افشای راز مردی که خانواده اش را با میخ شکنجه می دهد!
تاریخ انتشار: ۲۰ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۵۵۲۵۱۸
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،مرد افغانی 10 سال است که شیشه مصرف میکند، بارها زن و فرزندانش را با میخ طویله مورد آزار و اذیت قرار داده است.
راهی محله نعمت آباد از محلات منطقه 19 تهران میشویم، محلهای که در روزهای جمعه مرکز خرید و فروش خودروها است.
از کوچه پس کوچهها که رد میشویم به خانهای قدیمی میرسیم،خانهای که وارد شدن در آن همراه با ترس است چرا که هر لحظه ممکن است سقف خانه بریزد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
درون خانه، خانواده 5 نفری از کشور افغانستان زندگی میکنند، مادر خانواده به همراه 4 فرزند پسرش، فیروز 17 ساله، وکیل 13 ساله ،عنایت 10 ساله و محمد 7 ساله در این خانه زندگی می کنند.
با مادر خانواده هم صحبت میشویم از او میخواهیم راجع به زندگیش بگوید..
وی بیان می کند: حدود 6 سال پیش به همراه همسر و فرزندانم به صورت غیر قانونی به ایران آمدیم. و از همان زمان برای تامین معاش ، فرزندانم دست فروشی و فال فروشی میکردند.
همسرم از سالها پیش معتاد بود و شیشه مصرف میکرد و بارها من و فرزندانم را با میخ طویله و اجناس فلزی مورد آزار و اذیت قرار می داد.
این در حالی بود که کتفهای من و فرزندانم آثار میخ طویله دارد و چون غیر قانونی در ایران زندگی می کنیم، هیچوقت شکایت قانونی نکردیم چون رد مرز می شدیم .
پس از سالها ضرب و شتم از سوی همسرم، در نهایت از وی جدا شدم و مدتی از وی بی اطلاع بودم .
پس از جدایی از همسرم، خرج زندگی بر دوش فرزندانم افتاد و آنها تلاش میکردند با افزایش ساعت کاریشان هزینههای زندگی را تامین کنند.
مریم عابدینی مددکار اجتماعی موسسه خیریه مهر آفرین با اشاره به مشکلات مطرح شده از سوی مادر خانواده، بیان کرد: با پیگیری موسسه توانستیم اسم دو نفر از بچه ها ( عنایت و محمد) را برای درس خواندن در مدرسه ثبت نام کنیم.
وی تصریح کرد: پس از این مرحله، اقدامات مددکاری برای بازگشت آرامش به خانواده انجام گرفت و علاوه بر حمایت های مالی ،حمایتهای معنوی ، روانشناسی و آموزشی خانواده آغاز شد .
عابدینی بیان کرد: پس از این اقدامات، متاسفانه خبری نگران کننده به خانواده رسید مبنی بر بازگشت پدر معتاد..
مددکار اجتماعی ادامه داد: پس از بازگشت پدر خانواده، ضرب و شتم بچه ها از سر گرفته شد به طوری که به گفته مادر خانواده ، در بسیاری از مواقع وی اقدام به بردن بچهها برای تکدی گری کرده و حتی آنها را مورد ضرب و شتم قرار داده و آنها را با سر و صورت خونی روانه خانه میکند...
این در حالی است که با توجه به شرایط خانواده که اتباع هستند و غیرقانونی در ایران زندگی می کنند اقدام قانونی برای رهایی فرزندان به همراه مادرشان وجود ندارد و هر لحظه خطرات جانی این خانواده را تهدید میکند. حال ای پرسش پیش می آید از نگاه انسانی تکلیف این کودکان آواره چیست ؟ این در حالی است که بسیاری از کودکان کار وضعیت مشابه دارند .
منبع:فارس
انتهای پیام/
کودک آزاری بوسیله سوراخ کردن کتف با میخ طویلهمنبع: باشگاه خبرنگاران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۵۵۲۵۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سریال مشاور و روایتی از باز کردن کلافهای پیچیده زندگی
سریال ۳۰ قسمتی «مشاور» که کمتر از ۱۰ روز از پخش آن گذشته و ۲۰ روزی تا پایان آن باقی مانده است، بر مدار سیاست شبکه ۲ بر مبنای ترویج سبک زندگی ایرانی اسلامی تولید شده و در تلاش برای حل و فصل چالشهای خانوارهای ایرانی است.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، این شبها سریالی به نام «مشاور» روی آنتن شبکه دو است که به دور از هیاهو و شلوغی زندگی سریع و ماشینی امروز، دل به دریای مشکلات مختلف جامعه امروز، بهویژه مسائل مربوط به ازدواج و طلاق و اختلافات خانوادگی زده است.
مشاور این سریال «فرهاد قائمی» است که در لباس یک روحانی در اتاقی در یک مسجد نشسته و پذیرای افراد و زوجهایی است که هر کدام مشکل خاص خودشان را دارند و برای حل و فصلشان به مشاور مراجعه میکنند و بر همین اساس انتخاب شخص سید روحانی به عنوان نقش اول مشاور، آن هم در حجرهای در فضای معنوی یک مسجد دلگشا و دلنشین، به نظر حکایت از انتخاب درست کارگردان دارد.
انتخابی که هر بار خانوادهای را به بهانه یک مشاوره گرفتن هم که شده، راهی مسجد و برخورد با مشاور روحانی میکند تا علاوه بر توصیه و نسخه گرفتن، نمازی هم به جماعت بخواند و از این فضای دلنشین بهره ببرد.
سریال در عین سادگی و دور از هیاهو، مملو از نمایش مشکلات و معضلات ریز و درشتی است که در هر قسمت مطرح شده و هر کدام نسخه مختص به خود را برای گره گشایی دریافت میکنند.
یکی برگه دروغین آزمایشگاه برای نشان دادن اینکه سرطان دارد درست کرده و دیگری پدری است که فرزندش را به حال خود رها کرده و برای تربیت و آرامش او اقدامی نکرده و مادر هم به مانند همان پدر، بی تفاوتی را پیشه کرده.
دختر دبیرستانی که پدرش به دلایل مالی در زندان است و برای پول درآوردن به تبلیغات با پوشش زننده اینستاگرامی روی آورده و دبیر فیزیک او با رفتن نزد مشاور این چالش را حل میکند، خانوادهای دیگر زنی را نشان میدهد که همه چیز برایش فراهم است اما همسری دارد که با او حرف نمیزند و همین سکوت باعث اشکالات و اختلافاتی شده که تا مرحله جدایی و متارکه هم رسیده است و دیگری که به خاطر قیاسهای غلط خانواده همسر، دلش شکسته و درخواست طلاق داده است.
شکست آدمها را بزرگ میکند، شریک زندگی به غیرت نیاز دارد، همدلی اصل اول زندگی مشترک است، فراموشی گذشته بزرگترین عامل سقوط انسانها، ابراز علاقه به کلام تنها نیست و آدابی دارد و حرفهایی شنیدم که دلم شکست؛ تک دیالوگهای خوب این سریال ۳۰ قسمتی هستند که به نوعی آموزش و مشاوره دادن را به مخاطب را هدف گرفتهاند.
این مجموعه از داستانهای خانوادگی با رویکرد ارائه راه حل برای زندگی بهتر و در پی گره گشایی از اختلافات است که در شبکه دو شبکه زندگی، میکوشد با به تصویر کشیدن ریزترین و جزئیترین اتفاقات و رخدادهای خانوادهها به مخاطب امروز نزدیک و نزدیکتر شود برای ساعتی هم که شده فکر و ذهنش را از روزمرگیهای پرپیچ و خم روزگار دور کند.
این سریال به نوعی نقش دین در زندگی را پررنگتر نشان میدهد تا ثابت کند گرایش به سبک زندگی دینی و معنوی، حلال بسیاری از مسائل روزمره است و از قضا همین سبک زندگی است که در جامعه امروز کمرنگ شده و به سمت تجمل گرایی و دور شدن از آداب و سوم ایرانی و اسلامی رفته است.
مشاور شبکه دو در یک کلام، به دنبال باز کردن کلاف در هم پیچیده زندگیهای امروزی است؛ کلافی که گاهی حتی ارزش کلافه شدن هم نداشته و به قدری به سادگی باز میشود که خود مشاور هم انگشت بر دهان میماند.
یادداشت از: محمود افشاری خبرنگار ایمنا
کد خبر 746599