Web Analytics Made Easy - Statcounter

     

 

به گزارش "پایگاه اطلاع رسانی سازمان بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت" همه در تلاطم اند. به تکاپو افتاده اند. گویی معشوق، عشاق خود را فراخوانده است. ظاهرا این عشق آتش تندی دارد، پیر و جوان، فقیر و غنی هم نمی شناسد. همه عشاق کوله بار بربسته اند، توشه ی راه برچیده اند. میزبانان این ضیافت هم در حال تدارک اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

تدارک هر آنچه در توان دارند تا در طبق اخلاص گذاشته و مهمانان آن معشوق عزیز را پذیرایی نمایند. عشق عجیبی است؛ گویی شعله های آتش این عشق سر به فلک کشیده است. آری، آتش عشق حسین(ع) شعله ی سربه فلک کشیده و حرارتی سرد ناشدنی دارد که رسول گرامی اسلام(ص) فرمودند ان لقتل الحسین حرارة فی قلوب المومنین لن تبرد ابدا ؛ آری این شراره های عشق حسینی (ع) و گستره ی سلطه ی سالار شهیدان بر قلوب عالمیان است که عاشقان خود در ابراز عشق به ساحت حضرت معشوقشان سر از پا ناشناس کرده است. در آستانه ی اربعین حسینی(ع)، زائران و مجاوران، پیر و جوان، فقیر و غنی، در تکاپو افتاده اند تا هر کدام به نوعی نامشان را در طومار با ارزش ارادتمندان اربعینی حضرت حسین(ع) ثبت نمایند. مطالب زیر تلاش اندکی است بر خدمتگزاری زائران اربعین حسینی(ع) تا برخی از نیازهایشان اعم از معرفت به اربعین و زیارت اباعبدالله(ع)، صوت مداحی های گوناگون و سخنرانی ها که می تواند حین پیاده روی مورد استفاده قرار گیرد، بسته های کاربردی اعم از مکالمه عربی، وضعیت مرزها و ... که در فهرست ذیل خواهد آمد. 

 

  فهرست

 

1- احادیثی در باب اربعین

2-چهل حدیث در باب زیارت اباعبدالله(ع)

3-وقایع روز اربعین از زبان رهبر انقلاب

4- آداب زیارت

5- آداب زیارت اربعین + فیلم

6-بیانات و سیره علما در پیاده روی اربعین

7- بسته های آموزشی محاورات زبان عربی در کشور عراق

8-توصیه های پلیس به زائران اربعین

9- توصیه های طب اسلامی به زائران حسینی(ع)

10- توصیه های بهداشتی به زائران اربعین

11-وسائل مورد نیاز در پیاده روی اربعین

12- وضعیت مرزها

13-میزان  فواصل شهر ها

14-توصیه ای در باب پول مورد استفاده در عراق

15- پی دی اف های مورد استفاده(کتا مصور عراق، کتابچه مغناطیس حسینی، حدیث و سخن بزرگان)

16- سخنرانی  مذهبی ویژه استماع در پیاده روی

17- صوت مداحی های مختلف ویژه استماع در پیاده روی اربعین

 

احادیثی در باب اربعین

 

امام صادق‏ عليه السلام :

بَكَتِ السَّماءُ عَلَي الحُسَين أربَعينَ يَوماً بالدَّم

آسمان چهل روز بر حسين عليه السلام ، خون گريه كرد

مناقب آل أبي طالب ، ج ۳ ، ص ۲۱۲ .

 

امام عسكري‏ عليه السلام : در كتاب «إقبال»، سيّد بن طاووس با إسنادش به أبي‌جعفر طوسي، و او با إسنادش به امام حسن عسكري عليه السّلام روايت مي‌كند كه آن حضرت فرمودند: عَلاماتُ المؤمنِ خَمسٌ: صَلَواتُ إحدي و خَمسينَ، و زيارةُ‌ الأربعينَ، و التَّخَتُّم بِاليَمينِ، و تَعفيرُ الجَبينِِ، و الجَهْرُ بِبسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ.

«نشانه‌هاي مؤمن پنج چيز است: اوّل: نماز پنجاه و يك ركعت (واجب و نافله در طول شبانه روز). دوّم: زيارة اربعين حضرت سيّد الشّهداء عليه السّلام. سوّم: انگشتر در دست راست نمودن. چهارم: پيشاني بر خاك گذاردن. پنجم: بلند گفتن بسم‌ الله ‌الرّحمن الرّحيم در نمازهاي جهريّه (صبح، مغرب و عشاء).»

إقبال الأعمال، ج 3، ص 100؛ عوالي اللئالي، ج 4‌، ص 37، در پاورقي از «مصباح المتهجّد» جزء ثالث، ص 730 (في فضيلة زيارة الأربعين)؛ و نظير اين روايت از امام صادق عليه السّلام نيز نقل شده است.

 

 

لَمّا رَجَعَت نِساءُ الحُسَينِ ‏عليه السلام و عِيالُهُ مِنَ الشّامِ و بَلَغوا إلَي العِراقِ قالُوا لِلدَّليلِ : مُرَّ بِنا عَلي طَريقِ كَربَلاءَ فَوَصَلُوا إلي مَوضِعِ المَصرَعِ . . . وَ اجتَمَعَت إلَيهِم نِساءُ ذلِكَ السَّوادِ و أقامُوا عَلي ذلِكَ أيّاماً

چون همسران و اهل‏بيت امام حسين ‏عليه السلام از شام بازگشتند و به عراق رسيدند ، به راهنما گفتند : "ما را از راه كربلا ببر" . به قتلگاه شهيدان رسيدند . . . در اين هنگام زنان اهل آن وادي گرد ايشان جمع شدند و چند روز عزداري كردند

بحار الأنوار ، ج ۴۵ ، ص ۱۴۶ .

 

 

عطيّة العُوفي :

 

... فَخَرَّ [جابِرٌ] عَلَي القَبرِ مَغشِيّاً عَلَيهِ فَرَشَشتُ عَلَيهِ شَيئاً مِنَ الماءِ فَأفاقَ ثُمَّ قالَ يا حُسَينُ - ثَلاثاً - ثُمَّ قالَ : أحَبيبٌ لايُجيِبُ حَبيبَهُ ثُمَّ قالَ أنّي لَكَ بِالجَوابِ ... و فُرِّقَ بَينَ بَدَنِكَ و رَأسِكَ

. . . جابر به حالت غش روي مزار [امام حسين‏ عليه السلام] افتاد ؛ به صورتش آب پاشيدم ؛ به هوش آمد . آن‏گاه سه بار گفت : "يا حسين!" سپس گفت : "آيا دوست جواب دوستش را نمي‏دهد ؟" آن‏گاه گفت : "چگونه مي‏تواني جواب دهي در حالي كه بين بدن و سرت فاصله افتاد است؟

بحار الأنوار ، ج ۶۸ ، ص ۱۳۰ 

 

 

امام صادق(ع): «یا زُرارَة! إِنَّ السَّماءَ بَکَتْ عَلی الْحُسَینِ عَلَیهِ السَّلام اَرْبَعِینَ صَباحاً بِالدَّمِ وَ إِنَّ الْأَرْضَ بَکَتْ أرْبَعینَ صَباحاً بِالسَّواءِ وَ إِنًّ الشَّمْسَ بَکَتْ اَرْبَعِینَ صَباحاً بِالْکُسُوفِ وَ الْحَمْرَةَ... وَ إِنَّ الْمَلائکَةَ بَکَتْ اَرْبَعِینَ صَباحاً عَلَی الْحُسَینِ(ع)؛ 
 
 ای زراره، آسمان چهل روز بر حسین(ع) خون گریه کرد و زمین چهل روز برای عزای آن حضرت گریست به تیره و تار شدن و خورشید با کسوف و سرخی خود چهل روز گریست... و ملائکه الهی برای آن حضرت چهل روز گریستند». 
(مستدرک الوسائل/ج10/ص314)
 

امام صادق علیه السلام فرمودند: همانا حسین بن علی علیهما السلام از نزد پروردگارش نگاه می کند به موضع اردوگاهش و محلی که شهدا با او قرار دارند و به زائرانش نیز نظر می اندازد، در حالی که ایشان بخوبی آنها را و نامهایشان و نام پدرانشان و درجات آنها و منزلت آنها را نزد خداوند، بهتر از احدی از شما نسبت به فرزندانش می شناسد، و بدرستیکه امام حسین علیه السلام می بینید چه کسی ساکن کربلا شده (جهت زیارت) و برای او استغفار می کند و از پدران بزرگوارش می خواهد برای او استغفار کنند و می فرماید: اگر زائر من می دانست، آنچه را که خداوند برای او مهیا نموده است شادیش بیشتر از غمش می شد و همانا زائر امام حسین علیه السلام از زیارت برمی گردد در حالیکه هیچ گناهی بر او باقی نمی ماند. (امالی شیخ طوسی ص ۵۵)

 

چهل حدیث در باب زیارت اباعبدالله(ع)

 

پیشگفتار

 

حدیث کربلا، حدیث حریت و حماسه هاست و روایتش روایت رویش و خیزش، و سرودش همیشه سرخ و حیات بخش و حرکت زا است. لازم نیست در این مقدمه حرف به درازا کشد، تنها به تذکر چند نکته که در فهم بهتر این مجموعه می تواند مفید باشد بسنده می شود:

 

1.روایتهایی که درباره کربلا، بویژه زیارت آستان قدس حسینی علیه السلام، در منابع روایی آمده است.بیشتر از اینها است که در یک مجموعه چهل حدیثی بگنجد، ما از صدها حدیث، این چهل نمونه را، از سخنان برگزیدگان خدا برگزیده ایم.

 

2 احادیث از کتابهای معتبر نقل شده و بیشتر آنها را در کتاب وزین کامل الزیارات می توان دید، کتابی که در نظر دانشوران شیعی معتبر و محکم است.

 

3 در انتخاب حدیثها، علاوه بر نکات چندی که در نظر بوده این نکته نیز در نظر گرفته شده است که تا حد امکان حدیثی نقل شود که کم لفظ و معتبر، اما پر معنی باشد تا حفظ آن برای همه سهل و ممکن باشد.

 

فصل اول: فضیلت کربلا

 

حدیث اول

حریم پاک

عن النبی صلی الله علیه و آله و سلم قال:

..و هی اطهر بقاع الأرض و اعظمها حرمة و انها لمن بطحاء الجنة.

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم در ضمن حدیث بلندی می فرماید: کربلا پاکترین بقعه روی زمین و از نظر احترام بزرگترین بقعه ها است و الحق که کربلا از بساطهای بهشت است.بحار الانوار، ج 98، ص 115 و نیز کامل الزیارات، ص 264

 

حدیث دوم، سرزمین نجات

 

قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:

یقبر ابنی بأرض یقال لها کربلا هی البقعة التی کانت فیها قبة الاسلام نجا الله التی علیها المؤمنین الذین امنوا مع نوح فی الطوفان.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: پسرم حسین در سرزمینی به خاک سپرده می شود که به آن کربلا گویند، زمین ممتازی که همواره گنبد اسلام بوده است، چنانکه خدا، یاران مؤمن حضرت نوح را در همانجا از طوفان نجات داد.کامل الزیارات، ص 269، باب 88، ح 8

 

حدیث سوم، مسلخ عشق

 

قال امیر المؤمنین علی علیه السلام:

هذا...مصارع عشاق شهداء لا یسبقهم من کان قبلهم و لا یلحقهم من کان بعدهم.

حضرت علی علیه السلام روزی گذرش از کربلا افتاد و فرمود: اینجا قربانگاه عاشقان و مشهد شهیدان است شهیدانی که نه شهدای گذشته و نه شهدای آینده به پای آنها نمی رسند.

تهذیب، ج 6، ص 73 و بحار، ج 98، ص 116

 

حدیث چهارم،عطر عشق

 

قال علی علیه السلام:

واها لک أیتها التربة لیحشرن منک قوم یدخلون الجنة بغیر حساب.

امیر المؤمنین علیه السلام خطاب به خاک کربلا فرمود: چه خوشبوئی ای خاک! در روز قیامت قومی از تو بپا خیزند که بدون حساب و بی درنگ به بهشت روند.

شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 4، ص 169

 

حدیث پنجم،ستاره سرخ محشر

 

قال علی بن الحسین علیه السلام:

تزهر أرض کربلا یوم القیامة کالکوکب الدری و تنادی أنا أرض الله المقدسة الطیبة المبارکة التی تضمنت سید الشهداء و سید شباب اهل الجنة.

امام سجاد علیه السلام فرمود: زمین کربلا، در روز رستاخیز، چون ستاره مرواریدی می درخشد و ندا در می دهد که من زمین مقدس خدایم، زمین پاک و مبارکی که پیشوای شهیدان و سالار جوانان بهشت را در بر گرفته است.ادب الطف، ج 1، ص 236، به نقل از کامل الزیارات، ص 268

 

حدیث ششم،کربلا و بیت المقدس

 

قال ابو عبد الله علیه السلام:

الغاضریة من تربة بیت المقدس.

امام صادق علیه السلام فرمود: کربلا از خاک بیت المقدس است.کامل الزیارات، ص 269، باب 88، ح 7

 

حدیث هفتم،فرات و کربلا

 

قال ابو عبد الله علیه السلام

اءن أرض کربلا و ماء الفرات اول ارض و اول ماء قدس الله تبارک و تعالی...

امام صادق علیه السلام فرمود: سرزمین کربلا و آب فرات، اولین زمین و نخستین آبی بودند که خداوند متعال به آنها قداست و شرافت بخشید.بحار الانوار، ج 98، ص 109 و نیز کامل الزیارات، ص 269

 

حدیث هشتم،کربلا، کعبه انبیاء

 

قال ابو عبد الله علیه السلام:

لیس نبی فی السموات و الارض، اءلا یسألون الله تبارک و تعالی أن یؤذن لهم فی زیارة الحسین (علیه السلام)، ففوج ینزل و فوج یعرج.

امام صادق علیه السلام فرمود: هیچ پیامبری در آسمانها و زمین نیست مگر این که می خواهند خداوند متعال به آنان رخصت دهد تا به زیارت امام حسین علیه السلام مشرف شوند، چنین است که گروهی به کربلا فرود آیند و گروهی از آنجا عروج کنند.مستدرک الوسائل، ج 10، ص 244، به نقل از کامل الزیارات، ص 111

 

حدیث نهم؛ کربلا، مطاف فرشتگان

 

قال ابو عبد الله علیه السلام:

لیس من ملک فی السموات و الأرض الا یسألون الله تبارک و تعالی أن یؤذن لهم فی زیارة الحسین (علیه السلام)، ففوج ینزل و فوج یعرج.

امام صادق علیه السلام فرمود:

هیچ فرشته ای در آسمانها و زمین نیست مگر این که می خواهد خداوند متعال به اورخصت دهد تا به زیارت امام حسین علیه السلام مشرف شود، چنین است که همواره فوجی از فرشتگان به کربلا فرود آیند و فوجی دیگر عروج کنند و از آنجا اوج گیرند.مستدرک الوسائل، ج 10، ص 244، به نقل از کامل الزیارات ص 114

 

حدیث دهم، راه بهشت

 

قال ابو عبد الله علیه السلام:

موضع قبر الحسین علیه السلام ترعة من ترع الجنة

امام صادق علیه السلام فرمود: جایگاه قبر امام حسین علیه السلام دری از درهای بهشت است .کامل الزیارات، ص 271، باب 89، ح 1

 

حدیث یازدهم؛کربلا، حرم امن

 

قال ابو عبد الله علیه السلام:

ان الله اتخذ کربلا حرما آمنا مبارکا قبل أن یتخذ مکة حرما.

امام صادق علیه السلام فرمود: به راستی که خدا کربلا را حرم امن و با برکت قرار داد پیش از آنکه مکه را حرم قرار دهد.کامل الزیارات، ص 267 بحار، ج 98، ص 110

 

حدیث دوازدهم، زیارت مداوم

 

قال الصادق علیه السلام:

زوروا کربلا و لا تقطعوه فاءن خیر أولاد الانبیاء ضمنته...

امام صادق علیه السلام فرمود: کربلا را زیارت کنید و این کار را ادامه دهید، چرا که کربلا بهترین فرزندان پیامبران را در آغوش خویش گرفته است.کامل الزیارات، ص 269

 

حدیث سیزدهم، بارگاه مبارک

 

قال الصادق علیه السلام:

«شاطی ء الوادی الأیمن» الذی ذکره الله فی القرآن، (1) هو الفرات و «البقعة المبارکة» هی کربلا.

امام صادق علیه السلام فرمود: آن «ساحل وادی ایمن» که خدا در قرآن یاد کرده فرات است و «بارگاه با برکت» نیز کربلا است. (2)

 

فصل دوم: زیارت کربلا

 

حدیث چهاردهم، شوق زیارت

 

قال الامام الباقر علیه السلام:

لو یعلم الناس ما فی زیارة قبر الحسین علیه السلام من الفضل، لماتوا شوقا.

امام باقر علیه السلام فرمود: اگر مردم می دانستند که چه فضیلتی در زیارت مرقد امام حسین علیه السلام است از شوق زیارت می مردند.ثواب الاعمال، ص 319، به نقل از کامل الزیارات .

 

حدیث پانزدهم، حج مقبول و ممتاز

 

قال ابو جعفر علیه السلام:

زیارة قبر رسول الله صلی الله علیه و آله و زیارة قبور الشهداء، و زیارة قبر الحسین بن علی علیهما السلام، تعدل حجة مبرورة مع رسول الله صلی الله علیه و آله.

امام باقر علیه السلام فرمود: زیارت قبر رسول خدا «ص» ، و زیارت مزار شهیدان، و زیارت مرقد امام حسین علیه السلام معادل است با حج مقبولی که همراه رسول خدا «ص» بجا آورده شود.مستدرک الوسائل، ج 1، ص 266، و نیز کامل الزیارات، ص 156

 

حدیث شانزدهم، تولدی تازه

 

عن حمران قال: زرت قبر الحسین علیه السلام فلما قدمت جاءنی.ابو جعفر محمد بن علی علیه السلام...فقال علیه السلام:

ابشر یا حمران فمن زار قبور شهداء آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم یرید الله بذلک وصلة نبیه حرج من ذنوبه کیوم ولدته امه.

حمران می گوید: هنگامی که از سفر زیارت امام حسین علیه السلام برگشتم، امام باقر علیه السلام به دیدارم آمد و فرمود: ای حمران! به تو مژده می دهم که هر کس قبور شهیدان آل محمد (ص) را زیارت کند و مرادش از این کار رضایت خدا و تقرب به پیامبر (ص) باشد، از گناهانش بیرون می آید چون روزی که مادرش او را زاد.امالی شیخ طوسی، ج 2، ص 28، چاپ نجف بحار، ج 98، ص .20

 

حدیث هفدهم، زیارت مظلوم

 

عن ابی جعفر و ابی عبد الله علیه السلام یقولان:

من احب أن یکون مسکنه و مأواه الجنة، فلا یدع زیارة المظلوم.

از امام باقر و امام صادق علیهما السلام نقل شده که فرمودند: هر کس که می خواهد مسکن و مأوایش بهشت باشد، زیارت مظلوم علیه السلام را ترک نکند.مستدرک الوسائل، ج 10، ص 253

 

حدیث هجدهم، شهادت و زیارت

 

قال الامام الصادق علیه السلام:

زوروا قبر الحسین (علیه السلام) و لا تجفوه، فاءنه سید شباب أهل الجنة من الخلق، و سید شباب الشهداء.

امام صادق علیه السلام فرمود: مرقد امام حسین علیه السلام را زیارت کنید و با ترک زیارتش به او ستم نورزید چرا که او سید جوانان بهشت از مردم، و سالار جوانان شهید است.مستدرک الوسائل، ج 10، ص 256: و کامل، ص 109

 

حدیث نوزدهم، زیارت، بهترین کار

 

قال ابو عبد الله علیه السلام:

زیارة قبر الحسین بن علی علیهما السلام من افضل ما یکون من الاعمال.

امام صادق علیه السلام فرمود: زیارت قبر امام حسین علیه السلام از بهترین کارهاست که می تواند انجام یابد.مستدرک الوسائل، ج 10، ص .311

 

حدیث بیستم، سفره های نور

 

قال الامام الصادق علیه السلام:

من سره ان یکون علی موائد النور یوم القیامة فلیکن من زوار الحسین بن علی (علیهما السلام)

امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس دوست دارد روز قیامت، بر سر سفره های نور بنشیند باید از زائران امام حسین (علیه السلام) باشد.وسائل الشیعه، ج 10، ص 330 بحار الانوار، ج 98، ص 72

 

حدیث بیست و یکم، شرط شرافت

 

قال الصادق علیه السلام: من اراد أن یکون فی جوار نبیه و جوار علی و فاطمة فلا یدع زیارة الحسین علیهم السلام

امام صادق علیه السلام فرمود: کسی که می خواهد در همسایگی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و در کنار علی (علیه السلام) و فاطمه (س) باشد، زیارت امام حسین (علیه السلام) را ترک نکند.وسائل الشیعه، ج 10، ص 331، ح .39

 

حدیث بیست و دوم، زیارت، فریضه الهی

 

قال ابو عبد الله علیه السلام:

لو أن احدکم حج دهره ثم لم یزر الحسین بن علی علیه السلام لکان تارکا حقا من حقوق رسول الله (ص) لأن حق الحسین فریضة من الله تعالی، واجبة علی کل مسلم.

امام صادق علیه السلام فرمود: اگر یکی از شما تمام عمرش را احرام حج بندد، اما امام حسین علیه السلام را زیارت نکند، حقی از حقوق رسول خدا (ص) را ترک کرده است چرا که حق حسین علیه السلام فریضه الهی و بر هر مسلمانی واجب و لازم است.وسائل الشیعه، ج 10، ص .333

 

حدیث بیست و سوم، کربلا، کعبه کمال

 

قال ابو عبد الله علیه السلام:

من لم یأت قبر الحسین علیه السلام حتی یموت کان منتقص الاءیمان، منتقص الدین، اءن ادخل الجنة کان دون المؤمنین فیها.

امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس به زیارت قبر امام حسین علیه السلام نرود تا بمیرد، ایمانش ناتمام و دینش ناقص خواهد بود، به بهشت هم که برود پایین تر از مؤمنان در آنجا خواهد بود.وسائل الشیعه، ج 10، ص .335

 

حدیث بست و چهارم، از زیارت تا شهادت

 

قال ابو عبد الله علیه السلام:

لا تدع زیارة الحسین بن علی علیهما السلام و مر أصحابک بذلک یمد الله فی عمرک و یزید فی رزقک و یحییک ء الله سعیدا و لا تموت الا شهیدا.

امام صادق علیه السلام فرمود: زیارت امام حسین علیه السلام را ترک نکن و به دوستان و یارانت نیز همین را سفارش کن! تا خدا عمرت را دراز و روزی و رزقت را زیاد کند و خدا تو را با سعادت زنده دارد و نمیری مگر شهید.وسائل الشیعه، ج 10، ص 335

 

حدیث بیست و پنجم، حدیث محبت

 

عن ابی عبد الله علیه السلام قال:

من اراد الله به الخیر قذف فی قلبه حب الحسین علیه السلام و زیارته، و من اراد الله به السوء قذف فی قلبه بغض الحسین علیه السلام و بغض زیارته.

از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمود: هر کس که خدا خیر خواه او باشد، محبت حسین (علیه السلام) و زیارتش را در دل او می اندازد و هر کس که خدا بدخواه او باشد، کینه و خشم حسین (علیه السلام) و خشم زیارتش را در دل او می اندازد.وسائل الشیعه، ج 10، ص 388، بحار الانوار، ج 98، ص 76

 

حدیث بیست و ششم، نشان شیعه بودن

 

قال الصادق علیه السلام:

من لم یأت قبر الحسین علیه السلام و هو یزعم انه لنا شیعة حتی یموت فلیس هو لنا شیعة، و ان کان من اهل الجنة فهو من ضیفان اهل الجنة.

امام صادق علیه السلام فرمود: کسی که به زیارت قبر امام حسین نرود و خیال کند که شیعه ما است و با این حال و خیال بمیرد، او شیعه ما نیست، و اگر هم از اهل بهشت باشد، از میهمانان اهل بهشت خواهد بود.کامل الزیارات، ص 193، بحار الانوار، ج 98، ص .4

 

حدیث بیست و هفتم، سکوی معراج

 

قال الصادق علیه السلام:

من اتی قبر الحسین علیه السلام عارفا بحقه کتبه الله عز و جل فی اعلی علیین.

امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس که به زیارت قبر حسین علیه السلام نایل شود و به حق آن حضرت معرفت داشته باشد، خدای متعال او را در بلندترین درجه عالی مقامان ثبت می کند .من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص .581

 

حدیث بیست و هشتم، مکتب معرفت

 

قال ابو الحسن موسی بن جعفر علیه السلام:

أدنی ما یثاب به زائر أبی عبد الله (علیه السلام) بشط فرات، اذا عرف حقه و حرمته و ولایته، أن یغفر له ما تقدم من ذنبه و ما تأخر.

حضرت امام موسی کاظم علیه السلام فرمود: کمترین ثوابی که به زائر امام حسین علیه السلام در کرانه فرات، داده می شود این است که تمام گناهان، مقدم و مؤخرش بخشوده می شود.بشرط این که حق و حرمت و ولایت آن حضرت را شناخته باشد.مستدرک الوسائل، ج 10، ص 236، به نقل از کامل الزیارات، ص .138

 

حدیث بیست و نهم،همچون زیارت خدا

 

قال الامام الرضا علیه السلام:

من زار قبر الحسین (علیه السلام) بشط الفرات کان کمن زار الله.

امام رضا علیه السلام فرمود: کسی که قبر امام حسین علیه السلام را در کرانه فرات زیارت کند، مثل کسی است که خدا را زیارت کرده است.مستدرک الوسائل، ج 10، ص 250، به نقل از کامل

 

فصل سوم :عاشورا و اربعین

 

حدیث سی ام، زیارت عاشورا

 

قال الصادق علیه السلام:

من زار الحسین علیه السلام یوم عاشورا وجبت له الجنة.

امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس که امام حسین علیه السلام را در روز عاشورا زیارت کند، بهشت بر او واجب می شود.اقبال الاعمال، ص 568

 

حدیث سی و یکم، بالاتر از روسپیدی

 

قال ابو عبد الله علیه السلام:

من بات عند قبر الحسین علیه السلام لیلة عاشورا لقی الله یوم القیامة ملطخا بدمه، کانما قتل معه فی عرصة کربلا.

امام صادق علیه السلام فرمود: کسی که شب عاشورا را در کنار مرقد امام حسین علیه السلام سحر کند، روز قیامت در حالی به پیشگاه خدا خواهد شتافت که به خونش آغشته باشد، مثل کسی که در میدان کربلا و در کنار امام حسین علیه السلام کشته شده باشد.وسائل الشیعه، ج 10، ص .372

 

حدیث سی و دوم، نشانه های ایمان

 

قال ابو محمد الحسن العسکری علیه السلام:

علامات المؤمن خمس: صلاة الخمسین، و زیارة الاربعین، و التختم، فی الیمین، و تعفیر الجبین و الجهر ببسم الله الرحمن الرحیم.

امام حسن عسگری علیه السلام فرمود: نشانه های مؤمن پنج چیز است: 1 نمازهای پنجاهگانه (3) 2 زیارت اربعین

2 انگشتر به دست راست کردن 4 بر خاک سجده کردن 5 بسم الله الرحمن الرحیم را بلند گفتن.وسائل الشیعه، ج 10، ص 373، و نیز التهذیب، ج 6، ص 52

 

فصل چهارم: تربت و تسبیح عشق

 

حدیث سی و سوم، رواق منظر یار

 

قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:

الا و ان الاجابة تحت قبته، و الشفاء فی تربته، و الأئمة (علیهم السلام) من ولده

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: بدانید که اجابت دعا، زیر گنبد حرم او و شفاء در تربت او، و امامان علیهم السلام از فرزندان اوست.مستدرک الوسائل، ج 10، ص .335

 

حدیث سی و چهارم، تربت و تربیت

 

قال الصادق علیه السلام:

حنکوا أولادکم بتربة الحسین (علیه السلام) فانها امان.

امام صادق علیه السلام فرمود: کام کودکانتان را با تربت حسین (علیه السلام) بردارید، چرا که خاک کربلا، فرزندانتان را بیمه می کند.وسائل الشیعه، ج 10، ص .410

 

حدیث سی و پنجم،بزرگترین دارو

 

قال ابو عبد الله علیه السلام:

فی طین قبر الحسین (علیه السلام)، الشفاء من کل داء، و هو الدواء الاکبر.

امام صادق علیه السلام فرمود: شفای هر دردی در تربت قبر حسین علیه السلام است و همان است که بزرگترین داروست.کامل الزیارات، ص 275 و وسائل الشیعه، ج 10، ص .410

 

حدیث سی و ششم،تربت و هفت حجاب

 

قال الصادق علیه السلام:

السجود علی تربة الحسین علیه السلام یخرق الحجب السبع.

امام صادق علیه السلام فرمود: سجده بر تربت حسین علیه السلام حجابهای هفتگانه را پاره می کند.مصباح المتهجد، ص 511، و بحار الانوار، ج 98، ص .135

 

حدیث سی و هفتم،سجده بر تربت عشق

 

کان الصادق علیه السلام لا یسجد الا علی تربة الحسین علیه السلام تذللا لله و استکانة الیه.

رسم حضرت امام صادق علیه السلام چنین بود که: جز بر تربت حسین علیه السلام به خاک دیگری سجده نمی کرد و این کار را از سر خشوع و خضوع برای خدا می کرد.وسائل الشیعه، ج 3، ص .608

 

حدیث سی و هشتم،تسبیح تربت

 

قال الصادق علیه السلام: السجود علی طین قبر الحسین علیه السلام ینور الی الارض السابعة و من کان معه سبحة من طین قبر الحسین علیه السلام کتب مسبحا و ان لم یسبح بها...

امام صادق علیه السلام فرمود: سجده بر تربت قبر حسین علیه السلام تا زمین هفتم را نور باران می کند و کسی که تسبیحی از خاک مرقد حسین علیه السلام را با خود داشته باشد، تسبیح گوی حق محسوب می شود، اگر چه با آن تسبیح هم نگوید.من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 268، وسائل الشیعه، ج 3، ص .608

 

حدیث سی و نهم،تربت شفابخش

 

عن موسی بن جعفر علیه السلام قال: و لا تأخذوا من تربتی شیئا لتبرکوا به فان کل تربة لنا محرمة الا تربة جدی الحسین بن علی علیهما السلام فان الله عز و جل جعلها شفاء لشیعتنا و أولیائنا.

حضرت امام کاظم علیه السلام در ضمن حدیثی که از رحلت خویش خبری می داد، فرمود: چیزی از خاک قبر من بر ندارید تا به آن تبرک جویید چرا که خوردن هر خاکی جز تربت جدم حسین علیه السلام، بر ما حرام است، خدای متعال تنها تربت کربلا را، برای شیعیان و دوستان ما شفا قرار داده است.جامع احادیث الشیعه، ج 12، ص .533

 

حدیث چهلم،یکی از چهار نیاز

 

قال الامام موسی الکاظم علیه السلام: لا تستغنی شیعتنا عن أربع: خمرة یصلی علیها، و خاتم یتختم به، و سواک یستاک به، و سبحة من طین قبر أبی عبد الله علیه السلام...

حضرت امام موسی بن جعفر علیه السلام فرمود: پیروان ما از چهار چیز بی نیاز نیستند: 1 سجاده ای که بر روی آن نماز خوانده شود.2 انگشتری که در انگشت باشد.3 مسواکی که با آن دندانها را مسواک کنند.4 و تسبیحی از خاک مرقد امام حسین علیه السلام...تهذیب الاحکام، ج 6، ص 75

 

----------------------------------------------------

پی نوشت ها:

1.قرآن مجید، سوره قصص، آیه 30

2.بحار الانوار، ج 57، ص 203، به نقل از تهذیب

3.منظور نمازهای روزانه و نوافل آنهاست که پنجاه رکعت می شود.

 

 

وقایع روز اربعین از زبان رهبر انقلاب  (بیانات در صحن جامع رضوی در اولین روز از سال 1385)

جابربن‌عبداللَّه انصاری به همراه یکی از بزرگان تابعین - که نام او را بعضی عطیه گفته‌اند، بعضی عطاء گفته‌اند و احتمال دارد عطیةبن‌حارث کوفی حمدانی باشد؛ به‌هرحال یکی از بزرگان تابعین است که در کوفه ساکن بوده - این راه را طی کردند و در این روز بر سر مزار شهید کربلا حاضر شدند. شروع جاذبه‌ی مغناطیس حسینی، در روز اربعین است. جابربن‌عبداللَّه را از مدینه بلند می‌کند و به کربلا می‌کشد. این، همان مغناطیسی است که امروز هم با گذشت قرنهای متمادی، در دل من و شماست. کسانی که معرفت به اهل‌بیت دارند، عشق و شور به کربلا همیشه در دلشان زنده است. این از آن روز شروع شده است. عشق به تربت حسینی و به مرقد سرور شهیدان؛ سیدالشهداء.

جابربن‌عبداللَّه جزو مجاهدین صدر اول است؛ از اصحاب بدر است؛ یعنی قبل از ولادت امام حسین، جابربن‌عبداللَّه، در خدمت پیغمبر بوده و در کنار او جهاد کرده است. کودکی، ولادت و نشو و نمای حسین‌بن‌علی (علیه‌السّلام) را به چشم خود دیده است. جابربن‌عبداللَّه به طور حتم بارها دیده بود که پیغمبر اکرم، حسین‌بن‌علی را در آغوش می‌گرفت، چشمهای او را می‌بوسید، صورت او را می‌بوسید، پیغمبر به دست خود در دهان حسین‌بن‌علی غذا می‌گذاشت و به او آب می‌داد؛ اینها را به احتمال زیاد جابربن‌عبداللَّه به چشم خود دیده بود. جابربن‌عبداللَّه به طور حتم از پیغمبر به گوش خودش شنیده باشد که حسن و حسین سرور جوانان اهل بهشت‌اند. بعدها هم بعد از پیغمبر، موقعیت امام حسین، شخصیت امام حسین - چه در زمان خلفاء، چه در زمان امیرالمؤمنین، چه در مدینه و چه در کوفه - اینها همه جلو چشم جابربن‌عبداللَّه انصاری است. حالا جابر شنیده است که حسین‌بن‌علی را به شهادت رسانده‌اند. جگرگوشه‌ی پیغمبر را با لب تشنه شهید کرده‌اند. از مدینه راه افتاده است؛ از کوفه، عطیّه با او همراه شده است. عطیه روایت می‌کند که: «جابربن‌عبداللَّه به کنار شط فرات آمد، آنجا غسل کرد، جامه‌ی سفید و تمیز پوشید و بعد با گامهای آهسته، با احترام به سمت قبر امام حسین (علیه‌السّلام) روانه شد. آن روایتی که من دیدم این‌طور است، می‌گوید: وقتی به قبر رسید، سه مرتبه با صدای بلند گفت: «اللَّه اکبر، اللَّه اکبر، اللَّه اکبر»؛ یعنی وقتی که می‌بیند که چطور آن جگرگوشه‌ی پیغمبر و زهرا را، دست غارتگر شهواتِ طغیانگران، این‌طور با مظلومیت به شهادت رسانده، تکبیر می‌گوید. بعد می‌گوید: از کثرت اندوه، جابربن‌عبداللَّه روی قبر امام حسین از حال رفت، غش کرد و افتاد. نمی‌دانیم چه گذشته است، اما در این روایت می‌گوید، وقتی به هوش آمد، شروع کرد با امام حسین صحبت کردن: «السّلام علیکم یا آل اللَّه، السّلام علیکم یا صفوة اللَّه».

ای حسین مظلوم! این حسین شهید! ما هم امروز در اول این سال نو، از اعماق وجودمان عرض می‌کنیم: «السّلام علیک یا اباعبداللَّه، السّلام علی الحسین الشهید». شهادت تو، جهاد تو و ایستادگی تو، اسلام را رونق داد و دین پیامبر را جان تازه بخشید. اگر آن شهادت نبود، از دین پیغمبر چیزی باقی نمی‌ماند. امروز دلهای ما هم مشتاق حسین‌بن‌علی (علیه‌السّلام) و آن ضریح شش گوشه و آن قبر مطهر است. ما هم گرچه دوریم، ولی به یاد حسین‌بن‌علی و به عشق او سخن می‌گوییم. ما با خودمان عهد کرده‌ایم و عهد می‌کنیم که یاد حسین، نام حسین و راه حسین را هرگز از زندگی خودمان جدا نکنیم. همه‌ی ملت ما، همه‌ی کشور ما، همه‌ی شیعیان عالم و بلکه همه‌ی آزادگان در سرتاسر جهان، یک چنین احساسی نسبت به حسین‌بن‌علی (علیه‌السّلام) دارند.

 

 آداب زیارت

رعیت ادب و آداب در هر امری، سبب دست یافتن بهتر به اهداف آن کار است. هر چیزی هم بری خود آدابی دارد؛ مثل آداب تجارت، آداب معاشرت، آداب کسب علم، آداب جنگ و مبارزه، آداب نماز و قرائت و ... که شناخت و مراعات آنها، آن امر را موفقیت آمیز تر می سازد و عامل را به هدف نزدیک تر می سازد.

 

از جمله بری زیارت هم آدابی ذکر شده است. مراعات آنها هم ثواب بیشتر دارد، هم زائر را در دستاورد های معنوی زیارت کامیاب تر می سازد و هم تربیت کننده است و میه ارتباط روحی بهتر .

 

ین آداب، برخی ظاهری است و برخی باطنی. در کتب حدیث هم عنوان آداب ظاهری و آداب باطنی بری برخی از اعمال و سنن مطرح شده است. بی شک همان آداب ظاهری هم به حصول توجّه قلبی و آداب باطنی کمک می کند.

 

کیفیت زیارت کردن و جزئیات زیارت خواندن و کمّ و کیف ین تشرّف و دیدار معنوی را نیز باید از اولیی دین آموخت. امام صادق7 به محمد بن مسلم ـ که از اصحاب بزرگ اوست چنین دستورالعمل می دهد:

 

«هر گاه به زیارت مرقد امیرالمؤمنین7 رفتی، غسل زیارت کن، پاکیزه ترین جامه هایت را بپوش، بوی خوش و عطریات استعمال کن، با آرامش و وقار و آرام آرام حرکت کن ، وقتی به باب السّلام رسیدی، رو به قبله بیست و سه بار تکبیر بگو، آن گاه زیارت را بخوان...».[1]

این نکات، از جمله آداب ظاهری زیارت است.

 

مرحوم کلینی در کتاب کافی، مرحوم شهاید اول در کتاب دروس و همچنین مرحوم شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان، آداب فراوانی بری زیارت نقل کرده اند.

آنجه در ین نوشته می خوانید، برخی از مهم ترین آن آداب، با تبیینی روشن و شرح و بسط آن است.

 

1. غسل زیارت

بری حضور در حرم ها، زائر باید پاک باشد، هم پاکی ظاهری، هم درونی. غسل زیارت از آنجا که به عنوان یک عمل عبادی انجام می گیرد، علاوه بر تمیزی جسم و لباس، طهارت روح و روان را هم در پی دارد. هم قبل از آغاز سفر زیارتی و هنگام بیرون رفتن از خانه و شهر و بیش از شروع مسافرت مستحب است، هم قبل از تشرف به حرم های مطهّر معصومان:.

 

غسل، یک طهارت جسمی است، ولی صفی روحی و معنوی هم دارد؛ چون همراه با نیت، ذکر خدا و دعاست و تنها دوش گرفتن و شستن بدن نیست؛ مثل وضو که صرف شستن صورت و دست ها نیست. نورانیت و آثار معنوی و روحی آن در سیه توجه و قصد قربت و عبادت فراهم می شود. وضو به عنوان مقدمه نماز و غسل به عنوان مقدمی زیارت است.

 

در زیارت هفتم امام حسین (علیه السلام) که حضرت صادق7به صفوان جمّال آموخته، حضرت می فرمید: وقتی خواستی به زیارت بروی، از آب فرات غسل کن و هنگام غسل بگو: بسم الله و بالله، اللهم اجعله نوراً و طهوراً و حرزاً و شفاءً مِن کُلِّ داءٍ وَ سُقمٍ و آفةٍ و عاهةٍ، الّلهم طهّر به قلبی و اشْرَح به صَدری و سهّل به اَمری.

با ین دعا و امثال آن، هم کار با نام و یاد خدا آغاز می شود، هم طلب نورانیت و پاکی و شفا و یمنی است و هم دعا بری طهارت قلب و شرح صدر و آسانی کار.

غسل زیارت، یک معنی نمادین هم دارد؛ یعنی شستشوی جسم و تمیزی بدن، نمادی از طهارت روح است: «شستشویی کن و آنگه به خرابات خرام».

 

کسی که بری تشرف به حرم آلیش جسمی را می زدید، آلیش روح را هم باید بشوید تا هم با جسم پاک، هم روح پاک، هم لباس نو، هم با روحیه نو تشرف یابد؛ چرا که توبه و خشوع، لباس روح است. در احادیث توصیه شده وقتی زائر از غسل فارغ شد، جامی پاک و تمیز بپوشد و دو رکعت نماز بخواند و با ذکر خدا و «الله اکبر» و «لااله الا الله» و با قدم های کوچک به طرف مزار برود. همه ینها در تأمین حال معنوی مؤثر است. بری غسل زیارت، دعهای دیگری نیز وارد شده است.

طهارت روحی شرط ارتباط با پاکدلان و پاک جانان و حضور در اماکن مقدس است. رعیت ین ادب در حال حیات امامان هم مورد تأکید است. چند نفر در مدینه قصد تشرّف به حضور امام صادق7 داشتند. در راه یکی از اصحاب از کوچه ی بیرون آمد و به ین جمع پیوست؛ در حالی که جنب بود و ینان نمی دانستند. وقتی خدمت امام رسیدند و سلام دادند، حضرت خطاب به آن شخص فرمود: یا نمی دانی که سزاوار نیست شخص جنب به خانی انبیا وارد شود؟ او برگشت و بقیه به خدمت امام شرفیاب شدند.[2]

 

امام صادق7 توصیه فرموده است: هر گاه به قصد زیارت قبر امیرمؤمنان7 رفتی، وضو بگیر، غسل کن و با آرامش راه برو. امام هادی7 نیز به موسی بن عبدالله نخعی ـ که از آن حضرت، زیارتی کامل و جامع بری هر یک از ائمّه درخواست کرد، و حضرت هم زیارت جامعه را به او آموخت ـ قبل از بیان متن زیارت فرمود: هر گاه به آستانی مرقد آن حضرت رسیدی، بیست در حالی که با غسل هستی، شهادتین را بگو و اذن دخول بخوان ...، و آداب دیگر. در حدیثی هم که صفوان جمال از حضرت صادق7 می پرسد: امیرالمؤمنین را چگونه زیارت کنم؟ می فرمید: هر گاه ارادی زیارت کردی، غسل کن، دو جامی تمیز و شسته شده ات را بپوش، عطر بزن و با بوی خوش به زیارت برو.[3]

 

خوش بویی و تمیزی از اخلاق انبیاست و بری زیارت اولیی الهای تأکید بیشتری بر آن شده است.

 

جنبی دیگری غسل زیارت، به بعد اجتماعی آن مربوط می شود. معمولاً در تجمع ها و مسافرت ها، ممکن است بدن عرق کند، فضا از نظر بوی بدن و عرق پاها و غبار آلودگی زائران و ... ناهنجاری هایی داشته باشد که تحمّل آن بری دیگران خوب و خوشیند نباشد. غسل زیارت، گامی بری یجاد فضای مطلوب تر در اماکن زیارتی و در مجموعه های زائران است. ادب تشرف به محضر یک شخصیت والا یجاب می کند که دیدار کننده با بهترین لباس و نیکو ترین وضع و هایئت و با آراستگی کامل برود تا ادی احترام کرده باشد. غسل پیش از زیارت، تا حدّی تامین کننده ین هدف است و بدون آن نوعی بی احترامی می شود.

 

از امام صادق7 درباری یی )خذوا زینتکم عند کلِّ مسجد( پرسیدند، فرمود: «الغُسل عِندَ لقاءِ کُلِّ امامٍ»[4].

آن حضرت غسل هنگام دیدار هر امام را مصداقی از آراستگی هنگام عبادت یا حضور در عبادتگاه به شمار می آورده است و ین بری زائران درس تمیزی و خوش بویی و ادب ظاهری است.

 

2. لباس تمیز و آراستگی و خوش بویی

 

پوشیدن جامی نو و لباس تمیز و استفاده از عطر، آداب دیگر تشرف به حرم های مطهّر است. در رویات، هم بر «ثوب جدید» تأکید شده، هم بر «ثوب نظیف» که می رساند تمیزی و تازگی هر دو مورد عنیت است. مرحوم فیض کاشانی به نقل از شیخ صدوق، یکی از آداب زیارت قبور ائمه در عراق و خراسان را همین نکته می داند؛ مثلاً در زیارت سید الشهدا7 می گوید:

«هر گاه به زیارت آن حضرت رفتی، از کنار فرات غسل کن، لباس های پاکیزه بپوش و پا برهنه به سوی حرم عزیمت کن».

یشان در مورد زیارت حضرت کاظم7 در بغداد و زیارت امام رضا (علیه السلام) در طوس هم غسل و تمیزی و پوشیدن لباس نو را بیان می کند، و نیز در زیارت قبر عسکریین8 در سامرا هم همین توصیه را دارد: «... فاغتسِل و تَنَظَّفْ و البسْ ثوبَیک الطاهِرَینِ».[5]

 

از آنجا که حالت روحی و جسمی و ظاهر و باطن در یکدیگر تأثیر متقابل دارند، نوع لباس و وضع ظاهری زائر در پدید آمدن حال مناسب روحی و یجاد نشاط معنوی مؤثر است. لباس تمیز و نو هم همین اثر روحی را دارد. به علاوه، حرمت گذاری به شخصیتی که به دیدارش می رویم، بخشی هم در آراستگی ظاهر و مرتب و معطّر بودن لباس و سر و وضع جلوه می کند.

 

3. وقار و طمأنینه

آرامش و وقار ظاهری، نشانی طمأنینه درونی است. رفتار شتاب زده هم گویی باطن آشفته و نابسامان است. در توصیه ی مربوط به زیارت آمده است که: با وقار و آرامش راه بروید، قدم ها را کوچک بردارید، حالت طمأنینه داشته باشید، با حالت ذکر و تسبیح و تکبیر، وارد حرم و مزار شوید. ینها جهات شکلی و آداب ظاهری است که در باطن و درون زائر هم اثر می گذارد.

 

پیاده رفتن بعضی از ائمه به سفر حج را شنیده ید؛ مثل امام حسن مجتبی7 و امام کاظم7 . پیاده روی هم اثرگذار بر روح و درون است. صفوان جمال نقل می کند که با حضرت صادق7 همسفر بود، به کوفه که رسیدند، امام دستور داد تا مرکب را بخواباند و فرمود: ینجا قبر جدم امیرمؤمنان7 است. سپس حضرت غسل کرد، لباس دیگری پوشید، به طرفه تپه ی که قبر علی (علیه السلام) آنجا بود، راه افتاد و به صفوان فرمود: تو هم مثل من کن، گام هایت را کوچک بردار، نگاهت را به طرف پیین بگیر، متواضعانه راه برو... . سپس خودش با صفوان به طرف قبر حرکت کردند؛ در حالی که سکینه و وقار بر آن دو حاکم بود و تسبیح و تقدیس و تهلیل می گفتند، تا به قبر شریف رسیدند.[6]

 

در حدیث دیگری، امام هادی7 هنگام آموختن زیارت جامعه کبیره به موسی بن عبدالله نخعی، پیش از بیان متن زیارتنامه به وی فرمود: هر گاه وارد حرم شدی و قبر را دیدی، بیست و سی بار، الله اکبر بگو، سپس کمی جلو برو، در حالی که همراه با آرامش و وقار باشی، فاصلی گام هایت را کوتاه کن، بیست، بازهم سی بار تکبیر بگو، سپس نزدیک قبر برو، چهل بار تکبیر بگو، سپس بگو: «السلام علیکم یا اهل بیت النبّوه..».[7]

 

4. خضوع و خشوع

 

از جمله آداب زیارت، داشتن خضوع و خشوع هنگام زیارت است. خشوع ، حالتی قلبی و درونی است که از معرفت و محبت به یک مقام و شخصیت در دل یجاد می شود. تأثیر عظمت او در قلب، حالتی پدید می آورد که رعیت احترام در ظاهر را در پی دارد؛ حتی نوع یستادن، نشستن، نگاه کردن، سخن گفتن، وارد و خارج شدن، همه تحت تأثیر آن حالت درونی است. پس خشوع قلبی، خضوع اعضا و جوارح را پدید می آورد. ین هم از نمونه های دیگر «تأثیر درون بر برون» است.

 

هر چه معرفت به مقام پیشوا زیادتر باشد، خشوع دل هم عمیق تر و بیشتر و رعیت ادب و خضوع ظاهری هم افزون تر خواهد شد. ینکه بعضی هنگام خروج از حرم، عقب عقب می روند و حاضر نیستند پشت به ضریح کنند و بیرون روند، جلوه ی از همین خضوع و ادب ظاهری است که ریشه در درون دارد. همچنان که در نماز، اگر حضور قلب باشد، رعیت وقار ظاهری را در پی خواهد داشت، در زیارت هم چنین است. در زیارتگاه ها تنها با جسم و بدن به یک امام معصوم نزدیک نمی شویم، بلکه قرب روحی هم باید پیدا کنیم. زائر باید خود را در محضر امام حس کند و امام را ناظر و مراقب رفتارش ببیند و چنین تصور کند که از راه دور آمده و اجازه یافته به حضور معصوم برسد. در ین حال، چه حالتی خواهد داشت؟

 

به علاوه، وقتی تربت پاک و مطهّر ولی خدا مقدس است، زائر باید به تناسب قداست مکان و جایگاه شئون آنجا را رعیت کند. خداوند به حضرت موسی فرمان می دهد که ی موسی! تو در وادی مقدس طور کفش هایت را درآور.[8] همین نکته سبب شده که بزرگان در توصیه های خود بر بیرون آوردن کفش در حریم قدسی زیارت گاه ها، تأکید کنند و خودشان هم در عمل، پابرهنه به حرم ها مشرّف شوند. شیخ بهایی در شعری که به مناسبت تشرف به حرم علوی سروده، می گوید: ین افق روشن که بر تو آشکار گشته، در حریمش خضوع کن و ین طورسیناست، کفش از پی در آور: ... هذا حرمُ العِزَّةَ فاخَلع نعلیک».[9]

 

5. ذکر تکبیر و تسبیح

 

از آدابی که بری زیارت مرقد های مطهر بیان شده، گفتن تکبیر و تهلیل هنگام تشرّف است. یاد خدا و حمد و ستیش او و ذکر توحید و تسبیح و تنزیه، هم توجّه دادن به عظمت خداوند است؛ چرا که عظمت چنین شخصیت هایی در عبودیت و تواضع در پیشگاه خداست، هم نوعی تعدیل نگاه و توجه انسان زائر است تا درباری ین پیشویان الهای، دچار غلّو نشود و نسبت های غلّوآمیز ندهد و محوریت توحید در همی مسائل حفظ شود؛ مثلاً در زیارت امام حسین (علیه السلام) رویت شده که قبل از زیارت و در بدو ورود، حتی وقتی به فرات می رسد تا غسل زیارت کند، صد مرتبه الله اکبر، صد مرتبه لا اله الا الله و صد مرتبه صلوات بگوید. نیز در رویت است: هنگام زیارت وقتی مقابل قبر امام معصوم قرار گرفت، بگوید: «لا اله الا الله وحده لا شریک لَهُ»، ثواب بسیار بری او نوشته می شود.[10]

 

ذکر گفتن و خدا را به یکتیی ستودن و او را بزرگ شمردن، در همه حال خوب است و در حرم های مطهر اولییی که مظهر اخلاص و توحید و ذکر و تسبیح اند، خوب تر.

 

6. اذن دخول

 

خواندن «اذن دخول» هنگام زیارت، یکی دیگر از آداب است. ین اقتضی ادب است که بی اجازه وارد حریم حرم نشویم و با خواندن اذن ورود، هم ادی احترام کنیم، هم دل را آماده تر سازیم. ینکه در آغاز ین بخش، از قول شهاید اول نقل شد که زائر، بر درگاه حرم بیستد، دعا کند و اذن بطلبد و اگر در دل خود خشوعی احساس کرد و رقت قلب حاصل شد، وارد شود، و گر نه بهتر است که بری ورود، زمان دیگری را انتخاب کند تا رقت قلب و خشوع حاصل شود،[11] بری ین است که غرض مهم تر از ورود به حرم، حضور قلب است، تا انسان از رحمت نازل شده از سوی خدا برخوردار شود.

 

دقت در متن «اذن دخول» های رویت شده، آموزندی نکاتی است که در افزیش یمان و معرفت و توجّه زائر به موقعیتی که در آن قرار دارد و کسی که به زیارتش آمده، مؤثر است. حضور در اعتاب مقدس با توجّه به ین حقیق و معارف و فضایل، زمینه ساز فیض بیشتر در زیارت است.

 

در رویت است: هنگام زیارت حضرت رسول9 و هر یک از معصومان: ین گونه اذن دخول بخوان:

 

«اللّهم إِنی وقفْتُ علی بابٍ من بیوتِ نبیک و آل نبیک...؛ خداوندا! بر درگاه یکی از خانه های پیامبر و دودمان پیامبرت یستاده ام. خدیا! مردم را از ینکه بی اجازه وارد خانی پیامبر شوند، منع کرده ی. من به حرمت پیامبرت در حال غیبتش مثل حال حضور و حیاتش عقیده مندم و می دانم که فرستادگان تو زنده اند و نزد تو روزی می برند، جایگاه مرا در ینجا و ین لحظه می بینند و سخنم را می شنوند. پروردگارا! ابتدا از او اذن می طلبم، سپس از پیامبرت و از جانشین تو که اطاعتش بر من واجب است، اجازه می خواهم که در ین لحظه وارد خانه اش شوم، از فرشتگان گماشته به ین بارگاه مقدّس هم اذن می طلبم. به اذن خدا و رسول و خلفی او و اذن همه شما وارد ین خانه می شوم و جویی تقرّب در پیشگاه خدیم... .[12]

 

در زیارت حضرت علی (علیه السلام) هم دعاها و اذن ورودهایی که نقل شده، چه در هنگام ورود به نجف، چه وقت ورود به حرم، چه هنگام یستادن در صحن و آستانه، چه وقت ورود به رواق. مضمون ین دعاها و اجازه خواهی ها ، اظهار ادب و درخواست اذن بری ورود به ین مکان مقدس و حریم نورانی است و از آن امام به عنوان مولا، امیرمؤمنان، حجّت خدا، امین پروردگار و ... یاد شده است تا زائر، قبل از زیارت بداند که در کجاست و به دیدار چه انسان کامل و حجت عظیمی آمده است. اغلب، مستند ین اذن طلبی بری ورود به حرم را یی)یا یها الذّین آمنوا لا تَدخُلوا بُیوتَ النّبی اِلاّ اَنْ یؤَذنَ لَکم( [13] دانسته اند که نهای از ورود بی اذن به خانه پیامبر امت و در متن «اذن دخول» هم به ین یه اشاره شده است.

 

7. عتبه بوسی

 

احترام و ارج نهادن به جایگاه والی حرم های مطّهر، گهای هم به بوسیدن در و درگاه به هنگام ورود است. در برخی سروده های عالمان عارف درباری زیارت نیز به ین عتبه بوسی و ابراز تواضع و اداب و محبّت اشاره شده است.

 

علامی مجلسی سخن شهاید اول را در ین مورد به عنوان یکی از آداب زیارت نقل می کند و می افزید که دلیل مستندی بری استحباب بوسیدن آستان و درگاه نداریم، ولی سجود بری خدا به عنوان شکر الهای بر ین توفیق، مانعی ندارد.[14]

 

البته باید توجه داشت که بوسیدن زمین و درگاه به عنوان احترام و شکر، نباید به عنوان سجده بر امام تلقی شود و بهانه ی به دست مخالفان نیفتد تا چنین وانمود کنند که شیعیان در پیشگاه امامان خود سجده می کنند؛ در حالی که سجده بر غیر خدا جیز نیست! بوسیدن زمین به شکرانی توفیق الهای و بر نعمت زیارت، غیر از سجده به یک انسان است. صورت بر زمین نهادن یا بوسه بر آستان زدن، نهایت ادب و ارادت و محبت به یکی از اولیی مقرّب درگاه خداست و هایچ ربطی به شرک و پرستش غیر خدا ندارد.

 

8. حضور در کنار قبر و بوسیدن ضریح

 

ادب دیگر در زیارت، که نشانی محبت و ارادت بیشتر است، نزدیک شدن به قبر، دست نهادن به آن، بوسیدن و ابراز اشتیاق است. داستان زیارت اربعین جابربن عبدالله انصاری و عطیی عوفی گواه ین زیارت عاشقانه است که دست روی قبر سیدالشهدا نهاد و بر او درود و سلام داد.

 

در حدیث امام صادق7 آمده است:

 

«صَلّوا إِلی جانبِ قبر النّبی، و إِنْ کانَتْ صلاة المؤمنین تَبْلُغُه ینما کانُوا؛[15] کنار قبر پیامبر بر او صلوات و درود بفرستید؛ هر چند درود مؤمنان هر جا که باشند، به او می رسد».

 

مرحوم شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان، ضمن بحث از آداب زیارت به ین نکته اشاره می کند که برخی می پندارند رعیت ادب به حریم امامت، به آن است که زائر هر چه دورتر بیستد و به قبر و ضریح نزدیک نشود. یشان ین را وهم و اشتباه می دانند و تأکید می کنند که نزدیک شدن به قبر و ضریح و بوسیدن آن یکی از آداب است.

البته رعیت ین ادب و استحباب وقتی است که ازدحام جمعیت نباشد و عمل به آن مزاحمتی بر دیگران نداشته باشد و فشار نیاورد، یا حال معنوی زائر را هم به هم نزند. چه بسا یک کار مستحب، در شریطی تبدیل به امر غیر مطلوب می گردد؛ مثل بوسیدن حجرالاسود که در شریط خلوت و عادی بسیار پسندیده است، ولی در ازدحام جمعیت بوسیدن یا لمس آن به قیمت له کردن دیگران یا اذیت و آزار، روا نیست. در شریط ازدحام در حرم ها، بهتر است که انسان کناری بیستد و با فاصله و حالت آرامش خود و راحتی دیگران زیارتنامه را بخواند و ین تصور عوامانه را که اگر دست به ضریح نرسد، زیارت قبول نیست، از ذهن خود بیرون کند.

کسی هم که کنار ضریح می رود و لمس می کند یا بوسه بر آن می زند، خوب است که توقف نکند و فرصت و امکانی بری دیگران هم بدهد که به ین فیض برسند و استفاده از ضریح را حق اختصاصی خویش نشمارد.

 

بوسیدن ضریح، نوعی ابراز عشق و علاقه به صاحب قبر است. بوسه بر درگاه و درها و دیوارها و ضریح و سنگ قبر ، به خاطر انتساب ینها به آن چهره های محبوب است، و گر نه سنگ و چوب و آهن خود به خود قداستی ندارند.

 

ببوس ای خواهرم قبر برادر

شهادت، سنگ را بوسیدنی کرد

 

آنان که به رمز و راز ین قضیه توجه ندارند، شیعه را بر ین ابراز ارادت مورد انتقاد قرار می دهند؛ در حالی که شوق به محبوب است که هر چه را به آنها منسوب است، در نظر محبّ، عزیز و دوست داشتنی می سازد. به قول صائب تبریزی:

 

اگر از حسن عالم گیر او واقف شدی زاهد

پرستیدی به جی کعبه هر سنگ نشانی را

 

9. ادب نسبت به قبر مطهر

 

زائری که توفیق تشرّف به حرم ها را می یابد، باید خود را در حریم خانی امام یا امامزاده احساس کند و هر نوع ادب لازم را به جا آورد. سید بن طاووس توصیه می کند: زائر، مثلاً در حرم حضرت رسول9، در بدو ورود، دو رکعت نماز تحیت مسجد بخواند، سپس رو به طرف روضی نبوی و حجری شریف پیامبر کند، سلام دهد، دست به آن بکشد و استلام کند، ببوسد.[16]

 

سپس می افزید: دست ها را بر دیوار حجری مطهر حضرت بگذارد و بگوید: «اَتَیتُکَ یا رَسُول الله مُهاجراً الیک ... .» و خود را مهاجری معرفی کند که به حضور پیامبر خدا ره سپرده و بری ادی ین وظیفه به زیارت آمده و اگر در حال حیات توفیق دیدار نداشته، پس از وفات آمده و می داند که احترام آن حضرت در حال ممات، مثل حرمت او در حال حیات است، و از آن حضرت بخواهد که نزد خدا شاهد ین زیارت باشد. دست ها را به صورت خود بکشد و ین زیارت را نوعی بیعت به حساب آورد و دعا کند که تا آخر عمر بر همین عهد و پیمان استوار بماند.[17]

 

سپس رو به قبر و پشت به قبله زیارت بخواند. بعد از آن قبر را پشت سر قرار دهد و رو به قبله دعهایی بخواند که نقل شده، سپس سراغ منبر پیامبر برود، آن را لمس کند، تبرّک بجوید دست هایش را به صورت و چشمانش بکشد، ین آداب، نشان دلدادگی و محبّت است، زیارت هم قلمرو عشق و وادی دل است و زائر، ین گونه جذبی درونی خود را ابراز می کند.

 

شهاید ثانی می گوید: زائر در حال زیارت، رو به مزار و پشت به قبله بیستد، با حالت دعا تضرع کند و سمت چپ صورت را بر قبر بگذارد، دعا کند و از خدا حاجت بطلبد و به صاحب قبر توسل جوید تا خدا حاجتش را برآورد و او را مشمول شفاعت گرداند و در دعا اصرار و مبالغه کند، آن گاه به طرف بالی سر برود و رو به قبله دعا بخواند.[18]

 

کیفیت یستادن کنار قبر و نحوی زیارت، باید گویی ادب زائر باشد. در حالات حضرت رضا (علیه السلام) آمده است که وقتی می خواست از قبر حضرت رسول وداع کند و بری اعمال عمره به مکه رود، کنار قبر پیامبر آمد، در طرف بالی سر یستاد، مشغول نماز شد، سپس شانی چپ را به قبر چسباند و در نزدیک یکی از ستون ها چند رکعت نماز خواند.[19] شبیه ین رفتار، در حدیثی از امام صادق7 نقل شده که چنین توصیه فرمود.[20]

 

علامی مجلسی در مورد برخی از ین نقل ها می افزید: گر چه پشت به پیامبر کردن هنگام دعا، به ظاهر نوعی خلاف ادب به شمار می رود، ولی وقتی توّجه به خدا باشد و قصد زائر، پشتگرمی به حضرت رسول9 باشد، اشکالی ندارد. کنار قبر یستادن و تکیه بر قبر کردن و دعا رو به قبله، از امام سجاد7 و سیری او هم نقل شده است.[21]

 

10. پرهایز از حرف های بیهوده و کارهای لغو

 

ادب دیگر در تشرّف به حرم های مطهر، پرهایز از هر کاری است که مغیر با ادب حضور است؛ از جمله کلمات لغو و حرف های بیهوده و حرکات سبک و ناپسند و دور از شأن زیارتگاه. محدث قمی در مفاتیح الجنان (ادب بیست و یکم زیارت) می گوید:

 

«ترک نمودن سخنان ناشیست و کلمات لغو و اشتغال به صحبت های دنیویه که همیشه در هر جا مذموم است و قبیح و مانع رزق و جالب قساوت قلب است، خصوصاً در ین بقاع مطهّره...».

 

هدف از زیارت، بهره وری از فیض های معنوی است. پرداختن به سخنان و کارهای لغو، مانع آن فیض ها می شود و چه بسا اوقات کسی در داخل حرم ها به چنین حرف ها و کارهایی سر می شود و از مائده معنوی گشوده در آن ضیافت خانه های آسمانی بی بهره بماند. به علاوه، ین گونه حرف ها و حرکات و رفتارها، توّجه و حضور قلب زائران دیگر را هم بر هم می زند و بیهوده گوی غافل، هم خودش محروم می ماند، هم مانع بهره وری روحی دیگران می شود.

 

صحبت های بلند بلند هم، علاوه بر ینکه خلاف ادب در محضر ولی خداست، بری دیگران هم مزاحمت و حواس پرتی می آورد. مستند ین نکته، به گفته بعضی از علما یه شریفه )لاترفعو اصواتکم فوقَ صوتِ النبی([22] است؛ یعنی صدهایتان را از صدی پیامبر بلندتر نکنید. رعیت ین نکته یک ادب اجتماعی و معاشرتی است؛ حتی نه حرف های عادی، بلکه زیارتنامه را هم بلند بلند خواندن، به نحوی که تمرکز روحی و حضور قلبی دیگران را به هم بزند، مناسب نیست.

 

آنچه در ین اماکن مطلوب است، آرامش و فضای آرام است تا بری پیدیش حضور قلب و روح عبادت و زیارت مؤثر باشد. سر و صدهای بسیار یا صلوات و زیارت بلند بلند، مخلّ ین حالت است و رشتی پیوند و اتصال زائران دیگر را از هم می گسلد.

 

11. خواندن زیارت مأثوره

 

تأکید بر آن است که در زیارت ها، بیشتر از متون زیارتی نقل شده از ائمه معصوم (علیه السلام) استفاده شود که به آن گونه دعاها و زیارت های مستند مأثوره گفته می شود. زیارت اربعین، زیارت جامعه کبیره، زیارت امین الله، زیارت حضرت معصومه3 و بسیاری از زیارتنامه هایی از ائمه اطهار نقل شده و کلام امام است. خواندن ینها بهتر از متون زیارتی دیگر است. مضامینی هم که در ین گونه زیارتنامه ها است، متعالی تر است و از زبان اولیی الهای تراویده است.

 

امامان ما، کیفیت انجام زیارت را با همی جزئیات و آدابش بیان فرموده اند و متن های منقول از آنان هم فراوان است و محتوی آنها در خور توجّه.[23] گهای ین آموزه ها بسیار کوتاه است، ولی رجحان آن به ین است که از امام نقل شده است؛ مثلاً یونس بن ظبیان از حضرت صادق7 می پرسد: یا بن رسول الله9! من بسیار به یاد حسین بن علی (علیه السلام) می افتم. در آن لحظه چه بگویم؟ فرمود: هنگام یاد از او سه بار بگو: «صلّی الله علیک یا ابا عبدالله»[24] که سلام تو از دور یا نزدیک به او می رسد.

 

در نقل دیگر، امام صادق7 به سدیر می آموزد که هر گاه خواستی سید الشهدا را زیارت کنی، بالی بام خانه ات برو و نگهای به چپ و راست کن. آن گاه رو به قبر آن حضرت بکن و بگو: «السلام علیک یا ابا عبدالله السلام علیک و رحمة الله و برکاته»، تا خداوند ثواب یک زیارت شیسته به تو عطا کند.[25]

 

این گونه توصیه ها و متن آموزی ها، درباری زیارت حضرت رسول و ائمه دیگر هم نقل شده است.

 

12. دعا و تلاوت و عبادت کنار قبر

 

نماز در برخی مکان ها فضایلت و ثواب بیشتری دارد، یکی هم در حرم های مطهر معصومان:

 

غیر از اصل نماز خواندن که مطلوب است، خواندن نماز و اهدی آن به روح امام یا شخصیتی که مورد زیارت است، فضایلت دارد و به آن نماز زیارت گفته می شود که دو رکعت، گهای هم چهار رکعت یا شش رکعت (دو رکعت دو رکعت) است و اغلب توصیه شده پس از زیارت خوانده شود و بعد از آن نماز، حاجت ها را از خدا بطلبند.

نماز زیارت، پس از زیارت عاشورا، پس از زیارت شهدی کربلا، پس از زیارت عاشوری غیر معروفه و موارد دیگر نقل شده است. محدث قمی نقل می کند: امام صادق7 به زیارت قبر جدش امیرالمؤمنین رفت، پس از فراغت از زیارت در بالی سر آن حضرت خطاب به امام حسین (علیه السلام) سلام داد و زیارت خواند، آن گاه دو رکعت نماز خواند و پس از فراغت از آن دعیی خواند، با ین آغاز: «یا الله یا الله یا الله یا مجیب دعوةِ المضطرّین».

 

به هر حال، خواندن نماز و دعا در حرم های مطهر، پس از زیارتنامه مطلوب است. در رویات متعددی آمده است که پس از زیارت و نماز، دست به دعا بردار و هر چه می خوهای، از خداوند بطلب. امام هادی7 فرمود:

 

«مَنْ کانَت له إلی الله حاجَةٌ فَلْیزُرْ قبرَ جَدّی الرّضا بِطوسٍ و هو علی غُسلٍ وَ لْیصَلِّ عندَ رأسهِ رکعتَینِ وَ لْیسألِ الله تعالی حاجَتَه فی قُنوته، فاِّنُه یستَجیبُ مالم یسْئلْ مَأثماً او قطیعةَ رَحِمٍ..؛ هر کس به درگاه خدا حاجتی دارد، قبر جدم حضرت رضا (علیه السلام) را در طوس زیارت کند؛ در حالی که غسل کرده باشد، بالی سر آن حضرت دو رکعت نماز بخواند و در قتوت نمازش حاجتش را از خدا بخواهد، خداوند اجابت می کند، تا وقتی که خواسته اش گناه یا قطع رحم (نفرین به خویشاوندان) نباشد.

 

امام باقر7 هم درباری زیارت اباعبدالله الحسین و دعا در حرم او می فرمید:

 

«ما مِنْ آتٍ أَتاهُ یصِلّی عنده رکعتینِ أو أربعاً ثُمَّ سَئلَ الله حاجَتَه إلاّ قضاها؛[26] هایچ کس نیست که کنار قبر آن حضرت برود و دو رکعت یا چهار رکعت نماز بخواند و از خداوند حاجتش را بطلبد، مگر آنکه خداوند آن را برآورد».

 

دعا در قبور مطهر ائمه اطهار ،مقبولیت و ثواب بیشتری دارد. نماز فریضه و مستحب هم در حرم ها از فضایلت بسیار برخوردار است. امام با قر7 به شخصی فرمود: چه مانع دارد که هر وقت حاجتی داشتی، نزد قبر حسین بن علی 7 بروی و چهار رکعت نماز بخوانی و حاجت خود را از خدا بخوهای؟ سپس اضافه فرمود: نماز فریضه در کنار قبر او برابر است با حجّ، و نماز نافله معادل عمره است، و ثواب های دیگر. سید بن طاووس هم توصیه می کند: اگر به زیارت امام حسین (علیه السلام) مشرف شدی، جدّ و جهد کن که از تو فوت نشود فریضه و نافله در حائر شریف حسینی که ثواب بسیار دارد.[27]

 

بسیاری از اهل دل و مجاوران اعتاب مقدسه، مقید بوده اند که هر سه وعده نماز خویش را در حرم های مطهّر بخوانند، به خصوص در حرم سید الشهدا که هم نماز ثواب بیشتری دارد و هم دعا در زیر قبّی حرم آن شهاید، مستجاب است. محّدث قمی می نویسد:

 

«بدان که عمدی اعمال در روضی مطهّره امام حسین (علیه السلام)، دعاست؛ زیرا اجابت دعا تحت آن قبّه سامیه، یکی از چیزهایی است که در عوض شهادت، حق تعالی به آن حضرت لطف فرموده و زائر باید آن را غنیمت دانسته، در تضرّع و انابه و توبه و عرض حاجت کوتهای نکند و در طی زیارات آن حضرت، ادعیه بسیاری با مضامین عالیه وارد شده است. بهتر آن است که از دعهای صحیفه کامله آنچه تواند بخواند، که بهترین دعاهاست».[28]

 

متن دعهایی که از ائمه پس از زیارت نقل شده، بسیار است. کافی است کتاب های دعا و زیارت را مطالعه کنید و با ین دعهای گوناگون و ژرف و زیبا که پس از زیارت پیامبر، ائمه بقیع، امام حسین، روز غدیر، زیارت امام رضا و ... توصیه شده، آشنا شوید.

 

تلاوت قرآن در حرم های مطهر نیز از جمله کارهای با فضایلت است. در زیارت حج نیز از بهترین اعمال در مسجد الحرام، تلاوت قرآن است. خواندن قرآن، هم بری بهره بردن خود انسان می تواند باشد، هم بری اهدی ثواب آن به روح پیامبر یا امام مورد زیارت، یا هدیه به ارواح مؤمنان و درگذشتگان. و چه خوب که تلاوت قرآن هم همراه با تدّبر و تأمّل باشد تا انس با کلام الهای در اماکن مقدس، تأثیر معنوی بیشتری داشته باشد.

 

رعیت آداب و مستحبات، بری زائر حالت تنبّه و بایداری دل پدید می آورد و اگر هم آلوده به برخی لغزش هاست ، زمینه اصلاح و جبران و توبه و استغفار پدید می آورد و چه عملی شیسته تر از توبه درکنار حرم های امامان و تعهّد بر پاک زیستن و رهایی از سلطی شیطان و نفس امّاره؟

 

13. تکریم خادمان و کمک به فقیران

 

خادمان حرم ها، با سرمیه عشق و محبت در آستان اهل بیت خدمت می کنند و انتظار می رود که برخوردشان با زوّار، بر اساس محبت و دلسوزی و راهنمیی باشد. زائران نیز باید جایگاه آنان را بشناسند و قدر بدانند و مورد تکریم قرار دهند.

 

شهاید اول می نویسد: سزاوار است خدام حرم ها از اهل خیر و صلاح و متدین و صاحب مروّت و تحمّل و صبوری باشند، عصبانی نشوند، برخورد خشن نداشته باشند، حالت کمک رسانی، خدمتگزاری، تکریم زوّار، ارشاد گمشده ها، کمک به ضعیفان و برخورد محبت آمیز با واردین داشته باشند، اگر از کسی حرکت نامناسب و قصور و سهل انگاری دیدند، هشدار و تذکّر دهند و موعظه کنند و اگر کار خلاف و گناه دیدند، نهای از منکر کنند.[29]

 

در مقابل ین خدمات و حسن خلق، زائران نیز برخورد کرامت آمیز و همراه با احترام و ادب و همکاری با خدمتگزاران آستان اولیی خدا داشته باشند و مسئولان، مأمور نظافت و شستشو و انتظامات، پذیریی کنندگان، نگهبانان، کفشداری ها، امانت داران، راهنمیی کنندگان و خدّام رسمی و افتخاری و هر کس را که به نوعی افتخار خدمت دارد، مورد تکریم قرار دهند و از احسان و نیکی متناسب با شأن آنان دریغ نورزند.

 

از سوی دیگر، در اماکن و شهر های زیارتگهای، نیازمندان آبرومندی هستند که چشم امیدشان به خیر و مساعدت زائران است. زائران، مستمندان را شناسیی و کمک رسانی کنند، با حفظ آبرو و حیثیت آنان، بدون آنکه تحقیری صورت بگیرد و به سادات فقیر و بینویان غریب رسیدگی کنند.

 

چنین خرج ها و کمک هایی گهای از روی عشق به صاحب مرقد و مزار انجام می گیرد و همانجا شوق یاری رسانی شکوفا می شود، گهای هم بر اساس نذر قبلی، کمک های مالی می کنند. طبعاً ین گونه نذرها و کمک ها، صرف تعمیر و بازسازی حرم ها و تأمین نیازها و برگزاری مراسم و اطعام و احسان های می شود که از سوی حرم برپا می شود. زائر، خوب است که در ین گونه سفرهای زیارتی به طور کلی در هر مسافرتی دست و دل باز باشد و خیرش به دیگران برسد.

 

14. زیارت وداع و خداحافظی

 

از آداب زیارت، وداع در آخرین روز یا آخرین لحظات است. بری زائری که یامی در جوار یک مرقد مقدّس به سر برده و بارها به زیارت مشرف شده است، دل کندن از شهر محبوب دشوار است.

 

بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران

کز سنگ ناله خیزد، روز وداع یاران

 

حسّ و حال زائر هنگام وداع، باید به گونه ی باشد که دستاوردهای نفیسی از ین زیارت برداشته و حال او بهتر از گذشته شده باشد و با انسی که به حرم و صاحب حرم پیدا کرده، وداع برایش مشکل باشد، ولی به هر حال خداحافظی هنگام برگشت، جزء آداب مسافرت و زیارت است و نشانی احترام به صاحب خانه و صاحب مرقد.

زائر وقتی زیارت خود را انجام داد و از نظر روحی اشباع شد، چه در مکه و مدینه باشد، چه در نجف و کربلا یا هر شهر زیارتی دیگر، خوب است که زود خداحافظی کند و برگردد، تا شوق و علاقه همچنان در دل بماند و زدگی و خستگی یجاد نشود. ین همان گسستن بری پیوستن دوباره است.

 

من رشتی محبت خود از تو می بُرم

شید گره خورد، به تو نزدیک تر شوم

 

امام صادق درباری زیارت خانی خدا فرموده است:

«إذا فرغْتَ مِنْ نُسُکِکَ فارجع، فإنّه أَشْوَقُ لکَ إلِی الرّجوع؛[30] وقتی از اعمال و عبادتت هایت فارغ شدی، برگرد، تا شوق دوباره آمدن را در تو بیشتر کند».

 

دو دوست قدر شناسند حقّ محبت ر

که مدّتی ببریدند و باز پیوستند

 

ادب، اقتضا دارد که زائر پس از اتمام یام زیارت، بری خداحافظی به حرم مشرّف شود و ضمن سپاس، آرزوی خود را بری بازگشت دوباره اعلام کند و از خدا بخواهد. هم در سفر حج، مستحب است «طواف وداع» انجام دهد، هم در زیارت حرم پیامبر و ائمه بقیع، زیارت وداع مستحب است، هم در حرم های دیگر.

 

آداب خاصی بری طواف و نیز از سیره معصومان نمونه هایی از آنان نقل شده است؛ مانند وداع حضرت صادق، حضرت کاظم، حضرت هادی: که همراه با حالت خاشعانه، سر به سجده گذاشتن، سجده های طولانی، نماز و دعی ویژه بوده است.[31]

 

از خواسته های زائر هنگام وداع، ین است که آخرین زیارت نباشد و دوباره برگردد؛ مثلاً در زیارت وداع قبر حضرت رسول و ائمه دیگر آمده است.

«اللهم لا تَجْعَلْهُ آخر العهد مِنّی لِزیارَةِِ قبر نَبیک ...»، یا «استودِعُکَ الله» یا «لا جَعَله الله آخرَ تسلیمی علیک» یا «جَعَله الله آخر العهد من زیارة قبورکم و اتیانِ مشاهِدِکم» یا «رزقنی العودَ ثُمَّ العَوْدَ ثُمَّ العودَ ما اَبْقانی ربّی» و ... که همه حاکی از ین درخواست است که آخرین نوبت زیارت نباشد، باز هم قسمت شود، آخرین سلام نباشد، برگشت همراه با سلامتی و بهره و فضل و کامیابی و رضامندی باشد.[32]

 

زائری که با چشم اشک بار و قلبی لرزان، از جوار حرم محبوب های خود به شهر و وطن خویش برمی گردد، تن خود را باز می گرداند، ولی دلش در آنجا می ماند تا بار دیگر توفیق تشرف حاصل شود: «و من رفتم و هوی تو از دل نمی رود».

 

دیده از دیدار خوبان بر گرفتن مشکل است

هر که ما را ین نصیحت می کند بی حاصل است

من قدم بیرون نمی یارم نهاد از کوی دوست

دوستان، معذور داریدم که پیم در گل است

گر به صد منزل فراق افتد میان ما و دوست

همچنانش در میان جان شیرین، منزل است.[33]

 

امید است آشنیی با ادب و آداب زیارت، چه ظاهری و چه باطنی، چه قلبی، و چه قالبی ما را در بهره وری بیشتر از چشمه سار زلال زیارت موفق تر و کامیاب تر سازد.

 

-------------------------------------------

پی نوشت ها

[1] . وسائل الشیعه، ج10، ص305.

[2] . بحارالانوار ، ج97، ص126.

[3] . وسائل الشیعه، ج10، ص304.

[4] . همان، ص303.

[5] . محجّة البیضاء، ج4، ص91.

[6] . وسائل الشیعه، ج10، ص305.

[7] . همان، ص304.

[8] . طه/11.

[9] . منتخب التواریخ، ص683.

[10] . مفاتیح الجنان، ادب پنجم از آداب زیارت.

[11] . بحارالانوار، ج97، ص126.

[12] . همان، ص134 و136.

[13] . احزاب /53

[14] . بحارالانوار، ج 97، ص134و136.

[15] .همان، ص156.

[16] . همان، ص161.

[17] . همان، ص162.

[18] . همان، ص134.

[19] . همان، ص149.

[20] . همان، 100.

[21] . همان، ص153.

[22] . در فصل تحلیل محتویی زیارتنامه ها به ین موضوع پرداختیم.

[23] . وسائل الشیعه، ج10، ص385.

[24] . همان، ص385.

[25] . همان، ص386.

[26] . همان، ص407.

[27] . مفاتیح الجنان، آداب زیارت امام حسین (علیه السلام).

[28] . همان، ادب سیزدهم آداب زیارت امام حسین (علیه السلام).

[29] . بحارالانوار، ج97، ص135، به نقل از دروس.

[30] . الحج و العمره فی الکتاب و السنه، محمدی ری شهری، ص268.

[31] . همان، ص365.

[32] . ر.ک: مفاتیح الجنان، اواخر مفاتیح، زیارت وداع، نیز در وداع ائمّه بقیع، وداع حضرت رسول.

[33] . سعدی.

 

 

آداب زیارت اربعین

 

کیفیت زیارت حضرت امام حسین علیه السّلام در روز اربعین به دو صورت رسیده:

 

اول: زیارتی است که شیخ در دو کتاب تهذیب و مصباح از صفوان جمّال روایت کرده، که صفوان گفت: مولایم امام صادق علیه السّلام درباره زیارت اربعین به من گفت: هنگامی که قسمت قابل توجهی از روز برآمده، بخوان:

 

اَلسَّلامُ عَلى وَلِىِّ اللَّهِ وَ حَبیبِهِ

سلام بر ولى خدا و دوست او

اَلسَّلامُ عَلى خَلیلِ اللَّهِ وَ نَجیبِهِ

سلام بر خلیل خدا و بنده نجیب او

اَلسَّلامُ عَلى صَفِىِّ اللَّهِ وَابْنِ صَفِیِّهِ

سلام بر بنده برگزیده خدا و فرزند برگزیده‌اش

اَلسَّلامُ عَلىَ الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهیدِ

سلام بر حسین مظلوم و شهید

اَلسَّلامُ على اَسیرِ الْکُرُباتِ وَ قَتیلِ الْعَبَراتِ

سلام بر آن بزرگوارى که به گرفتاری‌ها اسیر بود و کشته اشکِ روان گردید

اَللّهُمَّ اِنّى اَشْهَدُ اَنَّهُ وَلِیُّکَ وَابْنُ وَلِیِّکَ وَ صَفِیُّکَ وَابْنُ صَفِیِّکَ الْفاَّئِزُ

خدایا من به راستى گواهى دهم که آن حضرت ولىّ (و نماینده) تو و فرزند ولىّ تو بود و برگزیده‌ات و فرزند برگزیده‌ات بود که کامیاب شد

بِکَرامَتِکَ اَکْرَمْتَهُ بِالشَّهادَةِ وَ حَبَوْتَهُ بِالسَّعادَةِ وَاَجْتَبَیْتَهُ بِطیبِ الْوِلادَةِ

به بزرگداشت تو، گرامی اش کردى به وسیله شهادت و مخصوصش داشتى به سعادت و برگزیدى او را به پاکزادى

وَ جَعَلْتَهُ سَیِّداً مِنَ السّادَةِ وَ قآئِداً مِنَ الْقادَةِ وَ ذآئِداً مِنْ الْذادَةِ

و قرارش دادى یکى از آقایان (بزرگ) و از رهروان پیشرو و یکى از کسانى که از حق دفاع کردند

وَاَعْطَیْتَهُ مَواریثَ الاَْنْبِیاَّءِ وَ جَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلى خَلْقِکَ مِنَ الاَْوْصِیاَّءِ

و میراث‌ پیمبران را به او دادى و از اوصیایى که حجت تو بر خلقت هستند قرارش دادى

فَاَعْذَرَ فىِ الدُّعآءِ وَ مَنَحَ النُّصْحَ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فیکَ

او نیز در دعوت مردم جاى عذر و بهانه‌اى (براى کسى) نگذارد و بی‌دریغ خیرخواهى کرد و جان خود را در راه تو داد

لِیَسْتَنْقِذَ عِبادَکَ مِنَ الْجَهالَةِ وَ حَیْرَةِ الضَّلالَةِ وَ قَدْ تَوازَرَ عَلَیْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیا وَ باعَ حَظَّهُ بِالاَْرْذَلِ الاَْدْنى

تا برهاند بندگانت را از (گرداب) جهالت و نادانى و سرگردانى (در وادى) گمراهى و چنان شد که همدست شدند بر علیه آن حضرت کسانى که دنیا فریبشان داد.

وَ شَرى آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الاَْوْکَسِ وَ تَغَطْرَسَ وَ تَرَدّى فى هَواهُ

و فروختند بهره (کامل و سعادت خود را) به بهاى پست ناچیزى و بداد آخرتش را در مقابل بهایى اندک و بى مقدار و بزرگى کردند و خود را در چاه هوا و هوس سرنگون کردند

وَاَسْخَطَکَ وَاَسْخَطَ نَبِیَّکَ

و تو و پیامبرت را به خشم آوردند

وَ اَطاعَ مِنْ عِبادِکَ اَهْلَ الشِّقاقِ وَالنِّفاقِ وَ حَمَلَةَ الاَْوْزارِ

و پیروى کردند از میان بندگانت آنانى را که اهل دو دستگى و نفاق بودند و کسانى را که بارهاى سنگین گناه به دوش مى‌کشیدند

الْمُسْتَوْجِبینَ النّارَ فَجاهَدَهُمْ فیکَ صابِراً مُحْتَسِباً حَتّى سُفِکَ فى طاعَتِکَ دَمُهُ وَاسْتُبیحَ حَریمُهُ

و بدین جهت مستوجب دوزخ گشته بودند آن حضرت (که چنان دید) با شکیبایى و پاداش جویى با آنها جهاد کرد تا خونش در راه پیروى تو ریخت و حریم مقدسش شکسته شد

اَللّهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْناً وَبیلاً وَ عَذِّبْهُمْ عَذاباً اَلیماً

خدایا آنان را لعنت کن به لعنتى وبال دار و عذابشان کن به عذابى دردناک

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ سَیِّدِ الاَْوْصِیاَّءِ

سلام بر تو اى فرزند رسول خدا، سلام بر تو اى فرزند آقاى اوصیاء

اَشْهَدُ اَنَّکَ اَمینُ اللهِ وَابْنُ اَمینِهِ عِشْتَ سَعیداً وَ مَضَیْتَ

گواهى دهم که به راستى تو امانتدار خدا و فرزند امانت‌‌دار اویى سعادتمند زیستى و ستوده از دنیا رفتى

حَمیداً وَ مُتَّ فَقیداً مَظْلُوماً شَهیداً وَ اَشْهَدُ اَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ ما وَعَدَکَ

و گمگشته و ستمدیده و شهید درگذشتى و نیز گواهى دهم که خدا به راستى وفا کند بدان وعده‌اى که به تو داده،

وَ مُهْلِکٌ مَنْ خَذَلَکَ وَ مُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَکَ وَ اَشْهَدُ اَنَّکَ وَفَیْتَ بِعَهْدِاللهِ

و به هلاکت رساند هر که را که دست از یاری ات برداشت و عذاب کند کسى که تو را کشت و گواهی دهم که تو به خوبى وفا کردى به عهد خدا،

وَ جاهَدْتَ فى سَبیلِهِ حَتّى اَتیکَ الْیَقینُ فَلَعَنَ اللهُ مَنْ قَتَلَکَ

و جهاد کردى در راه او تا مرگت فرا رسید خدا لعنت کند کسى که تو را کشت

وَ لَعَنَ اللهُ مَنْ ظَلَمَکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً سَمِعَتْ بِذلِکَ فَرَضِیَتْ بِهِ

و خدا لعنت کند کسى که به تو ستم کرد و خدا لعنت کند مردمى که شنیدند جریان کشتن و ستم تو را و بدان راضى بودند،

اَللّهُمَّ اِنّى اُشْهِدُکَ اَنّى وَلِىُّ لِمَنْ والاهُ وَ عَدُوُّ لِمَنْ عاداهُ بِاَبى اَنْتَ وَ اُمّى یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ

خدایا من تو را گواه مى‌گیرم که من دوست دارم هر که او را دوست دارد و دشمنم با هر که او را دشمن دارد پدرم و مادرم به فدایت اى فرزند رسول خدا.

اَشْهَدُ اَنَّکَ کُنْتَ نُوراً فىِ الاَْصْلابِ الشّامِخَةِ وَالاَْرْحامِ الْمُطَهَّرَةِ

گواهى دهم که تو به راستى نورى بودى در پشت پدرانى بلند مرتبه و رحم‌هایى پاکیزه

لَمْ تُنَجِّسْکَ الْجاهِلِیَّةُ بِاَنْجاسِها وَ لَمْ تُلْبِسْکَ الْمُدْلَهِمّاتُ مِنْ ثِیابِها

که آلوده‌ات نکرد اوضاع زمان جاهلیت به آلودگی‌هایش و در برت نکرد از لباس‌هاى چرکینش

وَ اَشْهَدُ اَنَّکَ مِنْ دَعاَّئِمِ الدّینِ وَ اَرْکانِ الْمُسْلِمینَ وَ مَعْقِلِ الْمُؤْمِنینَ

و گواهى دهم که به راستى تو از پایه‌هاى دین و ستون‌هاى محکم مسلمانان و پناهگاه مردمان با ایمان هستی

وَ اَشْهَدُ اَنَّکَ الاِْمامُ الْبَرُّ التَّقِىُّ الرَّضِىُّ الزَّکِىُّ الْهادِى الْمَهْدِىُّ،

و گواهى دهم که تو به راستى پیشواى نیکوکار با تقوا و پسندیده و پاکیزه و راهنماى راه یافته‌اى

وَ اَشْهَدُ اَنَّ الاَْئِمَّةَ مِنْ وُلْدِکَ کَلِمَةُ التَّقْوى وَ اَعْلامُ الْهُدى

و گواهى دهم که همانا امامان از فرزندانت روح و حقیقت تقوا و نشانه‌هاى هدایت

وَالْعُرْوَةُ الْوُثْقى وَالْحُجَّةُ على اَهْلِ الدُّنْیا وَ اَشْهَدُ اَنّى بِکُمْ مُؤْمِنٌ

و رشته‌هاى محکم (حق و فضیلت) و حجت‌هایى بر مردم دنیا هستند و گواهى دهم که من به شما ایمان دارم

وَ بِاِیابِکُمْ مُوقِنٌ بِشَرایِعِ دینى وَ خَواتیمِ عَمَلى وَ قَلْبى لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ

و به بازگشتتان یقین دارم با قوانین دینم و عواقب کردارم و دلم تسلیم دل شما است

وَ اَمْرى لاَِمْرِکُمْ مُتَّبِعٌ وَ نُصْرَتى لَکُمْ مُعَدَّةٌ حَتّى یَاْذَنَ اللَّهُ لَکُمْ

و کارم پیرو کار شما است و یاری ام برایتان آماده است تا آن که خدا در ظهورتان اجازه دهد

فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لامَعَ عَدُوِّکُمْ صَلَواتُ اللهِ عَلَیْکُمْ وَ على اَرْواحِکُمْ

پس با شمایم نه با دشمنان شما، درودهاى خدا بر شما و بر روان‌هاى شما

وَ اَجْسادِکُمْ وَ شاهِدِکُمْ وَ غاَّئِبِکُمْ وَ ظاهِرِکُمْ وَ باطِنِکُمْ

و پیکرهایتان و حاضرتان و غایبتان و آشکارتان و نهانتان،

آمینَ رَبَّ الْعالَمینَ.

آمین اى پروردگار جهانیان.

 

پس دو رکعت نماز می خوانی، و به آنچه می خواهی دعا می کنی و برمی گردی.

 

دوم: زیارتی است که از جابر روایت شده، و کیفیت آن چنان است که از عطا[ظاهرا همان عطیه عوفی کوفی همسفر جابر در اربعین برای زیارت حضرت امام حسین علیه السّلام است] نقل شده است که: در روز بیستم ماه صفر با جابر بن عبد اللّه انصاری بودم، چون به غاضریه رسیدیم در آب فرات غسل کرد، و پیراهن پاکیزه ای که با خود داشت پوشیده، آنگاه به من گفت: آیا از بوی خوش چیزی، با تو هست ای عطا؟ گفتم: «سعد» با من هست، قدری از آن گرفت و بر سر و بدن پاشید، و پابرهنه روانه شد، تا نزد سر مبارک امام حسین علیه السّلام ایستاد، و سه مرتبه اللّه اکبر گفت.پس افتاد و بی هوش شد، چون به هوش آمد شنیدم می گفت:«السّلام علیکم یا ال اللّه...» که درست همان زیارت نیمه رجب است که قبلاً ذکر کردیم، و با آن جز در چند کلمه تفاوت ندارد، که آن هم احتمالاً ناشی از اختلاف نسخه هاست، چنان که شیخ مرحوم احتمال داده است.

متن آن زیارت هم به این شرح است:

 

السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا آلَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا صَفْوَةَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا خِیَرَةَ اللَّهِ مِنْ خَلْقِهِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا سَادَةَ السَّادَاتِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا لُیُوثَ [عَلَی لُیُوثِ ] الْغَابَاتِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا سُفُنَ النَّجَاةِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ عِلْمِ الْأَنْبِیَاءِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ [السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ آدَمَ صَفْوَةِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ نُوحٍ نَبِیِّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلِ اللَّهِ ] السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ إِسْمَاعِیلَ ذَبِیحِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ مُوسَی کَلِیمِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ عِیسَی رُوحِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ مُحَمَّدٍ حَبِیبِ اللَّهِ،

سلام بر شما ای خاندان خدا، سلام بر شما ای برگزیدگان خدا، سلام بر شما ای انتخاب گشته های خدا از میان خلق، سلام بر شما ای آقایان آقاها، سلام بر شما ای شیران بیشه ها، سلام بر شما ای کشتیهای نجات، سلام بر تو ای ابا عبد اللّه الحسین، سلام بر تو ای وارث دانش پیامبران، رحمت و برکات خدا بر تو باد، سلام بر تو ای وارث آدم برگزیده خدا سلام بر تو ای وارث نوح پیامبر خدا، سلام بر تو ای وارث ابراهیم دوست خدا سلام بر تو ای وارث اسماعیل قربانی خدا، سلام بر تو ای وارث موسی همسخن خدا سلام بر تو ای وارث عیسی روح خدا، سلام بر تو ای وارث محمّد حبیب خدا

 

السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَی السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ عَلِیٍّ الْمُرْتَضَی السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ خَدِیجَةَ الْکُبْرَی السَّلامُ عَلَیْکَ یَا شَهِیدَ ابْنَ الشَّهِیدِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا قَتِیلَ ابْنَ الْقَتِیلِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ اللَّهِ وَ ابْنَ وَلِیِّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ وَ ابْنَ حُجَّتِهِ عَلَی خَلْقِهِ أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاةَ وَ آتَیْتَ الزَّکَاةَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ رُزِئْتَ [وَ بَرَرْتَ ] بِوَالِدَیْکَ وَ جَاهَدْتَ عَدُوَّکَ وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ تَسْمَعُ الْکَلامَ وَ تَرُدُّ الْجَوَابَ وَ أَنَّکَ حَبِیبُ اللَّهِ وَ خَلِیلُهُ وَ نَجِیبُهُ [نَجِیُّهُ ]،

سلام بر تو ای فرزند محمّد مصطفی، سلام بر تو ای فرزند علی مرتضی، سلام بر تو ای فرزند فاطمه زهرا، سلام بر تو ای فرزند خدیجه کبری، سلام بر تو ای شهید فرزند شهید، سلام بر تو ای کشته فرزند کشته، سلام بر تو ای ولیّ خدا و فرزند ولیّ خدا سلام بر تو ای حجّت خدا و فرزند حجّت خدا بر خلقش، گواهی می دهم که تو نماز بپا داشتی، و زکات پرداختی، و به معروف امر کردی، و از منکر نهی نمودی، و مصیبت زده پدر و مادر شدی، و با دشمنت جهاد کردی، و گواهی می دهم که تو سخن را می شنوی، و پاسخ می دهی، و تو حبیب و دوست و بنده نجیب و برگزیده

 

وَ صَفِیُّهُ وَ ابْنُ صَفِیِّهِ یَا مَوْلایَ [وَ ابْنَ مَوْلایَ ] زُرْتُکَ مُشْتَاقا فَکُنْ لِی شَفِیعا إِلَی اللَّهِ یَا سَیِّدِی وَ أَسْتَشْفِعُ إِلَی اللَّهِ بِجَدِّکَ سَیِّدِ النَّبِیِّینَ وَ بِأَبِیکَ سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ وَ بِأُمِّکَ فَاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ أَلا لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلِیکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ ظَالِمِیکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ سَالِبِیکَ وَ مُبْغِضِیکَ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ. 
و فرزند برگزیده خدایی، ای مولای من و فرزند مولای من مشتاقانه تو را زیارت نمودم.ای آقای من به درگاه خدا شفیع من باش، ای آقای من، به درگاه خدا طلب شفاعت می کنم به وسیله جدّت سرور پیامبران، و پدرت سرور جانشینان، و مادرت فاطمه سرور بانوان جهانیان، خدایا لعنت کند قاتل و ستمگر و غارت گر و دشمنت را از گذشتگان و آیندگان، و درود خدا بر آقای ما محمّد و خاندان پاک و پاکیزه اش.


سپس قبر مطهّر را ببوس و رو به جانب علی بن الحسین علیه السّلام کن و در زیارت آن جناب بگو:


السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلایَ وَ ابْنَ مَوْلایَ لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلِیکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ ظَالِمِیکَ إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَی اللَّهِ بِزِیَارَتِکُمْ وَ بِمَحَبَّتِکُمْ وَ أَبْرَأُ إِلَی اللَّهِ مِنْ أَعْدَائِکُمْ وَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلایَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.

سلام بر تو ای مولای من و فرزند مولای من، خدا لعنت کند کشنده تو و ستم کننده بر تو را، من به زیارت شما و محبتّتان به خدا تقرب می جویم، و از دشمنانتان اعلام بیزاری می کنم سلام و رحمت و برکات خدا بر تو ای مولایم.


بعد برو تا به قبور شهدا(رضوان اللّه علیهم)برسی آنجا بایست و بگو:


السَّلامُ عَلَی الْأَرْوَاحِ الْمُنِیخَةِ بِقَبْرِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا طَاهِرِینَ مِنَ الدَّنَسِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا مَهْدِیُّونَ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا أَبْرَارَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ وَ عَلَی الْمَلائِکَةِ الْحَافِّینَ بِقُبُورِکُمْ أَجْمَعِینَ جَمَعَنَا اللَّهُ وَ إِیَّاکُمْ فِی مُسْتَقَرِّ رَحْمَتِهِ وَ تَحْتِ عَرْشِهِ إِنَّهُ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ وَ السَّلامُ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ. 
سلام بر ارواح خفته در کنار قبر ابی عبد اللّه الحسین (درود بر او)، سلام بر شما ای پاکان از آلودگی، سلام بر شما ای هدایت شده گان سلام بر شما ای نیکان خدا، سلام بر شما و بر همه فرشتگان پیرامون قبرهایتان خدا ما و شما را در جایگاه رحمتش و زیر عرشش گرد آورد، که او مهربان ترین مهربانان است، و سلام و رحمت و برکات خدا بر شما باد.


بعد از آن به حرم عباس بن امیر المؤمنین رفته و چون به آنجا رسیدی بر در بارگاه آن جناب بایست و بگو:

سَلامُ اللَّهِ وَ سَلامُ مَلائِکَتِهِ الْمُقَرَّبِینَ وَ أَنْبِیَائِهِ الْمُرْسَلِینَ وَ عِبَادِهِ الصَّالِحِینَ وَ جَمِیعِ الشُّهَدَاءِ وَ الصِّدِّیقِینَ [وَ] الزَّاکِیَاتُ الطَّیِّبَاتُ فِیمَا تَغْتَدِی وَ تَرُوحُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ أَشْهَدُ لَکَ بِالتَّسْلِیمِ وَ التَّصْدِیقِ وَ الْوَفَاءِ وَ النَّصِیحَةِ لِخَلَفِ النَّبِیِّ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ الْمُرْسَلِ وَ السِّبْطِ الْمُنْتَجَبِ وَ الدَّلِیلِ الْعَالِمِ وَ الْوَصِیِّ الْمُبَلِّغِ وَ الْمَظْلُومِ الْمُهْتَضَمِ فَجَزَاکَ اللَّهُ عَنْ رَسُولِهِ وَ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ عَنِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ أَفْضَلَ الْجَزَاءِ بِمَا صَبَرْتَ،

 

سلام خدا و سلام فرشتگان مقرّبش، و پیامبران مرسلش، و بندگان شایسته اش، و همه شهیدان و صدّیقان و درودهای پاک و پاکیزه در آنچه می آید و می رود بر تو باد ای فرزند امیر مؤمنان، شهادت می دهم برای حضرتت به تسلیم و تصدیق و وفا، و خیرخواهی، برای یادگار پیامبر مرسل(درود خدا بر او و خاندانش باد)، و فرزندزاده برگزیده، و راهنمای دانا، و جانشین تبلیغ گر، و ستمدیده غارت زاده، خدا از جانب پیامبر و امیر مؤمنان و حسن و حسین(درود خدا بر ایشان)جزایت دهد برترین جزا به خاطر این که صبر کردی

 

وَ احْتَسَبْتَ وَ أَعَنْتَ فَنِعْمَ عُقْبَی الدَّارِ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ جَهِلَ حَقَّکَ وَ اسْتَخَفَّ بِحُرْمَتِکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ حَالَ بَیْنَکَ وَ بَیْنَ مَاءِ الْفُرَاتِ أَشْهَدُ أَنَّکَ قُتِلْتَ مَظْلُوما وَ أَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ لَکُمْ مَا وَعَدَکُمْ جِئْتُکَ یَا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَافِدا إِلَیْکُمْ وَ قَلْبِی مُسَلِّمٌ لَکُمْ وَ تَابِعٌ وَ أَنَا لَکُمْ تَابِعٌ وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّةٌ حَتَّی یَحْکُمَ اللَّهُ وَ هُوَ خَیْرُ الْحَاکِمِینَ فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لا مَعَ عَدُوِّکُمْ إِنِّی بِکُمْ وَ بِإِیَابِکُمْ [وَ بِآبَائِکُمْ ] مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ بِمَنْ خَالَفَکُمْ وَ قَتَلَکُمْ مِنَ الْکَافِرِینَ قَتَلَ اللَّهُ أُمَّةً قَتَلَتْکُمْ بِالْأَیْدِی وَ الْأَلْسُنِ.

 

و کار خویش را تنها به حساب خدا گذاشتی، و یاری نمودی پس چه نیکو سرانجامی است خانه آخرت.خدا لعنت کند کند کسی را که کشت، و لعنت کند کسی را که جاهل بود به حقّت، و حرمتت را سبک شمرد، و خدا لعنت کند کسی را که بین تو و آب فرات پرده شد، شهادت می دهم که تو مظلومانه کشته شدی، و خدا به وعده ای که به شما داده وفا می کند، به سوی تو آمدم ای فرزند امیر مؤمنان دارد به محضر شمایم دلم تسلیم و پیرو شماست، و خود نیز پیرو شمایم، یاری ام برای شما مهیّاست، تا خدا حکم کند، و او بهترین حکم کنندگان است، پس با شمایم تنها با شما نه با دشمن شما، من به شما و بازگشتتان مؤمن، و به آنان که با شما مخالفت کردند، و شمار را کشتند کافرم، خدا بکشد امّتی را که شما را با دستها و زبانهایشان کشتند.


سپس وارد روضه شو، و خود را به ضریح بچسبان و بگو:


السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِیعُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ سَلَّمَ السَّلامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ وَ مَغْفِرَتُهُ وَ رِضْوَانُهُ وَ عَلَی رُوحِکَ وَ بَدَنِکَ أَشْهَدُ وَ أُشْهِدُ اللَّهَ أَنَّکَ مَضَیْتَ عَلَی مَا مَضَی بِهِ الْبَدْرِیُّونَ وَ الْمُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ الْمُنَاصِحُونَ لَهُ فِی جِهَادِ أَعْدَائِهِ الْمُبَالِغُونَ فِی نُصْرَةِ أَوْلِیَائِهِ الذَّابُّونَ عَنْ أَحِبَّائِهِ فَجَزَاکَ اللَّهُ أَفْضَلَ الْجَزَاءِ وَ أَکْثَرَ الْجَزَاءِ وَ أَوْفَرَ الْجَزَاءِ وَ أَوْفَی جَزَاءِ أَحَدٍ مِمَّنْ وَفَی بِبَیْعَتِهِ وَ اسْتَجَابَ لَهُ دَعْوَتَهُ وَ أَطَاعَ وُلاةَ أَمْرِهِ،

 

سلام بر تو ای بنده شایسته فرمانبر خدا و رسول خدا، و امیر مؤمنان و حسن و حسین(درود خدا بر آنان باد)، سلام و رحمت خدا و برکات و مغفرت و رضوانش بر تو بر روان و تن تو، شهادت می دهم و خدا را شاهد می گیرم، که تو به همان مسیری رفتی که اهل بدر رفتند، و در آن راه از دنیا گذشتند، آن مجاهدان در راه خدا، و خیرخواهان برای خدا، در مبارزه با دشمنان خدا، و تلاش گران در یاری اولیایش، آن دفاع کنندگان از عاشقانش، خدا پاداشت دهد، به برترین و بیشترین، و کامل ترین پاداش، و وفاکننده ترین پاداش، یکی از آنان که به بیعت او وفا کرد، و دعوتش را اجابت نمود، و از والیان امر اطاعت کرد

 

أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ بَالَغْتَ فِی النَّصِیحَةِ وَ أَعْطَیْتَ غَایَةَ الْمَجْهُودِ فَبَعَثَکَ اللَّهُ فِی الشُّهَدَاءِ وَ جَعَلَ رُوحَکَ مَعَ أَرْوَاحِ السُّعَدَاءِ وَ أَعْطَاکَ مِنْ جِنَانِهِ أَفْسَحَهَا مَنْزِلا وَ أَفْضَلَهَا غُرَفا وَ رَفَعَ ذِکْرَکَ فِی عِلِّیِّینَ [فِی الْعَالَمِینَ ] وَ حَشَرَکَ مَعَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الشُّهَدَاءِ وَ الصَّالِحِینَ وَ حَسُنَ أُولَئِکَ رَفِیقا أَشْهَدُ أَنَّکَ لَمْ تَهِنْ وَ لَمْ تَنْکُلْ وَ أَنَّکَ مَضَیْتَ عَلَی بَصِیرَةٍ مِنْ أَمْرِکَ مُقْتَدِیا بِالصَّالِحِینَ وَ مُتَّبِعا لِلنَّبِیِّینَ فَجَمَعَ اللَّهُ بَیْنَنَا وَ بَیْنَکَ وَ بَیْنَ رَسُولِهِ وَ أَوْلِیَائِهِ فِی مَنَازِلِ الْمُخْبِتِینَ فَإِنَّهُ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ.

 

شهادت می دهم، که در خیرخواهی کوشیدی، و نهایت تلاش را انجام دادی، خدا تو را در زمره شهیدان برانگیزد و روحت را در کنار ارواح نیکبختان قرار دهد، و از بهشتش وسیع ترین منزل را به تو عطا کند، و برترین غرفه ها را ارزانی نماید، و نامت را در بالاترین درجات بالا برد، و با پیامبران و صدّیقان و شهدا و شایستگان مشحور نماید، آنها خوب رفیقانی هستند، شهادت می دهم که تو سستی نورزیدی، و باز نایستادی، و بر آگاهی از کارت از دنیا رفتی، در حال پیروی از شایستگان، و پیروی از پیامبران پس خدا بین ما و رسول خود و اولیایش در جایگاهای فروتنان گرد آورد که او مهربان ترین مهربانان است.


مؤلف گوید:خوب است این زیارت را، پشت سر قبر، به طرف قبله بخوانی، چنان که شیخ در«تهذیب» چنین فرموده:سپس وارد شو.و خود را با رو به قبر بیانداز، و چنین بگو درحالی که رو به جانب قبله ای السّلام علیک ایّها العبد الصّالح و بدان که زیارت قمر بنی هاشم موافق روایت مذکور، همین بود که ذکر شد، ولی سید ابن طاووس و شیخ مفید و دیگران پس از این زیارت فرموده اند که به سمت بالا سر برو، و دو رکعت نماز بخوان، و بعد از آن هرچه خواهی نماز بجا آور، و بسیار خدا را بخوان و پس از نماز بگو:


اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ لا تَدَعْ لِی فِی هَذَا الْمَکَانِ الْمُکَرَّمِ وَ الْمَشْهَدِ الْمُعَظَّمِ ذَنْبا إِلا غَفَرْتَهُ وَ لا هَمّا إِلا فَرَّجْتَهُ وَ لا مَرَضا إِلا شَفَیْتَهُ وَ لا عَیْبا إِلا سَتَرْتَهُ وَ لا رِزْقا إِلا بَسَطْتَهُ وَ لا خَوْفا إِلا آمَنْتَهُ وَ لا شَمْلا إِلا جَمَعْتَهُ وَ لا غَائِبا إِلا حَفِظْتَهُ وَ أَدْنَیْتَهُ وَ لا حَاجَةً مِنْ حَوَائِجِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ لَکَ فِیهَا رِضًی وَ لِی فِیهَا صَلاحٌ إِلا قَضَیْتَهَا یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.

 

خدایا درود فرست بر محمّد و خاندان محمّد، و در این مکان مکرّم، و زیارتگاه بزرگ، برای من گناهی مگذار جز آن که بیامرزی، و نه اندوهی جز آن که برطرف نمایی، و نه بیماری جز آن که شفا دهی، و نه عیبی جز آن که بپوشانی، و نه رزقی جز آن که بگسترانی، و نه ترسی جز آن که ایمنی دهی، و نه پراکندگی جز آن که گرد آوری، و نه دور از نظری جز آن که حفظ کنی و دیدارش را نزدیک نمایی، و نه حاجتی از حاجتهای دنیا و آخرت، که تو را در آن رضایت و مرا در آن مصلحت است جز آن که برآوری، ای مهربان ترین مهربانان.


بعد به جانب ضریح بازگرد، و نزد پاهای مبارک بایست و بگو:


السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا الْفَضْلِ الْعَبَّاسَ ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ أَوَّلِ الْقَوْمِ إِسْلاما وَ أَقْدَمِهِمْ إِیمَانا وَ أَقْوَمِهِمْ بِدِینِ اللَّهِ وَ أَحْوَطِهِمْ عَلَی الْإِسْلامِ أَشْهَدُ لَقَدْ نَصَحْتَ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَخِیکَ فَنِعْمَ الْأَخُ الْمُوَاسِی فَلَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً قَتَلَتْکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً ظَلَمَتْکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً اسْتَحَلَّتْ مِنْکَ الْمَحَارِمَ وَ انْتَهَکَتْ حُرْمَةَ الْإِسْلامِ فَنِعْمَ الصَّابِرُ الْمُجَاهِدُ الْمُحَامِی النَّاصِرُ وَ الْأَخُ الدَّافِعُ عَنْ أَخِیهِ،

 

سلام بر تو ای ابا الفضل العباس فرزند امیر مؤمنان، سلام بر تو ای فرزند سرور جانشینان، سلام بر تو ای فرزند اولین نفر امت در اسلام آوردن، و پیش ترینشان در ایمان و استوارترینشان در پای بندی به دین خدا، و با احتیاطترنیشان بر اسلام، شهادت می دهم که تو برای خدا و رسولش و برادرت خیرخواهی نمودی، پس چه خوب برادر همدردی بودی، خدا لعنت کند امتی را که تو را کشت، و لعنت کند امتی را که به تو ستم روا داشت، و لعنت کند امتی را که حرمتهای تو را حلال شمرد، و پرده احترام اسلام را درید، پس چه نیکو صبرکننده، جهادگر حامی، یاری دهنده و برادر دفاع کننده از برادرش بودی، 


الْمُجِیبُ إِلَی طَاعَةِ رَبِّهِ الرَّاغِبُ فِیمَا زَهِدَ فِیهِ غَیْرُهُ مِنَ الثَّوَابِ الْجَزِیلِ وَ الثَّنَاءِ الْجَمِیلِ وَ أَلْحَقَکَ [فَأَلْحَقَکَ ] اللَّهُ بِدَرَجَةِ آبَائِکَ فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ اللَّهُمَّ إِنِّی تَعَرَّضْتُ لِزِیَارَةِ أَوْلِیَائِکَ رَغْبَةً فِی ثَوَابِکَ وَ رَجَاءً لِمَغْفِرَتِکَ وَ جَزِیلِ إِحْسَانِکَ فَأَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ وَ أَنْ تَجْعَلَ رِزْقِی بِهِمْ دَارّا وَ عَیْشِی بِهِمْ قَارّا وَ زِیَارَتِی بِهِمْ مَقْبُولَةً وَ حَیَاتِی بِهِمْ طَیِّبَةً وَ أَدْرِجْنِی إِدْرَاجَ الْمُکْرَمِینَ وَ اجْعَلْنِی مِمَّنْ یَنْقَلِبُ مِنْ زِیَارَةِ مَشَاهِدِ أَحِبَّائِکَ مُفْلِحا مُنْجِحا قَدِ اسْتَوْجَبَ غُفْرَانَ الذُّنُوبِ وَ سَتْرَ الْعُیُوبِ وَ کَشْفَ الْکُرُوبِ إِنَّکَ أَهْلُ التَّقْوَی وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ،

 

و پاسخ دهنده طاعت پروردگارش، و علاقمند به آنچه دیگران به بی رغبت شدند، که همان پاداش بزرگ، و ستایش زیباست، و خدا تو را به درجه پدرانت، در بهشتهای پرنعمت ملحق کرد.خدایا معترض زیارت اولیایت شدم به خاطر رغبت در پاداشت، و امید به آمرزشت، و احسان فراوانت، پس از تو می خواهم که بر محمّد و خاندان پاکش درود فرستی، و روزی ام را به خاطر ایشان زیاد نمایی و زندگی ام را به خاطر آنان برقرار داری، و زیارتم را به حق آنان مقبول قرار دهی، و حیاتم را دلپسند فرمایی، و مرا با گروه اهل کرامت همراه نمایی و از کسانی قرار دهی که از زیارت زیارتگاه های عاشقانت رستگار و کامیاب بازمی گردند، درحالی که مستوجب آمرزش گناهان، و پوشیدن عیبها، و برطرف شدن گرفتاریها شده باشد، به راستی تو اهل پروا و آمرزشی.


چون بخواهی آن حضرت را وداع کنی، به نزد قبر شریف برو، و این جملات را که در روایت ابو حمزه ثمالی است، و علماهم ذکر کرده اند بگو:


أَسْتَوْدِعُکَ اللَّهَ وَ أَسْتَرْعِیکَ وَ أَقْرَأُ عَلَیْکَ السَّلامَ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ وَ بِکِتَابِهِ وَ بِمَا جَاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ اللَّهُمَّ فَاکْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِینَ اللَّهُمَّ لا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیَارَتِی قَبْرَ ابْنِ أَخِی رَسُولِکَ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ ارْزُقْنِی زِیَارَتَهُ أَبَدا مَا أَبْقَیْتَنِی وَ احْشُرْنِی مَعَهُ وَ مَعَ آبَائِهِ فِی الْجِنَانِ وَ عَرِّفْ بَیْنِی وَ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ رَسُولِکَ وَ أَوْلِیَائِکَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَوَفَّنِی عَلَی الْإِیمَانِ بِکَ وَ التَّصْدِیقِ بِرَسُولِکَ وَ الْوِلایَةِ لِعَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ عَلَیْهِمُ السَّلامُ وَ الْبَرَاءَةِ مِنْ عَدُوِّهِمْ فَإِنِّی قَدْ رَضِیتُ یَا رَبِّی بِذَلِکَ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ.

تو را به خدا می سپارم و خواستار رعایت توأم، و بر تو سلام می فرستم، ایمان آوردیم به خدا و رسول و کتابش، و به آنچه پیامبر از پیش خدا آورد، خدایا ما را با گواهان این حوادث بنویس، خدا آن را آخر عهد من از زیارت قبر فرزند برادر رسولت(درود خدا بر او و خاندانش باد)قرار مده، و زیارتش را همواره تا زنده ام می داری روزی من فرما، و مرا با او و با پدرانش در بهشت محشور گردان، و میان من و او و رسول و اولیایت شناسایی ایجاد کن.خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، و مرا بمیران، بر پایه ایمان به خود، و باور نسبت به پیامبرت، و ولایت امیر مؤمنان و امامان از فرزندانش(درود بر آنان باد)و بیزاری از دشمنانشان، که من ای پروردگارم همانا به این امر خشنودم، و درود خدا بر محمّد و خاندان محمّد.


پس برای خود، و برای پدر و مادر و مؤمنان و مسلمانان دعا کن، و از دعاها هر دعایی را که می خواهی اختیار کن.

 

نماهنگ ؛ آداب زیارت اربعین(1)

 

Video Player    
آداب زیارت اربعین.mp4 | دانلود فیلم 

 

 

نماهنگ ؛ آداب زیارت اربعین(2)

 

 

Video Player    
1221.mp4 | دانلود فیلم 

 

 

بیانات و سیره ی علما در موضوع پیاده روی اربعین

 

 

 زیارت اربعین از زاویه دید امام خمینی (ره)    شما انگيزه اين گريه و اين اجتماع در مجالس روضه را خيال نكنيد كه فقط اين است كه ما گريه كنيم براى سيدالشهدا. نه سيدالشهدا احتياج به اين گريه ‏ها دارد و نه اين گريه ‏ها خودش ـ فى نفسه ـ كارى از آن مى ‏آيد، لكن اين مجلسها مردم را همچو مجتمع مى ‏كنند و يك وجهه مى ‏دهند، سى ميليون، سى و پنج ميليون جمعيت در دو ماه محرّم و خصوصاً دهه عاشورا، يك وجهه، طرف يك راه مى ‏روند. اينها را در اين ماه محرّم، خطبا و علما در سرتاسر كشور مى ‏توانند بسيج كنند براى يك مسأله. اين جنبه سياسى اين مجالس بالاتر از همه جنبه ‏هاى ديگرى كه هست. بى ‏خود بعضى از ائمه ما نمى ‏فرمايند كه براى من در منابر روضه بخوانند.   بى ‏خود نمى‏ گويند ائمه ما به اينكه هر كس كه بگريد، بگرياند يا صورت گريه، گريه كردن به خودش [بگيرد] اجرش فلان فلان است. مسأله، مسأله گريه نيست. مسأله، مسأله تباكى نيست. مسأله، مسأله سياسى است‏ كه ائمه ما با همان ديد الهى كه داشتند، مى ‏خواستند كه اين ملتها را با هم بسيج كنند و يكپارچه كنند از راههاى مختلف. اينها را يكپارچه كنند تا آسيب‏پذير نباشند.    14/ 8/ 59- سخنرانى در جمع خطيبان مذهبى در آستانه ماه محرم (سياسى بودن احكام اسلام)- صحيفه امام ، ج 13 ، ص 323  

مقام معظم رهبری:

شما ببینید برای اینکه ده هزار نفر، پنجاه هزار نفر را یک جا جمع کنند، چقدر تلاش تبلیغاتی در دنیا انجام میگیرد، آخرش هم نمیشود. اینجا با وجود موانع فراوان، از ایران فقط دو میلیون نفر برای پیاده‌روی هشتاد کیلومتری -برای پیاده‌روی، نه برای لذّت بردن و در هتل لمیدن- بلند میشوند میروند کربلا؛ چند برابر آن [هم] از خود عراق و از مناطق دیگر؛ این یک حادثه‌ی الهی است، این یک پدیده‌ی الهی است؛ این نشان‌دهنده‌ی این است که این راه، راه عشق است؛ منتها نه عشق مجنونانه، عشق همراه بصیرت؛ مثل عشق اولیا به خدا؛ اَللٰهُمَّ ارزُقنی حُبَّکَ وَ حُبَّ مَن یُحِبُّکَ وَ حُبَّ کُلِّ عَمَلٍ یوصِلُنی اِلیٰ قُربِک؛(۱) این حبّ و این عشق، عشق همراه با بصیرت است؛ میداند، میفهمد و این جاذبه او را میکِشد، این مغناطیس او را میکِشد. خب، بنابراین کار، کار بزرگی است؛ پدیده، پدیده‌ی عظیمی است. من اوّلاً به کسانی که موفّق شدند و رفتند، خوشامد عرض میکنم و قبول الهی را برای کارشان درخواست میکنم و غبطه‌ی خودم را  نسبت به کار آنها -که ما محروم بودیم، آنها موفّق شدند- عرض میکنم. از مردم عراق که پذیرایی کردند، محبّت کردند، این جمعیّت عظیم را توانستند ظرف چند روز اداره کنند، تشکّر میکنم. حادثه، حادثه‌ی فوق‌العاده مهمّی است.۱۳۹۵/۰۹/۰۳

 

شکر راه‌پیمایی اربعین ازجمله به این است که آن روحیّات و حالات را در خودتان نگه دارید؛ آن برادری را، آن مهربانی را، آن توجّه به ولایت را، آن آماده شدن بدن برای تَعَب کشیدن را، آن ترجیح دادن زحمت کشیدن و عرق ریختن و راه رفتن بر راحتی و تنبلی را.۱۳۹۵/۰۹/۰۳

 

از جمله‌ی شاخه‌های شکر [پیاده‌روی اربعین]، یکی این است که این کار را برای کسانی که عاشق این کارند، آسان کنیم که مسئولیّت این به عهده‌ی مسئولان بخشهای مختلف کشور است. گاهی حوادثی پیش می‌آید؛ نگذارند این حوادث [تکرار شود]، پیشگیری کنند.۱۳۹۵/۰۹/۰۳

 

پیاده‌روی اربعین ان‌شاءﷲ یک نعمت پایدار خواهد بود و برای ملّت ایران و ملّت عراق، مایه‌ی عزّت و سربلندی و افتخار خواهد بود.۱۳۹۵/۰۹/۰۳

 

در دنیا سعی میکنند که نگذارند این نورافکن قوی [پیاده‌روی اربعین] دیده بشود، لکن نمیتوانند، دیده خواهد شد؛ سعی میکنند دیده نشود یا تحریفش کنند، [امّا] هیچ‌کدام به جایی نمیرسد؛ وقتی ادامه دادید حرکت را، ناچار، حقیقت خود را آشکار خواهد کرد.۱۳۹۵/۰۹/۰۳

 

خب امسال، این ‌روزها مصادف شده با ایّام اربعین. این راهپیمایی را میبینید؟ این حرکت عظیم میلیونی بین نجف و کربلا را، بین نجف و امام حسین را مشاهده میکنید؟ این شور و شوق را میبینید؟ این حرکت را میبینید؟ این حرکت آن‌وقتی که لازم باشد با خطر همراه بشود‌، باز هم این شور و شوق در ملّت ما، در مردم ما، در جوانهای ما وجود دارد؛ این را باید نگه ‌داشت، این آن چیزی است که ضامن بقای این کشور است.۱۳۹۵/۰۸/۲۶

 

این کسانی که این راه را طی کردند[پیاده‌روی اربعین] و این حرکت عاشقانه را و مؤمنانه را دارند انجام میدهند، واقعاً دارند حسنه‌ای را انجام میدهند. این یک شعار بزرگ است، لا تُحِلّوا شَعائِرَ الله،(۱) این بلاشک جزو شعائرالله است. جا دارد که امثال بنده که محرومیم از این‌جور حرکتها عرض بکنیم که «یا لیتنا کنّا معکم فنفوز فوزاً عظیماً». همان‌طور که عرض کردیم، این حرکت حرکت عشق و ایمان است؛ هم در آن ایمان و اعتقاد قلبی و باورهای راستین، تحریک‌کننده و عمل‌کننده است؛ هم عشق و محبّت. تفکّر اهل‌بیت و تفکّر شیعی همین‌جور است؛ ترکیبی است از عقل و عاطفه، ترکیبی است از ایمان و عشق؛ ترکیب این دو.۱۳۹۴/۰۹/۰۹

 

این روزها روزهای نزدیک به اربعین است. پدیده‌ی بی‌نظیر و بی‌سابقه‌ای هم در این سالهای اخیر به‌وجود آمده و آن، پیاده‌روی میان نجف و کربلا یا بعضی از شهرهای دورتر از نجف تا کربلا است؛ بعضی از بصره، بعضی از مرز، بعضی از شهرهای دیگر، پیاده راه می‌اُفتند و حرکت میکنند. این حرکت حرکت عشق و ایمان است؛ ما هم از دور نگاه میکنیم به این حرکت، و غبطه میخوریم به حال آن کسانی که این توفیق را پیدا کردند و این حرکت را انجام دادند:


گرچه دوریم به یاد تو سخن میگوییم‌
بُعد منزل نبوَد در سفر روحانی


این کسانی که این راه را طی کردند و این حرکت عاشقانه را و مؤمنانه را دارند انجام میدهند، واقعاً دارند حسنه‌ای را انجام میدهند. این یک شعار بزرگ است، لا تُحِلّوا شَعائِرَ الله،(۲) این بلاشک جزو شعائرالله است. جا دارد که امثال بنده که محرومیم از این‌جور حرکتها عرض بکنیم که «یا لیتنا کنّا معکم فنفوز فوزاً عظیماً». همان‌طور که عرض کردیم، این حرکت حرکت عشق و ایمان است؛ هم در آن ایمان و اعتقاد قلبی و باورهای راستین، تحریک‌کننده و عمل‌کننده است؛ هم عشق و محبّت. تفکّر اهل‌بیت و تفکّر شیعی همین‌جور است؛ ترکیبی است از عقل و عاطفه، ترکیبی است از ایمان و عشق؛ ترکیب این دو. این آن‌چیزی است که در سایر فِرَق اسلامی، خلأ آن محسوس است؛ سعی هم میکنند گاهی به یک نحوی این خلأ را پُر کنند، [امّا] نمیشود؛ چه کسی مثل خاندان پیغمبر -این عناصر برجسته، ممتاز، نورانی، ملکوتی- وجود دارد در بین معتقَداتِ(۴) شُعبِ دیگرِ اسلامی، که این‌جور مردم به آنها عشق بورزند، به آنها تعامل کنند، با آنها حرف بزنند، به آنها سلام کنند و از آنها ان‌شاءالله جواب بشنوند؛ چه‌کسی دیگر وجود دارد؟ این است که این یک فرصتی است در اختیار پیروان اهل‌بیت؛ این زیارت ائمّه (علیهم‌السّلام)، این معاشقه‌ی معنوی با این بزرگواران، این زیارتهای سرشار از مفاهیم عالی و ممتاز که در اختیار ما است. ...


به‌هرحال کار بسیار مهمّی است، کار بزرگی است؛ این حرکت عظیمِ مردم از ایران، از کشورهای دیگر اسلامی، از هند، از اروپا، حتّی از آمریکا و کشورهای دیگر، از راه‌های دور، افرادی می‌آیند در این راه‌پیمایی شرکت میکنند؛ دو روز، سه روز بیشتر یا کمتر - در این راه، پای پیاده حرکت میکنند؛ مردم عراق هم انصافاً با کمال بزرگواری و محبّت پذیرایی میکنند از اینها؛ خیلی حرکت عظیم و پرمعنا و پرمغزی است و کسانی که موفّق میشوند باید مغتنم بشمارند.
البتّه این عرایض ما موجب نشود که بعضی‌ها خارج از مقرّرات بخواهند بلند شوند راه بیفتند و حرکت کنند؛ نه، طبق همان مقرّراتی که دولت اسلامی معیّن کرده است؛ خب، دوستان ما در دولت نشسته‌اند فکر کرده‌اند، مقرّراتی و ضوابطی برای این کار در نظر گرفته‌اند، این ضوابط حتماً مراعات بشود؛ جوری نباشد که کسانی خارج از این ضوابط بگویند «برویم همین‌طور حرکت کنیم، سر به بیابان بگذاریم -مثلاً- برویم»، این‌جوری مطلوب نیست؛ این ضوابط را حتماً بایستی رعایت کنند. ان‌شاءالله موفّق و مؤیّد باشید.۱۳۹۴/۰۹/۰۹

 

ایشان در بخش دیگری از سخنان خود، میهمان‌نوازی و کَرَم در استقبال از زائران اربعین حسینی را یکی دیگر از صفات ممتاز مردم عراق دانستند و افزودند: این رفتار عاشقانه‌ی معنوی در دنیای امروز مادی بسیار مهم و قابل توجه است و هنوز به‌درستی عمق این فضیلت مردم عراق شناخته نشده است.۱۳۹۴/۰۳/۲۷

 

امسال شما ملاحظه کردید در اربعین حسینی میلیون‌ها انسان در کنار هم قرار گرفتند؛ خود این حرکت عظیم یک جمعی از مسلمانها - البتّه مخصوص شیعه نبود، سنّی‌ها هم بودند - که در دنیا انعکاس پیدا کرد، تعظیم کردند؛ تجلیل کردند؛ آن را بزرگ‌ترین گردهمایی عالم به حساب آوردند؛ چه کسانی؟ آنهایی که دارند مسائل اسلامی را رصد میکنند.من همین‌جا مناسب میدانم و لازم میدانم به‌مناسبت یاد از آن اجتماع عظیم، از دولت عراق، ملّت عراق، عشایر عراق که در این آزمون بسیار مهم فداکاری کردند، خدمت کردند، کَرم و بزرگواری نشان دادند، تشکّر کنم. حادثه‌ی عجیبی بود حادثه‌ی امسالِ اربعین کربلا. این راه را دشمنان اسلام و دشمنان اهل‌بیت به خیال خود مسدود کرده بودند. ببینید چه حرکت عظیمی اتّفاق افتاد! وقتی حتّی جسمها در کنار هم قرار میگیرد، این‌جور انعکاس پیدا میکند. اگر ما با هم باشیم، کشورهای اسلامی، ملّتهای مسلمان - سنّی و شیعه و فِرَق مختلف تسنّن و تشیّع - با یکدیگر دلهایشان صاف باشد، نسبت به یکدیگر سوءظن نداشته باشند، سوءنیّت نداشته باشند، به یکدیگر اهانت نکنند، ببینید در دنیا چه اتّفاقی خواهد افتاد؛ چه عزّتی برای اسلام درست خواهد شد! وحدت؛ وحدت.۱۳۹۳/۱۰/۱۹

 

 

آیت الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، با استناد به حدیث علامت های پنج گانه مؤمن می فرمودند:

 

بر مراقبه کننده لازم است که بیستم صفر (اربعین) را برای خود روز حزن و ماتم قرار داده، بکوشد که امام شهید را در مزار حضرتش زیارت کند؛ هرچند تنها یک بار در تمام عمرش باشد.

 

آیت الله العظمی بهجت فومنی، پیاده روی اربعین را بهترین فرصت برای معرفی امام حسین(ع) به جهانیان دانسته، بر این نکته تأکید می کردند که:

الان هنوز همه مردم عالم، حسین(ع) را نمی شناسند و این تقصیر ماست؛ چون ما برای سیدالشهدا(ع) طوری فریاد نزدیم که همه عالم صدای ما را بشنود.

 

آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی نیز بر بُعد تبلیغی زیارت اربعین اشاره نموده، پیاده روی این موسم را با احترام به امام حسین(ع) پیوند می زند و تأکید دارد که:

پیاده رفتن، یک نوع اظهار عظمت و تجلیل از مقام شامخ اباعبدالله(ع) است؛ لذا این پیاده رویِ اربعین خیلی در دنیا صدا می کند و تبلیغ خوبی برای عالم تشیّع و عالم اسلام است؛ یکی از مبلّغ های بسیار خوب است.

 

در نگاه آیت الله العظمی شبیری زنجانی پیاده سفر کردن به کربلا موضوعیت دارد و آن را یک نوع ادای احترام و خضوع و خشوع دانسته و از مصادیق تعظیم شعائر می شمارد:

 

امام حسن و امام حسین‘ پیاده به مکه می رفتند و این خود، یک نوع احترام است. حتی در روایتی در کتاب بحارالانوار در معجزات امام حسن(ع) اشاره شده که آن حضرت در بازگشت از مکه به مدینه، با پای پیاده حرکت می کردند تا بدان جا که پاهای ایشان ورم می کرد. .. با این که وسایل عبور و مرور بوده و حضرات هم به آن دسترسی داشتند. .. در روایتی معتبر در کتاب کافی، ابن بکیر از امام صادق(ع) درباره بیست سفر پیاده حج امام حسن مجتبی(ع) سؤال می کند و حضرت در پاسخ اشاره می فرمایند که حضرت با پای پیاده به حج می رفتند در حالی که محمل ها و کجاوه ها همراه حضرت حرکت می کردند.

 

آیت الله العظمی سید علی سیستانی که نقش محوری در تعظیم شعائر حسینی عراق معاصر ایفا می نماید، معتقد است:

 

خداوند مؤمنان را از آن رو به زیارت مشاهد متبرکه ایشان تشویق نموده است که یادشان جادوانه بماند و جایگاهشان اعتلا یابد، و چون آن بزرگواران نمونه اعلای بندگی خدای سبحان و جهاد در راه او و فداکاری برای دین استوارش بوده اند، این امر سبب به یاد آوردن خدای متعال و آموزه ها و احکام او برای مردم باشد.

ایشان بر ارتقای باور و رفتار شیفتگان حسینی نیز تأکید دارند و توصیه مهم شان به زائران اربعین حسینی این است:

 

از لوازم این زیارت آن است که زائر علاوه بر یادآوری جان فشانی های امام حسین(ع) در راه خداوند متعال، تعالیم دین حنیف از جمله نماز، حجاب، اصلاح، گذشت، بردباری و ادب و قوانین آمدوشد و دیگر مفاهیم پسندیده را رعایت نماید تا زیارتش گامی در مسیر تربیت نفس برای پذیرش این امور و تثبیت آثار آن تا زیارت های بعدی باشد. چنین است که شرکت در این مراسم به منزله حضور در مجالس تعلیم و تربیت امام(ع) خواهد شد. پس بر زائران است که در مسیر خویش، ذکر خدای متعال را بسیار بگویند و در هر گام و هر عمل خود اخلاص را در نظر داشته باشند و بدانند که خداوند متعال نعمتی همتای اخلاصِ در عقیده و گفتار و رفتار را به کسی عنایت نفرموده است و عمل تهی از اخلاص، با پایان زندگی دنیوی تمام می شود؛ در حالی که عمل مخلصانه، هم در این دنیا و هم پس از آن، جاودان و مبارک خواهد ماند.

 

خدا را خدا را در رعایت پوشش و حجاب! که از مهم ترین چیزهایی است که اهل بیت(ع) حتی در سخت ترین شرایط کربلا به آن توجه داشته و خود والاترین الگوی آن بوده اند. ایشان به اندازه آزاری که از هتک حرمت خود دیدند، از هیچ رفتار دشمن آزرده نشدند. لذا بر همه زائران و به ویژه بر بانوان زائر فرض است که شرایط عفاف را در رفتار و نوع پوشش و ظاهر خود حفظ نموده و از هر چه این امر را خدشه دار می کند (مانند پوشیدن لباس های تنگ و اختلاط های زشت و استفاده از زیورآلات ناروا) بپرهیزند؛ بلکه سزاوار است که به منظور منزّه نگه داشتن این مراسم مقدّس از شائبه های ناپسند، تا حد امکان، بالاترین مراتب عفاف را رعایت نمایند.

 

 

آیت الله جوادی آملی معتقد است اهمیت زیارت اربعین، تنها به این نیست که از نشانه های ایمان است؛ بلکه طبق این روایت، در ردیف نمازهای واجب و مستحب قرار گرفته است. بنابراین همان گونه که نماز، ستون دین و شریعت است، زیارت اربعین و حادثه کربلا نیز ستون ولایت است، امّا مهم آن است که دریابیم نماز و زیارت اربعین انسان را چگونه متدین می کند.

 

حضور پرشور علما و مراجع

 

علاقه واشتیاق به این مراسم معنوی در میان مراجع تقلید، استادان، طلاب و روحانیون حوزه علمیه نجف، از شور و حال بیشتری برخوردار است و اکثر استادان و حتی مراجع تقلید، از گذشته تاکنون در مراسم پیاده روی و زیارت اربعین شرکت می کنند. مرحوم محدث نوری (1254 ـ 1320ق) مؤلف کتاب «مستدرک الوسایل»، مرحوم سید محسن امین عاملی (م 1331ق) مؤلف کتاب «اعیان الشیعه»، شیخ محمدحسین غروی اصفهانی (م 1321ق) و میرزای نائینی (م 1315ق) از عالمانی هستند که در این مراسم شرکت کرده اند.

 

مراسم پیاده روی در عصر مرجعیت شیخ مرتضی انصاری (1214- 1298ق) نیز با شکوه تمام رواج داشت و پس از وی، کم کم به فراموشی سپرده شد و عملی کم ارزش تلقی گردید؛ به طوری که به طبقه فقرا و نیازمندان اختصاص یافت؛ اما بعدها محدث نامدار، میرزای حسین نوری، این مراسم را در میان مردم رونق بخشید. مرحوم شیخ آقابزرگ تهرانی که از نزدیک شاهد تلاش استادش بوده، می نویسد:

 

استاد ما چون وضع را بدین منوال دید، به این شیوه خداپسندانه (پیاده روی) همت گماشت و به آن ملتزم گشت و در عید اضحی برای حمل اثاث و بار سفر، حیوان کرایه می کرد؛ ولی خود و یارانش پیاده راه می رفتند و او به دلیل ضعف مزاج، نمی توانست مسافت بین نجف ـ کربلا را با گذراندن یک شب طی کند؛ همان طور که رسم چنین بود. بنابراین، سه شب در راه بودند و بر اثر این اقدام، در سال های بعد، رغبت مردم و صالحان به این موضوع بیشتر شد و دیگر عار محسوب نمی شد؛ به طوری که در برخی سال ها، تعداد چادرها و خیمه های راه پیمایان، به سی عدد می رسید و هر چادر به بیست تا سی نفر تعلق داشت و به این ترتیب، این سنت حسنه، دوباره مرسوم شد و رونق گرفت.

 

صاحب «اعیان الشیعه» در این باره می نویسد:

 

به مدت ده سال و نیم که در نجف بودم، زیارت های مخصوص عاشورا، عید قربان و غدیر و عرفه و اربعین را همواره انجام می دادم؛ مگر اندکی. پیش از سفر، نزد طلبکاران در بازار می رفتم و از آنها حلالیت می طلبیدم و به پیاده روی در زیارت، علاقه داشتم. نخست برایم سخت بود و بعد با تجربه دریافتم که آسان است. در این سفر، جمعی از طلاب جبل عامل و نجف و دیگران به من ملحق می شدند و از من پیروی می کردند. من بارها پیاده به زیارت کربلا و امام حسین (ع) رفتم.

 

مرحوم آیت الله ملکوتی یکی از مراجع و استادان برجسته حوزه نجف می گوید:

 

من نیز چند بار توفیق یافتم که در این مراسم بسیار معنوی، شرکت کنم و اغلب به همراه شاگردان مشرف می شدم. مسیر بین نجف و کربلا که حدود دوازده فرسخ است، معمولاً در مدت دو یا سه روز طی می شد. بعضی ها مثل آقای شیخ هادی زابلی که پیش من درس می خواند، سلیقه خاصی داشت و این مسافت را یک روزه می رفت و یک روزه هم برمی گشت و بعضی ها نیز پس از پایان مراسم، از کربلا به کاظمین و سامراء مشرف می شدند و بعضی هم مستقیم به نجف بازمی گشتند.

 

حجت الاسلام والمسلمین محتشمی در این باره می نویسد:

 

از نجف، غیر از مردم عادی و معمولی، علما، فضلا و طلاب و حتی برخی از مراجع مثل آیت الله شاهرودی و دیگران (تا زمانی که توان پیاده روی داشتند) نیز دسته دسته و گروه گروه، عازم کربلا می شدند. حوزه نجف دارای چند قافله رسمی معروف و بزرگ بود. در این قافله ها، حدود چهل تا پنجاه نفر عضو ثابت بودند و تعدادی هم در هر مرتبه به آنان اضافه می شدند. برخی از کاروان ها مخصوص و مربوط به بیوت مراجع یا مدارس نجف بود؛ مثل کاروان بیت آیت الله شاهرودی یا کاروان مدرسه قزوینی ها که در چنین کاروان هایی معمولاً فرد غریبه وجود نداشت؛ ولی یکی دو قافله معتبر بودند که طلاب علاقه مند، اغلب با آنها سفر می کردند: یکی قافله منسوب به شهید محراب، حضرت آیت الله مدنی(ره) که با توجه به روحیات عارفانه و خصوصیات اخلاقی وی، بسیاری از طلاب وارسته سعی می کردند در محضر او باشند، و دیگری قافله آقای شیخ محمدعلی حلیمی کاشانی که از مدرسه مرحوم آیت الله بروجردی(ره) حرکت می کرد و مرحوم آیت الله شهید حاج آقا مصطفی خمینی(ره) با این قافله به کربلا مشرف می شد. آقای حلیمی از علاقه مندان فداییان اسلام، شهید نواب و حضرت امام بود.

 

فاصله بین نجف و کربلا از راه اصلی و آسفالت، حدود هشتاد کیلومتر و از جاده فرعی و کنار شط فرات و مسیر نخلستان، متجاوز از یکصد کیلومتر است و معمولاً کاروان های نجف اشرف، مسیر فرعی و راه کنار آب را انتخاب می کردند. من به جز دو سه مرتبه که به صورت شخصی سفر کردم، در بقیه اوقات همراه کاروان آقای حلیمی به کربلا می رفتم. حرکت و سیر انفرادی یا همراه با کاروان، هر کدام ویژگی خود را دارد. خوبی حرکت با کاروان، خدمات جنبی بود که از حیث آذوقه و خوراک و حمل بار انجام می شد؛ امّا کسانی که به صورت فردی حرکت می کردند، مجبور بودند راحله و توشه سفر را همراه خود بردارند و در هوای گرم و سوزان عراق، راه رفتن با کوله پشتی و بار بسیار دشوار بود؛ ولی کاروان ها معمولاً اسب، گاری یا وانت بار بزرگی اجاره می کردند و بار و اثاث کاروان را به وسیله آن منتقل می کردند و اگر هم کسی در وسط راه از راه رفتن بازمی ماند، با همین وسیله نقلیه، به محل توقف بعدی برده می شد. این کاروان ها به صورت دو مرحله ای حرکت می کردند. مرحوم حاج آقا مصطفی خمینی قدس سره با آقای اشکوری و آقای سید محمد بجنوردی و برخی از افراد مسن معمولاً در «چفل» ملحق می شدند.

 

نمونه هایی از کاروان های پیاده روی علما

 

1. کاروان بیت آیت الله شاهرودی

 

در میان مراجع تقلید، حضور آیت الله العظمی سید محمود شاهرودی، زبانزد همگان بود. معروف است که وی در این مراسم، نخست با پای پیاده از نجف خارج می شد و به سوی کربلا حرکت می کرد و سپس سایر آقایان، استادان و طلاب هم به دنبال وی به راه می افتادند و وقتی مراسم زیارت تمام می شد، بیشتر زائران از کربلا سوار وسیله نقلیه می شدند و به نجف بازمی گشتند؛ اما آیت الله شاهرودی در بازگشت هم پیاده به نجف بازمی گشت.معروف است که این مرجع بزرگ، چهل سفر با پای پیاده به زیارت امام حسین(ع) مشرف شده است.

 

2. کاروان شهید آیت الله مدنی(ره)

 

شهید محراب آیت الله سید اسدالله مدنی، از استادان سرشناس حوزه نجف، یکی دیگر از عاشقان همیشگی مراسم پیاده روی نجف ـ کربلا و زیارت حرم اباعبدالله الحسین(ع) و یارانش، به خصوص در روز اربعین بود. عالمان و استادان حوزه علمیه نجف، خاطرات خوشی از این شهید بزرگ، در این مراسم باشکوه معنوی دارند. حجت الاسلام والمسلمین شیخ عبدالخالق دشتی، یکی از همراهان وی در یکی از این سفرها می گوید:

 

یک سال که ماه ذی حجه مصادف با زمستان بسیار سردی بود، همراه شهید آیت الله مدنی از نجف عازم کربلا شدیم تا در روز عرفه، به زیارت امام حسین(ع) مشرف شویم. در این سفر مرحوم شیخ علی حجتی کرمانی و مرحوم شیخ احمد کافی نیز آقای مدنی را همراهی می کردند. ما چند فرسخی رفتیم تا این که به یکی از روستاهای عشایرنشین رسیدیم. سپس شخص عربی جلو آمد و از آیت الله مدنی استقبال کرد و به او احترام گذاشت و وی و همراهان را به مضیف خود دعوت کرد؛ چون همه به ویژه سران و شیوخ عشایر، او را به خوبی می شناختند و احترام زیادی برایش قائل بودند. ما شب را همان جا استراحت کردیم و فردا صبح به راه خود ادامه دادیم؛ تا این که به شهر طویرج در 20 کیلومتری اطراف کربلا رسیدیم.

 

در طول مسیر، هر جا که برای استراحت توقف می کردیم، آقای مدنی چند حدیث می خواند و نکاتی اخلاقی می گفت و گاهی یک بحث علمی مطرح می کرد. در طویرج، او وضع روحی عجیبی داشت و شروع به صحبت کرد. نخست در فضیلت زیارت امام حسین(ع) سخنی گفت و حرم امام را به کعبه آمال و آرزوها تشبیه کرد و بعد فرمود: از این جا تا حرم را خوب است به صورت پابرهنه و هروله کنان ادامه بدهیم. با این که او درد پا و کسالت داشت، اما خودش جلو افتاد و آیه {إنّ الصّفا والمروة من شعائر الله}را که در مراسم حج میان سعی و صفا خوانده می شود، هروله کنان می خواند و جلو می رفت و ما نیز به دنبالش جواب می دادیم. وقتی وارد شهر کربلا شدیم، شهید مدنی فرمود: باید با همین حال خسته و پای آبله زده به حرم مشرف شویم و باز خودش جلو افتاد و با حالت گریه و فریاد «یا حسین»، حرکت کرد و ما نیز به دنبالش حرکت می کردیم و با همین حال، وارد حرم حسینی شدیم. در این حال مراسم زیارت را مرحوم کافی بر عهده گرفت و با اشعار و نوحه خوانی جان گذار، همه را به فیض رساند.

 

3. پیاده روی حاج آقا مصطفی خمینی(ره)

 

آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی نیز از عالمان و استادان نجف بود که همواره در مراسم پیاده روی حضوری پیوسته و جدی داشت. او مقید بود که در تمام ایام زیارت های مخصوص امام حسین(ع) (اول و نیمه رجب، نیمه شعبان، عرفه و به خصوص اربعین) پیاده از نجف به کربلا برود و در میان راه، گاهی کف پایش تاول می زد و زخمی می شد؛ ولی باز هم با شور و شوق تمام، به راه خود ادامه می داد و اصرار دوستان را برای سوار شدن به وسیله نقلیه، حتی در قسمتی از راه نمی پذیرفت و چون به نزدیک کربلا می رسید و نگاهش به گنبد و گل دسته های حرم امام حسین(ع) و پرچم سرخ رنگ آن می افتاد، بی اختیار اشک از چشمانش سرازیر می شد و مصیبت اهل بیت(ع) را زمزمه می کرد و به سر و سینه می زد و عزاداری و نوحه سرایی می کرد.

 

وی در این سفر، بدون توجه به این که فرزند مرجع بزرگ تقلید، امام خمینی(ره) است، مانند یک طلبه ساده در خدمت همسفران بود و از کمک به آنان دریغ نمی کرد و در هنگام توقف و استراحت نیز به بحث علمی می پرداخت. مرحوم آیت الله شیخ محمدحسن قدیری که در یکی از سفرها همراه او بود، می گوید:

یک بار در پیاده روی از نجف به کربلا، خدمت حاج آقا مصطفی خمینی بودم؛ وقتی به باغ های نزدیک کربلا رسیدیم، شب را آن جا ماندیم. دوستان همه دور حاج آقا مصطفی را گرفتند و او صحبت را شروع کرد و بعد بنا شد هر کدام از رفقا در یک رشته از علوم حوزوی سؤالی بپرسد و وی جواب بدهد. سؤالات بسیاری از فقه، اصول، فلسفه، تفسیر، عرفان و اخلاق از وی پرسیده شد که حدود چهار ساعت به طول انجامید و حاج آقا مصطفی بدون این که مطالعه و مراجعه به کتابی کند، همه را کامل جواب داد که من بسیار متعجب شدم که او این قدر بااستعداد است.

 

آقای محتشمی می گوید:

 

در اوقات صبح، ظهر و شام، نماز به امامت آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی(ره) اقامه می شد و شب هنگام، پس از نماز مغرب و عشاء، دعای توسل و زیارت عاشورا خوانده می شد. اگر شب جمعه در راه بودیم، دعای کمیل و ذکر مصیبت توسط دوستان انجام می گرفت. از خصوصیات مرحوم حاج آقا مصطفی این بود که هر شب، قبل از اذان صبح برمی خواست و به نماز شب می پرداخت. او بسیار خوش مشرب و خوش مسافرت بود و در سفرها با همراهان دوست و رفیق بود و همواره سعی می کرد به کسی سخت نگذرد و مواظب بود کسی عقب نیافتد و جا نماند. در جلسات گفت وشنودی که اغلب شب ها رفقای همسفر دور هم جمع می شدند، از هر دری سخنی به میان می آمد و حاج آقا مصطفی، پیوسته متذکر بود و زیر لب اذکاری را زمزمه می کرد. در تابستان ها به علت گرمی طاقت فرسای هوا، بعد از اذان صبح حرکت می کردیم و تا دو سه ساعت بعد از طلوع آفتاب، راه می رفتیم؛ سپس در محلی توقف می کردیم و صبحانه و نهار در همان جا صرف می شد و عصر که مقداری از گرمای هوا کاسته می شد، باز حرکت از سر گرفته می شد.

 

3. حضور علامه امینی(ره)

 

یکی دیگر از شخصیت های برجسته حوزه علمیه نجف که به طور مرتب، در این مراسم شرکت می کرد، علامه امینی مؤلف کتاب ارزشمند «الغدیر» بود که در این سفرها، همواره تعدادی از مؤمنین او را همراهی می کردند. علامه امینی وقتی به نزدیکی کربلا می رسید، حالش منقلب می شد و قطرات اشک از چشمانش جاری می شد.

 

4. حضور امام موسی صدر

 

امام موسی صدر، رهبر شیعیان لبنان که در شهریور 1357 توسط صهیونیست ها ربوده و ناپدید شد، یکی از شیفتگان مراسم پیاده روی از نجف به کربلا بود. مرحوم آیت الله سید محمدعلی موحد ابطحی، یکی از عالمان بزرگ اصفهان که در نجف با امام موسی صدر هم بحث بود، می گوید:

 

وقتی که امام موسی صدر همراه ما با پای پیاده از نجف به کربلا می رفت، در این سفر، حضوری عاشقانه داشت و در وقت دعا و زیارت عاشورا، از همه باحال تر بود و هنگام گریه، چشمانش از شدت گریه سرخ می شد و وقتی نوبت ذکر مصیبت و خواندن اشعار و نوحه سرایی به او می رسید، با حال جان کاهی در مصیبت اهل بیت(ع) اشعار فارسی و عربی فصیحی می خواند و هنگام کار و حمل اثاثیه سفر، وی بیش از همه کار می کرد و هنگام شوخی و مزاح، مزاح هایی بیان می کرد که بعد علمی و اخلاقی جالبی داشت.

 

پک آموزش محاورات عربی در کشور عراق(کلیک کنید)

 

جزوه آموزش محاوره عربی 

 

توصیه های پلیس به زائران اربعین

 

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری پلیس، نیروی انتظامی به مناسبت نزدیکی به کنگره عظیم اربعین از مشتاقان اباعبدالله الحسین (ع) که هرساله مانند میلیون ها عاشق دیگر با شور و اشتیاقی وصف ناپذیر خواهان حضور در مراسم پیاده روی اربعین هستند، خواست به هشدارها و توصیه های پلیس توجه کنند.

 

این مراسم با شکوه چند سالی است که به صورت متوالی با حضور مشتاقان میلیونی زوار اباعبدالله الحسین (ع) در کمال آرامش و امنیت خاصی برگزار می شود که البته این امر مرهون مشارکت، مجاهدت و تلاش های خستگی ناپذیر دستگاه ها مسئول نظیر وزارت کشور، نیروی انتظامی، اورژانس، هلال احمر، راهداری و...  است.

هر چند برای برگزاری هرچه بهتر این مراسم، مشتاقان و عاشقان اباعبدالله الحسین(ع) نیز ملزم به رعایت کردن توصیه ها و هشدارهایی که از سوی دستگاه های ذیربط به ویژه نیروی انتظامی ارائه می شود، هستند تا انشاء الله سفری ایمن و سرشار از معنویت و در کمال برنامه ریزی و امنیت را داشته باشند.

 

1 - زائران برای خروج از کشور با گذرنامه معتبر که حداقل دارای شش ماه اعتبار است، اقدام کنند و اگر گذرنامه معتبر ندارند به هیچ عنوان به مبادی مرزی مربوطه مراجعه نکنند.

 

2- دارا بودن گذرنامه معتبر کفایت نمی کند و فرد متقاضی طبق شرایط و ضوابط در قانون گذرنامه باید از اجازه خروج معتبر در سیستم پلیس مهاجرت و گذرنامه ناجا برخوردار باشد.

 

3- رعایت بند 2 منوط به دارا بودن شرایط و مراجعه به مراجع ذی ربط از قبیل سازمان وظیفه عمومی ناجا (برای متقاضیان مشمول خدمت وظیفه) و پلیس مهاجرت و گذرنامه ناجا است.

 

4- زائران در صورت نداشتن گذرنامه معتبر در نخستین فرصت برای اخذ گذرنامه به دفاتر پلیس +10 در سراسر استان ها مراجعه کنند. دراین مورد تأکید می شود از درخواست صدور گذرنامه در روزهای نزدیک به اربعین حسینی (ع)خودداری کنند، چراکه در آن ایام حجم بالایی از درخواست ها وجود دارد.

 

5- یکی از شرایط اخذ اجازه خروج یا درخواست صدور گذرنامه دارا بودن کارت هوشمند خدمت وظیفه است بنابراین اقدام به هوشمند کردن کارت معافیت یا خدمت برای دارندگان کارت های قدیمی اجباری است.

 

6- اگر احتمال ممنوعیت خروج شخص متقاضی از سوی اشخاص حقیقی و حقوقی محتمل است، قبل از اقدام به سفر به اداره بررسی صلاحیت پلیس مهاجرت و گذرنامه ناجا و در استان ها به مدیریت گذرنامه مراجعه کند تا از وضعیت خروج از کشور خود مطمئن شود.

 

7- زائران نسبت به اخذ روادید معتبر از سفارت و نمایندگی های عراق در داخل کشور اقدام کنند و درخواست خود را به روزهای نزدیک به اربعین حسینی (ع) موکول نکنند.

 

8- زائران از اعتماد به افراد ناشناس که با گرفتن مبالغی، پیشنهاد اخذ روادید عراق را در اسرع وقت به آنها می دهند، خودداری کنند زیرا روادیدهایی که به این گونه افراد تحویل داده می شود، جعلی است.

 

9- اتباع خارجی مقیم ایران بجز اخذ روادید کشور عراق بایستی با مراجعه به مدیریت های اداره های مهاجرت و گذرنامه استان های سراسر کشور، روادید خروج و مراجعت دریافت کنند.

 

10- اتباع خارجی مقیم ایران که دارای کارت آمایش و یا به صورت غیرمجاز در کشور هستند حق خروج از کشور به مقصد عراق را ندارند.

 

11- نسبت به ثبت نام در سامانه سماح سازمان حج و زیارت برای ساماندهی اعزام به عراق اقدام کنند.

 

حین سفر

 

1- به همراه داشتن گذرنامه و روادید معتبر در هنگام خروج از مبادی مرزی برای اتباع ایرانی و خارجی الزامی است.

 

2- تأکید می شود زائران هنگام خروج از گیت گذرنامه در مبادی خروجی مرزی کشور نسبت به ممهور کردن مهر خروج در گذرنامه خود توسط افسر پلیس گیت مرزی اقدام کنند؛ عدم اقدام به این امر تبعات و پیگرد قانونی برای مسافر در بردارد.

 

3- بعضآ مشاهده می شود، برخی زائران اقدام به استفاده از گذرنامه افراد غیر، جهت خروج از مرز می کنند. این موضوع بجز اینکه برای فرد استفاده کننده از گذرنامه غیر، به عنوان تخلف و تخطی از قانون محسوب می شود برای صاحب اصلی گذرنامه نیز تبعات قانونی به همراه دارد.

 

4- گذرنامه در طول سفر به عنوان سند هویتی برای مسافر تلقی می شود لذا حفظ و نگهداری از آن، اهمیت به سزایی دارد و اگر گذرنامه زائر به هر دلیل مفقود شود امکان ورود به کشور پس از طی مراحل قانونی برایش امکان پذیر می شود.

 

5- زائر در صورت گم و یا جدا شدن از بستگان و یا فقدان گذرنامه در حین سفر به کنسولگری ایران در عراق مراجعه کند.

 

6- زائران به منظور حفظ امنیت جانی و تأمین سلامت فردی و گروهی از مرزهای مجاز اعلامی و در مسیر مشخص شده، تردد کنند.

 

7- زائران در هنگام سفر با مأموران و کارکنان مرزی برای تسهیل در تردد در مناطق مرزی همکاری نزدیک داشته باشند.

 

8 - زوار بایستی به افرادی که در پوشش های مذهبی، قصد تهییج مردم به عدم رعایت قانون را دارند، توجه نکنند و در صورت برخورد با این گونه افراد، آنان را به مأموران انتظامی و امنیتی معرفی کنند.

 

9- زائرانی که دارای روادید دسته جمعی هستند باید همگی به صورت همزمان و با حضور راهنمای گروه که روادید گروهی به نام وی صادر شده به گیت های کنترل گذرنامه مراجعه کنند.

 

10- از مراجعه زائران به نقاط صفر مرزی بدون مدرک مسافرتی و یا روادید معتبر عراق خودداری می شود زیرا علاوه بر جلوگیری از خروج آنان موجب تداخل و کندی فعالیت برای ارائه خدمات به دیگر زائران نیز می شوند.

 

11- حتی الامکان زنان با محارم خود از مرز خارج شوند.

 

12- زائران از ایجاد بی نظمی و ترافیک توسط هیئات عزاداری مستقر در کنار جاده های اصلی، خیابان ها و ورودی شهرهای منتهی به مرزها خودداری کنند.

 

13- زائران مسائل شرعی و عرفی مراسم اربعین را رعایت کرده و از اجرای مراسمی چون قمه زنی و یا استفاده از زنجیرهای خاردار خودداری کنند.

 

بعد از مراجعت از سفر

 

1- ارائه گذرنامه توسط زائران در هنگام ورود به گیت گذرنامه در مبادی ورودی مرزی به کشور برای ممهور شدن مهر ورود در گذرنامه توسط افسر پلیس مستقر در گیت مرزی الزامی است، عدم اقدام به این امر تبعات و پیگرد قانونی برای مسافر در بردارد.

 

2- زائران از تجمع و ازدحام در مبادی ورودی خودداری کنند و ضمن حفظ آرامش خود، دیگران را نیز به این امر دعوت کنند.

 

3- زائران در مبادی ورودی و خروجی با مأموران کنترل مرزی و نهادهای امنیتی و انتظامی تعامل و همکاری های لازم را داشته باشند و از بحث و جدل با آنان پرهیز کنند.

4- زائران زمان بازگشت خود را به کشور مدیریت کرده و به ساعات پایانی مراسم اربعین موکول نکنند.

 

5- با توجه به انبوه بازگشت ها در برگشت به کشور، زائران نسبت به افراد کهنسال و کودکان اهتمام داشته و به آنان در طول مسیر کمک کنند.


توصیه های طب اسلامی به زائران حسینی(ع)   تدابیر پیاده روی اربعین از منظر طب اسلامی   با توجه به حضور هرساله عاشقان حسینی در حماسه پیاده روی تا کربلا و حرم امام حسین (علیه السلام)، تدابیر و توصیه های بهداشتی ذیل برای زائرین عتبات عالیات که قصد شرکت در پیاده روی اربعین را دارند پیشنهاد می گردد.   برای حفظ سلامتی ، پیشگیری و درمان بیماری ها در طول سفر ،علاج خستگی، تاول پا و… :   انجام حجامت عام و خوردن داروی امام کاظم قبل از سفر   روغن مالی بدن قبل سفر     حنا گذاشتن پاها   همراه داشتن داروی امام کاظم، انفیه، روغن بنفشه کنجدی و زیتونی، مرکب دو، نمک دریا، چند عدد جامع امام رضا، عسل، انجیر، سویق ها خصوصا برنج، پماد سنام   تمرین پیاده روی قبل سفر   استفاده از صندل و دمپایی به جای کفش و کتونی   پرهیز از همراه آوردن بار اضافی و سنگین   قرقره و استنشاق آب ونمک دریا جهت پیشگیری از سرماخوردگی و گلو درد   مصرف روزانه مقداری عسل   مصرف پیاز با وعده غذایی   چای سیاه با شکر نخورید   با خوردن چند دانه انجیر از یبوست جلوگیری کنید   استفاده از شال کمر   استفاده از کلاه یا بستن سر   همراه داشتن لباس گرم   پیاده روی با آرامش و استراحت   پرهیز از پیاده روی در شب   شستشوی مرتب دستها به صورت کامل   در صورتی که دچار اسهال شدید، از سویق برنج و یا اسفند استفاده کنید   همراه داشتن سویق در پیاده روی اربعین    همراه داشتن روغن بنفشه   استفراغ عمدی مفید است – مناسب افراد بد ماشین و بد مسافرت   محافظت در برابر سرمای شدید   همه چیز خواری، ریزه خواری و پرخوری نکنید   برای تاول پا و عرق سوز شدن از عسل با گلاب استفاده کنید   برای جلوگیری از عرق سوزی هر روز دوش بگیرید   نوشیدنی و غذای داغ را در ظروف یکبار مصرف نخورید.   خانمها برای جلو انداختن عادت، از داروی ابهل و دمکرده زعفران و برای به تعویق انداختن آن از سماق رومی استفاده می توانند بکنند    توصیه های بهداشتی برای زائران اربعین   به گزارش رجانیوز به نقل از خبرگزاری رسا، دکتر نیک پور از اعضای جامعه پزشکی استان قم در همایش توجیهی و آموزشی مبلغان اعزامی اربعین به بیان نکات بهداشتی برای زائران و مبلغان اربعین پرداخت و اظهار داشت: مباحث بهداشتی بیشتر برای پیشگیری از ابتلا بیماری‌ها بیان می شود. اهم مطالب تقدیم می گردد: 

 

 -عوارض پیاده روی طولانی مدت، خستگی، گرفتگی عضلات و بیماری های عفونی، مثل تاول است؛ در هنگام گرفتگی عضلات، باید از فعالیت بیش از حد پرهیز شود تا این مشکل برطرف شود؛ از هم گروه کردن افراد جوان و مسن، تا حد امکان جلوگیری شود، چرا که سرعت حرکت این دو گروه، با هم متفاوت است.

 

- سرمای هوا، گرما و رطوبت، مصرف زیاد قهوه، چای و مواد کافئین دار که سموم آن ها دفع نمی شود و باعث بستگی عروق می شود، استفاده از داروهای ضد آسم و ضد سرطان که در برخی بیماری ها نیز استفاده می شود و کم آبی بدن، از جمله عوامل گرفتگی عضلات است.

 

- استفاده روزانه از سبزیجات و میوه جات، املاح کافی برای دفع سموم بدن را به انسان می رساند؛ هر نفر حدود 8 لیوان آب در روزهای عادی باید بیاشامد و در سفری که پیاده روی طولانی مدت در آن وجود دارد، مقدار آن بیشتر می شود.

 

-پیش از آغاز پیاده روی و در مسیر حرکت، در حد امکان از گوشت قرمز به مقدار بسیار کم استفاده شود؛ کفش متناسب با پا استفاده شود تا خون رسانی به راحتی انجام شود و باعث تاول و مشکلات دیگر نشود.

 

-کسانی که دچار بیماری دیابت هستند، حتما از جوراب سفید استفاده کنند و به طور مرتب از پای  خود بازدید به عمل آورند؛ چرا که عفونت پا در این افراد، باعث زمین گیر شدن وی می شود و از ادامه مسیر باز می ماند.

 

- بیماری های تنفسی مثل آنفلوانزا و کورونا، به صورت تنفس و لمس دست، با اشیائی که عوامل بیماری بر روی آن وجود دارد، سرایت می کند؛ ویروس آنفلوانزا در طول مسیر می تواند دچار تحولات ژنتیکی شود و دو ویروس را با هم مخلوط کند، که آسیب آن بیشتر می شود.

 

- برای پیشگیری از سرایت چنین بیماری های ویروسی، می توان پیش از سفر، واکسیناسیون انجام داد؛ شست وشوی مرتب دست ها به صورت صحیح و با مایع شویندگی، گرفتن دستمال جلوی دهان در هنگام عطسه کردن و استفاده از ماکس در جلوگیری از سرایت این بیماری ها می تواند مؤثر باشد.

 

- بیماری وبا(التور)، در عراق موجود است و تا هفته گذشته حدود هزار و 500 نفر به این بیماری دچار شده اند؛ این بیماری از طریق دست و میوه آلوده منتقل شود.

 

برای جلوگیری از ابتلاء به وبا از آب های بسته بندی شده و از یخ های بهداشتی استفاده شود؛ پیش از استفاه از سبزیجات و میوه جات، گند زدایی شوند؛ درمان این بیماری بسیار ساده است و در اسرع وقت باید به پزشک مراجعه شود؛ چرا که با گذشت زمان درمان آن سخت شده و احتمال مرگ وجود دارد؛ بارز ترین نشانه آن تب ناگهانی و اسهال شدید است.

 

توصیه های بهداشتی :

 

 

 

برخی از وسائل مورد نیازدر پیاده روی  اربعین

 

 

 

 

اطلاعاتی در باب مرزها: 

 

مرز مهران

 

شهر مرزی مهران در منتهی الیه غربی استان ایلام قرار داشته و فاصله آن تا شهر ایلام ۸۵ کیلومتر می باشد. زائرانی که از این شهر وارد عراق می شوند پس از عبور از منطقه زرباطیه و شهر کوچک بدره وارد شهر کوت، نعمانیه، شوملی، دیوانیه و شامیه وارد شهر نجف می شودند.طول این مسیر از پاسگاه مرزی زرباطیه تا بازرسی ورودی نجف ۳۰۲ کیلومتر می باشد.

 

مرز شلمچه

 

منطقه مرزی در غرب خرمشهر و نزدیکترین نقطه مرزی به شهر بصره در کشور عراق می باشد. مرز شلمچه جنوبی ترین مرز زمینی ایران و عراق بوده و فاصله آن تا خرمشهر ۱۵ کیلومتر و تا بصره ۲۰ کیلومتر می باشد. زائرانی که از این مرز وارد عراق می شوند پس از عبور از منطقه شلمچه و تنومه وارد شهر بصره شده و پس از آن به سماوه و نجف می رسند.طول مسیر از شلمچه تا نجف تقریباً ۴۶۰ کیلومتر می باشد.

 

مرزچذابه

 

تنگه چذابه در ۱۷ کیلومتری شمال غربی شهر بستان قرار دارد. زائران پس عبور از منطقه چذابه و شیب، مشرح، وارد شهر العماره، سپس شهر فجر و منطقه عفک، دیوانیه، شافعیه، شامیه و پس از بازرسی ابوصخیر وارد شهر نجف می شوند. این مرز از تهران دور تر بوده اما استفاده از آن به علت حجم کمتر زائرینی که از آن مرز وارد عراق می شوند راحت تر و سریع تر است.

 

 

فواصل شهر ها از مرز

 

 

 

فواصل شهر های زیارتی عراق

 

 

 

 

 

توصیه ای در باب پول مورد استفاده در عراق

 

توصیه می شود تا زائران محترم، دینار عراق تهیه نموده و در کشور عراق از آن واحد پولی استفاده نمایند چرا که به طور کلی به صرفه تر خواهد بود. 

 

 

پی دی اف های مفید (کلیک کنید)

 

کتاب مصور عراق

 

مغناطیس حسینی

 

احادیث و سخن بزرگان

 

سخنرانی ویژه استماع در پیاده روی اربعین - استاد پناهیان

 

.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.

رعایت ادب راهی برای بهره برداری بیشتر از اربعین.mp3 | دانلود فایل  

.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.

ضرورت ایمان به ثمرات عظیم زیارت امام حسین(ع).mp3 | دانلود فایل

 

 

.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.

خدمت به زوار اربعین؛ برکات و آداب.mp3 | دانلود فایل.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.

 

نگاهی به نور اربعین و نیاز ما.mp3 | دانلود فایل  

.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.

اربعین فرصتی برای احترام به ولیّ خدا.mp3 | دانلود فایل

 

.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.

مهمترین توشۀ سفر اربعین.mp3 | دانلود فایل

 

.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.

ضرورت زیارت اربعین از منظر عقلی و نقلی.mp3 | دانلود فایل

 

 

صوت مداحی،  ویژه استماع در پیاده روی اربعین     .:اشکال در بارگذاری پخش کننده:. روضه - میرزامحمدی.mp3 | دانلود فایل  

.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.

کنار قدم های جابر - مطیعی.mp3 | دانلود فایل

 

.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.

پای پیاده - مطیعی.mp3 | دانلود فایل

 

.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.

زائر کوی حسین - مطیعی.mp3 | دانلود فایل

 

.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.

پیغام کربلا - کریمی.mp3 | دانلود فایل

 

.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.

تو خیمه هنوز من سرلشگرتم - کریمی.mp3 | دانلود فایل

 

.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.

ای مهتابم - نریمان پناهی.mp3 | دانلود فایل

 

.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.

آسمون ها عزادار غمه - امیر عباسی.mp3 | دانلود فایل

 

.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.

سلام علی قاسم بن الحسن - امیر عباسی.mp3 | دانلود فایل

 

.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.

اشک من خلاصه شد - کریمی.mp3 | دانلود فایل

 

.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.

السلام علی اسیر الکربات - رسولی.mp3 | دانلود فایل

 

.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.

تشنه لب عالمین.mp3 | دانلود فایل

 

.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.

تا حسین است چه حاجت به عطای دگران - حنیف طاهری.mp3 | دانلود فایل

 

.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.

واویلا- سیدمهدی حسینی.mp3 | دانلود فایل

 

 

التماس دعا ...

منبع: بسیج نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت basijnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «بسیج نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۵۱۶۵۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جشن میلاد کریم اهل بیت علیه السلام در اروند کنار

به گزارش خبرگزاری صدا و سیما آبادان؛ به مناسبت میلاد با سعادت امام حسن مجتبی (ع) مردم اروندکنار با برگزاری مراسم قرائت دعای توسّل، سخنرانی و مولودی خوانی، اجرای سرود و برپایی سفره‌های کریمانه ولادت این امام بزرگوار را گرامی داشتند و ارادت خود را به اهل بیت علیهم السلام به ویژه به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام نشان دادند.
حسن بن علی نخستین فرزند امام علی (ع) و فاطمه زهرا (س) و نخستین نوه پیامبر (ص) است.
گفته می‌شود امام حسن مجتبی (ع) ۲ بار همه دارایی‌اش را در راه خدا بخشید و ۳ بار نیمی از اموالش را به نیازمندان داد، به سبب همین بخشندگی‌ها، ایشان را «کریم اهل بیت» خوانده‌اند.

دیگر خبرها

  • پیاده روی بر پل چوبی کیاشهر و زیارت مزار دکتر محمدمعین
  • حدیث امام حسن علیه السلام درمورد ماه مبارک رمضان
  • جشن میلاد کریم اهل بیت علیه السلام در اروندکنار
  • جشن میلاد کریم اهل بیت علیه السلام در اروند کنار
  • اعلام برنامه شب‌های قدر در حرم شاهچراغ علیه السلام
  • ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام مبارک باد
  • چرا امام حسن (علیه السلام) را مجتبی و کریم اهل بیت می‌گویند؟
  • اطعام ۲۵ هزار زائر در شب میلاد امام حسن + تصاویر
  • حدیث امام حسن (ع) درمورد معنای بزرگواری
  • آیا صلح امام حسن (ع) سازش و تسلیم بوده است؟