به نقل از «خبرگزاری آریا»

گفت‌ و گو با «حسن روشن» درباره زندگي و فوتبال

تاریخ انتشار: ۱۱ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۳۹۴۵۶۹

خبرگزاري آريا - روزنامه شهروند - مونا ربيعيان: حسن روشن، بازيکن نامي فوتبال ايران، فوتبال خود را از تاج شروع کرد. ‌سال ١٣٥٠ نخستين حضور روشن در تاج بود که اين حضور تا ‌سال ١٣٥٧ ادامه يافت. او سپس از تاج جدا و به تيم الاهلي پيوست و پس از ٤‌سال حضور در اين تيم، بار ديگر به ايران بازگشت و درحالي‌که نام تاج به استقلال تغيير يافته بود، بار ديگر پيراهن آبي را بر تن کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

روشن پس از يک فصل حضور در استقلال ‌سال ١٣٦٢ دوباره به عضويت تيم الاهلي درآمد و پس از يک‌سال بازي در اين تيم براي سومين بار پيراهن آبي را بر تن کرد. اين حضور، آخرين حضور حسن روشن در تيم استقلال بود و اين مهاجم گلزن پس از چهار‌سال بازي در استقلال در‌ سال١٣٦٧ با پيراهن اين تيم براي هميشه از فوتبال خداحافظي کرد. روشن در سال‌هايي که فوتبال بازي مي‌کرد، در تيم‌ملي کارنامه خوبي نيز به جاي گذاشت. او در تيم‌ملي نيز دوران خوبي را سپري کرد و موفق شد در ٤٨ بازي، ١٣ گل براي تيم‌ملي فوتبال ايران به ثمر برساند.
گل‌هاي حساس اين مهاجم در بازي‌هاي بزرگ هيچ‌گاه از ياد فوتبال‌دوستان نمي‌رود. گلزني در المپيک مونترال مقابل لهستان، گل زيبايي که به پرو در جام‌جهاني ١٩٧٨ زد و دو گلي که با وجود مصدوميت به کره‌جنوبي زد، ازجمله گل‌هاي حساس و به‌يادماندني اين مهاجم نامدار فوتبال کشورمان در عرصه ملي است که هرگز فراموش نخواهد شد.
از نکات جالب در زندگي او اين است که در تمامي تورنمنت‌هاي معتبر جهاني و آسيايي موفق به گلزني شده است و از اين حيث يکي از موفق‌ترين بازيکنان فوتبال ايران و آسيا به شمار مي‌رود. المپيک آسيايي، جام ملت‌هاي آسيا، مقدماتي جام جهاني، جام جهاني، مقدماتي المپيک، المپيک، مقدماتي جوانان آسيا و قهرماني جوانان آسيا تورنمنت‌هايي هستند که حسن روشن با گلزني در آنها خود را جاودانه کرده است.
حسن روشن در مقاطعي که در اوج دوران ورزشي خود قرار داشت، از تيم‌هاي پاري‌سن ژرمن و چلسي هم پيشنهاداتي داشت که به‌گفته خودش به علت علاقه به حضور در ايران به اين پيشنهادات پاسخ رد داد. حسن روشن در عرضه مربيگري به اندازه دوران بازيگري‌اش فعاليت چنداني نداشت و بيشتر در کنار استقلالي‌ها به‌عنوان مشاور و پيشکسوت فعاليت داشته و اين تيم را از تجربيات خود بهره‌مند کرد. او درحال حاضر عضو هيأت مديره باشگاه استقلال است.

چرا فوتبال را انتخاب کرديد؟
پدرم و دايي‌ام جزو فوتباليست‌هاي حرفه‌اي بودند و در تيم منتخب تهران بازي مي‌کردند و به‌هرحال همين عقبه، آدم را به سمت اين ورزش مي‌کشاند. من هم مي‌خواستم بهترين باشم و فکر مي‌کنم تقريبا به خواسته خودم رسيدم و در تيم تهراني بازي کردم و از اين موضوع بسيار خرسند هستم. زماني که خردسال بودم، پدر و دايي‌ام مرا براي بازي در فوتبال تشويق مي‌کردند و اين عمر باعث شد به اين ورزش روي بياورم. البته فوتبال هميشه براي من شغل دوم بوده است و نگاه مالي و ابزاري روي اين رشته نداشته‌ام.
چرا استقلال را براي بازي انتخاب کرديد؟
من در باشگاهي فوتبال را آغاز کردم که هميشه بهترين بوده و هست، اين را هم نمي‌توان منکر شد؛ در زمان ما تاج يکي از بهترين آکادمي‌ها را داشت و زير نظر دانايي‌فر، پدر ايرج دانايي‌فر، کار مي‌کرديم. آکادمي تاج بهترين برنامه‌ريزي‌ها را داشت و در کار تيمي هم موفق بود، از طرفي هم اين تيمي که در تهران بود، تنها تيمي بود که پدرم به آن اعتماد داشت و مي‌دانست که در آن موفق مي‌شوم و همين اتفاق هم افتاد. البته من قبل از اين‌که مهاجم بازي کنم، علاقه شديدي به دروازه‌باني داشتم، اما به علت جثه‌ام نگذاشتند در پست مورد علاقه‌ام بازي کنم.
از چه زماني فوتبال را شروع کرديد؟
من از ٨-٧ سالگي فوتبال را به صورت حرفه‌اي شروع کردم و در آن زمان در يکي از بهترين تيم‌هاي ايران هم بودم. شاهين و تاج بهترين تيم‌هاي ليگ بودندکه بعد از مدتي منحل شدند و به تيم‌هاي پرسپوليس و استقلال تغيير نام دادند. البته من يک دوراني از تيم تاج به الاهلي رفتم، اما اتفاقاتي پيش آمد که هر سري من لژيونر مي‌شدم نمي‌توانستم بازي کنم و بعد از مدتي به تاج برمي‌گشتم. اما به‌هرحال در تيم بزرگ عربي نيز سابقه دارم.
تاج آن زمان چطور بود؟
در آن زمان تاج تنها تيمي بود که استاديوم داشت و حتي چند شعبه در لندن، ترکيه و بحرين هم داشت که بعد از انقلاب اصلا معلوم نشد آن تيم‌ها چه بر سرشان آمد. من فوتبال را در تيم‌هاي محلات شروع کردم. تيم محلات تيم‌هايي بود که حرفه‌اي کار مي‌کردند و بازيکنان ليگ از همين تيم‌هاي محلات انتخاب مي‌شدند.
چه شد مهاجم شديد؟
دوست داشتم دروازه‌بان باشم اما چون از نظر فيزيکي به دروازه‌باني نمي‌خوردم و اين‌که در آن زمان، مربي تيم‌هاي محلات بود که تعيين مي‌کرد چه کسي کدام پست را بازي کند، همين شد که مهاجم شدم. البته تيم‌هاي محلات مهمتر از ليگ بود، چون در آن زمان تيم‌هاي محلات بودند که تعيين مي‌کردند چه بازيکناني در زمين ليگ حضور داشته باشند. بازي در محلات اهميت زيادي داشت و بهترين مربيان هم در آن زمان در تيم‌هاي محلات کار مي‌کردند، اما درحال حاضر تيم‌هاي محلات ارزشي ندارند و اين‌که اصلا محلات ديگر زميني ندارند تا در آن‌جا مسابقه‌اي برگزار شود. در زمان ما هر کوچه‌اي تيمي داشت و من هم در تيم محلات موفق بودم، البته در پستي که دوست داشتم نتوانستم بازي کنم، اما مهاجم هميشه در چشم بود و همه بازي ما را مي‌ديدند. اين موضوع براي من بد هم نشد.
اينجوري لژيونر شدم، در بهترين تيم ايران بازي کردم و بهترين بازيکن هم بودم.
شما در زمان تاج لژيونر شديد. از آن زمان بگوييد؟
زماني که به الاهلي رفتم، چهارماه بعد انقلاب شد و اصلا معلوم نشد پولي که قرار بود به من بدهند، به باشگاه دادند يا نه، چون نه به من دادند، نه به باشگاه. آن زمان هم ٣٠٠‌هزار تومن پول زيادي بود که در زمان انقلاب ناپديد شد.
اما ‌سال دوم که قراردادبستم، طبق قرارداد در بازي‌هاي تيم‌ملي بايد حضور پيدا مي‌کردم که ‌سال ٥٩، بازي برگشت ايران-کويت، برگشتم.. زماني ‌که قصد داشتم به الاهلي برگردم، جنگ شد و برادرم در جنگ شهيد شد که من به خاطر پدر و مادر به ايران بازگشتم، ديگر هم به لژيونر بودن فکر نکردم و در استقلال مشغول بازي شدم.
در آن زمان هم استقلال وسط فصل، مربي تعويض مي‌کرد؟
نه. آن زمان بهترين مربيان خارجي را براي ليگ انتخاب مي‌کردند. تا ٦-٥‌سال همان مربي براي تيم مي‌ماند، نه اين‌که مربي ٦ ماه با قرارداد ميلياردي بيايد و بدهي کلان روي دست باشگاه بگذارد. باشگاه در آن زمان نيز خصوصي بود و براي همين، بهينه‌سازي مي‌شد و پول به اندازه خرج مي‌کردند، نه زياده‌روي‌هاي الان تيم‌هاي بزرگ.
به‌هرحال در آن زمان تيم‌ملي يک مربي ايراني داشت و مهاجراني در تيم‌ملي بود و در تيم‌هاي باشگاهي، مربيان خارجي حضور داشتند و بازيکنان را آماده مي‌کردند و مهاجراني از بازيکنان آماده در تيم‌ملي استفاده مي‌کرد که اين امر باعث مي‌شد تيم‌ملي در اوج باشد. در آن زمان تيم‌ملي در جام ملت‌هاي آسيا مدال آورد و به المپيک راه يافت، حالا ٤١‌سال است که ايران حسرت اين مدال را مي‌خورد و همچنين نتوانسته به المپيک برود. اين تفاوت‌هاي نسل ما و نسل حال است که حسرت‌هايي را براي مردم گذاشته است.
در حال‌حاضر شاهد قليان کشيدن بازيکنان هستيم. در زمان شما هم چنين اتفاقاتي پيش مي‌آمد؟
در زمان ما بودند کسايي که سيگار مي‌کشيدند، اما اين سيگار به‌حدي نبوده که به بازي آنها لطمه وارد کند و اين‌که در آن زمان قليان کشيدن براي بزرگتر‌ها بود، حتي جوانان معمولي هم به قليان لب نمي‌زدند، اما حالا بازيکنان با کشيدن قليان، کيفيت بازي خود را خراب مي‌کنند. اينها همه به خاطر پول زيادي است که در دست آنها وجود دارد و اگر مديريت در باشگاه‌ها بود و اين همه پول در اختيار آنها نمي‌گذاشت، ما شاهد اين‌گونه رفتار بازيکنان نبوديم. بازيکنان به جاي اين‌که در جامعه الگو باشند، رفتارهايي مي‌کنند که در شأن‌شان نيست؛ مثل همين قليان‌کشيدن. اگر مديريت بداند که به بازيکنان چقدر و چگونه پرداخت کند، ديگر بازيکني دست به اين کارها نمي‌زند و شاهد چنين رفتار ناشايسته‌اي از بازيکنان نخواهيم بود.

نسل ما، نسل متفاوتي بود. ما در زمان خودمان با مربي بحث نمي‌کرديم، در تمرين با هم رفيق بوديم و با يکديگر دشمني نداشتيم، اما درحال حاضر بازيکنان به حرف‌هاي مربيان گوش نمي‌دهند و همه با هم دست‌به‌يکي مي‌کنند تا آن مربي از تيم بيرون برود. بازيکنان حتي رقيبي براي خودشان هم نمي‌بينند که بخواهند رقابت سالم داشته باشند. به همين دليل است که ما شاهد چنين رفتارهايي در فوتبال هستيم. نسل ما ديگر فراموش شده است.
ما درحال‌حاضر شاهد حواشي زيادي از طرف هواداران هستيم. زمان شما هم هواداران اين‌طور رفتار مي‌کردند؟
خير. زمان ما هواداران به جاي فحاشي، به يکديگر احترام مي‌گذاشتند و اين احترام‌ها بود که تيم را جزو بهترين‌ها قرار مي‌داد. با رعايت همين مسائل، تيم بهترين مي‌شد، نه با فحاشي. زمان ما «حيا کن، رها کن» نبود، چون مديريت خوبي در باشگاه‌ها حاکم بود. ليدرها بايد رفتار درستي را از خود بروز مي‌دادند، نه اين‌که به يکديگر فحاشي کنند، اما درحال حاضر فحاشي در بين ليدر‌ها و هواداران کاملا عادي شده است و کسي هم ايرادي نمي‌گيرد و اين هواداران و ليدرها هستند که مربي و سرمربي را در تيم‌ها تعيين مي‌کنند، نه مديريت.
تا وقتي که ليدرها و دلالان حرف اول را مي‌زنند، ما شاهد تيم‌هاي خوب و باکيفيت فوتبالي نخواهيم بود. زمان ما وقتي تاج يا پرسپوليس مي‌بردند، ليدرها به احترام تيم حريف شادي نمي‌کردند تا تيم حريف ناراحت نشود. ليدرهاي تيم‌ها به جاي ياد دادن ادب به هواداران شروع مي‌کنند به هواداران فحاشي ياد مي‌دهند که اين باعث مي‌شود هواداران ديگر براي رفتن به استاديوم‌ها ذوقي نداشته باشند و اين به صنعت فوتبال ما لطمه وارد خواهد کرد.
گفتيد دلالان... به نظر شما اين دلالان بودند که مربي استقلال را تعويض کردند؟
بله، چون استقلال را منصوريان فقط با چند تا تغيير مي‌توانست برنده کند. اين بازيکنان بدون مربي هم مي‌توانستند برنده بازي‌ها باشند. بازيکنان ميلياردي نيازي ندارند که بهترين‌ها بالا سرشان باشد، اما آمدن شفر هم بد نشد. باز به‌نظر من منصوريان مي‌توانست استقلال را از اين وضع نجات دهد.
اين مربي جديد، سن زيادي دارد. البته اين‌که مي‌تواند يا نمي‌تواند، زماني معلوم مي‌شود که چند بازي گذشته باشد، اما اگر مربي خوبي بود، قرارداد ٦ ماهه نمي‌بست و يک‌ميليارد و خرده‌اي براي ٦ ماه طلب نمي‌کرد. مربي خوب مي‌آيد که بماند، نه اين‌که کوتاه‌مدت در اختيار تيم باشد. اما همان‌طور که گفتم به‌طورحتم با حذف دلالا‌ن خيلي‌ از مشکلات فوتبال و بدهي‌ها حل مي‌شود و از طرفي بازيکنان نيز ارزان‌تر از آن چيزي که هستند، خواهند بود. به اين ترتيب تيم‌ها بايد خودشان توليد باز‌يکن داشته باشند تا به اين ترتيب دست دلالان‌ قطع شود. البته در همه‌جاي دنيا دلالان نقش دارند، اما بهتر است بدانيم نقش آنها روشن و واضح است، اما در طرف مقابل، در فوتبال ما، دلالان‌ با فدراسيون و مديران عامل شريک هستند.
روشن شدن وظيفه آنها يعني چه؟ چون همان‌طور که گفتيد دلالان در همه جاي دنيا کار مي‌کنند.
بله. دلالان همه جا هستند، اما در ايران اين دلالي‌ها مديريت نمي‌شود و اين مي‌شود که هر کسي بتواند پول بيشتري را طلب کند، دلال بهتري است. زمان ما بازيکنان از آکادمي به بالا مي‌آمدند، اما درحال حاضر آکادمي‌ تيم‌هاي بزرگ با پول کار مي‌کنند و دلالان بازيکنان را از تيم‌هاي ديگر به تيم‌هاي بزرگ مي‌آورند. اگر به ليگ توجه کنيد، مي‌بينيد که تيم‌هاي بزرگ بازيکني از آکادمي خودشان بالا نمي‌آورند و از دلالان بازيکنان ديگر آکادمي‌ها را خريداري مي‌کنند. حتي در عرصه تيم‌ملي نوجوانان هم شاهد بازيکنان آکادمي تيم‌هاي بزرگ نيستيم. اينها اگر کار دلالان فوتبال نيست، کار چه کساني است؟
شما گفتيد دلالان شفر را به استقلال آوردند. شما خودتان نسبت به اين مربي شناختي نداريد؟
سال ٩٩ تا ٢٠٠٠ که در امارات بودم، شفر آمد و الاهلي را تحويل گرفت. تيمي که هشتم جدول بود، با مربي‌گري شفر درنهايت با قهرماني کارش را به اتمام رساند. او آکادمي باشگاه را دگرگون کرد و با اعتماد به جوانان، نسل جديدي را پرورش داد. اما جالب است که در انتهاي فصل قراردادش را تمديد نکردند. او مربي خوبي «بود!» اما چيز جديدي ندارد و ديگر نمي‌توان به شفر لقب «مربي روز» را داد. با اين سن‌و‌سال بعيد مي‌دانم بخواهد جريان تازه‌اي ايجاد کند و حرف نويي داشته باشد. اين تيم را به کور هم بدهيد مي‌تواند آن را در جمع چهار تيم اول ليگ بياورد. او تنها مي‌تواند با تکيه بر نظم و ديسيپلين خاص آلماني‌اش، تيم را جمع‌وجور کند و به جو باشگاه سروسامان بدهد.

اين تيم آن‌قدر خوب بسته شده که حتي بدون مربي هم بتواند خودش را بالا بکشد. اصلا نمي‌توان با شفر به قهرماني فکر کرد. در خوشبينانه‌ترين حالت او مي‌تواند يک ناظم خوب براي استقلال باشد. همه مي‌توانند با اين تيم، قعرنشين نباشند!
به‌نظر شما مربيان خارجي عملکرد بهتري دارند تا ايراني‌ها؟
به‌نظر من مربي خارجي خوب، براي کشورمان عالي است. از طرفي مربيان ما آن‌قدر شخصيت دارند که بتوانند از بعضي مربيان خارجي بهتر باشند.
درباره ماجراي برگشت فرهاد مجيدي نظرتان چيست؟
برگشت فرهاد به تيم استقلال کار درستي نيست. او بايد چند وقتي دستيار مربيان بزرگ شود تا براي استقلال خودش را آماده کند. نه‌تنها مجيدي بلکه نامجومطلق و ديگر استقلالي‌ها نيز نياز دارند براي مربيگري در اين تيم، پيش مربيان بزرگ دوره ببينند. فرهاد به استقلال بيايد مي‌شود حکايت منصوريان و با «حيا کن، رها کن»، هواداراني که زماني براي بودنش سرودست مي‌شکستند، روبه‌رو مي‌شود. اين براي يک اسطوره فوتبال اصلا مناسب نيست.
چرا شما با همه مربي‌هاي استقلال مشکل داريد؟
طرف حساب من شفر نيست. با او کاري ندارم. منظورم سوءمديريت در استقلال است و اين‌که هيچ چيزي سرجايش نيست و هرکسي هرکاري دلش مي‌خواهد مي‌کند. عدم مديريت و وجود آدم‌هاي حسود و تنگ‌نظر به سود اين فوتبال نيست. در مورد شفر نظري ندارم. نمي‌خواهم چيزي بگويم که دوباره متهم شوم به سياه‌نمايي.
دربي را چطور مي‌بينيد؟
به هرحال ديگر سرمربي تيم انتخاب شده و نبايد چوب لاي چرخش بگذارند. بايد کاري به کارش نداشته باشند تا در آرامش کار کند. حساب دربي از همه بازي‌ها جداست. اگر بچه‌ها شرايط روحي و رواني خوبي داشته باشند، بدون سرمربي هم مي‌توانند در دربي موفق باشند.
اگر روزي در استقلال پست بگيريد، بازهم به انتقادهاي‌تان ادامه مي‌دهيد؟
قسم مي‌خورم اين‌طور نيست. در همه اين سال‌ها هيچ‌گاه دنبال پست نبوده و نيستم. ديگر از سن‌و‌سال من گذشته که بخواهم حرص دنيا را بخورم. قسم مي‌خورم همه دغدغه من موفقيت استقلال است. اصلا خدا کند شفر موفق شود و همه حرف‌هايم اشتباه باشد و من خراب شوم. ولي استقلال نتيجه بگيرد و دل هواداران بيش از اين خون نشود!

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۳۹۴۵۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

خط و نشان رسمی استقلال برای تراکتور (+عکس)

 تیم فوتبال استقلال تمرینات خود برای بازی با تراکتور را جدی تر از قبل دنبال می کند.

به گزارش "ورزش سه"، تیم فوتبال استقلال تهران در حساس‌ترین بازی هفته بیست و پنجم رقابت‌های لیگ برتر فوتبال ایران عصر جمعه در ورزشگاه یادگار امام میهمان تراکتور خواهد بود.

دیداری که می‌تواند ساعتی قبل از بازی پرسپولیس برابر سپاهان تا حدود بسیار زیادی سرنوشت قهرمانی در لیگ برتر را مشخص کند به خصوص اگر نتیجه بازی بعدی چیزی به جز برتری پرسپولیس مقابل سپاهان باشد.

استقلالی‌ها که حالا باید به مصاف تراکتور متحول شده بدون پاکو خمس بروند تمرینات خود برای این مسابقه را در زمین چمن و سالن وزنه دنبال کرده و صفحه رسمی باشگاه استقلال تصاویری از این تمرین را روی خروجی خود قرار داده است.

یکی از نکات جالب توجه این تصاویر عکس ژست گروهی بازیکنان استقلال مقابل دوربین عکاس باشگاه است که خبر از آمادگی و سرحال بودن بازیکنان این تیم برای رویارویی با بازیکنان تراکتور در مصاف مرگ و زندگی آخر هفته دارد.

کانال عصر ایران در تلگرام