Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جام نیوز»
2024-04-25@14:44:45 GMT

دردسر نوزاد رها شده در دادگاه برای قاضی

تاریخ انتشار: ۱۸ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۵۲۴۶۳۹

دردسر نوزاد رها شده در دادگاه برای قاضی

به گزارش سرویس حوادث جام نیـوز،در اولین جلسه، زن جوان در حالی که کودک چند‌ماهه‌ای را در بغل داشت، وارد اتاق شد. بچه‌ای که در آغوش زن جوان بود، بور با چشم‌های رنگی و بسیار زیبا بود. زن جوان به محض این‌که وارد اتاقم شد، به گریه افتاد و از من خواست تا زندگی‌اش را نجات دهم.

 

زن جوان گفت: با همسرم در دانشگاه آشنا شدم و با آن‌که خانواده‌ها مخالف ازدواج بودند و می‌گفتند هم فرهنگ نیستیم اما با اصرار ما راضی به ازدواج شدند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اما بعد از مدتی زندگی، اختلاف‌های ما باعث شد همدیگر را نادیده بگیریم. این فاصله‌ها همسرم را بد اخلاق کرد، محمد منتظر فرصتی بود تا بهانه‌گیری کند. او از هر چیز بهانه می‌گرفت و دعوای بین ما شروع می‌شد. من هم که دلم از دست او پر بود به جای این‌که کوتاه بیایم و سعی کنم کمتر بهانه به‌دست او دهم، در برابر رفتار او واکنش نشان می‌دادم. هنوز مدتی از ازدواج ما نگذشته بود که خانه مان به میدان جنگ تبدیل شد. بعد از یک ازدواج ناموفق، بچه‌دار شدنم وضعیت ما را بدتر کرد. بچه‌ای ناخواسته. آن هم در آن فضای خانه‌مان، جایی نداشت. زندگی ما در مدت دو سال به نابودی کشیده شد و دیگر نمی‌توانیم باهم ادامه دهیم.


او ادامه داد: همسرم که اوضاع خانه را نامناسب دید آنجا را ترک کرد و من هم بعد از مدتی تنهایی تصمیم گرفتم از دادگاه کمک بگیرم. امیدوارم که شما بتوانید کاری برایم انجام دهید، به همین دلیل بود که زودتر از ساعت دادگاه آمدم تا قبل از رسیدن محمد با شما صحبت کنم. هنوز صحبت‌های شیما تمام نشده بود که محمد وارد اتاقم شد، مرد جوان نگاهی به همسرش انداخت و به طرف میز من آمد. او برگه‌ای را که در دست داشت به من نشان داد و گفت آقای قاضی Judge برای من دادخواست آمده، ظاهرا همسرم از من شکایت کرده است.


تلاش برای صلح
جلسات متعددی برای رفع مشکلات زوج جوان گذاشتم، در هر جلسه مشکلی مطرح می‌شد و با پا درمیانی‌های من و راهکارهایی که برای حل مشکلشان ارائه می‌کردم به توافق می‌رسیدیم. همه چیز خوب پیش می‌رفت و کار داشت کم‌کم به نتیجه می‌رسید، آخرین جلسه صلح و سازش بود و من به نتیجه رسیده بودم. اما در همان آخرین جلسه یکدفعه ورق برگشت و بین دو طرف حرف‌هایی رد و بدل شد که باعث درگیری لفظی بین زوج جوان شد. درگیری لفظی بالا گرفت و در نهایت محمد عصبی شد و گفت: «آقای قاضی من از اولش هم می‌دانستم که او نمی‌خواهد با من سازش کند، همه جلسات و حرف‌های او هم الکی بود. او از اولش هم قصد نداشت زندگی کند. حالا هم که می‌بیند همه چیز به خوبی پیش می‌رود این بهانه را مطرح کرد تا مرا آزار دهد.» و برای آن که مخالفتش را نشان دهد اتاق را ترک کرد.


شیما که در چند قدمی آشتی و آرامش جدید برای زندگی اش بود، از برخورد همسرش بسیار شوکه شد. زن جوان نمی‌دانست چه کار باید انجام دهد، او که مدت‌ها تلاش کرده بود تا همه چیز به حالت اول برگردد. در حقیقت اگر لجبازی زن جوان نبود، کار تمام شده بود. شیما که ماجرا را از این قرار دید بچه‌اش را که در آغوشش بود روی میز من گذاشت و به‌دنبال همسرش دوید.


زوج جوان رفته بودند و ما با یک بچه بسیار زیبا و بانمک تنها ماندم. چاره‌ای نبود، نگهداری از آن پسر زیبا توفیق اجباری بود که نصیب من شده بود اما این توفیق اجباری دردسر بزرگی را برای من به‌وجود آورد. برای آن‌که بتوانم مراقب بچه باشم، پرونده‌ها را به کناری گذاشتم و تمام وقتم را برای او گذاشتم. در همین حین تلفن دفترم به صدا درآمد و آن را پاسخ دادم.


تماس‌های خانوادگی
پشت خط مادرم بود، هنوز چند کلمه‌ای صحبت نکرده بود که به مادرم گفتم الان نمی‌توانم صحبت کنم و باید به بچه رسیدگی کنم. متعاقب این حرف من صدای بچه‌ای که در آغوشم بود در گوشی تلفن پیچید. ای کاش هرگز تلفن را جواب نداده بودم و درباره مراقبت از بچه به مادرم حرفی نزده بودم. چرا که مادرم شروع به گلایه کرد و گفت تو چه زمانی ازدواج کردی که بچه‌دار شدی؟ تو بدون آن‌که به ما حرفی بزنی ازدواج کردی؟ و از این حرف‌ها. او از آن‌که من ازدواج نکرده بچه‌دار شده بودم شوکه شده بود. هر چه به مادرم اصرار می‌کردم که آرام باشد تا برای او ماجرا را توضیح دهم قبول نمی‌کرد. اما کاش ماجرا به همین جا ختم می‌شد چرا که بعد از تماس پرگلایه مادرم، تماس‌های سریالی شروع شد.


هنوز از قطع تلفن مادرم چند لحظه نگذشته بود که افراد خانواده‌ام یکی یکی با من تماس گرفتند و از بچه سوال می‌کردند. این‌طور من ازدواج نکرده بچه دار شده بودم و خانواده ام هم اصلا نمی‌خواستند به توضیحات من گوش دهند. خلاصه من چند ساعتی بچه داری کردم و خودم را برای سوال و جواب‌هایی که به خانه می‌رفتم آماده کردم. فرزند زوج جوان به قدری شیرین و با نمک بود که در آن چند ساعتی که با او بودم مهرش به دلم افتاد و بعدها از خانواده اش تقاضا کردم بچه را هر چند وقت یکبار نزدم بیاورند تا او را ببینم هر چند که خیلی زود حکم انتقالی ام آمد و من به تهران منتقل شدم و بعد از آن ماجرا هرگز بچه را ندیدم.


پایان خوش
خلاصه بعد از ساعت‌ها شیما وارد شعبه شد و بچه را با خود برد. البته قبل از رفتن با زن جوان کلی صحبت کردم. حرف‌های آن روز من و تلاش هایم برای بازگشت به زندگی بالاخره نتیجه داد و زوج جوان آشتی کردند. این پرونده، پایانی شاد داشت و خاطره‌ای جالب را برای من رقم زد.

رکنا

110

 

منبع: جام نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jamnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۵۲۴۶۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

۳۰۰۰ جوان کهگیلویه و بویراحمد در انتظار وام ازدواج

معاون فرهنگی اداره کل ورزش و جوانان کهگیلویه و بویراحمد می‌گوید: ۳ هزار جوان در این استان برای دریافت تسهیلات ازدواج در صف انتظار هستند. - اخبار استانها -

به گزارش خبرگزاری تسنیم از یاسوج، محمد عبدالحسینی ظهر امروز در نشست ستاد ساماندهی جوانان شهرستان بویراحمد اظهار داشت: کهگیلویه و بویراحمد در مجموع پرداختی‌های وام ازدواج رتبه چهار استان مانده به آخر در کشور بوده در صورتی که محرومیت‌های این استان نسبت به دیگر استان‌های کشور بیشتر است.

وی عنوان کرد: واقعیت امر 3 هزار نفر از جوانان کهگیلویه و بویراحمد در صف پرداخت وام ازدواج هستند و ما باید در استان یک تأمل بهتر و بیشتری روی مسئله حمایتی جوانان داشته باشیم تا بتوانیم خروجی بهتری بگیریم.

عبدالحسینی با اشاره به اهمیت و نقش ستاد ساماندهی امور جوانان در جامعه، ابراز کرد: در سال گذشته در موضوع تشکیل ستاد ساماندهی امور جوانان عملکرد خوبی را در برخی شهرستان‌ها نداشتیم و این موضوع یکی از آسیب‌های ما بوده و امیدواریم با همتی که از فرمانداران و ستادهای ساماندهی امور جوانان دیده می‌شود نسبت به اهمیت موضوع ساماندهی بیشتر دقت کنیم و تصمیم‌های خوب و راهبردی دراین زمینه داشته باشیم.

وی تصریح کرد: با توجه به اینکه 19 خرداد ماه شروع هفته ازدواج بهانه‌ای برای تمرکز بهتر روی فرآیند ازدواج است، ادامه داد: در حوزه جوانان شش موضوع اصلی(ازدواج، اشتغال، هویت دینی و ملی، نشاط اجتماعی، مسائل اجتماعی و مسکن) داریم که آنها را دنبال می‌کنیم که باید در طول سال 6 جلسه تخصصی پیرامون این موضوعات برگزار کنیم و اگر به شکل منظم و هر 45 روز و یا حداقل هر دو ماه یک بار این جلسات برگزار شود که بتوانیم این موضوعات را برنامه ریزی خوبی در سطح استان و شهرستان‌ها داشته باشیم.

عبدالحسینی با بیان اینکه آمار ما در پرداخت وام ازدواج آمار خوبی نیست، بیان کرد: بعضی از بانک‌های ما در پرداخت تسهیلات ازدواج کم کاری می‌کنند در صورتی که بودجه برای این امر بودجه مشخصی است و در جلسه‌ای که با بانک‌های استان به ریاست معاون اقتصادی استاندار داشتیم برخی بانک‌ها اظهار می داشتند که ما کمبود نیرو داریم یا تعداد وام‌های تکلیفی ما زیاد است.

وی یادآور شد: در بحث گفتمان‌سازی و در بحث فرهنگ‌سازی دستگاه‌ها حرکت هماهنگی را با هم ندارند و نقش دستگاه‌ها یک نقش جزیره‌ای بوده و دستگاه‌ها حرکت هماهنگ‌ شده‌ای را با هم ندارند و برای همین ما در این جلسه و سلسله جلسات دیگر می‌خواهیم نسبت به این موضوعات به توافق نظر برسیم که در بحث ازدواج جوانان در شهرستان چه کارهایی انجام دهیم.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • رفع موانع ازدواج و فرزندآوری مقدمه جوان سازی و ازدیاد جمعیت
  • اهمیت خانواده و ازدواج برای نسل جوان تببین شود
  • ۳۰۰۰ جوان کهگیلویه و بویراحمد در انتظار وام ازدواج
  • در دومین جلسه دادگاه «تتلو» چه گذشت؟ + عکس
  • توضیحات قاضی از دادگاه منافقین/ تشریح اتهامات از سوی وکیل
  • بازگشت بهزاد خلج به تلویزیون/ «آقای قاضی؛ شعبه ۱۲۱» روی آنتن شبکه دو می‌رود
  • تصاویر/ در دومین دادگاه تتلو چه گذشت؟
  • از فعالیت تبلیغی علیه نظام تا تشویق نسل جوان به فساد و فحشا
  • «آقای قاضی» به شبکه دو می آید
  • اولین دادگاه برخط در دادگاه بخش قلعه نو در سال ۱۴۰۳ برگزار شد