را جانشین او کرد.
با محاکمه و زندان رحیمی جایگاه معاون اول آسیب دید و اسحاق جهانگیری کوشید آن را ترمیم کند و دفاع جانانه از رییس جمهوری در مناظره ها و انصراف به سود حسن روحانی در خاطره ها مانده است.
پرویز داوودی البته از جنس مردان احمدی نژاد نبود و به سفارش سید محمود هاشمی شاهرودی معاون اول شد و احمدی نژاد میخواست با قبول پیشنهاد رییس قوه قضاییه از نفوذ او به نفع دولت خود استفاده کند. استاد اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی دانش آموخته دانشگاهی در آمریکا بود و در دوران هاشمی شاهرودی معاونت اقتصادی قوه قضاییه را بر عهده داشت و در واقع اولین و آخرین معاون اقتصادی قوه قضاییه چون بعد از او و هاشمی شاهرودی برچیده شد. مرحوم هاشمی شاهرودی علاقه خاصی به امور اقتصادی داشت و این انتصاب را می توان در آن راستا هم دانست.
احمدی نژاد بعد از انتصاب اسفندیار رحیم مشایی به معاون اولی هم آقای داوودی را کنار نگذاشت و به عنوان مشاور عالی و رییس مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری نصب کرد.
۱۸ نکته درباره معاون اول و مشخصا پرویز داوودی این بحث را کامل می کند:
۱. این که از ۶۸ به این سو و طی ۳۵ سال تنها ۷ نفر بر این کرسی نشستهاند و مرد شماره دو دولت به حساب میآید توجه بیشتر به کارنامه پرویز داوودی را توضیح میدهد: حسن حبیبی (۱۲ سال)، محمد رضا عارف (۴ سال)، پرویز داوودی ( ۴ سال)، اسنفدیار رحیم مشایی (۵ روز)، محمد رضا رحیمی (۴ سال)، اسحاق جهانگیری (۸سال) و محمد رضا مخبر ( از ۱۴۰۰ تا کنون).
۲. پرویز خان بیش از این که یار این محمود (احمدی نژاد) باشد یار آن محمود (هاشمی شاهرودی) بود. چندان که معاون اقتصادی او در دوران قوه قضاییه و بعد از خروج از دولت هم رییس دفتر هاشمی شاهرودی در مجمع تشخیص هر چند شان معاون اول سابق رییس دفتری نیست.
۳. مرحوم داوودی در دولت احمدی نژاد جانشین محمدرضا عارف شد و جالب این که در انتخابات اسفند ۱۳۹۴ که با شور و شوق فراوان انجام و عارف با رای بالا نفر اول تهران شد داوودی هم کاندیدا بود و ناکام ماند. همین نامزدی نشان داد که به رغم چهار سال معاون اولی عنصر عمیق سیاسی نیست و همچنان روی حمایت خاص هاشمی شاهرودی حساب میکرد.
۴. انتصاب او به عنوان مشاور عالی نشان می دهد رابطه او با دولت احمدی نژاد محدود به ۸۴ تا ۸۸ نبوده و تا پایان با او بوده در حالی که وانمود کرد رابطه خود با او را بعد از سال ۹۰ گسسته است.
۵. امضای بیانیه سال ۹۷ مهم ترین دلیل خشم احمدی نژاد از اوست. همان بیانیه که شماری از مردان احمدی نژاد حساب خود را از او جدا کردند و اتفاقا همان باعث شد ابراهیم رییسی برخی از آنها را به کار گیرد. مرحوم داوودی اما ترجیح داد بی عضویت رسمی برای جبهه پایداری برنامه اقتصادی بنویسد.
۶. چندان اهل اظهار نظر سیاسی نبود و به خاطر نوع رفتار و سلوک دکتر حسن حبیبی در ۸ سال ریاست جمهوری هاشمی و ۴ سال خاتمی این سنت جا افتاد که معاون اول نباید زیاد دیده شود. عارف هم این سنت را ادامه داد و داوودی هم در همین مسیر بود. هر چند در سال ۸۸ و در اواخر دوران معاون اولی گفت: ما آقای احمدی نژاد را آسان گیر نیاوردهایم تا به راحتی از دست بدهیم!
۷. در سال ۹۶ و در رقابت روحانی با رییسی از رییسی حمایت کرد و پشت سر رییس سابق خود - احمدی نژاد- که رد صلاحیت شده بود نایستاد.
۸. مردم در سال ۹۲ به روحانی رای دادند. در ۹۴ هم به همفکران او در مجلس. در ۹۶ هم روحانی را ابقا کردند اما لایحه پیوستن ایران به گروه ویژه اقدام مالی یا اف ای تی اف را باید مخالفان روحانی در مجمع تشخیص تصویب می کردند و این مدل دموکراسی در دنیا همتایی ندارد که رییس جمهوری و مجلس تصویب کنند و رقبای شکست خورده در انتخابات وتو کنند. ربط قضیه به مرحوم این است که افایتیاف را مثل کاپیتولاسیون می دانست و موضع محسن رضایی را تقویت می کرد.
۹. همان طور که احمدی نژاد استاندار دولت هاشمی رفسنجانی بود و بر رییسِ رییس خود شورید داوودی هم معاون وزیر اقتصاد در دولت هاشمی رفسنجانی بود اما در مجمع تشخیص مصلحت در جبهه مخالفان رییس مجمع قرار داشت.
۱۰. از جملات ماندگار مرحوم این است که دولت مهرورزی نه تنها مبتلا به فساد نیست بلکه کمترین فساد را تحمل نمی کند. او صندلی خود را اما به محمد رضا رحیمی سپرد که به اتهام فساد بازداشت و زندانی شد. (اگر ۵ روز معاون اولی رحیم مشایی از ۲۷ تیر تا ۲ مرداد ۸۸ را نادیده بگیریم رحیمی جانشین اوست و البته عملکرد او ربطی به مرحوم داوودی ندارد)
۱۱. در دورانی که رییس بنیاد ملی نخبگان بود به خاطر اشتغالات دیگر اداره بنیاد را به زلفی گل سپرد و همین سابقه موجب شد در دولت رییسی وزیر علوم شود و از این حیث وزیر فعلی علوم وام دار مرحوم است.
۱۲. با این که چهره ای تکنوکرات بود اما دوست داشت حرف های خاص مذهبی بر زبان آورد. از جمله در ۱۴ تیر ۱۳۸۶ گفت: الگوی ما سیاست های اهل بیت است و فاطمه زهرا. در حالی که در طول ۲۵۰ سال امامت ۱۲ امام شیعه تا قبل از غیبت تنها در سه دوره کوتاه قدرت را در اختیار داشتند. امام علی کمتر از ۵ سال، امام حسن کمتر از یک سال و امام رضا هم دو سال ولیعهدی تشریفاتی. با این نگاه مشخص نبود منظور او چیست. درامور اخلاقی و دینی طبیعی است و ربطی به این دولت و آن دولت ندارد ولی در مقام دولت بیشتر حرفی برای جلب خوشایندها به نظر می رسید زیرا دولت زیر مجموعه نظام است و کلیت نظام از باور به امامت و ولایت شیعه مشروعیت می گیرد و دولت خاص تافته جدا بافته نبود و حتی رییسان جمهوری روحانی چنین مدعایی نداشتند.
۱۳. در اول خرداد ۱۳۸۶ به گونهای به استقبال تحریمها رفت که از یک استاد اقتصاد بعید بود.
۱۴. در اردیبهشت ۸۸ و در آستانه انتخابات ریاست جمهوری در سفر به تانزانیا ۶۰ نفر را با خود برد. یک هیات ۶۰ نفری برای سفر به کشوری چون تانزانیا این گونه توجیه شد که چون رییس جمهوری درگیر انتخابات شده و خود نمی تواند به سفر برود معاون اول به جای او رفته در حالی که معمولا رییس جمهور میرود و معاون اول می ماند. در دولت روحانی و دولت فعلی هم این گونه است.
۱۵. در ۱۴ تیر ۱۳۸۶ لوح تقدیری به مادر سید حسن نصرالله تقدیم کرد. از تاسف های مرحوم داوودی این بود که احمدینژاد از تکریم و تجلیل مادر سید حسن نصرالله شیعه و روحانی به تسلیت به مادر هوگو چاوز در اسفند ۹۱ رسیده که به اعتقاد احمدینژاد با عیسی مسیح بازمی گردد!
۱۶. احمدی نژاد از او در احکام انتصاب با این صفات یاد کرده بود: اندیشمند، متعهد، دل سوز، فداکار.... همه این توصیفات را به خاطر امضای بیانیه در سال ۹۷ نادیده انگاشت و به مرگ او هم توجه نکرد.
۱۷. برخی معتقدند بیتوجهی احمدینژاد به نظر معاون اول برای معرفی حسین صمصامی به عنوان وزیر اقتصاد هم به اختلافات او با پرویز داوودی دامن زد. احمدینژاد تحت تاثیر ایده سید شمسالدین حسینی برای یارانه نقدی که تلفیقی از طرح ۵۰ هزار تومانی مهدی کروبی در سال ۸۴ و جمشید پژویان اقتصاددان برای حذف یارانه غیر مستقیم بود به جای «صمصامی مزرعه آخوند» سید شمس الدین حسینی را برای وزارت اقتصاد در نظر گرفت و یارانه نقدی را به اجرا گذاشت. این در حالی است که برای تمدید دوران سرپرستی صمصامی از رهبری کمک خواستند.
۱۸. در حالی که از مرحوم به عنوان تئوریسین جبهه پایداری یاد میشود اما به احتمال زیاد رابطه تشکیلاتی نداشتند و بیشتر از تخصص خود استفاده کرده و برای آنها برنامه اقتصادی نوشته هر چند کاش در حیات از او میپرسیدند آنچه در دولت رییسی و مجلس انقلابی شاهدیم با آن برنامه انطباق دارد و اصلا وضعیت فعلی حاصل برنامه است یا بیبرنامگی؟ به بیان روشنتر کو برنامه؟کدام برنامه؟
tags # محمود احمدینژاد سایر اخبار آیا انسان میتواند در فضا تولید مثل کند؟ | رابطه جنسی و زایمان در فضا چگونه است؟ چرا نئاندرتالها محتویات معده حیوانات را میخوردند؟ (تصاویر) مرکز واقعی جهان کجا است؟ فضانوردان چگونه در فضا دستشویی میکنند؟ | سرنوشت مدفوع انسان در فضا چه میشود؟