چرا هر چه سن بالاتر می رود زمان زودتر می گذرد؟
تاریخ انتشار: ۲۰ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۵۵۸۷۵۱
به گزارش سرویس گوناگون جام نیـوز، هر چه سن ما بالاتر می رود زمان برای ما سریع تر می گذرد و بعضی مواقع اصلا متوجه گذر زمان نمی شویم. اما این پدیده خیلی جالب است و هیچ پاسخی برای آن وجود ندارد.
تعطیلات تابستان، چیزی است که ما در دوران کودکی برای فرارسیدن آن لحظهشماری میکردیم و کلی برنامه برای آن داشتیم؛ از بازی با دوستان گرفته تا مسافرت با خانواده، همه وهمه چیزهایی هستند که تحقق آنها تنها در تابستان ممکن بود؛ حتی با اینکه در تابستان سرگرم بودیم، بازهم وقت اضافه داشتیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تابستان، تنها زمانی معنی داشت که ما در دوران کودکی به سر می بردیم؛ اما هرچه که بزرگ تر شدیم، اوضاع متفاوت شد و دیگر تابستان آن لذت سابق را ندارد، زیرا زمان آنقدرسریع میگذرد که اصلاً متوجه گذر آن نمیشویم!
زمانی که کودک بودیم، آرزو داشتیم بزرگ شویم؛ اما حالا بزرگ شدهایم و گویا زمان نیز با بزرگتر شدن ما سرعت می گیرد! با یک چشم بر هم زدن سالها میگذرند، فصلها بیمعنی میشوند و ما همچنان بزرگ و بزرگتر میشویم.
برخی می گویند بزرگ شدن برای ما یک نوع تله از جانب زمان است؛ ما بزرگ میشویم و زمان فشردهتر، گویی میخواهد ما را به چالش بکشد و روی اعصاب ما راه برود. آیا شما تابهحال از خود پرسیدهاید چرا این روزها مثل برق و باد میگذرند؟ مطمئناً پرسیدهاید؛ چرا که دانشمندان نیز این سؤال را از خود پرسیدهاند و سعی میکنند پاسخی برای آن بیابند. آنها نتوانستهاند پاسخی قانعکننده ارائه دهند؛ اما چند نظریهی جالب دارند که در ادامه آنها را بررسی میکنیم.
یکی از این نظریهها بیان میکند که وقتی ما بزرگتر میشویم، ساعت بیولوژیکی بدن ما نیز دچار تغییراتی میشود. وقتی که سن ما افزایش پیدا میکند، ضربان قلب نیز آهستهترمیشود؛ بدین ترتیب، سرعت سوختوساز بدن نیز کاهش مییابد. این در حالی است که ضربان قلب یک کودک بالا است و بدن او سرعت سوختوساز بالایی دارد. همهی اینها یعنی ساعت بیولوژیکی بدن یک کودک، در بازهی کمی از زمان، فعالیتهای بسیاری تجربه میکند و کودک احساس میکند زمان دیر میگذرد و کارهای زیادی انجام داده است. نظریهی جالبی است اما متأسفانه قانعکننده نیست.
یک نظریهی دیگر بیان میکند که سرعت گذر زمان به میزان اطلاعاتی که در یک بازهی زمانی مشخص کسب کردهاید، بستگی دارد. وقتی شما مغز خود را با اطلاعات بسیاری درگیرمیکنید، بهصورت خودکار، زمان بیشتری برای پردازش آنها نیاز دارید و همین باعث میشود احساس کنید زمان طولانی شده است و دیر میگذرد. هر موقعیت جدیدی که مغز ما با آن مواجه میشود، کلکسیونی از خاطرات را جمعآوری و آنها را پردازش میکند. بنابراین اگر شما مغز خود را با کاری که به آن علاقه دارید، درگیر کنید، حجم عظیمی از اطلاعات جمعآوری میکنید و پردازش آنها به طول میانجامد، همین باعث میشود پردازش اطلاعات، بیشتر از کارهایی که انجام دادهاید، طول بکشد و احساس میکنید زمان برای شما دیرترگذشته است.
متأسفانه این نظریهها نمیتوانند توضیح دهند چرا هرچه سن افزایش مییابد، زمان نیز کوتاه و کوتاهتر میشود و بهسرعت میگذرد. آیا دلیل آن افزایش سن ما و آشناییمان با محیط اطراف و تکراری شدن آن است؟
افزایش سن و گذر زمان
وقتی کودک چشمان خود را برای نخستین بار باز میکند، با دنیای غریبهای مواجه میشود؛ دنیایی پر از شگفتیها که هر لحظهی آن، یک تجربهی جدید است و کلی چیز برای یاد گرفتن وجود دارد. این یعنی یک کودک باید مغز خود را درگیر کند تا بتواند تجربههای جدید را پردازش کند؛ زیرا برای یک کودک، دنیا در هر لحظه تغییر میکند. این نظریه خیلی واضح توضیح میدهد که درگیرشدن یک کودک با تجربههای جدید، باعث میشود گذر زمان آهسته باشد و کودک از تجربههای جدید لذت ببرد؛ اما برای یک شخص بزرگسال، دنیا تقریباً تکراری شده است.
همین موضوع، به یک مکانیسم بیوشیمیایی ساده منجر میشود. در بدن ما، نوعی پیامرسان عصبی از نوع کاتکولآمین وجود دارد که با نام «دوپامین» شناخته میشود. دوپامین به ایجاد انگیزه در ما کمک میکند و باعث میشود ما همواره قوهی ادراک خود را تقویت کنیم و روابط اجتماعی خود را بهبود ببخشیم. وجود این پیامرسان عصبی به ما در اندازهگیری زمان و مدیریت آن نیز کمک میکند. وقتی انسان به سن ۲۰ سالگی میرسد، میزان دوپامین موجود در بدن او کاهش مییابد و امکان مدیریت و اندازهگیری دقیق زمان از شخص گرفته میشود و همین باعث میشود زمان در نظر آن شخص بهسرعت بگذرد.
اینها تنها نظریههایی هستند که در مورد این مسئله بیان شدهاند؛ اما متأسفانه هیچیک از آنها نمیتوانند علت این موضوع را توضیح دهند. در حال حاضر هیچ محاسبهی ریاضیاتی قادرنیست میزان شتاب زمان را در قالب مقیاس لگاریتمی بیان کند. مقیاس لگاریتمی معمولاً وقتی به کار میرود که ما میخواهیم مقادیر بزرگ را نشان دهیم. بهعنوان مثال برای نشان دادن بزرگی زمینلرزه یا شدت صدا، از مقیاس لگاریتمی استفاده میشود. ممکن است که گذر زمان نیز بهصورت لگاریتمی تعریف شود.
اگر یک توضیح ریاضی برای این موضوع ارائه شود، مطمئناً تأثیر بهسزایی بر زندگی ما خواهد گذاشت. اگر اینچنین باشد، کودکی ما بهعنوان شروع کار محسوب میشود و پس از آن زمان فشردهتر و فشردهتر خواهد شد.
نظر شما در این خصوص چیست؟ آیا شما نیز به این مسئله فکر کردهاید؟
تاپ ناز
2025
منبع: جام نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۵۵۸۷۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
داستانهایی پیرامون عفاف و حجاب در «ای کاش زودتر» منتشر شد
کتاب «ای کاش زودتر» با متنی روان و ساده به موضوع شبهات و سؤالات پیرامون عفاف و حجاب برای دختران نوجوان میپردازد. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، کتاب «ای کاش زودتر» با متنی روان و ساده به موضوع شبهات و سؤالات پیرامون عفاف و حجاب برای دختران نوجوان در بستر کلاس درسِ دخترانه توسط معلم در قالب داستانهای کوتاه، تمثیلات و اشارات سلیس پیرامون تبیین فلسفه وجودی حجاب، الزام امر به معروف و نهی از منکر، تفاوتهای زن و مرد، نحوه ارتباط زن و مرد در اجتماع و ... میپردازد.
استقبال از کتابی که رهبر انقلاب خواندن آن را توصیه کردند
مجموعه داستانهای متصل به یکدیگر است که در سه لایه با خواننده ارتباط برقرار میکند. در یک لایه، داستانی یکپارچه از دختری نوجوان است که با ارتباط و دوستی مخفیانه با پسری زندگیاش دستخوش ناملایماتی میگردد و در نهایت با کمک معلم خود و پلیس فتا میتواند از بحرانی ناشی از هک گوشی خود توسط دوستش رهایی یابد. در لایه دیگر، محوریت پاسخ به شبهات و سؤالات نوجوانان پیرامون مسئله عفاف و حجاب است که در قالب داستانهای کوتاه اما به هم پیوسته در طول داستانِ لایه اول توسط معلم مدرسه پرداخته میشود و در لایه سوم به نحوه ارتباط صحیح و اثرگذار توسط معلمان و والدین میپردازد که چگونه میتوان با نوجوانان ارتباط برقرار کرد و آنها را جذب نمود.
این کتاب به قلم سید احمد رضوی کهن و به سفارش قرارگاه فرهنگی سنگر کتاب در انتشارات رودآبی به چاپ رسیده است.
انتهای پیام/