Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاري آريا - همسر جديد هومن سيدي کيست؟ اسم دختر هومن سيدي چيست؟ ازدواج مجدد هومن سيديصبح امروز عکسي در صفحه حامد بهداد از هومن سيدي و دخترش منتشر گرديد که کاربران کنجکاو به صفحه هومن سيدي هجوم بردند و صحت اين ماجرا را جويا شدند و اينکه از وي خواستند که در اين مورد توضيحات را ارائه دهد.

هومن سيدي ساعاتي بعد با انتشار عکسي از همسر جديدش و دخترش که اسم نيل را براي او انتخاب کرده است به اين حواشي پايان داد و نوشت :
دوستان عزيز و محترم
هميشه تلاش کردم به شما مردم نازنين احترام بگذارم و چيزي غير از احترام از شما دريافت نکردم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

هميشه تلاش کردم وارد حاشيه نشم اما ظاهرا اين شغل بدون حاشيه بي معنيه.ميخواستم توضيح ندم چرا که فکر ميکردم زندگي خصوصي بنده براي کسي جذاب نيست .
دو ‌مطلب بود که فکر کردم بايد درباره اش حرف بزنم تا سوال هاي بي شمار شما رفقا پايان بگيره.
يک:از همه شما فن پيج ها که تو‌اين مدت تلاش کرديد.تا من رو حمايت کنيد صميمانه ممنونم و دستتون رو‌ميبوسم اما حقيقتا از دنبال کردن خودم هيچ لذتي نميبرم و احساس بدي نسبت به خودم و پيرامونم پيدا کردم.
من يه بازيگر بسيار ساده ام که براي رشدش تلاش ميکنه و مثل همه شما زندگي شخصي خودش رو داره.
پس من راضي به هيچ گونه وقت گذاشتني از طرف کسي نيستم و ازتون تمنا دارم،خودِ با ارزشتون رو صرف زندگي و آينده پُر اهميتتون بکنيد.
دوم:وقتي با خانواده سه نفر کوچکم و دوستان صميمي،براي گذروندن ساعتي به کافه اي رفتيم حامد بهداد عزيز عکسي رو از من و دختر نازنينم منتشر کرد که هياهوي به پا شد.
حقيقتا نميدونستم که بايد لحظه به لحظه زندگيم رو به همه توضيح بدم،همانطور که شما نميديد.
به هر حال روايت بنده از زندگي خصوصيم رو‌فقط به دليل احترام به مخاطب تلقي ميکنم و توضيح خواهم داد.مدتي است خانواده کوچکي رو‌تشکيل دادم و کمتر از يک سال که خدا به من و‌همسر نازنينم فرزندي هديه کرده. باشد که تمام کودکان اين سرزمين از دعاي خير مردمان سربلند بمانند.

عکس بيتا اصلاني همسر جديد هومن سيدي و نيل دختر هومن سيدي

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۵۵۹۷۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عروس امام خمینی درگذشت | جزئیاتی از زندگی همسر سیدمصطفی خمینی؛ معصومه حائری که بود؟

زی‌سان: معصومه حائری فرزند مرحوم آیت‌الله شیخ مرتضی حائری و از خاندان آیت الله العظمی شیخ عبدالکریم حائری بنیان گذار حوزه علمیه قم بود.

خانم معصومه حائری در تاریخ ۱۷ فروردین ماه سال ۱۳۳۳ با حاج آقا مصطفی خمینی ازدواج کردند، ایشان در ابتدا علاقه‌ای به ازدواج نداشتند، اما با توجه به شرایط آن دوران به توصیه پدرشان و بعد از ملاقات حاج آقا مصطفی به ازدواج با ایشان رضایت می‌دهند، و بعد از گذشت یک سال به عقد ایشان در می‌آیند. 

حاصل ازدواجشان ۴ فرزند بود، دو تن از فرزندانشان در کودکی از دنیا رفته اند، و یک پسر به نام حسین و یک دختر به نام مریم دارند. ایشان در دوران تبعید حضرت امام (س) و حاج آقا مصطفی در عراق حضور داشتند، و همسر گرامیشان را همراهی می‌کردند.

 ناگفته‌‌های زندگی امام خمینی به روایت مرحوم معصومه حائری 

معصومه حائری سال ۱۴۰۰، در گفتگو با نشریه «حریم امام» به بیان نکاتی درباره خانواده امام خمینی پرداخت: 

- امام خیلی به من علاقه داشت و یادم هست هر هفته که می‌خواست سر و صورتش را اصلاح کند، به من می‌گفت بیا رو به روی من بنشین تا در کنار اصلاح کردن با هم حرف بزنیم. آقا در آن زمان خودش سر و صورتش را اصلاح می‌کرد و علاوه بر کوتاه کردن مو‌های سر و صورت، مو‌های پرپشت ابروهایش را که روی چشمش را می‌گرفت کوتاه می‌کرد. مژه‌های امام هم خیلی بلند بود و من به شوخی می‌گفتم مژه‌هاتان را هم کوتاه کنید.

- آقا خیلی تمیز و اهل رعایت بهداشت بود، به طوری که ما سر سفره برای ایشان دو تا چنگال می‌گذاشتیم تا اگر دو نوع غذا در سفره بود، هر کدام را با چنگال جداگانه‌ای بردارد. ایشان این قدر تمیز و اهل مراعات بود که می‌گفتم من خانواده‌های روحانی زیادی را دیده‌ام، اما شما از همه مدرن‌تر و امروزی‌تر هستید.

- یادم هست یک بار مرحوم حاج احمد آقا پیش ایشان می‌خواست با دست غذا بخورد که فرمود احمد، اگر می‌خواهی با دست غذا بخوری، برو بیرون بخور! باز به یاد دارم که خانم در بشقابی که پلو خورده بود و می‌خواست خربزه بگذارد و بخورد، باز آقا به ایشان تذکر داد. آقا خیلی مرتب و تمیز بود و به عنوان نمونه دیگر، یک میز جلوی در خانه بود که آقا وقتی وارد منزل می‌شد، کفش‌هایش را در می‌آورد و داخل آن می‌گذاشت و یک جفت دمپایی برمی‌داشت و می‌پوشید.

- خانم اصالتاً تهرانی و امروزی و از یک خانواده اصیل بود و خود آقای خمینی هم اصالت خانوادگی بالایی داشت و برادر ایشان، مرحوم آقای پسندیده هم یک آدم حسابی به تمام معنا بود. حسین آقا می‌گفت بعد از رحلت حاج آقا مصطفی اگر جریان انقلاب و مبارزه پیش نمی‌آمد و فکر و ذهن امام معطوف به این مسائل نمی‌شد، امام از غصه مرگ حاج آقا مصطفی دق می‌کرد و از دنیا می‌رفت.

- من قضایای شب رحلت حاج آقا مصطفی را از زبان خدمتکاری که به او ننه می‌گفتیم و زن فهمیده‌ای بود نقل می‌کنم؛ چون خودم مریض بودم و در طبقه پایین منزل پیش بچه‌ها خوابیده بودم. ننه می‌گفت آن شب وقتی حاج آقا مصطفی به خانه آمد، به من گفت در خانه را ببند، ولی قفل نکن؛ چون قرار است کسی به ملاقات من بیاید. اتاق ننه روبروی در خانه بود و می‌توانست ببیند چه کسی وارد منزل یا خارج می‌شود. حاج آقا مصطفی طبق معمول برای مطالعه به کتابخانه خودش در طبقه بالا رفت تا مطالعه کند. آن شب ننه دیده بود چه کسانی پیش آقا مصطفی رفته بودند و همه آنها را شناخته بود و ما هرچه اصرار کردیم اسم از آنها را به ما نگفت. ننه صبح خیلی زود صبحانه حاج آقا مصطفی را برده بود و ایشان را برای خوردن صبحانه صدا زده بود، اما ایشان بیدار نمی‌شود و به همین علت پیش من آمد. به طبقه بالا رفتم و دیدم حاج آقا مصطفی در حالت نشسته، روی میز کوچکی که جلویش بود خم شده است. دیدم بدنش گرم و از عرق بسیار زیاد، کاملاً خیس و نقاطی از بدنش کبود است. حاج آقا مصطفی را به بیمارستان بردند، ولی دیگر کار از کار گذشته و حاج آقا مصطفی از دنیا رفته بود.

- یکبار به آقا گفتم شما که در خمین بزرگ شدی، چرا این قدر مدرن و امروزی و تمیز و مرتب هستی؟! ایشان هم می‌خندید.

- آقا منظم و دقیق بود و همیشه دقیقاً سر وقت غذا می‌خورد. زمان تبعید آقا در نجف، گاهی من و خانم به ایران می‌آمدیم و امام تنها بود و حاج آقا مصطفی برای این که ایشان تنها نباشد، پیش امام می‌رفت و با ایشان غذا می‌خورد. یک روز حاج آقا مصطفی کمی دیرتر رفت و دید امام غذایش را سر وقت و مطابق معمول خورده و منتظر ایشان نمانده است. بعد از آن، هر روز حاج آقا مصطفی می‌رفت و موقع غذا خوردن، کنار امام می‌نشست و فقط نگاه می‌کرد و لب به غذا نمی‌زد و امام هم انگار نه انگار، به غذا خوردن ادامه می‌داد و اصلاً به حاج آقا مصطفی تعارف نمی‌کرد تا غذا بخورد. پدر و پسر کار خود را بلد بودند.

tags # اخبار سیاسی سایر اخبار آیا قدرت‌های فوق‌بشری واقعیت دارند؟ چطور انسان به این قدرت‌ می‌رسد؟ بعد از فضا چه چیزی وجود دارد، جهان کجا تمام می‌شود؟! (تصاویر) مرکز واقعی جهان کجا است؟ فضانوردان چگونه در فضا دستشویی می‌کنند؟ | سرنوشت مدفوع انسان در فضا چه می‌شود؟

دیگر خبرها

  • بهره‌مندی بیش از ۳۶۰ هزار نفر از خدمات مشاوره بهزیستی مازندران
  • همسر سرمربی سپاهان کیست؟ این دختر ایرانی دل و دین ژوزه مورایس را برد!
  • نشانه‌های آمادگی برای ازدواج در دختران
  • روایت یک دلداگی به همسر؛ مرد ایرانی ۲۵ سال در دریا سرگردان بود! +تصویر
  • عروس بزرگ امام خمینی درگذشت؛ معصومه حائری که بود؟
  • عروس امام خمینی درگذشت | جزئیاتی از زندگی همسر سیدمصطفی خمینی؛ معصومه حائری که بود؟
  • همسر شهید آیت الله سیدمصطفی خمینی دار فانی را وداع گفت
  • مجنون گیلانی که ده‌ها سال آواره‌ی دریا بود/ عشق لیلا با «کاجامه‌ خوس» چه کرد؟
  • تجلیل از ۲۹ زوج دهه شصتی در قزوین
  • دهه شصتی های متاهل، تجلیل شدند