Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاري آريا - سيد مرتضي حسيني متولد 6 شهريور 1352 در شهر ري است . او برادر سيد محمد حسيني است که چند سال پيش از کشور خارج شد و در شبکه هاي ماهواره اي مشغول به فعاليت شد.
حسيني فارغ‌التحصيل حقوق از دانشگاه خوراسگان اصفهان است. اجراي صد‌ها تئاتر، 4 سال گويندگي راديو و برنامه‌ها و مسابقاتي چون: نيم‌نگاه، داخل پرانتز، هفت رنگ، سلام هموطن، سلام ايراني، ترافيک و محله، وقت مسابقه، شهر به شهر و… بخشي از فعاليت‌هاي 12 ساله او را رقم مي‌زنند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



مصاحبه با سيد مرتضي حسيني
سين: دوران کودکيتون چگونه گذشت؟
جيم: سال 1352 در محله شهر ري تهران متولد شدم. 8 برادر و 3 خواهر هستيم. دوران کودکي‌ام بيشتر با برادر‌هايم گذشت. با جوراب‌هايم توپ درست و با آن فوتبال بازي مي‌کرديم. دوران بسيار خوب و شيريني بود.
سين: خاطره‌اي از دوران کودکيتون برامون تعريف کنيد؟
جيم: ما 8 برادر شيطون بوديم. يادم هست وقتي کوچکتر بودم با برادر‌هايم فوتبال بازي مي‌کرديم، توپ‌مان به خانه همسايه افتاد. چون من از آن‌ها کوچکتر بودم، برادر‌هايم طنابي به کمرم بستند که توپ را بياورم. اما وقتي خواستم توپ را بردارم، آن همسايه به حياط آمد و برادرهايم ترسيدند و فرار کردند.
من هم با ديدن آن همسايه کلي گريه کردم. همسايه با ديدن اشک‌هاي من، من را به پيش مادرم برد و قضيه را تعريف و کلي با مادرم خنديدند.
سين: روياي کودکي شما چه بود؟
جيم: من هميشه در رؤياهام مي‌ديدم که پرواز مي‌کنم و اين رؤيا، تا سن 18 سالگي ادامه داشت و شايد علت آن علاوه بر دوست داشتن پرواز، بلند پرواز‌ي‌هايم است. من از 8 سالگي به اطرافيانم مي‌گفتم به تلويزيون مي‌روم که اين رؤيا تحقق پيدا کرد.
سين: اجرا را از چه زماني شروع کردين؟
جيم: از سال 1372 با برنامه‌هاي کوتاه طنز و يک برنامه با نام «نيم نگاه» شروع کردم. اما به طور حرفه‌اي اجرا را در سال 1375 به همراه استاد رسول نجفيان و مرحوم حسين اسکندري و الهام صفوي‌زاده و خانم شفيعي شروع کردم که ما پنج نفر بوديم و من مجري ثابت برنامه بودم و بقيه مجريان متغير بودند، تهيه‌کننده‌هاي برنامه فريد نيک‌خواه و نادر کريمان بودند.

سين: بهترين خاطره شما از اجرا؟
جيم: اولين بار در راديو يک شعر خواندم که اين بود: «سلام؛ توپ يأس رو شوتش کن، دريبل کن همه غم‌ها را» وقتي من اين شعر رو با آهنگ‌ بندري خواندم، صدابردار هم فکر کرده بود شعر است و صدايم را ضبط کرد. بعد از اتمام کار در راه برگشت به خانه در تاکسي صداي خودم را از راديو شنيدم به راننده تاکسي گفتم که اين صداي من است اما باورش نمي‌شد. وقتي صدايم را از راديو شنيدم، بسيار ذوق زده شده بودم.
سين: توصيه شما به مجريان جوان؟
جيم: توصيه من به مجريان جوان اين است که موقعيت و جايگاه خود را به خوبي بشناسند و بدانند آنتني که در دست دارند يک اتفاق نادر است و قدر اين فرصت را بدانند که مي‌توانند از اين طريق با مردم صحبت کنند.
سين: شاخصه و ويژگي مجري موفق؟
جيم: ويژگي مجري موفق مردمي بودن است و اين که در زمينه‌هاي مختلف مطالعه داشته باشد. وقتي مجري اطلاعات بالايي داشته باشد، بهتر مشکلات را متوجه مي‌شود و بهتر مي‌تواند نماينده خوبي از طرف مردم در رسانه‌ ملي باشد.
سين: دوست داشتيد مجري چه برنامه‌اي باشيد که تا به حال نبوديد؟
جيم: دوست دارم برنامه‌اي اجرا کنم و در آن ميزبان مردمي باشم که دلشکسته، گرفتار و… هستند و آن‌ها را شاد کنم و همچنين مجري برنامه کودک باشم چون اين توانايي را در خود مي‌بينم که بچه‌ها را شاد کنم.
سين: با اينکه خودتان از مجريان تلويزيون هستيد، اجراي کدام يک از همکارانتان را مي‌پسنديد؟
جيم: من اجراي تمامي همکارانم را دوست دارم. ساليان زيادي است که در تلويزيون اجرا مي‌کنم و از هر کدام آن‌ها نکات بسياري ياد گرفتم.
سين: شما برنامه «باطراوت» را به همراه برادرتان اجرا مي‌کنيد. حس و حال شما از اجراي اين برنامه؟
جيم: حس خوبيه، بعد از مسابقه مسير طلايي اين دومين برنامه‌اي است که به همراه او برنامه اجرا مي‌کنم.
سين: اگر مجري نمي‌شديد، دوست داشتيد چکاره شويد؟
جيم: معلم
سين: برخورد مردم با شما چگونه است؟
جيم: خيلي خوب، مردم به من و خانواده‌ام خيلي محبت دارند. هميشه به مردم بدهکارم، سه سال است از شبکه‌هاي ماهواره‌اي پيشنهاد برنامه دارم، ولي به عشق مردم و کشورم اين پيشنهاد‌ها را رد مي‌کنم.
سين: چند تا بچه داريد؟ آيا دوست داريد حرفه شما را دنبال کنند؟
جيم: يک پسر 11 ساله و يک دختر 6 ماهه دارم. دوست دارم فرزندانم در هر کاري که علاقه‌مند هستند، فعاليت‌ کنند. من هميشه به لذت فرزندانم فکر مي‌کنم.

سين: چه چيزي شما را ناراحت مي‌کند؟
جيم: قضاوت‌هاي بي‌جا. اي کاش ياد بگيريم همديگر را با هر اشکالي که داريم بپذيريم.
سين: چقدر اهل مطالعه هستيد؟
جيم: کتاب‌هاي مثنوي معنوي مولانا، ديوان حافظ، بوستان و گلستان سعدي براي رشد و تفکر آدمي بسيار بي‌نظير است.
سين: آشپزي بلديد؟
جيم: آشپزيم خوب نيست. فقط نيمرو مي‌توانم درست کنم.
سين: به خوانندگي علاقه داريد؟
جيم: خوانندگي تخصص مي‌خواهد که من تخصص اين کار را ندارم. من براي شاد کردن مردم در برنامه‌هايم مي‌خوانم.
سين: اهل مسافرت هستيد؟ دوست داريد به کجاي ايران سفر کنيد؟
جيم: بله. من به همه جاي ايران سفر کرده‌ام.
سين: در شبکه‌هاي اجتماعي حضور داريد؟
جيم: خيلي کم. چون وقتش را ندارم.
سين: بدترين شايعه‌اي که از خودتون شنيده‌ايد؟
جيم: بدترين شايعه‌اي که از من منتشر شده، اين بود که من هم به همراه برادرم محمد از ايران رفته‌ام.
سين: چقدر اهل موسيقي هستيد؟ چه سبکي از موسيقي را گوش مي‌کنيد؟
جيم: سبک سنتي را بيشتر مي‌پسندم. من هر روز موسيقي گوش مي‌کنم.
سين: کلام پاياني؟
جيم: دل در بر من گمشده تهمت به که بندم/ غير از تو کسي راه در اين خانه ندارد

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۳۲۸۳۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

۸۴سالگی صدای دوست‌داشتنی

  تمام این خاطرات در پستوی ذهن‌مان به یاد مانده و از خاطرات آن زمان برای نسل‌های جوان این دوره تعریف می‌کنیم که چطور شانه به شانه کنار هم پای جعبه صدا می‌نشستیم و برنامه‌های رادیو را با علاقه گوش می‌دادیم. ‌اغراق نیست اگر بگوییم در روزهای پرالتهاب جنگ، صدای رادیو، تنها همدم مردم بود و به واسطه این رسانه از حال عزیزان‌شان در جبهه نبرد باخبر می‌شدند. رادیو در طول این سال‌ها همیشه نشان داده رسانه‌ای به‌لحظه و به‌روز است و با این‌که روز به روز شاهد گسترش رسانه‌های جمعی تصویری و کلامی هستیم اما همچنان رادیو در سپهر رسانه می‌درخشد و اهالی رادیو با جان و دل برای این رسانه زحمت می‌کشند. به بهانه هشتاد و چهارمین بهار رادیو در ایران  سراغ رادیویی‌ها از نسل گذشته و جوان رفتیم و پای حرف‌های آنها نشستیم.
   
رادیو؛ خانه من است
سعید توکلی از گویندگان با‌تجربه رادیو صحبت‌هایش درباره رسانه‌ای همچون رادیو را این طور شروع می‌کند و به جام‌جم می‌گوید: نمی‌شود به رادیو گفت محل کار‌، بلکه از دید من‌ رادیو خانه است ومن همیشه این نگاه را به این رسانه داشته‌ام.این گوینده با اشاره به آغاز همکاری‌اش از ۱۹سالگی با باشگاه رادیویی جوان ادامه می‌دهد:استاد ما امیر نوری بود که در انتخاب نیرو بسیار سختگیر و جدی بود اما خوشبختانه من انتخاب شدم و فعالیتم را در رادیو و با شیفت شب شروع کردم. به یاد دارم کمتر از یک هفته برنامه زنده به من واگذار شد که برای گویندگان تازه‌وارد رادیو اتفاقی نادر محسوب می‌شد. توکلی عنوان می‌کند: من از ابتدا هم با عشق و علاقه کارم را شروع کردم و همچنان هم ادامه می‌دهم. هر سال که سالروز رادیو فرا می‌رسد با خودم می‌گویم که رادیو در این سال‌ها خیلی تخصصی‌تر و صاحب تجربیاتی ارزشمند شده است. هنوز رادیو پویایی‌اش را حفظ کرده و هرگز آن را از دست نداده است. گویندگان پیشکسوت آموخته‌های‌شان را به جوان‌ترها انتقال داده‌اند و همیشه مراقب آداب گویندگی بودند. معتقدم رادیو برای کار کردن مناسکی دارد و افرادی که در این رسانه فعالیت می‌کنند باید این مناسک را در کار رعایت کنند. خدا را شاکریم که آقای بخشی‌زاده، معاون صدا بسیار کار‌بلد و حرفه‌ای هستند و تلاش‌شان همیشه حمایت از نیروهای ارزشمند رادیو بوده است. این گوینده با اشاره به این‌که رادیو همیشه رسانه گرمی است، تاکید می‌کند: امیدوارم همیشه این رسانه با قدرت به فعالیتش ادامه دهد. در طول این سال‌ها هم خاطرات بسیاری دارم اما یکی از خاطراتم به اولین کارم باز‌می‌گردد که خودم را برای خواندن یک متن عرفانی آماده کرده بودم تا با تمرکز بخوانم اما یکباره مگس بزرگی که به میکروفن رادیو علاقه‌مند بود، وارد استودیو شد و مرتب از جلوی میکروفن عبور می‌کرد تا این‌که به سختی از پس آن بر آمدیم!
   
اول به عشق اجرا اما بعد برنامه‌سازی!
ساجد قدوسیان، تهیه‌کننده، سردبیر و کارگردان برنامه «صبح جمعه با شماست»‌. او همزمان با این برنامه سردبیر و کارگردان برنامه «شهر فرنگ» رادیو صبا، تهیه‌کننده و کارگردان «زیرخط ورزش» رادیو ایران، تهیه‌کننده مسابقه رادیویی «یک دو صدا» هم هست. وی می‌گوید: بیش از ۱۷‌-۱۶ سال است که رادیو جزو اعضای خانواده من شده و بیشتر وقتم را در رادیو می‌گذرانم. مسلما اگر در طول این سال‌ها رادیو را دوست نداشتم، نمی‌توانستم با این رسانه همکاری کنم. وی با اشاره به این‌که علاقه‌مند و دغدغه‌مند موضوعات حوزه فرهنگی و هنری است، ادامه می‌دهد: از آنجا که رادیو، رسانه‌ای گرم، فرهنگی و هنری است، به فعالیت در این رسانه علاقه‌مند شدم و هنوز هم با همان عشقی که روز اول وارد رادیو شدم به کارم ادامه می‌دهم. یکی از خاطرات تلخ من مربوط به فوت هنرمندان عزیزی می‌شود که روزگاری در رادیو فعالیت داشتند و حالا کنار ما نیستند. یکی از این افراد استاد صادق عبداللهی بود که نویسندگی طنز را آموزش می‌داد و شاگردان بسیاری تربیت کرد. واقعا برای تک تک ما رادیویی‌ها مدرس بسیار خوبی بودند. قدوسیان با نقبی به خاطرات گذشته می‌گوید: آشنایی من با رادیو به دوران خردسالی برمی‌گردد. زمانی که رادیو را روشن می‌کردم و شنونده برنامه‌های صبح و عصر رادیو جوان بودم. همچنین خانواده‌ام مشوق ورود من به رادیو بودند چون در عرصه نمایش در حوزه تئاتر فعالیت جدی داشتم و علاقه‌مند به این حوزه.علاقه‌مند بودم.  البته من برای بازیگری، نویسندگی و اجرا وارد رادیو شدم و نه به نیت برنامه‌سازی، اما بنا به تشخیص مهندس احمدپور مدیر وقت رادیو البرز وارد کار برنامه‌سازی شدم. 
   
رادیو؛ رسانه‌ای بی‌بدیل
رضا ملایی، گوینده رادیو معارف از سال ۱۳۷۹ فعالیتش را با رادیو آغاز کرده است. وی درباره ورودش به رادیو این طور می‌گوید: در پی فراخوان جذب گزارشگر و حسب علاقه‌ای که به این کار داشتم، گزارشگری در رادیو را شروع کردم. مشوقم در آن زمان دوستی به نام آقای قائمی‌نسب بود که در آن سال‌ها برای رادیو گزارشگری می‌کرد. هنوز هم بعد از گذشت این همه سال، انتخابم رادیو است، چرا که عاشق این رسانه هستم. ملایی ادامه می‌دهد: رادیو رسانه‌ای بی‌بدیل، گرم، صمیمی، تاثیرگذار و در یک جمله جذاب‌تر از همه رسانه‌های دیداری، نوشتاری و... است. این گوینده درباره همکاری‌اش با تلویزیون بیان می‌کند: چند دوره‌ در تلویزیون کار کردم از جمله شبکه سه و برنامه‌های ماه رمضان، افطار، محرم و .... اما در حال حاضر در رادیو مشغول فعالیت هستم و یازده سال متوالی اجرای برنامه زنده «مهربان باشیم» رادیو معارف را به عهده دارم که برنامه مهم صبحگاهی این شبکه محسوب می‌شود. گوینده رادیو معارف با اشاره به دلایل ماندگاری برخی برنامه‌های رادیویی می‌افزاید: به روز بودن محتوا، قالب برنامه، جسارت و دانش گوینده در کنار صمیمیت گوینده با مخاطب از عوامل ماندگاری برنامه‌های رادیویی است. ملایی درباره سال‌هایی که در رادیو کار کرده و حس و حالش توضیح می‌دهد: بیش از ۲۰ سال است که در بخش‌های مختلف رادیو و حدود ۱۷ سال در گویندگی و گزارشگری کار کردم اما احساسم همان احساس روزهای آغازین فعالیتم است. تمام لحظات گویندگی و گزارشگری برایم خاطره بوده و هست‌، به‌ویژه اجرا و گزارش از مراسم اربعین اباعبدا... الحسین(ع ) در مسیر پیاده‌‌روی. وی با توصیه به علاقه‌مندان این حوزه ادامه می‌دهد: با سواد کافی درباره رسانه و به ویژه رادیو وارد این حرفه شوید و از ابتدا تا هر زمان که هستند از آموزش اساتید و پیشکسوتان غافل نباشند.ملایی درباره این پرسش که مهم‌ترین ویژگی شاخص کار شما چیست، تصریح می‌کند: صداقت، بی‌‌‌تکلف بودن، صمیمیت با شنونده و البته مطالعه مداوم را در کارم بی‌تاثیر نمی‌دانم. معتقدم سواد رسانه‌ای و آموزش مستمر هم می‌تواند از رموز موفقیت و ماندگاری در رادیو باشد. 
   
حال خوب با رادیو 
سیدحامد نجم‌الهدی، گوینده رادیو با تاکید بر جمله پیشکسوتان رادیو بیان می‌کند: همیشه بزرگ‌ترهای رادیو به ما گفته‌اند که افرادی می‌توانند در رادیو فعالیت کنند که عاشق باشند و حالا بعد از گذشت یک دهه فعالیت در این رسانه به این جمله رسیده‌ام. برای ما رادیویی‌ها دیده شدن مهم نیست، بلکه می‌خواهیم عاشقانه فعالیت کنیم و به کارمان ادامه بدهیم اما آنچه اهمیت دارد این که حال‌مان در رادیو خوب است و من هنوز هم از گویندگی برنامه‌های رادیویی لذت می‌برم و با عشق پشت میکروفن می‌نشینم. وی ادامه می‌دهد: از سوی دیگر مخاطبان هم حس نزدیکی با ما رادیویی‌ها دارند و این ویژگی رادیوست که حس صمیمت با مخاطب دارد. ضمن این‌که هر روزی که ما در این رسانه فعالیت می‌کنیم، خاطرات زیادی شکل می‌گیرد، خاطراتی که گره خورده به برنامه‌ها، مناسبت‌ها و... وقتی هر روز صبح پشت میکروفن می‌نشینم و به همه مردم سلام می‌کنم، حس‌های خوب خودم را به شنوندگان منتقل می‌کنم، آدم‌هایی که در اقصی نقاط ایران شنونده برنامه هستند و بودند. این گوینده بیان می‌کند: البته من از کودکی شنونده رادیو بودم. یادم هست کلاس سوم یا چهارم ابتدایی بودم که پدرم برایم یک رادیوی کوچک خرید و آمد در مدرسه و به من کادو داد. از همان زمان من رادیو را گوش می‌دادم و خاطرات زیادی از برنامه‌های «صبح جمعه با شما»،«قصه شب» و حالا«شب بخیر کوچولو» دارم. خوشحالم در رادیو کار می‌کنم و بخشی از خاطرات کودکی من با این رسانه گره خورده است. تا این‌که قسمت شد و وارد این رسانه شدم. امیدوارم رادیو همیشه پویایی‌اش را برای مخاطبان حفظ کند و همیشه با برنامه‌های شاخص به ارتقای علمی شنوندگان منجر شود.
   
از ۱۸ سالگی تا امروز رادیویی‌ام!
فاطمه امجدیان از گویندگان رادیو است که تا امروز برنامه‌های متنوعی اجرا کرده است. وی از ۱۸ سالگی وارد رادیو شد و از آن مقطع تاکنون با این رسانه همکاری می‌کند. این گوینده صحبت‌هایش را این طور شروع می‌کند: بدون شک رادیو هر لحظه‌اش برای من دانشگاه است و معتقدم بزرگ‌ترین دانشگاهی که می‌توانستم و می‌توانم در آن تجربه کسب کنم، رادیو است. این رسانه افراد بزرگ و شریفی دارد که برای ما جوان‌ترها کلاس درس است. ثانیه به ثانیه رادیو برای من همراه با حس‌های مثبت، انرژی خوب و مفاهیم کاربردی برای یادگیری است.وی ادامه می‌دهد: هیچ وقت از یادم نمی‌رود وقتی اولین بار که پشت میکروفن رادیو نشستم و با دنیای عجیب رادیو آشنا شدم، برایم خیلی جالب بود. همین الان هم بعد از گذشت هفت سال از فعالیتم در رادیو همچنان همان حس غریب و دوست‌داشتنی را دارم و تجربه می‌کنم. در این زمینه خانواده‌ام هم مشوق و هم منتقدم بودند تا روز به روز رشد کنم. آنها شنونده برنامه‌های من هستند و صریح‌ترین نقدها را همیشه از پدر و مادرم می‌شنوم. همچنین از اساتید هم خیلی یاد می‌گیرم. خوشحالم رادیویی هستم و کنار اساتید و پیشکسوتان یاد می‌گیرم. از این‌که جمع رادیو مرا همچون اعضای خانواده‌شان می‌بینند، برایم حس‌ خوبی به همراه دارد و خدا را شاکرم. ضمن این‌که هرگز فراموش نمی‌کنم که رادیو خانواده اصلی من است و همیشه با صدای بلند اعلام کرده‌ام که من یک رادیویی‌ام.
   
رادیو؛ رسانه‌ای که مخاطب را به فکر وا می‌دارد
 کیوان همتی، از گویندگان رادیو ایران ورودش به رادیو را این طور بیان می‌کند: من از اواسط دهه هفتاد فعالیتم را در رادیو تهران به عنوان گزارشگر شروع کردم و بعدها وارد عرصه گویندگی شدم. مشوق من در دانشگاه استاد شجاعی‌وفا بود و بعد از مدتی فعالیت به من پیشنهاد داد از گزارشگری به سمت گویندگی بروم. کیوان همتی در پاسخ به این پرسش که آیا هنوز هم به حرفه گویندگی علاقه‌مند است یا نه؟ توضیح می‌دهد: بله هنوز هم عاشق این حرفه هستم و خیلی هم سختی کشیدم و به اینجا رسیدم، چون در گذشته هر فردی به راحتی نمی‌توانست پشت میکروفن بنشیند و گویندگی کند. معتقدم اگر در هر کاری عشق با صداقت کاری و حرفه‌ای همراه باشد، امکان ندارد موفقیت حاصل نشود.همتی نظرش را درباره رادیو این‌گونه بیان می‌کند: رادیو در بین رسانه‌ها به رسانه گرم معروف است، حال رسانه گرم معنی‌اش چیست؟ یعنی مرغ خیال شنونده و مخاطب با شنیدن رادیو به پرواز در می‌آید و دنبال جست‌وجو می‌رود. ضمن این‌که رادیو آدم را به فکر وا می‌دارد و همین شاخصه خیلی ارزشمند هست و مخاطب با شنیدن رادیو زمانش را به هدر نمی‌دهد و همیشه در حال آموختن است.

دیگر خبرها

  • ببینید | ردپای آبی
  • مسعود فروتن «همسر» را شنیدنی کرد
  • مرتضی اشراقی: اندیشه‌های امام به‌طور هدفمند تحریف می‌شود/ شاخص و ملاک حقیقت اندیشه حضرت امام، رهبر معظم انقلاب هستند/ یکی از وظایف مهم مورخ، جهاد تببین است/ امروز مردم غزه تاریخ ساز یک حماسه عظیم هستند
  • «به افق فلسطین» وایرال می‌شود اما نه به هر قیمتی!/ مخاطب افت نکرد
  • مردم پنج دهه از صدای اسکویی خاطره دارند
  • «به افق فلسطین» به عبارتی برنامه جبهه فلسطین بود
  • عکس| تصویر رضا قوچان نژاد در کنار پسرش
  • ۸۴ سالگی صدای دوست داشتنی
  • ۸۴سالگی صدای دوست‌داشتنی
  • ۳ اردیبهشت بزرگداشت شیخ بهایی + بیوگرافی و آثار