تجربه زندگي تان را بهبود ببخشيد!
تاریخ انتشار: ۱۳ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۴۲۰۱۳۱
خبرگزاري آريا -
هيچ نسخه ثابت از پيش تعيينشدهاي براي همه انسانها به صورت يکسان وجود ندارد. هر انساني با توجه به جهانبيني خود به زندگي مينگرد و عوامل بسياري در آن دخيل هستند.
زندگي موفق
اما انسانها با انجام برخي کارها ميتوانند لذت بيشتري از زندگي ببرند و تا حدي نگرش خود را تغيير دهند:
مسئوليت کامل زندگي خود را بپذيريد
شرايط و ژنتيک را فراموش کنيد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به چيزهايي فکر کنيد که داريد، نه چيزهايي که نداريد
شما هماني هستيد که هستيد و همان چيزهايي را داريد که همين الان داريد. آنقدرها هم نميتواند بد باشد چون اگر غير از اين بود قادر به خواندن اين مقاله در اين لحظه نبوديد. مسئله مهم اين است که يک فکر مثبت پيدا کنيد که الهامبخش شماست و به شما براي پيش رفتن در زندگي انگيزه ميدهد. به اين فکر بچسبيد و روي آن تمرکز کنيد. ممکن است تصور کنيد که چيزهاي زيادي نداريد يا اصلاً هيچ چيز نداريد، اما ذهنتان را داريد که ميتواند به شما انگيزه دهد. براي پيش رفتن در زندگي همين برايتان کافي است.
دست و پنجه نرم کردن با مشکلات بخش طبيعي رشد و پيشرفت است
بخشي از زندگي و رشد کردن تجربه، مشکلات غيرقابلانتظار است. آدمها کارشان را از دست ميدهند، بيمار ميشوند و گاهي در تصادفات رانندگي جان خود را از دست ميدهند. وقتي جوانتر هستيد و همه چيز خوب پيش ميرود، تجسم اين واقعيت تلخ کمي دشوار است. هوشمندانهترين و گاهي سختترين کاري که در چنين موقعيتهايي ميتوانيم انجام دهيم اين است که عصباني شويم. بايد بدانيد که اين خشم احساسي فقط همه چيز را بدتر ميکند. و اين اتفاقات بد آنقدرها هم که به نظر ميرسند بد نيستند و حتي اگر اينطور باشند، فرصتي براي قويتر شدن به ما ميدهند.
بدنبال کشف ارتباطات باشيد
تجربه امروز شما از زندگي حاصل تفکرات، اعمال و تصميماتي است که در طول مسير اتخاذکرده ايد. آنها را شناسايي کنيد و آنچه به کار نميآيد را تغيير دهيد. چنانچه نتايج متفاوتي ميخواهيد بايد طرز تفکر، اعمال و تصميمات خود را تغيير دهيد. انجام زنجيره تکراري آنچه تاکنون انجام ميداده ايد نتايج جديدي به همراه نخواهد داشت.
هر اتفاقي که ميافتد را يک درس زندگي بدانيد
هر آدمي که با او برخورد ميکنيد، هر چيزي که ميبينيد، همه، بخشي از تجربيات آموزنده شما از زندگي هستند. يادتان نرود که درس بگيريد، مخصوصاً وقتي اوضاع آنطور که شما ميخواهيد پيش نميرود. اگر کاري که ميخواستيد را پيدا نکردهايد يا رابطهتان آنطور که ميخواهيد نيست، فقط به اين معني است که چيزي بهتر از آن، بيرون منتظر شماست. و درسي که گرفتهايد اولين قدم براي پيش رفتنتان است.
خودتان را بشناسيد
تا وقتي خود را درسطح ريشه اي نشناسيد نميتوانيد يک زندگي پرمعنا و سرشار از رضايتمندي را تجربه کنيد. بودن در سوداي روياهاي ديگران شما را خشنود نخواهد ساخت. زندگي کردن با معيارهاي ديگران آرامش دروني براي شما به ارمغان نخواهد آورد. براي بهبود کيفيت زندگي خودشناسي عاملي اساسي است.
فقط با خودتان رقابت ميکنيد
هر زمان متوجه شديد که خودتان را با يکي از همکارانتان، همسايه، دوستتان يا يک فرد مشهور مقايسه ميکنيد، دست نگه داريد. بايد درک کنيد که شما متفاوت هستيد و تواناييهايي متفاوت داريد، تواناييهايي که اين افراد ندارند. وقت بگذاريد و لحظهاي به همه تواناييهاي فوقالعادهاي که داريد فکر کنيد و براي آنها شکرگزار باشيد.
مشکلتان را بزرگتر از چيزي که هست نکنيد
نبايد بگذاريد يک ابر سياه همه آسمانتان را بپوشاند. خورشيد هميشه در حال تابيدن روي قسمتي از زندگيتان است. گاهياوقات بايد احساستان را فراموش کرده و به اين فکر کنيد که لايق چه چيزهايي هستيد.
اسير نشدهايد
فقط لازم است که بعضي چيزها را دوباره ياد بگيريد. همه ما شک و ترديدهايي داريم که به ما احساس اسارت ميدهد. اگر به توانايي خود براي گرفتن يک تصميم مهم شک داشته باشيد، اين را در نظر بگيريد: مطمئناً اگر پرندهاي با بالهاي سالم در قفسي گرفتار شود، به توانايي خود براي پرواز کردن شک خواهد کرد. شما هنوز بالهايتان را داريد، اما عضلاتتان براي پرواز ضعيف شدهاند. آنها را تمرين دهيد و آرام بکشيد. به خودتان زمان دهيد. مطمئناً ميتوانيد دوباره پرواز کنيد.
شما ظرفيت ساختن خوشبختي خود را داريد
احساسات تغيير ميکنند، آدمها تغيير ميکنند، و زمان پيش ميرود. ميتوانيد به اشتباهات گذشتهتان بچسبيد يا اينکه آنها را رها کرده و خوشبختي خود را بسازيد. لبخند يک انتخاب است نه معجزه. اشتباه نکنيد و صبر نکنيد تا کسي يا چيزي به سراغتان بيايد و شادتان کند. خوشبختي واقعي از درون شما به وجود ميآيد.
عميق ترين علايق خود را بيابيد
همه ما علايقي داريم، اما اغلب اوقات آنها را در اعماق وجودمان دفن کرده ايم. زيرا ساليان دراز به جاي آنچه ميخواسته ايم، آنچه از ما انتظار ميرفته را انجام داده ايم. اشکالي ندارد آنچه بايد انجام شود را کامل کرد. با اين وجود، اين کار در طولاني مدت علايقمان را به پس زمينه ميفرستد. شما بايد با علايق تان ارتباط دوباره برقرار کنيد.
مفهوم "کمبود" را از ياد ببريد
اين مفهوم تنها در ذهن شما وجود دارد، اما تمامي جنبه هاي زندگي را تحت تاثير قرار مي دهد. زندگي پر از نعمت و فراواني است. در مواردي که فکر ميکنيد قادر به تجربه يا انجام آنها هستيد فکر کردن درباره محدوديت ها را کنار بگذاريد. در زندگي، فرصت هاي بيشماري وجود دارند. خود را محدود نکنيد.
نميتوانيد همه اتفاقاتي که برايتان ميافتد را کنترل کنيد
اما ميتوانيد واکنش خودتان به آنها را کنترل کنيد. زندگي همه آدمها نقاط مثبت و نقاط منفي دارد، اينکه شاد باشيد يا نه بستگي به اين دارد که روي کدام نقطه از زندگيتان متمرکز هستيد.
اشتباه کردن خيلي مهم است
همه ما اشتباه ميکنيم. اجازه ميدهيم ديگران از ما سوءاستفاده کنند و خيلي چيزها را کمتر از آنچه که واقعاً شايستهمان بوده پذيرفتهايم. اما اگر به آن فکر کنيد، از انتخابهاي بدمان درس گرفتهايم و حتي بااينکه خيلي چيزها را ديگر نميتوانيم درست کنيم، اما الان ديگر براي آيندهمان خيلي بهتر ميدانيم. حالا قدرت بيشتري براي شکل دادن به آيندهمان داريم. يادتان باشد، شکست، بر زمين افتادن نيست. شکست روي زمين نشستن است وقتي که فرصت بلند شدن داشته باشيد.
بپذيريد زندگي آسان نيست
اگر انتظار داشتيد اينطور باشد، موجب نااميدي خودتان خواهيد شد. رسيدن به هر چيز باارزشي در زندگي نيازمند تلاش است. پس هر روزتان را با اين آمادگي شروع کنيد که مسيري بيشتر از ديروزتان را بدويد و سختتر بجنگيد. از اينها گذشته، دقت کنيد که تلاشهايتان با اهدافتان همخوان باشند. آسان نيست اما در آخر ارزشش را خواهد داشت.
مهارت هاي زندگي که منجر به حصول نتايج دلخواه تان ميگردند را فرا بگيريد
چنانچه مهارت هاي کنوني کيفيت دلخواه را در زندگي به همراه نداشته اند طبيعتا بايد مهارت هاي جديدي بياموزيد. براي هر کاري مهارت هاي اثبات شده وجود دارند و داشتن زندگي بهتر نيز از استثناء نيست.
کمربند همت را محکم ببنديد
زندگي آنچه ميدانيد يا داريد نيست. زندگي نتيجه اعمال شماست. دانستن 6 راهبرد اول اين ليست چيزي را تغيير نميدهد. تنها با عمل کردن مي توان به نتيجه رسيد. چنانچه به نتيجه دلخواه نرسيديد، تغيير ايجاد کنيد و تلاش بيشتري کنيد.
از ميان تمامي مواردي که افراد داراي زندگي نااميدانه را از افراد داراي زندگي معنادار جدا ميکنند، داشتن پشتکار و عملکرد مستمر اساسيترين عامل است. دانشي که با عمل همراه نباشد چيزي جز داده خام و بيمصرف نيست. هر روز به تلاش خود ادامه دهيد.
به نظر شما موارد گفته شده يک طومار طولاني هستند؟ حتي اگر اينچنين باشد، آيا ارزشش را ندارد؟ اين يک ويژگي ديگر افرادي است که زندگي آنها فوق العاده به نظر ميرسد. آنها مشتاق يادگيري اند و حاضرند بهاي آن را بپردازند. آنها به دنبال يک زندگي با ارزش هستند. آيا شما نيز چنين حسي داريد؟ آيا حاضريد نااميدي را پشت سر بگذاريد و به عده اندکي که زندگي را يک تجربه و چالش فوق العاده و پر از پاداش مي پندارند بپيونديد؟
اگر چنين است، چرا از همين راهبرد ها شروع نکنيد؟ زندگي شما ميتواند هر آنچه ميخواهيد باشد اما تا وقتي که خودتان اينکار را نکنيد اتفاقي نخواهد افتاد. بهتر است همين الان دست به کار شويد.
منابع:برترين ها/مردمان
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۴۲۰۱۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت یک کارگردان از فیلمسازی در نوجوانی/ چیزی جز گوشی لازم نیست
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از ستاد خبری جشنواره آسمون، اولین دورهمی آسمونیها در جشن ۱۰ سالگی فعالیت بادبوم ویژه فعالیتهای سینمایی نوجوانها در مجموعههای سینمایی و تلویزیونی، با حضور حمید امامی دبیر جشنواره و محمدرضا خردمندان کارگردان سینما و جمعی از هنرمندان در خانه هنرمندان برگزار شد.
ابتدا، سید حمید امامی مدیر بادبوم به آغاز فعالیت بادبوم در سال ۹۲ پرداخت و از خانوادههای بچههای عضو بادبوم قدردانی کرد و افزود: از تمام پدر و مادران بچههای عضو بادبوم برای اینکه این سالها با ما ساختند درحالی که بارها موقعیت بادبوم عوض شد، تشکر میکنیم.
دبیر جشنواره «آسمون» از آغاز یک جشنواره جدید خبر داد و اضافه کرد: امروز آغاز رسمی جشنواره «آسمون» است؛ این جشنواره ویژه تولید محتوا برای بچههای ۹ تا ۱۸ سال خواهد بود.
امامی با بیان اینکه موضوعات و جوایز و تمام جزییات جشنواره در asemoonfest.ir آمده است، تاکید کرد: سعی شد موضوعاتی انتخاب شود که کاملا مربوط با نسل ضد و دهه هشتاد و نودیها باشد چون میخواهیم ثابت کنیم نوجوانها میتوانند آینده خودشان را شکل بدهند.
برای فیلمسازی از خودتان شروع کنید
سپس، محمدرضا خردمندان کارگردان سینما در توصیههایی برای نوجوانانی که قصد دارند در عرصه فیلمسازی و بازیگری فعالیت کنند، گفت: من خودم در سینما کارم را با فیلم کوتاه و آثار ارزانقیمت شروع کردهام. کسانی که میخواهند کارگردانی و بازیگری را در آینده دنبال کنند، از خودشان و تجارب و خاطراتشان شروع کنند.
وی اضافه کرد: تمام آنچه که شما هستید و تجریه شخصی دارید و آن چیزهایی که هویت شماست برای شروع فیلمسازی به شما کمک خواهند کرد. یک فیلمساز و نویسنده اول چیزی که برای شروع نیاز دارد، ایده است. من در ابتدای راه یک توصیه دارم، به تجربیات شخصی خودتان رجوع کنید چون بهترین ایده فیلمسازی از خودتان و خاطرات شماست پس در خاطراتتان جستجو کنید که چه لحظاتی در زندگی دارید که شما را تحت تاثیر قرار داده و آن اتفاق را به خوبی میشناسید چوم همراه با رنج و حس غرور و ... است و نسبت به آن اطلاعات کامل دارید و همینها قابلیت ساخت یک فیلم کوتاه را به شما خواهد داد چراکه به ابعاد آن اشراف دارید.
وی به ذکر نمونههایی از تجارب مشترک بچهها پرداخت و عنوان کرد: درباره دوچرخه و شغل پدرتان و موضوعاتی که بهخوبی آن را میشناسید، فیلم بسازید. موضوعاتی که جزییات قابل لمسی از آنها در ذهن داشته باشید که همگی برآمده از تجربه شخصی شماست. همه فیلمسازان بزرگ اولین داستان و شعر و فیلم را از تجربه درونی و غنی شده خودشان ساختهاند. البته اینکه آیا این خاطرات بهتنهایی برای ساخت فیلم کافی است، باید بگویم خیر! بلکه باید به آنها واقعیت و تخیل اضافه کنیم تا فیلم به یک اثر هنری تبدیل شود.
کارگردان «بیست و یک روز بعد» تجاربی از فیلمسازی خود را با نوجوانها به اشتراک گذاشت و گفت: من وقتی نوجوان بودم در اوایل دهه ۷۰ یک همکلاسی داشتم که شرایط اقتصادی خوبی نداشت و همین موجب مشکلاتی میشد که مدیران مدرسه قصد داشتند او را اخراج کنند و این سوژه برای من محور یک داستان شد چون او را بهخوبی میشناختم. من این داستان را با چاشنی تخیل نوشتم و چاپ شد و اولین تجربه نویسندگی من رقم خورد و من فهمیدم میتوانم از خاطراتم داستان بنویسم. در ادامه من برای فیلمسازی از این روش استفاده کردم و فیلم «بیست و یک روز بعد» که قصه ای واقعی داشت را ساختم که درون مایه تخیل به آن آمیخته شد تا بتوانیم در فیلم حرفی داشته باشیم.
خردمندان خطاب به حاضران گفت: توصیه میکنم تجربیات و خاطرات خودتان را درباره موضوعات و دوستانی که بهشدت آنها را میشناسید، بنویسید این کار برای شما تولید داستان میکند. بهنظرم فیلم ساختن بهشدت ارزان و آسان شده و هیچ چیز جز گوشی موبایل برای فیلمسازی لازم نیست و این امکاناتی است که در دست همگی قرار دارد.
وی در پایان بیان کرد: بچههایی که میخواهند بازیگر شوند باید ده برابر یک نقش را در زندگی روزمره خودشان بازی کرده باشند و دهها قدم از یک تست بازیگری جلوتر باشند و یاد بگیرند که تقلید کنند و افعال دیگران را شبیهسازی کنند و برای نقشهای مختلف شناسنامه درست کنند. مدل راه رفتن، حرف زدن و فکر کردن زندگی افراد و مشاغلی مثل نجار، بنا و پزشک را مرور کنند تا آماده همکاری با یک فیلم باشند.
کد خبر 6090133 عطیه موذن