Web Analytics Made Easy - Statcounter

هنرمند تعزیه‌خوان کشور گفت: آنقدر تعزیه عزادار است که باید برای تعزیه لباس مشکی پوشید، و باید تعزیه‌ای برای خود تعزیه بسازند که به حال تعزیه گریه کنند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، امسال در آستانه اربعین حسینی، درست زمانی که اکثر مردم دغدغه سفر به کربلای معلی را دارند، در گوشه‌ای از اصفهان مجلس برپا شده که دلسوختگان را تسلای خاطر ببخشید، تعزیه بیت‌الزهرا در جوی‌آباد محله‌ای معروف به تعزیه‌خوانی در خمینی‌شهر اصفهان.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

تعزیه هنری اصیل که این روزها نسل جوان و نوجوان کمتر نام آن و هویتش را می‌شناسند، هنری 400 ساله که به شیوه سنتی سینه به سینه، دهان به دهان گشته و امروز با همان اصالت اصلی خود میزبات عزادارن مجلس امام حسین(ع) است.

در حاشیه تعزیه هیئت بیت‌الزهرا به سراغ سیدحسن گل‌ختمی قمصری هنرمند تعزیه‌خوان بین‌المللی ایرانی رفتیم، او از 20 سالگی هنر تعزیه‌خوانی را در روستای راهجرد اراک آغاز کرد و اکنون 28 سال است که به صورت حرفه‌ای در این هنر ارزشمند و اصیل ایرانی هنرنمایی می‌کند.

در ادامه متن گفت‌وگوی تسنیم را با سید حسین گل‌ختمی قمصری می‌خوانید.

تسنیم:هنر تعزیه‌خوانی را از چه زمانی آغاز کردید؟

گل‌ختمی: من 7 سال به صورت آماتور در هنر تعزیه در کنار تعزیه‌خوان های بومی در شهر اراک، روستای راهجرد فعالیت داشتم و از سال 74 هم به صورت حرفه‌ای تعزیه‌خوانی را شروع کردم.

تسنیم: زیر نظر چه اساتیدی این هنر را آموختید؟

گل‌ختمی: معمولا آنهایی که تعزیه‌خوانی می‌کنند یا باید در روستا و شهرشان تعزیه یک جایگاهی داشته باشد و یا در خانواده اشخاصی باشند که با هنر تعزیه‌خوانی آشنایی داشته باشند ولی بنده هیچکدام را نداشتم که به واسظه آنها وارد تعزیه‌خوانی بشوم، یک روز در حیاط خانه مشغول مداحی خواندن بودم که عصرآن‌روز همسایه‌مان پیشنهاد تعزیه‌خوانی را داد و من هم قبول کردم، نخستین تعزیه‌ای که رفتم روز اربعین دربانیان فرهنگ بود، من به عنوان مداح تعزیه‌خوان بودم، وقتی که لباس را پوشیدم و مداحی کردم انگاری سالیان سال من در تعزیه کار می‌کردم.

به مرو زمان با تعزیه‌خوان‌های بومی و حرفه‌ای قم آشنا شدم و از سال 74 شروع به تعزیه‌خوانی حرفه‌ای کردم و با اساتید محمدی، رضایی، قربان‌نژاد، حیدری که من علاقه وافری به صدای استاد رضایی داشتم که در تعزیه حضرت قاسم در نقش امام حسین(ع) هستند.

تسنیم: در مورد نقش‌تان در تعزیه بفرمایید؟

گل‌ختمی: در تعزیه حضرت قاسم(ع) به‌دلیل اینکه حضرت علی‌اکبر زودتر از حضرت قاسم به شهادت رسید، جنازه حضرت علی‌اکبر در خیمه دار‌الحق، خیمه‌ای که جنازه‌ها را می‌گذاشتند، لیلا از آنجا شروع به گریه و ناله در فراق حضرت علی‌اکبر کردند، که این گوشه‌ای از تعزیه حضرت قاسم است که من در نقش لیلا مادر حضرت علی‌اکبر(ع) ایفای نقش می‌کنم.

تسنیم: ما با پدیده‌ای مواجه هستیم که بسیاری از پیشکسوتان هنر تعزیه از میان ما می‌روند و بسیاری از زوایای این هنر فراموش می‌شود، شما در مورد حفظ، ثبت، احیا وماندگاری هنر تعزیه بفرمایید؟

گل‌ختمی: از نظر ماندگاری این عقیده شخصی و باور قلبی من است که یقینا نوری از انوار الهی و عصمت و طهارت حتما در تعزیه وجود دارد و ماندگاری‌اش تا قیامت باقی خواهد ماند چون آن بیت معروفی که می‌گوید: حسین(ع) نوری است که هرگز خاموش نمی‌شود، اگر سالیان‌سال هم بگذرد هنر تعزیه‌خوانی از بین نخواهد رفت.

ولی به دلیل تهاجمات فرهنگی، ماهواره‌، آهنگ‌‌ها و متاسفانه سبک‌های جدیدی در قالب تعزیه‌خوانی آمده است که هیچگونه سنخیت و جنسیتی با تعزیه ندارد. از ین نظر باید جلوگیری، کارشناسی و آسیب‌شناسایی‌هایی ‌انجام شود که اصالت تعزیه را مشخص کنند آن بروز شدن است که گاها دوستان را به انحراف می‌کشاند که ما باییم چیزی جدید به این هنر اضافه کنیم این کار نیازی به کارشناسی دارد.

تسنیم: به نظر شما بروز کردن یک جور آفت است برای شبیه‌خوانی و تعزیه چون هر شخصی بخواهد دخل و تصرفی داشته باشد؟

گل‌ختمی: گاها در بعضی تعزیه‌ها هست که از نظر عقلانی و تاریخ منافات دارد که بیننده و مستمع اصلا نمی‌تواند آن را بپذیرد مثلا درتعزیه حضرت ابوالفضل(ع)، حضرت ابوالفضل(ع) قهر می‌کند یک غریبه‌گی دارد که شان و منزلت این شخصیت بزرگ تاریخ را به چالش می‌کشاند در نگاه مستمع و بیننده‌ای‌ که تازه به تعزیه رسیده چون همه تعزیه را نمی‌شناسند، این‌ها گاها با حضور کارشناسان قدیمی تعزیه آسیب‌شناسی می‌شود و اصل و نکته‌های مهم تاریخی در تعزیه به همراه اشعاری که بعضی از دوستان دستی بر قلم دارند با همان روال و شعر ساده تعزیه در خورد تعزیه‌های قدیمی می‌گنجد.

تسنیم: استقبال مردم در ایران و کشورهای اروپایی چگونه بوده و چقدر این هنر اصیل برایشان جالب بوده است؟

گل‌ختمی: در قدیم‌الایام اصفهان و حومه مرکز و محور شبیه‌خوانی و تعزیه‌خوانی ایران بوده و الان به اوج رسیده است.من در کشورهای آسیای‌شرقی رفتم در ترکیه و کره جنوبی که رفتم نوع نگاهشان اوج نگاه هنر است، یعنی رنگ‌ها، نقش‌ها و صورت‌ها، وقتی با همدیگر هارمونی و هماهنگی دارد، بیننده نگاه می‌کند که این در لباسی که مثلا شخصیت حضرت ابوالفضل(ع) با آهنگی که با آن شعر هم‌خوانی دارد و نوع لباسش جذب می‌شود و آن‌ها در حضور اولی که نگاه به تعزیه می‌کنند از نظر هنری نگاه می‌کنند.

وقتی که مذهب و عقاید ما برایشان گفته می‌شود که 1400 سال پیش واقعه‌ای رخ داده و هنوز پا برجاست در مخیله و عقل خودشان هم نمی‌گنجد که بتواند 1400 سال دوام بیاورد برایشان حس کنجکاوی به وجود می‌آید که این چه شخصیتی است که یک واقعه‌ای را به وجود آورده و این همه جنگ شده در طول تاریخ چه در صدر اسلام و چه در عصر خودمان بنابراین می‌رسیم به حرف اولم که چون یک کار الهی و اهل بیتی است آنها خودشان این هنر را همه‌جا اشاعه داده‌اند، حتی در خارج که بودیم تعزیه را کامل اجرا نکردیم ولی این یک جذب کنندگی درون هنر تعزیه‌خوانی است که وقتی کسی زبان ما را متوجه نمی‌شود تحت تاثیر قرار می‌گیرد.

تسنیم: و اما سخن آخر؟

گل‌ختمی: آنقدر تعزیه عزادار است که باید برای تعزیه لباس مشکی پوشید، و باید تعزیه‌ای برای خود تعزیه بسازند که به حال تعزیه گریه کنند.

تعزیه خیلی مظلوم است و من همیشه می‌گویم چرا نباید تعزیه را به یک آلایش و پالایش برسانیم که در آن یک تحلیف خلاف مذهب نباشد و عقلانی باشد که بتوانیم شخصیت‌ها را چه در مظلومیت و چه در ابهت و عظمت ان‌شاالله به همه جهانیان که دین ما را قبول ندارند بتوانیم پیام اما حسین(ع) را برسانیم.

گفت‌وگو از زینب کلانتری

انتهای پیام/

R41346/P1377/S6,51/CT2

منبع: تسنیم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۵۲۰۸۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دلش برای «آسید کاظم» پر می‌کشید

دلش تنگ شده بود برای دنیای آسید کاظم، برای آن همه عاطفه‌ای که در آن دوران جریان داشت، برای مردی که برای کبوترش گریه می‌کرد ...

محمود استادمحمد دلش برای همه این چیزها پر می‌کشید.

به گزارش ایسنا، حالا سال‌هاست که محمود استادمحمد مهمان قطعه هنرمندان بهشت زهراست ولی «آسید کاظم» او همچنان به زندگی خود ادامه می‌دهد. در این سال‌ها چند بار کارگردان‌های جوان تئاتر این نمایشنامه را به صحنه برده‌اند و فردا (شنبه ۸ اردیبهشت ماه)  هم قرار است قاسم زارع آن را در تماشاخانه ایرانشهر نمایشنامه‌خوانی کند.

این برنامه، بهانه‌ای شد برای ما که کمی به سال‌های دورتر برگردیم و با مرور خاطرات گذشته، بخشی از دلتنگی‌های خود را برای تئاتری که داشتیم، برطرف کنیم.

محمود استادمحمد که نامش با نمایشنامه «آسید کاظم» گره خورده است، در گفتگویی که به مناسبت برگزاری بزگداشتش در سی و یکمین جشنواره تئاتر فجر با ایسنا داشت، درباره نمایشنامه «آسید کاظم» که خودش هم آن را بسیار دوست می‌داشت، گفته بود : «آسید کاظم» را خیلی دوست دارم، خودم هم به عنوان یک فرهنگ عتیق به آن نگاه می‌کنم. چند وقت پیش که محمد رحمانیان آن را نمایش‌نامه‌خوانی کرد، یک اجرایش را دیدم. محمد نه تنها زبان مردم را خوب می‌شناسد، ادبیات را هم خوب می‌شناسد اما وقتی بازیگران محمد، متن را اجرا می‌کردند احساس کردم که این متن نسبت به این بازیگران چقدر عتیق است! چقدر زبان این نمایش، دنیا آدم‌های این نمایش در فرهنگ سپری شده معاصر قرار گرفته است. من دنیای «آسیدکاظم» را خیلی دوست دارم، گاهی حسرت این دنیا را می‌خورم که چقدر محترم بود، چقدرعاطفی و چقدر ریشه‌دار بود. از اینکه یک انسان بنشیند برای کبوترش گریه کند، حسی به من دست می‌دهد که نمی‌توانم بگویم زیباست چیزی فرای زیبایی است.»

او که در ۲۰ سالگی این نمایشنامه را نوشته بود، درباره حال و هوای جوانان هم‌دوره خودش چنین گفته بود: «فکرش را بکن، مونولوگ «آدم از روزی که تو خشت می‌یاد تا روزی که رو خشت بیفته، بدبخته...»، ما کجا بودیم و یک جوان ۲۰ ساله چگونه به زندگی نگاه می‌کرد!»

ما اما شگفت‌زده شده بودیم که او چگونه در نخستین روزهای جوانی خود چنین نمایشنامه‌ای نوشته و او در پاسخ به حیرت‌زدگی ما گفته بود: «متن را در ۲۰ سالگی نوشتم. در ۲۰ سالگی خیلی کارهایم را کرده بودم. قبل از ۲۰ سالگی دو نمایش کارگردانی کرده بودم. آن وقت‌ها ریتم‌ ما تند بود. حکم زمانه بود. فقط من نبودم. بیضایی در چند سالگی «نمایش در ایران» را نوشت. اینکه یک نفر زیر ۲۰ سالگی نگاه تاریخی داشته باشد، خیلی مهم است چون نوشتن تا نوشتن با نگاه تاریخی دو مساله است. عباس نعلبندیان هم زیر ۲۰ سالگی چند اثرش را نوشته بود.»

حالا و با تغییرات هر روزه‌ای که تئاتر ما داشته است، نمایشنامه «آسید کاظم» هم واقعا گویی از عهد عتیق می‌آید و اما همچنان بخشی از بدنه تئاتر ما دلتنگ جهانی است که این نمایشنامه روایت می‌کرد. شاید به دلیل همین دلتنگی است که قاسم زارع هم تصمیم به خوانش این نمایشنامه گرفته. او قرار است با همراهی مسعود کرامتی، قاسم زارع، بهرام‌ ابراهیمی، فرهاد بشارتی، بهرام درخشان، علی عطایی‌حور، حسن شفیعی، دانیال ابراهیمی، آیدا قدرتی ساعت ۲۰ فردا، در هشتمین روز ماه اردیبهشت این نمایشنامه را در تالار استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر نمایشنامه خوانی کند.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • همصدا با دانشجویان آمریکایی
  • حمایت دانشجویان البرزی از مردم مظلوم غزه
  • «چندهیچ» نمایشنامه خوانی می‌شود/ سرانجام وقایع جنگ در پنج گویش
  • کری‌خوانی سرمربی تایلند برای ایران پیش از فینال
  • ویدئو| نوحه‌خوانی مداح عراقی برای عملیات «وعده صادق»
  • آیت‌الله درچه‌ای از آخرین فروغ‌های حوزه کهن اصفهان بود
  • دلش برای «آسید کاظم» پر می‌کشید
  • (تصاویر) عمارت انگورستان ملک
  • واکنش عجیب سیاوش یزدانی به حذف الهلال!
  • زوج شاهنامه‌خوان بام ایران در شهر‌های ایران خوان خرد می‌گسترانند