وبلاگ مشرق قيام «بدحجابها» عليه تجاوز به کودکان!/ خبر کذب يک مقام «بيربط» درباره «حصر»
تاریخ انتشار: ۲۰ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۵۴۱۵۴۷
خبرگزاري آريا - «مصطفي تاجزاده» براي پروژه عبور اصلاحطلبان از روحاني در حال تئوريزاسيون است.
سرويس سياست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشي روزانه در لابهلاي اخبار و مطالب رسانههاي کشور است. ما درباره اين خوانش البته تحليلها و پيشينههايي را نيز در اختيار مخاطبان محترم ميگذاريم. 7:30 هر روز با بسته ويژه خبري-تحليلي مشرق همراه باشيد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
***
خبر کذب يک مقام دولتي درباره پرونده «حصر»
اشرف بروجردي، فعال اصلاحطلب و رئيس سازمان اسناد و کتابخانه ملي ايران که چند ماه قبل توسط حسن روحاني رييس جمهور به اين سمت منصوب شد؛ به تازگي در يک مصاحبه با خبرگزاري ايلنا راجع به مسئله حصر گفته است:
«اين مباحث خاص است که بايد با مذاکرهاي که آقاي روحاني شروع کردهاند، به سرانجام برسد. توافقي صورت گرفته که تا پايان سال 96 دامنه حصر آرام آرام کم و يا برداشته شود.»
او در بخش ديگري از اظهارات خود نيز راجع به ماجراي اعلام برائت اصلاحطلبان از آقاي روحاني که به تازگي مطرح شده، ميگويد: رئيسجمهور که فرزند پيغمبر نيست. او هم ايراداتي دارد اما اين گله مبني بر اين که وي از اصلاحطلبي عدول کرده باشد را قبول ندارم؛ روحاني همچنان يک اصلاحطلب است [1]
* اظهارات بروجردي درباره پرونده حصر و اينکه قرار است اين قضيه تا پايان سال 96 فيصله يابد، از اين جهت قابل توجه است که يک مقام دولتي کاملا بيربط! به موضوع حصر، در لباس يک مقام مطلع ودست اندرکار ظاهر شده و «خبر» از رفع حصر ميدهد؛ خبري که مسوولان شوراي عالي امنيت ملي و قوه قضاييه هم تا کنون آن را (رفع حصر) تاييد نکردهاند. اين بي ارتباطي موضوع مورد نظر با مسووليت خانم بروجردي به حدي است که کاربران در شبکه هاي اجتماعي نيز با پيام هاي طنز و کنايه، به آن واکنش نشان داده اند.
اما اصل خبر «فيصله يافتن حصر تا پايان سال 96 » هم با توجه به شواهد موجود و اظهارات مقامهاي مسوول، صحيح به نظر نميرسد.
چه اينکه ماجراي حصر در حدّ رسيدگي شخص رئيسجمهور نيست و در حيطه اختيارات شوراي عالي امنيت ملي است و از طرفي پر واضح است که مادام که فتنهگران از مواضع خود در سال 88 «توبه علني» نکنند خبري از رفع حصر نخواهد بود.
کذب بودن خبري که بروجردي نقل کرده از اين حيث نيز قابل اثبات است که رئيسجمهور روحاني حتي در ايام دولت اول خود و زماني که با اصلاحطلبان در ماه عسل به سر ميبرد نيز نتوانست در قبال مسئله حصر کاري از پيش ببرد و عليالقاعده اکنون که اصلاحطلبان حتي آهنگ عبور از آقاي روحاني را هم دارند؛ معقول نيست که کسي از تقلّاي دوباره آقاي روحاني براي حل يک مسئله لاينحل سخن بگويد.
اشاره خانم بروجردي به اصلاحطلب بودن رئيسجمهور نيز ميتواند يک نقطه عطف در گيرودار اظهارات اين روزهاي اصلاحطلبان باشد که به منظور «عبور از روحاني» دائماً از اين ميگويند که «روحاني اصلاحطلب نيست، خاستگاه اصلاحطلبي ندارد و خودش هم هيچگاه نگفته که من يک اصلاحطلب هستم.»
خاصّه اينکه از نظر افکار عمومي نه تنها آقاي روحاني از اصلاحطلبان هم اصلاحطلبتر است و چپتر عمل کرده بلکه چپها هم در قبال عملکرد رئيسجمهور روحاني مسئوليتي دوچندان دارند و نميتوانند از پاسخگويي در قبال آن شانه خالي کنند.
***
کمديالهي تاجزاده براي عبور از روحاني!
مصطفي تاجزاده، فعال اصلاحطلب و از محکومان فتنه سال 88، به تازگي در بخشي از مصاحبه خود با روزنامه اعتماد گفته است: مهم ترين مطالبه ما از روحاني وعده هايي است که به مردم داده است. من در مورد همکاران آقاي روحاني سکوت کردم چرا که معتقدم بايد دست رييس جمهوري باز باشد تا هر کس را که فکر مي کند بهتر مي تواند برنامه هايش را عملياتي کند، برگزيند.
او در ادامه تصريح ميکند:
«مطالبات اصلاح طلبانه نيز ندارم چون روحاني کف مطالبات ما را مي تواند نمايندگي کند، نه سقف آن را اما از يک خواست نمي گذرم و آن وعدههايش به مردم است و مردم بر اساس آنها به روحاني راي داده اند. بايد دلايل هر کدام را که توان تحقق آن را ندارد به مردم بگويد و بقيه را نيز به منصه ظهور برساند. بنابراين پيشنهاد مي کنم همه ما منحصرا از او تحقق اين وعده ها را بخواهيم و البته توضيح در مورد هر مطالبه اي که محقق نمي شود.»[2]
*پيش از اين در وبلاگ مشرق اشاره کرده بوديم که آقاي تاجزاده اين روزها در پشت دستگاه ارسال فرکانس «عبور از روحاني» نشسته و به زبان بيزباني در حال تئوريزاسيون اين حرکت قبيح از جانب اصلاحطلبان است.[3]
شاهد مثال جديد اين تحليل نيز حرفهاييست که از قول تاجزاده و در بالا به آنها اشاره شده است.
فيالواقع کيست که نداند وعدههاي دولت اول آقاي روحاني نيز محقق نشد و مقولاتي مثل «حل مشکلات در 100 روز»، «بهبود رابطه با جهان»، «پردستاوردي برجام»، «عبور از رکود» «فکّ حصر از فتنهگران» و «بهبود اقتصاد کلان» هيچيک محقق نشدند.
جالب آنکه درست در عين همين محقق نشدنها بود که اصلاحطلبان عنوان کردند در انتخابات جديد و براي دولت دوازدهم نيز از رئيسجمهور روحاني و سياستهايش حمايت ميکنند و صراحتاً تأکيد کردند که «ما تضمين روحاني هستيم.»[4] و روحاني بهتر از ما عمل کرده است.
از طرفي مگر آنها نبودند که بيش از آقاي روحاني به مردم وعده دادند و به منتقدان هم تاختند؟! و مگر آنها نبودند که به مردم گفتند هماکنون قيمتها کاهش يافته، درآمدها افزايش مييابد، صبح بدون تحريم رسيد، بايد دست روحاني و ظريف را بوسيد و...؟
به اين معني که اتفاقا مخاطب اصلي نمايش تاجزاده؛ شخص خود تاجزاده و دوستان اصلاحطلب او هستند که بايستي در پاسخ به چرايي عدم تحقق وعدههايشان مسئوليتپذير باشند.
قضيه روشن است... تاجزاده و همپيمانان ستادي او با علم به اينکه ميدانند و البته ميدانستند رئيسجمهور روحاني کارنامه قابل قبول در زمينه وعدههايش ارائه نخواهد کرد - و حجم کثيري از سياهنماييها درباره اوضاع کشور هم دروغ است- قصد دارند عبور اصلاحطلبان از روحاني را به گردن وعدههاي محقق نشده بياندازند و به مردم اينطور القا کنند که ما به خاطر شما از روحاني گذاشتيم!
تحليلگران معتقدند صداي اين سمفوني در انتخابات مجلس يازدهم در سال 98 و انتخابات رياستجمهوري دولت سيزدهم در سال 1400 شنيده خواهد شد...
بديهيست که نحوه تعامل رسانهها و خواص کشور با پروژه «طلاق سياسي اصلاحطلبان از روحاني» و حقايق آن، عاملي براي افزايش يا کاهش احتمال موفقيت ستاد جريان سياسي خاص در طراحي اين پروژه است.
***
قيام «بدحجابها» و صاحبان «سگ اخلاق» عليه تجاوز به کودکان!
چند ماهيست که برخي اخبار مربوط به کودکآزاري و بعضا تجاوز به کودکان توسط رسانههاي کشور، مورد توجه ويژه قرار ميگيرد.
در اين زمينه و بطور خاص 2 پرونده مربوط به دو کودک قرباني به نامهاي اهورا و آتنا نيز افکار عمومي کشورمان را به شدت جريحهدار کرد.
روزنامه دولتي ايران روز چهارشنبه گذشته گزارشي را با عنوان «خاموشي چراغ کودکي با زوزه تندباد محروميت» منتشر کرد که در آن روايتي از تجاوز يک پدر در حاشيه تهران به دخترانش نقل شده بود.
خبرنگار ايران در بخشي از گزارش خود نوشته است:
«پدر خانواده حتي قرص تقويتي ميخورد که شبها به بچههايش تعرض کند. بچهها از او ميترسيدند و به آدمهاي ديگر راحت اعتماد کردند. ف در 8 سالگي براي مدتي هر روز به بهانه بستني و... به کارگاه چوب بري کشيده ميشد و آنجا مورد تجاوز قرار ميگرفت. کار به جايي رسيد که او به اين وضعيت عادت کرد. 10 سالش بيشتر نبود اما حتي بلال فروش و کلهپز محل نيز به او دست درازي کرده بودند و با دريافتهاي 2 هزار توماني و 5 هزار توماني، اين کار هر روزش شده بود.»[5]
در لابهلاي اين گزارشها، اين اخبار و اين اعلام انزجارها اما يک پارادوکس عجيب نيز به چشم ميخورد و آن اعتراض گسترده افراد و گروهي است که طبيعتا خود بخشي از اين مسئله هستند...
*کودکآزاري يک رفتار منزجرکننده است که اگرچه نميتواند و نبايد که سهم عاملين آنرا در ارتکاب به اين جرم بزرگ ناديده گرفت اما عوامل اجتماعي زيادي هم در آن سهيماند.
از ديدگاه اسلام، برخي زمينههاي سوء اجتماعي همچون بدحجابي، وارد ساختن خبائثي مثل سگ به درون خانه و خانواده و ايجاد حساسيتهاي غلط جنسي در جامعه از جمله عوامل ارتکاب به جنحه و جنايت است.
چه اينکه عقل سليم نيز اين مسئله را تأييد ميکند که ايجاد زمينه براي «زناي ذهني» و دور شدن کساني از زنان و مردان جامعه از رفتارهاي عفيفانه، از پاکي زندگي، از خبائث و به طور اخص از مسئله مهم «حجاب» نيز تشديد کننده جرائم در حوزه اخلاق و عفت جامعه است.
در همين راستا بايد به اين مسئله اشاره کرد که بخشي از ابراز انزجارها و محکومکردنهاي جنايت کودکآزاري در رسانهها، از جانب کساني صورت ميگيرد که خود يا بدحجاب هستند و يا در ترويج بدحجابي و سبکهاي غلط زندگي نقشي بسزا ايفا ميکنند.
يک گشت و گذار ساده در رسانههاي اجتماعي نشان ميدهد که تعدادي از کساني که در انتشار اخبار مربوط به کودکآزاري حرارت خاصي از خود نشان ميدهند و برخي از آنها فعاليت رسانهاي هم دارند! کساني هستند که هيچ تقيّدي به حجاب اسلامي و سبک زندگي اسلامي و ايراني ندارند.
بر اساس جستجوي مستند ما، يکي از اين افراد که در انتشار اخبار مربوط به تجاوز به کودکان در رسانههاي رسمي کشور نقش دارد، نه تنها بنا به تعريف اسلامي و عرفي يک بدحجاب محسوب ميشود بلکه در نوشتههاي وي اين کنايه نيز به چشم ميخورد که تقلا ميکند ماجراي تجاوز به کودکان به قضيه «سفرهاي زيارتي مردم به عتبات عاليات» ربط داده شود.
در صفحه اجتماعي يکي ديگر از اين افراد که چندي قبل معترض سهم بدحجابها در شکلگيري جنايت کودکآزاري شده بود نيز تصاوير نامناسبي از وي به چشم ميخورد.
يکي ديگر از اين افراد که از قضا مرد هم هست صراحتا در صفحه اجتماعي خود از اين نوشته است که مردم به زيارت اربعين نروند تا جلوي تجاوز به کودکان گرفته شود! همين فرد در يکي از مطالب خود نيز عکس سگ خانگياش را منتشر کرده و از اين نوشته است که فراق اين سگ تا چه اندازه براي او سخت است.
در صفحه يکي ديگر از معترضين تجاوز به کودکان که او هم مرد است تصوير يک نقاشي خارجي از معاشقه يک زن و مرد در خيابان بازنشر شده و او از مردم ميخواهد که اين نقاشيها را ببينند چون حال خوبي دارد!
يک زن که او هم تصاوير بدون حجاب خود را در صفحه مجازي خود قرار داده؛ در اعتراض به مسئله تجاوز، عکسي از جفتگيري دو حيوان منتشر کرده و در کپشن آن يک نکته اخلاقي! را در مذمت تجاوز به کودکان بيان کرده است.
مثال جالبتر نيز يکي ديگر از همين افراد است که در انتشار اخبار مربوط به کودکآزاري اشتياق زيادي دارد اما نه تنها يک بدحجاب محسوب ميشود بلکه در صفحه اجتماعي او هم ترويج سگبازي به چشم ميخورد. او در بالاي تصوير يک سگ خانگي از شوخي خود با او و از اين نوشته که او «سگ اخلاق» است!
***
ما از بيان اين حرفها متأسف و حتي شرمساريم و براي همين از ذکر منبع خودداري کرديم (اگرچه اسناد آن محفوظ است) اما حقيقت اين است که اگرچه مسئله کودکآزاري همين تعداد اندک آن نيز سخت و سنگين است اما در جامعه ايراني شيوع ندارد و مادام که همه شعوب و عوامل تأثيرگذار در ماجراي کثيف کودکآزاري و چند پرونده محدود آن ديده و از آنها پرهيز نشود؛ فقط بايد به برخوردهاي قضايي با مجرمين دل بست.
به نظر ميرسد آنها که در کنايه زدن به نظام اسلامي خود را پرچمدار ماجراي کثيف کودکآزاري و تجاوز به کودکان نشان ميدهند! بايد درباره اين قضيه تأمل کنند که سهم بدحجابي و سبک غلطي از زندگي که آنها ترويج ميکنند در اين ماجرا چيست؟! و همينطور مثلاً سهم ماجراي "کارناوال رقص زنان" در يکي از شهرها که بعدا شاهد يکي از فجيعترين پروندههاي تجاوز به کودکان شد...
گفتنيست، برخي از افراد مذکور از خبرنگاران رسانههاي اصلاحطلب و دولتي ميباشند که در پر و بال دادن به اخبار مربوط به عمل شنيع تجاوز به کودکان نقش مهمي دارند!
***
1_https://khabarfarsi.com/u/47112107
2_http://www.magiran.com/npview.asp?ID=3659386
3_mshrgh.ir/777533
4_http://www.isna.ir/news/96021206977/
5_http://www.iran-newspaper.com/newspaper/BlockPrint/207190
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۵۴۱۵۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پرتناقضترین سن کودک کدام است؟
آفتابنیوز :
در این بازه سنی والدین با احساسات متنوعی سر و کار خواهند داشت. چالش اصلی کودکان 3 تا 4 ساله، افزایش کنترل خود روی عواطف فردی و ارتقا سطح استقلال به شمار می رود.
در واقع استقلال برای یک کودک 3 تا 4 ساله مایه مباهات است و حرف اول و آخر را برای وی میزند. پدران و مادران کودکان 3 ساله باید به نکات مختلفی توجه کنند. به عنوان نمونه کودک در این سن تمایل زیادی به همکاری و انجام تمام و کمال مسئولیتهایی خواهد داشت که گمان میکند از پس آنها بر میآید. با این حال والدین نباید انتظار همکاری مداوم را از فرزند خود داشته باشند و لازم است کمی واقع گرا باشند.
علاوه بر موارد فوق، کودکان پس از 3 سالگی شروع به درک روابط علت و معلولی خواهند کرد. برای مثال آنها به مرور زمان متوجه میشوند که پیامد شیطنتهای کنترل نشده، تنبیه و یا حذف یک سری از امتیازات خواهد بود.
وی همچنین در مییابد که رفتاهای خوب با تشویق و تایید همه جانبه شما همراه میشوند. بدخلقیهای مقطعی و واکنشهای شدید رفتاری همچنان در این بازه سنی طبیعی و شایع هستند و حتی ممکن است با غر زدنهای مکرر روزانه نیز روبهرو شوید. اما در مجموع کودک به توانایی بهتری در راستای مدیریت نا امیدی، ناراحتی و احساس خشم و عصبانیت خود دست خواهد یافت.
آنها در عین حال با چالشی جدی برای کنترل صحیح خشم و اضطراب مواجه خواهند بود. گاهی اوقات همین موضوع میتواند بر قابلیتهای اجتماعی و مهارتهای عاطفی فرزندان خردسال تاثیرگذار باشد. با مرور سریع تمامی نکات نام برده میتوان به راحتی به این نتیجه رسید که تنبیه کودکان 3 الی 4 ساله همانند سایر ردههای سنی چه به صورت فیزیکی و چه کلامی دستاورد مطلوبی به دنبال نخواهد داشت.
راهبردهای تربیتی و تنبیهی پیشنهادی برای کودک
یکی از مهمترین استراتژیهای مورد استفاده در خصوص کودکان 3 الی 4 ساله، مشارکت دادن آنها در کمک به انجام امور داخلی خانه یا تعریف یک سری مسئولیتهای مشخص به شمار میرود. این وظایف باید تناسبی منطقی با شرایط سنی فرزندان داشته باشند و بتوانند در توسعه یکی از مهارتهای زندگی یا آموزش نکتهای ویژه به کودک نقش اساسی ایفا کنند.
البته گفتنی است که نباید به هیچ عنوان کودک را به واسطه عدم پیگیری درخواست مطرح شده از جانب شما و همکاری لازم مجازات کنید. کار مورد نظر را با زبانی ساده به فرزندتان توضیح دهید و از سعی و تلاش وی برای انجام صحیح آن قدردانی به عمل آورید.
به تکرار و الگو سازی رفتار خوب بپردازید و تا جایی که میتوانید فرزندتان را مورد تعریف و تمجید قرار دهید. لازم به ذکر است که استفاده از رویکردهای مفرح مانند بازی، قدرت بیشتری در القای الگوهای رفتاری و گفتاری مطلوب در فرزندان خواهد داشت. مثلا می توانید آهنگ مورد علاقه فرزند خود و یا آهنگی دلنشین پخش کنید و از او بخواهید تا پیش از اتمام آن، حداقل 3 مورد از مسئولیتهای خود را انجام دهد.
اگر به سیستمهای تشویقی و تنبیهی معتقد هستید، پیامدهای مورد نظر برای رفتارهای اشتباه فرزندان را به صورت مختصر و مفید اجرا کنید و از رویکردهای افراطی به شدت بپرهیزید. برای مثال یک کودک 3 ساله به اندازی بالغ شده است که بتواند تکنیک گوشه نشانی را برای مدت زمانی در حدود 3 دقیقه تحمل کند. توصیه میشود در صورت امکان به جای استفاده از سیستم های تنبیهی مانند تکنیک گوشه نشانی، از مسیر پیشگیری مشکلات را پیش از وقوع آنها برطرف کنید.
رفتارهای ممنوع برای والدین
از آن جایی که مهارتهای شناختی کودکان با فرا رسیدن 3 سالگی دستخوش پیشرفت قابل ملاحظهای میشود، اعمال خشونت و تنبیه فیزیکی یا کلامی فرزندان تبعات جبران ناپذیری در آینده آنها خواهد داشت. آسیب به کودکان خصوصا در اشکال جسمانی، به آنها میآموزد که چنین رفتارهایی کاملا عادی هستند و خودشان هم میتوانند در صورت صلاح دید به افراد ضعیف تر زورگویی کنند. والدین باید به طور جدی محتوایی که به فرزند خود آموزش می دهند را بررسی و تجزیه و تحلیل کنند.
در برخی از موارد ممکن است کودک به هیچ عنوان صحبتهای والدین را گوش ندهد و لجبازی بیشتری از خود نشان دهد. در چنین شرایطی معمولا والدین دچار خشم و عصبانیت می شوند و سعی می کنند با سخنرانیهای طولانی فرزندان را متقاعد سازند. این در حالی است که توصیه میشود والدین تا جای امکان از چنین گفتوگهای دو طرفه و مخربی دوری کنند.
اگر فرزندتان بر منطق خود پافشاری میکند و درخواستهای شما را جدی نمیگیرد، بهتر است از عبارات کوتاه استفاده کنید. به بیان دیگر تنها 1 یا 2 کلمه مناسب با بار مفهومی لازم برای تفهیم کودک 3 ساله شما کافی خواهند بود تا وی را از لجاجت مقطعی ناشی از تنش ایجاد شده جدا کنند.
یکی دیگر از مشکلات عمده پدران و مادران در برخورد با کودکان خردسال (3 سالگی به بعد)، عدم وجود صبر و بردباری کافی محسوب می شود. از آن جایی که مغز کودکان همچنان قابلیت دریافت اطلاعات و تجزیه و تحلیل بسیار سریع آنها را ندارد، شاید لازم باشد درخواست خود را چندین بار برای آنها تکرار کنید. تحمل بالا در این مسیر نه تنها ضروری است، بلکه باید تبدیل به یکی از عادات اصلی والدین شود.
در میان موارد مذکور شماری از والدین را نیز میتوان مثال زد که توجه چندانی به حالات چهره، لحن صدا و هم سطحی فیزیکی با فرزندان خود ندارند. از جمله اصلیترین نشانههای احترام والدین به فرزندان، نشستن و یا خم شدن هنگام گفت وگو با کودک محسوب میشود. اگر میخواهید صحبت شما بیشترین تاثیر ممکن را بر فرزندتان داشته باشد، باید به این موارد جزئی توجه کنید. از حالت چهره گرفته تا لحن صدا و هم سطحی بدن، حتی در موقعیتهای تنش زا هم به کودکان خردسال احترام بگذارید.
منبع: خبرگزاری ایسنا