Web Analytics Made Easy - Statcounter

ارتباطات > رسانه و روزنامه‌نگاری - سعید ارکان‌زاده یزدی:
سال‌هاست که رادیو از یک رسانه جریان اصلی که مردم در کسب اخبار و سرگرمی به آن اتکای زیادی داشتند، به رسانه‌ای حاشیه‌ای تبدیل شده است اما همچنان مخاطبان وفادار خود را دارد.

اين امر مي‌تواند تاحدي ناشي از تكامل فضاي رسانه‌اي جهاني باشد و تا اندازه‌اي نيز نشات‌گرفته از نوع مديريت اين رسانه‌.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

با عبدالله گيويان، عضو هيأت علمي دانشگاه صدا و سيما، درباره جايگاه راديو در جامعه ايران و نوع عملكرد حرفه‌اي گفت‌وگو كرده‌ايم.

نگاه به راديو در افراد مختلف متفاوت است؛ برخي مي‌گويند كه مدت‌ها‌ست راديو گوش نكرده‌اند ؛ بعضي اما هر روز ساعت‌ها راديو گوش مي‌كنند. از نظر شما، مصرف راديو در ايران هم‌اكنون به چه صورتي است؟

اطلاعات من درباره راديو متكي بر پژوهش‌هاي جديد نيست اما چون زماني در سازماني كار مي‌كردم كه مسئول راديو و تلويزيون بودم مي‌توانم مسائلي را در اين‌باره مطرح كنم؛ براي تعيين جايگاه راديو در جامعه ايران، اول بايد نقشه‌اي از مصرف رسانه‌هاي مختلف در ايران تدارك ديد. راديو مخاطبان كمتري در قياس با بعضي از رسانه‌هاي ديگر دارد. از نظر برخي اين ايراد است اما از نظر من ايراد نيست چون هر رسانه نيازهاي خاصي را برطرف مي‌كند. بنابراين نخستين توهمي كه بايد از ذهن دور كرد اين است كه راديو صد درصد جامعه را پوشش بدهد. راديو در ايران سنتي دارد و آن سنت اين بوده كه زماني رسانه جديد فراگيري بوده و به‌تدريج از دامنه مخاطبانش كاسته شده است. اين اتفاق هم در سير حيات رسانه‌ها اتفاق عجيبي نيست چون هر رسانه جديدي كه به‌وجود مي‌آيد تعدادي از مخاطبان رسانه‌هاي قبلي را به‌خودش جذب مي‌كند. شايد در ذهن داشتن آن سنت،‌يكي از دلايل اين است كه ما تصور مي‌كنيم راديو تغيير كرده است.

پس مي‌توان گفت كه ريزش مخاطبان راديو در جامعه ايران اتفاقي طبيعي بوده است؟

راديو در هرحال، رسانه كار و موسيقي متن زندگي مردم بوده است. آنها درحالي‌كه كارهايشان را انجام مي‌دادند به راديو هم گوش مي‌كردند. بنابراين بخشي از سير تدريجي ريزش مخاطبان راديو برمي‌گردد به پيدايش و تكامل رسانه‌هاي ديگر و بخشي از آن هم مي‌تواند مربوط به مديريت رسانه باشد؛ يعني مديريت راديو نتوانسته باشد خودش را با تحولات اجتماعي، فرهنگي، سياسي و رسانه‌اي هماهنگ كند. واقعا تعيين سهم تأثير اين دوعامل در جايگاه فعلي رسانه‌ كاري بسيار پيچيده است و اينكه بگوييم راديو صرفا به‌خاطر مديريتش يا تنها به‌دليل تكامل رسانه‌هاي ديگر، مخاطبان خود را از دست داده است، ديدگاه‌هايي افراطي است. بايد گفت تعامل اين دوعامل باعث شده است كه مخاطبان رسانه‌ راديو در جامعه ما به تعداد بسيار كمي برسد.

مي‌توانيم ببينيم كه نقش راديو طي دهه‌هاي فعاليت خود تغيير كرده است. اگر بخواهيم جايگاه راديو در سپهر رسانه‌اي ايران را تعيين كنيم، آن را رسانه‌اي با چه نقشي مي‌توانيم تعريف كنيم؟ الان راديو در جامعه ايران چه جايگاهي دارد؟

بدون يافته‌هاي تجربي نمي‌توان تصوير خيلي دقيقي از جايگاه راديو به‌دست داد. من سراغ ندارم كه در جامعه ايران مطالعه‌اي صورت گرفته باشد تا نقش‌ها و جايگاه‌هاي رسانه‌هاي مختلف را مشخص كند و معلوم شود كه انتظار مردم كف خيابان از رسانه‌هاي مختلف چيست. راديو طبق تعريف، موسيقي متن زندگي بوده و در هر كارگاهي، آشپزخانه‌اي يا در هر خانواده‌اي راديو روشن بوده و مردم هم به كارهاي خودشان مي‌رسيده‌اند. تلويزيون تا حدودي جاي راديو را اشغال كرد اما حالا به‌نظر مي‌آيد كه راديو از همان جايگاهي كه منطقا يا به‌طور معمول در سپهر رسانه‌اي اشغال مي‌كرده هم پايين‌تر افتاده است.

آيا مي‌توانيم بگوييم كه با همه اين حرف‌ها ، راديو همچنان تأثيرگذار است؟ يعني همچنان مي‌تواند موج خبري ايجاد كند يا مثلا در بحران‌ها مي‌توان از آن براي مديريت جامعه استفاده كرد؟

اگر بحران را شرايطي بدانيم كه در آن، دسترسي‌ها به فناوري‌هاي ارتباطي پيشرفته‌تر مخدوش مي‌شود، كماكان راديو اين قابليت را دارد كه با حداقل نياز به فناوري‌هاي پيشرفته، ارتباطات را برقرار كند. بنابراين در هر اتفاق طبيعي مثل سيل يا زلزله يا در اتفاقات اجتماعي همچون جنگ، راديو مي‌تواند نقش ايفا كند. حُسن راديو در قياس با بقيه رسانه‌ها اين است كه از نظر فرم و تكنيك ساده‌تر است. به همين دليل هم برنامه‌سازي براي آن خيلي ساده‌تر و در عين حال، صميمي‌تر است. برخلاف آنكه پيچيدگي توليد در سينما يا تلويزيون وجود دارد، كارهاي فني در راديو خيلي ساده برگزار مي‌شود، به اين معني كه يك گروه با يك متن دور هم جمع مي‌شوند و خيلي سريع مي‌توانند برنامه‌اي را توليد يا مستقيما پخش كنند. اين يك قابليت بالاست و قطعا مي‌توان‌ از آن استفاده كرد و راديو مي‌تواند جريان‌ساز و تأثيرگذار باشد اما اينكه الان اينطور هست يا نه، موضوع بحث ديگري است.

به‌نظر مي‌رسد كه راديو الان اينطور نيست؛ يعني از قابليت‌ها و مزيت‌هاي آن استفاده نمي‌شود. چرا اين اتفاق افتاده است؟

اساسا ما يك بحران جدي در حوزه رسانه‌مان داريم؛ رسانه‌هاي ما مديريت خيلي موظفي‌اي دارند؛ يعني مديران رسانه‌ها خودشان را موظف مي‌دانند كه در يك فضاي ايدئولوژيك و در فضاي گفتماني خاص كار كنند. در اين وضعيت، مهم‌ترين اتفاقي كه مي‌افتد اين است كه تعامل بين مخاطب و رسانه مخدوش مي‌شود و رسانه فكر مي‌كند در موضعي بسيار بالاتر از مخاطب قرار دارد و در عين حال، به مراجعي بيرون از دوقطبي مخاطب- رسانه بايد پاسخ بدهد. هر رسانه اگر مخاطب خود را نشناسد و تصور ذهني او از مخاطب با تصور واقعي‌اش از او منطبق نباشد، آن رسانه شكست‌خورده است و جايگاه خود را از دست مي‌دهد. اين اتفاق به‌شدت براي راديو رخ داده است؛ يعني كساني كه در راديو برنامه درست مي‌كنند، يا مخاطبان بالقوه خود را نمي‌شناسند يا اگر هم بشناسند، براي آنها برنامه توليد نمي‌كنند .

در كنار مشكلات مديريتي، آيا مسئله‌اي مثل بحث مالي در اين وضعيت دخيل ‌است؟

برنامه‌سازي در راديو از ارزان‌ترين انواع برنامه‌سازي رسانه‌اي است. اما به‌دليل مشكلات مالي راديو، آنقدر در اين زمينه اجحاف و دست‌تنگي رخ داده كه برنامه‌سازان ديگر با جان و دل كار نمي‌كنند و تمام توان و خلاقيت خود را در كار وارد نمي‌كنند. عملا اين برنامه‌ساز ساعت‌هاي موظفي را بايد بيايد و به‌عنوان يك كارمند كار كند و در نتيجه، خلاقيت ندارد. به همين دليل راديو دچار يك افت خيلي وحشتناك شده است.

پس شما معتقديد كه ضعف مديريتي و كمبود بودجه بيشتر از مسائلي مثل نبود توان توليد در اين افت دخالت داشته است؟

بچه‌هاي راديو بسيار خوش‌ذوق و توانا و فكور هستند اما اين كافي نيست. توانايي توليدكننده‌ها يك شرط لازم است كه در حد قابل‌قبولي است اما شرط كافي نيست. در اين ترديد است كه اين توانايي‌ها در زمينه‌اي قرار بگيرد كه شكوفايي به همراه داشته باشد. وقتي شما در دوره‌هاي مختلف مديريت صدا مي‌بينيد كه به سختگيري‌هاي مالي بر توليدكنندگان افزوده مي‌شود، يك نتيجه خروجي آن كاهش كيفيت محصول است. با اين شرايط، امكان برخورد صميمانه با مخاطب هم وجود نخواهد داشت. به همين دليل است كه وقتي شما برنامه‌هاي راديويي را گوش مي‌دهيد تصور مي‌كنيد كه چند نفر بي‌درد و بي‌مسئله در حال حرف‌زدن درباره كهكشان‌ها هستند؛ مجرياني كه نه مهارت دارند، نه متن خوبي دارند، نه موسيقي خوبي در كنارشان پخش مي‌شود و نه موضوع خوبي را انتخاب كرده‌اند كه درد واقعي مردم را بگويد. همه اينها دليل سقوط و پايين آمدن رتبه راديو ميان مردم است.

شما به ارزان‌‌بودن توليد در راديو اشاره كرديد. فكر مي‌كنيد اگر بخش خصوصي وارد توليد راديويي شود- از اين نظر كه سرمايه زيادي نيز احتياج نخواهد داشت- آيا موفق خواهد شد؟

در ايران اگر توانايي و ايمان در يك فضاي آزاد كنار هم قرار بگيرند، ترديد نكنيد كه آن كار موفق خواهد شد. خيلي از بچه‌هاي راديو توانايي دارند و ايمان هم دارند اما به‌نحوي مديريت نمي‌شوند كه اين تركيب بتواند به نتيجه برسد. ما نمي‌توانيم با يك شير بي‌يال و دم و اشكم كه راديو باشد به نتيجه مطلوب برسيم. راديو الان به وضعي رسيده كه شناسنامه خودش را به حراج گذاشته است. در برخي از برنامه‌ها مي‌شنويم كه با استفاده از مستند راديويي برنامه تبليغاتي (مثلا درباره يك نوع خدمات اينترنتي يا يك سي‌دي درباره آموزش زبان خارجي؛ بدون اينكه عنوان شود اين يك برنامه تبليغاتي است!) پخش مي‌شود. حيثيت يك برنامه راديويي به واقعي بودن و محسوس و ملموس‌بودن آن است. راديو يك رسانه مظلوم- به‌معناي ايراني آن- و يك رسانه طفلكي است اما اين رسانه طفلكي حالا به يك رسانه مزور تبديل شده است؛ يعني حيثيت خود را كه يك برنامه مستند راديويي باشد، فروخته است به يك كالا، بدون اينكه به مخاطبش بگويد اين برنامه يك تبليغ است. به‌عبارت ديگر، يك راديو كه جزو خدمات عمومي به‌حساب مي‌آيد، تبليغي مي‌كند كه آن را پنهان مي‌كند. از نظر من، اين كار يعني فروش شناسنامه و اجاره‌دادن هويت كه فاجعه‌اي براي يك رسانه به شمار مي‌رود. با اين كار، راديو همدست مي‌شود با توليدكننده كالايي كه تبليغ مي‌شود. آن توليدكننده چه شركتي مي‌تواند باشد كه يك رسانه حيثيت چندده‌ساله خودش را اينقدر ارزان به آن بفروشد؟ شايد بعضي كساني كه مدير راديو هستند هيچ عرق و تعصبي نسبت به راديو ندارند كه آن را اينطوري مي‌فروشند.

تقابل رسانه‌هاي جديد و سنتي

راديو در خيلي از برنامه‌هايش در حال انجام دادن اين كار است. اتصال راديو به فضاي مجازي و حتي آن بهره‌اي كه از فضاي مجازي در قالب پادكست و فايل‌هاي صوتي مي‌گيرد، نشان مي‌دهد كه راديو و رسانه‌هاي اينترنتي از نظر بنيادي مي‌توانند با هم كار كنند. اما اينكه در اين زمان و مكان مشخص، راديوي ما توانسته اين كار را بكند يا نه، حرف ديگري است. اگر راديو تبديل شود به يك مصرف‌كننده صرف فضاي مجازي، جفا به راديو خواهد بود و اين جفا امروزه براي ما خيلي اتفاق مي‌افتد. كار اشتباهي است كه راديو به احيا و مشاركت‌دادن هويتش در فضاهاي ديگر فكر نكند و برخي اوقات اين اشتباه رخ مي‌دهد.

در همین زمینه: کتاب شب رادیو | تصویر بزرگ بوتزاتی با صدای بهروز رضوی سازمان‌های خبری در ایران به شدت سیاسی شده‌اند سلمان فارسی نمایش رادیویی شد برنامه‌های نوروزی رادیو قرآن با مراجع | معرفی ۲۸ قاری بین‌المللی

منبع: همشهری آنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۵۶۵۰۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

۸۴سالگی صدای دوست‌داشتنی

  تمام این خاطرات در پستوی ذهن‌مان به یاد مانده و از خاطرات آن زمان برای نسل‌های جوان این دوره تعریف می‌کنیم که چطور شانه به شانه کنار هم پای جعبه صدا می‌نشستیم و برنامه‌های رادیو را با علاقه گوش می‌دادیم. ‌اغراق نیست اگر بگوییم در روزهای پرالتهاب جنگ، صدای رادیو، تنها همدم مردم بود و به واسطه این رسانه از حال عزیزان‌شان در جبهه نبرد باخبر می‌شدند. رادیو در طول این سال‌ها همیشه نشان داده رسانه‌ای به‌لحظه و به‌روز است و با این‌که روز به روز شاهد گسترش رسانه‌های جمعی تصویری و کلامی هستیم اما همچنان رادیو در سپهر رسانه می‌درخشد و اهالی رادیو با جان و دل برای این رسانه زحمت می‌کشند. به بهانه هشتاد و چهارمین بهار رادیو در ایران  سراغ رادیویی‌ها از نسل گذشته و جوان رفتیم و پای حرف‌های آنها نشستیم.
   
رادیو؛ خانه من است
سعید توکلی از گویندگان با‌تجربه رادیو صحبت‌هایش درباره رسانه‌ای همچون رادیو را این طور شروع می‌کند و به جام‌جم می‌گوید: نمی‌شود به رادیو گفت محل کار‌، بلکه از دید من‌ رادیو خانه است ومن همیشه این نگاه را به این رسانه داشته‌ام.این گوینده با اشاره به آغاز همکاری‌اش از ۱۹سالگی با باشگاه رادیویی جوان ادامه می‌دهد:استاد ما امیر نوری بود که در انتخاب نیرو بسیار سختگیر و جدی بود اما خوشبختانه من انتخاب شدم و فعالیتم را در رادیو و با شیفت شب شروع کردم. به یاد دارم کمتر از یک هفته برنامه زنده به من واگذار شد که برای گویندگان تازه‌وارد رادیو اتفاقی نادر محسوب می‌شد. توکلی عنوان می‌کند: من از ابتدا هم با عشق و علاقه کارم را شروع کردم و همچنان هم ادامه می‌دهم. هر سال که سالروز رادیو فرا می‌رسد با خودم می‌گویم که رادیو در این سال‌ها خیلی تخصصی‌تر و صاحب تجربیاتی ارزشمند شده است. هنوز رادیو پویایی‌اش را حفظ کرده و هرگز آن را از دست نداده است. گویندگان پیشکسوت آموخته‌های‌شان را به جوان‌ترها انتقال داده‌اند و همیشه مراقب آداب گویندگی بودند. معتقدم رادیو برای کار کردن مناسکی دارد و افرادی که در این رسانه فعالیت می‌کنند باید این مناسک را در کار رعایت کنند. خدا را شاکریم که آقای بخشی‌زاده، معاون صدا بسیار کار‌بلد و حرفه‌ای هستند و تلاش‌شان همیشه حمایت از نیروهای ارزشمند رادیو بوده است. این گوینده با اشاره به این‌که رادیو همیشه رسانه گرمی است، تاکید می‌کند: امیدوارم همیشه این رسانه با قدرت به فعالیتش ادامه دهد. در طول این سال‌ها هم خاطرات بسیاری دارم اما یکی از خاطراتم به اولین کارم باز‌می‌گردد که خودم را برای خواندن یک متن عرفانی آماده کرده بودم تا با تمرکز بخوانم اما یکباره مگس بزرگی که به میکروفن رادیو علاقه‌مند بود، وارد استودیو شد و مرتب از جلوی میکروفن عبور می‌کرد تا این‌که به سختی از پس آن بر آمدیم!
   
اول به عشق اجرا اما بعد برنامه‌سازی!
ساجد قدوسیان، تهیه‌کننده، سردبیر و کارگردان برنامه «صبح جمعه با شماست»‌. او همزمان با این برنامه سردبیر و کارگردان برنامه «شهر فرنگ» رادیو صبا، تهیه‌کننده و کارگردان «زیرخط ورزش» رادیو ایران، تهیه‌کننده مسابقه رادیویی «یک دو صدا» هم هست. وی می‌گوید: بیش از ۱۷‌-۱۶ سال است که رادیو جزو اعضای خانواده من شده و بیشتر وقتم را در رادیو می‌گذرانم. مسلما اگر در طول این سال‌ها رادیو را دوست نداشتم، نمی‌توانستم با این رسانه همکاری کنم. وی با اشاره به این‌که علاقه‌مند و دغدغه‌مند موضوعات حوزه فرهنگی و هنری است، ادامه می‌دهد: از آنجا که رادیو، رسانه‌ای گرم، فرهنگی و هنری است، به فعالیت در این رسانه علاقه‌مند شدم و هنوز هم با همان عشقی که روز اول وارد رادیو شدم به کارم ادامه می‌دهم. یکی از خاطرات تلخ من مربوط به فوت هنرمندان عزیزی می‌شود که روزگاری در رادیو فعالیت داشتند و حالا کنار ما نیستند. یکی از این افراد استاد صادق عبداللهی بود که نویسندگی طنز را آموزش می‌داد و شاگردان بسیاری تربیت کرد. واقعا برای تک تک ما رادیویی‌ها مدرس بسیار خوبی بودند. قدوسیان با نقبی به خاطرات گذشته می‌گوید: آشنایی من با رادیو به دوران خردسالی برمی‌گردد. زمانی که رادیو را روشن می‌کردم و شنونده برنامه‌های صبح و عصر رادیو جوان بودم. همچنین خانواده‌ام مشوق ورود من به رادیو بودند چون در عرصه نمایش در حوزه تئاتر فعالیت جدی داشتم و علاقه‌مند به این حوزه.علاقه‌مند بودم.  البته من برای بازیگری، نویسندگی و اجرا وارد رادیو شدم و نه به نیت برنامه‌سازی، اما بنا به تشخیص مهندس احمدپور مدیر وقت رادیو البرز وارد کار برنامه‌سازی شدم. 
   
رادیو؛ رسانه‌ای بی‌بدیل
رضا ملایی، گوینده رادیو معارف از سال ۱۳۷۹ فعالیتش را با رادیو آغاز کرده است. وی درباره ورودش به رادیو این طور می‌گوید: در پی فراخوان جذب گزارشگر و حسب علاقه‌ای که به این کار داشتم، گزارشگری در رادیو را شروع کردم. مشوقم در آن زمان دوستی به نام آقای قائمی‌نسب بود که در آن سال‌ها برای رادیو گزارشگری می‌کرد. هنوز هم بعد از گذشت این همه سال، انتخابم رادیو است، چرا که عاشق این رسانه هستم. ملایی ادامه می‌دهد: رادیو رسانه‌ای بی‌بدیل، گرم، صمیمی، تاثیرگذار و در یک جمله جذاب‌تر از همه رسانه‌های دیداری، نوشتاری و... است. این گوینده درباره همکاری‌اش با تلویزیون بیان می‌کند: چند دوره‌ در تلویزیون کار کردم از جمله شبکه سه و برنامه‌های ماه رمضان، افطار، محرم و .... اما در حال حاضر در رادیو مشغول فعالیت هستم و یازده سال متوالی اجرای برنامه زنده «مهربان باشیم» رادیو معارف را به عهده دارم که برنامه مهم صبحگاهی این شبکه محسوب می‌شود. گوینده رادیو معارف با اشاره به دلایل ماندگاری برخی برنامه‌های رادیویی می‌افزاید: به روز بودن محتوا، قالب برنامه، جسارت و دانش گوینده در کنار صمیمیت گوینده با مخاطب از عوامل ماندگاری برنامه‌های رادیویی است. ملایی درباره سال‌هایی که در رادیو کار کرده و حس و حالش توضیح می‌دهد: بیش از ۲۰ سال است که در بخش‌های مختلف رادیو و حدود ۱۷ سال در گویندگی و گزارشگری کار کردم اما احساسم همان احساس روزهای آغازین فعالیتم است. تمام لحظات گویندگی و گزارشگری برایم خاطره بوده و هست‌، به‌ویژه اجرا و گزارش از مراسم اربعین اباعبدا... الحسین(ع ) در مسیر پیاده‌‌روی. وی با توصیه به علاقه‌مندان این حوزه ادامه می‌دهد: با سواد کافی درباره رسانه و به ویژه رادیو وارد این حرفه شوید و از ابتدا تا هر زمان که هستند از آموزش اساتید و پیشکسوتان غافل نباشند.ملایی درباره این پرسش که مهم‌ترین ویژگی شاخص کار شما چیست، تصریح می‌کند: صداقت، بی‌‌‌تکلف بودن، صمیمیت با شنونده و البته مطالعه مداوم را در کارم بی‌تاثیر نمی‌دانم. معتقدم سواد رسانه‌ای و آموزش مستمر هم می‌تواند از رموز موفقیت و ماندگاری در رادیو باشد. 
   
حال خوب با رادیو 
سیدحامد نجم‌الهدی، گوینده رادیو با تاکید بر جمله پیشکسوتان رادیو بیان می‌کند: همیشه بزرگ‌ترهای رادیو به ما گفته‌اند که افرادی می‌توانند در رادیو فعالیت کنند که عاشق باشند و حالا بعد از گذشت یک دهه فعالیت در این رسانه به این جمله رسیده‌ام. برای ما رادیویی‌ها دیده شدن مهم نیست، بلکه می‌خواهیم عاشقانه فعالیت کنیم و به کارمان ادامه بدهیم اما آنچه اهمیت دارد این که حال‌مان در رادیو خوب است و من هنوز هم از گویندگی برنامه‌های رادیویی لذت می‌برم و با عشق پشت میکروفن می‌نشینم. وی ادامه می‌دهد: از سوی دیگر مخاطبان هم حس نزدیکی با ما رادیویی‌ها دارند و این ویژگی رادیوست که حس صمیمت با مخاطب دارد. ضمن این‌که هر روزی که ما در این رسانه فعالیت می‌کنیم، خاطرات زیادی شکل می‌گیرد، خاطراتی که گره خورده به برنامه‌ها، مناسبت‌ها و... وقتی هر روز صبح پشت میکروفن می‌نشینم و به همه مردم سلام می‌کنم، حس‌های خوب خودم را به شنوندگان منتقل می‌کنم، آدم‌هایی که در اقصی نقاط ایران شنونده برنامه هستند و بودند. این گوینده بیان می‌کند: البته من از کودکی شنونده رادیو بودم. یادم هست کلاس سوم یا چهارم ابتدایی بودم که پدرم برایم یک رادیوی کوچک خرید و آمد در مدرسه و به من کادو داد. از همان زمان من رادیو را گوش می‌دادم و خاطرات زیادی از برنامه‌های «صبح جمعه با شما»،«قصه شب» و حالا«شب بخیر کوچولو» دارم. خوشحالم در رادیو کار می‌کنم و بخشی از خاطرات کودکی من با این رسانه گره خورده است. تا این‌که قسمت شد و وارد این رسانه شدم. امیدوارم رادیو همیشه پویایی‌اش را برای مخاطبان حفظ کند و همیشه با برنامه‌های شاخص به ارتقای علمی شنوندگان منجر شود.
   
از ۱۸ سالگی تا امروز رادیویی‌ام!
فاطمه امجدیان از گویندگان رادیو است که تا امروز برنامه‌های متنوعی اجرا کرده است. وی از ۱۸ سالگی وارد رادیو شد و از آن مقطع تاکنون با این رسانه همکاری می‌کند. این گوینده صحبت‌هایش را این طور شروع می‌کند: بدون شک رادیو هر لحظه‌اش برای من دانشگاه است و معتقدم بزرگ‌ترین دانشگاهی که می‌توانستم و می‌توانم در آن تجربه کسب کنم، رادیو است. این رسانه افراد بزرگ و شریفی دارد که برای ما جوان‌ترها کلاس درس است. ثانیه به ثانیه رادیو برای من همراه با حس‌های مثبت، انرژی خوب و مفاهیم کاربردی برای یادگیری است.وی ادامه می‌دهد: هیچ وقت از یادم نمی‌رود وقتی اولین بار که پشت میکروفن رادیو نشستم و با دنیای عجیب رادیو آشنا شدم، برایم خیلی جالب بود. همین الان هم بعد از گذشت هفت سال از فعالیتم در رادیو همچنان همان حس غریب و دوست‌داشتنی را دارم و تجربه می‌کنم. در این زمینه خانواده‌ام هم مشوق و هم منتقدم بودند تا روز به روز رشد کنم. آنها شنونده برنامه‌های من هستند و صریح‌ترین نقدها را همیشه از پدر و مادرم می‌شنوم. همچنین از اساتید هم خیلی یاد می‌گیرم. خوشحالم رادیویی هستم و کنار اساتید و پیشکسوتان یاد می‌گیرم. از این‌که جمع رادیو مرا همچون اعضای خانواده‌شان می‌بینند، برایم حس‌ خوبی به همراه دارد و خدا را شاکرم. ضمن این‌که هرگز فراموش نمی‌کنم که رادیو خانواده اصلی من است و همیشه با صدای بلند اعلام کرده‌ام که من یک رادیویی‌ام.
   
رادیو؛ رسانه‌ای که مخاطب را به فکر وا می‌دارد
 کیوان همتی، از گویندگان رادیو ایران ورودش به رادیو را این طور بیان می‌کند: من از اواسط دهه هفتاد فعالیتم را در رادیو تهران به عنوان گزارشگر شروع کردم و بعدها وارد عرصه گویندگی شدم. مشوق من در دانشگاه استاد شجاعی‌وفا بود و بعد از مدتی فعالیت به من پیشنهاد داد از گزارشگری به سمت گویندگی بروم. کیوان همتی در پاسخ به این پرسش که آیا هنوز هم به حرفه گویندگی علاقه‌مند است یا نه؟ توضیح می‌دهد: بله هنوز هم عاشق این حرفه هستم و خیلی هم سختی کشیدم و به اینجا رسیدم، چون در گذشته هر فردی به راحتی نمی‌توانست پشت میکروفن بنشیند و گویندگی کند. معتقدم اگر در هر کاری عشق با صداقت کاری و حرفه‌ای همراه باشد، امکان ندارد موفقیت حاصل نشود.همتی نظرش را درباره رادیو این‌گونه بیان می‌کند: رادیو در بین رسانه‌ها به رسانه گرم معروف است، حال رسانه گرم معنی‌اش چیست؟ یعنی مرغ خیال شنونده و مخاطب با شنیدن رادیو به پرواز در می‌آید و دنبال جست‌وجو می‌رود. ضمن این‌که رادیو آدم را به فکر وا می‌دارد و همین شاخصه خیلی ارزشمند هست و مخاطب با شنیدن رادیو زمانش را به هدر نمی‌دهد و همیشه در حال آموختن است.

دیگر خبرها

  • ببینید | تاثیر رادیو در افزایش مخاطبان صداوسیما
  • برنامه‌های تولیدی رادیو بوشهر کیفی شود
  • رضایتمندی سی و دو درصدی مخاطبان از رادیو کیش
  • شناسنامه‌دار شدن۳۰ درصد باغات جویبار
  • رادیو کرمان محبوب مخاطبان
  • ۸۴ سالگی صدای دوست داشتنی
  • ۸۴ بهار با رادیو
  • ۸۴سالگی صدای دوست‌داشتنی
  • رادیو ۸۴ ساله شد/ اینجا تهران است، رادیو ایران
  • ویژه‌برنامه‌های رادیو برای ۸۴ سالگی